eitaa logo
محسن عباسی ولدی
55.5هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
345 فایل
زیر مجموعهٔ کانون فرهنگی_تبلیغی آیین فطرت توحیدی کانال ‌زیر نظر مستقیم حاج آقا عباسی ولدی اداره ‌می‌شود. کانال ها و آدرسهای کانون: ktft.ir/v سایت و ادمین فروش انتشارات آیین فطرت: ketabefetrat.com @foroosh_fetrat ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃زبان خدا باز هم دوست دارم انتظار را نقّاشی کنم. می‌خواهم بروم در طبیعت طبیعتی که دوست آدم‌ها و رفیق آدمیت است همان که سال‌هاست با او قهر کرده‌ایم. می‌گردم و می‌گردم و می‌گردم تا خود طبیعت ایده‌ای را نشانم دهد که وقتی نقشش را کشیدم آدم را یاد انتظار بیندازد. چه قدر محتاج یادآوری انتظاریم! ما انتظار را فراموش کرده‌ایم که تو از یادمان رفته‌ای. باید باور کنیم که زندگی بدون انتظار، مرگ تدریجی است باورمان که شد، دنبال کسی می‌گردیم که شایستۀ انتظار کشیدن باشد و مگر می‌شود در این پی‌جویی به کسی جز تو رسید؟ نشسته‌ام در میان درخت‌های یک باغ چشمم خورده به یک درخت سیب. در میان انبوه سیب‌هایی که روی درخت نشسته‌اند سیبی را می‌بینم که از رسیدنش خیلی گذشته و دارد خراب می‌شود. دلهره را در نگاه آن سیب می‌شود دید. زبان حالش را هم می‌شود شنید که دارد می‌گوید اگر باغبان نیاید و مرا نچیند همۀ عمرم بر فنا می‌رود. کاش کسی باغبان را صدا می‌زد که مرا بچیند. چه خوب فریاد می‌زند این سیب حال منتظری را که به اضطرار رسیده. منتظر می‌داند که اگر نگاه منتظَر به او نیفتد عمرش بر باد می‌رود و خراب می‌شود. ما منتظر نیستیم؛ چون دلهرۀ خراب شدن بدون تو را نداریم. چه قدر بد است توهّم سلامت بدون تو! می‌خواهم منتظر تو باشم پس باید شبیه تو شوم. آقا! تو زبانت را از هر چه آلودگی است پاک کرده‌ای. برای همین هم بوی دهانت مشک و عنبرهای عالم را خجل می‌کند. زبان تو زبان خداست زبانی که ذرّه‌ای آلودگی داشته باشد مگر می‌تواند زبان خدا باشد؟ تو اگر حرفی می‌زنی و تا عمق دل ما نفوذ می‌کند برای آن است که با زبانی سخن می‌گویی که هر چه بگوید، همان است که خدا دوست دارد. تو که با آدم‌ها حرف می‌زنی با همۀ‌ وجودشان احساس می‌کنند خدا رو به رویشان نشسته و دارد با آنها سخن می‌گوید. با وجود تو آرزوی با خدا سخن گفتن، آرزوی محالی نیست. دوست دارم زبان من هم بشود زبان خدا کمکم کن تا پاک کنم این زبان را از هر چه آلودگی است. تو اگر مدد کنی، می‌رسد آن روزی که اگر با تو حرف زدم به من بگویی از واژه واژۀ کلامت بوی خدا به مشامم می‌رسد. شبت بخیر زبان خدا! @abbasivaladi
🍃قیامت صغرای خدا راستش را بگویم؟ من از فکر کردن به قیامت می‌ترسم. راست‌ترش را بگویم؟ من از فکر کردن به قیامت فرار می‌کنم. فکر کردن به قیامت، بدجور دنیا را به کامم تلخ می‌کند. صحنه به صحنۀ قیامت وقتی از نظرم می‌گذرد نمی‌گذارد دلم به دنیا خوش باشد من با دنیا خوشم، از هر چه مرا از این خوشی جدا کند، فرار می‌کنم ولی امشب می‌خواهم پا روی دلم بگذارم و حسابی به قیامت فکر کنم. می‌خواهم یک نقّاشی بکشم از آدمی که در عرصۀ محشر ایستاده و منتظر است نامۀ عملش را به دستش بدهند نامه اگر به دست راستش داده شود راه بهشت در برابرش گشوده می‌شود امّا اگر نامه به دست چپش برسد قعر جهنّم را نشانش می‌دهند. عجب هول و ولایی در دل آدم می‌افتد! مگر می‌شود این لحظه را توصیف کرد؟ وقتی قیامت را با این لحظه‌هایش ترسیم می‌کنم می‌بینم عجیب دلم از دنیا کنده می‌شود آقا! می‌گویند آمدن تو قیامت صغری است. وقتی بیایی، آدم از نا آدم، مرد از نامرد، خوب از بد جدا می‌شود. دوران غیبت تو، فرصت خدا به ماست برای آدم شدن شنیده‌ام ظهورت ناگهانی است اگر در فرصتی که خدا به ما داده آدم نشدیم و تو ناگهان آمدی باید چه خاکی به سر بریزیم؟ این طور نمی‌شود فرصتی ندارم باید منتظر تو باشم پس باید شبیه تو شوم. تو با این که از هر گناه و خطایی بری هستی امّا وقتی که با خدا مناجات می‌کنی اشک می‌ریزی، ضجه می‌زنی از وحشت روز قیامت من اگر بخواهم شبیه تو باشم نباید دلم را لحظه‌ای از ترس قیامت خالی کنم فرار از فکر قیامت یعنی فاصله گرفتن از تو می‌خواهم از همین حالا صحنۀ قیامت را روی مردمک چشمم بکشم تا حتی اگر چشم را هم بستم باز هم قیامت را ببینم و ببینم اصلاً قیامت را روی تک تک سلول‌های مغزم می‌کشم می‌خواهم خواب هم اگر بودم قیامت را از یاد نبرم. من می‌دانم اگر همیشه یاد قیامت باشم دغدغه‌ام می‌شوم شبیه تو شدن چون فقط کسانی نامۀ عملشان به دست راستشان می‌رسد که شبیه تو باشند. هر گاه قیامت را فراموش کردم منّت بگذار بر سرم و به یادم بینداز. شبت بخیر قیامت صغرای خدا! @abbasivaladi
2⃣اقتصاد محوری، زمینۀ ایجاد این نگرانی ✳️این نگرانی در صورتی به‌جاست که ما در زندگی، تنها به اقتصاد خانواده رسیدگی کنیم؛ یعنی از نظر عاطفی و روحی، نیازهای همسرمان را برآورده نکنیم. 📛 برخی از زن‌ها تنها دل خوشی‌شان در زندگی، پول شوهرشان است. همسرشان، نه برایشان وقتی می‌گذارد که حرف‌هایشان را بشنود، نه محبّتی برای آنها خرج می‌کند تا آرام شوند، نه تلاش می‌کند تا با در نظر گرفتن قواعد زندگی مشترک از نظر عقیدتی به همسویی بیشتری دست پیدا کنند و ... . ⚠️چنین زن‌هایی وقتی دچار تنگنای اقتصادی می‌شوند، معلوم نیست بتوانند همسرشان را درک کنند. به همین دلیل هم ما به همۀ کسانی که از قدرت مالی خوبی برخوردارند، توصیه می‌کنیم که فکر نکنند تأمین اقتصادی خانواده، تمام کارِ یک مرد است. 💞زنان ما بارها ثابت کرده‌اند اگر از نظر روحی و عاطفی از جانب شوهرانشان تأمین شوند، در برابر سختی‌ها و تنگناها، مقاوم‌تر از بسیاری از مردان هستند. 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول، ص۱۸۰ @abbasivaladi
سلام روزتون به خیر . اینم ازکمک دختران من سربازان جبهه ی مواسات... ان شالله به فضل خودشون کم مارو قبول کنن🤚✋ @lalaiekhoda
سلام این عکس زهراناز متولد ۹۱/۱/۲۱با بسته های کمک به نیازمندان که امسال تولدش با نیمه ی شعبان قر ین شد. زهرا ناز تو یکی گروه های جهادی هم مشارکت داره. @lalaiekhoda
سلام نورا خانم ۶ سالشه .چون نورا كوچيك هستش ، يه كار كوچيك جهادي انجام داديم. ٣٩ بسته براي بچه هاي كار اماده كرديم شامل يك جفت دستكش و شكلات. @lalaiekhoda
سلام عمو عباسی، من و برادرهام امروز قلکهامون رو باز کردیم، تا پولهاش رو به نیازمندان بدیم. محمدهادی، محمدحسن و محمدصادق اصفهانی @lalaiekhoda
سلام عمو عباسی اینم کمکای پدر من و دوستاش ومردم محلمون برای نیازمندان. عمو عباسی پدر من و دوستاش نتو مسجد محلمون بعد از فرمان رهبربا هم قرار گذاشتن تو مسجد محلمون پول جنع کنن و هفته ای یه گوسفند قربونی کنن و بین نیازمندان محلمون پخش کنن. راستی اسم من محمد رضا است و ۱۰سالمه برادرم هم ۷سالشه و خواهرم هم ۴سالشه ما هم تا جایی که بتونیم به پدر و مادرم کمک میکنیم.البته مادرم و دوستاش هم ماسک میدوزن. @lalaiekhoda
سلام عمو عباسی ما هم بعد از قربانی دسته جمعی که تو روز نیمه شعبان انجام دادیم، با شنیدن صحبت‌های حضرت آقا تصمیم گرفتیم تا قطره ی کوچکی از این دریا باشیم. این 2تا پاکت را هدیه به آقا امام زمان و مادرشون آماده کردیم تا کرایه خانه 1ماه رو به دو خانواده هدیه بدیم. 🌸🌸🌸🌸 @lalaiekhoda
عکس امیرعباس جعفری که در کار دوختن ماسک به مادرش کمک میکنه @lalaiekhoda
🔹سلام عموعباسی دانا، اسم من فاطمه کوثر هست و ۶ سالمه. بیش از یک سال هست که با لالایی خدا دوستم. خانواده ی ما هم تصمیم گرفت پرداخت هزینه پخت نان یک نانوایی تو شهرمون رو به نیت خشنودی و ظهور آقا انجام بده. از زحمات شما ممنون هستیم که سرباز کوچولوهای حضرت رو با قرآن آشنا کردین. 🔹سلام عمو عباسی پدر و مادر ما دارن برا خانواده های کارگری که روز مزد کار میکردن و الان حقوقی ندارن که اجاره خانه هایشان را بدهند،پول جمع میکنن. این پیام دوست مامانم هست که برا مامانم نوشتن: سلام دوست من ، امشب مسجد شهر مونترال- كانادا مسابقه انلاين داشت . من و شوهرم نيت كرديم اگر برنده شديم برا كمك برا اجاره اون خانواده ها بفرستيم . ٥٠$ جايزه نفر اول بود ٣٠$ جايزه نفر دوم مسابقه اول من نفر دوم شدم و مسابقه دوم شوهرم نفر اول شد 🤗 🔹سلام عمو مامانم کمک نقدی به مسجدکردبرای نیازمندان. @lalaiekhoda
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۲۴ آیه ۲۷۲ ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب 📣 بچّه‌های لالای خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. 🌸هم سنگریای عزیز! حتما عکس و گزارش کمک هاتون رو برا ما بفرستین، تا ما اونا رو تو کانال بذاریم . @lalaiekhoda
🍃یوسف بازار عشق فصل‌های زندگی همگی خزان است؛‌ زرد و بی‌جان فقط انتظار توست که بهار می‌کند فصل‌های زندگی را. در خزان‌های ممتد زندگی، مرگ‌هایمان امتداد یافته و ما را از نفس کشیدن خسته کرده. انتظار تو آب حیاتی است که انسان آخرالزمان برای بازگشتن به زندگی به آن محتاج است. چگونه می‌شود به آخرالزمانی‌ها فهماند بی‌انتظار تو این خزان‌های طولانی را پایانی نیست؟ مرگ و رخوت در زندگی آخرالزمانی‌ها بی‌هیچ مزاحمی دارند جولان می‌دهند. کسی باید به آخرالزمانی‌ها بفهماند انتظار تو تنها سلاحی است که می‌تواند به جنگ با این مرگ و آن رخوت برود. کاش کسی پیدا می‌شد که زندگی‌ش را وقف رساندن این سلاح به دست آخرالزمانی‌ها می‌کرد! من خودم یکی از همین آخرالزمانی‌ها هستم که سال‌های مدیدی است در امتداد این خزان با مرگ و رخوت دست و پنجه نرم می‌کنم. تا پیش از این گمانم این بود «چند بار مردن» بیش از آن که واقعیت داشته باشد تعبیری شاعرانه است امّا حالا که مرگ را در محرومیت از انتظار تو چشیده‌ام یقین دارم که می‌شود هر لحظه هزار بار مرد. برای رهایی از این مرگ‌های ممتد باید منتظر تو بشوم،‌ راه دیگری نیست. هنوز کار دارم با دلم. پاک کردن دل، کار یک روز و دو روز نیست. وقتی بناست دلم به پاکی دل تو بشود باید عمری را خرج کنم تا شاید دلم پاک شود. حتّی اگر به مقصد هم نرسیدم دلم خوش است در مسیری جان داده‌ام که تو دوست داری بپیمایم. آقا! وقتی بیایی شاید تکلیفمان شود که دست از کار و کاسبی‌هایمان بکشیم و با دکان و بازار خداحافظی کنیم تا بشود در رکابت باشیم و شمشیر بزنیم. حالا اگر دلمان خوش باشد با کار و کاسبی‌هایمان و دلمان نیاید از آن جدا شویم تکلیفِ در رکاب تو جنگیدنمان چه می‌شود؟ گاهی بستن در دکانمان به اندازۀ باز کردن پنجرۀ مرگ برایمان سخت می‌شود. ما خدا را رزّاق نمی‌دانیم با باز و بسته شدن در دکانمان است که در روزی را به رویمان باز و بسته می‌بینیم. تو اگر بیایی و مجبور شویم در دکانمان را ببندیم شاید خیال کنیم که در روزی به رویمان بسته شده و اگر یقین نداشته باشیم که به یُمن وجود تو خدا به همۀ‌ خلائق روزی می‌دهد در رکاب تو بودن هم خیالمان را بابت روزی آسوده نمی‌کند. اصلاً از اینها که بگذریم ما بدجور دل بسته‌ایم به دکان و تجارتمان و راستش آن را بیشتر از جنگیدن در رکاب تو دوست داریم. پس نمی‌شود این محبّت را در دل داشت و به جنگیدن همراه تو فکر کرد. کسی که دکان و تجارتش را بیشتر از تو و در رکاب تو جنگیدن دوست داشته باشد منتظرت نیست. ما را رها کن از هر محبّتی که ناممان را از فهرست منتظرانت پاک می‌کند. شبت بخیر یوسف بازار عشق! @abbasivaladi
📌مصادیق محبت رفتاری 0⃣1⃣ آزادی 💞فرزند باید حدّاقل در هفت سال اوّل زندگی، آزاد باشد. این آزادی، یکی از اصلی‏ ترین راه‏ های ابراز محبّت است. بچّه‏ ها، کسانی را که آنان را آزاد می‏ گذارند، بیشتر دوست دارند. آزادی کودک، دو خطّ قرمز هم دارد: یکی کار خطرناک و دیگری کار زشت. البته مقصود ما از کار زشت، کاری است که برای بچّه زشت باشد. مثلاً بازی کردن با غذا، برای بزرگ‏ترها زشت است؛ امّا برای کودکان جذّاب و بدون اشکال است. 1⃣1⃣ بازی کردن 🎲 بازی کردن با بچّه، از مؤثّرترین رفتارهای تربیتی است. یکی از اصلی‏ ترین پیام‏ های بازی کردن، محبّت است. کودکان به کسانی که بیشتر با آنان بازی می ‏کنند، علاقه دارند. اهل بیت علیهم السلام علاوه بر این که به بازی با کودکان توصیه نموده ‏اند، خود نیز با آنان، بازی می ‏کردند. ✨امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود: هر کسی بچّه‏ ای دارد، [باید] بچگی کند. ✨در روایتی به نقل از جابر، آمده است: بر پیامبر خداصلی الله علیه وآله و سلم وارد شدم. دیدم که حسن و حسین علیهما السلام بر پشت ایشان سوارند و ایشان هم در برابر آنان، زانو زده و خم شده و می‏ فرماید: «چه شتر خوبی دارید و چه بار خوبی هستید شما!». 📚منِ دیگرِ ما، کتاب دوم، ص۱۳۶ @abbasivaladi
🍃خزانه دانش خدا با این حوصله‌های سر رفته چه باید کرد؟ حوصله‌هایی که به این راحتی با هر چیزی سرکیف نمی‌شوند. زندگی صبح تا شب برای این حوصله‌ها یک سریال تکراری شده که تکرارهای مداومش این حوصله‌ها را هر روز سر رفته‌تر از دیروز می‌کند. هر چه قدر وعده دادیم به این حوصله‌ها که صبر کنند تا این که شاید چیزی سر برسد که درمان سررفتگی آنها باشد هیچ چیزی سر نرسید و حوصله‌ها از دست بدقولی‌های ما هم عاصی شدند. بگذار بگویند که من می‌خواهم همه چیز را به انتظار تو وصل کنم راست می‌گویند. چیزی جز این نیست. همه چیز به انتظار تو ختم می‌شود. بر سر حوصله‌های سر رفته دیگر نمی‌شود شیره مالید. هر چه می‌گذرد، حنای نیرنگ‌های آخرالزمانی برای فریفتن حوصله‌ها بی‌رنگ‌تر می‌شود. این حوصله‌ها را فقط یک چیز سرکیف می‌کند آن هم انتظار توست. چه بد فهیمده‌اند انتظار را کسانی که خیال می‌کنند انتظار تو وقتی طولانی شود حوصله‌ها را سر می‌برد! انتظار تو هر روز معنای جدیدی را به زندگی می‌دهد مگر می‌شود منتظر تو بود و یک روزمان شبیه دیروزمان باشد؟! و کیست که هر روزش با دیروز فرق داشته باشد و گلایه کند از سر رفتن حوصله‌اش. آنهایی که انتظار تو را وقتی که طولانی می‌شود، حوصله‌سربر می‌خوانند انتظار را نشستن و تماشا کردن معنا کرده‌اند. انتظاری که بلند شدن و حرکت کردن باشد هیچ گاه حوصله‌ها را سر نخواهد برد. من حوصله‌ام سر رفته از زندگی می‌خواهم منتظر تو شوم تا برگردم به زندگی. به دلم که نگاه می‌کنم می‌بینم یک دنیا تعلّق دارم به این دفترها و کتاب‌هایی که دور و برم را گرفته‌اند. شما هم دانش را دوست دارید و همچنین کسانی را پی‌جوی دانش‌اند امّا خودتان بهتر می‌دانید که گاهی محبّت دانش چنان حجاب می‌شود که نمی‌گذارد نوری از شما به سوی ما بیاید. دانش، خود شمایید کسی که شما را نداشته باشد، از دانش بهره‌ای ندارد. ما از شما یاد گرفته‌ایم سیاهه‌های روی برگه‌ها را دانش ننامیم. از خودم این سؤال را زیاد پرسیده‌ام: اگر تو بیایی و به من فرمان دهی بساط پی‌جویی دانش را از میان این دفترها و کتاب‌ها جمع کنم چه غوغایی بر پا می‌شود در دلم؟ غوغای شوق یا غوغای دلهره؟ شوق پی‌جویی فرمان تو یا دلهرۀ دل کندن از دفتر و کتاب؟ چه قدر باریک‌اند برخی از این مرزها و شیطان خوب استفاده می‌کند از این باریکه‌ها. چه بد عاقبت است پی‌جوی دانشی که فرمان تو را بر زمین می‌گذارد؛ امّا کتاب و دفتر را نه! من از دانشی که تو را از من می‌گیرد باید بدم بیاید. از همین حالا باید تلاش کنم برای زدون محبّت چنین دانشی! حتماً تو هم مرا کمک می‌کنی. ریشه کن کردن این محبّت‌ها خیلی سخت‌تر است از کندن ریشه‌های محبّت‌هایی که ظاهرشان دنیا را فریاد می‌زند. شبت بخیر خزانۀ دانش خدا! @abbasivaladi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 پرسش‌های گام سوم⬇️ ⁉️برادرم اهل نماز نیست و می‌گوید: چرا باید نماز خواند؟ 🔰برادری دارم حدود بیست و سه ساله که قبلاً اهل نماز و و مسجد بود؛ ولی الآن مدّتی است که می‌گوید: چرا باید نماز بخوانم؟ نماز به چه دردم می‌خورد؟ ❓با این افراد، چگونه باید برخورد کرد؟ @abbasivaladi
🍃بنده شاکر خدا بارها شنیدم که گفته‌اید: انتظار برترین اعمال است. ولی چرا هیچ گاه انتظار برایم عمل به شمار نیامد. اگر انتظار، عمل است و برترینِ اعمال و اگر برترینِ اعمال، سخت‌ترینِ آنهاست پس چرا عمری خیال کردم که منتظرم بی‌ آن که احساس کنم کار سختی انجام می‌دهم؟ من انتظار را نفهمیده بودم و حتماً در قیامت گلایه می‌کنم از آنانی که به من گفتند منتظر باش ولی نگفتند انتظار یعنی چه. نفهمیدن انتظار مرا عمری گرفتار توهّم انتظار کرد. تا کی باید حسرت بخورم برای این همه عمر بر باد رفته؟! هیچ کسی از عمرش استفادۀ مفید نکرد مگر آن که آن را خرج انتظار تو کرد و هیچ کس عمرش را خرج انتظار تو نکرد مگر آن که سر تا پا شبیه تو شد. من شبیه تو نیستم یعنی عمرم را خرج انتظار تو نکردم پس باید بسوزم برای عمری که بی‌فایده طی شد؟ «منتظرانت شبیه تواند» یعنی چه؟ یعنی همان کاری را می‌کنند که تو می‌کنی و همان حرفی را می‌زنند که تو می‌زنی. من می‌خواهم منتظر تو باشم فرمان بده آقا که چه کار کنم. تو اهل شکری و کسانی را که اهل شکر نیستند، آدم نمی‌دانی. برای شبیه تو شدن باید اهل شکر شد. می‌خواهم آدم شوم و اهل شکر شوم. برای تو نعمت‌ها همه بزرگ است نعمت وقتی از خدای عظیم می‌رسد برای بنده، کوچک نیست. کم شمردن نعمت، برای آن است که خدا را نشناخته‌ایم. تو برای کاه و کوهِ نعمت‌ها شکر می‌کنی و خودت را لایق هیچ نعمتی نمی‌دانی. بیماری را نعمتی می‌دانی همان گونه که عافیت را داشتن‌ها را نعمت می‌بینی همان طور که نداشتن‌ها را به دست آوردن‌ها را نعمت می‌شماری همان طور که مصیبت‌ها را تو کارت بندگی است بندگی می‌کنی و خیالت آسوده است که خدا هر چه می‌فرستد نعمت است، نقمت نیست. پس همیشه در حال شکری. تو لحظه‌ای از شکر بیرون نمی‌آیی و من تا به تو رسیدن فاصله زیاد دارم که شاید لحظه‌هایی را به شکر بگذرانم. تو شکر که می‌کنی طلبکار نمی‌شوی شکر را هم نعمت دیگری می‌دانی که باید به خاطرش سر به سجدۀ شکر بگذاری چه قدر من و تو فرق داریم با هم. پیمودن این همه فاصله کار منِ تنها نیست. باید مدد کنی پای شکستۀ من را توان پیمودن این راه نیست. شبت بخیر بندۀ شاکر خدا! @abbasivaladi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
(قسمت بیستم ، بخش اول) 🎙استاد ✅ موضوعات این برنامه: 🔸مهارت‌های عفّت ورزی در دوران مجردی (بخش پنجم و پایانی) 🔹نقش جمعیت و فرزند آوریدر امنیت 🔸نقش محاسبات معنوی در مدیریت اقتصادی خانواده 🗓 یکشنبه‌ها، پرسمان تربیتی خانواده، 🕰 ساعت ۱۸ ⬅️ تکرار برنامه، ساعت ۲۲:۳۰ @abbasivaladi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
(قسمت بیستم ، بخش دوم ) 🎙استاد ✅ موضوعات این برنامه: 🔸مهارت‌های عفّت ورزی در دوران مجردی (بخش پنجم و پایانی) 🔹نقش جمعیت و فرزند آوریدر امنیت 🔸نقش محاسبات معنوی در مدیریت اقتصادی خانواده 🗓 یکشنبه‌ها، پرسمان تربیتی خانواده، 🕰 ساعت ۱۸ ⬅️ تکرار برنامه، ساعت ۲۲:۳۰ @abbasivaladi
194 درس صد و نود و چهارم‌ شناخت واقعی خودمون،‌ چه اثری تو درمون تکبّر داره؟.pdf
227.7K
صد و نود و چهارم: شناخت واقعی خودمون، چه اثری تو درمون تکبّر داره؟ ✅ توی این فایل پی دی اف👆، جواب این سؤالات👇رو پیدا می‌کنید: ⁉️علّامۀ مجلسی راه درمان تکبّر رو چی می‌دونن؟ ⁉️تا حالا به میزان ضعف و پستی وجودمون فکر کردیم؟ ⁉️علّت غفلت ما از واضح‌ترین حقایق عالم چیه؟ @abbasivaladi