🍃خورشید پشت ابر خدا
شبیه تو شدن کار هر کسی نیست
چون کم کاری نیست، شبیه تو شدن.
کسی اگر شبیه تو شد
مایۀ مباهات خدا میشود و غبطۀ فرشتهها.
امّا از شبیه تو شدن، راه فراری نیست
چون اصلاً آمدهایم که شبیه تو شویم.
تو زحمتِ آمدن به این دنیا را کشیدی
تا ما بفهمیم مقصد کجاست.
جز شبیه تو شدن هر مقصد دیگری را انتخاب کنیم
به بیراهه رفتهایم
و صد افسوس از این همه بیراهه.
آقا!
مهربانی خدا و مهربانی تو را
از آمدنت به این دنیا
چه خوب میشود فهمید!
آن مؤمنی که دنیا برایش زندان است
هر کسی نباشد، تو که هستی.
تو از وسعت آسمان آمدی به تنگنای زندان این دنیا برای چه؟
خدا تو را دوست دارد بیشتر از همۀ عالم.
در این که شکّی نیست.
او محبوبترینش را زندانی کرد
تا ما که نام آدم را به یدک میکشیم
راه آدم شدن را پیدا کنیم.
تو اگر نبودی
چه کار میکردیم در برهوت این دنیا.
از هر طرف که نگاه میکنیم
هر چه پیدا میشود جز راه.
تو آمدی تا خودت راه باشی، راه آدم شدن.
به از کجا آمدن و به کجا آمدنت که فکر میکنم
دوست دارم از شوق مهربانی خدا فریاد بکشم.
وای چه قدر مهربانی!
خدا تو را زندانی کرد تا ما راه رسیدن به آسمان را پیدا کنیم.
این مهربانی، بزرگترین نعمت خدا بر ماست.
شکر این نعمت، فقط شبیه تو شدن است.
ما اگر نعمت آمدن تو به این دنیا را کفران کنیم
باید منتظر عذاب شدید خدا باشیم.
شاید غیبتت بخشی از این عذاب شدید باشد
بعید نیست. هست؟
باید شبیه تو شد
تا با شکر نعمت آمدن تو به این زندان
خدا نعمت تو را بر ما بیشتر کند.
تو خورشید پشت ابری
ما شبیه تو میشویم
تا خدا ابرها را از روی ماهت کنار بزند.
ما به شکرانۀ آمدن تو
از هر چه شباهتمان را به تو کم میکند دوری میکنیم
تا بیواسطه بر ما بتابی.
شبت بخیر خورشید پشت ابر خدا!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃حضرت زندگی
راستی ما باید آمدنت را به تو تبریک بگوییم
یا تو باید آمدنت را به ما مبارک باد بگویی؟
تو پایین آمدی تا ما را بالا ببری.
آمدن تو بیش از تو برای ما مبارک است.
ما به جای تو آمدنت را به خودمان تبریک میگوییم.
ولی حواسمان هست که با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمیشود
هزاران از این تبریکها
آمدنت را برایمان مبارک نمیکند
مگر آن که ما شبیه تو شویم.
هنوز باور نکردهایم که مبارک بودن آمدنت به زمین
بستگی دارد به جای تو در زندگی ما.
وقتی تو حتّی در حاشیۀ زندگیهای ما جا نداری
مگر میشود آمدنت مبارک باشد برایمان؟
جای تو حتّی در متن زندگی هم نیست
تو جان زندگی هستی.
اصلاً زندگی، خود تویی.
اگر کسی، زندگیاش تو نشد
برایش مبارک نخواهی بود
و کسی هم که شبیه تو نیست
دروغ میگوید اگر بگوید تو زندگیاش هستی.
تو از وقتی پا به زمین گذاشتی
شعار توحید دادی
امّا توحید تو در شعار، زندانی نشد
زندگی تو اوّل و آخرش توحید است.
نفس میکشی، فقط خدا
میخندی، فقط خدا
گریه میکنی، فقط خدا
فریاد میزنی، فقط خدا
سکوت میکنی، فقط خدا
مینشینی و صبر میکنی، فقط خدا
قیام میکنی و شمشیر میکشی، فقط خدا
«فقط خدا» در زندگی تو
یعنی هیچ چشم بر هم زدنی نیست
که خالی از خدا باشد.
«فقط خدا» در زندگی تو
یعنی درهیچ نفسی
قلبت خالی از یاد خدا نیست.
«فقط خدا» در زندگی تو
یعنی خشنودی خدا را
به هیچ لبخندی نمیفروشی.
«فقط خدا» در زندگی تو
یعنی هر چه داری از جان و مال و اهل و عیال و آبرو
همه و همه فقط و فقط برای خداست.
من شبیه تو نیستم
چون هر چه میگردم که یک نفس در زندگی خویش
«فقط خدا»یی را پیدا کنم و به آن دل خوش کنم
پیدا نمیکنم که نمیکنم.
تا وقتی که «فقط خدا»های زندگیام زیاد نشود
نمیتوانم ادعا کنم که شبیه تو هستم
و تا وقتی که شبیه تو نشدم
نمیتوانم بگویم که تو زندگیام هستی.
میخواهم تو زندگیام باشی
زندگیام باش آقا!
شبت بخیر حضرت زندگی!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃باید شبیه تو شد
دارم دانه دانه میشمارم شباهتهایی که باید به تو داشته باشم.
یکی دو تا نیست
به اندازۀ وسعت همۀ زندگی، شباهت هست به تو.
شمردن این شباهتها
سنگین کردن بار بندگی است.
این شمردنها یعنی من میدانم
در کجاها باید شبیه تو باشم
پس، فردای قیامت دیگر عذری برایم نیست.
باید شبیه تو شد
راه دیگری وجود ندارد.
اگر شبیه تو نشوم، معلوم میشود دلم جنسش از سنگ است
مگر میشود کسی تو را بشناسد
و دوست نداشته باشد شبیه تو شود؟
این فقط از دلهای سنگ بر میآید
و حتی دلهای سختتر از سنگ.
به گمانم سنگها هم دوست دارند شبیه تو شوند.
پس حرفم را پس میگیرم و دقیقتر حرف میزنم
اگر شبیه تو نشوم، معلوم می شود
دلم از سنگ هم سختتر است.
کسی که میداند چگونه باید شبیه تو شود
و میداند زندگی، فقط با شبیه تو شدن معنا پیدا میکند
باید همۀ وجودش بشود التماس
التماس به تو، التماس به خدای تو
که مدد کنی و مدد کند تا شبیه تو شود.
آقا!
از توحید تو که سخن گفتم
دیدم نمیشود سفرۀ این شباهت را
به این زودیها جمع کرد.
این سفره به اندازۀ وسعت زندگی تو گسترده است.
تو توحید را معنا میکنی
و وقتی به ترجمۀ تو از توحید نگاه میکنم
میبینم عبادت از نگاه تو با عبادت از نگاه من
از زمین تا آسمان فرق میکند.
تو به خاطر خدا و به نام عبادت نماز میخوانی
همان گونه که به خاطر خدا و به نام عبادت شوخی میکنی
وقتی که نماز میخوانی
احساس میکنی با رکعت به رکعتش داری به خدا نزدیک میشوی
و وقتی که شوخی میکنی
یقین داری با واژه به واژهاش داری به آسمان نزدیک می شوی
تو وقتی میخواهی عبادت کنی، روزه میگیری
و وقتی میخواهی باز هم عبادت کنی، به میل همنشینانت غذا میخوری
وقتی روزه میگیری شک نداری که لحظه به لحظه
داری خدا را از خویشتن راضی میکنی
و وقتی میل همنشینانت را در نظر میگیری
و همانی را میخوری که آنها دوست دارند
با لقمه به لقمۀ غذا لبخند همۀ فرشتهها را میبینی
تو وقتی فریاد میزنی به خاطر خدا
احساس میکنی با هر فریادی
صدای بلند احسنت اهل آسمان را میشنوی
و وقتی به خاطر خدا سکوت میکنی
صدای خدا را در گوش خودت میشنوی که چه دلربا آفرین میگوید.
میشود اینهایی را که گفتم، با خودم قیاس نکنم
و تنها التماس کنم به تو که مرا شبیه خودت کنی؟!
التماس میکنم مرا شبیه خودت کن!
شبت بخیر بهترین بندۀ خدا!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃قلّۀ همۀ خوبیها
تو قلّۀ همۀ خوبیها و زیباییها هستی.
کسی که شبیه تو شود
قلّه را فتح میکند
و اگر از تو فاصله گرفت
قعر درّه میشود خانهاش.
عقل ندارد کسی که قلّه را رها میکند
و به درّه قانع میشود
پس به یقین میشود گفت
آنهایی که دوست ندارند شبیه تو شوند، عاقل نیستند.
من دوست دارم عقلم را به کار بیندازم
عقلی که خدا داده تا با آن بهشت را به دست بیاورم.
بهشتتر از وجود تو بهشتی سراغ ندارم
من می خواهم با عقلم تو را به دست بیاورم
پس باید شبیه تو شوم
و گر نه تو را از دست میدهم.
باز هم میخواهم بروم سراغ توحید تو
از توحیدت بگویم و بگویم
تا وقتی توحید خودم را نگاه کردم
لااقل کمی به توحید تو شباهت داشته باشد.
تو خیر و شرّ خویش را
فقط در دست خدا میبینی.
خدا بخواهد خیری به تو برساند
یقین داری که هیچ قدرتی در عالم
نمیتواند یک تکه سنگ کوچک را هم
در مسیر خیر خدا بیندازد
و تردید نداری که اگر خدا بخواهد بلایی نازل کند
دست هیچ قدرتی توان بر گرداندنش را ندارد.
این شعاعی از توحید توست
که موجب شده دیگر از هیچ چیز و هیچ کسی نترسی جز خدا
دست نیاز به سوی هیچ کسی دراز نکنی، جز خدا
بر کسی توکّل نکنی، جز خدا.
چه قدر این «فقط خدا»های زندگی تو قشنگ است.
من خیر و شرّ خویش را در دست این و آن میبینم
که این قدر شب و روزم پر است از اضطراب و تشویش.
خدا برای من کسی است در کنار دیگران
تازه اگر باشد
و شاید اگر بخواهم بیپردهتر سخن بگویم
باید بگویم قدرت دیگران در قاموس توحیدی من
بیشتر از قدرت خداست
زیرا من از دیگران بیشتر میترسم تا خدا
به سوی دیگران بیشتر دست دراز میکنم تا خدا
توکل و اعتمادم به دیگران بیشتر است تا خدا
تو میگویی چه کار باید کرد با این همه فاصله؟
من اگر تو را نمیشناختم و مهربانی بیاندازهات را
اگر ناامید نمیشدم،عقل نداشتم.
داروی یأس این همه فاصله
مهربانی توست که میدانم آینۀ رحمت بیانتهای خداست.
کم کن این همه فاصله را آقا!
شبت بخیر مرد مهربانیها!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃ترجمۀ توحید ناب
شنیده بودم خدا ما را که آفرید
بر فطرت کمالجویی آفرید
و ما وقتی که به کمال میرسیم، آرام میشویم.
گفته بودند هر چیزی جز کمال اگر آراممان کند
آرامش قبل از طوفان است
هر آن، باید منتظر از میان رفتن چنین آرامشی بود.
نوشته بودند وقتی به کمال نرسیدی و احساس آرامش کردی
بدان که از مسیر آدمیت بیرون رفتهای.
به قدری شنیدم کمال و کمال و کمال و نفهمیدم که کمال چیست
که دیگر از شنیدن نامش حسّ بدی پیدا کردم
آرامش همۀ وجودم را به کمال گره زدند
امّا آخرش نفهمیدم که این کمال چیست یا کیست و در کجاست.
آقا!
کاش از همان اوّلی که گفتند
بر فطرت کمالجویی آفریده شدهام
میگفتند کمال، خود تویی
تا میفهمیدم که من بر فطرت پیدا کردن تو آفریده شدهام.
کاش گفته بودند: من باید به تو برسم تا آرام شوم
و ای کاش میگفتند اگر به جز تو چیزی یا کسی آرامم کند
پس از آن، باید منتظر طوفانی سهمگین باشم
و ای کاش شنیده بودم
اگر کسی بدون رسیدن به تو احساس آرامش کرد
باید یقین کند که از آدمیت بیرون رفته.
همۀ اینها به کنار.
ای کاش میگفتند به کمال رسیدن، یعنی شبیه تو شدن
اگر کسی شبیه تو نشد و خودش را باکمال دید
کالانعام است بل هم اضل.
باید شبیه تو شد، من از کالانعام میترسم
و از بل هم اضل وحشت دارم.
تو آخرش با «فقط خدا»های زندگیات میکُشی مرا.
این «فقط خدا»ها به قدری زندگیات را قشنگ کرده
که طاقت میخواهد تماشای این همه زیبایی و نمردن.
من به «ایّاک نستعین» که میرسم
دست خودم نیست، یاد تو میافتم.
اوّلین بار که این گل زیبای گلستان حمد را برایم معنا کردند
شنیدم که یعنی: تنها از تو یاری میجویم
امّا وقتی تو را شناختم، فهمیدم حقیقت «ایاک نستعین» چیست.
التماس برای کمک را کسی از تو نشنیده
مگر وقتی چشمت رو به آسمان به سوی خداست.
تو به دنیا نیامده، دشمن داشتی
از آب و گل در نیامده، یتیم شدی
و کودک بودی و غایب شدی
و تا به امروز هم غریبترین بندۀ خدا روی زمینی
امّا جز در پیشگاه خدا
کسی دستی از تو ندیده که به نیاز دراز شده باشد
«ایاک نستعین» را در گوشم مکرّر بخوان
من عجیب محتاج «ایاک نستعین»ِ تو هستم.
دست نیازم را وقتی به سوی کسی غیر از خدا دراز کردم
اگر خواستی بشکن آقا!
دستی که نمیگذارد شبیه تو شوم
شکسته باشد بهتر است.
شبت بخیر ترجمۀ توحید ناب!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃چشم خدا
باید شبیه تو شد
راهی جز این نیست.
تو ملاک آدمیت همۀ آدمهای روی زمینی
هر کسی به تو شبیهتر، آدمتر.
برای آدم شدن و آدم ماندن
راهی جز این نیست که شبیه تو شویم.
افسار نگاه تو دست خود توست
هیچ نیم نگاهی از تو نیست
که خرج چیزی شود که خدا نمیپسندد
تو از هر نگاهی پله میسازی برای نزدیکترشدن به خدا
امّا من افساری دارم
که آن را دادهام به دست نگاهم
هر جا که او بخواهد، مرا میبرد.
گویی در برابر نگاه خویش ارادهای ندارم.
هر نگاهی کلنگی میزند به چاهی که
بیشتر مرا در قعر زمین فرو میبرد.
تو نگاهت را برای خودت نمیدانی
مگر میشود کسی که همۀ هستیاش را
ملک طِلق خدا میداند
نگاهش را از آن خودش بداند؟
استفاده از نگاه برای خیره شدن به چیزی که مالکش روا نداند
خیانت در امانتی است که صاحب آن امانت خداست.
تو در امانت قاتل جدّت خیانت نمیکنی
پس دیگر حساب امانت خدا در نزد تو معلوم است.
مشکل من آن است که حسّ مالکیت دارم
وقتی خودم را مملوک خدا نمیبینم
حساب نگاهم که دیگر معلوم است.
نگاه، برای من است
پس به هر جا که بخواهم خیرهاش میکنم.
وقتی که نگاه، امانت نباشد
دیگر خیانتی هم در کار نیست.
پس وقتی نگاهم را خرج هر چه دلم بخواهد میکنم
هیچ گاه احساس خیانت نمیکنم.
میبینی این فاصلههای کُشنده
دارد چه بلایی بر سرم میآورد؟
تو وقتی نگاهت را فقط خرج چیزی میکنی که خدا میخواهد
چشمت میشود چشم خدا
من وقتی نگاهم را خرج چیزی میکنم که دلم میخواهد
چشمم میشود چشم شیطان
نگاه شیطانی کجا میتواند
دنبال کسی برود که نگاهش الهی است؟
من اگر دنبال تو نیایم
مگر میشود تو را امام خویش بخوانم و خودم را مأموم تو؟
آرام آرام دارم میفهمم که چه زیبا گفتهاند
کور بودن، بهتر از چشم چرانی است.
جرأت ندارم که دعا کنم خدا چشمم را کور کند
ولی می توانم التماس کنم
که افسار نگاهم را خودت به دست بگیری.
شبت بخیر چشم خدا!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃همنشین ابدیِ تو
ما قیامت را فراموش کردهایم
که با خیال آسوده زندگی میکنیم.
کسی که به قیامت فکر میکند
حتی اگر به آن یقین هم نکند
با گمان و احتمال هم آرام و قرار از زندگیاش میرود.
مگر میشود احتمال عذابی ابدی را به ذهن راه داد
ولی با دلی آرام زندگی کرد؟ هرگز.
ما صورت مسئله را پاک کردهایم
و با آرامشی توهّمی روز و شب میگذرانیم.
راستش خوشمان نمیآید از کسانی که
حرفهایشان ما را یاد قیامت میاندازد.
اینها بانی به هم ریختن آرامشمان هستند
ما از هر کسی که آرامشمان را به هم بریزد، بدمان میآید.
این روزها و شبها که دارم به شباهت خودم با تو فکر میکنم
چه درسهای قشنگی یاد گرفتهام
یکی از این درسها را امشب با تو مرور میکنم:
کسی که میخواهد با فکر کردن به قیامت آرام شود
باید به پاداش همنشینی ابدی با تو در بهشت برین فکر کند.
خیال این پاداش، دلهای بیقرار را قرار میبخشد
لحظهای همنشینی با تو، میارزد به همۀ دنیا.
حالا قیمت همنشینی ابدی با تو چند است؟
به همنشینی با تو اندیشیدم و از خودم پرسیدم:
چه کسانی با تو تا ابد همنشین میشوند؟
و پاسخش را این چنین یافتم:
هر کسی به تو شبیهتر، با تو همنشینتر.
چه قدر این پاسخ، عزمم را برای شبیهتر شدن به تو افزون کرده است.
من میخواهم همنشین ابدی تو باشم، پس باید شبیه تو شوم.
آقا!
باید هنوز هم از توحید تو حرف بزنم
تا هم بدانم که تا به حال بهرهای از توحید نداشتهام
و هم توحیدی از نو بنا کنم که شبیهترین توحیدها به توحید تو باشد.
تو در عزّت، موحّدی
یعنی فقط خدا را مبدأ عزّت خویش میدانی.
تو از هیچ کسی جز خدا، هیچ عزّتی را طلب نمیکنی.
هر چه عزّت از سوی غیر خدا را عین ذلّت میدانی
تو فریب عزّتهای پوشالی را نمیخوری.
از نگاه تو چشم دوختن به مردم برای کسب عزّت، شرک است
وای بر ما که سنگ تو را بر سینه میزنیم
و برای به دست آوردن عزّت، در خانۀ این و آن را میزنیم و گدایی میکنیم.
چرا چیزی که از نگاه تو عین ذلّت است
در نگاه ما عزّت نامیده میشود؟
و چرا وقتی گدایی عزّت را پیشۀ خویش میکنیم
احساس مشرک بودن نمیکنیم؟
اصلاً چه کسی به ما گفت که تنها بت پرستی، شرک است
و چرا ما به ما نگفتند عزّتی که از درِ خانۀ این و آن گدایی میشود
خودش بتی است بزرگتر از لات و عزّی؟
به تو که فکر میکنم تازه میفهمم که عزّت خدایی
چه قدر شیرین و دوست داشتنی است
و ذلّتی که عزّت نامیده میشود، چه تلخ و منفور است؟
من دیگر از ذلّتهای عزّت نامیده شده بدم میآید
از همین عزّتهایی میخواهم که تو داری.
مثل خودت عزیزم کن آقا!
شبت بخیر عزیز خدا!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
2⃣ توجّه به مکر شیطان
⚠️مراقب باشید شما در این دام، گرفتار نشوید.
📛در گذشته، چگونگی دام گستردن شیطان را برای کسانی که از بخشش خداوند ناامید هستند، شرح دادیم؛ امّا وسوسۀ شیطان برای هر کسی متناسب با احوال اوست.
❌ شیطان برای این که بتواند ما را به عمل زشتی دعوت کند و در آن عمل نگهدارد، ما را متوجّه اعمالی میکند که واقعاً خوب است تا از زشتی عملی که انجام میدهیم، غافل شویم.
❗️شاید شیطان هم شما را این گونه وسوسه کند: «شکر خدا که تو اعمال عبادیات را سرِ وقت، انجام میدهی. حرامخور هم که نیستی. اهل قرآن و مسجد و هیئت هم که هستی. ”رادیو معارف“ و ”رادیو قرآن“ را هم که گوش میکنی و استفاده میبری. خیلیها ماهواره نگاه نمیکنند؛ امّا به سراغ کارهای خوبی هم که تو انجام میدهی، نمیروند و ... ».
💯کار اصلی این وسوسهها، آن است که شما وضعیت خود را چندان وخیم نبینید تا انگیزه و ارادهتان برای تغییر، کمرنگ شود.
3⃣تضرّع به درگاه الهی
✅ تمام کارهایی را که در بحث «راهکارهای چشیدن طعم محبّت خدا و اهل بیت علیهم السلام» گفتیم، انجام دهید.
✨در وقتهایی غیر از هنگام پخش سریال که حالت پشیمانی دارید، به درگاه خدای عزیز و مهربان، التماس کنید و بخواهید که شما را از شرّ این عادت زشت برَهانَد.
⬅️ ادامه دارد .......
📚بشقابهای سفره پشت باممان ص ۲۵۷
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#ماهواره
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃قهرمان توحید
تو که با حکم حکمت خدا
رفتهای پشت پردۀ غیبت.
کی بناست بیایی، خدا میداند.
فراق تو کارش آب کردن دل زمین و آسمان است.
بیتماشای تو معلوم نیست
دلمان تا کی دل بماند.
ما اگر به ندیدنت عادت کنیم
باید حکم سنگ شدن دلمان را امضا کنیم.
حالا که غایب از دیدههایی
و ما محروم از دیدار رخت
باید فکری کنیم به حال دلمان
تا نکند خدای ناکرده سنگ شود این سرمایههای آدمیتمان.
باید همیشه دلمان هوای تو را داشته باشد.
اگر کسانی که شبیه تو هستند
در میانمان زیاد شوند
با دیدن هر کدامشان دلمان هوای تو میکند
این طور دیگر به ندیدنت عادت نمیکنیم.
پس باید شبیه تو شویم
تا دلهایمان سنگ نشود.
و من میخواهم شبیه تو شوم.
کمی از این «فقط خدا»های تو
اگر وارد زندگیام شود
یک دنیا به دنیای تو نزدیک میشوم.
آقا!
تو در محبّت هم اهل توحیدی
«فقط خدا»های محبّـتیات
بر همۀ دلت حاکم است.
تو فقط به خاطر خدا دوست میداری
و به خاطر خدا دشمن میداری.
اگر محبّتت به دل مینشیند
برای آن است که ذرّهای غیر خدا در محبّت تو راه ندارد.
هر کسی فطرت انسانیاش را سرکوب نکرده باشد
حتّی اگر سر تا پا گناه باشد
محبّت تو را که میبیند
مست یاد خدا میشود.
محبّتهای ما بوی خدا را نمیدهد
که در دلها نفوذ نمیکند.
حالمان به هم میریزد از محبّتهایی که بوی دنیا میدهد
امّا دیگر به این به هم ریختگیها عادت کردهایم.
راستش نمیفهمیم محبّت به خاطر خدا یعنی چه
و گاهی با خودمان کلنجار میرویم
تا قبول کنیم محبّت به خاطر خدا وجود دارد.
در میان ما اگر حرف دنیا نباشد
بساط محبّت هم برچیده میشود.
چه قدر این روزها محتاج توحید محبّتی تو هستیم
ما اگر در محبّت مثل تو موحّد شویم
تازه طعم محبّت را خواهیم چشید.
قبول کن که این یکی، سختتر از باقی توحیدهاست.
توحید در محبّت را به کامم بچشان آقا!
شبت بخیر قهرمان توحید!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
4⃣تحلیل دقیق روایات
🔸فکر میکنم با نگاه موشکافانهتری باید روایات را تحلیل کرد. مثلاً در همین روایتی که شما هم در پرسشتان به آن اشاره کردهاید، امام باقرعلیه السلام فرمود:
✨هیچ زنی نیست که جرعهای آب به همسرش بدهد، مگر آن که این کار برای او از یک سال عبادتی که روزهایش را روزه بدارد و شبهایش را به عبادت بایستد، بهتر است.
خداوند برای هر جرعهای که به همسرش نوشانیده، شهری در بهشت برایش بنا میکند و شصت گناه او را میآمرزد.
پاداشی که خداوند در مقابل جرعۀ آبی که یک زن به شوهرش بنوشاند، میدهد، نشاندهندۀ اوج احترام و کرامتی است که خداوند برای زن قائل شده است.
💯 نگاه واقعبینانه به این حدیث، به من و شما میگوید به قدری کارهای زن در خانه در پیشگاه الهی ارزشمند است که حتّی یک جرعه آب دادن به همسر هم در این درگاه، گم نمیشود.
📛البتّه ممکن است برخی از مردان، از این روایات، سوء استفاده کنند؛ امّا این دلیل نمیشود که این گونه مطالب، بیان نشود.
⚠️وظیفۀ ما آن است که به مردانی که این روایات را میشنوند، تذکّر دهیم که این روایات به معنای شانه خالی کردن شما از کارهای خانه نیست که ما چنین تذکّری را داده و میدهیم.
⬅️ ادامه دارد .....
📚تا ساحل آرامش، کتاب اول،ص ۱۷۵
#تا_ساحل_آرامش
#کتاب_اول
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃بندۀ تسلیم خدا
از هدف خلقت به قدری برایم گفتهاند
که دیگر از برم هر توصیف و استدلالی که از چرایی خلقت نوشتهاند.
از وقتی که کودکی بیش نبودم تا همین حالا
هر وقت از فلسفۀ آفرینش پرسیدهام
پاسخهایی شنیدهام که دلم را آرام نکرده
و حتّی گاهی بیقرارتر هم شدهام.
همیشه وقتی پاسخهای چرای خلقتم را میشنیدم
تمام که میشد، باز هم میپرسیدم: چرا من آفریده شدهام.
انگار نه انگار که پاسخی شنیدهام.
آرام آرام داشتم دیگر به این نتیجه میرسیدم
که چرای آفرینش پاسخی ندارد
امّا کسی به من گفت: هر قدر از چرای خلقت بشنوی، باز هم تشنهای
تو باید هدف خلقت را بچشی تا بدانی چیست.
این از آن حلواهایی نیست که توصیفش کامت را شیرین کند
باید بچشی تا بدانی.
و به من گفت: چشیدن طعم این حلوا
راهی ندارد جز شبیه شدن به تو.
او گفت: وقتی شبیه تو شویم، میفهمیم که زندگی یعنی چه؟
چند روزی تصمیم گرفتم شبیه تو باشم
کمی و فقط کمی شبیه تو شدم و دیدم زندگی دارد مستم میکند
و در آن چند روز دیگر سؤالی به نام چرای آفرینش
در ذهنم پرسه نمیزد.
از آن روز تا امروز با این که همۀ پاسخهای چرای آفرینش را از برم
ولی وقتی کسی از هدف خلقت میپرسد
دوست ندارم جز نشان دادن تو پاسخ دیگری به او بدهم.
باید شبیه تو شد تا فهمید چرا به دنیا آمدهایم.
میخواهم بر گردم به همان چند روز
و دوباره راه شبیه شدن به تو را ادامه دهم.
آقا!
در راه بیانتهای توحید تو بودم و دیدم
تو در حکمت خدا هم موحّدی.
هیچ حکمتی جز حکمت خدا را نمیپذیری
و از خودت هم حکمتی نداری در کنار حکمت خدا، فقط حکمت خدا.
تو وظیفهات را چیزی جز دل دادن به حکمت خدا نمیدانی
تن دادن، نه؛ دل دادن
تو دلت آرام است به حکمت خدا.
بندگی میکنی و جز بندگی، کار دیگری برای خویش سراغ نداری
حتی برای چشم بر هم زدنی در کار خدا دخالت نمیکنی.
ما آرام نیستیم
چون غیر از حکمت خدا، حکمتهای دیگری را هم سراغ داریم
و حتّی گاهی بالاتر از حکمت خدا.
اگر به زبان نیاوردیم، در دلمان گفتیم
که اگر جای خدا بودیم، چه میکردیم و چه نمیکردیم
برای همین است که با اتّفاقها و حادثهها
ارتباطمان با خدا کم سو میشود.
کمی آشکارترش این است:
گاهی با زبان حالمان به خدا میگوییم
تو به حکمت ما دل بده و کاری را بکن که ما دلمان میخواهد.
این است حال و روز توحید ما آقا!
باید به کجا بُرد درد این همه فاصله را؟!
شبت بخیر بندۀ تسلیم خدا!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
📌مصادیق محبت رفتاری
۸ . صداقت
✳️یکی از رفتار هایی که در ردیف رفتارهای محبت آمیز به شمار می آید، صداقت است.
✅اگر دوست داریم که در نزد فرزندان خود، اُبّهت داشته باشیم، باید به قانون صداقت، پایبند باشیم؛ زیرا یکی از عواملی که اُبّهت انسان را افزایش میدهد، همین راستگویی است و بر عکس آن، دروغ است که انسان را خوار و ذلیل میکند.
💟 اقتداری که نتیجۀ صداقت است، از جنس همان اقتدارهای محبّتی است.
📛متأسّفانه، برخی از والدین، صداقت را تنها در ارتباط با بزرگترها لازم میدانند. اینها فکر میکنند دروغ گفتن به بچّه ها به هر دلیل و بهانه ای جایز است.
❌ ما از دلیل این گروه از والدین، خبر نداریم؛ امّا همین قدر میدانیم که نه تنها این دروغ ها رابطۀ عاطفی بچّه ها با والدین را به هم میزند؛ بلکه نوعی آموزش دروغ، آن هم به صورت عملی است.
⚠️اگر در جلد اوّل این مجموعه، اثر «گزاره های تصویری» را خوانده باشید، متوجّه خواهید شد تأثیر این دروغ ها برای از بین بردن زشتی دروغ، چه اندازه فراوان است.
❌شاید ما به انسان بدقول، دروغگو نگوییم؛ امّا بچّه ها عمل نکردن به قول را دروغ می دانند.
❇️ پس مراقب قول هایمان باشیم. اگر توانایی عمل کردن به قول را نداریم، آن را به زبان نیاوریم. اگر هم به زبان آوردیم، تمام تلاش خود را به کار گیریم تا قولمان عملی شود.
⬅️ادامه دارد.....
📚منِ دیگرِ ما، کتاب دوم، ص۱۳۴
#من_دیگر_ما
#کتاب_دوم
#گزارههای_رفتاری
#تربیت_فرزند
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
📻پرسمان تربیتی خانواده
باحضور
استاد محسن عباسی ولدی
با موضوع خانههای هیأتی
یکشنبهها، ساعت ۱۸، رادیو معارف
تکرار:
یکشنبهها، ساعت ۲۲
دوشنبهها، ساعت ۲ بامداد
@abbasivaladi
n070 تا ساحل،پرسشهای گام سوم،بیتوجّهی همسر به حجاب.mp3
3.78M
🎧 پرسشهای گام سوم⬇️
⁉️بیتوجّهی همسر به حجاب
🔰جوانی 26 ساله هستم. حدود یازده ماه است که عقد کردهام. خودم تقریباً خیلی به مسائل شرعی مقیّد هستم؛ امّا خانمم نسبت به رعایت حجاب کامل، عفّت زنانه و حیا، ضعیف عمل میکند. من در ارتباط با او خیلی دقیقم تا جایی که تا به حال به او بیاحترامی نکردهام؛ امّا بیتوجّهی او به حجاب، مرا آزار میدهد.
❓چه کنم؟
#تا_ساحل_آرامش
#کتاب_دوم
#کتاب_صوتی
#قایق_مهربانی
#بایدهای_زندگی_مشترک1
@abbasivaladi
📌خویش و خویشان (ازدواج فامیلی)
❓نظرتان در بارۀ ازدواج فامیلی چیست؟
1⃣توجّه به مسائل ژنتیکی
✳️ازدواجهای فامیلی هم مثل ازدواجهای دیگر است. اگر از نظر پزشکی و ژنتیکی مشکلی نباشد، روحیّاتشان به هم بخورد، از یکدیگر شناخت کافی داشته باشند و احساسی فکر نکنند، تفاوت چندانی با ازدواجهای دیگر ندارد.
2⃣ عدم غفلت از تحقیق
📛از دقّت در انتخاب و تحقیق، به این دلیل که فامیل است، غافل نشوید. واقعاً مثل یک غریبه با او برخورد کنید و کمدقّتی نکنید. فامیل بودن، دلیل بر شناخت کامل شما نیست.
❌دوستان شما گاهی از شما چیزهایی میدانند که پدر و مادر یا برادر و خواهرتان هم نمیدانند، تا چه رسد به دختردایی و پسرعمّه و دیگر بستگان.
3⃣ توجّه به جذّابیت
⚠️برای برخی، تکراری بودن فامیل، جذّابیت ازدواج را زیر سؤال میبرد. مثلاً وقتی به پسری پیشنهاد میدهند که با دختر خالهاش ازدواج کند، میگوید: «نگاه من به او، مانند یک خواهر بوده و اصلاً برایم جذّابیت یک همسر را ندارد».اگر واقعاً نسبت به دختر یا پسر فامیل چنین احساسی دارید، ازدواج با او خطرناک است.
📚نیمه دیگرم، کتاب اول،ص ۱۴۱
#نیمه_دیگرم
#کتاب_اول
#از_من_بودن_تا_ما_شدن
#ازدواج
@abbasivaladi