ماکیاول شرق شمایید؟
🔺 سعدی چنان در غرب شهره است که به او لقب ماکیاول شرق دادهاند. درست است که این لقب شاید نوعی نشناختنِ سعدی باشد، اما مهم این است که این شاعر ایرانی را با یکی از تأثیرگذارترین شخصیتهای تاریخ غرب مقایسه کردهاند. البته مصلحتسنجی و مردمداری سعدی نیز در این زمینه بیاثر نیست. به این موارد هنرِ چگونه گفتنِ سعدی را نیز بیفزایید تا این فحش معنیدارتر شود!
🔺 مثلاً یکی از فحشهایی که به سعدی میدهند این است که چرا در بوستان گفتهای بنیآدم اعضای یک پیکرند و در دیباچۀ گلستان گبر و ترسا را دشمن خدا دانستهای؟ خبر ندارند که سعدی پیش از شاعری و نکتهدانی، یک خطیب و دانشمند اسلامیست و از منظر قرآن، دین تنها اسلام است و گروندگان به ادیان دیگر، بر اساس تعالیم انبیای پیشین، هنگام ظهور پیامبر آخرالزمان باید به او ایمان بیاورند. سخن در این باره فراوان است و در فصلی جداگانه باید از فحشهای ناقدان سعدی سخن گفت.
#سعدی #ادبیات #تاریخ #کتاب #گلستان #درسگفتار
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
@adabmajid
ادبیات، مجید ابراهیمیان
چهارمقاله؛ ادبیات ارزشمندی که ارزش تاریخی ندارد 👤 آقای نظامی عروضی سمرقندی در قرن ششم قمری کتاب مجم
ور رفتن شعر با شناخت
📍 گفتیم که کتاب چهارمقالۀ نظامی عروضی از نگاه تئوری کتاب قوی و تأثیرگذاریست. او دربارۀ شاعری معتقد است این فن در مجموع با قوای شناختیِ آدمیزاد سر و کار دارد. مثلاً مفهوم کوچکی را در نظر او بسیار بزرگ کند یا معنی و مثال بزرگی را برایش خوار و خفیف کند؛ زشتیهای ذهنِ مخاطب را زیبا جلوه دهد و زیباییهای مغز او را زشت کند؛ به کاری که اصلاً در مخیلهاش راهی ندارد تشویقش کند یا او را از کاری که برای انجامش مصممشده منصرف کند. و از این قبیل. همان اول هم حکایتی برای اثبات این نظریه شعر و شاعری میآورد که کوتاه و مؤثر است.
🔻 به احمدبنعبداللهِ خجستانی گفتند تو که تا دیروز به مردم خر کرایه میدادی و شغل معمولی و زندگی سادهای داشتی، چه شد که سرزمین خراسان به دست تو افتاد و اینهمه برو بیا و خدم و حشم پیدا کردی؟
🔴 گفت من سرگرم زندگی روزمره بودم که دیوان حنظلۀ بادغیسی به دستم افتاد. بازش کردم و این دو بیت آمد:
✅ مهتری گر به کام شیر در است / شو خطر کن ز کام شیر بجوی
✅ یا بزرگی و عزّ و نعمت و جاه / یا چو مردانْت مرگ رویاروی
🔺 دیدم نوشته اگر برای به دست آوردن بزرگی باید در دهان شیر بروی و با خطرات بزرگ روبرو شوی، برو! دو حالت بیشتر ندارد: یا به بزرگی و عزت و نعمت و مقام میرسی یا مثلِ یک مرد کشته میشوی. رها کن این زندگی احمقانۀ روزمره را!
🔺 آنچنان این دو بیت مرا تحت تأثیر قرار داد که خرهایم را فروختم و اسب خریدم و رفتم نزد برادر یعقوب لیث. بر اثر رشادتها و بزنبزنهای پردامنهام رفتهرفته تمامِ خراسانِ بزرگ را به چنگ آوردم.
🔺 البته ناگفته نماند که این آقای خجستانی همهجور حمله و غارت و مکر و حیله را هم ظاهراً به کار بسته تا به این مقام دنیایی نایل شده، ولی همهاش را انداخته گردنِ آن دو بیت. این هم یکی دیگر از تأثیرات کلام قوی در آدمهای مستعد.
#ادبیات #شعر #کتاب #تاریخ #چهارمقاله #عروضی_سمرقندی #حنظله_بادغیسی
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
@adabmajid
نگرانی شدید نسبت به زبان فارسی
🔴 مطلب ششمی که من اینجا یادداشت کردهام، مسئلۀ زبان فارسیست؛ من خیلی نگران زبان فارسیام؛ خیلی نگرانم. سالها پیش ما در این زمینه کار کردیم، اقدام کردیم، جمع کردیم کسانی را دُور هم بنشینند. من میبینم کار درستی در این زمینه انجام نمیگیرد و تهاجم به زبان زیاد است.
🟥 همینطور دارند اصطلاحات خارجی [به کار میبرند]. ننگش میکند کسی که فلان تعبیر فرنگی را به کار نبرد و به جایش یک تعبیر فارسی یا عربی به کار ببرد؛ ننگشان میکند. این خیلی چیز بدیست؛ این جزء اجزاء فرهنگ عمومیست که باید با این مبارزه کرد.
گسترۀ زبان فارسی و دشمنان آن
🔸 دوستان! زبان فارسی یک روزی از قسطنطنیۀ آن روز، از استانبولِ آن روز، زبان علمی بوده تا شبه قارۀ هند؛ اینکه عرض میکنم از روی اطلاع است. در آستانه، مرکز حکومت عثمانی، زبان رسمی در یک برهۀ طولانیای از زمان، زبان فارسی بوده. در شبه قارۀ هند برجستهترین شخصیتها با زبان فارسی حرف میزدند
👈 و انگلیسها اولی که آمدند شبه قارۀ هند، یکی از کارهایی که کردند این بود که زبان فارسی را متوقف کنند؛ جلو زبان فارسی را با انواع حیَل و مکرهایی که مخصوص انگلیسهاست گرفتند.
❤️ البته هنوز هم زبان فارسی آنجا رواج دارد و عاشق دارد؛ کسانی هستند در هند - که بنده رفتهام دیدهام، بعضیهایشان اینجا آمدند آنها را دیدیم - عاشق زبان فارسیاند.
فراموشی زبان فارسی در کانون زبان فارسی
🚫 اما ما در کانون زبان فارسی، داریم زبان فارسی را فراموش میکنیم؛ برای تحکیم آن، برای تعمیق آن، برای گسترش آن، برای جلوگیری از دخیلهای خارجی هیچ اقدامی نمیکنیم. یواشیواش [در] تعبیرات ما یک حرفهایی میزنند - هر روزی هم که میگذرد یک چیز جدیدی میآید - ما هم نشنفتهایم. گاهی میآیند یک کلمهای میگویند، بنده میگویم معنای آن را نمیفهمم، میگویم معنای آن چیست؟ معنا [که] میکنند، تازه ما اطلاع پیدا میکنیم که این کلمه آمده؛ [این] یواشیواش کشانده شده به طبقات و تودۀ مردم؛ این خطرناک است.
‼️ اسم فارسی را با خط لاتین مینویسند! خب چرا؟ چه کسی میخواهد از این استفاده کند؟ آن کسی که زبانش فارسیست یا آن کسی که زبانش خارجیست؟ اسم فارسی با حروف لاتین! یا اسمهای فرنگی روی محصولات تولیدشدۀ داخل ایران که برای من عکسهایش را و تصویرهایش را فرستادند! خب چه داعی داریم ما این کار را بکنیم؟ بله، یکوقت شما یک محصول صادراتی دارید، آنجا در کنار زبان فارسی - فارسی هم باید باشد البته؛ هرگز نبایستی از روی محصولات ما زبان فارسی برداشته بشود - البته زبان خارجی هم به آن کشورهایی که خواهد رفت، اگر زبان دیگری دارند، نوشته بشود، اما محصولی در داخل تولید میشود، در داخل مصرف میشود، چه لزومی دارد؟
❗️ روی کیف بچههای دبستانی چه لزومی دارد که یک تعبیر فرنگی نوشته بشود؟ روی اسباب بازیها همینجور؛ من واقعاً حیرت میکنم. این جزء چیزهاییست که شما خیلی دربارهاش مسئولیت دارید. البته من مثالهایی در ذهن دارم برای این استعمال زبان فارسی که نمیخواهم دیگر حالا آنها را عرض کنم؛ نام شرکت، نام محصول، نام مغازه! و از این قبیل همینطور مکرر تعبیرات فرنگی و بهخصوص انگلیسی.
🔺 من از این احساس خطر میکنم و لازم است که حضرات و شورای عالی انقلاب فرهنگی نسبت به این مسئله بهجد دنبال کنند و دولت به طور جدی مواجه بشود با این مسئله. حالا معنای مواجهه این نیست که فوراً فردا مثلاً با یک شیوۀ تندی یا شیوۀ خشنی برخورد کنند، [مواجه بشوید] اما حکمتآمیز؛ ببینید چکار میتوانید بکنید که جلو این را بگیرید.
◀️ (بیانات رهبری در جمع اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، 1392/09/19)
#ادبیات #زبان_فارسی #هویت #تاریخ
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
@adabmajid
سهم زبان از منابع تاریخ ایران باستان
قسمت اول: سنت شفاهی، سنت غالب ایران باستان
🔺 بر خلاف شرق و غربِ جهان که در آن کتابت رواج داشته است، از مکتوباتِ حدودِ ایرانی اسناد درخوری به ما نرسیده است. چینیان از مخترعان کاغذ و مصریان از مخترعان خط بودند، ولی ایران از آوردههای آنان مکتبی برای نوشتن نساخت. به نظر میرسد سنت نگارش و مدونسازی تاریخ و دین و ادب در سـاکنان فـلات ایـران رواجی نداشته. درباره زمانِ آغازِ نوشتنِ ایرانیان نیز مستندی به ما نرسیده.
🔸 پیش از هخامنشیان در دربار ایران آنچه مرسوم بود زبان محلی ایلامی بود. حاکمان هخامنشی زبان و خط آرامی را به جای آن نشاندند و نویسندگان بابلی را برای نوشتن به کار گرفتند. نویسندگان دورههای بعدی بیشتر از طبقۀ روحانیان بودهاند که نوشتن نیز در این طبقه به ارث میرسیده. مسئله اینجاست که کار این نویسندگان نیز نه ثبت تاریخ، که ثبت اسناد حکومتی بوده. به این نویسندگان «دبیر» میگفتند که توجه به معنای این واژه نشان میدهد کارِ آنان نه نویسندگی، که نوعی ثبت و بایگانی بوده؛ چرا که این واژۀ مرکبِ پارسیسومری از دیپی (کتیبه و بایگانی) و وَرا (نگهدارنده) متشکل شده و در مجموع معنای بایگانیدار میدهد.
🔹 آنچه روشن است نبودِ سنتِ کتابت در میان ایرانیان باستان است. از نمونههای روشن این فقدانِ کتابت اوستاست. هیچ سند معتبری در دست نیست که این متنِ دینی در چه زمانی موجود شده. کتابت اوستا نیز مربوط به زمانیست که هجمههای دیگر ادیان بر پیروان زرتشت بیشتر شد و آنان را مجبور به داشتنِ کتاب کرد. سنتِ شفاهی همچنان در میانِ زرتشتیان پایدار است و آنان ملزماند همه یا قسمتی از کتابِ دینی خود را از بر داشته باشند و مدام آن اوراد را زمزمه کنند. حتی این بیان که اوستا پیش از حملۀ اسکندر بر پوستی به خط زر نوشته شده بوده و در یورش سردارِ مقدونی از میان رفته، خالی از نمایشِ نفرت از اسکندر و پاسخ به نقدهای مسیحیان بر دیندارانِ زرتشتی نیست.
🔺 سنتِ شفاهی در ایرانِ باستان سنتِ غالب بوده و ورود اسلام به ایران نیز این سنت را متوقف نکرد. از نمونههای بهرهگیری از روایات شفاهی کتاب شاهنامه است که علاوه بر بهرهگیری از خداینامهها، حکایاتِ شفاهی نیز از منابع آن است. البته نباید از خاطر برد که در دورههای اشکانی و ساسانی آثار مدونی موجود بوده که یا در ادوارِ بعدی از میان رفتند یا پس از ترجمه به عربی نابود شدند و گروهی دیگر هنوز برجایند که کتیبههای سنگی و گلی از آن جملهاند.
#زبان #تاریخ #اوستا #دبیر #ایران
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
@adabmajid
سهم زبان از منابع تاریخ ایران باستان 2
قسمت دوم: نظری بر منابع ورود آریاییها به ایران
الف) منابع باستانشناسی
⏳ ایران باستان دقیقاً چه زمانیست؟ معمولاً از ابتدای دولت ماد تا پایان ساسانی و ورود اسلام به ایران را ایران باستان میگویند. دلیل این مبدأ، حکومت آریاییها بر فلاتیست که آن را امروزه فلات ایران مینامند. پیش از این زمان نیز حکومتهایی بر مناطق مذکور حکمرانی کردهاند. منابعی که به ورود آریاییها به ایران میپردازد شامل منابع باستانشناسی و منابع مکتوب است.
🔺 منابع باستانشناسی را در مجموع میتوان اینگونه ارزیابی کرد:
1. دادههای باستانشناسی برای نوشتن یک تاریخ جامع و مانع کفایت نمیکند و به عبارتی با کمبود مواجهاند.
2. تعیین تاریخ برای این دادهها معمولاً با دشواری مواجه است و اتفاق نظری دربارۀ آن وجود ندارد.
3. در زمینۀ تحلیل دادهها فرضیههای گوناگونی شکل میگیرد که از رسیدن به نتیجهای متقن و قابل تکیه جلوگیری میکند.
4. باستانشناسان ارتباط مؤثری با کارشناسان سایر دانشهای مرتبط نظیر تاریخ، زبانشناسی، هنرشناسان، جامعهشناسی، مردمشناسی و دیگر حیطهها ندارند و این نبودِ ارتباط تحلیل دادهها را از جامعیت علمی دور میکند.
5. به تاراج رفتن بخش قابل توجهی از منابع باستانشناسی از طریق حفاری های غیرقانونی بزرگترین آسیب را به شناخت درستِ گذشتۀ تاریخی ایران زده است.
🔺🔻بنابراین منابع باستانشناسی با تمامِ ارزش و اعتباری که برای شناخت این برهه دارند، فاقد جامعیت مقبولی برای نگارشِ تاریخ و شناخت فرهنگ ایران پیش از تاریخاند.
#تاریخ #زبان #ایران
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
@adabmajid
سهم زبان از منابع تاریخ ایران باستان 3
قسمت دوم: نظری بر منابع ورود آریاییها به ایران
ب) منابع مکتوب >>>> منابع ایرانی
✍️📜 منابع مکتوبِ تاریخ ایران باستان به دو گروه منابع ایرانی و غیرایرانی بخش میشود. منابع ایرانی عمدتاً کتابهای دینی هند و ایران باستان است. مهمترین پیونددهندۀ آریاییها و هندیها عامل زبان است. زبانشناسان طیّ پژوهشهای خود به این نتیجه رسیدهاند که کتاب دینی هند باستان (ریگ ودا) با کتاب دینی آریاییها (اوستا و بهویژه سرودهای گاتها) شباهتهای فراوان زبانی دارند. از این شباهت به یگانگیِ مبدأ حرکت قبایل ایرانی و هندی رسیدهاند.
📝 اطلاعات درونیِ اوستا و ریگ ودا بسیار ارزشمند و راهگشاست، ولی از آنها بیشتر میتوان برای گمانهزنیهای کلی بهره گرفت، نه منبعی موثق برای نگارش و بازشناسی تاریخ ایران باستان. نقدهای اصلیِ وارد بر این منابع مکتوب را میتوان به این صورت فهرست کرد:
1️⃣ آنچه از کتاب اوستا راجع به بازشناسی عقاید هندیان و ایرانیان باستان میتوان یافت بسیار معدود و کمشمار است.
2️⃣ میان اوستای شفاهی زرتشت و اوستای مکتوب فاصلۀ صدهاسالهایست که تاریخ دقیقی هم نمیتوان برایش تعیین کرد. این فاصله و نبودِ دقتهای گاهشمارانه و تقویمی باعث شده عنصرِ زمان از متنِ اوستا حذف شود و متن ارزشِ تاریخیِ خود را از دست بدهد.
3️⃣ فاصلۀ زمانی خلق و ثبتِ متنِ اوستا (حدود هزار سال) موجبِ درهمآمیزیِ اوستای اولیه با نگاه و تفکرِ روحانیهای زرتشتی شده. همچنین قسمتهایی از اوستا به ما نرسیده. پژوهشگر مجبور است یک بازۀ هزارساله را در نظر بگیرد و با کمکِ پازند (تفسیر اوستا) و زند (ترجمه پهلوی اوستا) و همچنین کتیبههای باقیمانده و نوشتههای مورخان غیرایرانی تکههای این سفال را ذرهذره به هم بچسباند. روشن است این مطابقه چه اندازه ممکن است دستخوشِ غرضها و پردازشهای ذهنی شود.
4️⃣ در ریگ ودا منبعهای اطلاعاتی فراوانی میتوان یافت، ولی آرایههای ادبی و اسطورهها و خیالانگیزیِ غالبِ این کتاب تشخیص اصالتِ متن را دشوار کرده. برهمنان نیز متون دینی تفسیری دارند و پژوهشگر ناچار است مدام میانِ این منابع در رفتوآمد باشد.
❇️ با این توضیحات، منابع دینی باستانی اگرچه بسیار ارزشمند و مهماند، برای یافتن یک تصویر درست از تاریخ نمیتوان آنها را به عنوان یک سند تاریخی پذیرفت.
#تاریخ #زبان #ایران #دین
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
@adabmajid
سهم زبان از منابع تاریخ ایران باستان ۴
قسمت دوم: نظری بر منابع ورود آریاییها به ایران
ب) منابع مکتوب >>>> منابع غیرایرانی
🔻 دستۀ دوم از منابع مکتوب منابع غیرایرانیست. مهمترینِ این منابع شامل منابع بابلی، الواح گلی مصری، الواح آسیای صغیر، کتیبههای میخی آشوریست. عمدۀ مطالبی که از این منابع به دست میآید از این قبیل است:
۱. گزارش حدود سالهای حضور آریاییها در فلات ایران که حدود 3700 سال پیش بوده.
۲. نام حاکمان محلی ایرانی و در آسیای صغیر در حدود 3400 سال پیش، همچنین نام ایزدان ایرانیودایی نظیر میترا، وارونا، ایندرا، ناسانیا در همان ناحیه.
۳. گزارش سکونت ایرانیان در کتیبههای آشوری از طریق ثبت اسامی مکانها و نامهای ایرانی در حدود 2700 سال پیش.
📍 مشاهده میشود در این منابع نیز اطلاعات جامع و قانعکنندهای از آغاز تاریخ ایران باستان به دست نمیآید. در این میان سهم زبان از منابع تاریخ ایران باستان قابل توجه است و منابع مکتوب ایرانی و غیرایرانی بخشِ عمدۀ منابع تاریخ را به خود اختصاص میدهند.
🔺 با این توضیحات اکنون باید کتابهای مهمی که با موضوع تاریخ آن دوره نگارش شدهاند پرداخت تا مشخص شود این کتابها چه اندازه سهم زبان را در منابع خود رعایت کردهاند.
#تاریخ #زبان #ایران
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
@adabmajid
شیفتگان ایران، دوگوبینو
👤 یکی از شیفتگان قدیمی فرهنگ و تاریخ ایرانی آقای آرتور دوگوبینوی فرانسویست. ماجرای آرتور از جایی شروع شد که مادرش رفت سوئیس و آرتور در مدرسه بیین مقدمات آشنایی با زبانهای شرقی را فراگرفت. وقتی هنوز به ایران سفر نکرده بود نمایشنامهای به نام دلفزا نوشت که همۀ بازیگرانش ایرانی بودند.
📍سیوپنجساله بود که رئیس دفتر وزیر امور خارجه فرانسه شد و اوضاعش برای سفر به شرق جهان هموار شد. هنوز چهلساله نشده بود که از بندر بوشهر به ایران آمد. دولتِ وقتِ قاجار، از آنجا که دوگوبینو فرستادۀ فرنگ بود و جماعتِ قاجاری فرنگپرستاند، حسابی تحویلش گرفتند. در همین سفر به فارسی مسلط شد. در این سه سال مشغول مطالعه و ترجمه از فارسی به فرانسه شد. مدت کوتاهی گذشت تا به عنوان سفیر فرانسه به ایران بیاید.
📖 او علاوه بر مطالعات گوناگون تاریخی و فرهنگی و ادبی و سکهشناسی، علاقۀ خاصی به شنیدن نظرات و عقاید عوام داشت. دوگوبینو از این راه توانست میان آنچه خوانده بود و وضع موجود تلفیقی نزدیک به واقعیت را ثبت کند.
👓 آنچه او دربارۀ ایرانیان معاصر خودش ثبت کرده تصویری زنده و واقعیست.
⚫️ او دریافته بود ایرانیان نسبت به حکومتهای مختلف عِرقِ خاصی ندارند.
⚪️ ایران را به سنگِ خارایی تشبیه کرد که از پسِ هزاران سال انقلابات طبیعی دریا و خاک، فرسوده و نرم شده، اما هر لحظه ممکن است باز به گردش درآید و بنایی جدید بسازد.
🟤 آرتور میگوید عوام ایرانی نیز معتقدند ایران کهنترین ملت جهان است که به طور منظم حکومت داشته است، ولی در عین حال عاری از حس وطنپرستیِ سیاسیاند و همواره چیزی درونِ آنان است که ایرانیاند و در عین حال وابستۀ مرزها نیستند.
🔴 یکی از معروفترین تحسینهای او دربارۀ تعزیه است. تعزیه در نگاه او از تراژدیهای کلاسیک یونانی تأثیرگذارت و برتر است.
🔻 دوگوبینو دربارۀ ضعفهای اخلاقی ایرانی از قبیل دروغ و فریب و حقهبازی نیز قلمفرسایی کرده.
🔻 او میگوید همۀ مردم در ایران دزدی میکنند؛ از حاکم تا زیردستانش، از وزیر تا شاه.
🔻 تعارف را جای اخلاق نهادن وصفی دیگر از ایرانیان از زبان دوگوبینو است.
🔻 همچنین پذیرش زشتی مادامی که ظاهری زیبا و خندان داشته باشد در نظر دوگوبینو ایرانیان را مستعد پذیرش سلطۀ اروپا ساخته.
🟥 اما نظریۀ محوری دوگوبینو بر اساس مطالعهاش از ایران به دست آمد: برتری نژادی. او ایرانیان را نژادی برتر از آرینها دانست که به علوّ مقامات عالم رسیدهاند.
🟥 ویژگیهای پایداری تمدنی و ذوبکردنِ دیگر فرهنگها در خود، دوگوبینو را بر آن داشت که ایرانیان دارای برتری نژادیاند و تنها در صورتی به ضعف دچار شدهاند که با نژادهای غیرآریایی نظیر سامی آمیخته شده باشند.
🇩🇪
این نظریه بیشتر از آنکه در ایران و فرانسه طرفدار پیدا کند، به مذاقِ آلمانها خوش آمد و آنها را به حرکت و نشاط واداشت. کتابها و مقالات و انجمنهای بسیاری پس از این نظریه موجود شد و آلمانها نیز با این توجیه که نژادِ برترِ آرینهای اروپاییاند به جنبوجوش افتادند.
♦️ در واقع بنیانِ فخرفروشیهای آریایی_غیرآریایی و ایرانی_انیرانی از اشتیاق و علاقۀ دوگوبینو به ایران و میلِ نظریهسازیِ فرهنگِ غربی درآمده و هنوز هم که هنوز است دامن ما را رها نمیکند.
#ادبیات #ایران #غرب #شرق #فرهنگ #تاریخ
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
@adabmajid
سهم زبان از منابع تاریخ ایران باستان ۵
قسمت سوم: کتاب اول، بررسی سهم زبان از منابع کتاب تاریخ ایرانیان دورۀ باستان
📖 نخستین کتاب تاریخی که از نظر منبعشناسی مورد مطالعه قرار میگیرد کتاب «تاریخ ایرانیان دورۀ باستان» نوشتۀ آرتور دوگوبینو است. این کتاب در سال ۱۸۶۹م نگارش شده و با توجه به شناخت نویسنده از فرهنگ ایرانی بر اثر حضور طولانی در ایران و ارتباط مستمر با ایرانیان کتابی قابل توجه است.
🔺 کتاب در یازده فصل تنظیم شده و نکات زیر دربارۀ محتوا و منابع آن قابل بیان است:
۱. کتاب با توجه به عنوانش کتابی در حوزۀ مردمشناسیست، نه محضِ تاریخ. محتوا نیز نشان میدهد دغدغۀ نویسنده بیشتر فرهنگ مردمان ایرانی و کشف ریشۀ نژاد سفید است تا روایت تاریخی از ایرانِ باستان.
۲. منابعی که نویسنده به آن رجوع داده بیش از هر چیزی منابع دینی نظیر اوستاست. او کوشیده نامهای اوستایی را با نامهای جغرافیایی منطبق کند، در حالی که اغلب این مطابقت از پژوهشهای زبانشناختی و باستانشناختی خالیست.
۳. منبع دیگری که نویسنده ضمناً از آن استفاده کرده فرهنگ عامه است که بر اثر روابط فراوان با مردم ایران به دست آمده است. او با پیوستهپنداشتنِ فرهنگِ ایرانی از ورود آریاییها تا عصرِ خودش دست به آفرینش اخلاقِ ایرانیان آریایی زده است.
۴. منبع سوم افسانهها و اسطورههای ایرانیست که سعی شده با منابع دینی تلفیق داده شود.
۵. کتاب پیش از کشفهای باستانشناسی و ترجمۀ کتیبهها نوشته شده است. از این رو فاقد درکِ تاریخی از ایران باستان است و مایههای افسانهگون و جملات جزمی در آن بیشتر دیده میشود.
📌 بنابراین سهم زبان در منابع این کتاب شاملِ منابع دینی (اوستا)، افسانههای باستانی، فرهنگ عامه است. کتیبههای تاریخی در آن نقشی ندارند. جایگزین نقص این منبع تاریخپردازیست.
#فرهنگ #تاریخ #زبان #کتاب
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
@adabmajid
روزی که عشقی کشته شد
🔫 نودونه سال پیش در چنین روزی، شاعر جوان و پرحرارت ایران به دستور رضاخان با گلوله کشته شد. او معترض جمهوریخواهانی بود که در پوشش آزادی میخواستند مجلس و مشروطه را کنار بگذارند و دوباره ساختار ظالمانۀ خودکامگی را به قدرت برسانند؛ که البته رساندند. و کسانی چون میرزاده عشقی و عارف قزوینی و ملکالشعراء بهار و فرخی یزدی و دیگران که به این حقیقت پی برده بودند همگی خفه و خاموش شدند.
✍️ عشقی علاوه بر اشعار سیاسی، اشعار عاشقانه و احساسی گرمی نیز دارد و با وجود عمر کوتاهِ سیسالهاش اشعار صمیمی و پرشوری دارد. سید محمدرضا کردستانی یا همان میرزاده عشقی از شعرای اصلی مشروطه بود و جزء نخستین کسانی که از عنصر هویت ملی برای انگیزهبخشی و آگاهیرسانی به مردم سود برد. هم اشعار نو سرود، هم سنتی و هم نمایشنامه نوشت. زبانِ سرخش سرِ سبزش را بر باد داد. حق را گفت، هرچند هلاکش در آن بود.
📍 شعر مزارش گویای پیشبینی خودش و عشق عجیبش به وطن است:
خاکم به سر، ز غصه به سر خاک اگر کنم
خاک وطن که رفت، چه خاکی به سر کنم؟
من آن نیام به مرگ طبیعی شوم هلاک
وین کاسه خون به بستر راحت هدر کنم
معشوق عشقی، ای وطن، ای مهد عشق پاک!
ای آن که ذکر عشق تو شام و سحر کنم
#ادبیات #شعر #مشروطه #تاریخ
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
@adabmajid
9.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗻 ما بیش از اینیم
👤 این حرفهای کارشناس تلویزیون عربستان بهتازگی فراگیر شده. قطعاً ایران بسیار معظمتر از تمام این کلمات است. جدا از تمامِ سیاهاندیشیها و خودکوچکپنداریهای کوچه و بازاری بیاییم قدر تاریخ و تمدن و هویت باشکوه خود را بدانیم.
👌 مطمئناً در آینده نیز از عظمت وطن ما سخنها خواهند گفت. حیف است خود را درگیر یأسهای سیاسی و حزبی و بهانههای بنیاسرائیلی کنیم. دست از یأسپراکنی برداریم. کسی که بخواهد، راهش را مییابد. و کسی که نخواهد، بهانهاش را. سختی و بیشعوری و کارشکنی همیشه بوده است. اگر رنجها زیاد شد، اجرها هم زیاد میشود، کارها هم بزرگتر و انسانها هم کاملتر و قویتر خواهند شد. غر نزنیم، همت کنیم.
#هویت #تاریخ #تمدن #ایران #همت #تحقیر #اسلام
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
https://eitaa.com/adabmajid
پوزش خردمندان بابت حماقت نادانان
👤 آقای عبدالرسول خیراندیش در کتاب «فارسیان در برابر مغولان» شرح جالبی از تقابل حاکمان فارس برابر مغولها ارائه کرده. یکی از مطالب جالب این کتاب داستان هنرنماییِ پیشگیرندۀ امیر مقربالدین مقابل خشم هولاکوست.
🔺 یکی از همین اتابکان فارس در 661 قمری کاری میکند که مردم شیراز هر چه مغول و خانوادههایشان در فارس بوده میکشند. هولاکو هم قاتی میکند لشکر میفرستد تا فارس را از بیخ و بن برکنند. پادشاه پا به فرار میگذارد و مقربالدین با بزرگان شهر و یک عالم هدیه و غلط کردیم، سردار مغولی را آرام میکند و شیراز را از این مصیبت بزرگ میرهاند.
#تاریخ #عبرت #مغول #شیراز #سیاست #فارس #کتاب #ادبیات #درسگفتار
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
https://eitaa.com/adabmajid