eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
411 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
123 ویدیو
24 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🙏 به (عج) صبح .................. مخمورتر از سراب می آید صبح سرمست تر از شراب می آید صبح تحت الحنکش شب است و چشمش شبِْ تر بردارد اگر نقاب، می آید صبح از شب اگر آرام بپرسیم: چه وقت!؟ در پاسخمان، جواب می آید: صبح نگذار که پرده ها حجابت باشند هر روز به تختخواب می آید صبح دیوار دلت اگر که خالی باشد از پنجره ات به قاب می آید صبح قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✋🏻🌷 به پیشگاه (ع) و 🙏🏻🌹 نثار (س)، (ع) و (عج) ............... از کعبه‌ی تمثال، غدیری متولد شد از کعبه‌ی خوشحال، غدیری متولد شد پر بود دهان مکه از و آن روز از کعبه‌ی اَِشکال، غدیری متولد شد ورق خورد و ، رو به دنیا کرد از کعبه‌ی اقبال، غدیری متولد شد آنجا که به ، مست شد دل از کعبه‌ی سیّال، غدیری متولد شد لرزید از از کعبه‌ی زلزال، غدیری متولد شد ، با خدای خود که خلوت کرد از کعبه‌ی گودال، غدیری متولد شد اگرچه روی به حرف آمد از کعبه‌ی پامال، غدیری متولد شد هروقت به رو زدم، می گفت از کعبه‌ی هر فال، غدیری متولد شد شیخ از و دلیل می آورد از کعبه‌ی دلّال، غدیری متولد شد تا دید کف دست زمین را، به خودش آمد از کعبه‌ی رمّال، غدیری متولد شد ده قرن پس از ، میان کوچه و بازار از کعبه‌ی نقّال، غدیری متولد شد در استودیو، «» خواند پس از چندی از کعبه‌ی جنجال، غدیری متولد شد یک روز به تلویزیون و ماهواره‌مان آمد از کعبه‌ی دجّال، غدیری متولد شد آن روز که زد تکیه به ، ذوالفقاری سبز از کعبه‌ی آمال، غدیری متولد شد ای کاش که روزنامه‌ها درشت بنویسند: از کعبه‌ی امسال، غدیری متولد شد قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎇🎉🌺 به مناسبت میلاد (س) ............. در دل گهواره بود اما جهانی را تکان می داد با همان دستان کوچک، به خلایق آب و نان می داد مادر بابای خود بود و به پیغمبر توان می داد دختری که سوره ای دارد به نام خود، کم و محکم دختری که شأن او بالاتر است از هاجر و مریم آسمان وا شد ملائک آمدند از راه با تسبیح حال آن روز خدیجه، خارج است از هر رقم توضیح خنده ی زهرا خودش صد فتح مکه ست و... در این تشبیه می توان دید عاشقانش را که سوی کعبه می آیند کافرانی که مسلمان می شوند از هُرم یک لبخند او فراتر بود از هر چیز در تقویم اسلامی او که پایان داد بر دخترکشی، بر هر چه بدنامی روز میلادش همانا هست روز مرگ ناکامی دشمنش ابتر شد و نسل امامت نسل او باشد او که خیر این جهان و آن جهان، در وصل او باشد او که عمری دختری کرده برای مصطفی آنطور او که عمری همسری کرده برای مرتضی آنطور او که عمری مادری کرده برای مجتبی آنطور عمر گفتم، عمر او را تو مپنداری که قرنی بود او فقط هجده بهار از زندگی را دید و... پر زد زود! هرچه خوبی کرد او را بیشتر آزار می دادند ناسزا بر کودکانش در میان کوچه و بازار می دادند آشنایان، پاسخش را با در و دیوار می دادند یاسمن، اشکش گلاب است از همین رو آتش آوردند باغبان، غرقِ عرق شد با هیاهو آتش آوردند قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸🔹تقدیم به مادر هستی حضرت زهرا سلام الله علیها 🔹🔸 خیره شو بر رُخ خورشید که تابید خبر شب طولانی این شهر رسیده‌ست به سر آسمانی که هزار ابر به دامان دارد به شکوفاییِ این بادیه بسته‌ست کمر مستی و فخرفروشیِ زمین بی‌جا نیست که جهان رزق از این دست، نبیند دیگر شد کران تا به کران سبز به لطف قدمش مِهر گُل کرد به صحرای شب‌آلود بشر شد مُقدّر که به عالم برسد خیر کثیر بر لبت زمزمه کن سوره‌ی قدر و کوثر چشمه‌ی آینه، جاری شده از باغ بهشت نوبهاری همه سرسبز و رَیاحین‌پرور دختری آمده هر آینه منسوب به او ذرّه‌ی پرتوِ نورش شده خورشید و قمر آری آری برسانید به گوش همگان دختری آمده از عالم و آدم بهتر دختری _اُمّ اَبیها_ که قرار است زیاد بی‌هوا بوسه‌ به دستش بزند پیغمبر سِرِّ اصحاب کسا، معجزه‌ی أعطینا علّت برکتِ تسبیح و مناجات سحر پلّه پلّه به خدا با نخ تسبیحاتش نردبان ساختم و رفت دعا بالاتر لَم یَکُن کُفوَ لَها غَیرُ عَلی، شد معنا نیست هم مرتبه‌اش هیچ‌کسی جز حیدر ماهتابی که جهان روشن از او بود، دریغ! چشم بد، سنگ به آیینه‌ی او زد آخر آه! از آن روز که شد خواب پیمبر تعبیر رفت بوزینه‌ی بی اصل و‌ نسب بر منبر پشت در جمع شدند از سرِ قرآن‌سوزی در شب قدر ورق‌پاره گرفتند به سر باز دلواپس این امّت نسیان‌کار است اوست امّید محبّان علی در محشر نانِ این سفره پذیرای توانگرها نیست فضّه! از کوخ‌نشینان و یتیمان چه خبر؟... ✨گروه هیئت الشعرا ✨ 🌷سروده‌ی جمعی از شاعران قم🌷 https://eitaa.com/heiatoshoara 🔸در نشر معارف اهل بیت سهیم باشیم🔸