هدایت شده از لالایی خدا
0119 baghareh 264.mp3
6.17M
#لالایی_خدا ۱۱۹
#سوره_بقره آیه ۲۶۴
#محسن_عباسی_ولدی
#نمایشنامه
✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب
🍂دوستان خوب لالایی خدا!
برای شفای همه مریضا، به ویژه کسایی که به کرونا مبتلا شدن، یه صلوات و یه حمد شفا بخونید.
@lalaiekhoda
🍃جبران همه نداشته ها
شنیدهام روز قیامت را روز حسرت نامیدهاند
و حتّی یکی از عذابهای زجرآور
آتش حسرتی است که به جان انسانها میافتد.
گاهی با خودم میگفتم
حسرت مگر میشود عذاب باشد؟
چرا باید از حسرت ترسید؟
ترسیدن از آتش جهنّم را میفهمیدم
امّا ترس از حسرت را نه
حتّی گاهی در دلم به خدا میگفتم:
هر چه قدر میخواهی در قیامت به من حسرت بده
امّا لحظهای در آتشم نسوزان.
یک روز عاشقی را دیدم که مثل ابر بهار اشک میریخت
و چنان ضجّه میزد که دلم ریش ریش میشد.
دلیل گریهاش را نمیدانستم
ولی هق هق گریهها مدام بود و اجازۀ پرسش نمیداد.
به دنبال کسی بودم تا برایم باز کند گره معمّای این گریه را
یک نفر نگاه پر از پرسشم را دید و گفت:
قراری داشت با معشوقش در همین جا.
در میانۀ راه غفلتی او را گرفت.
دیر رسید
و همین که رسید، چند لحظه بعدش معشوق رفت.
هر چه التماس کرد، معشوق نایستاد
و هر چه ضجّه زد، معشوق اجازۀ همراهی نداد.
او نشست و رفتن معشوق را تماشا کرد.
گفتم: او که معشوق را دید؛ پس چرا این همه ضجّه و ناله؟
گفت: این گریهها برای حسرتی است
که از بیشتر ندیدن معشوق به جانش افتاده.
راستش خوب نمیفهمیدم معنای این ضجّهها را
ولی هر چه بود فهمیدم که حسرت، خودش زجری دارد که آتش ندارد.
عاشقی را هم دیدم که در کنار معشوق
همیشه گرد غم روی صورتش نشسته
در کنار معشوق بودن و غمگین بودن برایم قابل فهم نبود.
فلسفۀ غمش را که پرسیدم گفت:
هیچ گاه این حسرت از جانم بیرون نمیرود
که چرا زودتر از اینها عاشق نشدم.
آقا!
من اگر از همین حالا عاشقت شوم
باید یک عمر نه، تا قیامت حسرت عاشق نبودنهایم را بخورم
من از ضجّههای آن عاشق و گرد غمی که روی صورت این عاشق نشسته بود فهمیدم که حسرت، عذاب دردناکی است
میشود بیپرده به من بگویی که آیا میشود از عذاب حسرت رها شد
چگونه میشود گذشتههایی را که از عشق محروم بودم، جبران کرد؟
راهی دارد؟
هر روزی که میگذرد و من عشق را تجربه نمیکنم
ترسم از حسرت روز قیامت بیشتر میشود.
کاری برایم کن آقا!
حال و روزم خراب است.
شبت بخیر جبران همۀ نداشتهها!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
⚠️اثر اقتدار خشونتی، در سنینی که وابستگیِ فرزند به خانواده کمتر می شود، رنگ می بازد.
⁉️شما فکر میکنید فرزندتان تا کِی از قطع شدن پول تو جیبی اش نگران خواهد شد؟
آیا کتک زدن بچّه ها، همیشه در دل آنها رعب و وحشت، ایجاد می کند؟
اصلاً والدین تا کِی می توانند فرزندشان را کتک بزنند؟
📛حالا شما با فرزندتان شوخی نکنید و با او رسمی برخورد کنید؛ امّا وقتی که روابط اجتماعی فرزندتان توسعه پیدا کرد، رابطۀ محبّتی همراه با شادابی را در روابط اجتماعی دیگرش تجربه خواهد کرد. در این هنگام است که دیگر، رسمی برخورد کردن شما برای او عادی خواهد شد، بدون این که اُبّهتی از شما در دل او باشد.
💟اقتدار نوع دوم، «اقتدار محبّتی» است.
💞در این نوع از اقتدار، فرزند از پدر و مادر، حساب می برَد؛ امّا نه از ترس تنبیه و قطع شدن پول تو جیبی و ... ؛ بلکه حساب بردن او، مانند حسابی است که یک مُحب از محبوب خود می برَد.
💔او در تمام کارهایش به محبوب، توجّه دارد که نکند به دلیل اشتباهی که از او سر میزند، محبوب از دست او آزرده شود و در نتیجه، او را از دست بدهد.
✅این اقتدار، نه زمان میشناسد و نه مکان. پدر و مادر با فرزندشان، صدها کیلومتر فاصله دارند؛ امّا فرزند در میدان مغناطیسیِ تأثیر پدر و مادر قرار دارد.
❌او میتواند کاری انجام دهد که بر خلاف میل پدر و مادر باشد و آنها هم نفهمند؛ امّا در اقتدار محبّتی، همیشه نیاز به حضور فیزیکی پدر یا مادر برای جلوگیری از انحراف فرزند نیست.
❓حالا باید از پدران و مادرانی که به بهانۀ حفظ اقتدار خویش با فرزندانشان متکبّرانه برخورد میکنند، پرسید: کدام اقتدار برای تربیت فرزندانمان، لازم و سودمند است؟
📚منِ دیگرِ ما، کتاب دوم، ص۱۳۳
#من_دیگر_ما
#کتاب_دوم
#گزارههای_رفتاری
#تربیت_فرزند
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃یار و یاور فقیران
حال و روزم اصلاً خوب نیست.
از خودم فراریام.
دیگر فقط از عاشق نبودن هراس ندارم
از آدمهایی هم که عاشق نیستند میترسم.
من عاشق نیستم
پس از خودم هم میترسم.
آدمهایی که عاشق نیستند، ترسناکاند.
اینها از آدمیت خویش بیرون رفتهاند.
به گمانم اگر بنا باشد خدا
در روزگار ما آدمهایی را مسخ کند
اوّلین کسانی که مسخ میشوند و به حیوان بدل میشوند
آنهایی هستند که عاشق نیستند.
چه قدر از خودم میترسم!
معلوم است که کی میخواهی به فریادم برسی؟!
کسی را میشناسی که بیشتر از من نیازمند کمک باشد؟!
نمیخواهم بگویم ای کاش
عشق را این گونه نمیشناختم
نه، خدا را هزار مرتبه شکر که فهمیدم
کسی که عاشق نیست، آدم نیست
امّا این همه بیقراری بعد از فهمیدن عشق
شاید یک روز توانم را تاب کند و زبانم لال از زندگی بیزار شوم.
من از یأس هم میترسم.
آدمی که عاشق نیست، خطرناک است
و اگر مأیوس هم شود، دیگر وامصیبتا!
هر چه بیشتر از عشق فهمیدم
و هر چه بیشتر، عاشق نبودنم را به رخم کشیدی
بیشتر فهمیدم محتاج التماس کردن به تو هستم.
دیگر روز و شبم شده التماس.
دلم خوش است به این التماسها.
التماس میکنم عاشقم کن
راه عاشق شدن طولانی است؟
میدانم؛ ولی تو راز یک شبه راه صدساله طی کردن را بلدی.
رازش را به من هم بگو.
من تاب پیمودن راه صد ساله را ندارم.
تو که بهتر از همه میدانی
عشق، حیاتیترین سرمایه برای زندگی است.
کسی که عاشق نیست، فقیرترین و بیچارهترین است.
خیرات عشق را هر کسی بلد نباشد، شما از برید.
به من بیچارۀ محتاج کمک کن آقا!
و کمی عشق را به کامم بچشان.
زیر بار این فقر، ستون فقراتم خمیده است.
دیگر تاب کشیدن این بار را ندارم.
بگو چگونه التماس کنم
تا راز یک شبه راه صدساله طی کردن را نشانم بدهی؟!
یک بار امتحان کن!
کمی از عشقت را بگذار در دلم
شاید از امتحان عشق تو سربلند بیرون آمدم.
عشقی که من میخواهم عشق توست
اختیارش با توست
من دلم را به تو میدهم
اگر خواستی عشقت را هدیه کن به من.
شبت بخیر یار و یاور فقیران!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
n069 تا ساحل،پرسشهای گام سوم،چرا فقط از حقوق پدر و مادر بر عهدۀ فرزندان، حرف میزنید؟.mp3
1.17M
🎧 پرسشهای گام سوم⬇️
❓چرا فقط از حقوق پدر و مادر بر عهدۀ فرزندان، حرف میزنید؟
❓چرا همیشه در بارۀ حقوق پدر و مادر بر عهدۀ فرزندان حرف میزنید؟
❓چرا همیشه میگویید عاقّ پدر و مادر نشوید؟
❓چرا هیچ وقت برعکسش را نمیگویید؟
🔰مادر من در زندگی خیلی اذیّتم میکند و فشار روحی بر من وارد میکند. او حرفهای زشتی به من میزند و مرا عصبانی میکند. به همین دلیل هم گاهی کنترل خود را از دست میدهم و با او تندی میکنم. کمی هم در بارۀ حقوق فرزندان که بر عهدۀ پدر و مادر است، حرف بزنید.
#تا_ساحل_آرامش
#کتاب_دوم
#کتاب_صوتی
#قایق_مهربانی
#بایدهای_زندگی_مشترک1
@abbasivaladi
📌آهی که میکشد و نمیرسد (نفرین در هنگام شنیدن جواب نه!)
❓با پسری که با شنیدن جواب منفی، باز به خواستگاری میآید و سپس نفرین میکند، چگونه رفتار کنم؟
1⃣ حقّ انتخاب دختر
✅بدون تردید، یک طرف ازدواج، دختر است. پس همان طور که پسر به خودش حق میدهد که با دختر مورد علاقهاش ازدواج کند، دختر هم حق دارد انتخابکننده باشد و با پسری ازدواج کند که به او علاقه دارد.
2⃣ضرورت محبّت دو طرفه
📛پسر هم مطمئن باشد که اگر با دختری ازدواج کند که به او علاقهای ندارد و فقط از ترس نفرین تصمیم به ازدواج گرفته، نمیتواند عاشقانه زندگی کند.
3⃣ مراقب معیارهایمان باشیم
⚠️دختران هم توجّه داشته باشند که در برخی از موارد، بیعلاقگی به طرف مقابل، ریشه در نوع نگاه ما به معیارهای خوشبختی دارد. مثلاً دختری که فکر میکند اگر همسرش خانه و ماشین مدل بالا نداشته باشد، بدبخت است، به این راحتی نمیتواند به پسری علاقهمند شود که خانه و ماشین ندارد. نمیخواهیم بگوییم که در صورت جواب منفی، نفرین پسر میگیرد؛ امّا به این راحتی هم از کنار این جوابهای منفی نباید گذشت. البتّه اگر او معیارهای واقعبینانۀ مرا داشت و باز هم به دلم ننشست، همین عدم تمایل، دلیل خوبی برای جواب منفی خواهد بود؛ زیرا یک پایۀ مهمّ زندگی همین علاقه است.
4⃣ نگران نفرین او نباشید
❌بر پایۀ آنچه گذشت، اگر طرف مقابل معیارهای شما را نداشت و یا به هر دلیلی به دل شما ننشست و شما به او جواب منفی دادید، نگران نفرینهای او نباشید و از ترس نفرین، جواب مثبت ندهید.
📚نیمه دیگرم، کتاب اول،ص۱۳۹
#نیمه_دیگرم
#کتاب_اول
#از_من_بودن_تا_ما_شدن
#ازدواج
@abbasivaladi
🍃غریب منتظر
عشق و انتظار چنان به هم دل بستهاند
که نمیشود یکی را داشت و آن دیگری را نه.
کسی که میفهمد عاشق نیست
باید بداند که منتظر هم نیست
و کسی که حال انتظار را در خودش نمییابد
نباید به دنبال یافتن عشق در دلش باشد.
سبک زندگی منتظرها
با آدمهایی که منتظر نیستند
زمین تا آسمان فرق دارد.
حال و هوای دل منتظرها هم
با حال و هوای دل کسی که از انتظار بهرهای ندارد
از ثری تا ثریا فرق میکند.
حتی به صدای تپیدن قلب یک منتظر که گوش کنی
میفهمی که او منتظر است.
انتظار کشیدن برای تو آقا!
راه درست شدن حال و هوای دل
و بر و روی زندگی و باطن حیات ما است.
هر چه خدا از ما خواسته را
میشود در انتظار تو پیدا کرد.
مدّتهاست که دیگر نمیگویم منتظر تو هستم.
حالم از شعارهای تو خالی انتظار به هم میریزد.
به قدری شعار دادهایم که منتظر تو هستیم
که خیال برمان داشته و در دام توهم انتظار افتادهایم.
کسانی که مبتلا به توهم انتظارند
بیشتر از آنهایی که منتظر نیستند و شعارش را هم سر نمیدهند
دل تو را خون کردهاند.
بمیرم برای تو که این قدر منتظر کم داری
و برای غربتت همین بس
که مردم خیال میکنند منتظران تو زیادند.
کاش دلت نمیسوخت برای ما
و کاری میکردی تا هر کسی که با توهم انتظار
شعار انتظار را سر میدهد رسوا میشد!
وقتی زندگی مایی که شعار انتظار سر میدهیم
شبیه زندگی کسی است که حتّی یک بار به فکر آمدنت نیفتاده
چرا نباید برای غربت تو آه کشید و گریه کرد؟
شیطان کاری به این شعارها ندارد.
هر چه این شعارها بیشتر شود
ولی شباهت زندگی ما به زندگی کسانی که منتظر نیستند بیشتر میشود
شیطان در گوشهای مینشیند
و در شعار انتظار با ما همآوا میشود.
حتّی بعید نیست او شعرش را بگوید و ما شعارش را بدهیم.
او بخواند و ما گریه کنیم.
شیطان این شعر و شعارها و گریهها را دوست دارد
و میداند چیزی به اندازۀ این توهمها
ما را از حقیقت انتظار تو دور نمیکند.
برهان ما را از توهم این انتظارها!
شبت بخیر غریب منتظر!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
radio-maaref-98_12_25-16_00.mp3
11.66M
#خانه_های_هیأتی
(قسمت هفدهم، بخش اول)
🎙استاد #محسن_عباسی_ولدی
✅ موضوعات این برنامه:
🔸مهارتهای عفّت ورزی؛ مدیریت خیال، بخش دوم.
🔹آیا مراقبت از نگاه در وضعیت فعلی ممکن است؟
🔸رابطه بالا رفتن سن ازدواج با پایین آمدن آمار فرزندآوری
🗓 یکشنبهها، پرسمان تربیتی خانواده، #رادیو_معارف
🕰 ساعت ۱۶
⬅️ تکرار برنامه، ساعت ۲۲:۳۰
@abbasivaladi
radio-maaref-98_12_25-16_30.mp3
12.38M
#خانه_های_هیأتی
(قسمت هفدهم، بخش دوم)
🎙استاد #محسن_عباسی_ولدی
✅ موضوعات این برنامه:
🔸مهارتهای عفّت ورزی؛ مدیریت خیال، بخش دوم.
🔹آیا مراقبت از نگاه در وضعیت فعلی ممکن است؟
🔸رابطه بالا رفتن سن ازدواج با پایین آمدن آمار فرزندآوری.
🗓 یکشنبهها، پرسمان تربیتی خانواده، #رادیو_معارف
🕰 ساعت ۱۶
⬅️ تکرار برنامه، ساعت ۲۲:۳۰
@abbasivaladi
korona.mp3
7.79M
❓نظر شما در بارۀ محدودیتهایی که به خاطر #کرونا به ویژه برای مساجد و هیئتها و حرمها ایجاد شده چیست؟
🎧 پاسخ استاد #محسن_عباسی_ولدی به این سؤال رو با هم میشنویم.
@abbasivaladi
🍃ثروت آسمان و زمین
انتظار زندگیساز است.
وقتی که منتظر هستیم، تازه میفهمیم زندگی چیست.
یعنی انتظار تنها سبک زندگی را عوض نمیکند
کار او بخشیدن زندگی به ماست.
اصلاً مگر زندگی بیشتر از یک سبک دارد
که انتظار بخواهد آن را برایمان عوض کند؟
ما کوتاه آمدهایم که پذیرفتهایم
سبک زندگی منتظرانه فرق دارد با دیگر سبکهای زندگی.
اگر بخواهیم درست سخن بگوییم
باید بگوییم انتظار یعنی زندگی و زندگی یعنی انتظار.
آنچه خارج از انتظار نام زندگی مییابد
اشتباهی است که مردم در فهمشان از زندگی دارند.
من دوست دارم زندگی کنم
پس دوست دارم منتظر باشم
و چون فهمیدهام برای منتظر بودن
باید هر چه تو دوست نداری را از دلم بیرون کنم
امشب میروم سراغ یکی دیگر از محبّتهایی که
در دلم ریشه دوانده: محبّت مال و منال.
کسی که دلش را خانۀ محبّت پول کرده
نمیتواند به محبّت تو بیندیشد
و کیست که تو را دوست نداشته باشد و منتظرت باشد؟
گاهی با خودم کلنجار میروم و میگویم:
دوست داشتن پول بد نیست
من پول را دوست دارم
برای این که بتوانم با آن کاری کنم که خدا را خوش بیاید.
ولی خوب که به دلم نگاه میکنم
میبینم قصه چیز دیگری است
آرام و قرار مرا پول تعیین میکند
نه آن چه خدا را خوش میآید.
من مدّتهاست تصمیم گرفتهام خودم را فریب ندهم.
پس بیهیچ امّا و اگری قبول میکنم
که من بندۀ پول شدهام.
بندۀ پول منتظر تو نیست، منتظر پولهای بیشتر است.
آقا!
من در این اندازه قدم پیش گذاشتم
که دیگر دست از توجیه بردارم و خودم را فریب ندهم
در برابر این قدم بناست تو چند قدم برداری؟
خودت که بهتر از من میدانی بندگان پول
دینشان را پای پولشان میدهند
چه قدر عاقبت به شر است آن کسی که
طوق بندگی پول بر گردن دارد و از دنیا میرود!
من به چنین مرگی که فکر میکنم
وحشت سراپای وجودم را میگیرد.
آدمهای پولکی بوی تعفّن میگیرند
من از بوی تعفّن خودم خسته شدهام.
مرا از بندگی مال و منال دنیا رها کن
که از عاقبت به شرّی میترسم.
شبت بخیر ثروت آسمان و زمین!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
رابرت(روپل)
🔸حدّاقل اعضای هر گروه در این بازی باید سه نفر باشد. از میان این سه نفر، یک نفر، سرگروه بازی است. روی زمین، شکل زیر را می کشیم.
🔹این شکل برای بازی سه نفره است. اگر تعداد افراد گروه ها بیشتر باشد، باید به خط های عرضی اضافه کرد.
🔸به قید قرعه، یکی از گروه ها بیرون میایستد و یکی دیگر از گروه ها به شکلی که میگوییم، داخل می ایستند.
🔹هر کدام از اعضای گروه داخل، تنها میتوانند در میان دو خطّ عرضی حرکت کنند؛ امّا سرگروه که در اوّلین خطّ عرضی میایستد، اجازه دارد در خط طولی که محدودۀ بازی را به دو نیم کرده، رفت و آمد کند و از طریق همان خط هم وارد خطوط عرضی شود.
🔸با دست دادن دو سرگروه، بازی شروع می شود.
🔹اعضای گروه بیرون، باید تلاش کنند وارد محدودۀ بازی شوند و از آن طرف، خارج شوند. اعضای داخل هم باید تلاش کنند با دست به آنها بزنند.
🔸 در صورتی که دست گروه داخل به هر یک از افراد بیرونی بخورد، آن فرد از بازی بیرون می رود. هر فردی هم که محدوۀ بازی را طی کرد و به آن سو رسید، باید همین مسیر را برگردد.
🔹اگر یکی از اعضای گروه بیرونی، مسیر رفت و برگشت را بی آن که دست کسی به او بخورد، طی کرد، گروه پیروز است. در این صورت، یک امتیاز به نفع آنها نوشته میشود و دوباره، بازی را از بیرون، شروع میکنند؛ امّا اگر هیچ کدام موفّق به این کار نشدند، یک امتیاز به نفع گروه دیگر نوشته شده، جای دو گروه، عوض می شود.
📚 بازی ، بازوی تربیت ص ۱۴۱
#بازی_بازوی_تربیت
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0120 baghareh 265-266.mp3
10.9M
#لالایی_خدا ۱۲۰
#سوره_بقره آیه ۲۶۶ - ۲۶۵
#محسن_عباسی_ولدی
#نمایشنامه
#قصه
✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب
🍂دوستان خوب لالایی خدا!
برای شفای همه مریضا، به ویژه کسایی که به کرونا مبتلا شدن، یه صلوات و یه حمد شفا بخونید.
@lalaiekhoda
🍃جان عالم
زندگی مثل رود است
اگر بایستد، میگندد.
آن وقت رودی که باید مایۀ حیات باشد
میشود بانی یک دنیا آلودگی.
انتظار عامل حرکت است.
زندگیهای بیتکاپو
رودهای بیحرکت را میمانند
نه تنها خودشان بدبو میشوند
زندگیهای دور و برشان را هم آلوده میکنند
و من دیگر به این یقین رسیدهام
که تکاپو بدون انتظار تو حرکت نیست
بر دور خویش گشتن است.
باید منتظر بود
راهی جز انتظار تو در برابر ما نیست.
ما بدون انتظار تو میگندیم.
برای منتظر بودن هم باید دل را صفا داد.
محبّتهایی که رنگ و بوی تو را ندارند
کثیفترین آلودگیهایی هستند
که دل را زبالهدان میکنند.
باید فکری کرد.
دلی که میتواند کاخ محبّت تو باشد
چه قدر بیبها میشود
که میشود زبالهدان محبّتهای آلوده.
باید کاری کرد.
این طور که نمیشود.
یکی از محبّتهایی که نمیگذارد منتظر تو باشیم
محبّت جان است.
ما جانمان را بیشتر از تو دوست داریم.
تا وقتی که جان در برابر تو
مثل برگ کاهی در میان تپهای از سکههای طلا بیمقدار نشود
ما منتظر واقعی تو نشدهایم.
باید آمادۀ فدا شدن باشیم
ولی کسی که جانش را بیشتر از تو دوست دارد
چگونه میتواند آمادۀ فدا شدن باشد
و کسی که آمادۀ فدا شدن نیست
میتواند خود را منتظر بنامد؟
در خیالم داشتم با تو حرف میزدم و میگفتم
اگر قول بدهی وقت جان دادن بالاسرم بیایی
سرم را روی دامن بگیری
و دستت را روی سینهام بگذاری
هزار جان هم اگر داشته باشم
دوست دارم هر کدامش را هزار بار فدای تو کنم.
قبول! این حرفهای خیالاتی من است
ولی تو قولش را بده
شاید به واقعیت بدل شد.
شبت بخیر جان عالم!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
✳️ همه با هم به کرامت باب الحوائج، حضرت موسی بن جعفر علیه السلام برای رهایی جهان از مشکلات، مخصوصا ویروس منحوس کرونا، متوسل می شویم.
@abbasivaladi
🍃 بهار قلب من
تمام شد.
تمامِ تمام.
یک سال دیگر هم تمام شد.
چه قدر زود!
چشمم را روی هم گذاشته بودم
که سال نو آغاز شد
و چشم که باز کردم و دیدم تمام شد.
به همین زودی.
آقا!
در سالی که گذشت، از دست من راضی بودی؟
من دوست خوبی برای تو بودم؟
به دوستیام چه نمرهای میدهی؟
چند بار دلت را شکستم؟
حساب، دستت هست؟
چند بار لبخند به لبت نشاندم؟
جایی نوشتهای؟
خانۀ محبّتت در دلم آبادتر شده یا ویرانتر؟
دلم نمیآید این سؤال را بپرسم
ولی آزارم میدهد.
نپرسم، آرام نمیگیرم
بپرسم، شاید بیقرارتر شوم.
میپرسم به این امید که پاسخت
آرام کند دلم را:
آقا!
چند بار به خاطر من گریه کردی؟
چند قطره اشک برای من از چشمت جاری شد روی گونهات؟
اشک شوق بود یا اشک غصّه؟
راستی چند بار دعا کردی برایم؟
به گمانم تو به نیابت از جاماندهها به زیارت هم میروی.
نه؟
جامانده خوب باشد یا بد
برای تو فرقی میکند؟
چند بار به نیابت از من به زیارت رفتی؟
میشود بگویی الآن چند کربلا در نامۀ عملم نوشتهاند
کربلاهایی که تو رفتی و به نام من زدند؟
من که در سالی که گذشت خوب نشدم
ولی خودت میدانی که دوست دارم خوب باشم.
حنای عهدهای من پیش تو
رنگی دارد یا نه، نمیدانم.
در آغاز سالی که گذشت
قول دادم خوب شوم؛ امّا نشدم.
میشود التماس کنم
سالی را که گذشت فراموش کنی؟
میخواهم باز هم قول بدهم به تو:
آقا! باور کن خوب میشوم.
کمی صبر کن.
شبت بخیر بهار قلب من!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi