✅ آثار محبت
⛔️یک شبهۀ اساسی🔻🔻🔻
⁉️به نظر میرسد تغییراتی که از نظر اخلاقی یا اعتقادی در فرزندان ما ایجاد میشود، اگر ریشه در محبّت ما به آنها داشته باشد، چندان پایدار نخواهد بود؛🤔
زیرا آنها بدون دلیل و برهان و تنها به جهت تعلّق عاطفی که به ما دارند، راه ما را انتخاب میکنند.
به همین دلیل هم اگر در فضایی قرار بگیرند که شبهاتی در بارۀ دینشان مطرح شود، به راحتی عقاید و اخلاقشان رنگ میبازد.
اگر هم پایدار باشد، ارزش چندانی ندارد؛ زیرا با تفکّر و تأمّل و اعتقاد درونی به دست نیامده است.❗️
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
❇️ پاسخ به این شبهه🔻🔻🔻
1⃣ محبّت، یک نیاز است.
⚠️پاسخگویی به این نیاز، یک وظیفه و سیر شدن از محبّت هم یک حق برای فرزندان ماست.
پس تردیدی در این نیست که بدون در نظر گرفتن نتیجهای که محبّت در تربیت دارد، باید به این نیاز، پاسخ گفت.♥️
2⃣ بسیاری از این آثار، نتیجۀ طبیعی محبّت است؛ یعنی این طور نیست که ما محبّت کنیم و علاوه بر آن، انتخاب کنیم که کدام یک از این نتایج برای فرزندمان به وجود بیاید.
3⃣ میان آثاری که محبّت در اخلاق و عقاید فرزندان ما تولید میکند، با آموزش منطقی و عقلانی آموزههای دینی، هیچ منافاتی نیست.
🌹بسیاری از افراد، ابتدا تحت تأثیر رفتار مهربانانۀ پیامبر عزیز ما و امامان مهربانمان علیهمالسلام مسلمان میشدند و پس از آن، آرام آرام، معارف دین را به صورت منطقی فرا میگرفتند.
✴️ اگر محبّتورزی برای والدین، یک وظیفه است، آموزش معارف دینی هم یک وظیفۀ اساسی است.
🍃امیر نیکانِ عالم، علی علیهالسلام فرمودهاند:
✨حقّ فرزند بر پدر، آن است که نام نیکو بر او بگذارد و او را نیکو تربیت کند و به او قرآن بیاموزد.✨
💝 پدر و مادری که این وظیفه را انجام میدهند، به پاداشهای بزرگی میرسند.
🍃پیامبر مهربانی، محمّد مصطفی صلیاللهعلیهوآلهوسلّم فرمود:
✨هر کس به فرزندش قرآن بیاموزد، روز قیامت، پدر و مادرِ آن فرزند را فرا میخوانند و دو جامه بر آن دو میپوشانند که از نور آن، چهرههای بهشتیان روشن میشود.✨
❌کسانی هم که از این وظیفه، شانه خالی میکنند، به شدّت مورد مذمّت قرار گرفتهاند.
🍃روزی پیامبر عزیزمان به برخی از کودکان چشم دوخت و فرمود:
✨«وای بر فرزندان آخر الزمان به سبب پدرانشان!».
کسی از ایشان پرسید: پدران مشرکشان
فرمود: «نه. به سبب پدران مؤمنشان که چیزی از واجبات دینی را به فرزندانشان نمیآموزند و وقتی که فرزندان به سراغ آموختن دین میروند، آنها را منع میکنند و به بهرۀ اندکی از دنیا که از فرزندانشان به آنان میرسد، رضایت میدهند. من از آنان بیزارم و آنان نیز از من جدایند».✨
4⃣ در مسیر یادگیری آموزههای دینی، هر اندازه فرزندان ما آرامش داشته باشند، کار ما راحتتر و آموزش معارف دینی، اثربخشتر خواهد بود.
🌈یکی از اصلیترین پایههای آرامش فرزندان، رابطۀ عاطفی والدین با آنهاست.
📚من دیگرما، کتاب دوم، ص۶۴
#من_دیگر_ما
#کتاب_دوم
#تربیت_فرزند
#گزارههای_رفتاری
@abbasivaladi
🍃معنای تواضع و بندگی
زندگی منتظرانه را که گاهی خیال میکنم
از شیرینیاش دهانم آب میافتد.
زنی که منتظر است
در خانهای که خانۀ انتظار است
با مردی که منتظر توست زندگی میکند
و در این خانه فرزندانی هستند
که برای قربانی شدن به پای تو تربیت میشوند.
نفس کشیدن در این خانه
عمر آدمها را زیاد میکند.
این خانهها را باید زیارتگاه کرد
زیرا تردیدی نیست که قدمگاه تو هستند
مگر میشود تو به این خانهها سر نزنی؟
نمیشود.
اگر چنین خانهای بیابم
و خدا توفیق زیارتش را به من بدهد
به یقین باید پیش از ورود به خانه
کفشهایم را از پا بکَنم؛ زیرا احترام قدمگاه تو واجب است.
من که تو را ندیدم و شایستۀ دیدارت نیستم
کاش میشد یکی از این خانهها را نشانم بدهی
گر چه میدانم که این خانهها زیاد نیستند
ولی عادت شما این است که توفیق زیارت را
هم به خوبها میدهید و هم به بدها.
شاید چنین خانهای را زیارت کردم
و عزمم برای انتظار تو بیشتر شد، شاید.
میخواهم منتظر تو باشم
پس باید شبیه تو شوم.
آقا!
من خستهام از باد غروری که در سرم افتاده
و قصد بیرون آمدن ندارد
و میدانم تا کبر و غرور در درونم جولان میدهد
میدان منتظر شدن را هر روز برایم تنگتر و تنگتر میکند.
کیست که تو را ببیند و احساس کند خودت را برتر از او میدانی؟
اصلاً اگر کسی تو را نشناسد و با تو همراه شود
چگونه میفهمد که تو خلیفۀ خدا روی زمینی؟
تو که نشستنت چونان نشستن بردگان
و سخن گفتنت مانند سخن گفتن یک دوست با دوست است
تو که لباست بویی از تفاخر ندارد
و در میان حرفهایت ردّی از تکبّر نیست
چگونه میشود با تو بود
و احساس کرد تو خودت را برتر از دیگران میدانی؟
آن وقت کسی که خودش را بالاتر از همه میداند
و دیگران را درست زیر پای خویش میبیند
و از سخنانش بوی تعفّن کبر و غرور میآید
چگونه میتواند خودش را منتظر تو ببیند؟
اگر باد کبر و غرور از سرمان بیرون نرود
میترسم وقتی که آمدی و تواضعت را دیدیم
شک کنیم که آیا تو همان ذخیرۀ خدایی که از پردۀ غیب بیرون آمدهای!
ما توان هضم این همه تواضع را نداریم.
پس خودت به فریادمان برس.
خانههایمان را این تکبّرها ویران کرده.
ما را از زیر آوار غرور بیرون بکش
داریم دست و پا میزنیم و جان میدهیم.
شبت بخیر معنای تواضع و بندگی!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
n047 تا ساحل،پرسشهای گام هفتم، تعارض در حرفهای مشاوران.mp3
2.3M
#تا_ساحل_آرامش
#کتاب_اول
#کتاب_صوتی
#فانوس_دانایی
#شناختهای_لازم_در_زندگی_مشترک
🎧❓پرسشهای گام هفتم، تعارض در حرفهای مشاوران
@abbasivaladi
#مهارتهای_انتخاب_همسر
🔴 تحقیق در خواستگاری
▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
از پشت مردمک مردم❗️
✅ در مواردی ممکن است با هر شگردی که در گفت و گو به کار میبریم، نتوانیم به آنچه در درون او میگذرد، پی ببریم؛ امّا اگر تحقیق به صورت اصولی انجام بگیرد، میتواند کمک شایانی به شناخت طرف مقابل کند.
❇️ در تحقیق، باید چند نکتۀ مهم را در نظر گرفت:
1️⃣ شیوۀ پرسش:
❗️شیوۀ پرسش برخی، سادهانگارانه است. مثلاً پدر خانواده به صورت ناشناس، به محلّۀ خواستگار میرود و از دو سه همسایه میپرسد: «آیا اینها خانوادۀ خوبی هستند؟ آیا پسرشان جوان خوبی است؟» و آنها میگویند: بله یا نه.
⁉️ امّا مگر خوب بودن، از نظر همه یکی است؟ آن کسی که از نظر شما خوب است، شاید از نظر یک نفر دیگر، بد باشد.
✔️ باید سؤالهای تحقیق را هم مثل پرسشهای خواستگاری، توضیحی پرسید.
🔻برای نمونه:
▫️روابط اینها با همسایهها چگونه است؟
▫️مجالسشان را چگونه برگزار میکنند؟
▫️دخترهایشان چگونه در خیابان ظاهر میشوند؟ و... .
♦️شما میتوانید در تحقیق، از برخی سؤالهایی که به صورت نمونه در پرسشهای خواستگاری آمده، استفاده کنید تا از صداقت و عدم صداقت او در پاسخگویی مطّلع شوید.
📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص۹۳.
⬅️ ادامه دارد...
▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
#نیمه_دیگرم
#کتاب_اول
#از_من_بودن_تا_ما_شدن
#ازدواج
@abbasivaladi
🍃آمادۀ آمدنت
من خانهام را همیشه آمادۀ آمدنت نگه میدارم
و روزی نیست که تو را
در جای جای خانهام خیال نکنم.
بگذار کمی از خیالم را با صدای بلند بگویم:
وقتی که بیاید این جا مینشیند یا آن جا؟
این جا بنشیند بهتر است.
آن جا آفتاب میتابد
و صورت از گل نازکترش را آزار میدهد.
وقتی که آمد، آب به او بدهم یا شربت؟
چه شربتی دوست دارد؟
با زعفران و گلاب شربتی درست میکنم
که بنوشد و جگرش خنک شود.
ته ماندهاش را هم میگیرم و سر میکشم.
وقت غذا که شد
میایستم و غذا خوردنش را تماشا میکنم
نه، اذیت میشود.
مینشینم کنارش و همغذا میشوم با او.
خودم برایش لقمه میگیرم و میگویم او هم برای من لقمه بگیرد.
اگر خواست استراحت کند، جای خوابش را کجا پهن کنم؟
این جا خوب است؟
راحت است.
کسی او را نمیبیند.
تاریک هم هست.
خواب راحتی میکند.
ولی من دوست دارم وقتی که میخوابد
در تیر رس نگاهم باشد.
هر جا که راحت بود، جای خوابش را پهن میکنم
امّا از او اجازه میگیرم که بایستم و خوابش را تماشا کنم.
آقا!
اینها خیالاتی است که شب و روزم را با آن طی میکنم
امّا تو فقط اذن دیدار بده
هر جا که باشد هر طور که باشد هر قدر که باشد راضیام
من تو را ببینم، از شوق میمیرم
دیگر برایم فرقی نمیکند کجا بمیرم؛ خانهام یا جای دیگری.
منتظر اذن دیدارم عزیزم!
شبت بخیر رمز مرگ شیرینم!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
160 درس صد و شصتم دلیل اصلی سقوط شیطون چی بود؟.pdf
236.5K
#درس ‼️جدید‼️
درس صد و شصتم:
دلیل اصلی سقوط شیطون چی بود؟
✅ توی این فایل پی دی اف👆، جواب این سؤالات👇رو پیدا میکنید:
⁉️منفیترین شخصیتی که تو قرآن بهش پرداخته شده، کیه؟
⁉️اندازۀ زشتی و خطرناکی گناه «تکبّر» رو میدونیم؟
⁉️چرا خدا اون همه عبادت شیطون رو ندید گرفت؟
⁉️تفاوت اصلی شیطون با بقیّۀ شخصیتای منفی قرآنی چیه؟
@abbasivaladi
🍃حبیب طبیب من
سرم درد میکند
به قدری که کاسۀ صبرم
میخواهد ترَک بردارد
امّا کاسۀ صبرم حتّی اگر تکّه تکّه شود
باز هم دوست دارم این سردرد را.
این دردها نشانۀ حیاتاند.
در کشاکش میان من و مرگ
چه قدر نیاز دارم به این جور نشانهها.
سرم درد میکند
طوری که احساس میکنم
صخرهای روی آن گذاشتهاند و سنگینش کردهاند
امّا روی سرم حتّی اگر کوهی بگذارند
باز هم دوست دارم این سردرد را
این دردها نشانۀ محبّتاند.
در نبرد میان من و سنگدلی
چه قدر محتاج این جور نشانهها هستم.
سرم درد میکند
و انگار به چشمهایم فرمان بسته شدن میدهد
امّا به چشمهایم حتّی اگر فرمان کور شدن هم بدهد
باز هم دوست دارم این سردرد را.
این دردها نشانۀ نگاه تو به من هستند.
در نزدیکی گرداب ناامیدی از رسیدن به تو
به این نشانهها بیشتر از نان شب نیاز دارم.
سرم درد میکند
مثل این که امشب بنا گذاشته
پشتم را بر زمین بمالد
امّا تیغ تیزش را حتّی اگر روی گلویم بگذارد
باز هم دوست دارم این سردرد را.
این دردها شاید نشانهای باشند از دردهای تو.
در میان این همه فاصلهای که از تو دارم
این نشانهها مثل هوای نفس کشیدن است برایم.
سرم درد میکند
و مثل همیشه باز هم در عالم خیال
تو را میبینم که آمدهای بر بالینم
دستی روی سرم میکشی
و لبی روی پیشانیام میگذاری و میبوسی
و من سنگینترین دردها را فراموش میکنم.
من با این خیال زندگی میکنم
و این دردها را دوام میآورم.
با این خیال، هیچ دردی توان بر زمین زدنم را ندارد.
برای تو واقعی کردن خیالهای من کاری ندارد.
شاد کردن دل مسلمان ثواب دارد.
مرا مسلمان بدان و دلم را شاد کن.
شبت بخیر حبیب طبیب من!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
بازی با سایه🌓🌓
✅آن روزها که برق💡 زیاد میرفت، ما با چراغهای گردسوز یا فانوس و یا زنبوری، فضای خانه را روشن میکردیم. 🌝
🔹این زمان هم فرصتی برای بازی بود. دستمان✋ را میان دیوار و این وسایل گرفته، با سایۀ دستانمان، شکلهایی روی دیوار درست میکردیم.
🔸گاهی دو سه نفری به کمک هم می آمدیم و شکلهای متنوّع و بزرگتری را درست میکردیم.
💢 امروز هم میتوان این بازی را در شب، انجام داد. اگر چه امروز برق مثل گذشته، ناز ندارد و معمولاً پای ثابت خانه هاست، امّا میتوان گاهی لامپها💡 را خاموش کرد و با روشن کردن یک شمع🕯، فرصت این بازی مفرّح 😃را برای کودک، فراهم کرد.
🔰این بازی، آموزش بخشی از قوانین نور ✨است.
🔻بزرگ و کوچک شدن سایه با دور و نزدیک شدن دستها✋ به نور، روی هم قرار گرفتن سایه ها و محو شدن سایۀ کوچکتر در دل سایۀ بزرگتر، از زمرۀ این قوانین است.
✔️فهم خسوف🌜 و کسوف🌞 برای کسی که این بازی را انجام داده، خیلی ساده است.
📚 بازی ، بازوی تربیت ص ۶۳
#بازی_بازوی_تربیت
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi