eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
712 دنبال‌کننده
843 عکس
144 ویدیو
12 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تحریریه تولید محتوای بانو مجتهده امین است. *کلیک بر روی عبارات آبی رنگ در نوشته‌ها، شما را به صفحه نویسنده هدایت می‌کند. 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. «ل۳۱ عاشورا» ✍سیده ناهید موسوی مصداق «ما رأیتُ إلا جمیلا ...» این دیالوگ تاریخی و ماندگار میان مهدی باکری و احمد کاظمی است.« کاش این‌جا بودی احمد، نمی‌دونی چه بهشتیه...» از فیلم‌ «غریب» تا سریال «عاشورا»، کردستان یا خوزستان فرقی نمی‌کند. شهید محمد بروجردی‌ها و شهیدان حمید و مهدی باکری ها مردانه و با اخلاص ایستادند،فقط برای دفاع از خاک وطن از خانه، خانواده و فرزندان خود گذشتند تا میهن به دست دشمن نیفتد. درک این همه دلاوری و مردانگی برای یک انسان معمولی بسیار سخت است، باید خواند و شنید و در تاریخ کنکاش کرد و فیلم‌ها تماشا کنید. تا ذره‌ای از این انسانیت ستودنی شهدا را احساس کرد. سه‌ برداران باکری که تا به امروز به خانه بازنگشتند. علی باکری به دست ساواک شهید شدند، حمید و مهدی که در عملیات جزیره مجنون شهید می‌شوند و تا بحال پیکرشان بازنگشته است، مزار و آرامگاهی ندارند اما نام‌هایشان زنده و بزرگ مردانی بی مثال اند و الگویی برای امروز و فردای این مرز و بوم هستند. سریال عاشورا، به کارگردانی آقای حجازی فر، روایت زندگی شهیدان مهدی و حمید باکری و یادی از حماسه سازان لشکر ۳۱عاشورا است. مهدی باکری نظامی ایرانی و از فرماندهان سپاه پاسداران در دفاع مقدس است. شهردار ارومیه و مشغول خدمت به مردم شهر بودند. اما حضور در جبهه را به پشت میز اداره و کارهای اداری ترجیح می‌دهند. شرایط سخت است اما آقا مهدی باکری در طول جنگ مجبور به انتخاب می‌شوند. برادرشان حمید همانند دیگر رزمندگان شهید می‌شوند و تا راهی برای خروج شهدا پیدا نشود، عقب کشیدن پیکر حمید جایز نیست. یا همه را می‌آوریم یا هیچکس حتی اگر برادرم باشد. فرمانده لشکر ۳۱عاشورا، شهید مهدی باکری، در لحظات حساس و سخت بهترین و منصفانه ترین تصمیمات را می‌گیرد. به موقع جدی و محکم است گاهی هم شوخی می‌کند به سرباز و رزمنده، پیر و جوان احترام می‌گذارد. دشمن عزمش را جزم کرده و سخت می‌تازد، اما او همچنان مقاومت می‌کند. شما بروید ما هستیم! اگر اتفاقی برای شما بیفتد روحیه رزمندگان از بین می‌رود! من هستم غیر ممکن است بچه‌های مردم را زیر آتش و گلوله رها کنم... آذری زبان و اهل ارومیه است اما وقتی اسم وطن و دفاع از خاک و ناموس باشد. در هر خطه که لازم است حاضر می‌شوند. در مرز و هور فرقی ندارد.کافیست شهید باکری پرورش داده باشید. تاریخ ساز و ماندگار می‌شوید به شرطی که از نفس خود، مادیات، مقام و منصب ها بگذرید، شهدا همگی درس هستند و چراغ هدایت برای بشریت، الان اما جبهه شاید خط مقدم، گلوله و خمپاره نباشد، اما جنگ هست، با رسانه، تفکرات، فرهنگ و عقاید، مجازی ولی کاملا حقیقی است. آگاهی و دشمن شناسی از هر زمان دیگری اکنون بیشتر نیاز است. تلنگر اصلی برای مسولین کشور است، صرف وعده دادن و حضور در ادارات، کار پیش نمی‌رود. برای ایران قوی باید کف میدان حاضر و مردم داری کرد تا دولت مردمی به کمال خود برسد و دِین خود را به شهیدان دفاع مقدس ادا کند. نصرٌ من الله و فتح قریب @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اول بانوان جهان اسلام افکار بانوان خورشید نشان از کشورهای جهان اسلام اگر در کنار هم باشند می درخشند و حق و حقیقت را می شوند. رسانه ای به دغدغه‌ی انسان می‌اندیشند و با تولید محتوای فاخر و بروز و به موقع روشنگری می کنند. https://virasty.com/serajonline/1696099834920269097 https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/19562 @AFKAREHOWZAVI
مؤتمر دولي في اجتمعت فيه مجموعة من النساء الناشطات في الإعلام لرواية الحقائق الغائبة عن الإنسان المعاصر https://virasty.com/gharibreza1/1696135280711929396 @AFKAREHOWZAVI
وحدت، ارمغان پیامبر خاتم ✍مرضیه عاصی [1].یکی از زیباترین و والاترین واژه‌ها، واژه‌ی "وحدت و برادری" است، وحدتی که پیامبر رحمت در استمرار رسالت دیگر انبیای عظام برای جوامع بشری به ارمغان آورد. ایشان مهاجرین و انصار را به میثاق اخوّت و عقد برادری فرا خواند و بدین‌سان گل‌بانگ وحدت برای نخستین بار در فضای مدینه طنین افکند و دل و جان قرون و اعصار را نوازش داد و عطر دل‌انگیز آن، مسلمانان را مدهوش خویش ساخت. سنگ زیرین بنای اتحاد و همبستگی اسلامی نهاده شد و ارزش‌های متعالی اسلامی و برادری و اتحاد، جانشین ارزش‌های پوچ و خیالی جاهلی گشت. [2].پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله) با استناد به آیات قرآن، جوامع اسلامی رابه اعتصام به حبل متین الهی و پرهیز از تفرقه و تشکیل امت واحده در سایه عبودیتِ اَللّه، دعوت کرد. مسلمانان نیز در پرتو عمل به این دعوت و حرکت در طریق وحدت، متحد شدند و بر دشمنان چیره گشتند و به آیه‌ی" همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و پراکنده نشوید"،(آل عمران/۱۰۳) جامه‌ی عمل پوشیدند و دیری نپایید که طعم فتح و پیروزی را چشیدند. وحدت اسلامی که معمار آن پیامبر گرامی (صلی‌الله علیه و آله) می باشد، یکی از عوامل مهم پیشرفت‌ها و پیروزی‌های پی درپی اسلام بوده است. [3].فاصله میان دوازده‌ی ربیع‌الاول که سالکَرد ولادت پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله) بنا بر روایات أهل سنت است تا هفده‌ی همین ماه که تاریخ ولادت ایشان بنا بر روایات موجود در کتب شیعه می‌باشد، برای حفظ وحدت میان شیعیان و اهل سنت از سوی امام خمینی (رحمه‌الله علیه)، به عنوان "هفته‌ی وحدت" نامکَذاری شده است. درود خدا بر ایشان باد که نفاق و اختلافی که دشمن ایجاد کرده بود را به وحدت و یک‌رنگی رساند و دشمنی‌ها را به برادری اسلامی تبدیل کرد.گرامی باد هفته وحدت که در آن، میثاق‌ها استوار می شود، دست‌ها و بازوها در هم می‌تنند و چهره‌ها بر یکدیگر لبخند پیروزی و محبت می زنند. پيامبراکرم(ص) فرموده‌اند، "وحدت مایه‌ی رحمت و تفرقه موجب عذاب است." (نهج‌الفصاحه ص۴۳۳ ) [4].خدا، دین، کتاب و قبله یکیست و پیام این وحدانیت را پیام‌آور خاتم، به ارمغان می‌آورد. این است نوید همبستگی، در روزهای بین دو روایت از میلاد نبیّ اکرم (صلی‌الله علیه و آله ) که با نام "هفته وحدت" می‌شناسیم. وحدت و دوری ازتفرقه، وظیفه‌ای الهی است که محور و مدار آن، نه رنگ و نژاد، نه طبقه و خانواده و نه مال و ثروت؛ بلکه دین خدا و کلام حق است. چنان‌که خداوند می‌فرماید: "و همگان به ریسمان الهی چنگ بزنید و پراکنده نشوید و نعمت‌های خداوند را بر خود یادآور شوید که دشمنان همدیگر بودید و خداوند، دل‌های شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید. (آل عمران/۱۰۳) [5].این روزها باید بیشتر حواسمان به شیطنت دشمنان در ایجاد اختلاف بین ایران و همسایگان و همچنین دامن زدن به اختلافات شیعه و سنی باشیم. دشمنان، به تکمیل جورچین‌شان توسط ما در ایجاد اختلاف و درگیری‌های قومی و مذهبی، دل خوش کرده‌اند، پس باید هوشیارباشیم. "این را ما باید همیشه در نظر داشته باشیم که در میان جبهه‌ی دشمنیِ ما در دنیا، دشمنانی هستند که تخصّصشان ایجاد اختلاف است؛ تخصّصشان، تفرقه بینداز و حکومت کن یا سیادت کن، است... این کار را هم انجام داده‌اند؛ از جمله اختلاف مذهبی، اختلاف شیعه و سنّی؛ نباید بگذاریم که این چیزها در کشور رخ بدهد یا اوج پیدا بکند.(بیانات در دیدارتصویری با جمعی از قشرهای مختلف مردم قم، ۱۹ دی ۱۴۰۰) [6].امید است که این همدلی، مقدمه‌ای برای پیروزی مستضعفان جهان بر صاحبان زر و زور و دشمنان وحدت جهان اسلام شود. منظور از وحدت اسلامی، همکاری و تعاون پیروان مذاهب اسلامی بر اساس اصول مسلم و مشترک دین مبین اسلام است. در سایه‌ی این وحدت می ‌توان در راستای تحقق اهداف و مصالح امت اسلامی موضعی واحد و همسو اتخاذ کرد و در برابر دشمنان اسلام ایستادگی نمود، در حالی که احترام به التزام قلبی و عملی هریک از مسلمانان به مذهب خود نیز حفظ می‌شود.در پایان ضمن گرامیداشت "هفته وحدت"، امید است که هر سال این هفته زمینه‌ساز اخوّت هر چه بیشنر بین مذاهب اسلامی و اعتلای دین مبین اسلام گردد. لینک متن در روزنامه سراسری سراج👇 https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/20563 @AFKAREHOWZAVI
. قربانی غربت ✍پروین صادقی‌منش معنای غربت، ناشناس‌بودن نیست؛ بلکه «تنها» و بی‌یار و بی‌یاور بودن است و چه بسا انسان در میان انبوهی از آشنایان نیز غریب واقع ‌شود. امام علی‌بن موسی‌الرضا (علیه السلام) نه‌تنها به «مرو» عزیمت ننمودند؛ بلکه به‌صورت تبعید و به‌اجبار به «مرو» منتقل شدند. «نرمش قهرمانانه» اصطلاحی است که رهبر معظم انقلاب، دردیدار با مسئولان وزارت خارجه و نمایندگان سیاسی کشوردر۱۷مرداد۱۳۷۵، عرصه‌ی دیپلماسی را میدان نرمش‌های قهرمانانه خوانده بودند؛ امام رضا (علیه‌السلام) در نمایش هنرمندانه‌ی پذیرش ولایتعهدی که به زور و تهدید مأمون انجام گرفت، هدف کلانی را مدّنظر قرار داده بودند و با استفاده از این نرمش در مقابل حکومت طاغوت، درنهایت موفق به تحقق اهدافی کلان و پیش‌بٌرد خطّ اصلی‌ای شدند که همه‌ی ائمه (علیهم‌السلام) دنبال آن بودند. بدین‌جهت، «امام رضا (علیه‌السلام) از فرصت پنج‌ساله‌ی جنگِ مأمون و امین، برای نشر اندیشه‌ها و عقاید در سراسر سرزمین‌های اسلامی استفاده‌ی فراوان بردند. این فعالیت‌ها مأمون را به فکر چاره‌جویی انداخت. او برای مقابله با شیعیان و علویان می‌توانست همانند خلفای سلف خود، برخورد سخت را در پیش گیرد؛ اما هارون حتی با زندان و مسموم‌کردن امام کاظم (علیه‌السلام) نتوانسته بود از گسترش فعالیت‌های شیعیان جلوگیری کند... امام فقط برای حفظ جانشان نبود که تسلیم خواسته‌ی مأمون و پذیرش ولایتعهدی شدند؛ بلکه ایشان می‌دانستند که با کشته‌شدن‌شان، آشوب و آشفتگی، تمام پایگاه‌های مردمی امام رضا (علیه‌السلام) را فرامی‌گیرد و این سرآغازی می‌شد بر کشتار گسترده‌ی خاندان و یاران آن حضرت. همچنین قیام‌های مسلحانه‌ای بدون تأمل و روال منطقی به راه می‌افتاد که فاقد هرگونه نظم و نسقی می‌بود». (18مرداد1363، پیام رهبر انقلاب به کنگره‌ی علمی بین‌المللی امام علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام). از عمده‌ترین دلایل ملقب‌شدن امام رضا (علیه السلام) به صفت «غریب» می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود: ۱). تغییر جغرافیایی مکان زندگی؛ این تغییر نه‌تنها برای معصوم (علیه‌السلام) که حجت خدا در زمین و آسمان‌هاست ناگوار و غریبانه نبوده؛ بلکه درصورت ضرورت به‌عنوان یک «استراتژی» بدان عمل می‌گردید. چنان‌که پیامبر اکرم (صل‌الله علیه و آله ) برای تشکیل حکومت از زادگاه خود مکه به مدینه عزیمت نمود. بردن امام رضا (علیه‌السلام) به سوی مرو نیز به خاطر فشار اذهان عمومیِ مردم ایران بود که حکومت را حق اهل بیت (علیه‌السلام) می‌دانستند و مأمون برای فریبِ اذهان عمومی چنین نمود. پس جابه‌جاییِ مکانی به‌تنهایی موجب غربت نیست؛ بلکه «سلب اختیار از اتخاذ محل اقامت» برای یک امام و تبعید او، غربت است. غربت این است که بسیاری از مردم طرفدار و حتی شیعیان خوشحال شدند که «الحمدلله» امام به مرکز حکومت رفتند! آنها حتی نخواستند تأمل کنند که اگر او را برای حکومت می‌برند؛ پس چرا اجازه نمی‌دهند خانواده‌اش را به همراه ببرد؟! آری این یک اسارت بود؛ به همین‌دلیل ایشان وقت خروج از منزل به اهل خانه‌ی خود فرمودند: من می‌روم و شما برای من مجلس عزا برگزار کنید. [یعنی به‌جای خوشحالی و راضی‌شدن بفهمید و بفهمانید که این سفر شهادت است]. (راوندی، قطب الدین، الخرائج، الجرایح،ج۱،ص۳۶۳). پس غربت در این سفرِ اجباری بدین‌معناست؛ نه به‌خاطر نقلِ مکان از مدینه به مرو. همچنین شایعه‌پراکنی‌های مأمون و دروغ‌پردازی‌هایی که به نام امام (علیه السلام) انجام می‌دادند؛ از دیگر دلایل غربت آن حضرت بود و دیگر آنکه تا مرگ مأمون (لعنت‌الله علیه) که ده‌سال پس از شهادت امام (علیه السلام) واقع شد، هیچ‌کس حق نداشت بگوید که ایشان به شهادت رسیده ‌است و باید می‌گفتند که امام به مرگ طبیعی از دنیا رفته‌اند. ۲). پدر آن حضرت، امام موسی‌بن‌جعفر (علیه‌السلام) که سالیان درازی از عمر امامت خود را در زندان‌ها و تحت شکنجه‌ها گذراندند و عاقبت نیز در حبس و زیر شکنجه به شهادت رسیدند، نمایندگانی تحت عنوان «نماینده‌ی امام» در میان مردم داشتند که از سویی رابط بودند و از سوی دیگر وجوهات شرعیه را اخذ و در مواردِ امرِ امام، مصرف می‌کردند. این نمایندگان پس از شهادت ایشان، به‌خاطر آنکه وجوهات اخذشده را تصاحب کنند، هیچ‌یک امامت حضرت علی‌بن‌موسی (علیه السلام) را نپذیرفتند، برخی گفتند: امام کاظم (علیه‌السلام) شهید نشده است، برخی دیگر گفتند؛ او همان امام زمان است و برمی‌گردد و... (اعلام‌الوری، ص۳۰۳) و بدین‌ترتیب، شیعه‌ی هفت‌امامی نیز آنجا تأسیس گردید، و این خود نشانی دیگر بر غربتِ آن امام عزیز است. @AFKAREHOWZAVI
. قربانی غربت ✍پروین صادقی‌منش ۳). عموها و عموزاده‌ها، از ایشان نمی‌پذیرفتند که امام جواد (علیه السلام) فرزند ایشان است. با تأمل در این مطلب اوج غربت امام را می‌توان دریافت. این غربت سنگین که بستگان نزدیک،‌ فرزندیِ اولاد انسان را نپذیرند، بسیار دردناک و آزاردهنده است. آنها با وقاحت گفتند: باید نسب‌شناس بیاوریم. امام (علیه السلام) ابتدا قبول نکردند و فرمودند: حضرت رسول اکرم (صل‌الله علیه وآله)، از نسبت‌دادنِ اولاد به تأیید نسب‌شناس منع کرده‌اند؛ اما آنها تنها شرط برای پذیرش را رأی نسب‌شناسان بیان داشتند و به امام نیز گفتند: چون ممکن است هیبت شما نسب‌شناسان را تحت تأثیر قرار دهد، نباید در جمع ما باشی؛ بلکه باید مثل یک کشاورز ساده، با لباس مندرس و کلاه حصیری و... در مزرعه مشغول کار و بیل‌زدن بشوی. امام (علیه السلام) به‌خاطر ضرورت شناساندن امام بعد از خود،‌ مجبور به پذیرش شدند. نسب‌شناسان آمدند؛ بستگان نزدیک، امام جواد (علیه السلام) را آوردند و به آنها گفتند: شما بگویید این فرزند کدام یک از ماست؟ آنها نیز پاسخ دادند: هیچ‌کدام. موقع خروج از آنجا چشم نسب‌‌شناسان به امام در مزرعه افتاد و گفتند: به‌یقین فرزند آن کشاورزی است که روی زمین کار می‌کند و دلایل خود را نیز بیان داشتند. سپس این عموها و عموزاده‌ها که نه امام می‌شناختند و نه حرمتی برای او قائل شده بودند، مجبور به پذیرش و عذرخواهی شدند؛ و این هم خود غربتی بزرگ بود. (بحارالانوار، ج ۱۲). ۴). همان‌گونه که در کتاب «روح مجرد علامه حسینی طهرانی» آمده است؛ غربت بالاتر، نشناختن تعریف امام، حقّ امام، جایگاه و منزلت امام، حتی در میان شیعیانش می‌باشد که این غربت شامل همه‌ی معصومین (علیهم‌السلام) می‌گردد. چنان‌که در فرازی از «زیارت عاشورا»، ابتدا کسانی که «مقام» و «رتبه»ی امام را نشناختند و با بی‌توجهی جایگاه امام را کنار زدند، مستحق لعن (به دور از رحمت الهی) شناخته می‌شوند و سپس کسانی که به جنگ با امام پرداختند، مورد لعن قرار می‌گیرند. «وَ لَعَنَ‌اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ و َاَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ‌الَّتى رَتَّبَكُمُ‌اللَّهُ فيها و َلَعَنَ‌اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ...». «و خدا لعنت کند مردمى را که کنار زدند شما را از مقام مخصوص‌تان و دور کردند شما را از آن مرتبه‌هایى که خداوند آن رتبه‌ها را به شما داده‌بود و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند» 🍃پایان @AFKAREHOWZAVI
. اول بانوان جهان اسلام افکار بانوان خورشید نشان از کشورهای جهان اسلام اگر در کنار هم باشند می درخشند و حق و حقیقت را می شوند. رسانه ای به دغدغه‌ی انسان می‌اندیشند و با تولید محتوای فاخر و بروز و به موقع روشنگری می کنند. https://virasty.com/serajonline/1696099834920269097 https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/19562 @AFKAREHOWZAVI
به بهانه بانوی اول ✍دکتر فاطمه عرب‌زاده اگر بخواهیم منطقی به مسئله نگاه کنیم باید همه چیز را با هم ببینیم. اینکه خانم علم‌الهدی در کجا و در میان چه کسانی چنین عنوان کردند؟ اینکه چرا این حرف را زدند، اینکه چه کسی را مصداق این عنوان مطرح کردند؟ اینکه با این حرف، دنبال بیان چه چیز بودند و ... بررسی هر چه بیشتر باشد، راحت‌تر می‌توان طرف را زیر سؤال برد یا چشم پوشید. این چند روز شاهد موضع گیری های مختلفی بودیم که در میانشان چند دسته جذاب‌تر بودند و البته بیشتر! افرادی که تمام کنش‌گری‌شان در سطح دغدغه‌های پیرامون خودشان است، افرادی که تمام ناعلم‌شان پشت جدل‌هایشان پنهان است، افرادی که با یک قوره سردی میکنند و با یک مویز گرمی و سر آخر افرادی که گاهی شتر را نمی‌بینند و گاهی سوزن سر جهاز شتر را حسابرسی می‌کنند. از این دغدغه‌مندان صدیق! بگذریم میرسیم به اصل ماجرا به عقیده من یک بازی است. یک بازی که برای دکتر علم‌الهدی زود گذشت اما برای مخاطب به یک اصل اعتقادی تبدیل شد. در جمعی که همه مدعوین از سراسر جهان هستند و در کشورهایشان این نگاه به زن شخص اول مملکت‌شان جا افتاده هست از روی ادب یا شیطنت یا حتی تملق این عنوان را در مورد ایشان به کار بردند، در چنین شرایطی اگر ایشان سکوت می‌کردند صدای همه در می‌آمد که جمیله خانم سودای بانوی اولی در سر دارد، اگر رد می‌کرد بدون اینکه بگوید فلانی مقدم است به فردی متکبر و ریاکار متهم میشد. اگر هم می‌گفت در اسلام و نظام اسلامی چنین نداریم دست‌مایه تمسخر قرار می‌گرفت که چنین مجلسی را با مجلس وعظ و منبر اشتباه گرفته و آخوندزاده است دیگر!!! باید یادآوری کنم به کسی تاختیم که لکه سیاهی در پرونده علمی و مسئولیتی خود نداشته، در مورد کسی تند رفتیم که بهترین موضع‌گیری را در سفرهای بین‌المللی داشته، کسی را مورد نکوهش قرار دادیم که با نادیده گرفتن تنگ‌نظری ها دست از سبک زندگی و پوشش خود نکشید و حتی یک شوی تبلیغی نه برای خودش داشته در این دو سال نه برای همسرش! شاید و شاید اگر من جای او بودم ترجیح میدادم مبانی اسلام را توضیح میدادم ولو به دگماتیسم متهم می‌شدم اما او من نیست و خیلی بهتر از من توانسته نظرها را به جایگاه زن در ایران تغییر دهد. شما را نمیدانم اما به عقیده بنده خانم علم‌الهدی زیرکانه از پای این میز بازی بلند شد. در دنیایی که بالاترین مسئول اجرای، مقام اول کشور به شمار می‌آید ایشان خاطر نشان کردند که راس این ملک رهبر آن است و به تبع اگر قرار است طبق نرخ رایج قیمت تعیین شود او نیست که لایق این عنوان باشد. توجه دادن مخاطب به چنین شخصیتی که نه بروز رسانه‌ای دارد و نه شهرت علمی، شخصیت او را مرموز میکند و حداقل ماحصل آن تمرکز بر رهبری است که به او منسوب است. حقیر نه ایشان را دیده‌ام و نه نفعی از ایشان به بنده رسیده و نه دنبال نزدیک شدن به ایشان هستم پس با وجدانی آسوده عرض میکنم، این بانوی اول که متهم است به بازنمایی طفیلی بودن زن را ترجیح میدهم به قماشی که بر سر زن‌شان هوو می‌آورند یا او را در حمام خانه به ضرب گلوله از روزگار حذف میکنند. خانم دکتر علم‌الهدی تنها حرفم به شما این است، آن هم خواهرانه! بر طبق اصول و مبانی صریح گام بردارید و موضع بگیرید چرا که طعنه حق‌گویی بسی شیرین‌تر است. و تکمله‌ای برای دوستان ارزشی که مقام مادران شهید را یادآوری کردند، فراموش نکنیم که با این فرمول هم همسر رهبر معظم انقلاب خروجی ایثار و همدلی و همراهی و رنج در مسیر آرمان‌های انقلاب هستند نه بیگانه‌ای بالانشین! والسلام و این هم اصل ماجرا http://mshrgh.ir/1531424 @AFKAREHOWZAVI