🍃معلّم زمین و زمان
تنها زندگی کردن، کارِ منِ نابلد نیست.
بیا به من یاد بده شیوۀ تنها زندگی کردن را.
اگر یاد نگیرم، خراب میشوم در این تنهایی.
آقا!
تو چه کردی که میتوانی تاب بیاوری تنهایی را؟
رمز و رازش را به من هم بگو.
در برهوت تنهایی، وحشتی هست
که ناآگاهی از آن رمز و راز
زندگی را به کام آدم، زهر هلاهل میکند.
چه کار باید بکنم تا لایق شنیدن آن رمز و راز شوم؟
احساس میکنم به اوج تنهایی رسیدهام.
ذکری، وردی نمیگویی تا تکرار کنم و از وحشت تنهایی رها شوم؟
خودت وقتی که خیلی تنها میشوی
با کدام ذکر آرام میگیری؟
تنها زندگی کردن، کارِ من نابلد نیست.
کاش قبل از تنها شدنم
شیوۀ تنها زندگی کردن را یاد میگرفتم.
اگر خودت نمیخواهی یاد بدهی
از آدمهای تنهایی که میشناسی
یکیشان را بفرست به سوی من
و فرمان بده تا شیوۀ تنها زندگی کردن را یادم بدهد.
پیش از آن که تنها بشوم
خیال میکردم هر چه قدر بیشتر اجتماعی شوم
نیازم به یادگرفتن قواعد زندگی بیشتر است
امّا حالا که تنها شدهام میفهمم
بدون یاد گرفتن رسم تنها زیستن
زندگی میشود مرگ تدریجی.
به من یاد بده رسم تنها زندگی کردن را.
شبت بخیر معلّم زمین و زمان!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : برای رفع اختلاف ها در خانواده چه کاری باید انجام داد؟
👤 #حجت_الاسلام_عباسی_ولدی
💠 #سمت_خدا
@abbasivaladi
🍂 داستان واره🍂
🍂از صبح که بلند شده، بهانۀ آببازی گرفته. مادر هم از همان ابتدا محکم به او گفته: «نه!».
🍂مادر، مشغول صحبت با تلفن است. کودک، خیلی زود به آشپزخانه میرود و یک لیوان شیشهای بر میدارد و به سراغ پارچ آبی میرود که روی کابینت است. دستش نمیرسد. یک قابلمه را برعکس میکند. پایش را روی قابلمه میگذارد و هیکلش را بالا میکشد. حالا دستش به راحتی به پارچ آب میرسد. نگاهش که به لیوان پلاستیکی کنار پارچ میافتد، خوشحالی در چشمانش برق میزند. با دستان کوچکش، پارچ را بر میدارد. آرام از روی قابلمه، پایین میآید. پارچ را روی زمین میگذارد.
🍂یک لحظه صدای پای مادر را میشنود. رنگش میپرَد. چند لحظه صبر میکند. مادر به اتاق دیگری میرود و به آشپزخانه نمیآید. دوباره پا روی قابلمه میگذارد و خودش را بالا میکشد. لیوان پلاستیکی را بر میدارد و پایین میآید. چشمان سیاهش را چند لحظهای روی ورودی آشپزخانه، قفل میکند.
وقتی مطمئن میشود که خبری از مادر نیست، پارچ آب را بلند میکند و لیوان پلاستیکی را پُر میکند.
🍂مادر هنوز نیامده؛ امّا دلهرۀ آمدن مادر، لذّت بازی را برای او کم کرده است. حواسش نیست و آب از لیوان روی زمین میریزد. لیوان پلاستیکی را آرام بلند میکند. در همین بلند کردن، باز هم زمین آبیاری میشود. آب لیوان پلاستیکی را در لیوان شیشهای میریزد. همین طور که صدای آب میآید، لبخند زیبایی هم روی لبهایش مینشیند. به قدری غرق در بازی شده که یادش رفته مادرش هم در خانه است.
🍂 مادر از اتاق، به قصد آشپزخانه خارج میشود. کودک هنوز هم در حال آببازی است. طعم بازی، او را از احتیاط کردن هم غافل کرده است. دور و برَش که خیس شده، هیچ، از لباس و شلوارش هم آب میچکد.
🍂مادر به آشپزخانه میرسد. کودک هنوز هم حواسش به بازی است. ایستاده و آب لیوان شیشهای را در پارچ ــ که روی زمین است ــ میریزد. کمی از آب، داخل پارچ میریزد و بیشتر آن هم روی زمین.
🍂 مادر، کودک را در حال آببازی میبیند. پشت کودک به مادر است و متوجّه آمدن او نشده. مادر، همین که صحنۀ آببازی را میبیند، چنان فریاد میکشد که لیوان شیشهای از دست کودک میافتد و میشکند. کودک بر میگردد. چشمانش به نگاه خشمگین مادر میافتد. زبانش، بند آمده. مادر با داد و فریاد، او را دعوا میکند. کودک، گریه میکند. صدای گریهاش را هم بالا میبرَد. از جای خودش یک قدم که بر میدارد، صدای گریهاش بالاتر میرود. آبِ کف آشپزخانه، قرمز میشود. مادر، جلو میآید. کودک را بلند میکند. خُردههای شیشه به پای کودک رفته و حسابی گریهاش رو به آسمان بلند است. مادر، میان دلسوزی و عصبانیت، گیر افتاده... .
🍂یک ساعت بعد
کودک، دوباره بهانۀ آببازی میکند. مادر، باز هم مخالفت میکند. کودک در ذهنش صحنۀ دیروز را مرور میکند که آن قدر داد و هوار کرد که خود مادر، پارچ و لیوان را در مقابلش گذاشت و رفت. تجربۀ خوبی بود.
🍂هنوز داد و هوار کودک، رو به آسمان است. مادر، مقاومت میکند و بدون اعتنا به کودک، مشغول کار است. کودک، صدایش را بالاتر میبرَد. مادر، اعصابش خُرد میشود. دیشب که داد و هوار کودک بالا بود، همسایهشان برای بار چندم در این چند روز، آمد و با تندی گلایه کرد. مادر، یاد دیشب افتاده.
🍂 کودک، در حال موفّق شدن است. دیروز، نیمساعتی گریه کرد تا مادر را شکست داد. هنوز یک ربع هم نیست که گریه میکند. تحمّل مادر، تمام میشود. با صدای بلندی که نشان از عصبانیتش دارد، مجوّز بازی را صادر میکند. کودک، میخندد. خندۀ او، خندۀ فتح و پیروزی است.
⚠️در حالت اوّل، وقتی فرزند با لجاجت به هدف خود میرسد، میآموزد که با لجاجت، میتواند کارهای خود را به پیش ببرد. این نکته را فراموش نکنید که لجاجت را بیش از آن که خود فرزندان بیاموزند، ما والدین به آنها آموزش میدهیم؛ البته آموزشی غیرمستقیم.
⬅️ ادامه دارد....
📚منِ دیگرِ ما، کتاب سوم، صفحه۵۳
#من_دیگر_ما
#کتاب_سوم
#گزارههای_رفتاری
#تربیت_فرزند
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃یار باوفا
آخرِ تنهایی کجاست؟
میشود از همین حالا معلوم کنی؟
میخواهم بدانم اکنون کجای تنهایی هستم.
شاید هم تنها نباشم و خیال تنهایی به سرم افتاده باشد، از کجا معلوم؟
آخر تنهایی کجاست؟
میخواهم بدانم تا ببینم چه قدر باید قویتر شوم.
شاید این اندازه از توانی که جمع کردهام
برای کَسری از آن تنهایی هم بس نباشد؛ چه رسد به همۀ آن.
شاید هم هیچ توانی برای تاب آوردن آخر تنهایی نداشته باشم، از کجا معلوم؟
آخر تنهایی کجاست؟
یعنی میشود کسانی که خیلی دوستم دارند
و من هم آنها را خیلی دوست دارم
بگذارند و بروند و تنها بمانم؟
یا حتّی به رفتن خویش اکتفا نکنند
و آدمهایی را که دوستشان دارم، با خودشان ببرند؟
نکند من روی ماندن اینها حساب باز کرده باشم، از کجا معلوم؟
آخر تنهایی کجاست؟
از همین حالا به من بگو که آیا تو هم مرا رها میکنی و میروی؟
اگر آخر تنهایی این جا باشد
معلوم است که آخر تنهایی
جهنّم نقدی است که در همین دنیا به پا میشود.
بگو که آخر تنهایی این جا نیست.
بگو تا تاب بیاورم تنهایی را.
بگو که هر کسی مرا رها کند، تو تنهایم نمیگذاری.
بگو تا دلم آرام شود.
شبت بخیر یار باوفا!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
📌فرهنگها و فرهنگ فاصلهها (کفویت فرهنگی) ❓❓دخترم فوق لیسانس علوم قرآنی گرفته و خواستگارش طلبهای
✔️ حالا به چند نمونه از این تعارضها دقّت کنید:
🔹در برخی از شهرها، فراهم کردن جهیزیّه، بر عهدۀ پسر است و در بسیاری از شهرها هم این کار بر عهدۀ خانوادۀ دختر است. حال اگر پسری از این فرهنگ، بخواهد با دختری از آن فرهنگ ازدواج کند، و هر دو هم به فرهنگ خود پایبند باشند، در همان دوران عقد به مشکل بر میخورند.
🔸در بعضی از فرهنگها، مردان فامیل در حدّ محارم به حساب میآیند، در برخی هم میان نامحرم فامیل و بیگانه تفاوتی نمیگذارند.
🔹در برخی از فرهنگها، محبّت به زن و احترام گذاشتن به او را عمل خوبی نمیپندارند و در برخی دیگر، محبّت و احترام، اصل است.
⚠️این اختلافها در حدّ تعارض است و با هم قابل جمع نیست. پس باید از همان ابتدا ــ قبل از اینکه کار به عقد بکشد ــ در بارۀ اینها فکر جدّی کرد. خلاصه، یادمان باشد که در هنگام خواستگاری و تحقیق، حتماً به ویژگیهای فرهنگی طرف مقابل توجّه کنیم.
❌این گونه نیست که این مشکل تنها در ازدواج دو نفر که اهل دو شهر مختلف هستند پیش بیاید. ممکن است دو نفری هم که هر دو در تهران زندگی میکنند، دارای دو فرهنگ مختلف باشند؛ زیرا اهل یک شهر بودن، به معنای مقیّد بودن به فرهنگ آن شهر نیست. پس در موقع تحقیق، حتماً باید به فرهنگ خانوادگی یا فامیلی دقّت کرد.
⬅️ ادامه دارد...
📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص ۱۸۲
#نیمه_دیگرم
#کتاب_اول
#از_من_بودن_تا_ما_شدن
#ازدواج
@abbasivaladi
🍃 مهربانم
نکند داری تنها و تنهاترم میکنی
تابعد از این همه تنهایی
خودت را بدهی به من؟
میخواهی خوب تنها شوم تا بیشتر تو را بخواهم؟
حتماً به این نتیجه رسیدهای
تا تنها نشوم حس نیازم به تو اوج نخواهد گرفت.
درست میگویم؟
تنهایی سخت است.
تا نچشیده بودمش، نمیفهمیدم.
امّا نداشتنِ تو، عین مرگ است.
چشیدنِ سختی کجا، نوشیدن جرعه جرعۀ مرگ کجا؟
بگذار این طور خیال کنم
که داری تنها و تنهاترم میکنی
تا یک روز با دادن خودت به من
مرا برای همیشه از تنهایی بیرون بیاوری.
شاید اگر این روزهای تنهایی را خوبِ خوب نچشم
وقتی که تو را به دست آوردم، قَدرت را ندانم.
حالا که فکر میکنم، میبینم چه قدر شیرین است
وقتی که بعد از این همه تنهایی
تو میشوی همان کسی که مرا از قفس تنهایی رها میکند!
اگر لحظه رها شدنم به دست تو
تنها همان نفس آخرم باشد
باز هم میارزد این همه زجر تنهایی را تحمّل کنم.
امّا راستش خیلی خستهام
اگر میشود کمی زودتر مرا از تنهایی بیرون بیاور.
البته حکم آنچه تو فرمایی!
شبت بخیر مهربانم!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
n092 تا ساحل،گام پنجم،بخش اول.mp3
3.47M
✅ احترام متقابل؛ دیواری که نباید شکسته شود
🌸 شخصیّت هر کس، چاردیواری حریم اوست. وقتی به حریم کسی تجاوز کردی، انتظار محبّت از او نداشته باش.
‼️ مصادیق احترام و بیاحترامی
1️⃣ چگونه صدا زدن
(ادامه دارد...)
#تا_ساحل_آرامش
#کتاب_دوم
#کتاب_صوتی
#قایق_مهربانی
#بایدهای_زندگی_مشترک1
🎧 گام پنجم (بخش اوّل)
@abbasivaladi
🍃آب حیات
تنهاییها دو جورند
گاهی در میان جمعی و تنهایی
و گاهی هم تنهایی و تنهایی.
اگر تقدیر من تنهایی است
میشود نوع تنهایی را خودم معلوم کنم؟
من تنهایی در تنهایی را دوست دارم.
تنهایی در جمع، ریاضت طاقتفرسایی است.
اگر بخواهم خواستهام اجابت شود، باید چه کار کنم؟
آدمهایی که در تنهایی تنها هستند
تکلیفشان را میدانند
امّا آدمهایی که در جمع، تنها هستند
خیلی وقتها مجبورند که نقش بازی کنند.
چه چیزی برای یک آدم تنها
سختتر از بازی کردن است؟
خستهام از همۀ بازیها!
کی تمام میشوند این نقشها؟
خوش به حال تو که مجبور نیستی نقش بازی کنی؟
راستی، ما مجبوریم به این بازیها؟!
تنها، تنهاست؛ چرا باید نقش بازی کند؟
آدم اگر انگشت نما بشود
مگر مشکلی دارد؟
بگذار به قدری انگشت نما شویم
که از همۀ جمعهایی که رنگ تو را ندارد، طرد شویم.
این که بد نیست. هست؟
مرا از این جمعها ببر به جایی که خودت حضور داری
حتّی اگر سالی به اندازۀ یک چشم بر هم زدنی پیشم بیایی
من دیگر احساس تنهایی نمیکنم
ولی در این جمعها دارم ذره ذره میمیرم.
شبت بخیر آب حیات!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
📌 چهارشنبهها حجت الاسلام و المسلمین عباسی ولدی، مهمان برنامه سمت خدا هستند.
🔰 موضوع برنامه امروز (چهارشنبه ۳۰مهر):
🔹راه های سپاسگزاری در خانواده
@abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0160 ale_emran 56-58.mp3
6.01M
#لالایی_خدا ۱۶۰
#سوره_آل_عمران آیات ۵۸ - ۵۶
#محسن_عباسی_ولدی
#نمایشنامه
«توصیه های کرونایی»
✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب
📣 بچّههای لالایی خدا!
رزمندههای جبهه مواسات!
از لشگر بچّههای صاحب زمانی جا نمونید.
🔴 بچه های سحری لالایی خدا!
کسایی که دوست دارن عمو عباسی شب جمعه بهشون زنگ بزنن و قرار بچه های سحری رو یاد آوری کنن، اسمشون رو به همراه شماره تلفن به این آدرس ارسال کنن👇👇👇👇👇
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSceo3c6E4RaXJp9vGI0QRANsN-vI1ufr4ieLuzLhb5gYc-IPw/viewform?usp=sf_link
#رزمایش_مواسات
#به_مدد_الهی_کرونا_را_شکست_میدهیم
#لبیک_یا_خامنه_ای
@lalaiekhoda
🍃یار خوش وعده
به گمانم تنهایی، راهی است برای رسیدن به تو.
گویی خدا پیش از آن که بخواهد کسی را برساند به تویی که غریبی
باید طعم غربت را به او بچشاند.
اگر کسی پیش از چشیدن تنهایی به تو رسید
درک حال تو برایش میسّر نخواهد شد.
حالِ تنها را فقط تنها میفهمد و بس.
آقا!
این بار تنهایی را که دارم میکشم
باید چند برابر کنم تا بشود وزن بار تنهایی تو؟
اصلاً به تنهایی من در برابر تنهایی تو، تنهایی گفته میشود؟
بار تنهایی تو قامت زمین و زمینیان را میشکند.
این بار را اگر بخواهند روی دوش هفت آسمان بگذارند
باور نمیکنم دمی تاب بیاورند
ولی تو چگونه تاب میآوری این همه تنهایی را؟
من نه با خودم و نه با تو تعارف ندارم.
از سویی اگر بیش از این، بار تنهایی روی دوشم بگذارند
معلوم نیست که طاقت بیاورم
و از سوی دیگر نمیتوانم از خیر وصال تو بگذرم.
من ماندهام و حیرتی در میان این دو «نتوانستن».
تو بگو چه چاره کنم این حیرت را؟
گمان میکنم اگر یک بار ببینمت
تاب تنهاییِ بیشتر را بیاورم.
درست است که یک بار دیدنت
برای همیشه بیچاره میکند آدم را
ولی خاصیت دیدن تو بیشتر شدن طاقت است برای تنهایی.
یک بار بگذار ببینمت، فقط یک بار.
موعد و میعاد قرار با تو.
شبت بخیر یار خوش وعده!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
📌 چهارشنبهها حجت الاسلام و المسلمین عباسی ولدی، مهمان برنامه سمت خدا هستند. 🔰 موضوع برنامه امروز (
samtekhoda 20.mp3
12.56M
🔊 فایل صوتی برنامه #سمت_خدا
👤 #حجت_الاسلام_عباسی_ولدی
📚 موضوع: سیر و سلوک در متن خانواده ( نحوه تشکر از دیگران )
🗓 چهار شنبه: سی ام مهر ماه ۱۳۹۹
@abbasivaladi
📌آیا فکری برای اشتغال فرزندان آینده کردهاید؟
❓هنوز برای جوانان امروزمان نتوانستهایم موقعیت اشتغال فراهم کنیم، پس چرا از ما میخواهید بچّههای بیشتری بیاوریم؟
🔰نگاه آیندهنگرانه به کار
✳️آیندهپژوهی، یک علم است که تحلیل آینده بر اساس وضع موجود، از اصلیترین وظایف آن است.
📛با آیندهپژوهی جمعیت ایران، معلوم میشود در آیندهای نه چندان دور، جمعیت ایران، رو به پیری خواهد رفت.
❌همان طور که گفته شد، پیر شدن جمعیت هم یک اتّفاق ساده نیست. این مسئله، مشکلاتی را تولید میکند که به راحتی قابل جبران نیست.
⁉️حالا چگونه میتوان گفت مشکل امروز را امروز حل کنیم و مشکل فردا بماند برای فردا؟! مشکل فردا برای چند نسل آینده نیست. همین نسلی که امروز، فرزندان شما هستند و کسانی که به تازگی ازدواج کردهاند، به این مشکل مبتلا خواهند شد.
⁉️ حلّ برخی از مشکلات را میشود به فردا واگذار کرد؛ امّا مگر مشکل پیری جمعیت را میتوان به فردا وا گذاشت؟ در بیست یا سی سال آینده که جمعیت ما پیر میشود، شما چه راهکاری برای حلّ آن دارید؟ جایزه میگذارید برای کشف اکسیر جوانی؟
💯مشکل پیری جمعیت که در آینده گریبان ما را خواهد گرفت، تنها با افزایش جمعیت در امروز حل خواهد شد. حالا اگر امروز، جمعیت را افزایش ندادیم، چگونه میتوانیم در آینده در زمانی کوتاه، جمعیت کشور را جوان کنیم؟!
⬅️ ادامه دارد.....
📚ایران! جوان بمان! ص ۶۱
#محسن_عباسی_ولدی
#ایران_جوان_بمان
#جمعیت
@abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
Rozehaye_khanegi_23.mp3
1.64M
▪️السلام عليك يا ابا عبدلله الحسین
▪️روضه های خانگی
🍃در میان روضههایت زندگی کردن خوش است🍃
#محسن_عباسی_ولدی
#روضه_های_خانگی
#در_میان_روضه_هایت
#مداحی
@abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
گفتگوی سحری_19.mp3
6.39M
☎️ گفتگوی تلفنی عمو عباسی با بچه های سحری
🌸 سیده حنانه و محمد ایلیاشرافتی ازتهران
#گفتگوی_سحری ۱۹
#لالایی_خدا
#محسن_عباسی_ولدی
@lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
گفتگوی سحری_20.mp3
3.9M
☎️ گفتگوی تلفنی عمو عباسی با بچه های سحری
🌸 زهرا خشتیان ازشیراز
#گفتگوی_سحری ۲۰
#لالایی_خدا
#محسن_عباسی_ولدی
@lalaiekhoda