#همسر_شهید_چمران :
🌾🌹🌾«نیمه های شب که مصطفی برای نماز شب بیدار می شد،من طاقت نمی آوردم و به او اصرار می کردم که کمی استراحت کند...،ولی او می گفت: #تاجر اگر از سرمایه اش خرج کند،بالاخره ورشکست می شود، باید #سود دربیاورد تا زندگی اش بگذرد. ما اگر قرار باشد #نماز_شب نخوانیم، ورشکست می شویم»
🆔 https://eitaa.com/Abedi_Aaeini
🌹🙏🏻تقدیم به کاروان شور و شعور🌹🙏🏻
#کعبه
..............
بی قرار از خویشتن کرده صدایت کعبه را
بی خیال از آسمان کرده هوایت، کعبه را
کعبه را بار شترها کردی و راهی شدی
در مسیر کربلا، کردی روایت کعبه را
آنچنان بی تاب رفتن بودی ای زمزم ترین
از نفس انداخته، سعی و صفایت کعبه را
ظهر عاشورا، کویرِ طَف اگر سجّاده بود
جای مُهر، ای دشت آورد او برایت کعبه را
خاطراتِ آخرین حجِ نبی را یاد کرد
بر سر دستش گرفت اِبنُ الولایت، «کعبه» را
آینه افتاد و تصویر خدا صد تکه شد
آسمان می دید در خود، بی نهایت کعبه را
سینه ات تا چاک خورد... او هم گریبان چاک داد
تا... نمیرد غم، خدا آورد آیت کعبه را
نیزه ها در صحن چشمت بسته اند احرامِ اشک
در مسیر شام دیدم پا به پایت کعبه را
سنگِ شیطان ها تو را در برگرفت ای آسمان
از کبودی ها... نوشتم جای جایت، کعبه را
در طواف جام می ها، بر لبش لبیک بود
«کعبِ نی» آمد به میدان تا به غایت «کعبه» را...
خطبه های جانگدازِ هاجرِ باران شده -
باخبر باید کند از این جنایت، کعبه را!
زائرانت حاجی اند و حاجیان، قربانی ات
ای که آوردی به عرش کربلایت، کعبه را
سِیر کردم بر مدار چشم هایت، دل نوشت:
ابتدایت کعبه را و... انتهایت کعبه را...!
#محمد_عابدی
#اشعار_علوی_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
💔 به روح چاک چاک اباعبدالله الحسین (علیه السلام) 😭
سوگواره
...................
او یک غزل نبود! که یک چهارپاره بود
او چهارپاره هم نه... که صد سوگواره بود
روحش نه کهکشان که جهانی دوباره بود
جسمش نه آسمان که شبی پر ستاره بود
از گوشه ی لبش، می ریخت آب و نان و عشق
تشبیهی از خدایش نه... استعاره بود
در قتلگاه، قرآن می شد ورق ورق
در کوفه...شیخ، منتظر استخاره بود
گودال دید هر چه که زینب ندید را
نفْسِ رسول هم... نفسش در شماره بود
هی می بُرید شمر و... کمی دست می کشید
زینب رسید و باز...! گلو نیمه کاره بود
در حین دست و پا زدن، از خون وضو گرفت
چندی گذشت... نوبت چندین سواره بود
تصویر کن خیام حرم را...! سکینه را...!
وقتی سپاه منتظر یک اشاره بود
در خیمه ها اگر که سرک می کشیدی آه...
دعوا سر کشیدنِ یک گوشواره بود
از چادرِ نسوخته، معجر درست کرد
زینب برای اهل حرم، راه چاره بود
#باقر اگرچه تشنه... عطش را بهانه کرد
در علقمه، پیِ بدنی پاره پاره بود
اصغر شبیه اکبر با نیزه قد کشید
بالاتر از همیشه سر شیرخواره بود
#محمد_عابدی
قم المقدسه
تقدیم به علمدار کربلا ✋
مشک و رشک
.......................
جسم صد چاک تو زیرِ سُمِّ مرکب بود
من به قربان تنی که نامرتب بود
اصغر از گهواره، خود را بر زمین انداخت
بی قرارت در میان خیمه، زینب بود
لحظه ای آمد بمیرد از غمت مولا
پیش چشم کودکان اما معذب بود
رفتنت آتش به جان خیمه ها انداخت
#باقر از داغ تو چندین روز در تب بود
مادرت آمد به بالینت دم آخر
مادری که جانش از جان تو بر لب بود
روضه ی مشک تو و رشک تو ای ساقی
لحظه های آخرِ «پرواز در شب» بود ۱
#محمد_عابدی
قم المقدسه
......................................................
۱. پرواز در شب فیلمی به کارگردانی و نویسندگی رسول ملاقلیپور محصول سال ۱۳۶۵ است.
داستان رزمندگان گردان کمیل که در محاصره قرار میگیرند و ارتباط آنان با قرارگاه مرکزی قطع میشود. سپس چهار نفر از رزمندگان گردان انتخاب میشوند تا برای درخواست کمک خود را به قرارگاه برسانند از آن میان سه تن کشته میشوند و یکی خود را به قرارگاه میرساند. فرمانده گردان (مهدی نریمان) که در فیلم، نقش آن را فرج الله سلحشور بازی می کند نیز برای تهیه آب آشامیدنی سربازان زخمی، محاصره دشمن را میشکند، اما عباس گونه شهید میشود. در نهایت قوای کمکی سر میرسد و پس از مقابله با دشمن، بقیه افراد گردان را نجات میدهد.
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
به کربلا و کربلاییان
سرِ خط
.............
«کربلا را تو مپندار که شهری ست فقط» ۱
کربلا را تو مپندار عطش در لب شطّ
کربلا را تو مپندار فقط روضه و اشک
کربلا را تو مپندار شکست و ذلّت
کربلا نقطه ی آغاز مسلمانی بود
بنویسید سرِ نیزه نشین را سر خط!
کربلا نقطه ی پایان دورویی ها بود
کربلا نورِ خدا بود میان ظلمت
این حسین است که اسلام به او تکیه زده
پرچم اوست که بالاست هنوز از غیرت
او همان احمدِ مختار، همان قرآن بود
که سر نیزه نمی گفت مگر از رحمت
او علی بود و به دنبال عدالت می رفت
کربلا: اشکِ غدیر است! امان از غفلت؟!
او حسن بود و پی صلح برادر آمد
بارها داد به صد شکل به دشمن مهلت
بر سر دست گرفت آیه ی والفجرش را
تا نگویند نیاورد برامان آیت!
اکبرش را که امامِ پس از او بود شکست
وحدتی بود در آنجا که نگو... از کثرت
مرگ، شیرین تر از این! «هم بخوری» با نیزه
کِش بیایی چو عسل در بغل مولایت!؟
سپرِ جان عمو شد پسر شیر حسن
او گرفت از همه ی مدعیانش سبقت
ساقی اش درس وفا داد به عالَم آن روز
آب را دید و گذشت از لب دریا راحت
تا بگیرد سر خود را بشریّت بالا
از سر اسب، زمین خورد چنان... با صورت
دل سجاد هزار آینه شد در خیمه
سجده اش نور شد و نور، سرآغازِ لغت
#باقر افتاد به خاک و سفری داشت به عرش
تا به روی همه در وا بکند از حکمت
آتش افتاد به دامان سه ساله، اما
خورد سیلی و نشد ثانیه ای بی عفت
زینب آمد که بگوید همهْ زیبایی بود
کربلا، قصه ی عشق است! ندارد غایت
کربلا قطعه ای از باغِ بهشتِ ابدی ست
که به اندازه ی قلبِ همه دارد وسعت
از علی دور شدیم و به خدا مشکوکیم
از بصیرت تُهی و پُر شده ایم از شهوت
کشته شد خون خدا تا که نمیرد ایمان
جنگ ما بود ولی بر سر پست و قدرت!؟
درد اصحاب، فقط دین خدا بود و خدا
ما عطش داشته ایم آه... به مسئولیّت
می توان بود حسینی و شهادت طلبید
می توان بود یزیدی و شد از ننگ، سقط
می توان بود حبیب، عزم امان نامه نکرد
می توان بود عُمَر، با همه گفت از بیعت
من حسینی نسبم از هیجان لبریزم
خانه ی اول من بوده و باشد هیئت
تا به لب داشته باشم بِحسینٍ بِحسینْ
سر قبرم بگذارید به کامم، تربت
این حسین است که خونش به رگ ما جاری ست
این حسین است که سر داد ولی با عزت
نشد ای دل، سر خود را ببُریم! وای به ما
هر چه گفتیم از اندیشه ی او... بود غلط
«کربلا منتظر ماست بیا تا برویم» ۲
غافل از قافله ایم! آه و دریغ از حسرت!
حُر که بود و چه شد آزادترین شد به جهان!؟
هیچ...! تنها به خودش داد فقط یک فرصت
وقت، تنگ است! کمی مانده که زینب برسد
آه... این بار بیا جان بگذاریم وسط
#محمد_عابدی
قم المقدسه
...................................................
۱. از نوشته های معروف شهید مرتضی آوینی
۲. از نوحه های معروف حاج صادق آهنگران در هشت سال دفاع مقدس