eitaa logo
محسن عباسی ولدی
55.3هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
345 فایل
زیر مجموعهٔ کانون فرهنگی_تبلیغی آیین فطرت توحیدی کانال ‌زیر نظر مستقیم حاج آقا عباسی ولدی اداره ‌می‌شود. کانال ها و آدرسهای کانون: ktft.ir/v سایت و ادمین فروش انتشارات آیین فطرت: ketabefetrat.com @foroosh_fetrat ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام این خانم کوچولو دختر بنده نازنین فاطمه هستن که با گوش دادن به صوت حاج آقا عباسی قلک خودش رو باز کرد وبا پولی که جمع کرده بود این اجناس رو برای نیازمندان تهیه کرد.انشالله خداوند تعالی به آبروی حضرت زهرا(س) عاقبت فرزندانمون رو ختم به خیر کنه. @lalaiekhoda
آماده کردن بسته فرهنگی برای بچه ها و قرار دادن آن در بسته ارزاق همراه با هدیه ویژه برای روزه اولی ها توسط بچه ها @lalaiekhoda
﷽ سلام علیکم عمو عباسی من فاطمه من نرجس منم زینب ما هم توی رزمایش همدلی شرکت کردیم و پولهایی که جمع کرده بودیم رو دادیم به بابام ریخت به حساب یتیمها @lalaiekhoda
سلام علیکم محمد حسین این ها رو با پس انداز خودش و خواهرش خریده و به نیازمندان هدیه داده. @lalaiekhoda
🔹عمو عباسی جونم ما با کمک بچه های هیاتمون محلمون رو سم پاشی کردیم. محلول ضدعفونی درست کردیم به مغازه دارامون دادیم. نیمه شعبانم گوسفند قربونی کردیم و به کمک خودم و خواهرم و دوستامون به محرومین محلمون دادیم. 🔸سلام عمو عباسی ممنون بخاطر رزمایش مواسات منم از پول عیدی م کمک کردم برای قربانی اول ماه مبارک رمضان. 🔹سلام برای طرح مواسات؛ بچه های ما هم کاری کردن اما عکس گرفتنی نبود😅 پولهاشونو جمع کرده بودن که بعد روزای کرونایی واسه خودشون چیزی بخرن؛ کلی برنامه داشتن... اما با صحبتهای شما؛ خودشون گفتن که پولهاشونو میدن به مردم تا خدا جبران کنه واسشون.😍 @lalaiekhoda
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۲۷ آیات ۲۷۶ - ۲۷۵ ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب منبع قصّه این برنامه👇 📚برگرفته از کتاب « الأمالی، صفحه ۵۰۰» اثر شیخ صدوق. 📣 بچّه‌های لالای خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. @lalaiekhoda
📌خانم خانه‌دار ماهواره نگاه نکند، چه کار کند؟ ❓من یک زن خانه‌دار هستم. همسرم از صبح تا غروب در خانه نیست.دو سالی هست که ازدواج کرده‌ام؛ امّا هنوز تصمیمی برای فرزنددار شدن نداریم. شما که می‌گویید ماهواره نگاه نکنیم، بگویید چه کار کنیم؟ 1⃣ مادری کردن ✳️هیچ چیزی جای مادری را نمی‌گیرد. تنها بدن ما متناسب با کارهایی که می‌خواهیم انجام بدهیم، آفریده نشده. روحیه‌مان هم متناسب با کاری است که آفرینش برعهده‌مان گذاشته است. ✅زن وقتی که مادر می‌شود، احساس مفید بودن می‌کند. زن تنها دوست ندارد مادر شود؛ بلکه‌ او نیاز به مادر شدن دارد. ‼️این که می‌بینیم برخی از زوج‌های جوان، هزینه‌های سنگینی برای درمان ناباوری می‌کنند، برای این است که بچّه داشتن، یک نیاز است. 💯مرد هم نیاز به بچّه دارد؛‌ امّا زن بیش از مرد نیاز دارد که بچّه داشته باشد. زن هر اندازه هم که در محیط اجتماع کار کند و پول در بیاورد،‌ باز هم برای او جای مادری را نمی‌گیرد. 💟هیجان، شادی، تنوّعی که بسیاری از ما دنبالش هستیم، همه در بچّه ‌داشتن هست. بسیاری از نیازهای عاطفی ما با بچّه داشتن، پاسخ داده می‌شود. بسیاری از بهانه‌هایی که در زندگی‌ها وجود دارد، به دلیل نبود یا کمبود بچّه در خانه است. 🔆بچّه داشتن و بزرگ کردن بچّه و صرف کردن وقت برای بچّه برای یک مادر،‌ یک کار مفید است؛ برای روح مادر هم مفید است. ✅بیشترین زمانی که یک زن احساس مفید بودن می‌کند، وقتی است که یک موجود زنده را بزرگ می‌کند. 🔸 گاهی اوقات یک زن، لباسی را خیّاطی می‌کند یا می‌بافد. هر چه‌قدر که این کار او به نتیجه نزدیک‌تر می‌شود، احساس خوب‌تری به او دست می‌دهد. مگر می‌شود یک موجود زنده به نام انسان را با یک بافتنی مقایسه کرد؟ ⬅️ ادامه دارد ..... 📚بشقاب‌های سفره پشت باممان ص۲۶۱ @abbasivaladi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️صلی الله عليك يا ابا عبدالله الحسين ♦️روضه های خانگی 🍃در میان روضه‌هایت زندگی کردن خوش است🍃 @abbasivaladi
🍃آبروی عالم من دیده‌ام بیماری را که از شدّت درد آرزوی مرگ دارد. دنیا برایش هیچ کششی ندارد گویی که او را انداخته‌اند در یک قفس و لحظه به لحظه شکنجه‌اش می‌دهند. در بستر بیماری چشم به پنجره دوخته و از آن جا نگاهش را به آسمان خیره کرده منتظر است، منتظر مرگ. مرگ برای او یک اتّفاق ناگوار نیست شیرین‌تر اتّفاقی است که بناست بیفتد او بی‌تاب مرگ است و لحظه‌ها را برای آمدنش می‌شمارد. دوست دارم نقّاشی این بیمار را بکشم و انتظارش را لباس تصویر بپوشانم ولی آرام آرام دارم می‌فهمم که چه سخت است انتظار تو را به تصویر کشیدن. آقا! دنیا برای من بدون تو شکنجه‌گاه نیست تفرّجگاهی است که در آن خوب خوش می‌گذرد به من برای همین هم نه تنها منتظرت نیستم گاهی می‌ترسم از آمدنت. اگر بیایی و این تفرّجگاه را به میدان رزم بدل کنی من رزمنده‌ای می‌شوم در رکاب تو یا ... ؟ نمی‌دانم، واقعاً نمی‌دانم ولی می‌دانم تا بزرگ‌ترین زجر زندگی من، نبودنت نباشد من هیچ گاه منتظرت نخواهم شد. من می‌خواهم منتظرت شوم پس باید شبیه تو شوم. می‌خواهم زبانم را شبیه زبان تو کنم که وقتی حرف می‌زنم هر کدام از واژه‌هایم قطره‌های بارانی باشد که وقتی می‌بارند دل‌های تشنه را سیراب کند. تو با زبانت آبرونداشته‌ها را آبرومند می‌کنی و آبروهای ریخته را جمع می‌کنی و با واژه‌های آسمانی‌ات برای آبروی آبرومندان، قلعه‌ای می‌سازی که هیچ حسودی طمع نفود به آن قلعه را نداشته باشد. من زبان‌هایی را می‌شناسم که کارشان این است: آبروی آبرومندان را بریزند گویی لذّت می‌برند از بی‌آبرو شدن مردم! آبروهای ریخته را بیشتر پخش کنند روی زمین طوری که دیگر کسی توان جمع کردنش را نداشته باشد مثل این که دلشان خوش است به این تفریح! و سدّی بشوند در برابر آبرو نداشته‌ها تا هیچ آبرویی به سویشان روان نشود. گویی کسی اگر آبرودار شود، از آبروی آنها کم می‌شود. در جمع اینها که می‌نشینی آبروی مردم مثل نقل و نبات است در دهانشان می‌گذارند و می‌مکند و آخرش را زیر دندان‌هایشان می‌جوند. گاهی هم آبی می‌خورند روی آبروی مردم. آقا! می‌ترسم از این جماعت باشم هر گاه دیدی دارم قدمی به سوی آنها بر می‌دارم حتّی شده با شکستن پایم نگذار رنگی از این جماعت را بگیرم. کسی که نگهبان آبروی مردم نیست دروغ می‌گوید اگر بگوید منتظر توست. شبت بخیر آبروی عالم! @abbasivaladi
🌙یار شیرینم من بی آن که دعوت شوم به افطاری خانه‌ات این شب‌ها را با خیال مهمانی‌ات به سر می‌کنم. مدّت‌هاست که فهمیده‌ام خیال، نعمت خدا برای بیشتر زنده ماندن است. خدا را شکر برای این نعمت بزرگ. حالا در خیالم نشسته‌ام سر سفرۀ افطارت. افطارم را می‌خواهم باز کنم؛ امّا دلم نمی‌آید. دست به سوی چیزی دراز نمی‌کنم. منتظرم نگاهم کنی. نگاهم می‌کنی. باز هم چیزی نمی‌خورم. خرمایی به دست می‌گیری و تا دم دهانت می‌بری. من چیزی نمی‌خورم. خرما را از نزدیک دهانت بر می‌گردانی. من لب به چیزی نمی‌زنم. خرما را نزدیک دهانم می‌آوری. سرم را جلوتر می‌آورم. خرما می‌خورد به لبم. من از هوش می‌روم. عادت کرده‌ام که بدون شب بخیر گفتن به تو نخوابم. در همان حالی که از هوش می‌روم می‌گویم شبت بخیر یار شیرینم! @abbasivaladi
🔴روحیّات و حسّاسیت‌های نوعی ✅بسیاری از نکاتی که در ادامۀ گام‌های موفّقیت در زندگی مشترک مطرح می‌شود، از حسّاسیت‌های نوعی انسان‌ها به شمار می‌آید که توجّه به آنها می‌تواند به ما در مسیر شناخت حسّاسیت‌های نوعی همسرمان، کمک کند. 🔰علاوه بر آنچه در این گام‌ها می‌آید، در این جا برخی از حسّاسیت‌های مردانه و زنانه را برای نمونه بیان می‌کنیم. 🔹زنان نباید فراموش کنند که بیشتر مردان، دوست دارند وقتی از سرِ کار به خانه می‌آیند، با همسری مرتّب و آراسته مواجه شوند که با رویی گشاده و خندان، به استقبالشان آمده است. 🔹مردها از این که وقتی به خانه می‌آیند، با شکایت مادر از بچّه‌ها رو به رو شوند، فراری هستند. پس به هنگام استقبال، این نکات را رعایت کنید. 🔹بدرقه را هم فراموش نکنید و وقتی همسرتان برای کار از خانه خارج می‌شود، حتماً تا دمِ در، او را همراهی کنید. 🔸حالا مردها توجّه کنند که زن‌ها قبل از بچّه‌دار شدن، به جهت تنهایی و در هنگام بارداری، به جهت داشتن حال خاص، نیازمند توجّه ویژه‌ای هستند که در صورت پاسخ‌گویی به این نیاز، می‌توانند رابطۀ میان خویش و همسرشان را محکم کنند. 🔸البتّه از این نکته هم نمی‌توان چشم پوشید که برخی از زن‌ها بدون این که دست خودشان باشد، در هنگام بارداری، حتّی نسبت به بوی مردشان، حسّاسیت بسیاری پیدا می‌کنند. ⚠️اگر توجّه داشته باشید که این حالت، کاملاً غیراختیاری است، در رابطۀ میان شما و همسرتان، هیچ مشکلی پدید نمی‌آید. ⬅️ ادامه دارد ..... 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول،ص ١۸۶ @abbasivaladi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۲۸ آیه ۲۷۷ ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب 📣 بچّه‌های لالای خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. @lalaiekhoda
🍃یار خوش رو باید هوار کشید و همه را صدا زد باید حواس‌ها را جمع کرد، حواس همۀ مردم را باید به مردم گفت: دعاهایتان را عوض کنید اگر عوض هم نمی‌کنید دعایی را به دعاهایتان اضافه کنید. عمری است که دعا می‌کنید خدا ذخیره‌اش را بفرستد ولی باید این دعا را هم بکنید حتّی سفت‌تر از دعای تعجیل در فرج که خدایا! ما را منتظر کن. مگر می‌شود منتظِر‌ها نیایند و منتظَر بیاید؟ یک دعای دیگر هم باید کرد با سوز دل با اشک چشم در دل سحر دعا کنیم که خدایا! ما را از توهّم انتظار برَهان! مگر می‌شود توهّم انتظار داشت و منتظر شد؟ با سوز بیشتری باید دعا کرد که خدایا! ما را در توهّم انتظار نمیران. باید منتظر تو شد و مُرد. هر مرگی جز این، عاقبت به شرّی است. می‌خواهم منتظر تو شوم پس باید شبیه تو شوم. در اخلاق خوشَت ریز شده بودم به خوش زبانی‌ات رسیدم و محو شراب‌های شنیدنی‌ات شدم باز هم می‌خواهم ریزتز شوم. تو خوش اخلاقی، یعنی این که خوش‌رو هستی. آدم تو را که می‌بیند غم دنیا از دلش بیرون می‌رود. ابروان گشوده‌ات و لبخند روی لب نشسته‌ات کارشان باز کردن همۀ دل‌های گرفته است. وقتی که با آدم‌ها رو به رو می‌شوی چنان خوش‌رویی که باید به خودمان بفهمانیم که خوش‌رویی تو ریشه در خلق خوش تو دارد و گرنه غرور برمان می‌دارد که ما مایۀ خوش‌حالی تو بوده‌ایم. کاری به دوستان ویژه‌ات ندارم ولی می‌دانم خوش‌رویی تو با امثال من برای آن است که آدم شویم نه این که چون آدمیم، تو از دیدنمان خوشحال می‌شوی. غصّه‌های تو از من، نیازی به گفتن ندارد. تو وقتی به من می‌رسی، غصّه‌هایت را هم پنهان می‌کنی به قدری به رویم می‌خندی و به قدری با روی خوش نگاهم می‌کنی که شاید خدا کند و آدم شوم. من می‌دانم وقتی که بیایی خوش‌رویی تو حتّی دشمنانت را هم نرم می‌کند. می‌ترسم از روزی که دشمنانت، به دوستانت بدل شوند و من هنوز در خم کوچۀ خوش‌رویی مانده باشم. کاش یک بار رویت را نشانم می‌دادی تا خوش‌رویی‌ات را با چشمانم ببینم اگر خوش‌خیالی است، خودت نجاتم بده از آن ولی خیال می‌کنم اگر یک بار روی خوشت را ببینم جز برای کسانی که تو بگویی نمی‌توانم رو ترش کنم. شبت بخیر یار خوش‌رو! @abbasivaladi
❓باید از خود بپرسیم که امام خوبی‏ ها، امیر مؤمنان علی علیه السلام که در گفتار و رفتار خویش، فرزندانش را غرق در محبّت می‏ کرد، چرا برای نصیحت، علاوه بر گفتار، از نوشتار هم استفاده کرده است؟ ⁉️آیا این کار امام عزیزمان، نشان از تفاوتی قابل توجّه میان نوشتار با گفتار یا رفتار ندارد؟ ✅ یکی از ویژگی‏ ‏‏های اصلی نوشتار، ماندگاری آن است. 💟وقتی چند جملۀ محبّت‏ آمیز برای فرزندتان می‏ نویسید، او می‏تواند تا هر وقت که بخواهد، آن را نگه دارد. هر بار که این نامۀ محبّت‌آمیز خوانده می‏ شود، اثر محبّتی که شما به وسیلۀ نامه به فرزندتان کرده‏ اید، احیا می‏ شود. ✳️ از آن جایی که نامه در خلوت خوانده می‏ شود، احساس بسیار متفاوتی را در فرزند، تولید می‏ کند. 💞اثر این احساس در اوّلین برخوردی که فرزند پس از خواندن نامه با شما دارد، کاملاً قابل مشاهده است. اوّلین ارتباط پس از نامه، ارتباطی لطیف و احساسی است. ⬅️ادامه دارد..... 📚منِ دیگرِ ما، کتاب دوم، ص۱۴۲ @abbasivaladi
🍃یار شیرین سخن نقّاشی‌های انتظار را می‌شود زبان بین المللی انتظار کرد. این نقّاشی‌ها با همه حرف می‌زنند صدایشان را به راحتی می‌شود شنید. مثلاً می‌شود مردی را در کویری کشید که راه گم کرده و توشه‌ای هم ندارد؛ نه آبی و نه غذایی. از هر طرف که نگاه می‌کند جز شن‌های روان چیزی نمی‌بیند آفتاب هم دارد غروب می‌کند چشم‌های بی‌رمق مرد در کویر مانده همین طور می‌چرخد و افق را از همه سو رصد می‌کند. چشمش با این که از تشنگی و گرسنگی به سوسو زدن افتاده امّا به دنبال صید تصویری است که از آن دورها امید رو به مرگش را احیا کند. چه قدر صدای انتظار در این نقّاشی، بلند است و خوب دارد در گوشم فریاد می‌زند که: تو منتظر نیستی و درست می‌گوید: من منتظر نیستم. منتظر دنیا را با همۀ آبادی‌اش کویری می‌بیند که از هر سو جز شن‌های روان چیز دیگری پیدا نیست و تنها تویی که می‌توانی به مردم در کویر مانده بگویی راه از کدام سوست. من بدون تو هم احساس می‌کنم راه بلد این کویرم چه دلیلی بزرگ‌تر از این که من منتظر نیستم ولی می‌خواهم منتظر باشم پس باید شبیه تو شوم. زبانم را باید پاک کنم درست مثل زبان تو تو شأنت را بالاتر از آن می‌دانی که خودت را در اندازۀ باربری سخن‌ها پایین بیاوری. تو اگر بناست بار سخنی را به دوش بکشی سخن خدا و سخن دوستان خدا را از آسمان می‌چینی و روی زمین به گوش دل این و آن تعارف می‌کنی. باربری سخنان خلایق کار کسانی است که آدمیتشان را به قیمت خودشیرینی فروخته‌اند خودشیرینی می‌کنند و زندگی این و آن را تلخ می‌کنند. سخن‌چین هر چه که باشد منتظر نیست زیرا شباهتی به تو ندارد تو زندگی‌های تلخ را شیرین می‌کنی مگر می‌شود کسی که کارش تلخ کردن زندگی‌هاست منتظر تو باشد؟ خودتان گفته‌اید که سخن چین از بدترین جنبندگان روی زمین است چه قدر انتظار تو غریب شده در میان ما که حتّی بدترین جنبندگان روی زمین خودشان را منتظر تو می‌دانند که بهترین مخلوق خدا روی زمینی. آقا! من دوست ندارم باربر سخنان مردم باشم دوست دارم مثل تو با بار سخنان خدا و دوستان خدا بالی پیدا کنم برای خودم که زودتر از این زمینی که حسابی از آن خسته‌ام رها شوم و پرواز کنم به سوی آسمانی که برایش آفریده شده‌ام. به قدری گوش دلم را پر کن از حرف‌های آسمانی‌ات که دیگر جایی برای شنیدن حرف‌های دیگران نباشد حرف‌هایی را که نباید بشنوم، اگر نشنوم دیگر جایی نمی ماند برای باربری حرف‌های خلایق. من دوست دارم خودم را برای تو شیرین کنم کسی که برای تو شیرین می‌شود دیگر نیازی به خودشیرینی در برابر مردم ندارد. شبت بخیر یار شیرین سخن! @abbasivaladi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 پرسش‌های گام سوم⬇️ ❓چه اندازه باید نسبت به خوردن غذاهای نذری حسّاسیت داشت؟ 🔰برخی با توجّه به جایگاه ویژۀ حلال و حرام بودن لقمه در زندگی، نسبت به هر چیزی که دیگران به آنها می‌دهند، حسّاس هستند؛ حتّی در بارۀ خوردنی‌های هیئت و نذری‌هایی که مردم به دیگران می‌دهند. ❓با این افراد وسواسی باید چگونه برخورد کرد؟ ❓آیا این اندازه از حسّاسیت، لازم است؟ ❓مثلاً اگر همسایه‌مان چیزی آورد، لازم است که تجسّس کنیم؟ @abbasivaladi
2⃣ چند جمله با کسانی که راست نمی‌گویند ❌حالا خطاب به کسانی که با یکی از این بهانه‌ها راستش را نمی‌گویند، باید گفت: شما تر و خشک را با هم نسوزانید. ❌حالا اگر کسی رازداری نکرد، شما تصمیم نگیرید که دیگران را در آتش کار زشت این فرد بسوزانید. ✅ در این جا با خدا معامله کنید. اگر خدمت به مسجد و حسینیه ارزش و قداست دارد، خدمت به خانواده هم ارزشمند است. ✳️ اگر شما برای یک مسجد یا حسینیه خدمتی کردید و اتّفاقا اهالی آن مسجد یا حسینیه برایتان مشکلی تولید کردند، شما خدمت به مسجد را به کلّی کنار نمی‌گذارید. ❇️ به خدا بگویید: «خدایا! محبوب‌ترین نهاد در نزد تو، خانواده است. کمک کردن به دیگران برای انتخاب درست، خدمت بزرگی به این نهادِ محبوب است. 💯 من با این‌که از برخی مردم در مسیر خدمت به این نهاد لطمه دیده‌ام، امّا چون "این محبّت از محبّت‌ها جداست، حبّ محبوب خدا حبّ خداست"، بازهم برای خدمت به محبوب تو، آنچه وظیفه دارم انجام می‌دهم». ‼️البتّه برخی از افراد هم از زشتی افشای این حرف‌ها باخبر نیستند. ⚠️ پس بد نیست که وقتی کسی برای تحقیق به سراغ شما می‌آید، به او تذکّر بدهید که: می‌خواهیم ثواب کنیم، مراقب باش ما را کباب نکنی! من به عنوان یک انسان مؤمن، خودم را موظّف می‌دانم که شما را راه‌نمایی کنم. شما هم رسم امانت را محترم بشمار و افشای راز نکن. ⬅️ادامه دارد .... 📚نیمه دیگرم، کتاب اول،ص ۱۴۶ @abbasivaladi
🍃مرهم دل های زخم دیده یادم آمد روزهایی را که اسرا یکی یکی آزاد می‌شدند چه دل‌های بی‌قراری که پس از سال‌ها تشویش و اضطراب آرام گرفته بودند و برای اوّلین بار لبخندی حقیقی به لبشان نشسته بود. چه زیبا بود در آغوش گرفتن پسران از سوی مادران مادرِ به پسر رسیده، گویی دیگر هیچ آرزویی نداشت به هر چه می‌خواست رسیده بود و در این میان مادرانی بودند که هیچ نام و نشانی از فرزندشان نبود فرزندانشان نام مفقود الاثر گرفته بودند این مادرها در آن روزها انتظار را چنان معنا کردند که پس از سال‌ها هنوز ترجمۀ آنها از انتظار بوی تازگی دارد. عکس پسرانشان را به دست می‌گرفتند یکی یکی سراغ اسیران آزاده شده می‌رفتند با چشمی پر از اشک و لحنی پر از بغض سراغ پسران مفقود الاثرشان را می‌گرفتند وقتی از اوّلی ناامید می‌شدند سراغ دومی می‌رفتند به صدمین آزاده هم که می‌رسیدند باز هم امیدشان همان رنگ و بوی اوّل را داشت و هنوز هم که سال‌ها از آن روزها می‌گذرد چشم به در منتظر نشسته‌اند تا شاید خبری بیاید. عمرشان به ظاهر آفتاب لب بام است امّا امیدشان چونان خورشید تازه طلوع کرده. آقا! دوست دارم یک روز به قدری دیوانه شوم که نامت را روی برگه‌ای بنویسم شهر به شهر و دیار به دیار بگردم و با چشمانی پر از اشک و با لحنی پر از بغض طوری که توان حرف زدن نداشته باشم به هر کسی رسیدم که شاید خبری از تو داشته باشد نامت را نشانش دهم و سراغت را از او بگیرم و اگر هزار هزار نفر ناامیدم کردند امیدم ذره‌ای رنگ نبازد. باید به نقّاش ماهری بگویم این مادر منتظر را با همۀ انتظارش برایم بکشد. انتظار این مادر، به من می‌گوید: تو منتظر نیستی ولی می‌خواهم منتظر تو باشم پس باید شبیه تو شوم. هیچ دلی از زبان تو تا امروز زخم نخورده. پس چرا زبان ما چون تیغ است و کارش دریدن دل‌ها تو دل‌های زخم خورده را با حرف‌هایی که بوی خدا می‌دهد مرهم می‌گذاری و ما با زبانمان همان زخم‌ها را عمیق‌تر می‌کنیم زبان تو شمشیر است ولی برای دریدن پیکر تزویر و نیرنگ‌های شیطانی وقتی که حرف می‌زنی پرده‌های نفاق را چنان می‌دری که دیگر آبرویی برای منافق نمی‌ماند تو با این شمشیر چه قدر به داد مردمی می‌رسی که در هجوم شبهه‌ها همۀ دینشان درمسیر نابودی است ولی زبان ما شمشیری است که دل‌های آماده را چنان می‌درد که دیگر به هر چه فکر کنند، به دینداری فکر نمی‌کنند. ما نام تو را بر همین زبانی راندیم که کارش زخمی کردن دل‌هاست و خدا می‌داند چه قدر از این دل‌های زخمی حتّی از نام تو هم گریزان شدند. کاش لال می‌شدیم اگر بناست شبیه تو نشویم! شبت بخیر مرهم‌ دل‌های زخم دیده! @abbasivaladi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
(قسمت بیست‌ و یکم ، بخش اول) 🎙استاد ✅ موضوعات این برنامه: 🔸واقعیت‌ها و نقش آن در تنظیم خانواده 🔹نگرانی بابت جنسیت فرزند دوم 🔸چرا قبلا شعار می‌دادید که فرزند کمتر زندگی بهتر؟ 🗓 یکشنبه‌ها، پرسمان تربیتی خانواده، 🕰 ساعت ۱۸ ⬅️ تکرار برنامه، ساعت ۲۲:۳۰ @abbasivaladi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
(قسمت بیست‌ و یکم ، بخش دوم) 🎙استاد ✅ موضوعات این برنامه: 🔸واقعیت‌ها و نقش آن در تنظیم خانواده 🔹نگرانی بابت جنسیت فرزند دوم 🔸چرا قبلا شعار می‌دادید که فرزند کمتر زندگی بهتر؟ 🗓 یکشنبه‌ها، پرسمان تربیتی خانواده، 🕰 ساعت ۱۸ ⬅️ تکرار برنامه، ساعت ۲۲:۳۰ @abbasivaladi