eitaa logo
ادبیات، مجید ابراهیمیان
120 دنبال‌کننده
34 عکس
12 ویدیو
17 فایل
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖 ارتباط با بنده: @abr_mim
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم سعی می‌کنم درس‌گفتارها را به ترتیب مکتوب کنم و اینجا بیاورم تا ان‌شاءالله در ادامه با همکاری دوستانی که مایل باشند، به صورت تصویری هم تولید بشود. آنچه در زیر آمده قسمتی از درس اول است:
چرا گلستان رفت قاتی باقالی‌ها؟ 📚 گلستان سعدی سال‌های سال کتاب درسی اخلاق کودکان و عموم مردم بوده و خودِ سعدی هم به عنوان مصلح دین و معلم اخلاق شهرۀ شهرها. شاید به این دلیل که به محض اراده برای نوشتن کتاب اخلاقی، می‌دیدند چیزهایی که سعدی گفته به چیزهایی که می‌خواهند بگویند نزدیک است؛ خیلی هم زیبا و دلنشین است؛ همان را می‌گذاشتند جلوی بچه‌ها تا بخوانند. ولی دیگر شکر خدا در روزگار ما کسی گلستان و بوستان را به عنوان کتاب درسی نمی‌خواند و فقط برخی اهل ادب و علاقه‌مندان سعدی و ادبیات فارسی آن را می‌خوانند. ❇️ درباره دلایل این کنار گذاشتن هم می‌توان به نقدهایی که دانسته و ندانسته در روزهای دعوای سنت و مدرنیته در ایران بالا گرفته بود اشاره کرد؛ حرف‌هایی که از امثال آخوندزاده و تقی‌زاده در ردِ همه‌جانبۀ فرهنگ ایرانی آغاز شد و با نظایر شاملو و شریعتی دربارۀ اثر ناروای سعدی بر خلق و خوی مردم ادامه پیدا کرد. از سوی دیگر، دم و دستگاه مکتب‌خانه برچیده شد و تبعاً کتاب و محتواهایش هم رفت قاتی باقالی‌ها. @adabmajid
وضعیت بکش‌بکشِ روزگار سعدی ⚔️ روزگار سعدی روزگاری بوده پر از آشوب. اگر سعدی در همان سال 656 قمری نوشتنِ گلستان را به اتمام رسانده باشد، درست در سالی این کار را کرده که مغول بغداد را فتح کرد و خلافت پانصدسالۀ عباسی را برانداخت؛ در بلبشوی مغولی که سه بار ایران و شرق و غربش را زیر سم اسبان خود خمیر کرد. مغول‌ها در قرن هفتم سه بار یورش‌های بزرگی به جغرافیای ایران کردند. اولش سال 616 وارد ایران شدند و 618 نیشابور را با خاک یکسان کردند، اما پشت قلعه‌های اسماعیلی در الموت قزوین گیر کردند. چنگیز که رفت، نوبت هولاکو بود که بیاید و تا بغداد پیش برود. بعدش هم تیمور لنگ حمله‌ای دیگر کرد که این آقای تیمور هم‌روزگار حافظ بوده. 👊 از طرف دیگر، ایران در گیر و دار جنگ‌های مذهبی و عقیدتی عجیب و غریبی بوده. کشمکش میان اشعری‌ها و معتزله. غلبه اهل تسنن و گریز و مقاومت شیعیان در حد فاصل دیلم تا ری و قم و ساوه. از آن طرف هم ترکان شرق دهان همدیگر را به اضافۀ ایرانیان صاف کرده بودند. حتی می‌گویند یکی از دلایلی که پدر مولوی بلخ در افغانستان را به سوی غرب و مکه ترک می‌کند همین کشاکش‌های مذهبی و سیاسی بوده. در کتاب‌ها این‌گونه نوشته‌اند که در بیشتر راه‌ها و شهرها امنیتی برقرار نبوده و امکان اینکه هر گوشه جنازه یا جنازه‌هایی ببینید بسیار بالا بوده. این یعنی جامعه کاملاً آمادگی هجوم مغول و تبدیل‌شدن به ویرانه را داشته. خلاصه که هیچ چیز سر جای خودش نبود و نبودِ یک حاکمِ مقتدر همه چیز را خراب کرده بود. 📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖 @adabmajid
سعدی که حوصلۀ دعوا نداشت 🛑 هم‌روزگار سعدی پادشاهی بوده به نام «اتابک ابابکر بن سعد بن زنگی» که تخلص سعدی هم از اسم پدر این آقاست. می‌گویند این آقای ابنِ سعد همان کسی بوده که برابر حملۀ مغول عوضِ جنگ و دعوا با فرمانده مغولان سازش کرده و شیراز را از دستِ دشمنان آسوده کرده. این نشان می‌دهد خستگی شیرازی‌های عزیز ما برای امروز و دیروز نیست و حال و حوصلۀ جنگ نداشتند. اینکه سعدی در دیباچۀ گلستان خطاب به ابابکر سعد می‌گوید: «اقلیم پارس را غم از آسیب دهر نیست / تا بر سرش بود چو تویی سایۀ خدا»، واقعاً هم بی‌راه نیست؛ چون در همان روزهایی که همه عالم در آسیب دهر می‌سوخت، این شیراز و فارس بود که به خاطر همکاری با مغول با خیال راحت داشت زندگی می‌کرد. کاری که اصفهانی‌ها نکردند و به فنا رفتند. 🙌 آقای عبدالرسول خیراندیش در کتاب «فارسیان در برابر مغولان» شرح جالبی از تقابل حاکمان فارس برابر مغول‌ها ارائه کرده. یکی از مطالب جالب این کتاب داستان هنرنماییِ پیش‌گیرندۀ امیر مقرب‌الدین مقابل خشم هولاکوست. خلاصه‌اش این است که یکی از همین اتابکان فارس در 661 قمری کاری می‌کند که مردم شیراز هر چه مغول و خانواده‌هایشان در فارس بوده می‌کشند. هولاکو هم قاتی می‌کند لشکر می‌فرستد تا فارس را از بیخ و بن برکنند. پادشاه پا به فرار می‌گذارد و مقرب‌الدین با بزرگان شهر و یک عالم هدیه و غلط کردیم، سردار مغولی را آرام می‌کند و شیراز را از این مصیبت بزرگ می‌رهاند. 📖 همنشینی خودمانی با ادبیات 📖 @adabmajid
ارث‌خورِ گنده‌ها ❇️ خودِ سعدی آن‌گونه که خودش می‌گوید همه قبیله‌اش عالمان دین بوده‌اند. به لحاظ ادبیاتی هم بخواهید نگاه کنید، سعدی بازماندۀ بزرگان است. می‌دانید که زبان و ادبیات فارسی در خطۀ خراسان بسیار فراگیر بوده و تا قبل از قرن هفتم، نویسندگان و شعرای بسیاری تا بالاترین قله‌های ادب فارسی صعود کرده‌اند. یک نگاهی به برخی از این نام‌ها بیندازیم تا دست‌مان بیاید داریم درباره چه کسانی حرف می‌زنیم: ✍️ رودکی (آدم‌الشعرای زبان فارسی)، بیهقی (صاحب تاریخ بیهقی و صاحب سبکی نو در تاریخ‌نویسی و نثر فارسی)، فردوسی (خالق بزرگ‌ترین اثر فاخر ادب فارسی، شاهنامه)، انوری (یکی از سه پیامبر شعر فارسی از دیدگاهی منسوب به جامی)، منوچهری (بنیانگذار روایت در قصیده)، فرخی سیستانی (از بهترین قصیده‌سرایان و اولین سهل و ممتنع گوی ادب پارسی)، ناصرِ خسرو (واردکننده حکمت و تبلیغ در شعر)، سنایی (آغازکنندۀ عرفان در شعر، مبدعِ قالبِ غزل و پیشروِ شعرای عرفانی)، عطار (نظریه‌پرداز بزرگ عرفان ایرانی) 👤 و بسیاری دیگر که هر کدام در سبک خود استادی بی‌مانندند. با ویرانیِ خراسان زیرِ سمِ ستورانِ ترک و مغول بقایای زبان فارسی به قسمت‌های مرکزی می‌ریزد و از آذربایجان کسانی چون نظامی و خاقانی سردرمی‌آورند و از مرکز امثال سعدی و عبید و خواجوی کرمانی و سلمان ساوجی و نهایتاً حافظ. برخی این آخری را خاتم شعرا می‌دانند که با رفتنش دفتر شعر و ادب پارسی نیز بسته شد. استدلال‌شان هم به این است که دیگر کسی به پایۀ شعر او نخواهد رسید و زبان آن زایایی و جوش و خروش خود را از کف داده است. برخی هم جامی و صائب را اضافه می‌کنند تا عریضه خالی نماند. 📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖 @adabmajid
یک عدد اصلاحاتی ✂️ سعدی از نگاه شخصیتی هم آدمی اصلاح‌گر بوده. او با نگاه به دعواهای بی‌پایان و معضلات آن روز جامعه خودش، با نگاهی واقع‌بین گلستان را نوشته و با منظری کمال‌گرا دست به سرودن بوستان زده است. او در گلستان وضع موجود را ترسیم می‌کند و در میانش سعی می‌کند اشکال‌ها را تصحیح کند. در بوستان مدینه فاضله‌ای را که در نظر دارد به نظم می‌کشد تا شاید جامعه با دیدن آن کمی درست شود. وقتی غزل می‌گوید عشقی زلال و ظریف و مملو از احساس را به نمایش می‌گذارد و در خلال آن خطاهای عاشقان را اصلاح می‌کند. در قالب قصیده بیشتر مدح می‌کند، ولی همان مدح هم وقت‌هایی که روبروی پادشاهی باشد رنگ و بوی وعظ و اصلاح به خود می‌گیرد. ❗️ در آخر هم با خبیثیات سعدی روبروییم که حیاط خلوت اوست. آن‌قدر قدما این خبیثیات را دور از شأن سعدی می‌دانستند که محمدعلی فروغی موقع جمع کردن کلیات سعدی اصلاً اسمی از آن نمی‌آورد! ولی واقعیت این است که زبان مردم کوچه و بازار گاه همین چیزهاست و سعدی می‌کوشد با چنین زبان ناهنجاری همزبان این طایفه هم بشود. 📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖 @adabmajid
سعدیِ باشهامت 📍 ویژگی متمایزکنندۀ سعدی چیست؟ درست در زمانی که کتاب‌هایی پر از تکلف و زبان‌بازی و فضل‌فروشی باب شده بود، سعدی گلستان را تقدیم به دوستان می‌کند. آن‌ها زور می‌زدند تا با این کلمه‌بازی‌ها اشرافیت خانوادگی و اهل فضل بودن خودشان را به رخ رقبایشان بکشند. 📍 مثلاً شما تاریخ جهانگیری و تاریخ وصاف و مقامات حمیدی را ورق بزنید تا بدانید نویسندۀ گلستان چقدر آدمِ باشهامتی بوده که عوضِ پیروی از این کارهای پیچیده، ساده و آهنگین سخن گفته تا مخاطبان بیشتری او را بخوانند. اصلش هم همین است. هنر نویسنده در این است که وقتی پیامی برای عموم دارد، در عین حفظ زیبایی‌ها، از سادگی و همه‌فهم بودن دور نشود. 📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖 @adabmajid
🏴 دین را حرمی‌ست در خراسان دشوارِ تو را به محشر آسان از جملۀ شرط‌های توحید از حاصلِ اصل‌های ایمان ای کینِ تو کفر و مهرت ایمان پیدا به تو کافر از مسلمان در دامن مهر تو زدم دست تا کفر نگیردم گریبان 🖤 ابیاتی از قصیده حکیم سنایی در نعت امام هشتم علیه‌السلام قصیده را بخوانید و حظ ببرید: https://ganjoor.net/sanaee/divans/ghaside-sanaee/sh139 📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖 @adabmajid
گلستانی که یوسفی درآورد ✍️ نوشتن کتاب گلستان هم آن‌چنان که سعدی می‌گوید: «اول اردیبهشت ماه جلالی / بلبل گوینده بر منابر قضبان»، در اولین روز اردیبهشتِ چه سالی؟ «در آن ساعت که ما را وقت خوش بود / ز هجرت ششصد و پنجاه و شش بود» سال 656 قمری به پایان می‌رسد. 📚 کتابی که ما با آن سر و کار داریم و متن اصلی ماست، گلستان سعدی به تصحیح و توضیح شادروان غلامحسین یوسفی‌ست از انتشارات خوارزمی؛ جزء ناب‌ترین کتاب‌های ادبیات فارسی که دکتر غلامحسین یوسفی عمری برای آن گذاشته است. خودش در مقدمه می‌گوید هفده نسخه مختلف را برای نگارش این کتاب زیر نظر داشته. آن‌هایی که با تصحیح نسخ خطی آشنایند می‌دانند چقدر دشوار است مقابلۀ این تعداد نسخه با یکدیگر و تولید متنی نزدیک به آنچه سعدی نوشته است. 📍 حدود یک‌سومِ متن گلستان است و باقی توضیحات و واژه‌نامه‌ها و نسخه بدل‌ها؛ توضیحاتی که سطربه‌سطر و واژه‌به‌واژه پیش رفته و تقریباً چیزی از دیدش پنهان نمانده است. کسانی که بخواهند سعدی بخوانند و گلستان و بوستانش، همین کتاب خیلی کمک‌شان خواهد کرد. 📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖 @adabmajid
خیاطِ سلطان ✂️ خیاطى از بزرگى سؤال کرد من خیاط سلطانم و لباس او را خیاطت مى‌کنم، با این وصف آیا مرا از اعوان ظالمان مى‌دانى؟ او پاسخ داد: آن‌که جزء اعوان ظالمان به حساب مى‌آید کسى‌ست که به تو سوزن و نخ مى‌فروشد و اما تو خود از شمار ظالمان هستى، نه از یاوران آن‌ها! 👤 شیخ بهایی، کتاب چهل حدیث 📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖 @adabmajid
بهرامی که بُرزَوَی شد ⚔️ وقتی بهرام گور ساسانی با پادشاه هند بر سر مسائلی به مشکل خورد، نامه‌ای به او نوشت و خودش به عنوان نامه‌بر نزد شاه هند رفت. شاه هند پادشاه ایران را مردی مغرور و حقیر شمرد و سعی کرد با چند ترفند بهرام را بکشد. 🗡 بهرام که خود را مردی گمنام از ایران به نام برزوی معرفی کرده بود با یک پهلوان هندی کشتی گرفت و در تیراندازی میدان‌داری کرد و کرگدن و اژدهایی عظیم‌الجثه را کشت. شاه خواست با تطمیع بهرام او را از آنِ خود کند، ولی بهرام گفت در مرام ما خیانت نیست. 📍 این قصه‌ای از گذشتگان ماست که هویت خود را برابر بیگانه فاش نمی‌کردند. اکنون چه بر سر ما آمده که به این سادگی تمام رازهای خود را به‌سادگی تقدیم به بیگانگانی می‌کنیم که نمی‌خواهند سر به تن ما باشد؟ 📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖 @adabmajid