eitaa logo
محسن عباسی ولدی
54.3هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
343 فایل
زیر مجموعهٔ کانون فرهنگی_تبلیغی آیین فطرت توحیدی کانال ‌زیر نظر مستقیم حاج آقا عباسی ولدی اداره ‌می‌شود. کانال ها و آدرسهای کانون: ktft.ir/v سایت و ادمین فروش انتشارات آیین فطرت: ketabefetrat.com @foroosh_fetrat ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۱۵ آیه ۲۵۸ ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب منبع قصّه این برنامه👇 📚برگرفته از کتاب «تفسیر نمونه، جلد دوم، صفحه ۲۸۸»؛ اثر آیت الله ناصر مکارم شیرازی 🍂دوستان خوب لالایی خدا! برای شفای همه مریضا، به ویژه کسایی که به کرونا مبتلا شدن،‌ یه صلوات و یه حمد شفا بخونید. @lalaiekhoda
🍃عاشقانه ها هر چه بیشتر به عشق می‌اندیشم دلم بیشتر بی‌قرار می‌شود هر کدام از عاشقانه‌هایی که از ذهنم عبور می‌کند مرا بیشتر به این یقین می‌رساند که عاشق نیستم. هر شب منتظر می‌مانم تا فردا شاید در یکی از این عاشقانه‌ها نشانه‌ای پیدا شود از عاشق بودنم امّا گویا تنها وظیفه‌ای که روی دوش این عاشقانه‌ها گذاشته‌ای اثبات عاشق نبودن است و حتماً هنوز نیاز دارم به این یقین که هر شب چیزی بر آن می‌افزایی و شاید تا یقین به عاشق نبودنم کامل نشود شایستۀ ورود به جادۀ عشق تو نشوم. مصلحت این اثبات‌های پیاپی را خوب حس می‌کنم زیرا هر چه بیشتر می‌فهمم که عاشق نیستم حال التماسم به تو شدیدتر می‌شود. من به تلاش‌های خودم امیدی نبسته‌ام ولی دلم خوش است به التماس‌هایی که دل تو را برای من نرم می‌کند. این را از عاشق‌های زمینی خوب یاد گرفته‌ام که درستی یا نادرستی حساب و کتاب‌های عاشقان را نباید با عقل حسابگر کسانی سنجید که از عشق بهره‌ای ندارند و جز نام، چیز دیگری از عشق نشنیده و نچشیده‌اند. اگر کسی را به نام عاشق ببینم که حساب و کتاب‌هایش با مردم دیگر یکی است یقین می‌کنم که عاشق نیست. کار عشق به هم زدن قاعدۀ حساب و کتاب است. دنیای ریاضی عاشق‌ها زمین تا آسمان با مردم دیگر فرق می‌کند. من هیچ عاشقی را ندیده‌ام که دو دوتایش چهارتا باشد. عاشق جان می‌دهد برای این که معشوق فقط یک لبخند بزند. این با کدام حساب و کتاب ریاضی سازگار است؟ همۀ هستی در برابر یک لبخند؟ همین یک معادله کافی است تا معلوم کند حساب و کتاب عاشق‌ها چه قدر فرق دارد با دیگران. آقا! باز هم بر می‌گردم. می‌گردم و می‌گردم و از گذشتۀ خویش تا همین امروز را مرور می‌کنم تا ببینم در ارتباط من با تو حساب و کتاب‌هایم بوی مردم کوچه و بازار می‌دهد یا رنگی از حساب و کتاب‌های عاشقانه به خود گرفته. در نگاه اوّل معلوم است که رنگی از عشق روی این حساب و کتاب‌ها نیست بیشتر پیش نمی‌روم؛ زیرا می‌ترسم حساب و کتاب‌هایم حتّی مثل حساب و کتاب‌های مردم کوچه و بازار نباشد. عاشق همۀ هستی خویش حتّی جانش را می‌دهد تا یک لبخند روی لب معشوق بنشاند مردم کوچه و بازار حساب و کتاب می‌کنند تا آنچه خرج می‌کنند با آنچه به دست می‌آورند تناسبی داشته باشد و یک عده هم می‌خواهند بی‌آن که خرجی کنند همه چیز را به دست بیاورند. نکند من از اینها باشم. شبت بخیر درست‌ترین قاعدۀ حساب و کتاب عالم! @abbasivaladi
❌برخی از پدران و مادران، بر این باورند که رفتار متواضعانه با فرزندان، موجب می‏ شود که هیبت و اُبّهت پدر و مادر در مقابل فرزندان از میان برود و فرزندان، حساب چندانی از والدین خود نبرند. 🔰در پاسخ به این شبهه، باید به دو نکتۀ مهم اشاره کرد: 1⃣ عزّت، در دست خداست و تنها در دست خدا. خدا، هر که را بخواهد، عزیز می‏ کند و هر که را بخواهد، ذلیل می‏ کند. راه به دست آوردن عزّت هم گوش دادن به دستورهای خداست. ⁉️ چه کسی در این تردید دارد که تواضع و پرهیز از تکبّر از دستورهای الهی است؟پس بدون تردید، انسان متواضع به عزّت و بلندی دست می‌یابد. این، وعده‏ای است که در روایات متعدّدی به ما داده شده است. ✳️خدا به قدری انسان‏های متواضع را دوست دارد که در بلند کردن مقام آنان، به میزان تواضعشان نگاه نمی‏ کند؛ بلکه به آنان، به میزان بزرگی و عظمت خویش، مقامی رفیع عطا می‏ کند. ✅وقتی انسان به عزّت الهی دست یافت، اُبّهت هم پیدا می‏ کند. پس تواضع بر خلاف تصوّر برخی، نه تنها اُبّهت انسان را کم نمی‏ کند؛ بلکه بر آن می‏ افزاید. 2⃣انسان با نوع رابطه‏ ای که با فرزندش برقرار می‏ کند، می‏تواند به دو نوع اقتدار، دست پیدا کند. اوّل، «اقتدار خشونتی» و دوم، «اقتدار محبّتی». 📚منِ دیگرِ ما، کتاب دوم، ص ١٢٩ @abbasivaladi.
🍃غریب هزار و اندی ساله ما روضۀ اجدادت را که می‌خوانیم به غربتشان که می‌رسیم نفرین می‌کنیم جماعتی را که بودند و غربت را تماشا کردند بودند و غریبشان کردند بودند و غریب‌کُشی کردند. چقدر بدمان می‌آید از آنها وجودمان را بغض و کینه‌شان پر کرده. ولی ما عادت کرده‌ایم به خواندن بلد نیستیم عبرت گرفتن را. تا دلت بخواهد بلدیم گریستن را ولی یاد نگرفته‌ایم نقد خویشتن را. چه کسی تردید دارد که تو امروز غریب‌ترینی؟ غربت همۀ اجداد تو روی هم سه قرن هم طول نکشید تو بار هزار و اندی سال غربت را داری به تنهایی به دوش می‌کشی ولی چه کسانی تو را غریب نگه داشته‌اند؟ و چه کسانی به تماشای غربت تو ایستاده‌اند؟ می‌شود به همین اندازه بسنده کنم؟ اجازه می‌دهی این سؤال‌ها را بی‌پاسخ رها کنم؟ من که پاسخش را می‌دانم و تو بهتر از من. دیگر چه نیازی به امتداد این سؤال؟ جوابش بماند پیش من و تو. فقط کمکم کن. وقتی به این فکر می‌کنم که تماشاچیان غربت در زمانه‌ای وارد صف غریب‌کُش‌ها شدند تنم می‌لرزد. به تماشا ایستادن غربت کجا ایستادن در برابر غریب کجا؟ با این فکر و خیال‌ها باز هم شبم شد از آن شب‌های ترسناک. کمی آرامم کن به خاطر خدا. شبت بخیر غریب هزار و اندی ساله! @abbasivaladi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 پرسش‌های گام سوم⬇️ ⁉️اختلاف همسر و مادر 🔰پنج سال است که ازدواج کرده‌ام؛ امّا همسرم نسبت به مادرم، خیلی حسّاس است. همیشه می‌گوید: «مادرت، فلان حرف را به من زد. چرا آن حرف را به من گفت؟». مادرم هم واقعاً خیلی ایراد می‌گیرد و انتظارات زیادی دارد. مادرم همیشه از همسرم انتقاد می‌کند. ❗️این اختلاف به قدری بالا گرفته که یک بار هم به دادگاه کشیده شد؛ امّا من دوست ندارم با وجود داشتن یک فرزند، کارم به طلاق کشیده شود. ناگفته نماند که ما خودمان با هم مشکلی نداریم؛ یعنی اگر مشکلات میان مادر و همسرم نبود، با خوبی و خوشی با هم زندگی می‏کردیم. ❓حالا من نمی‌دانم چگونه باید میان مادر و همسرم مدیریت کنم. @abbasivaladi
🍃دل معشوق در میان خاطره‌های عاشقانه دلم خاطره‌هایی را که عاشق به خاطر عشقش از همه کس و همه جا رانده می‌شود، طور دیگری دوست دارد. بی‌اعتنا بودن به هر چیزی غیر از معشوق نشانۀ صدق عاشقی است. به کسانی که در مسیر عشق به چیزی به نام عزت و کرامت در میان مردم می‌اندیشند باید گفت عشق را دوباره مرور کنند زیرا یقیناً معنای آن را نفهمیده‌اند. کار عشق عوض کردن مفاهیم است. عزّت هم در زمرۀ همین مفاهیمی است که وقتی تنش به تن عشق می‌خورد زمین تا آسمان معنایش فرق می‌کند. عاشقی را دیدم که از چشم همه افتاده بود به جز معشوق و هر کس و ناکسی که از راه می‌رسید او را آماج طعنه‌ها و ناسزاها می‌کرد. وارد هر جمعی که می‌شد به جای گل سلام، شمشیر زخم زبان‌ها بود که روی قلبش فرود می‌آمد. کسی را ندیدم که به او احترام بگذارد. یک روز از او پرسیدم: تو مگر آدم نیستی؟ گفت: شاید. گفتم: آدم مگر نیاز به عزّت ندارد. گفت: خیلی. گفتم: تا کی می‌خواهی به خاطر معشوق پشت پا بزنی به هر چه عزّت که هست؟ گفت: مگر عقل از سرم پریده که پشت پا به عزتم بزنم. درست است که عاشقم ولی ما عاشق‌ها عقلمان بهتر از شما کار می‌کند. گفتم: همین حرفت نشانۀ بی‌عقلی است. آدم کور هم می‌بیند که تو هیچ عزّتی نداری. گفت: عزّت یک معنا دارد، فقط یک معنا و آن هم جا داشتن در دل معشوق است، همین. من چون به عزّت نیاز دارم، کاری به حرف‌های مردم ندارم. زندگی بدون عزّت، حتّی برای یک روز هم در خیالم نمی‌گنجد. زبانم بند آمد. من از عشق چیزی نمی‌فهمم ولی کمی که فکر کردم، احساس کردم حرف آن عاشق، چندان بی‌راه نیست. آقا! سال‌هاست که برای به دست آوردن عزّت دنبال حرف مردم دویده‌ام تا طلای عزّت را از دست مردم بگیرم ولی آنچه نصیبم شده، جز خاکی آلوده چیز دیگری نیست. حالا با همۀ وجودم می‌فهمم که عزّت در دست مردم نیست. کاش روزی عاشق بشوم و بفهمم عزّت جز در دل تو جا پیدا کردن چیز دیگری نیست. چه قدر بدم که هنوز خم ابروی مردم مرا از جایی که باید در دل تو پیدا کنم، غافل می‌کند. یک روز می‌رسد که مردم اگر دست به دست هم بدهند و مرا زیر پای خودشان له کنند حتی برای چشم بر هم زدنی از جایی که در دل تو باید داشته باشم، غافل نشوم. شاید آن روز دور نباشد. از کجا معلوم؟ شبت بخیر عزیزم! @abbasivaladi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
(قسمت پانزدهم، بخش اول) 🎙استاد ✅ موضوعات این برنامه: 🔸برای رفع نگرانی از تنگنای اقتصادی چه کار کنیم؟ 🔹آیا در اوضاع کرونایی کشور، نباید از ازدواج حرف زد؟ 🔸در این اوضاع اقتصادی وظیفۀ خانواده‌ها و مردم در برابر مسئلۀ ازدواج جوانان چیست؟ 🔹اگر کسی مثل سردار سلیمانی به خواستگاری من بیاید، اگر فقیر هم باشد من حاضرم با او ازدواج کنم!!! 🗓 یکشنبه‌ها، پرسمان تربیتی خانواده، 🕰 ساعت ۱۶ ⬅️ تکرار برنامه، ساعت ۲۲:۳۰ @abbasivaladi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
(قسمت پانزدهم، بخش دوم) 🎙استاد ✅ موضوعات این برنامه: 🔸برای رفع نگرانی از تنگنای اقتصادی چه کار کنیم؟ 🔹آیا در اوضاع کرونایی کشور، نباید از ازدواج حرف زد؟ 🔸در این اوضاع اقتصادی وظیفۀ خانواده‌ها و مردم در برابر مسئلۀ ازدواج جوانان چیست؟ 🔹اگر کسی مثل سردار سلیمانی به خواستگاری من بیاید، اگر فقیر هم باشد من حاضرم با او ازدواج کنم!!! 🗓 یکشنبه‌ها، پرسمان تربیتی خانواده، 🕰 ساعت ۱۶ ⬅️ تکرار برنامه، ساعت ۲۲:۳۰ @abbasivaladi
189 درس صد و هشتاد و نهم چه خبره تو عالم اهل بیت علیهم السلام؟.pdf
246.8K
#درس صد و هشتاد و نهم: چه خبره تو عالم اهل بیت‌ علیهم‌السلام؟ ✅ توی این فایل پی دی اف👆، جواب این سؤالات👇رو پیدا می‌کنید: ⁉️انوار اهل بیت علیهم‌السلام، قبل از خلقت عالم، کجا بودن؟ ⁉️تصویر ذهنی ما از اهل بیت علیهم‌السلام، چقدر به حقیقت وجودی اونها نزدیکه؟ ⁉️می‌دونید معلم توحید فرشته‌ها کی بوده؟ @abbasivaladi
🍃صبورترین معشوق گاهی دوست دارم علاوه بر مرور خاطره‌های عاشقی روزها و شب‌های زیادی را با عاشقی همراه شوم و با همین حس و حال و نگاهی که دارم درس‌های عاشقانه را از او یاد بگیرم. چه حیف شد که آن روزها گذشت و من از درس‌های حضوری عاشقی جا ماندم. آن روزها عاشق‌های زمینی را فقط بیمارانی می‌دیدم که نیازمند مداوا هستند ولی امروز آنها را اگر بیمار هم ببینم بیمارانی هستند که هر کدامشان به جای صد کتاب و صد معلّم توان آموزش عشق را دارند. داشتم از واژه‌هایی می‌گفتم که در دنیای عاشق‌ها معنای واحدی دارند و هیچ عاشقی با عاشق دیگر در بارۀ معنای آن واژه‌ها اختلافی ندارد. از مفید بودن گفتم و از این که عاشق‌ها فقط کاری را مفید می‌دانند که آنها را به معشوق نزدیک کند اگر مشغول آن کار باشند، احساس مفید بودن همۀ وجودشان را می‌گیرد و اگر نه، دائم از خودشان می‌پرسند: چرا من هستم؟ خوب که نگاه می‌کنم به زندگی عاشق‌ها می‌بینم وقتی عاشقی احساس می‌کند که توانسته باری از روی دوش معشوق بردارد عالم و آدم دست به دست هم بدهند نمی‌توانند حس مفید بودن را از او بگیرند. حال عاشق‌ها وقتی که به معشوقشان کمک می‌کنند با هیچ زبانی قابل وصف نیست حتّی واژۀ مفید بودن هم ناتوان است از توصیف این حال. هیچ عاشقی نیست که حالش را وقتی به معشوق کمک می‌کند با همۀ دنیا عوض کند. وقتی که به معشوق کمک کرد و معشوق به زبان آمد و او را سپاس گفت و برایش دعا کرد باید خدا نظری کند تا عاشق از شوق نمیرد. امان از حال عاشقی که لحظه‌ای خیال کند باری از روی دوش معشوق بر نداشته که هیچ خودش بار دوش معشوق شده این جا هم خدا باید نظر کند تا عاشق از غصه نمیرد. آقا! من به چه درد می‌خورم برای تو؟ یار تو هستم یا بار تو؟ پاسخ این سؤال معلوم است ولی چرا با این که می‌دانم بار دوش تو هستم از غصّه نمی‌میرم؟ خدا نظر کرده یا چون که عاشق نیستم نمی‌میرم؟ جواب این سؤال هم معلوم است: عاشق نیستم که نمی‌میرم. به دلم بر می‌گردم و همه‌اش را مرور می‌کنم می‌بینم دلم می‌خواهد که روزی به دردت بخورم در خیالم وقتی تو را در برابرم می‌بینم که داری برایم دعا می‌کنی به خاطر کمکی که به تو کرده‌ام سراپا شوق می‌شوم. این یعنی هنوز امیدی هست. این روزها از تو نمی‌پرسم به چه درد می‌خورم برای تو می‌گذارم برای روزی که خودت به من بگویی به چه درد می‌خورم برای تو. ممنون که مرا تحمّل می‌کنی با این که به دردت نمی‌خورم. شبت بخیر صبورترین معشوق! @abbasivaladi
🍂کاش غایت این تمدن، تنها حیوان شدن ما بود! 🍂ما فردهای کنار هم جمع شده‌ایم نه جمع‌های به هم متصل. کنار هم باشیم یا نباشیم فرقی نمی‌کند. ما جز خودمان کسی را نمی‌بینیم 🍂لذت‌ها را نمی‌توانیم تقسیم کنیم از لذت بردن دیگران شاد نمی‌شویم. دوست داریم لذت‌ها را تنهایی بچشیم تنهاخورمان کرده این تمدن ملعون. 🍂تو کارَت پیوند جان‌هاست و این تمدن تکه تکه کردن. اگر از دستش برمی‌آمد اعضای بدنمان را هم از هم جدا می‌کرد. 🍂 البته دلمان را تکه تکه کرده و هر تکه‌اش را به جایی روانه. 🍂جماعت در نگاه تو جمع شدن جسم‌ها در کنار هم برای یک پیکر شدنِ جامعه است. 🍂بچه‌ها با هَمَند و و بی ‌هم. از کنار هم رد می‌شوند اما یکدیگر را نمی‌بینند. 🍂ما حوصلۀ هیاهو را نداریم مثل تو نیستیم که صدای بچه‌‌ها آرامش روانمان باشد. صدای بچه‌ها سوهان روحمان است. 🍂بچه‌ها هرچقدر تنهاتر ما آرام‌تر. بساط بازی‌هایی را که هیاهو به راه می‌اندازند جمع کرده‌ایم از خانه‌هایمان. 🍂چقدر از اصلمان دور شده‌ایم آقا! این طور اگر بگذرد زودتر اگر نیایی جمع‌گرا بودن انسان به افسانهها میپیوندد. 🍂ما را با سرابِ جمع‌ها از دریای جمع‌های حقیقی، بازداشته اند. 🍂خودمان شده‌ایم سرباز این تمدن او ما را از جمع‌ها دور کرد و ما هم داریم بچه‌ها را از جمع دور می‌کنیم. 🍂اولش همسایه از همسایه بی‌خبر شد بعداً خواهر و برادر از هم بیخبر و کمی که گذشت زن از شوهر و شوهر از زن و امروز پدر و مادر از فرزند. فردا بناست چه بلایی بیاید به سرمان؟ نمی‌دانیم ⬅️ادامه دارد ..... @abbasivaladi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۱۶ آیه ۲۵۹ ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب منبع قصّه این برنامه👇 📚برگرفته از کتب «قصه‌های قرآنی»؛ اثر مصطفی زمانی و «قصه‌ها و آیه»؛ اثر زهرا قربان عسگری 🍂دوستان خوب لالایی خدا! برای شفای همه مریضا، به ویژه کسایی که به کرونا مبتلا شدن،‌ یه صلوات و یه حمد شفا بخونید @lalaiekhoda
🍃دنیای عاشق‌ها دنیای عاشق‌ها دنیای پیمودنی است امّا به هر دلیلی اگر توفیق پیمودن نبود تماشای این دنیا بهره‌ها به دنبال دارد برای آدم. کسی که با دیدۀ تیزبین دنیای عاشق‌ها را تماشا می‌کند نگاهش به دنیای مفاهیم، یکی یکی عوض می‌شود. چه قدر محتاجیم، محتاج عوض شدن دنیای مفاهیم‌مان. به دنیای عاشق‌ها که نگاه می‌کنی اگر توانش را داشته باشی که کلاه خودت را قاضی کنی تازه می‌فهمی که تعریفت از عشق هم اشتباه بوده. چه بسیارند کسانی که محبّت‌های عادی را عشق نامیدند و عمری به دل‌خوشی این عشق نفس کشیدند عاقل‌هایی که عاشق‌ها را دیوانه می‌نامند محبّت‌هایی را که عمقشان از یک بند انگشت بیشتر نیست به نام عشق می‌شناسند و خودشان را مرد قهّار میدان عشق. چه خطرناک است توهم عاشق بودن! عشق هوای نفس کشیدن است کسی که خیال می‌کند عاشق است هیچ گاه به دنبال عاشق شدن نمی‌رود او در سیاه‌چال عمیق خیال‌های خطرناکش در حال جان دادن، گمان زندگی دارد. بزرگ‌ترین کمکی که می‌شود به این توهم‌زده‌ها کرد اثبات عاشق نبودن است. در پیشگاه خدا شکایت خواهم کرد از کسی که نام هر محبّتی را عشق گذاشت. می‌شود کسی را دوست داشت بی‌‌آن که امر و نهی او وزنی داشته باشد برایمان. می‌شود محبّت ورزید به کسی بی‌آن که علاقمندی‌هایش برایمان ارزشی داشته باشد می‌شود دلمان برای کسی تنگ شود بی‌آن که برایمان آزردن دلش گناه نابخشودنی به حساب بیاید. می‌شود به کسی گفت دوستت دارم ولی کاری کرد که او دوست ندارد. چه خائن است کسی که هر محبّتی را به نام عشق فریاد زد. محب را می‌شود سوزاند؛ ولی عاشق را در آتش نمی‌اندازند. آقا! من تو را دوست دارم امّا از همان دوست‌داشتن‌هایی که نمی‌شود نام عشق را بر آن گذاشت دوستت دارم و کاری می‌کنم که تو دوست نداری دوستت دارم و کاری به دوست‌داشتنی‌هایت ندارم دوستت دارم و امر و نهی‌هایت وزنی ندارند در نزدم. ولی دوستت دارم، این خودش مایۀ هزار امید است. عاشق‌ها هم اولش محبّ بودند پس می‌شود گفت من هم اول راه عاشقی هستم؟ من دوستت دارم و دوست داشتنت را بزرگ‌ترین سرمایۀ زندگی‌ام می‌دانم. حواسم هست که این دوست داشتن را عشق ننامم ولی تو هم حواست هست که من دوست دارم عاشق تو شوم و به گمانم راز تحمّل کردن من از سوی تو همین است از خودت یاد گرفته‌ام که خوش گمان باشم. امید داری به عاشق شدنم. درست می‌گویم؟ شبت بخیر بزرگ‌ترین سرمایۀ زندگی‌ام! @abbasivaladi
❓چه کنم که تماشای ماهواره را ترک کنم؟ 📌من فقط دو سه تا سریال دوبله شدۀ فارسی را از روی بی‌کاری، وقتی از سرِ کار می‌آیم تا خستگی‌ام بیرون رود، می‌بینم و فکر می‌کنم که روی من هیچ تأثیری ندارد. آهنگ‌ها و برنامه‌های سیاسی و ... را اصلاً نمی‌بینم و حتّی شدیداً با آنها مخالف بوده، احساس نفرت می‌کنم؛ امّا متأسّفانه با این که صد در صد با صحبت‌های شما موافق هستم، نمی‌توانم حتّی یک روز هم دیدن آنها را ترک کنم و هر راهی را که شما گفتید یا شنیده‌ام، امتحان کرده‌ام؛ امّا موفّق نشده‌ام. محتوای این سریال‌ها را مخالف با اعتقاداتم می‌بینم؛ امّا فکر می‌کنم روی من، بی‌تأثیر است. من در محلّ کار و هنگام رانندگی، تماماً به برنامه‌های «رادیو معارف» و «رادیو قرآن» گوش می‌دهم و همیشه تصوّر می‌کنم شنیده‌های من از آنها، مرا از ارتکاب گناه، باز می‌دارد؛ ولی احساس می‌کنم هیچ وقت راه رهایی از این سریال‌ها را ندارم. لطفاً کمکم کنید. 1⃣ تأثیرناپذیری، ادّعا یا واقعیت؟ از آن جا که شما حرف‌های ما را قبول دارید، دیگر در بارۀ این که نگاه کردن به این برنامه‌ها چه آسیب‌هایی دارد، سخنی نمی‌گوییم؛ امّا به این راحتی نمی‌توان پذیرفت که شما از این سریال‌ها تأثیر نمی‌گیرید؛ چرا که تأثیر این سریال‌ها، تدریجی است. بدون تردید، کسی که با دیدِ سرگرمی به این سریال‌ها نگاه می‌کند، اگر در همان ابتدا متوجّهِ آثاری که این سریال‌ها روی او می‌گذارد، نشود، در طول زمان، پی به آن خواهد بُرد. ✅خوب است به ارتباط خود با خدا توجّه کنید و ببینید که آیا مثل زمانی که اهل دیدن این سریال‌ها نبودید، با خداوند ارتباط دارید؟ کمی از حالِ نمازتان بپرسید. ببینید نمازهایتان چگونه شده است. حالِ نگاهتان در کوچه و خیابان، چه‌طور است؟ احساس دردتان نسبت به مسائل ضدّ ارزشی که در جامعه می‌بینید، تغییری نکرده است؟ مگر اثر گذاشتن این سریال‌ها از همان ابتدا به آن است که شما منکراتی را مرتکب شوید که شایستۀ حد خوردن است؟! ⬅️ادامه دارد ..... 📚بشقاب‌های سفره پشت باممان ص۲۵۵ @abbasivaladi
🍃قصّۀ بی‌انتها عشق عشق عشق و باز هم عشق، این قصّۀ بی‌انتها. این روزها خوب دارم می‌فهمم که چرا داستان‌نویس‌ها دوست دارند در بارۀ هر چه می‌نویسند نمکی از عشق را هم که شده در داستانشان بیاورند. عشق تکرارناپذیرین مفهوم هستی است. هر چه قدر از عشق بگویی، باز هم تازه است. عشق‌های قدیمی، بوی تازگی می‌دهند عشق‌های نو، به قدری برای مردم ارزشمندند که مثل عشق‌های عتقیه آن را می‌خرند عشق کهنه و عشق نو هر کدام یک جور کشش دارند برای خودشان. و دارم آرام آرام می‌فهمم که چرا دین خدای تو هیچ گاه تکراری نمی‌شود من از شما شنیده‌ام دین همان محبّت است و محبّت همان دین و قرآنی که خدا آورده می‌گوید مؤمنان کسانی هستند که محبّتشان به خدا شدیدتر است. ممنونم که می‌گذاری این شب‌ها در حال و هوای عشق نفس بکشم. من وقتی با عاشق‌ها می‌نشستم دوست داشتم بدانم آنها از چه چیزی واهمه دارند آخر هر چه می‌گشتم، در وجودشان چیزی به نام ترس پیدا نمی‌کردم. رسیدم به عاشقی که معشوق او را تهدید کرده بود فقط می‌دانستم که تهدید کرده، به چه چیزی نمی‌دانستم. عاشقی که با ترس غریبه بود حالا دیگر رنگش سفیده شده بود مثل گچ نفسش به شماره افتاده بود دست و پایش می‌لرزید برق ترس را به راحتی می‌شد در نگاهش پیدا کرد من تا آن روز وحشت را در صورت و قامت هیچ کسی آن گونه ندیده بودم. از ترس او خودم هم وحشت‌زده شده بودم. پرسیدم: به چه تهدیدت کرده؟ زبانش بند آمده بود. می‌خواست کلامی بگوید، امّا نمی‌شد. صدای تپش قلبش را چه راحت می‌شنیدم. به هر زوری که بود به زبان آمد و گفت: جدایی. این را گفت و باز هم لرزید و من مفهوم ترس را با وجودم چشیدم. آقا! عاشق از تهدید به جدایی می‌ترسد و می‌لرزد بگو نام کسی که در جدایی به سر می‌برد و رنگی از ترس روی صورتش پیدا نیست، چیست؟ عاشق‌هایی که با تهدید به جدایی به این حال می‌افتند با خودِ جدایی چه بلایی به سرشان می‌آید؟ من در جدایی از تو دارم راحت نفس می‌کشم و زندگی می‌کنم گاهی دوست دارم فریاد بزنم تا همه بدانند که چه قدر از خودم بدم می‌آید. در جدایی از تو باید همیشه آمادۀ مرگ بود ولی چرا من طعم مرگ را در جدایی از تو نمی‌چشم؟ دوست دارم به قدری عاشق شوم که تو هم اگر مرا به جدایی تهدید کردی با همۀ وجودم ترس را بچشم و مرگ را تجربه کنم. شبت بخیر دنیا و آخرت عاشق‌ها! @abbasivaladi
دیروز هواشناسی گفت امروز هوا آفتابی است و من باز با خودم گفتم تا مردم باور نکنند تو خورشیدی و هنوز پشت ابر و تا هواشناسی روزهای بی تو را ابری اعلام نکند به گمانم راضی نشود خدا به آمدنت. @abbasivaladi
🍃هیجان زندگی عاشق‌ها زندگی‌های راکد آرام آرام بو می‌گیرند. زندگی باید هیجان داشته باشد. من هیچ گاه آدم‌هایی را که به دنبال هیجان می‌گردند سرزنش نکرده و نمی‌کنم و باورم این است که هیجان نیاز آدم است. اگر کسی در زندگی به دنبال هیجان نگردد باید او را بیمار نامید. او هر چه زودتر باید خودش را درمان کند و گر نه از زندگی خسته می‌شود. من همیشه با مقدّس‌هایی که هیجان‌طلب‌ها را منحرف می‌نامیدند مشکل داشتم و هر چه می‌کردم توان تغییر عقیده‌شان را نداشتم. چگونه باید به کسی که به رکود عادت کرده بفهمانم که هیجان جان زندگی است؟ و نمی‌توانستم به کسانی که هیجان را در دنیای بازی‌های امروزی خلاصه می‌کردند بفهمانم که اینها هیجان نیست بازی‌هایی است که به خاطر بچّه‌ماندن بزرگ‌ترها احساس هیجان می‌دهند تا این که راز هیجانی را که هیچ گاه تکراری نمی‌شود و هیچ رقیبی ندارد در هم‌نشینی با عاشق‌ها پیدا کردم. عاشق‌ها هر وقت بناست با معشوقشان هم‌کلام شوند یا در کنارش بنشینند و تماشایش کنند به قلّه‌ای از هیجان می‌رسند که هیجان‌های دنیایی در برابر آن تپه‌ هم نیستند یک چاه عمیق‌اند که انتهایش ناپیداست. وای از وقتی که معشوق خبر می‌دهد که دارد به دیدار عاشق می‌آید بلندای قلّۀ‌ این هیجان را با چشم سر نمی‌شود صید کرد. باید بنشینی و صورت یک عاشق را تماشا کنی وقتی که معشوق به روی او لبخند می‌زند و می‌گوید از تو راضی ام. مگر می‌شود اندازۀ هیجانی را که با این جمله به جان عاشق تزریق می‌شود با عدد و رقم حساب کرد؟ آقا! قشنگ حس می‌کنم زندگی، بی‌عشق تو آب راکد است و دارد چنان بو می‌گیرد که مرا از خودش فراری می‌کند. من توان فرار کردن ندارم باید زندگی را به هیجان بیاورم و گر نه در کنار این آب راکد متعفّن می‌میرم. راضی نشو به این مرگ زجرآور. من اگر عاشق شوم با نگاهم، با سخنم، با اشاره‌های ابرو با سکوتم با فریادم با گریه و با خنده‌ام می‌توانم به همه ثابت کنم که هیجان نیاز زندگی است و آنچه شما دارید، هر چه نامش باشد هیجان نیست. مردم دنیا نیاز دارند به تعریفی دوباره از هیجان. عاشقم کن تا برایشان تعریف کنم هیجان را. شبت بخیر هیجان زندگی عاشق‌ها! @abbasivaladi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۱۷ آیه ۲۶۰ ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب منبع قصّه این برنامه👇 📚برگرفته از کتب «تفسیر نمونه،‌ جلد دوم، صفحه ۳۰۲»؛ اثر آیت الله مکارم شیرازی و «بحارالانوار، جلد ۳۹، صفحه۲۸۹» اثر علامه محمد باقر مجلسی. 🍂دوستان خوب لالایی خدا! برای شفای همه مریضا، به ویژه کسایی که به کرونا مبتلا شدن،‌ یه صلوات و یه حمد شفا بخونید. @lalaiekhoda
🍃 پدر تو همه چیزت برای خداست. خوابت خوراکت نمازت روزه‌ات لبخندت گریه‌ات و حتّی نفس کشیدنت. می‌خواهی برای روز پدر به ما هدیه بدهی؟ ‌ هر چه دوست داری به ما هدیه بدهی بده تو هر چیزی به ما بدهی اگر میان خودمان تقسیم کنیم به همه بیش از اندازۀ کاسه‌هایشان می‌رسد. یک رکعت از نمازت را که نه یک آیه از سورۀ حمدت را باز هم نه فقط وقتی که تکبیرة الاحرامت را گفتی و بسم الله الرحمن الرحیم نمازت را که بر زبان جاری کردی ثواب نقطۀ زیر باء بسم الله را که به همه‌مان بدهی هر کداممان می‌توانیم با سهممان همۀ بهشت را برای خودمان بخریم. تو با هر بار ادای بسم الله یک بار ولایت علی را از ابتدا تا انتها مرور می‌کنی. کسی روی زمین بیشتر از تو ولایت علی را ندارد و هر چه ثروت است، پیش ثروت ولایت علی هیچ هیچ هیچ است. بسم الله‌های تو اگر نبود نفس زمین بند می‌آمد و از فقر می‌مرد. ما هنوز هم منتظر هدیه‌ایم پدر! شبت بخیر نفس زمین! @abbasivaladi