eitaa logo
محسن عباسی ولدی
56.1هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
348 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃یار مهربان اگر شما روزهای هفته را بر هم برتری نمی‌دادید برای ما هیچ روزی برتر از روز دیگر نبود. ما فرق روز و شب‌ها را نمی‌فهمیم. حتماً شمایید که شب‌های جمعه حس و حالمان را عوض می‌کنید شب رحمت و مغفرت بودنش از یک سو دل می‌برد و شب زیارتی بودنش از سوی دیگر. دوستم گفت امشب برویم کربلا. دستم را گرفت. چشم‌هایم را بستم. به لحظه نرسید، که رسیدیم کربلا. درست همان جایی بودیم که تو دست دوستم را در دستم گذاشتی. چه خوب است آقا! که به این خیال اندر خیال‌های من نمی‌خندی! دوستیِ خیالی، سفری خیالی، کربلایی خیالی، زیارتی خیالی! تو حتماً می‌دانی که بی این خیال‌ها هر لحظه برای من قاتلی بی‌رحم می‌شود. محو حرم بودم و غرق خیالات خاطراتی که از تو در حرم داشتم. دوستم دستم را گرفت و بر سینه‌ام گذاشت. گویی جان در بدن نداشتم. او به من سلام بر حسین را تلقین کرد و گفت که از طرف تو به حسین سلام بدهم. من سلام دادم به حسین از طرف تو. چه خوب است که سلام نیابتیِ خیالی را قبول می‌کنی از آدم. اگر این قدر مهربان‌ نبودی، چه کار می‌کردم؟! شبت بخیر یار مهربان! @abbasivaladi
🍃حضرت کریم باز هم جمعه بود و با دوستم قرار نالیدن داشتیم. قراری که زیباتر از آن را در زندگی نداشته و ندارم جز قراری که شاید یک روز تو با من بگذاری. با هم رفتیم بیرون شهر. به صحرا رسیدیم. او گفت: تو از یک سو برو و من از سوی دیگر. فاصله‌هامان که زیاد شد شروع می‌کنیم به ناله کشیدن، فریاد زدن و از سر درد مولایمان را صدا زدن فاصله‌مان از هم زیاد شد. او را به اندازۀ یک سیاهی در دور دست می‌دیدم. مثل او بلد نبودم فریاد بزنم. صادقانه‌اش این است که مثل او عاشق نبودم. فریاد فراق کشیدن، بلد بودن نمی‌خواهد، عاشق بودن می‌خواهد. دوستم را به اندازۀ ذرّه‌ای می‌دیدم ولی صدای فریادش طوری به گوشم می‌رسید که گویی در کنارم ایستاده و فریاد می‌زند. پرنده‌هایی که از آن حوالی رد می‌شدند طرز پرزدنشان فرق داشت. دور سر دوستم می‌چرخیدند و ناله می‌زدند. گو این که توان پرواز نداشتند و می‌خواستند روی زمین بیفتند. از روی سنگریزه‌ها که رد می‌شدم صدای ناله‌شان را می‌شنیدم. بوته‌هایی که با باد صحرا تکان می‌خوردند معلوم بود که دوست دارند از زمین کنده شوند. برخی‌شان کنده شدند و با باد رفتند پیش دوستم. صدای باد هم فرق داشت با همیشه. چه خوب می‌شد نالۀ فراق را از باد شنید! من زبانم بنده آمده بود و توان فریاد کشیدن نداشتم با باد و بوته‌ها، به همراه سنگ‌ریزه‌ها و پرنده‌ها به صدای فریاد عاشقت گوش دادم و آب شدم. مرا ببخش که هنوز عاشقت نشدم. شبت بخیر حضرت کریم! @abbasivaladi
🏴 مراسم عزاداری شهادت رئیس مذهب شیعه امام صادق علیه‌السلام ▪️سخنران: حجت‌الاسلام عباسی ولدی 🎙 بانوای: حاج عبدالرضا هلالی کربلایی محمدحسین حدادیان کربلایی امین قدیم 📆 شنبه ١۵ خرداد ماه ⏰ ساعت ۲۱:۳۰ 📍تهران، بلوار شهید اندرزگو، حسینیه کربلا @abbasivaladi
⁉️چراشما کاری نکرده‌اید؟ ❓من دانشجوی کارشناسی ارشد علوم تربیتی هستم و کامل به حرف‌های شما اعتقاد دارم. هشتاد، نود درصد درس‌های ما برگرفته از مبانی غربی است؛ امّا انتقادی که به شما داشتم، آن است که چرا شما در حوزه، کاری نمی‌کنید؟ ✳️ ما هم مثل شما معتقدیم در این زمینه، باید کاری شود کارستان؛ امّا این کاری که شما می‌گویید، کار یک نفر، دو نفر نیست. ✅ برای تولید علوم انسانی، بویژه علوم تربیتی، باید شب و روز نشناخت. دیری نخواهد پایید که مردم جامعۀ ما به کلّی از روان‌شناسی غربی، ناامید خواهند شد. همین الآن به راحتی می‌توان آثار این ناامیدی را دید. 📛اوج گرفتن روان‌پزشکی و گرایش بسیار به عرفان‌های کاذب، دو نشانۀ کاملاً قابل بررسی در این زمینه است. علوم تربیتی مادّی‌گرای غربی، مدّعی بود که می‌تواند انسان را تربیت کرده، به آرامش برساند؛ امّا این اتفاق نیفتاده و دنیا هم این را فهمیده است. ⚠️برای پُر کردن این خلأ، زمان زیادی در دست نداریم. باید به فکر بود؛ امّا هنوز هم حرکتی در حدّ و اندازۀ این مسئله انجام نگرفته. هنوز هم خطر، آن طور که باید، احساس نشده و عظمت کار تربیت، درک نشده است. 💢 ما جسم یک انسان را که می‌خواهیم به دست یک نفر بدهیم، آن هم به صورت عمومی، نه تخصّصی، باید هفت سال درس بخواند، چند سال از این دوره را باید به صورت منظّم در بیمارستان، حضور داشته باشد و کنار دست چند استاد، کارِ کارگاهی کند؛ امّا روح انسان را به راحتی به دست کسی می‌سپاریم که چند کتاب با مبانی غربی خوانده و از او انتظار داریم مردم را به آرامش برساند. ‼️برای همۀ علوم انسانی، باید چاره‌ای اندیشید؛ امّا علوم تربیتی، جایگاه ویژه‌ای دارد. 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول،ص ٢۶۷ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0208 ale_emran 145.mp3
9.97M
۲۰۸ آیه ۱۴۵ (جنگ احد) ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب 📣 بچّه‌های لالایی خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. @lalaiekhoda
🍃مولای عشق نشسته بودم و داشتم فکر می‌کردم. فکرهایم شده بوده کابوس بیداری‌هایم. وحشت، وجودم را گرفته بود. شنیده بودم که حرص، یکی از ریشه‌های کفر است ولی از کنارش عبور کرده بودم. فکر می‌کردم حریص نیستم پس ریشۀ کفر بودن حرص، کاری به من نداشت. نهایتش باید دعا می‌کردم که حریص‌ها شفا بگیرند و خودم هم هیچ گاه گرفتار حرص نشوم. نمی‌دانم چه شد؛ ولی به گمانم کار خود تو بود که وقتی دوستم از حرص و ریشۀ کفر بودنش گفت دلم لرزید، رنگم پرید و لبخند روی لبم خشکید. به دست و پایش افتادم و از او خواستم حالا که قرارم را ربوده است خودش راه عبور از حرص را یادم دهد. راهش را گفت؛ ولی راستش بیشتر به هم ریختم. او گفت: باید عاشق تو شوم تا ریشۀ حرص بخشکد و تأکید کرد اگر بدون عشق تو توهّم حریص نبودن کردم یقین بدانم که در دام شیطان افتاده‌ام. آقا! من که عاشق نیستم و حریص هم هستم و حرص هم ریشۀ کفر است بگو چه کار کنم اگر همین حالا بانگ مرگ را برایم به صدا در بیاورند!؟ چه قدر التماس کنم که عاشقم کن!؟ چه قدر بگویم که دارد دیر می‌شود!؟ یعنی تو راضی می‌شوی من با حرصی که ریشۀ کفر است از دنیا بروم!؟ کاش مثل این دوستم حریص عشق تو بودم! او به من گفت حرص را با حرص درمان کن حرص دنیا را با حرص به عشق مولا. التماس می‌کنم مرا حریص عشق خودت کن! شبت بخیر مولای عشق! @abbasivaladi
▪️شهادت ششمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام تسلیت باد. @abbasivaladi🏴
📌طالب دین باشد یا طلبۀ آن(معیار روحانی بودن همسر آینده) ❓دختری طلبه و نوزده ساله هستم و قصد ازدواج دارم. یکی از شرایطم این بوده که همسر آینده‌ام، حتماً طلبه و روحانی باشد. برای من، وضع اقتصادی و قیافه و خانواده چندان مهم نیست؛ امّا نمی‌دانم به جهت اعتقاداتم این گونه فکر می‌کنم یا این‌که به جهت سنّ پایین و تجربۀ اندکم این چیزها برایم اهمّیت ندارد. پیش خودم می‌گویم: نکند بعد از ازدواج، کمی که سنّم بالاتر رفت، نتوانم با این چیزها کنار بیایم! 🔸تصوّر شما از یک روحانی 🔰کسی که می‌خواهد با یک روحانی ازدواج کند، باید بگوید چه تصوّری از یک روحانی دارد. خیلی از دخترانی که می‌خواهند با یک روحانی ازدواج کنند، اصطلاحاً «جوّ زده» شده‌اند. ✳️ کسی مثل حضرت امام، شهید مطهری یا در سطح پایین‌تر، یکی از روحانیان مشهور را در ذهن خود مجسّم کرده‌اند و وقتی می‌گویند: «می‌خواهیم با یک روحانی ازدواج کنیم»، کسی مانند اینها را در نظر می‌آورند؛ در حالی که چنین تصوّری درست نیست. شما می‌خواهید با یک طلبۀ جوان ازدواج کنید. این جوان اگر طلبۀ بسیار خوبی باشد، در مسیر «حضرت امام و شهید مطهری شدن» است. ❌یکی از مشکلات این نوع نگاه، آن است که چنین دختری شنیده حضرت امام دو سه ساعت قبل از اذان صبح، بیدار می‌شده و نماز شب می‌خوانده؛ حالا هم که با یک روحانی جوان ازدواج کرده، از او چنین توقّعی دارد. وقتی هم این توقّع برآورده نشد، از ازدواج خود سرخورده می‌شود. 📛در میان روحانیان ـــ مثل همۀ اقشار دیگر جامعه ـــ خوب و بد هست. برخی از دخترها و خانواده‌هایشان، وقتی در مقابل خواستگار طلبه یا روحانی قرار می‌گیرند، با خیالی آسوده‌ پیش می‌روند. گویا یک فرد معصوم و عاری از هر گونه خطا و اشتباه، به خواستگاری آمده است. ⚠️دختری با این نگاه، در جلسۀ خواستگاری،‌ فکر پرسیدن برخی از سؤال‌ها را هم در ذهن خود نمی‌آورد و یا این‌که خجالت می‌کشد آنها را بپرسد؛ سؤال‌هایی از این قبیل که: شما چه اندازه به نمازتان اهمّیت می‌دهید؟ آیا نماز صبح‌های شما هم قضا می‌شود؟ در ارتباط با نامحرمان چگونه برخورد می‌کنید؟ اگر اینها نامحرمانِ فامیل باشند، چه طور؟ ⬅️ ادامه دارد...... 📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص۲۲۰ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
🇮🇷🎊🇮🇷🎊🇮🇷🎊🇮🇷🎊🇮🇷🎊🇮🇷🎊🇮🇷🎊🇮🇷🎊🇮🇷 همراهای عزیز لالایی خدا! سلام🌸 8⃣2⃣خرداد یه روز خیلی مهم برا کشورمونه🇮🇷. بله، درسته.......✅ روز انتخابات📦 ریاست جمهوریه✌️ ❓به نظرتون بچه های لالایی خداچه کار می تونن انجام بدن 🧐تا مردم بیشتر در انتخابات شرکت کنن؟ 🔹پاسخ این سوال❓رو به صورت صوت🎙یا نوشته 🗒برای ما ارسال📲 کنید. 🔸ما بی صبرانه منتظر پاسخ های شما هستیم😉 🔴 پاسخ های خودتون رو به آدرس زیر بفرستید👇 🍃 @modir_lalaiekhoda 🍃 @lalaiekhoda
🍃 حضرت آسمان شنیده‌ام که پراکندگی فکر و خیال، یعنی عقب ماندن از مسیر آسمان. گفته‌اند هر اندازه که دغدغه‌ها و خیال‌ها صرف زمین می‌شود دل از راه آسمان باز می‌ماند. باید فقط به آسمان فکر کرد و گرنه باید پرواز را فراموش کرد. آنهایی که جز آسمان به چیز دیگری فکر می‌کنند پرواز هم که می‌کنند، به فکر زمین‌اند دل این جماعت، هیچ گاه بند آسمان نمی‌شود. آنهایی که در زمین مانده‌اند اگر فقط به آسمان فکر کنند حتّی اگر توفیق پرواز هم نیابند خدا زمینشان را برایشان آسمان می‌کند. من از دوستم یاد گرفته‌ام که جز تو به کسی فکر نکنم. تو همان آسمانی هستی که اگر از یادمان بروی اسیر شدن در چنگ زمین، حکم حتمی ماست. ما را پراکندگی خیال‌ها و دغدغه‌ها بیچاره کرده. چه قدر غم و غصّه داریم غیر از تو. از دوستم یاد گرفتم که تو تنها فکر قابل ستایشی امّا اسارت من کهنه‌تر از این حرف‌هاست که با یاد گرفتن به آزادی برسم. کسی باید دلش برایم بسوزد و رشته‌های اسارتم را پاره کند. کسی جز تو توانش را دارد؟ ندارد. تا این رشته‌ها هست، رسیدن به تو ممکن است؟ نیست. تو اگر اراده کنی، با گوشۀ نگاهت همۀ این رشته‌ها پاره می‌شود. من محتاج همین گوشه نگاه تو هستم. این فقیر بیچاره را از نگاهت محروم نکن و این اسیر آواره را آزاد کن شبت بخیر حضرت آسمان! @abbasivaladi
اولوا الالباب_031.mp3
2.12M
🎧 ✅ باید در ادبیات تربیتی عبارت "نخبه ی فطری" رو اضافه کنیم. 🔴 نخبه ی فطری کسیه که فطرتش انقدر شکوفاست، انقدر عوامل شکوفایی فطرتش قویه که خیلی سریع بوسیله ی یه دعوت، دیدن یه آیه، ملاقات با یه حجت خدا و ... به اون آموزه ها و گرایش هایی که خدا در فطرتش قرار داده منتقل میشه. ✳️ نخبه ی فطری از سرمایه ی فطرت خودش یه سر و گردن بیشتر از دیگران استفاده میکنه. @abbasivaladi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ۸ ✅ هم بخون📖 ✅ هم با صدای نویسنده گوش کن🎧 🍃بچشان به کاممان طعم شیرین بی مثالت🍃 📚 ص۱۰۳ @abbasivaladi 🎥 کلیپ با کیفیت اصلی 👇👇👇👇👇👇👇 https://b2n.ir/f47299
🍃نازآفرین دوستم هر شب به تو شب بخیر می‌گوید و می‌خوابد من از لبخندش می‌فهمم که جواب تو را می‌شنود. گاهی میان شب بخیر گفتن تا لبخندش فاصله می‌افتد و در این فاصله، موجی از نگرانی روی چهره‌اش آشکار می‌شود. معلوم است که تو دیر جوابش را داده‌ای. بارها و بارها خواستم جواب تو را بشنوم ولی تا به حال فقط لبخند دوستم را دیده‌ام. لبخند باید دل آدم را شاد کند ولی این لبخندها مثل تیغ می‌ماند برای من. دلم را می‌درد و خون می‌کند. تا کی باید شب بخیر بگویم و جوابی نشنوم!؟ حالا که جواب خودم را نمی‌دهی بگذار فقط یک بار وقتی جواب دوستم را می‌دهی صدایت را بشنوم. شبت بخیر نازآفرین! @abbasivaladi
سکّه💰، آب 💦و لیوان 🔹در یک ظرف بزرگ⚱🏺 و بلند مثل دبّه، یک لیوان بگذارید. 🔸ظرف⚱ را پُر از آب کنید. چند سکّه را در دست👌 گرفته، با نشانه گیری 🏹تلاش کنید از لب ظرف، سکّه ها ر به داخل لیوان بیندازید. 🔹وقتی سکّه وارد آب میشود، به صورت مستقیم⬅️⬅️، حرکت نمیکند. 🔸باید چند بار سکّه💰 را بیندازید تا به اصطلاح، قِلِق انداختن به دستتان بیاید. 🔹این بازی وقتی میان دو👬 یا چند نفر👬👬 به صورت مسابقه انجام میگیرد، جذّابیت 😃بیشتری پیدا میکند. 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 📚 بازی ، بازوی تربیت ص ۵۶ @abbasivaladi
🍃آینۀ همۀ حقیقت‌ها اگر به حکمت تو ایمان نداشتم و اگر مهربانی‌ات را باور نداشتم برای این همه باری که روی دوشم گذاشته‌ای حتماً زبان به شکوه می‌گشودم. من کجا و تاب آوردن این همه بار کجا؟! مهربان‌تر از تو دور و برم نیست. هست؟ حکیم‌تر از تو نمی‌شناسم. تو می‌شناسی؟ پس باید قبول کنم باری که روی دوشم گذاشته‌ای حتّی اگر قامتم را بشکند صلاح و خیر مرا در پی دارد. این طور نیست؟ گاهی قشنگ معلوم است که از عمد می‌خواهی مرا زیر بارش حقایق سنگین، ادب کنی. من حکیم نیستم و سراپای وجودم جهل است که خیال می‌کنم نباید در یک آن به من بفهمانی خانۀ عقیده‌هایم ویران است و بنای اخلاقم سست و لرزان. حتماً نیاز دارم که به یک باره بفهمم شرک از وجودم می‌چکد و حرص از بند بند وجودم آویزان است. روحم گرفتار زنجیر کبر است و دلم از زهر حسد می‌سوزد. خودت می‌دانی که یأس چه دام پر بلایی است و حتماً حواست هست که زیر بارش این اندازه از حقیقت مأیوس نمی‌شوم. از وقتی با دوستم همنشین شده‌ام فهمیده‌ام که حقیقت‌ها را همیشه نمی‌شود در لابلای کتاب‌ها پیدا کرد حقایق، دیدنی هستند. دوستم آینه‌ای شده تا من حقیقت خویش را ببینم. تازه دارم می‌فهمم آینه بودن مؤمن یعنی چه. به شکرانۀ این نعمت هزار بار جانم را تقدیم تو کنم، باز هم کم است. ممنونم برای آینه‌ای که به من بخشیدی. شبت بخیر آینۀ همۀ حقیقت‌ها! @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
🔸وای از ناشکری! ⁉️از سخنان شما بر می‌آید که در حال حاضر، وضع خوبی دارید. خانه‌ای برای خودتان دارید
🔸کمی هم به فکر یکدیگر باشیم ⁉️ما در جامعۀ اسلامی زندگی می‌کنیم. چرا نباید به داد خودمان برسیم؟ مگر کم هستند صاحب‌خانه‌هایی که اگر امسال به کرایه‌هایشان اضافه نکنند، هیچ اتّفاق خاصّی در زندگی‌شان نمی‌افتد؟ به فریاد رسیدن، چه معنایی دارد؟ ⁉️ آقای صاحب‌خانۀ متدّین! تو اگر امسال پنجاه هزار تومان، صدهزار تومان به اجاره‌ات اضافه نکنی، چه اتّفاقی می‌افتد؟ ⁉️عیبی دارد اگر کمی از خرج‌های غیرضروری، کم کنی و قناعت بورزی؛ آن هم برای رعایت حالِ برادر و خواهر دینی‌ات؟ اگر خدا به تو عنایت کرده و خانه‌ای داده که علاوه بر خودت که در آن زندگی می‌کنی، می‌توانی مستأجر هم داشته باشی، چرا شکرش را به جا نمی‌آوری؟ ⁉️ چه می‌شود صاحب‌خانه‌ها وقتی می‌بینند گرانی بر شانۀ مردم فشار می‌آورد، به شکرانۀ این که مستأجر نیستند، به جای افزودن بر کرایه‌ها، از کرایه‌ها کم کنند؟ ✳️جامعۀ اسلامی ما با جامعۀ بی‌دین که نباید تفاوتش تنها در احیای شب قدر باشد. شب قدری که مرا مسلمان‌تر نکند، چه فایده؟ ما باید دست همدیگر را بگیریم. ⚠️مسئولان نیز باید به فکر فقرای جامعه باشند. در این، تردیدی نیست. هیچ کدام از حرف‌هایی که ما به مردم می‌زنیم، حتّی بوی توجیهِ کم‌کاری برخی از مسئولان را هم نمی‌دهد. ‼️ مسئول باید به فکر مردم باشد؛ امّا با کدام آیه و روایت می‌توان ثابت کرد که اگر در دوره‌ای حکومت اسلامی برپا بود، مردم وظیفه‌ای در برابر فقرا ندارند و تنها این حکومت است که باید برای فقرا چاره‌اندیشی کند؟ مگر در زمان حکومت پیامبر خدا صلی االله علیه و آله و امیر مؤمنان علی علیه السلام این گونه بود؟ 📚ایران! جوان بمان! ص۱۱۵ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
@lalaiekhoda 209.mp3
7.09M
۲۰۹ آیات ۱۴۸ - ۱۴۶ (مشارکت در انتخابات) ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب 📣 بچّه‌های لالایی خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. @lalaiekhoda
أَوْ لَعَلَّكَ رَأَیْتَنِی مُعْرِضاً عَنْكَ فَقَلَیتَنِی‏ یا شاید دیده‌ای از تو رو گردانده‌ام، پس خشم گرفته ای بر من أَوْ لَعَلَّكَ وَجَدْتَنِی فِی مَقامِ الْكاذِبِینَ‏ فَرَفَضْتَنِی یا شاید در جایگاه دروغ‌گویانم دیده‌ای، پس رهایم كرده‌ای 🍃شب و روزم را که نگاه می‌کنم، می‌بینم جز آن زمان که خود را محتاج تو می‌دیدم، همیشه پشت به تو کرده، رو از تو برگردانده بودم؛ می‌شود باور کرد که تو از این رو به من خشم گرفته‌ای؟ و من نشانۀ تیر غضبت شده ام؟ 🍃من دروغ گفته ام. گفتم تنها تو را عبادت می‌کنم، امّا طوق بندگی هر کس و ناکسی را به گردن انداختم، جز تو. 🍃 گفتم تنها از تو یاری می‌جویم امّا دست نیاز به سوی همه دراز کردم و وقتی به سوی تو آمدم که همه ناامیدم کرده بودند. 🍃 از این «گفتم»‌های توخالی بسیار گفته ام؛ شاید دروغ‌هایم تو را از من ناامید کرده که این چنین رهایم کرده‌ای. 📚قصّۀ من و خدا "قصّۀ واژه‌هایی که بوی ابوحمزه گرفتند" ۳۳ @lalaiekhoda
🍃هوای تنفّس آسمان کمی با لایه‌های پنهان زندگیِ دوستم آشنا شدم. قصدم تجسّس نبوده خاصیت دوستی است که آدم را با دردهای دوستانش آشنا می‌کند. انگار جای خالی درد را نمی‌شود در زندگی او پیدا کرد. دردها به قدری زندگی را شلوغ کرده‌اند که جای سوزن انداختن نیست. اوّلش که با او آشنا شده بودم فکر می‌کردم آدم بی‌دردی است و اصلاً درد نداشتنش او را عاشق تو کرده. خیال می‌کردم چیزی ندارد برای فکر کردن برای همین هم به تو و دوری‌ات فکر می‌کند امّا حالا فهمیده‌ام که زندگی او محل قرار دردهاست ولی چرا او مثل آدم‌های بی‌درد زندگی می‌کند؟ به گمانم رازش فقط همین است: بزرگ بودن درد فراق تو! آقا! درد فراق تو همۀ دردها را بی‌رنگ می‌کند وقتی که درد فراق تو هست، همۀ‌ دردها بچگانه است. هیچ دردی با وجود درد تو، فرصت جولان نمی‌یابد. باز حرفِ درد فراق شد و زخم دلم سر باز کرد. دارم می‌میرم از بی‌دردی فراق. آخر تو چه کم داری از معشوق‌های دیگر که این قدر فراق آنها جان می‌گیرد و فراق تو حتّی خش نمی‌اندازد روی دلم؟ اگر از درد فراق محرومم کاش از بار این شرم می‌مردم! شرمنده‌ام که هنوز نفس می‌کشم و روی پا ایستاده‌ام. دلت بسوزد برای کسی که از نفس کشیدنش شرمگیم است. شبت بخیر هوای تنفّس آسمان! @abbasivaladi
🍃آبروی من داشتم به خودم فکر می‌کردم که تا کجا حاضرم برای تو خرج شوم؟ تصمیم گرفته بودم با خودم تعارف نکنم صادقانه و بی‌پرده به این سوال پاسخ بگویم. با خودم گفتم از آن بالای بالا شروع کنم کمی که حساب کردم دیدم در میان همه چیزهایی که دارم، آبرو برایم عزیزتر است از خودم پرسیدم: چقدر از آبرویم را حاضرم خرج تو کنم؟ می‌ترسیدم به پاسخ این سوال فکر کنم! به سراغ دوستم رفتم واز او پرسیدم چقدر از آبرویش را حاضر است خرج تو کند؟ حتی از پاسخ او هم می‌ترسیدم! با خودم می‌گفتم اگر او گفت حاضر است همه آبرویش را خرج تو کند، بعد من با فاصله‌ای که دوباره خودش را به من نشان داده، چه کنم؟ دوستم تعجب کرد از سوالی که پرسیده بودم کمی خیره خیره نگاهم کرد و گفت: به جز تو آبرویی ندارد مگر می‌شود آبرو را خرج آبرو کرد؟! با پاسخ او باز هم بار غصه یک فاصله روی دلم سنگینی کرد چه فکر می‌کردم و چه شنیدم! می‌خواستم بدانم چقدر آبرویم را حاضرم خرج تو کنم دیدم چقدر بدم که جز تو برای خودم آبرویی می‌بینم شبت بخیر آبروی من! @abbasivaladi
🍃مرغ خیال سمت حریمت پریده است یعنی به اوج عشق همین جا رسیده است 🍃اعجاز این ضریح که همواره بی حد است چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است 🍃ما در کنار دختر موسی نشسته ایم عمریست محو او به تماشا نشسته ایم 🍃اینجا کویر داغ و نمک زار شور نیست ما روبروی پهنه ی دریا نشسته ایم 🍃قم سالهاست با نفسش زنده مانده است باور کنید پیش مسیحا نشسته ایم 🍃بوی مدینه می وزد از شهر ما،بیا ما در جوار حضرت زهرا نشسته ایم 🎉میلاد باسعادت بانوی مهربانی حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) برهمه محبان اهل بیت (علیهم السلام) ، و روز دختر بر همه دختران ایران زمین مبارک و خجسته باد.  @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
مشارکت حد اکثری.mp3
2.41M
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ✅ به ما گفتند به تقدیر الهی راضی باشید ولی نگفتند تماشاچی باشید و کاری نکنید. 💯 تغییر بیرون ما از طرف خدا بستگی داره به تغییر درون ما از طرف خودمون. ⭕️اگه خدا بهمون نعمتی داده بنا نداره اون رو به نقمت و بدبختی تبدیل کنه البته تا وقتی که ما شاکر باشیم. ❌ اگرم نقمت و بدبختی تو زندگیمون هست خدا بنا نداره اونو به نعمت تبدیل کنه البته تا وقتی که کفران نعمت می کنیم. 📣منتقدان و معترضان و کسایی که گلایه دارید حواستون باشه با همه ی مشکلاتی که داریم جمهوری اسلامی یه عالمه خدمت به همه ی ما کرده. ✳️ یکی از این نعمت ها که هر روز می چشیم نعمت امنیته. 📛چند لحظه با چشای بسته خودتون رو تو یکی از این کشورهای نا امن تصور کنید..... ‼️انتخابات فرصت دفاع از جمهوری اسلامیه حتی اگه معترض اید برای به جا آوردن شکر نعمت امنیت در انتخابات شرکت کنید. @abbasivaladi