eitaa logo
محسن عباسی ولدی
56.4هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
348 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃سنگ صبور دردها وقتی که با دوستم حرف می‌زنم معلوم است که دلش جای دیگری است. این را هم از طرز نگاهش می‌فهمم و هم از شیوۀ ادای واژه‌هایش. گاهی واژه‌ها را بریده ادا می‌کند. معلوم است که منتظر چیزی است. از طرز نگاهش انتظار می‌بارد. اگر بخواهم دلش را به حرف‌هایمان خوش کنم فقط یک راه دارد: حرف زدن از تو. از تو که حرف می‌زنم، طرز نگاهش عوض می‌شود. از نگاهش می‌فهمم نگران تمام شدن گفتگوست. شیوۀ ادای واژه‌هایش هم تغییر می‌کند. دوست دارد جمله‌های بلند بگوید یک حرف را با چند بیان ادا کند. دوستم تا فرصتی پیدا می‌کند و خلوتی به او دست می‌دهد خیلی زود کنجی را پیدا می‌کند و با تو سخن آغاز می‌کند. به قدری حالش عجیب است که من خجالت می‌کشم در بارۀ چیزی غیر از تو با او حرف بزنم. اگر ارادۀ تو نبود، او خیلی زود مرا رها می‌کرد. بارها او را با حرف‌هایی که موضوعش تو نبودی، شکنجه کردم. او تاب آورد؛ امّا فقط به خاطر تو. آقا! مرا زودتر خوب کن تا دوستم را بیشتر از این شکنجه نکنم. بمیرم برای تو که سال‌هاست مرا تاب آورده‌ای! دعا کن که زودتر شکنجه‌های دوستم و تاب آوردن‌های تو تمام شود! شبت بخیر سنگ صبور دردها! @abbasivaladi
📌چند پرسش در بارۀ مادری ✅سبْک زندگی انسان در دنیای امروز، به گونه‌ای شده که با بسیاری از مسائل تربیتی سازگار نیست؛ یعنی اگر شیوۀ زندگی بدون تغییر باقی بماند، بسیاری از اصول تربیتی را نمی‌توان اجرا کرد. یکی از تغییرات جدّی در شیوۀ زندگی جدید، فراموش شدن جایگاه مادری است. 🔰شیوۀ زندگی امروز، باید به این پرسش‌ها پاسخ دهد: ❓مادری کردن، برای یک زن، اصل است یا فرع؟ متن است یا حاشیه؟ ❓ مادری کردن، عقب ماندن از زندگی است یا پیشرفت؟ ❓مادری کردن، باید خود را با امور دیگر تطبیق دهد یا امور دیگر خود را با مادری کردن همراه کنند؟ ❓مادر بودن، یک توفیق است یا یک اجبار غریزی؟ ❓ مادر بودن، زادن کودک است یا پرورش آن؟ ❓ مادر بودن، یک شغل است یا یک تفریح؟ ❓آیا کسی جز مادر می‌تواند عهده‌دار تربیت کودک شود یا تنها کسی که می‌تواند از عهدۀ تربیت فرزند بر آید، مادر است؟ ❓یک مادر خوب، چه ویژگی‌هایی دارد؟ ❓برای تربیت کودک در دنیای امروز، چه اندازه باید وقت گذاشت؟ ‼️ روی پاسخ این سوال ها فکر کنید تا هفته ی بعد....... ⬅️ ادامه دارد.... 📚منِ دیگرِ ما، کتاب سوم، صفحه ۹۲ @abbasivaladi
🍃حضرت دریا قطره‌های باران با هم فرق دارند. یکی می‌چکد در رود و راهی دریا می‌شود یکی مستقیم می‌چکد در خود دریا یکی می‌ریزد پای درخت و یکی هم روی لب خشکیده هر کدام از این قطره‌ها یک جور احساس خوشبختی می‌کنند خوش به حال قطره‌ای که از آسمان که می‌چکد! مستقیم می‌رود پیش اصل خودش: دریا. خوش به حال قطره‌ای که می‌چکد در رود و آرام آرام راه دریا را طی می‌کند. خوش به حال قطره‌ای که جان تشنۀ درختی را سیراب می‌کند و خوش به حال قطره ای که لب عطشانی را تر می‌کند. هر کدام یک جور احساس بودن می‌کنند. بیچاره قطره‌ای که می‌چکد روی زمین خشکیده و پیش از آن که جایی برای جاودانگی پیدا کند خشک می‌شود و از میان می‌رود. قطره‌ها برای جاودان شدن، زمان زیادی در اختیار ندارند. گاهی به اندازۀ چشم بر هم زدنی! آقا!‌ می‌ترسم قطره‌ای باشم که روی زمین خشکیده چکیده! خیال پوچی و نیست شدن، چند لحظۀ زندگی را برایم تلخ کرده. از وقتی کنار دوستم می‌نشینم احساس می‌کنم سایه‌ای روی سرم انداخته‌ای تا فاصلۀ بیشتری تا زمان خشکیدن پیدا کنم. من از خشکیدن می‌ترسم و از این که روزی این سایه را از روی سرم برداری، وحشت دارم. نمی‌دانم کی بناست به دریای تو برسم! زندگی در ترس و وحشت بس است دیگر زودتر مرا به خودت برسان آقا! شبت بخیر حضرت دریا! @abbasivaladi
🔸قضاوت نادرست در بارۀ موفّقیت ازدواج بی‏ حجاب‏ها ❌ این‌که می‏گویید بی‏ حجاب‏ها به راحتی ازدواج موفّق می‏ کنند، پذیرفتنی نیست. کسی که خود را در معرض نگاه نامحرمان قرار می‏دهد، زیبایی و ظاهر خود را در معرض انتخاب قرار داده است. 📛 بسیاری از ازدواج‏ هایی که شما به عنوان ازدواج موفّق یاد می‏ کنید، در واقع موفّق نیستند. وقتی ملاک انتخاب و ریشۀ تصمیم‌گیری برای ازدواج، زیباییِ ظاهر شد که آن هم با آرایش زیبا شده، نمی‏توان از چنین تصمیمی توقّع یک زندگی آرمانی یا حتّی مطلوب داشت. 💢در بسیاری از این موارد، پسر پس از مدّتی که قیافۀ همسرش برایش عادی شد، انگیزۀ عشق‌ورزی را هم از دست می‏ دهد؛ زیرا انگیزۀ این ازدواج قیافه بود، که دیگر جذّابیت خود را از دست داده است. ⬅️ ادامه دارد ..... 📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص ۲۱۴ @abbasivaladi
🍃معنای عاشقی دل بستن به هر کسی غیر از تو عین بی‌عقلی است. یک بار برای همیشه باید ایمان آورد که دنیا وفا ندارد. محبّت‌ها اگر رنگ و بوی تو را نداشته باشند، عین دنیاست. ظاهرشان هر چه قدر زیبا و خوش‌بو باطنشان زشت و متعفّن. من از دوستم یاد گرفته‌ام دل نبستن را ولی مشکل دل کندن‌هاست. از همین امروز بنا گذاشته‌ام که دل نبندم به هر کسی و هر چیزی بویی از تو نداشته باشد امّا به من بگو چه کار کنم با این همه رشته‌ای که به دلم بسته شده. یکی دو تا نیست این رشته‌ها تا عمر دارم اگر یکی یکی بخواهم این رشته‌ها را از خودم جدا کنم عمرم تمام می‌شود و رشته‌ها هنوز باقی است. باید عاشق شد راه دیگری نیست. هم‌نشینی با دوستی که تو نشانم داده‌ای راه عاشق شدن را برایم هموار کرده امّا گویی تو هنوز امضا نکرده‌ای امضا کن عاشق شدنم را. شبت بخیر معنای عاشقی! @abbasivaladi
🎊🎁🎊🎁🎊🎁🎊🎁🎊🎁🎊🎁🎊 📣📣📣 نتایج اعلام شد 📣📣📣 🔴 اسامی برندگان مسابقه کتاب خوانی طعم شیرین خدا اعلام شد. 🎁شاید شما یکی از برنده ها باشید😉 ‼️برای اینکه بدونید جز برنده ها هستین یا نه، تا دیر نشده به لینک زیر سر بزنید👇 https://ketabefetrat.com
اولوا الالباب_030.mp3
1.22M
🎧 ✅ اولوالالباب با ذکر و فکرشون به این نتیجه می رسن که هر چقدر آدمای خوبی باشن بازم لایق بهشت نیستن. ❌ اونا معتقدن اگر رحمت خدا شامل حالشون نشه جایگاهشون جهنمه. اونا بهشت رو حق خودشون نمی دونن. 💠 اولوالالباب از مسیر فکر و ذکر به این جا می رسن که رب مالک و صاحب اختیارشونه و همه چی دست اونه و هیچ کس نمیتونه خللی در کارش ایجاد کنه. 🔴 اگر اون بخواد کسی رو خوار کنه، آدم خوار میشه وهیچ کس هم نمیتونه به دادش برسه و اگرم بخواد کسی رو عزیزکنه عزیزش میکنه و هیچ کس هم نمیتونه مانع بشه. @abbasivaladi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ۶ ✅ هم بخون📖 ✅ هم با صدای نویسنده گوش کن🎧 🍃بچشان به کاممان طعم شیرین بی مثالت🍃 📚 ص۸۵ @abbasivaladi 🎥 کلیپ با کیفیت اصلی 👇👇👇👇👇👇👇 https://b2n.ir/f47299
🍃حضرت معشوق دوستم همیشه در خیال توست. به گمانم لحظه‌ای نیست که از خیال تو خالی شود. گاهی رنگش می‌پرد، گاهی لبخند به لبش می‌آید و گاهی اشک می‌ریزد. رنگش می‌پرد،‌ بی آن که کسی خبر دهشتناکی آورده باشد. لبخند می‌زند بی آن که کسی حرف خنده‌داری گفته باشد و اشک می‌ریزد بی آن که مصیبتی شنیده باشد. در این مدّتِ هم‌نشینی، راز حالاتش را خوب فهمیده‌ام. به قدری غرق خیال توست که خیال‌ها حقیقت زندگی‌اش شده. وقتی خیال می‌کند لحظه‌ای را که از تو اذن حضور می‌خواهد و تو دست رد به سینه‌اش می‌زنی چنان رنگش می‌پرد که گویی آسمان روی سرش خراب شده. دست رد به سینه خوردن خیالی است؛ امّا پریدن رنگش واقعی. من از رنگ پریدۀ او وحشت می‌کنم. وقتی خیال می‌کند لحظه‌ای را که تو به رویش لبخند می‌زنی و در پاسخ سؤالِ «آیا از من راضی هستی؟»، آری می‌گویی چنان لبخندی به لبش می‌نشیند که با آن می‌شود غصّه‌دارهای عالم را شاد کرد. پاسخ آری، خیالی است؛ امّا شادی و شعفش واقعی. من از شدّت شعفی که از لبخندش پیدا می‌کنم، روی پا بند نمی‌شوم. وقتی خیال می‌کند لحظه‌ای را که دیدار به پایان رسیده و باید از خانه‌ات بیرون بیاید ابر بهار می‌شود و اشک می‌ریزد. از سوز صدای گریه کردنش، دل سنگ آب می‌شود. بیرون آمدنش خیالی است، ولی اشک‌هایش واقعی. دست خودم نیست اشک‌هایش که جاری می‌شود آسمان چشم‌های من هم ابری می‌شود. چه قدر من و او با هم فرق داریم! غم و شادی‌هایمان چه قدر با هم فاصله دارند! حسّ بدی دارم نسبت به خودم. وقت عاشق شدنم کی می‌رسد؟! معلوم است؟ با همۀ وجود از عاشق نبودنم خسته‌ام! شبت بخیر حضرت معشوق! @abbasivaladi
🏖بازی با پنکه🏖 ✅شاید امروزه پنکه، از بسیاری از خانه ها🏡 حذف شده باشد؛ امّا هنوز هم برخی از مردم مناطق سردسیر❄️، تابستانشان را با پنکه میگذرانند. ❌پنکه های قدیمی برای بچّه ها خطرناک📛 بود؛ زیرا فاصلۀ میان پره های محافظ آن به قدری زیاد بود که انگشت☝️ بچّه ها به راحتی وارد آن میشد؛ امّا پنکه های امروز، دیگر این عیب را ندارند. به همین دلیل با کمک شما👩👨 بزرگترها میتوان با پنکه، سرگرمیهای خوبی را برای کودکان👦👧 فراهم کرد. 1⃣ مقداری کاغذ📄 تکّه‌تکّه شده را در کف دستتان🖐 بگیرید و در مقابل پنکه، نگه دارید. پخش شدن کاغذها برای کودکان، حتّی در سنین نوزادی👶، جذّاب است. کودک را در یک قدمی پنکه نگه دارید تا کاغذها بر سر و روی او بریزد. نگه داشتن کودک در مقابل پنکه، نباید زیاد باشد❌؛ زیرا برای او مضرّ است. 2⃣ قدری پلاستیک فریزر را به صورت رشته رشته،‌ببُرید و آن را به حفاظ پنکه وصل کنید. پلاستیک ها نزدیک به هم باشد. وقتی پنکه روشن میشود، حرکت پلاستیک ها و صدای تولید شده، توجّه کودکان را به خود جلب میکند.😃 3⃣ اشیای سبُک مثل پلاستیک فریزر یا کاغذ📄 را در پشت پنکه رها کنید. این اشیا، پس از رها شدن، به پنکه میچسبند. از کودک بخواهید آن اشیا را از پنکه جدا کرده، به شما بدهد. حالا به خود کودک اجازه بدهید که این کار را انجام دهد. 4⃣ وقتی در مقابل پنکه حرف زده🗣، میخندید😆 یا فریاد میزنید، صدایتان تغییر می‌کند و حالت بُریده بُریده به خود می‌گیرد. این کار را در مقابل فرزندتان انجام دهید تا او هم از شما تقلید کند و این کار را انجام دهد. 🔆این کار، علاوه بر جذّابیتی که دارد، کودکان را با برخی از قوانین باد، 💨آشنا میکند. 📚 بازی ، بازوی تربیت ص ۶۶ - ۶۵ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0206 ale_emran 142-143.mp3
9.12M
۲۰۶ آیات ۱۴۳ - ۱۴۲ (داستان شهادت حمزه علیه السلام) منبع قصه این برنامه👇 📚برگرفته از کتاب «حمزه سید الشهدا علیه السلام‌» اثر محمد صادق نجمی ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب 📣 بچّه‌های لالایی خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. @lalaiekhoda
به دادم برس. دلم عجیب گرفته. بیشتر از آنی که بشود تاب آورد. راستش گاهی نشستن با دوستم هم نمی‌تواند آرامم کند. کار، کار خود توست. کمکم کن آقا! نگذار از دست بروم. شاید به دردت بخورم. شبت بخیر آرام دل! @abbasivaladi
📛مشکل ما آن است که امروزه، به جهت غلبۀ شیوۀ زندگی مادّی‌گرایِ غربی، حاشیه‌ها در زندگی‌مان، متن و متن‌ها، حاشیه شده است. ⁉️ چرا نمی‌خواهیم این را قبول کنیم؟ شمال رفتن، خوب است، جنوب رفتن هم خوب است؛ امّا اصل نیست. هدف آفرینش، تفریح نیست، بندگی است. تفریح را هم باید برای افزایش توانایی و کمک به بندگی انجام داد. ❌ اگر کسی در این دو روزۀ دنیا نتوانست به تفریح برود، از او نمی‌پرسند: «چرا تفریح نرفتی؟»؛ امّا اگر بندگی‌ نکرد، او را مؤاخذه می‌کنند. ✅ ما دنیا را جدّی گرفته‌ایم؛ در حالی که خدا آن را بازیچه می‌داند. ما با آخرت و قیامت، تعارف کرده‌ایم؛ در حالی که خدا، آن را جدّی گرفته است. تفریح اصلی مؤمن، در قیامت است. 💯 البته باز هم در این جا تأکید می‌کنیم که مقصود ما از این حرف‌ها، نفی کردن تفریح نیست. ما می‌خواهیم بگوییم اگر کسی به جهت شرایط سخت زندگی نتوانست تفریح کند، بد بخت نیست. ⬅️ ادامه دارد..... 📚ایران! جوان بمان! ص ۱۱۲ @abbasivaladi
🍃شفای همۀ دردها امروز چه قدر از غیر تو حرف زدم. می‌بخشی مرا؟ امروز چه قدر حرص خوردم، حرص چیزی غیر از فراق تو را. می‌بخشی مرا؟ امروز چه قدر فکر کردم به چیزهایی غیر از تو. می‌بخشی مرا؟ امروز چه قدر آرزو کردم، آرزوهایی غیر از وصال تو. می‌بخشی مرا؟ امروز تو در حاشیۀ یادهای من بودی، متن، چیز دیگری بود. مرا ببخش. امروز در حاشیه اگر یاد تو بودم، برای خود تو نبود، برای حل مشکلاتم بود. مرا ببخش. امروز دلم رنگ گلایه گرفت از تو که چرا به دادم نمی‌رسی. مرا ببخش. دوستم نشسته بود و های های برای دوری‌ات گریه می‌کرد. خوش به حالش. دست به آسمان از خدا می‌خواست درد و بلای تو را به جانش بریزد. خوش به حالش. غرق بلا بود؛ امّا حرفی از بلا نمی‌زد جز بلای فراق تو. خوش به حالش. یاد غصّه‌های تو که می‌افتاد مثل مادر جوان مرده ضجّه می‌زد. خوش به حالش. آقا! چه کار کنم با این سینۀ تنگم! وقتی به عاشق نبودنم فکر می‌کنم احساس می‌کنم که سینه‌ام گنجایش قلبم ندارد. عاشق نبودن بزرگ‌ترین درد دنیاست. روح من کوچک است، کوچک‌تر از آنی که تاب این درد را داشته باشد. عاشقم کن، به درد فراق مبتلایم کن مولا! شبت بخیر شفای همۀ دردها! @abbasivaladi
🍃شکر خدایی را که تا به بن‌بست‌های نیاز رسیدم و از او طلب کردم، بلافاصله آنچه میخواستم در دستان کرم خویش قرار داد و عطایم کرد؛ امّا وقتی که او دست به سویم دراز کرد و از من قرضی خواست، دستانم را مشت کردم و بخل ورزیدم و بی‌اعتنا از کنار درخواستش رد شدم. 🍃شکر خدای را که هر حاجتی داشتم، در هر زمانی که خواستم صدایش زدم و او هم پاسخم داد. 🍃حرف‌های دلم بسیار است و نمی‌توانم سفرۀ دلم را برای هر کسی باز کنم، ولی شکر خدایی را که هر زمان، به هر اندازه که خواستم با او خلوت کردم و حرف دل با او زدم، بی آن که واسطه‌ای در میان باشد. 📚قصّۀ من و خدا "قصّۀ واژه‌هایی که بوی ابوحمزه گرفتند" ۳۱ @abbasivaladi
🍃 مهربان امروز احساس کردم دوستم از دستم خسته است. حال شنیدن حرف‌هایم را نداشت. گویی دوست داشت کمتر پیش او باشم. نمی‌خواهم از او گِله کنم پیش تو. حق دارد بندۀ خدا. من خودم از دست خودم خسته‌ام. او که جای خود دارد. من از خودم فراری شده‌ام. او چه گناهی دارد؟ من نگران این هستم که نکند از دستم ناامید شود. این روزها با تماشای او، یادِ تو می‌کنم و آرام می‌شوم. اگر رهایم کند و تنهایم بگذارد صبح تا شب با دیدن چه کسی یادِ تو کنم؟ و اگر کسی مرا یاد تو نیندازد در برابر طوفان سهمگین غفلت، چگونه تاب بیاورم؟ اختیار دل دوستم در دست توست. برای کمک به حال من هم که شده به دلش توان تاب آوردن مرا عطا کن. در خیالم آمده او اگر از دست من خسته شود حتماً تو هم از من رمیده می‌شوی. این خیال، قاتل جان من است. مرا از دستش خلاص کن. تاب آوردن من ثواب اگر نداشته باشد گناه که ندارد، دارد؟ من به دل مهربان تو دل بسته‌ام دل دوستم را دریاتر از این کن تا تاب بیاورد مرا. شبت بخیر مهربان! @abbasivaladi
❌مشاورۀ اشتباه ❓همسرم به دلیل بداخلاقی جزئی من، دو هفته‌ای است که با من قهر کرده است. من از او معذرت‌خواهی کردم؛ امّا قبول نکرد. با مشاور صحبت کردم که راه برگرداندن او را به من یاد دهد؛ امّا او به من گفت: «چرا می‌خواهی برگردد؟». گفتم: «چون دوستش دارم». او هم به من گفت: «اگر دوستش داری، چرا او را زندانی خودت کرده‌ای؟ آزادش کن برود». به نظر شما این حرف درست است؟ 📛اگر واقعاً مشاوری در یک جلسۀ مشاوره، بدون صحبت کردن با همسر فرد، چنین حرفی زده باشد، حرف او بیشتر به درد یک رُمان عشقی می‌خورد تا مشاوره! 💟 یکی از اصلی‌ترین نشانه‌های حیات یک زندگی، وجود سرمایۀ اصلی، یعنی محبّت است. ⁉️در تمام مشاوره‌های اختلاف حادّ زناشویی، یکی از اصلی‌ترین چیزهایی که باید به دنبالش بود، این است که آیا این دو یکدیگر را دوست دارند یا نه؟ ⚠️ اگر دوست داشته باشند، امید برای اصلاح، بسیار فراوان است. البته این بدان معنا نیست که دوست داشتن به تنهایی و بدون انجام دادن هیچ کار دیگری، منجر به اصلاح می‌شود و به این معنا هم نیست که اگر دو نفر یکدیگر را دوست نداشتند، هیچ امیدی به اصلاح زندگی‌شان وجود ندارد. 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول،ص ٢۶۵ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
همراهای عزیز لالایی خدا! سلام🌸 🔹عمو عباسی قصه جنگ خندق رو چند سال پیش براتون تعریف کردن. 🔸به مناسبت سالروزجنگ خندق این قصه رو براتون میذاریم. امیدوارم که از شنیدنش لذت ببرید. یاعلی🍃 @lalaiekhoda 👇👇👇👇👇👇
هدایت شده از لالایی خدا
gheseh jange khandagh.mp3
6.5M
✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب 📣 بچّه‌های لالایی خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. @lalaiekhoda
🍃حضرت آدم دعا کن یک روز بساط هر چه حرف غیر توست از میانمان جمع شود. به اندازه‌ای که از غیر تو حرف می‌زنیم برکت از خانه‌هایمان رفته. خسته‌ایم از این همه بی‌برکتی. دعا کن روزی اگر حرفی از تو نداشتیم که بگوییم جز موسیقی سکوت آهنگ دیگری از خانه‌هایمان به پا نخیزد. خسته‌ایم از آهنگ گوش‌خراش حرف‌های غیر تو. دعا کن برسد آن روزی که آن قدر حرف داشته باشیم از تو که خدا خدا کنیم هر ساعتمان به اندازۀ یک روز و حتی بیشتر برکت پیدا کند تا حرف‌هایمان ناگفته نماند. خسته‌ایم از روزهایی که بی‌تو به شب می‌رسد. دعا کن بشویم آن عاشقی که وقتی از غیر تو حرف می‌زند احساس گناه می‌کند و به درگاه خدای رحمان توبه می‌کند. خسته‌ایم از این همه دریدگی. دعا کن بشویم مثل همین دوستی که نشانم دادی. نام تو از زبانش نمی‌افتد حالش از هر چه بوی غیر داشته باشد، به هم می‌ریزد هر چه قدر از تو می‌گوید، سیر نمی شود و بی‌تقوایی را فکر کردن به غیر تو و حرف زدن از غیر تو می‌داند. خسته‌ایم از این همه بی‌تقوایی! دعا کن که آدم شویم آقا! شبت بخیر حضرت آدم! @abbasivaladi
✅ما در پاسخ به همۀ این پرسش‌ها می‌گوییم: مادری، اصل و متن است، نه حاشیه. یکی از اصلی‌ترین عوامل پیش‌رفت در این عالم، مادری کردن است که عملی به پای آن می‌رسد، از همین روست که مادر در نزد خداوند، این اندازه جایگاه دارد. ❎همۀ امور زندگی را باید با مادری کردن تطبیق داد. هیچ چیزی در زندگی از مادری کردن مهم‌تر نیست که ما بخواهیم مادری را فدای آن کنیم. ❌اگر کسی به حقیقت مادری پی ببرد، هیچ گاه آن را به اندازۀ یک اجبار غریزی، پایین نمی‌آورَد. مادری، یک توفیق بزرگ است. برای فهم توفیق بودن مادری، باید بپذیریم که برترین موجود در این عالم پس از خدا، انسان است. 🍃انسان، جانشین خدا روی زمین است. مادر، بار تربیت برترین مخلوق خداوند عزیز را روی زمین، بر دوش می‌کشد. آیا توفیقی بالاتر از این هم هست؟ 🔰مادری، تنها زادن فرزند نیست. درست است که تحمّل رنج زادن، خود یک فضیلت بزرگ است؛ امّا با زادن، کار اصلی آغاز می‌شود که همان پرورش جانشین خداوند مهربان روی زمین است. ✳️ وقتی از این زاویه به مادری نگاه می‌کنیم، مادری، یک شغل بزرگ و بزرگ‌ترین شغل، محسوب می‌شود. تربیت انسان، تربیت جامعه است. جامعه که بدون انسان‌ها معنا ندارد. پس مادری کردن، ساختن یک جامعه است. در نتیجه، باید گفت که او بزرگ‌ترین شغل را دارد. 💯تردیدی هم در این نیست که کسی جز مادر، نمی‌تواند عهده‌دار تربیت فرزند شود. تربیت فرزند، ظرافت‌هایی دارد که جز از عهدۀ مادر بر نمی‌آید. ‼️حال اگر کسی بداند که تربیت، چه لوازمی دارد، متوجّه خواهد شد که چه اندازه باید برای مادری کردن، وقت بگذارد. شاید این حرف، کمی تلخ باشد؛ ولی به نظر می‌رسد زنی که وقت مادری کردن ندارد، حقّ فرزنددار شدن هم نداشته باشد!. ⬅️ ادامه دارد.... 📚منِ دیگرِ ما، کتاب سوم، صفحه ۹۳ @abbasivaladi
🍃ارباب من دوستم امروز به من یاد داد که می‌شود روغن ریخته را نذر امام زاده کرد. او به من گفت کارهای خوبم را به نام تو بزنم و سختی‌های پیش آمده را برای تو تحمّل کنم. کار خوب که ندارم، پس این بماند امّا سختی‌ها محاصره‌ام کردند. این سختی‌ها برای این نیست که در راه توأم ولی چه کنم یاد گرفته‌ام که تحمّل آنها را نذر تو کنم. تاب آوردن سختی‌ها کار دل کوچک من نیست. این دل، به اندازۀ یه کاسه سختی هم جا ندارد ولی گویی سیل سختی‌ها میل ایستادن ندارند پی در پی مهاجمانه و بی‌رحمانه حمله می‌کنند به سویم. آقا! من اگر صبر کنم پای این سختی‌ها، تو دلت از من راضی می‌شود؟ صبر من، لبخند می‌نشاند روی لب تو؟ اگر قد خم کنم، خم می‌افتد روی ابرویت؟ باشد، می‌ایستم مثل کوه؛ امّا به عشق لبخند تو. دوستم می‌گفت سختی‌های پیش آمده را اگر به عشق تو تاب بیاورم خدا لطف می‌کند و منّت می‌گذارد روی سرم و سختی‌هایی را به من هدیه می‌کند که برای خود توست. این سختی‌ها نصیب هر کسی نمی‌شود. به خاطر تو طعنه شنیدن، به خاطر تو تیر تهمت خوردن به خاطر تو طرد شدن، به خاطر تو همه را از دست دادن. دوستم می‌گفت شاید تو ملازمان درگاهت را از میان همین‌هایی انتخاب کنی که به خاطر تو سختی می‌کشند و خم به ابرو نمی‌آورند. لحظه‌ای ملازم درگاه تو شدن، به قدری ارزش دارد که می‌ارزد برایش یک عمر سختی بکشی. شبت بخیر ارباب من! @abbasivaladi