🔶 #مسجدالاقصی کجاست.. دقت کنید #مسجدالقبله قبله اول مسلمانان است. ولی کل این محوطه شامل چندین مسجد و محل عبادت، مسجدالاقصی است و نام دیگرش: #بیت_المقدس #قبه_الصخره، نزدیکترین نقطه زمین به #آسمان است و زیر آن #صخره ای است که پیامبر از روی آن به #معراج رفتند.. رسانه باشید 🌺 🆔 @basiratafzayi

🔹 فواید روزه داری از معتبرترین سایتهای #علمی جهان 🚸 #روزه، روش پیشگیری و درمان #دیابت و بیماریهای #قلبی 👆 #سلامتی #اسلام #قرآن #حکمت #حکیم #پزشکی #علم #رمضان #ماه_رمضان 🆔 @basiratafzayi

🔷 وقتی رزمندگان با زبان #روزه و لب تشنه به وصال حضرت حق رسیدند... 🔺یادمان نرود این روزها و شب ها را که با امنیت و آزادی روزه داریم، مدیون چه کسانی هستیم... #شهدا #دفاع_مقدس 🆔 @basiratafzayi

🔴 #ماهواره نمی بینم.. چون نمیخواهم نادان فرض شوم.. چون نمیخواهم فقط از #ایران من #انرژی_منفی و خبربد و غرغر بشنوم و همه #خبرخوش ها و گل و بلبل مال آمریکا و اروپا باشه.. چون نمیخواهم #دروغ های ظاهرا راست بشنوم👆 🆔 @basiratafzayi

🔹‏حسن روحانی وزیر صمت را عزل کرد. پی نوشت: بنظرم این برکناری بیش از آنکه به‌خاطر افزایش تصنعی قیمت خودرو باشد که البته آن هم شکسته شد، از باب رای نیاوردن تشکیل وزارت بازرگانی بود! جالب‌تر آنکه این عزل در روزی اتفاق می‌افتد که رئیسی در دیدار با رحمانی، او را وزیر پرتلاش خوانده بود! "علی قلهکی" 🔴 بیداری ملت @bidariymelat @bidariymelat

ازجمله پیمان شکنی های معاویه پس از امضائ صلح نامه با امام حسن عادی سازی دشنام و توهین به امیرالمومنین علیه السلام در مراکز رسمی نظام بود تا بدانجا که این وقاحت را در نزد خود امام هم رخ دادند در جلسه ای که با حضور معاویه و بزرگان بنی امیه برگزار شد انها از معاویه تقاضا کردند تا امام حسن علیه السلام را، حاضر کند و در نزد او به حضرت توهین نمایند. مشروح این جلسه به قرار زیر است ابتدا عمرو عاص روبه معاویه کرد و گفت: «آیا کسی را نمی‌فرستی که حسن را احضار کند؟ او امر پدرش را احیا کرده و مردم به دنبال او راه افتاده اند و امر او را اطاعت می‌کنند. او را حاضر کن تا او و پدرش را کوچک کنیم . او و پدرش را سبّ کنیم و آنقدر این کار را ادامه دهیم تا تو را تصدیق کند. معاویه گفت: می‌ترسم شما را ضایع کند و ننگ و عارش برای شما تا دم مرگتان باقی بماند. عمرو عاص گفت: می‌ترسی که امر باطل او بر حقی که ما در آن هستیم غلبه کند؟! معاویه با شنیدن این کلام دستور داد که حضرت را حاضر کنند. حضرت قبل از حضور در مجلس کلمات فرج خواندند پا به مجلس معاویه گذاشتند. معاویه گفت: این جماعت تو را به اینجا آورده اند تا اقرار کنی که عثمان مظلومانه کشته شد و پدر تو او را کشت. حضرت فرمود: امر کن حرف‌هایشان را بزنند. پسر عثمان این چنین گفت : شما پدرم را کشتید در حالی که ما خونخواه ۱۹ نفری هستیم که در جنگ بدر توسط پسران عبدالمطلب کشته شدند. عمرو عاص گفت: ما تو را به اینجا آوردیم تا اقرار کنی که پدرتو (یعنی حضرت امیر المومنین علیه السلام)، هم ابوبکر را مسموم کرد و در قتل عمر شریک بود و عثمان را مظلومانه کشت. در اینجا

در حوادث پسا صلح با معاویه چگونه امام مجتبی(ع) از شخصیت امیرالمومنین(ع) واصول اساس مکتب رسول الله یک دفاع همه جانبه را رقم زدند؟: در زمانه ای که از اهداف اصلی حکومت معاویه، تخریب شخصیت امیر المومنین (ع) بود، یکی از اقدامات امام مجتبی(ع)، دفاع همه جانبه از شخصیت امیر المومنین (ع)بود. شرایطی که امام حسن (ع) در آن امامت را عهده دار شدند شرایط بسیار سختی بود. معاویه بر جامعه مسلمین مسلط شده بود و یکی از اهداف اصلی حکومتش تخریب شخصیت امیر المومنین (ع) بود. ابن ابی الحدید می‌گوید: پس از اینکه معاویه با امام حسن (ع) صلح کرد، دستور العملی برای تمام والیانش صادر کرد که اگر کسی فضیلتی از ابوتراب و اهل بیتش نقل کند از تحت ذمه من خارج است. این درحالی است که از ابتدا حضرت به مردم و تحمیل گران صلح گوشزد کرده بود که معاویه ب سر قرار و عهد خود نمیماند اما بخاطر فشار افکار عمومی که بوسیله مشتی خواص طرفدار حق اما دنیا طلب و بی بصیرت ،خواصی در راحت طلبی غرق شدند و با فرو رفتن در سبک زندگی طاغوت زمان ، یک تحمیل ناجوانردانه را بر امام خود روا داشتند.مردمی که گفتمان مقاومت را با گفتمان سازش عوض کرده بودند امروز باید دشنامهای پی در پی بر مقدسات را از تریبونهای رسمی حکومت میدیدند نتیجه امید به دشمن در این روزها دربرخی از اصحاب امام حسن، نتایج زجر آوری همچون توهین به اصول اساسی مکتب را در پی داشت . لذت زندگی اشرافی در عموم مردم و کاخ سازی به بهانه عزت اسلام کار معاویه را به انکار حقایق ذاتی مکتب و خط رسول الله صلی الله علیه و اله وسلم کشانده بود و این همه در سب امیرالمومنین خود را نشان میداد پس از

داداشی مدیر حوزه علمیه خواهران: ┊ ┊ ┊ ┊ ┊ ┊ ┊ 🌺 ┊ ┊ 🌺 ┊ 🌺 🌺 🔸✨آغاز ثبت نام مقطع کارشناسی در مدرسه علمیه حضرت زینب(س) آران و بیدگل 🕊🌺 تحصیل رایگان 🕊🌺مهدکودک رایگان 🕊🌺امکان اشتغال و تحصیل در مقاطع بالاتر 📞شماره تماس09908545056 🔸کسب اطلاعات بیشتر در؛ پیام رسان های⬅ ایتا، تلگرام @paziresh_aran ┄═❁🍃๑🌸๑🍃❁═┄

صوت حجه الاسلام،زاهری را در مورد شرایط سیاسی و مظلومیت امام حسن مجتبی علیه السلام بشنوید👇👇👇👇👇

ازجمله پیمان شکنی های معاویه پس از امضائ صلح نامه با امام حسن عادی سازی دشنام و توهین به امیرالمومنین علیه السلام در مراکز رسمی نظام بود تا بدانجا که این وقاحت را در نزد خود امام هم رخ دادند در جلسه ای که با حضور معاویه و بزرگان بنی امیه برگزار شد انها از معاویه تقاضا کردند تا امام حسن علیه السلام را، حاضر کند و در نزد او به حضرت توهین نمایند. مشروح این جلسه به قرار زیر است ابتدا عمرو عاص روبه معاویه کرد و گفت: «آیا کسی را نمی‌فرستی که حسن را احضار کند؟ او امر پدرش را احیا کرده و مردم به دنبال او راه افتاده اند و امر او را اطاعت می‌کنند. او را حاضر کن تا او و پدرش را کوچک کنیم . او و پدرش را سبّ کنیم و آنقدر این کار را ادامه دهیم تا تو را تصدیق کند. معاویه گفت: می‌ترسم شما را ضایع کند و ننگ و عارش برای شما تا دم مرگتان باقی بماند. عمرو عاص گفت: می‌ترسی که امر باطل او بر حقی که ما در آن هستیم غلبه کند؟! معاویه با شنیدن این کلام دستور داد که حضرت را حاضر کنند. حضرت قبل از حضور در مجلس کلمات فرج خواندند پا به مجلس معاویه گذاشتند. معاویه گفت: این جماعت تو را به اینجا آورده اند تا اقرار کنی که عثمان مظلومانه کشته شد و پدر تو او را کشت. حضرت فرمود: امر کن حرف‌هایشان را بزنند. پسر عثمان این چنین گفت : شما پدرم را کشتید در حالی که ما خونخواه ۱۹ نفری هستیم که در جنگ بدر توسط پسران عبدالمطلب کشته شدند. عمرو عاص گفت: ما تو را به اینجا آوردیم تا اقرار کنی که پدرتو (یعنی حضرت امیر المومنین علیه السلام)، هم ابوبکر را مسموم کرد و در قتل عمر شریک بود و عثمان را مظلومانه کشت. در اینجا

در حوادث پسا صلح با معاویه چگونه امام مجتبی(ع) از شخصیت امیرالمومنین(ع) واصول اساس مکتب رسول الله یک دفاع همه جانبه را رقم زدند؟: در زمانه ای که از اهداف اصلی حکومت معاویه، تخریب شخصیت امیر المومنین (ع) بود، یکی از اقدامات امام مجتبی(ع)، دفاع همه جانبه از شخصیت امیر المومنین (ع)بود. شرایطی که امام حسن (ع) در آن امامت را عهده دار شدند شرایط بسیار سختی بود. معاویه بر جامعه مسلمین مسلط شده بود و یکی از اهداف اصلی حکومتش تخریب شخصیت امیر المومنین (ع) بود. ابن ابی الحدید می‌گوید: پس از اینکه معاویه با امام حسن (ع) صلح کرد، دستور العملی برای تمام والیانش صادر کرد که اگر کسی فضیلتی از ابوتراب و اهل بیتش نقل کند از تحت ذمه من خارج است. این درحالی است که از ابتدا حضرت به مردم و تحمیل گران صلح گوشزد کرده بود که معاویه ب سر قرار و عهد خود نمیماند اما بخاطر فشار افکار عمومی که بوسیله مشتی خواص طرفدار حق اما دنیا طلب و بی بصیرت ،خواصی در راحت طلبی غرق شدند و با فرو رفتن در سبک زندگی طاغوت زمان ، یک تحمیل ناجوانردانه را بر امام خود روا داشتند.مردمی که گفتمان مقاومت را با گفتمان سازش عوض کرده بودند امروز باید دشنامهای پی در پی بر مقدسات را از تریبونهای رسمی حکومت میدیدند نتیجه امید به دشمن در این روزها دربرخی از اصحاب امام حسن، نتایج زجر آوری همچون توهین به اصول اساسی مکتب را در پی داشت . لذت زندگی اشرافی در عموم مردم و کاخ سازی به بهانه عزت اسلام کار معاویه را به انکار حقایق ذاتی مکتب و خط رسول الله صلی الله علیه و اله وسلم کشانده بود و این همه در سب امیرالمومنین خود را نشان میداد پس از

صفحه‌ی ۲۹۴ جزء #۱۵ #سوره‌_مبارکه_الکهف #تلاوت‌روزانه‌یک‌صفحه‌قرآن🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛

تلاوت تحقیق استاد منشاوی ص۲۹۴ #تلاوت‌روزانه‌یک‌صفحه‌قرآن🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛

📖صفحه ۲۹۴ 👤️استاد #شهریار_پرهیزگار #تحلیل_تلاوت : سوره کهف آیات ۵ تا ۱۵ مقام نهاوند #تلاوت‌روزانه‌یک‌صفحه‌قرآن🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛

📖صفحه ۲۹۴ 👤️استاد #محمد_صدیق_منشاوی #تحلیل_تلاوت : سوره کهف آیات ۵ تا ۱۵ مقام بیات #تلاوت‌روزانه‌یک‌صفحه‌قرآن🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛

#ترجمه‌ی_سور‌ه‌ی_مبارکه‌ی_کهف نه آنان بدين سخن علمى دارند و نه پدرانشان كه مقتداى آنانند بدان علمى داشتند. چه بزرگ سخنى است كه از دهانشان بيرون مى‌‏آيد! آنان جز دروغ نمى‌‏گويند. (5) بيم آن مى‏رود كه اگر مشركان به اين قرآن ايمان نياورند تو در پى روي‌گردانى آنان خود را از شدت اندوه به هلاكت بيفكنى. (6) ولى جاى اندوه نيست، ما آن‌چه را كه روى زمين است زينتى براى آن قرار داده‌ايم تا بدين‌‏وسيله مردم را بيازماييم كه كدام‏ يك از آنان كردارش نيكوتر است. (7) و هنگامى كه آزمون به پايان رسد، آن‌چه را كه بر روى زمين است از بين مى‌‏بريم و آن را به صورت خاكى بى‌‏گياه و جايى كه مورد رغبت نباشد در مى‌‏آوريم. (8) آيا پنداشته‌‏اى كه اصحاب كهف و رقيم از نشانه‌‏هاى بسيار شگفت‌‏انگيز [و كم‏‌نظير] ما بوده‏‌اند؟ ولى بدان آن‌چه بر آدميان مى‌‏گذرد نظير واقعه‌‏اى است كه بر اصحاب كهف گذشت. (9) ياد كن زمانى را كه آن جوانان در غار جاى گرفتند و گفتند: پروردگارا، از جانب خود رحمتى به ما ببخش و راه درست را به ما بنماى و در كارى كه در پيش گرفته‌‏ايم راه نجاتى براى ما فراهم كن. (10) پس چند سالى در آن غار به آرامى بر گوش‌‏هايشان نواختيم و آنان را به خواب فرو برديم. (11) سپس از خواب بيدارشان كرديم تا مشخص كنيم كدام يك از آن دو گروه مدت درنگشان را برشمرده‏‌اند. (12) ما داستان آن‌ها را به دور از هر باطلى بر تو حكايت مى‌‏كنيم. آن‌ها جوانانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آوردند و ما آنان را هدايت، افزوديم. (13) و دل‏‌هايشان را استوار كرديم آن‏‌گاه كه برخاستند و به سردمداران مشرك خود گفتند: پروردگار ما همان پروردگار آسمان‏‌ها و زمين است و ما هرگز به جاى او معبودى را نمى‌‏پرستيم، زيرا اگر چنين كنيم، قطعا سخنى گزاف و ناروا گفته‌‏ايم. (14) اين‌ها قوم ما هستند كه به جاى او معبودانى را برگزيده و به پرستش آن‌ها پرداخته‏‌اند. چرا بر شايستگى آن‌ها براى پرستش دليلى آشكار نمى‌‏آورند؟ اين پرستش بى‌‏دليل، افترا بر خداست، و كيست ستم‌كارتر از كسى كه بر خدا دروغ بسته است. (15) #تلاوت‌روزانه‌یک‌صفحه‌قرآن🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛

🌷نکته تفسیری صفحه ۲۹۴🌷 اصحاب کهف: بین سال های 49 تا 251 میلادی، در امپراتوری روم شرقی، در شهری به نام «افسوس»، پادشاهی به نام «دکیوس» (که به عربی «دقیانوس» گفته می شود)، فرمانروایی داشت. این پادشاه نه تنها به خدا ایمان نداشت، بلکه مدّعی خدایی بود و پیروان دین مسیح را به شدّت سرکوب می کرد. در یکی از سال ها، در مجلسی عمومی، به دقیانوس خبر دادند که لشکر ایران به روم حمله کرده و وارد مرزهای آن شده است. دقیانوس که ادّعای خدایی داشت از این خبر به شدّت ناراحت شد و از ناراحتی چنان بر خود لرزید که تاج از سرش به زمین افتاد. در این هنگام، یکی از شش وزیر دقیانوس که «تلمیخا» نام داشت به فکر فرو رفت و از خود پرسید: چگونه شخصی که ادّعای خدایی دارد، چنین می ترسد؛ در حالی که او دقیقاً مانند دیگر انسان هاست. این جرقه، آتشی به جان تلمیخا افکند و پس از در میان گذاشتن آن با پنج وزیر دیگر معلوم شد که آنان نیز مانند تلمیخا دچار تردید و اضطراب شده اند. بدین ‏ترتیب، آن شش نفر از اعتقاد شرک آلود خود دست برداشتند و پس از مدتی، راحت قصرنشینی را رها کرده، برای پاک ماندن از کفر و گمراهی، شهر خود را ترک گفتند. در میان راه، چوپانی با آنان ملاقات کرد و شیفته‏ ی اعتقادشان شد و با آنان همراه. سگ او نیز در پی آنان راهی شد؛ چنان که گویی برای محافظت از ایشان مأموریت دارد. این هفت نفر به راه خود ادامه دادند تا به کوهی رسیده، از آن بالا رفتند و در کنار غاری قرار گرفتند. بر در غار، چشمه و درختان میوه ای یافتند. از میوه های آن درختان خوردند و خود را از چشمه‏ ی آب، سیراب کردند. هنگامی که تاریکی شب فرا رسید، به غار پناه بردند، و سگشان در حالی که دست و پاهایش را گشوده بود، بر در غار دراز کشید. در این حال، خداوند خواب عمیقی را بر آنان مسلّط کرد. این آیات که به بخشی از داستان اصحاب کهف اشاره کرده اند حاوی نکات تربیتی و آموزنده ای هستند که به برخی اشاره می شود: الف ـ در آیات 10 و 13، به اصحاب کهف، «فتیه‏» جمع «فتی» (جوانمرد) گفته شده است. در روایتی می خوانیم که امام صادق از یکی از یاران خود پرسید: «فتی به چه کسی می گویند؟» او عرض کرد: «فتی را به جوان می گوییم.» امام فرمود: «آیا تو نمی دانی که اصحاب کهف همگی پیر بودند؛ امّا خدا به سبب ایمانشان به آنان فتیه‏ [جوانمردان] نام داده است. هر کس به خدا ایمان داشته باشد و تقوا پیشه کند، جوانمرد است.» ب ـ بر اساس آیات 13 و 14، خداوند در برابر ایمان اصحاب کهف، بر هدایتشان افزود (فزدناهم هدی) و دلهایشان را بر آن اعتقاد حق، محکم و استوار کرد(رَبَطنا عَلیّْ قُلوبِهِم). آری، بدون‏شک کسانی که به دعوت پروردگار جهان، پاسخ مثبت می دهند، از لطف او برخوردار می شوند و در دنیا و آخرت مورد حمایت او قرار می گیرند. ج ـ یکی از درس های مهم این آیات، پرهیز از تقلید کورکورانه است. اصحاب کهف، بی توجّه به آیین باطل نیاکانشان و تفکّر حاکم بر جامعه‏ ی زمانشان، در پی دلیل و منطق بودند و از قوم مشرک خود گله می کردند که چرا برای انکار خود، دلیل درستی نمی آورند (لَو لا یَأتونَ عَلَیهِم بِسُلطانٍ بَیِّن). #تلاوت‌روزانه‌یک‌صفحه‌قرآن🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛

💠 پوستر راهکارهای زندگی موفق در جز هجدهم قرآن #تلاوت‌روزانه‌یک‌صفحه‌قرآن🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛

🔺ترتیل جزء هجدهم قرآن کریم 👤 استاد شهریار پرهیزگار #تلاوت‌روزانه‌یک‌صفحه‌قرآن🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛

🔺تحدیر (تندخوانی) جزء هجدهم قرآن کریم 👤 استاد معتز آقایی #تلاوت‌روزانه‌یک‌صفحه‌قرآن🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛

--------------- ✿﷽✿ ------------- #حکمت10 #معاشرت_در_آینہ_نهج_البلاغہ این حڪمت اشارہ بہ دو اثر مهم در نحو معاشرت صحیح با مردم دارد، 1-اینڪہ مردم در فراقش اشڪ میریزند 2-اشتیاق مردم براے روے آوردن بہ او براے الگوگیرے از ڪلام امیرالمومنین ورسیدن بہ اینگونہ معاشرت نهج البلاغہ را بررسے ڪردیم و موضوع را از جهات مختلف استخراج ڪردیم. 🔸°❀°🔸°❀°🔸°❀°🔸°❀°🔸 ✅آداب معاشرت فردی متقین 6-باوقار و با ادب الف- اگر خاموش است سكوت او اندوهگینش نمی كند، و اگر بخندد آواز خنده او بلند نمی شود، ب- از سخن زشت دور، و گفتارش نرم، ج- در سختی ها آرام، و در ناگواریها بردبار 7-متواضع 🔺راه رفتن شان با تواضع وفروتنی است 8- دوری از بدی 🔺در كار ناروا دخالت نمی كند، 9-منطقی و با فضیلت 🔺پرهیزکاران! در دنیا دارای فضیلت های برترند منطق شان راست ودرست #نهج_البلاغه، 📒خطبه193 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 لازم بہ ذڪر است در تمام موارد تنها منبع مورد استفادہ، خود نهج البلاغہ باترجمہ مرحوم دشتے میباشد، با این رویڪرد ڪہ نهج البلاغہ بہ تنهایے تا حدزیادے میتواند مفسّر بخشهاے مختلف خود باشد. #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی #نهج_البلاغه_خوانی

#مهدویت_در_قرآن 🔴 "چه حس خوبی دارم" 🔵 «قُلْ کُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحابُ الصِّراطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهْتَدي؛ ...»*۱ 🌕 امام کاظم در مورد این آیه فرمود: «(الصِّراطِ السَّوِيِّ) همان قائم است و هدایت یافته کسی است که به پیروی از ایشان توفیق یابد...»*۲ 🔶 همه ما در انتظاریم. (ما در انتظار پیروزی و دشمن در انتظار شکست ما) پس بگذارید انتظار بکشند! اما به زودی می فهمند که چه کسی جزو اصحاب صراط مستقیم و هدایت یافته است! ♦️ چه حس خوبی دارد، انتظارِ پیروزی و رسیدن به خوبی را کشیدن. اگرچه باطل برای رسیدن به انتظاراتش تمام تلاشش را می کند. اما هیچ کس نمی تواند مقابل خدا قد علم کند. آنها انتظار می کشند و تلاش می کنند، اما انتظارشان منجر به شکست می شود؛ این تلاش و انتظار ماست که نتیجه اش پیروزی است. ۱. سوره طه، آیه ۱۳۵ ۲. البرهان، ج۳، ص۷۹۲