#چهارشنبه_سوری
#ابوالفضل_عباسی_بانی- 27 اسفند 98
برخی از ما ناآگاهانه چنان در زمین دشمنان این #کهن_دیار_آریایی بازی کرده و می کنیم که برخی از رسانه های تریبون دار از محل بودجه بیت المال تیتر میزند:
"پس از گذشت سال های طولانی، «چهارشنبه سوری» یکی از #اندک جشنهای فراموش نشده ما در طول تاریخ است"
و این تیتر بخوبی گویای این حقیقت تلخ است که از فراموش شدن جشنهای ایران عزیز قند در دلشان آب شده و بی صبرانه منتظر پایان این چند جشن باقیمانده هستند و چه تلخ #ترقه_بازانِ وحشت ِآفرین! بازیگر این برنامه ی نانوشته اند.
پست قبلی ام ظهر امروز و با هدف انذار از برگزاری پرخطر و عدم بازی در زمین دشمنان فرهنگ و آیین ایرانی بود و اکنون که این خطر رفع شده ضمن شادباش و آرزوی سالی شادمان، این👆 تحلیل زیبای دکتر الهی قمشه ای را تقدیم میکنم .
مگویید که آتش پرستان بُدند
پرستنده ی پاک یزدان بُدند
با این امید که چونان #آتش پاک، روشنایی بخش و بالا رونده باشیم.
https://t.me/abolfazlabbasibani
#جامعه_پزشکی_خستس
#ابوالفضل_عباسی_بانی- #چهارشنبه_سوری 98
هم میهنان ارجمند با آرزوی سالی سرشار از شادی و نشاط و بعنوان یک ایرانی و یک #شهروند_مسئول از محضرتون تقاضای عاجزانه دارم این روزها با درک شرایط #جامعه_پزشکی ، با آتش افروزیِ پرخطر، شرایط سخت این عزیزان که سه هفته اس خانواده و فرزندان خویش را ندیدن و کمبود امکانات و تجهیزات پزشکی هم مزید بر علت شده را سخت تر نکنیم!
اکنون که برخی از مردم پویش #درخانه_بمانیم را جدی نگرفتن و موجبات گسترش کرونا شده و #هرنیم_ساعت در استان مرکزی یک نفر #کروناویروس را در آغوش میگیرد ، لااقل با بی توجهی و خطرات آتش افروزی ظلم مضاعفی در حق #جامعه_پزشکی نکنیم.
#تولیدناخالص_داخلی بلای جان #اراک_بزرگ
#ابوالفضل_عباسی_بانی- 28 اسفند 1398
وجود زیر ساخت های کافی و سرمایه گذاری های گذشته موجب افزایش سهم استان مرکزی از Gross domestic product (GDP) شده و اگرچه #تولید_ناخالص_داخلی یکی از معیارهای اندازهگیری اقتصاد است و هرچه این سهم نسبی بیشتر باشد ، استان مورد نظر نیاز به اعتبارات عمرانی کمتری خواهد داشت و استان ما بواسطه وجود زیرساختهای بزرگ صنعتی مشمول این (GDP) ی بالاست بدون توجه باینکه زیرساخت های تولید لزوما با زیرساخت های موردنیاز برای یک #زیست_مطلوب انطباق ندارد و متاسفانه تمام عقب ماندگی های استان نیز از این حوزه تاثیر پذیرفته و با داشتن 3000 واحد صنعتی ، در حوزه های دیگر بویژه صنعت پاکِ #گردشگری ،#بهداشت_ودرمان_تخصصی ، #آموزش_عالی ، #موسسات_پژوهشی ، #زیرساختهای_فرهنگی_واجتماعی، #اوقات_فراغت و...) در فقر مطلق بسر می برد و این صنایع رو بموت امروز که هیچ ولی در دوره بالندگی شان هم هیچ نقشی در زیست مطلوب جامعه نداشته(بجز افزایش ضریب نسبی اشتغال) و بقول معروف :
"درونم خود سوز و برونم دیگر سوز"
و اما اگر از نقد واردِ ساخت تقاطع های غیر همسطح درون شهری این میراث نحس شورای پیشین و نبود عزم جدی در عدم دوباره کاریهای ناشی از مدیریت نامتمرکز در کندمان های کوچه و خیابان و هزینه های سرسام آور آسفالت و طرحهای بودجه خوار جداول کتابی که معمولا سالانه بیش از یکی دوبار دچار اجرا و باز اجرا میشود و یکی دومورد دیگر که بگذریم،مدیریت شهری عملا قادر به اجرای طرحهای بزرگ شهری و گردشگری که بودجه ی ملی می طلبد نیست.
و بخش تلخ داستان بودجه شهرداری اینکه احتمال جذب همین بودجه 600 تومن هم اندکی بعید بنظر می رسد .
و در اینجا نقش سازمانهای دیگر بویژه میراث فرهنگی ، راه و شهرسازی،حوزه عمرانی استانداری،اوقاف ،ورزش و جوانان و چند سازمان دیگر بهیچ وجه مورد مطالبه مردم نیست و اگر #مدیریت_شهری سیبل مردمی شده بواسطه ارتباط دوسویه مردم و شورا و شهرداری است که البته نقطه قوت محسوب می شود ! ولی کیست که حتی نام مسئول سازمانهای پیش گفته را بداند و بداند چه وظیفه ای بر عهده دارند و یا چه عملکردی طی مثلا دوسه ساله اخیر داشته اند؟!
و عدم چانه زنی و مطالبه گری بودجه ای ملی توسط نمایندگان،سازمان برنامه ریزی و...هم دلیل دیگریست که رتبه 15 استان در اواخر دهه 70 و اوایل 80 به رتبه 27-28 در امروز تنزل یابد و اگر مطالبه گری نکنیم بزودی در همه زمینه ها رتبه 31 خواهیم بود و آنروز دیر نیست .
https://t.me/abolfazlabbasibani
درو و مهر و ارادت
اهالی ارجمند #قره_کهریز_اراک و بویژه فعالان فکر و فرهنگ و همولایتی های تحصیلکرده و ادمین های محترم ، همانطور که ملاحظه می فرمایید منطقه ی #قره_کهریز_اراک از ظرفیتهای بالنده ی بسیاری برخوردار است که اهالی از آن کاملا بی خبر هستن و #آگاهی_بخشی رسالت مهمی است بر دوش ما و در همین چند روز ابتدای ایجاد گروه متوجه شدیم افراد موفقی از روستاهای زیبای این سرزمینِ بکر و زیبا برخاسته و بسیاری دیگر هنوز شناسایی و معرفی نشده اند. لذا تقاضا می کنم در عزمی جدی نسبت به اطلاع رسانی لینک گروه و مهمتر از آن دعوت بستگان،دوستان و مخاطبان اهل #قره_کهریز_اراک اقدام گردد تا با انسجام و حس تعلق خوبی که در هم میهنان ارجمند ایجاد میشود بتوانیم قدمهایی هرچند کوچک در رفع توسعه نیافتگی منطقه و تقویت روحیه #مطالبه_گری از مسئولین برداریم.
نکته بسیار با اهمیتی که در همین مدت کوتاه ایجاد گروه مشخص شده، ویژگی تاریخی/باستانی #قره_کهریز_اراک است که تاکنون کسی از آن مطلع نبوده و از آن جمله اند آثار ثبت ملی زیر:
الف. #تپه_نورعین دوره اشکانی بشماره 25074 - سال 1378.
ب. #تپه_بان_قلعه_سی دوره ساسانی بشماره 26115 - سال 1378.
ج. #پل_هفت_چشمه_ضامنجان دوره پهلوی اول 31411-سال 1394.
د. #گورستان ساکی علیا دوره قاجار بشماره19021 -سال 1385.
و مورد جالبی ک دیروز متوجه شدم وجود روستای سوخته(نزدیک سیرکند) و درخت قدیمی آن است که بعنوان مولفه های ارزشمند منطقه باید مورد مطالعه قرار گیرد.
لذا انتظار می رود افراد مطلعی چون ما در این زمینه #مسئولیت_اجتماعی و #رسالت_شهروندی خویش را بدرستی و شور و شعف و درایت و میهن دوستی بانجام برسانیم و افراد موفق و مکان های ارزشمند تاریخی را نیز معرفی و به لیست #نامداران_قره_کهریز_اراک و #میراث_فرهنگی #قره_کهریز_اراک بیفزاییم انشا...
#ابوالفضل_عباسی_بانی
اسفند 98
#مریم_مقدسی - 6فروردین 99
امروز سروسامونی به کتابخونم دادم و با کمال ناباوری دفترچه #زندگینامه ام مربوط به تولد تا 14 خرداد 68 (18سالگیم) و دفترچه #سفرنامه ام مربوط به شهریور73 و تیر 74 رو که پیش از این بارها و بارها دنبالشان گشته و نیافته بودم را یافتم و خوشحالی ام وصف ناپذیره چراکه اطلاعات نابی با دست خط خودم دراونها هست بویژه اینکه نام معلمان ابتدایی و راهنمایی رو نوشتم و اتفاقات چهارشنبه سوری سال سوم ابتدایی ام رو که مربوط به سال 58 یا 59 میباشد و جالب قضیه اینکه نوشتم خانم مریم (اون زمان نام کوچک معلما رو صدا میکردیم) در تپه ی بان از هممون عکس انداخته که باید بگردم این معلم عزیز رو پیداکنم و زنگ زدم از مادرم نام فامیلی ایشون رو پرسیدم که فرمودن #مریم_مقدسی بوده و سال 76 ایشون رو در کوی فاطمیه دیده اند لذا اگرکسی معلمی باین نام میشناسد لطفا مرا مطلع کند.
نام معلمین ابتدایی ام:
خانمها مهین- فروغ- مریم- منظربانو- عذرا.
https://t.me/abolfazlabbasibani
🍀#دستان آلوده ما
ابوالفضل_عباسی_بانی-۱۰فروردین ۹۹
در بیشتر نوشته هایم با موضوع #مدیریت_شهری ترکیب #انسان_محور و بعدها #زیست_محور بسیار بچشم میخورد و درمواقعی اختیار قلم حتی از کف میرفت و..
و هدف اصلی از محوریت انسان و زیست در نوشته هایم موضوع زندگی طبیعی و حفظ محیط زیست بود که مصادیق آنرا نیز بیان نموده ام که نیازی به تکرار نیست.
واما اصلی ترین توصیه#کروناویروس شستن دستهاست میدانید چرا؟
چون ما بادستهایمان:
۱.محیط زیست را آلوده کردیم.
۲.جنگل هارا نابود کردیم و ویلا ساختیم.
۳.دریاها و اقیانوس هاراآلوده کردیم.
۴.شهرها را با طرحهای مسخره مان غیرقابل زندگی کردیم.
۵.خانه ها و بناهای زیبای زندگی را نابود و بجایش پارکینگ طبقاتی ساختیم تا بجای انسان و پرندگان، شهر جولانگاه خودروها شود.
۶.ما #طرح_جامع_ترافیک و #طرح_جامع_کاهش_آلودگی هوا را به هیچ انگاشتیم.
۷.ما کوهها، این پایه های استوار زمین را شکافتیم و ویلا ساختیم.
۸.درهمین اراک #بازار_تاریخی این سرمایه ارزشمند را تخریب کردیم و خیابان ساختیم و بازهم دل سختمان آرام نگرفت ودوباره خراب کردیم و پل زمخت و نامأنوسی برتن رنجورش فرو بردیم تا شب و روز زخمش تازه شود.
۹.ما #میراث_فرهنگی مان را داعش وار اگر تخریب نکردیم!شرایط تخفیف و تخریبش را فراهم کردیم و کسی بر این درد نمرد و حتی نگریست!
۱۰.مابرآلوده کردن زمین از یکدیگر سبقت حماقت گرفتیم!
...و صدها مصداق دیگر از تخریب زمین و محیط زیست که طی سالهای پیش در قالب واژگانی گویا در نوشته هایم فریاد زده ام .
واینهاهمه از اقلیتی کمتر از ۱۵٪ مردم جامعه سرزده و هرازگاهی خود ماهم با ایشان اگر همراهی نکرده ایم با سکوتی مرگبار و مخربتر کنارشان بوده ایم! و همگان فریاد تاریخ و تمدنمان گوش فلک را کر کرده ولی با همه ادعای مدنیت مان سکوت کردیم و بی خیال از کنار این بی مبالاتیها گذشتیم و دم برنیاوردیم!
#طرح_جامع_کاهش_آلودگی_هوا
۱۴ فروردین ماه ۱۳۹۹
مدیران عالی استان مرکزی
آقایان #استاندار ، #فرماندار ، #شهردار #شورای_شهر #شورای_عالی_ترافیک ، #دادستان و سایر مراکز محترم #اثرگذار:
#تهدید برآمده از #کروناویروس را به #فرصت #هوای_پاک تبدیل و ضمن حمایت از پویش برآمده از جامعه مدنی اراک (کوروش بختیاری) یعنی #سه_شنبه_های_بدون_خودرو ، طرح جامع ترافیک راهم اجرایی و ورود خودرو به خیابانهای مرکزی شهر را محدود به وسایل نقلیه عمومی نموده و یک بار دیگر #فرهنگ_ومدنیت #اراک را به نمایش بگذارید!
بخدا به پیر به پیغمبر عوارض آلودگی هوا ، صدا و منظر از ناحیه خودرو کم از #کروناویروس نیست!
https://t.me/abolfazlabbasibani
۲۸۰.سایهسار #سپاس
بارها گفتهام و باردگر میگویم که تنها درمان این درد ناسورِ #بدحاکمیتی، #مطالبهگری و #پرسشگری بخش دانای جامعه است و رسالتی که بر دوش این قشر از اجتماع است بس مهمتر و سنگینتر از وظایفی است که قانون بر مدیران حاکمیتی فرض کرده چرا که دغدغه مردمی برایشان اگرهم باشد آخرین اولویت است!
دوستان بسیار خوب من در صندوق آینده ساز بخوبی این نقش #مطالبه_گریِ اثربخش را ایفا نمودند و پیش از آنکه مخاطرات غیرقابل جبرانی بر بدنه این قشر موثر دیروز و موثر و مجرب امروز که باید قدر بیند و برصدر نشیند وارد آید، به حداقل حقوقی قانونی خویش دست یافت و این میسور نبود مگر با عزمی جدی که در همراهان ارجمندم در کانون شاغلین اراک آقایان #دانش و #امیری و خانم کاووسی (ماشین سازی اراک) #نادریان #مرادی_فر #شجاعی(آذرآب) جناب #شایگان ، #صفری و سرکارخانم شیخی(واگن پارس)#شیخی #غفاری #فراهانی ، #امیدیانی و خودم! درکمباین سازی #طالبیان ( هپکو) و صدالبته همراهی و پیگیری مجدانه آقایان مهندس #توسطی، #رفعت ، #دقیانوس، ناصرخان #رفیعی ،مستوفی، #فیروزفر، #تقوی و دوست بسیار عزیز و پیگیرمان در دفتر بازنشستگان اراک جناب آقای #داود_میرزایی و سایر دوستان و عزیزان خردمند و آگاهمان در تهران و تبریز و گلپایگان و... که مجدانه و با صبری مثال زدنی در این سال.ها کاری کردند کارستان و بعنوان عضو کوچکی از این صندوقٍ از شمار دوچشم اندک و وز شمار خرد هزاران بیش، دست یکان یکانشان را با افتخار میبوسم چرا که این دستان بوسیدنی پس از عمری تلاش و کوشش دور نبود که در نتیجه ظلمی ۴۰ ساله وبال گردنی شود که در پیشگاه خانواده، در حال خمیدن بود و اگر نبود این مطالبه گری و خردمندیٍ آگاهیبخشٍ این دوستانٍ میدان دار که بیرق #شفافیت_خواهی و #پرسشگری را برافراشتند و بیهیچ هوچیگری و حاشیه سازی، در بستری از مدنیت و اخلاق، حقوق ضایع شده ۴۰ ساله خویش را باز ستاندند و این هنوز ابتدای راه است و برماست تا با همان درایت و تدبیر راههای طی نشده پس از اساسنامه اعم از #آسیب_شناسی فرآیندهای #مالی_واداری، #حقوق_ضایع شده ،اموال به #یغمارفته، آرایش مجدد شغلی(Jobrotaion) در شرکتها و موسسات تحت پوشش صندوق با هدف کوتاه کردن دست افرادی که بی مهابا و چونان گذشته اموال ۱۶هزاربیمه شده را ملک طلق خود پنداشته و برمدار اسلاف خویش از هیچگونه یغما و دست درازی پرهیزی ندارند که خود داستانی است پرآب چشم و مجالی دیگر میطلبد.
در پایان از دوستانی که نامشان فراموش شده جدا عذرخواهی میکنم.
۱۹ فروردین ۱۳۹۹
در خصوص ترکیب هیئت امنا اخیرا مطالبی از سوی برخی دوستان ارجمندی که بارها گرد یک میز نشسته و برای هدفی مشترک که همانا نجات صندوق بوده از صبح تا شب زحمت کشیدیم و همگی در کنار هم همه روزهای سخت و تلخ را پشت سرنهادیم و خوشبختانه به پاس همین زحمات و انسجام موجبات تصویب اساسنامه را فراهم آورده و امروز به ۹۰٪ اهداف خویش با اتکای به همین انسجام و همدلی دست یافته ایم که باید خدای راسپاسگزار باشیم و برای تکمیل این راه طولانی و دستیابی به همه آنچه که بدنبال آن بوده ایم همچنان همدل و همراه و با انسجام و رفاقت پیگیر امور باشیم و در این راه اگر اختلاف نظری هست نه از مسیر ناخوش آیند افترا و شبه شبنامه و نیش و کنایه و اشاره و اتهام بلکه از مسیر گفتگو و دیپلماسی پیگیر رفع سوء برداشتها و سوء تفاهمات احتمالی باشیم ، چه شده که دو همکار بفاصله یک خیابان بجای گفتمان از واژه ی تلخ و دردآورِ «فردی بنام...» استفاده میکند؟!
مگر ما نبودیم که تا دیروز برای کوچکترین همفکری بلافاصله در کمباین سازی یا ماشین سازی و یا آذرآب و اتاق بازرگانی گردهم می آمدیم و با خردجمعی برانجام یا عدم انجام امری تصمیم می گرفتیم؟!
اگر برای معرفی و انتخاب عضو هیئت امنا ساز و کار قانونی وجود دارد که لازم است همان مسیر قانونی طی شود و اگرهم فردی بدلایل مستند شایستگی حضور در این هیئت را ندارد این هم مسیر قانونی دارد و هیچ نیازی به توهین و افترا و فشار و تهدید و تطمیع نیست و خوشبختانه امروز به برکت شبکه های اجتماعی هیچ راه خلافی پوشیده نمی ماند و لذا بعنوان یک عضو کوچک تقاضا میکنم اختلافات احتمالی را نه در انظار بلکه در نشستهای خصوصی و صمیمانه مطرح و حل کنیم و در پایان بدون قضاوت عرض میکنم فردی معرفی شود که ضمن توانمندی و اشراف، احتمال انتخاب هم داشته و مهمتر از این دو ویژگی مطالبه گر بوده و در این راه وقت و انرژی خویش را در طبق اخلاص بگذارد و این مهم در شرایط فعلی از همکاران خوب تهرانی برآمدنی است.
و در پایان یادآور میشوم اختلافات فعلی جز به سود مخالفین اساسنامه نبوده و بایستی هرچه سریعتر چونان گذشته اختلافات را کنار نهاده و با همدلی و انسجام این اندک راه باقیمانده را با سلامت طی کنیم.
ابوالفضل عباسی بانی-۲۴ اردیبهشت ۹۹
https://t.me/abolfazlabbasibani
#دین
توکل به خدا،خدمت به #خود و #خلق خدا،داشتن هدف عالی و دوری از سیاست و بویژه عدم تظاهر به دینداری لازمه رسیدن به کمال است و بس و دین موتور محرکه ی هر عمل نیکوست و ابراز آن در قالب عکس و فیلم ومتن و... (این روزها پروفایل!!) ریا محسوب میشه و حتی اگر واقعیت هم داشته باشه از ارزش دارنده آن کاسته و نتایج احتمالی اش را زایل میکند و #زرتشت بیهوده است مجادله بر سر اثبات دیانت یا بیدینی آدمها و خلاصه اینکه ،کسی که دروغ نمیگوید ،کسی که مهربان و با انصاف است ،کسی که از رنج دیگران اندوهگین و از شادمانی دیگران شاد است و بالاخره کسی که انسان را و پرنده را و گیاه را و زمین را، محترم میدارد «به مقصد رسیده است» از هر راهی که رفته باشد.
#اراک_بزرگ خاستگاه زبان معیار پارسی
۱۶ فروردین ۱۳۹۹
مذهب تشیع ، رسمیت دوباره آیین ایرانی و زبان پارسی از یادگاران آل بویه و مشخصا علی بویه ای ( عماد الدوله) است که در سال 308-307 خ حکومت عراق عجم(اراک بزرگ) را بدست آورد و بی راه نیست اگر بگوئیم این منطقه خاستگاه دوباره زبان پارسی است و نشانه های زبان اصیل پارسی امروزه همچنان در خطه فراهان بچشم می خورد و در این باره استاد عباس اقبال آشتیانی در سال 1325 خ در پاسخ به استاد ایرج افشارچنین می نویسد :
لهجه تهرانی تا پیش از پایتخت شدن تهران و حضور میرزاها و مستوفیان فراهانی و تفرشی و آشتیانی و گرکانی(که به تکلم به لفظ قلم و حرف زدن کتابی معروفند) در این شهر و گرفتن زمام امور اداری و دفتری و دیوانی در دست ، تقریبا مانند زبان امروزی دهاتیان دولاب و شمیران و سولقان بوده و... که از این نوشته ی استاد اقبال می توان نتیجه گرفت که به نظر ایشان گویش رسمی فارسی امروز تهران برگرفته از فارسی کتابی یا لفظ قلم میرزاها و مستوفیان فراهانی و آشتیانی است ... و برآیند استخدام این دسته از شعرا و دبیران بویژه منشیان و موستوفیان فراهانی در تهران ، رواج گویش تازه ای در دیوان و دربار بود که بعدا گویش معیار ایران شد.(خاقان صاحب قران و علمای زمان-احمد کاظمی موسوی-ص248)
امروز اما زبان اکثریت مردم #اراک_بزرگ ، همچنان پارسی و پس از آن ترکی، راجی ، کردی ، لری ، لکی ،آشتیانی ، تاتی و ارمنی در این منطقه رایج است ولی مردم اراک از یک لهجه شیرینی برخوردارند که این لهجه در شهر اراک و حومه بصورت کمرنگ تر و در روستاهای اطراف بصورت غلیظ تر مشاهده می شود و لهجه اراکی بسیار نزدیک به زبان لری است بطوری که لری برای سخنوران لهجه اراکی قابل فهم و صحبت می باشد.
اين لهجه با گويش هاي رايج بخش هاي جنوبي استان همدان و شمال شرق لرستان همچون ملاير، ازنا و بروجرد شباهت هايي دارد و پیش از این گویشهای متفاوتی در منطقه وجود داشته اما با مهاجرت گروههای مختلف و اسکان آنها در شهر ترکیب خاصی از لهجهها ی مختلف بوجود آمد که امروزه به نام لهجه اراکی شناخته میشود که از دو منظر آواشناسی و لغت_شناسی قابل بررسی است و البته باستناد سنگ نگاره های متعدد موجود در این سرزمین که #تیمره آن آوازه جهانی دارد و در سرزمین خویش غریب و کوههای کرهرود و تبرته و... نشانه افتخاری است که خاستگاه خط و سیرتطور خط که مقدمه زبان هست هم متعلق به این سرزمین است.
https://t.me/abolfazlabbasibani
#روستاشناسی_اراک-۱۶ فروردین ۱۳۹۹
تقریبا از سال ۱۳۹۴ است که بصورت جدی بر فعالیت های علمی پژوهشی با موضوع فرهنگی تاریخی اجتماعی #اراک_بزرگ (استان مرکزی) متمرکز و در این راه علاوه بر اقدامات متعدد فرهنگی اجتماعی، موفق به تأسیس #بنیاد_اراک_شناسی شده و همزمان چندین گروه و کانال تلگرامی را ایجاد و مدیریت کردیم که عبارتند از :
۱.گروه شهرستانی #اراک_شهروند
ویژه انتشار مطالب فرهنگی تاریخی اجتماعی مربوط به #اراک_بزرگ (استان مرکزی) است-آذر ۹۴
۲.کانال تلگرامی ملی #تمدن_ایرانی @irantamaddon ویژه گردآوری و انتشار مطالب فاخر ایرانی - تیرماه ۹۶
۳.صفحه اینستاگرام #ابوالفضل_عباسی_بانی -آذرماه ۹۶
۴.کانال تلگرامی استانی #اراک_تصویر @ARAKTASVIR ویژه گردآوری و انتشار عکس و تصاویر مربوط به #اراک_بزرگ (استان مرکزی)- دیماه ۹۷
۵.گروه تلگرامی استانی #اراک_بزرگ ویژه اهالی فکر و فرهنگ ، مفاخر، نویسندگان و پژوهشگران است که اعضای این گروه با بررسی رزومه یا معرفی دیگر اعضا دعوت می شوند - مهر ماه ۹۷
۶.کانال تلگرامی استانی #بنیاد_اراک_شناسی @Arakshenasi - تیرماه ۹۸
۷.صفحه اینستاگرامی #بنیاد_اراک_شناسی - تیرماه ۹۸
۸.کانال تلگرامی استانی #اراک_سند @ARAKSANAD ویژه گردآوری و انتشار اسناد تاریخی مربوط به #اراک_بزرگ (استان مرکزی)-بهمن ۹۸
۹.کانال تلگرامی استانی #اراک_نقشه @ARAKNAQSHEH ویژه گردآوری و انتشار نقشه های مربوط به #اراک_بزرگ (استان مرکزی)-بهمن ۹۸
۱۰.گروه تلگرامی محلی #قره_کهریز_اراک ویژه انتشار مطالب فرهنگی تاریخی اجتماعی مربوط به این بخش زیبا از شهرستان اراک است -اسفند ۹۸
در راستای همین فعالیتهای #اراک_شناسی متوجه شدیم که اطلاعات بسیار اندکی در مورد روستاهای ایران بویژه استان مرکزی موجود است و بجز تعداد انگشت شمار روستاهای تاریخی گردشگری مانند #انجدان ، #هزاوه و.... مابقی روستاها علی رغم ظرفیتهای بکر طبیعی و گردشگری حتی برای ساکنان خویش هم از جنبه های مختلف ناشناخته اند .
بهمین منظور برآن شدیم تا با هدف شناسایی و شناساندن این ظرفیتهای ارزشمند با ایجاد کانال تلگرامی #روستاشناسی_اراک @ROOSASHENASI تحقیقات میدانی و حافظه تاریخی شفاهی روستاهای #اراک_بزرگ را گردآوری و در نخستین قدم و در پی تاسیس گروه تلگرامی #قره_کهریز_اراک ، تاریخچه روستاهای این منطقه که توسط من و برخی دیگر از علاقه مندان و اهالی فکر و فرهنگ تهیه شده و نیز اشعار سروده شده توسط دوست بسیار عزیز نادیده ام جناب مهندس #مجید_صوفی_نیستانی را در کانال #روستاشناسی_اراک گردآوری و در راستای رسالت آگاهی بخشی فرهنگی بعنوان برگ سبزی تحفه درویش در دسترس مردم عزیز اراک این کهن دیار آریایی قرار دهیم انشا...
#جامعه_مدنی_اراک
۲۱ فروردین ۹۹
#نظامی #اقتصادی #نهادهایاجتماعی و #قدرتنرم چهار رکن قدرت جهانی است که دو رکن نظامی و اقتصادی در سیطره حاکمان و قدرت نرم هم کارکرد عمدتا سیاسی دارد و اما بحث من #نهادهای_اجتماعی است و کارکردی که در موازنه قدرت میتواند و باید ایفا کند .
استان مرکزی با داشتن نزدیک به ۵۰۰ سمن- فارغ از فعال یا غیرفعال که ویژگی همه سمنهاست- دارندهی سرانه هر ۲۸۰۰ نفر یک سمن است، حال آنکه میانگین سرانه کشور با ۲۰ هزار سمن کمتر از ۴۰۰۰ نفر نیست!
در همین راستا و بنا بر مشورتی که با برخی از فعالان اجتماعی و کنشگران موفق استان داشتم و براساس شاخصهای میزان #مشارکت_پذیریِ مدیران اجرایی، #مشارکت_مردمی، #خودنقادی، #اطلاع_رسانی، #شفافیت نسبی، وجود #کنشکران قوی، #تولیدمحتوا و صد البته #اثربخشی و... فضای حداقلی برای تثبیت ویژگی #بهشت_سمنها برای #اراک_بزرگ (استان مرکزی) فراهم شده بهویژه اینکه مشارکت کنشگران موفق در بخشهای مختلف اعم از محیط زیست، مدیریت شهری ،سلامتوبهداشت و بهویژه مجامع خیریه(!)، از مرزهای استان و در مورد پویش #سه_شنبه_های_بدون_خودرو مرزهای ملی را هم در نوردیده و موسسههای کیمیای سبز و سبزاندیشان در کسب عنوان قهرمان ملی تالاب، احسان آخانی بعنوان قهرمان ملی آب، کوروش محمدی در ابداع #سه_شنبه_های_بدون_خودرو،
شهروندیاران آرمانخواه در مباحث مدیریت شهری و ابتکار پرسشو پاسخ مسئولین و #بنیاداراکشناسی هم در پژوهشهای تاریخی/فرهنگی/اجتماعی و نیز نشستهای فرهنگی جریان پساز بوده و در ماجرای #کروناویروس هم این جامعه مدنی #اراک بودند که عاملی شدند برای همگرایی و انسجام مردمی از منظر اطلاعرسانی و دعوت شهروندان به رعایت پروتکلهای بهداشتی از یک سو و مشارکت مستقیم در امر تولید لباس و ماسک استاندارد توسط خیرین و برخی کنشگران شاخص و پویش پاکسازی حاشیه جادههای اراک در آستانهی(۳اردیبهشت) #روززمین_پاک و نیز باهدف کمک به کارگران ساختمانیِ بیکار شده از سوی دیگر، همه و همه نشان از پویایی و کنشگری جامعه مدنی استان ماست و این نیست مگر ویژگی فرزانه پروری #سرزمین_خورشید.
https://zil.ink/abolfazlabbasibani
#آگاهی، سرآغاز خردمندی است.
#نقدوارد
#ابوالفضل_عباسی_بانی
25 فروردین 1399
در مقاله ی #جامعه_مدنی_اراک ضمن مختصر توضیحی از جایگاه سمنها در اراک و سرانه هر 2800 نفر در مقابل متوسط 4000 نفر کشور گفته ام و وجود یک فضای حداقلی برای تبدیل استان به بهشت سمنها و در پایان هم بار نام بردن از کنشگران شاخص استان مرکزی ، دُرخشش این عزیزان را در موضوع #کروناویروس تحسین نمودم که یکی از همین کنشگران موفق و محترم این نوشته ام را مورد نقد قرارداده که:
خیر اصلا هم اینطور نیست و ...
لذا عرض می کنم برای نوشتن آن مقاله با 3 نفر از فعالان اجتماعی شاخص و یک مسئول دولتی همفکری کردم و به دلیل مخالفت تنها یک نفر از این 4 عزیز ، واژه #بهشت_سمنها را که پیش از این یکبار در مورد استان بکار برده بودم را باین جمله تنزل دادم که: یک فضای حداقلی برای تثبیت #بهشت_سمنها موجود است. یعنی اگر بنا بر دموکراسی بود باید بر نگاه پیشینِ خویش باستناد تایید یک مسئول دولتی و دو کنشگر موفق ملی در مقابل مخالفتِ تنها یک کنشگر! اصرار میکردم ، حال لزوما آنکه نظر اکثریت را خردمندی نمیدانم!!!
از دیگرسو اما با نظر این فعال اجتماعی عزیز که به شرایط حاکم بر استان در خصوص سمنها اشاره کرده موافقم لیکن خود اما براین باورم صرف مخالفت و نقادی کافی نیست و دوستانی که من رو از نزدیک می شناسند شاهد بوده اند که در نشستهای مختلف همین نقدها را به شیوه ای تندتر و برهنه تر بیان داشته و همزمان راهکار هم داده ام .
ولی دوست عزیز نقد رودرو و چهره به چهره، گویای واقعیتی است که کمتر باعث سوء تفاهم و بدفهمی میشود و در جغرافیای زمان و مکان و البته فی المجلس ارزیابی می شود ، ولی وقتی همان نقد به نوشتار تبدیل گردد ، در بستر شبکه های اجتماعی هزاران مخاطب خواهد یافت و مساله متفاوت می شود و اینجاست که رسالت جامعه مدنی و وظیفه خطیر #انسجام بخشی و کاهش آثار تلخ و دردآور #واگرایی الزامی می شود که متاسفانه سرزمین ما بویژه دهه ها و بلکه سده هاست دچار آن است و حتما تایید می فرمایید که کنشگران فرهنگی اجتماعی دنبال تیترسازی و تیتر شدن و خودنمایی نیستند که نقاط ضعف را عریان کنند و فریاد بزنند!! بویژه اینکه فضای لازم و کافی برای آسیب شناسی، تعامل و گفتگوی میان دیوان و ایوان موجود است و می توان بدون طرح برخی از مشکلات در جامعه با تعامل و گفتگو نسبت به حل آنها اقدام نمود.
چه ! آنچه این دوست عزیز در نقد فضای موجود استان گفته! من می توانم چندین برابر آنرا در قالب شاخص و مصداق عینی و عملی بیان کنم ولی در نوشته ای که با موضوع مبتلابه روز نیازمند همدلی و همراهی است و قرار است به بخش پر لیوان بپردازد! گفتن عیوب عقلانی است؟!
و در این بین مشکلاتی بیش از تعداد انگشتان دست با تعامل و گفتگو حتی در سطح ملی ، حل شده که اگر به سطح جامعه کشیده می شد قطعا هزینه زا، آسیب زا و حتما بی نتیجه بود که دو نمونه آن اصلاحات پارامتریک تامین اجتماعی و تصویب اساسنامه صندوق آینده ساز بود و دیروز هم نشستی با یکی از نمایندگان استان در اعتراض و ارائه راهکار در خصوص ظلم مضاعفی که در حق جامعه کارگری شده با افزایش اندک حداقل حقوق که انتظار می رود مورد تجدید نظر واقع گردد.
https://t.me/abolfazlabbasibani