جشن 2500 ساله؛ جشن شاهان خونخوار
سیری در سخنان امام خمینی👇
در این موقع که آتش جنگ بین مسلمین و کفار صهیونیست شعله ور است و ملت اسلام برای احقاق حق خود از اسرائیل غاصب، جان بر کف نهاده در میدانهای نبرد فداکاری می کنند، به امر شاه، دولت ایران به مناسبت سالروز جشن 2500 ساله در سراسر کشور جشن بپا کرده است؛ جشن برای شاهان خونخواری که نمونۀ آنان امروز مشهود است. مسلمین برای مجد و عظمت اسلام و آزادی فلسطین در خاک و خون می غلتند ولی شاه ایران برای رژیم مبتذل شاهنشاهی جشن و سرور بپا می کند.
همزمان با دفاع ملت بزرگ اسلام و عرب از نوامیس اسلام و مسلمین، به امر این مرد خبیث، به مدارس اسلامی دختران ایران هجوم برده هَتْک محترمات را نموده و از آنان سلب آزادی کرده اند. هنگامی که دشمنان اسلام، کشورهای اسلامی را تهدید می کنند و مردانی غیور برای دفاع و احقاق حقوق خود مردانه بپا خاسته اند، شاه ایران با صحنه سازی در سراسر ایران تظاهرات راه انداخته با امضای روحانی نمایان درباری و ساختۀ دست سازمانهای اوقاف و امنیت، به اسم علمای اسلام، تلگرافات تبریک صادر می نماید.
در شرایطی که مسلمین برای آزادی فلسطین و سرزمینهای خود جانفشانی می کنند، شاه جمعیت کثیری از علما، فضلا و اساتید برجستۀ حوزه های علمیه و بسیاری دیگر از روشنفکران ایرانی را به زندان و تبعید کشیده و تحت وحشیانه ترین شکنجه ها قرار داده است.
) پیام به ملت مسلمان ایران، نجف اشرف 1352، صحیفه امام، ج3، ص 5)
#افکار_حوزوی
@afkarehowzavi
💠 یعنی علامه مصباح امروز را می دید؟!
📌کوشش مخالفان انقلاب اسلامی برای اشاعه فساد!
بيگانگان ميكوشند تا با ترويج و اشاعه انواع و اقسام فسق و فجور، ازجمله فحشا، مشروبات الكلي و موادّ مخدّر، اخلاق و روحيّات مردم را فاسد كنند و به صورتي درآوردند كه مردم نه فقط استعداد و نشاط دفاع از كيان و موجوديّت انقلاب و نظام انقلابي خود را از كف دهند و بلكه اساساً نسبت به انقلاب و نظام انقلابي سردباور و سستمهر شوند و حتّي خواستار سقوط آن و ظهور نظام ديگري شوند كه به اعمال و ارضای شهوات ميدان دهد. طريقه مبارزه با آفات اخلاقي، تربيت مردم بر وفق ارزشهاي درست اخلاقي و ديني و جلوگيري جدّي و شديد از ورود آلات و وسايل فسق و فجور و فحشا و منكرات به درون جامعه است.
بيگانگان همچنين، ممكن است سعي كنند كه يا تعاليم و احكام ديني مذهبي مردم وآرا و عقايد حقّه آنان را مورد خدشه و مناقشه قرار دهند و چنين وانمود كنند كه بطلان آنها را اثبات كردهاند، و خلاصه، به نوعي حمله فكري و فرهنگي اقدام كنند، يا چنانكه در اغلب موارد معمول است، ظاهر آنها را مورد هجوم و تعرض قرار ندهند؛ ولي چنان تفسير و تأويل كنند كه ماهيّت آموزهها و فرمودههاي دين و شريعت متحوّل و متبدّل گردد و هويّتشان دگرگون شود.
(کتاب انقلاب اسلامی و ریشههای آن به قلم علامه مصباح یزدی(ره)، ص 161)
#افکار_حوزوی
@afkarehowzavi
زنانِ نقشآفرین
زهره حیدری
زنِ ایرانی در تمامی زمینهها با حفظ شئونات اسلامی، فعالیتهای چشمگیری دارد و در ردههای بالایی افتخارآفرین است. نگاه ایرانی به زن، یک نگاه مقدس و ارزشمند است؛ در جایگاه مادری دلیرپرور، در جایگاه همسری عروجدهنده و در جایگاه اجتماعی پیشبرنده است. این نگاه برعکس دیدگاه کشورهای اروپایی و غربی به جایگاه زن است، که به زن فقط دید ابزاری و جنسی دارند.
زنِ ایرانی در عرصه دینی اجتماعی یعنی گوهرشادها، مسجدی ساختند که هم محل عبادت، هم جایگاه علمآموزی، معرفت، آگاهی و هم محل شهادت است. پروین اعتصامیها، در عرصه ادبیات نامدار و ماندگار.
اسدیها و کرجوها و...، که مبارزات سیاسی و شهادتشان زمینهای شد برای ایجاد جمهوری اسلامی در ایران.
سیده شاه حسینیها، در عرصه هنر فیلمنامهنویسی و کارگردانی مسایل دینی و جهاد را لحاظ نمودند.
حیدریها، در عرصه ورزش با حجاب و پوشش دینی با افتخار بر سکوی قهرمانی میایستد و اجازه نمیدهد مردان مدال به گردنش بگذارند و با او مصافحه نمایند.
پزشک محجبهای که بیمار بیبضاعت را فی سبیل الله معالجه مینماید.
نخبههای علمی متدینی که شب و روز روی پروژههای خود برای ارتقا علمی کشورش مشغول است و بورسیههای آمریکایی و اروپایی را به هیچ عنوان نمیپذیرد و با وجود تمام مشکلات پیش رو، برای پیشرفت وطنش تلاش مینماید.
معلم، دبیر و استادهایی که در تربیت و علمآموزی تمام ارزشهای دینی را لحاظ مینماید و برای تربیت دینی اهمیت بیشتری قائل است.
فعال فضای مجازیی که در دشمنشناسی، شناخت معارف دینی و مسایل سیاسی برای ارتقا آگاهی کاربران پررنگ عمل می کند.
مُبلِغ خارج از کشوری که برای انتشار معرفت حقیقی دین مبین اسلام فعالیت مینماید.
کارآفرین و جهادگری که دست بسیاری از زنان بیسرپرست خانواده را میگیرد.
فعال اجتماعی که در تمام فتنههای دشمن برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران منفعل نبوده و نقش بسزایی برای رفع آن دارد؛ هم چون راهپیماییها، همراهی همسر در رفع اغتشاشات، رضایت و صبوری در شهادت فرزند مدافع امنیتش، فعالیت اجتماعی معرفتی در جامعه زنان مانند سخنرانی و فعالیت فرهنگی و زن ایرانی یعنی...
اینها تنها نمونههایی از ایرانی بودن زن، در کشور جمهوری اسلامی ایران است؛ و همچنین زنان فعال گمنامی در کشور داریم که هنوز شناخته شده نیستند و در پیشرفت جمهوری اسلامی ایران نقش بسزایی دارند.
https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
چرا فیلترینگ؟
مرضیه عاصی
[1]. آیا فضای مجازی یک محیط زندگی است؟! محیط زندگی یعنی جایی که درآن روابط اجتماعی، فرهنگ، اقتصاد و ذهنیت انسانها شکل میگیرد. جایی که فرزندان این مرز و بوم درآن تربیت میشوند، رشد میکنند وبزرگ میشوند، ارادهها جهت میگیرند و تمایلات بروز پیدا میکنند. فضای مجازی یک فضای حقیقی جدید است، پس باید این محیط را از هر گونه آلودگی خصوصاً آلودگی به "سمّ شیمیایی" پاک کنیم.
[2].چون از قرآن الهام گرفتهایم که هر گاه خطری ما را تهدید میکند؛ باید بین خود وخطر، سدّ محکمی ایجاد کنیم که راه نفوذ خطر بسته شود. در"آیات ۹۴تا۹۹ سوره کهف"، در ماجرای یاجوج وماجوج و همسایگان آن دو آمدهاست که آنان به ذوالقرنین گفتند؛ یاجوج وماجوج فساد میکنند؛ آیا سدّی میان ما وآنها میبندی؟ذوالقرنین گفت به شرطی که با قوّت به من کمک کنید؛ پس با قطعات آهن ومس ذوب شده بین آهنها سدّ محکمی ساختند که راه نفوذ کاملاً بسته شد؛ آنها متحد شدند و خود را از شرّ دشمن ایمن کردند؛ آن هم با سدّ بزرگی که نمیشد هیچ راه نفوذی در آن ایجاد کرد. دشمن را فیلتر کردند، آن هم فیلتری به این نفوذ ناپذیری.پس ما هم باید بین خودمان و خطر موجود - فضای مجازی سمّی- سدّ محکم نفوذناپذیری ایجاد کنیم .
[3].چون باید از ولیّامرمان اطاعت کنیم که میفرماید،"همانطور که بعضی از کشورها طبق فرهنگ خودشان فضای مجازی را قبضه کردهاند، ما چرا این کار را نمیکنیم؟! چرا به تهدیدهای فضای مجازی اعتنا نمیکنیم؟! چرا این فضای غیرمنضبط را رها میکنیم؟!" (بیانات در دیدار معلمان، ۱۳ اردیبهشت ۹۵).ما در این فضای مجازی دشمن، زندگی میکنیم و در هوای آلوده تنفس مینماییم و آلودگی آن از نوع آلودگی به گاز خردل میباشد که بسیار کُشنده است و آثار آن تا سالها ماندگار است.
[4].آنانکه دم از رفع فیلترینگ میزنند، این صحنه را ول و رها میپسندند، طرح صیانت را به حاشیه میگذارند، گردن دیگری میاندازند و بی خیالش میشوند، بدانند که اگر حاکمیت الهی بالای سر این محیط زندگی قرار نگیرد و حاکمیت طاغوت حکمفرما شود، سنّتِ «یُخرِجُونَهُم مِن النُّورِ ِالَی الظّلُمات» انجام میشود. سپردن جامعه به ولایت طاغوت، نتیجهاش، فریب، گمراهی وتسویل شیطان است وکسب و کار زیر سایه طاغوت، لازمه اش تثبیت ولایت طاغوت و به باد دادن کل کسبوکارها است و بی عدالتی را در جان مردم تثبیت میکند و این همان تثبیت حکمرانی غرب است.
[4].چون شهیدان زیادی دادیم که یک وجب از خاکمان را ندهیم. اما خاک به خودی خود موضوعیت نداشت، خاک برای ما معنا داشت، استقلال و هویّت ایران مهم بود، اراده جامعه ایران مهم بود، سپردن محیط زندگی «حقیقی» مردم به دشمن، دادن استقلال کشور است، دادن خاک است، عبور از روی خون شهدا است.عقب نشینی مسئولین در این سالها در حوزه فرهنگ، فریاد "اَینَ عمّار و اتش به اختیار" رهبرمان را بلند کردهاست. نباید با عقب نشینی، جان، مال و ناموس مردم را به بیگانه بسپاریم. فیلترینگ و مسدود کردن محیط حکمرانی دشمن، بسیار ضروری است، هرچند بسیار دیر شدهاست.
[5]. کسانی که دم از رفع فیلتر اینستاگرام و واتساپ میزنند، باید بدانند که واقعا اینها محل ساماندهی انواع اغتشاشات و حملهها به مردم و کشور هستند. بستر حکمرانی غربی است. محل حضوردشمنان ما هستند. اصلاً زمین آنهاست. دشمن میلیاردها خرج کرده تا در فضایِ بیقانون و ولنگارش، بهوسیله همین پلتفرمها، پیادهنظام بسازد و ساخت، پس عاقلانه بیندیشید، که پس از رفع فیلتر همان آش و همان کاسه قبلی خواهد شد! باز اغتشاش و هزینهتراشی برای ملت و حاکمیت.الان دیگر همه میدانند زمین مجازی دشمن، چه لجنزاری است!
[6].بنابراین اگر چند نفر گفتند، هزاران نفر با فیلترشکن وارد میشوند؛ پس فیلتر بیاثر است، فریب نخورید. یا میگویند بعضی از کسب و کارها در این پلتفرمهاست، خُب پلتفرمِ جایگزین، درست کنند. طبق بیانیه گام دوم، اهل تحول، اهل حرکت جهادی و اهل انجام کارهایی که به ظاهر شدنی نیست؛ باشید. فیلتر کردن پلتفرمهای خارجی خیلی موثرست. و از طرفی باید سازمانهای دولتی، دانشگاهها، مدارس و ... را ملزم به استفاده از پلتفرمهای داخلی کرد. اینکه یک نظام مدیریتی داخلی و بدون وابسته به غرب داشته باشیم؛چیز محالی نیست. مردم همیشه پای کار هستند. اگر مسئولین ذیربط هم به تکلیف خود عمل کنند.
https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
[5]. آن¬چه این روزها شاهد هستیم؛ به¬زیرافتادنِ نقاب نفاق جماعت مزدور فتنه¬گر داخلی و خارجی و اربابان ستم¬پیشه¬ی آنهاست که چهرهی کریه آنان را در برابر دیدگان ملت ایران و آزادگان جهان، بیش ¬از گذشته نمایان نموده ¬است، موج خروشان خونهای پاک جوانان وطن، در حال شستن زشتیها و غبارهای سیاه فتنه بوده و بدین ترتیب، به¬دنبال دشمنشناسیِ جامعه، وحدتی شیرین و دشمن¬شکن درحال شکل-گرفتن است؛ ازاین¬رو، صدای قدم¬های پیروزی نهایی، رساتر از هر زمانی به گوش می¬رسد و در قریب-صبحی، بانگ امیدبخش نظم نوین جهانی به مرکزیت جمهوری اسلامی که درحقیقت، ظهور یک نظم نوینِ وحیانی¬ست؛ گوش جهانیان را خواهد نواخت.
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
وحدت شیرین
مریم عفتی مطلق
[1]. آنچه از وقایع سخت و ناگوار این روزها می¬تواند ذهن¬ها را به خود مشغول بدارد این است که از پس این رنج¬ها، چگونه روزنه¬های امید و نصرت بر ملت مظلوم و مقتدر ایران ¬گشوده خواهد شد؟ البته قبل از پرداختن به پاسخ این سؤال، باید اعتراف نمود که رویدادهای تلخ این ایام، بیش از هر واقعیتی، ماهیتِ اکنونِ ملت ایران را نمایان ساخت؛ زیرا مردمی که وسط کارزارِ جنگ رسانهای دشمن، بیپناه رها شده بودند؛ خیلی زودتر از زمان فتنهی ۸۸، بصیرت به خرج داده و صف خود را از اغتشاشگران جدا نمودند، با اینکه فشارها و خساراتی را متحمل گشتند؛ اما بهراحتی اسیر غولهای رسانهای استکبار نشدند. صبوری و مدارا پیشه کرده و در کمال شگفتی، پاره¬های تن خود را که از بهترین جوانان این وطن بودند؛ برای حفظ امنیت کشور با افتخار تقدیم نموده و دشمنان را در رسیدن به اهدافشان ناکام گذاشتند و به همه ثابت کردند که ملت ایران مایه¬ی وجودیِ بسیار اصیل و باعظمتی دارد.
[2]. به گلهای پرپرشدهی این روزها که مینگریم، حس غرور و افتخار سراسر وجودمان را فرا میگیرد، نورهایی در این ایام دیدیم که در برابر ظلمت، با درخشش خیرهکننده¬ی خود صفحهی تاریخ پرافتخار ایران، بلکه جهان اسلام را منوّر نمودند؛ با جوهر تابناک وجود خود نور امید و روشنی بر دل¬ها تاباندند و با چشمه¬ی بصیرت خود غبار از چشم¬های حیرت¬زده شستند، جلوه¬¬هایی از صحنه¬های کربلا در حرم مطهر شاهچراغ، خیابان¬های شهر و جای¬جای ایران نمایان گشت و سند محکمی بر حقانیت نظام جمهوری اسلامی شد؛ همهی دنیا دیدند که از طفل ششماهه و خردسال گرفته تا زنان و دختران بیدفاع، از تیر و تیغ خشم و کین دشمن فتنه¬گر در امان نماندند؛ درواقع عداوتهای وحشیانهی استکبار و ایادی داخلی و خارجیاش در این ایام، مهر تأیید دیگری¬ شد بر ماهیت ضدّبشری نظام غرب و فرهنگ منحط و پوسیده¬ی آن¬. بدین¬ترتیب همه دیدند که دشمن خبیث، نیت پلید خود را که در پشت شعارهای رنگین و دروغین خویش، پنهان کرده بود؛ رذیلانه پیاده نمود و همه شاهد هستند که جز خشونت و ویرانی و کشتار حاصلی دربر نداشته است.
[3]. «اسلام به ما آموخته است كه انسان¬ها با وجود ناهمگونىهاى نژادى و زبانى و فرهنگى، فطرت همسانى دارند كه آنها را به پاكى و عدالت و نيكوكارى و همدردى و همكارى فرا مىخواند و همين سرشت همگانى است كه اگر از انگيزههاى گمراهكننده به سلامت عبور كند، انسان¬ها را به توحيد و معرفت ذات متعالى خداوند رهنمون مىگردد. اين حقيقت تابناك داراى چنان ظرفيتى است كه قادر است پايه و پشتوانهى تشكيل جوامع آزاد و سرافراز و برخوردار از پيشرفت و عدالت - توأماً - گردد و شعاع معنويت را بر همهى فعاليتهاى مادّى و دنيایى انسان¬ها نفوذ دهد و بهشتى دنيایى - پيش از بهشت اخروىِ موعود اديان الهى - براى آنان فراهم آورد. ... خوشبختانه چشمانداز تحولات جهانى، نويدبخش يك نظام چند وجهى است كه در آن، قطب¬هاى سنتى قدرت، جاى خود را به مجموعهاى از كشورها و فرهنگ¬ها و تمدن¬هاى متنوع و با خاستگاههاى گوناگون اقتصادى و اجتماعى و سياسى مىدهند.» (امام خامنه¬ای، 9شهریور1391، بيانات در شانزدهمين اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران).
[4]. «امروز، آمریکا قدرت مسلّط جهان نیست؛ بسیاری از تحلیل¬گران سیاسی دنیا معتقدند که آمریکا دارد رو به افول می¬رود، ذرّهذرّه دارد آب می¬شود. این را نه اینکه ما بگوییم؛ البتّه عقیدهی ما هم همین است امّا تحلیل¬گران سیاسی دنیا هم این را دارند می¬گویند. نشانههایش هم واضح است؛ مشکلات داخلی آمریکا بیسابقه است؛ هم مشکلات اقتصادیشان، هم مشکلات اجتماعیشان، هم مشکلات اخلاقیشان در داخل آمریکا؛ اختلافات¬شان، دودستگیهای خونین¬شان، خطاهای محاسباتیشان در مسائل دنیا.» (امام خامنه¬ای، در دیدار با دانش¬آموزان، 11آبان1401). ازاین¬رو، مردم دنیا نظاره¬گر افول و خاموشیِ نظم شیطانی حاکم بر جهان خواهند بود؛ نظمی که به سرکردگی آمریکای جهان¬خوار و سلطه¬گر جز فقر و فساد و تبعیض و ستم، ارمغانی برای ملت¬های جهان نداشته است، پس¬ازآن، نظم دیگری بر جهان حکمفرما خواهدشد؛ همان¬گونه که در کلام رهبر معظم انقلاب آمده است؛ «علائم زیادی وجود دارد که نظم کنونی جهان دارد تغییر پیدا می¬کند و نظم جدیدی بر جهان حاکم خواهد شد. ... یک خطوط اساسیای هست که مطمئنّاً این خطوط اساسی در این نظم جدید هست. خطّ اساسی اوّل عبارت است از انزوای آمریکا؛ آمریکا در نظم جدید جهانی منزوی خواهد بود. ... دست و پای آمریکا از حضور در سراسر جهان جمع خواهد شد. ... خطّ اساسی دوّم؛ انتقال قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و حتّی علمی، از غرب به آسیا[ست]. ... خطّ اساسی سوّم [این است که]: فکر مقاومت و جبههی مقاومت در مقابل زورگویی، گسترش خواهد یافت که مبتکرش جمهوری اسلامی است.» (در دیدار با دانش¬آموزان، 11آبان1401).
👇👇👇
نگران حال مقصّر
مرحوم آیت الله میرزا جواد تهرانی از منزل بیرون آمده بودند و از حاشیه خیابان در حال گذر بودند که ناگهان دوچرخه سواری با شدت به ایشان برخورد کرد، به گونه ای که عبا و عمامه و عصا و نعلین ها هر کدام به طرفی پرت شد، و ایشان زخمی گردید، پس از لحظه ای ، قبل از اینکه بسوی عبا و عمامه بروند، به سراغ دوچرخه سوار رفتند، در حالی که خودشان بیشتر آسیب دیده بودند با این حال او را از زمین بلند کرده، و گرد و غبار از صورتش پاک نموده و پشت سر هم تکرار می کردند که: پسر جان! حالت چطور است؟
آیا جایی از بدنت درد می کند؟ آیا صدمه و آسیب دیدی؟ و از این قبیل حرفها!
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
زن در نظریه سیاسی اسپینوزا
حجت الاسلام والمسلمین داود مهدوی زادگان
اسپینوزا ( 1677 – 1632 م ) از معماران اصلی نظریه سیاسی مدرن است و رساله سیاسی او اثری دانسته شده که« اندیشة سیاسی و دموکراتیکِ مدرنِ اروپایی را به بیانی نظری ، بنیان می نهد » ( اسپینوزا باروخ ، 1393 : 188 ) . او در این رساله به مطالعه سه نوع حکومت سلطنتی ( حاکم مطلقه ) و اشراف سالاری و دموکراسی پرداخته است .البته بررسی نوع دموکراسی به دلیل مرگ زود هنگام نا تمام باقی می ماند و از قضا ، این نا تمامی بعد بیان موقعیت زن در حکومت دموکراتیک است .
چه کسانی در حکومت دموکراتیک حق رأی دارند ؟ به عقیده اسپینوزا کسانی حق رأی دارند که عضو « شورای عالی » باشند . این اعضا همان شهروندان صاحب حق رأی هستند .پس ، شهروند سیاسی در نظر اسپینوزا عبارت از عضو شورای عالی است . ولی هر کسی نمی تواند عضو شورای عالی باشد . اسپینوزا برای عضویت در شورای عالی دو شرط را ذکر می کند . شرط اول ،« فردی با شد که صرفاً از قانون کشور خویش تبعیت می کند » . شرط دوم ، « و از جهات دیگر کنترل حق خویش را در دست دارد و محترمانه زندگی می گذراند » . هر فرد با داشتن این دو شرط حق رأی در شورای عالی و پذیرش مناصب دولتی را دارد . طبعاً با این دو شرط برخی افراد از عضویت در شورای عالی شهر یا به عبارتی از مفهوم شهروندی بدور خواهند بود . اسپینوزا با شرط اول بیگانگانی را که تابع حکومت دیگر هستند ، کنار می گذارد . اما به وسیله شرط دوم ، زنان و بردگان و نیز کودکان و صغیران را کنار می گذارد . زیرا این عده تحت کنترل دیگری هستند . زنان تحت کنترل شوهران و بردگان تحت کنترل اربابان و بالاخره والدین قیم کودکان و صغیران هستند . اینان نیز همانند اتباع کشور دیگر ، شهروند محسوب نمی شوند .
اسپینوزا خود را مجبور به این توضیح می دید که از چه باب زنان را از عضویت در شورای عالی کنار گذاشته است .کنار گذاشتن اتباع بیگانگان و بردگان و کودکان از شورای عالی روشن و قابل درک است ولی عدم عضویت زنان ، به تبیین احتیاج دارد . اسپینوزا می پذیرد که اگر دلیل تابعیت زنان از شوهران ، عرف باشد ؛ این دلیل محکم نیست . بنیان عرف چندان محکم نیست تا بخواهیم به آن استناد کنیم . بلکه او به ماهیت و جنس زن بودن ارجاع می دهد :
« شاید کسی بپرسد که آیا زنان بنا به ماهیت تابع اقتدار مردان هستند یا بنا به عرف ؟ زیرا اگر این مسأله صرفاً ناشی از عرف باشد ، دلیلی ندارد که بخواهیم زنان را از حکومت بیرون بگذاریم. اما اگر صرفاً به تجربه بنگریم ، خواهیم دید که این موقعیت ناشی از ضعف زنان است ؛ زیرا هیچ کجا نمونه ای از حکمرانی توأمان زن و مرد سراغ نداریم در هر کجای زمین که زنان و مردانی وجود دارند ، مردان فرمانروا هستند و زنان فرمانبردار ، بدین ترتیب ، هر دو جنس در هماهنگی می زیند » ( همان : 183 ) .
برخی خواسته اند در نقض این تجربه عالم گیر به نمونه آموزون ها استدلال کنند . در این نمونه زنان حاکم بودند و مردان را می کشتند . اما به نظر اسپینوزا چنین نمونه هایی نادر است . بر این اساس ، او به خود حق می دهد که « ادعا کند که زنان از حیث طبیعی حق برابری با مردان را ندارند و ضرورتاً تسلیم مردان می شوند» . اسپینوزا از این حق نتیجه می گیرد که « بنا بر این ، حکمرانیِ برابر دو جنس محال است و محال تر از آن حکمرانی زنان بر مردان است » . رساله سیاسی با این جمله اسپینوزا ناتمام ماند :
«به زودی خواهیم فهمید که حکمرانی برابر زنان و مردان قطعاً صدمات زیادی به صلح وارد می آورد .اما به حد کافی در این باره گفته ام » ( همان : 184 ) .
بنابر این ، زن در نظریه سیاسی اسپینوزا هیچ جایگاهی ندارد . زن بیرون از شورای عالی جای دارد . تبعیت ماهوی زنان نسبت به مردان موجب آن شده که زنان در حکومت دموکراتیک به عنوان شهروند ، شناخته نشود. اسپینوزا با استدلال به ماهیت ، راه عضویت زنان در شورای عالی را کاملاً مسدود ساخته است . حتی اگر تجربه زیست مدرن هم تغییر کند ، زنان نمی توانند عضو شورای عالی شوند .زیرا ماهیت زنان فرمانبرداری است و فرد فرمان بردار نمی تواند فرماندار شود. البته مترجم فارسی رساله سیاسی تاکید دارد که این سخن اسپینوزا مربوط به شرایط تاریخی و زمان نگارش این رساله است و « اسپینوزا این کتاب را به پایان نرساند و در همین دقیقه از کتاب آن را رها کرد » . ظاهراً مقصود مترجم این است که اگر اسپینوزا زنده می ماند و این کتاب را تمام می کرد ؛ حتماً در رای خود تجدید نظر می کرد . ولی جمله پایانی اسپینوزا ( « اما به حد کافی در این باره گفته ام » ) ، این احتمال مترجم را منتفی می کند .
منبع:
اسپینوزا باروخ ، 1393 ، رساله سیاسی ، ترجمه ایمان گنجی و پیمان غلامی ، انتشارات روزبهان ، چ اول ، تهران .
https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
🔷 پمپاژ ناامیدی
🔹 اکبر مظفری
امام خمینی از امید به عنوان جنود الله و از ناامیدی به عنوان جنود ابلیس تعبیر کرده و می فرمایند: «نویسنده های ما بهترین خدمتشان امروز این است که این ملتی که ایستاده در مقابل شرق و غرب و نمی خواهد تحت نظام شرق یا نظام غرب باشد، امید به آنها بدهند که می توانید تا آخر وابسته به شرق و غرب نباشید. اگر این نویسنده ها، این گوینده ها به جای اینکه به هم اشکالتراشی بکنند، به جای اینکه به جان هم بریزند، با هم امید در ملت ایجاد کنند. اطمینان در ملت ایجاد کنند. استقلال روحی در ملت ایجاد کنند. اگر این خدمت را این رسانههای گروهی، این مطبوعات، این نویسندگان، این گویندگان، این اطمینان را در ملت ایجاد کنند ما تا آخر پیروز هستیم. و حیف است که یک ملتی که ایستاده و خون جوانان خودش را داده و همه چیزش را فدای اسلام و استقلال کشورش کرده ماها که گوینده هستیم، نویسنده هستیم، آنهایی که در مطبوعات چیز می نویسند، در رادیو و تلویزیون صحبت می کنند، حیف است که اینها توجه به این معنا نداشته باشند که باید این ملت را امیدوار کرد، و باید مطمئن کرد ملت را.» (صحیفۀ امام، ج 13، ص 537)
آنچه در سایه و حاشیۀ اغتشاشات اخیر ناباورانه خودنمایی می کند، پمپاژ یاس و ناامیدی از سوی کسانی است که به راستی داعیه اصلاح و استحکام نظام را دارند. آنها دردمند، دلخور و نقادانی از جنس انقلابند که جان و جوانی شان را پای آن گذاشته و در دوره ای از جمله پیشتازان آن بوده اند. اما هم اینک به خاطر انباشت رنجش های درست یا غلط گذشته، نه تنها دامن خود را از حوادث اخیر بیرون کشیده اند، که دائما با نیشتر قلمشان حرمان و دلسردی است که به افکار عمومی پمپاژ کرده و ناخواسته در مسیر ناامیدی مردم گام بر می دارند. آنها با سیاه نمایی ها و امیدکُشی های مستمر، عالمانه در صدد تحمیل اصلاحاتی بر نظام هستند که به زعم شان تنها راه مانایی آن است، اما ناگفته پیداست که این راه به ناکجاآباد می رود، چرا که مرگ امید، مرگ آینده را به دنبال دارد.
چالش پیشرو به اندازۀ خود یک فتنه است که باید با اکسیر امید، وحدت و زمان شناسی از آن عبور کرد و پس از آن به طرح نقدها، نظرها و گلایه ها پرداخت. امروز ملت ما برای گذر از این گردنۀ فتنه خیز به امید و دلگرمی نیاز دارد، باید ملت را امیدوار و مطمئن کرد و جنود الله را مهمان خانۀ دلهایشان نمود تا بتوانند از این میدان بلا به سلامت عبور کنند. امروز روز امتحان کسانی است که به اندازۀ خود دارای ضریب نفوذ و قدرت تاثیرگذاری بر افکار عمومی هستند و می توانند در شعله ور شدن آتش امید و گذر از فتنه موثر باشند. آنان که به جای امید، دزدانه بر گوش ملت خویش آیۀ یاس می خوانند و ندانسته در جهت رسانه های دشمن حرکت می کنند، حتی در خلوت خود نیز نمی توانند مدعی خیرخواهی برای مردم و کشورشان باشند، چرا که امروز راه از بیراهه و حق از باطل شناخته شده است.
https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
تحریم ناکارآمد در برابر انرژی انقلاب
🖍آمنه عسکری منفرد
[۱].انقلاب ایران اسلامی، انقلابی«زنده، مستمر و تداومیافته» است؛ زیرا ارزشهای اسلامی و انقلابی همچنان از بدنه اجتماعی جدی و قوی برخوردارند و امروز، بخش بزرگ و موثری از جوانان «دلبسته و شیفته ارزشها» هستند. آری! «انقلاب یک جریان مستمر است، انقلاب یعنی؛ سازندگی، رویش و بالندگی و روحیه انقلابی یعنی اسیر حدود تحمیلی نشدن، قانع به گیرندگی قطرهچکانی نشدن، با امید دنبال هدف حرکتکردن و با انگیزه، نشاط، بااصرار و پیگیری آن را به دستآوردن.این انقلاب و حرکت انقلابی است.» (بیانات رهبر انقلاب، ۱ تیر ۸۴).
[۲].اینک دشمنان قسمخوردهٔ ایران، بعد از چهل و اندی سال تلاش در صحنهٔ جنگ و فشار و تحریم اقتصادی، به ناکامی خود در مقابل «عظمت ایران مقتدر» واقفشدند و این بار در صحنهٔ جنگ ترکیبی به زمینزدن ایران و ایرانی دل خوشکردند. اما از آنجا که «ما ملت امام حسینیم»، در مقابل این سنگپراکنیهای نفاق و صاحبان زر و زور و تزویر، سر خم نخواهیمکرد، حال آنکه از پس این همه کینهتوزیهای خصم؛ ریزشها، جراحتها و زخمهایی هم به نظام و کشور واردشود. اما واقعیت این است که این جراحات، بخشی از واقعیت هستند نه همه آن. بخش بزرگتر و برجستهتر واقعیت این است که؛ انقلاب ما «به واسطه حضور رهبری شجاع و مقتدر و مردمی بصیر و وفادار»، که ایمان راسخ به ارزشهای اسلامی و انقلابی دارند، امروز «شکوفاتر و مقتدرتر» از گذشته، در مقابل همه بدخواهیهای دشمنان کینهتوز ایستادهاند و با «امید صادق به آیندهٔ روشن» برای «اعتلای ارزشهای انسانی و اسلامی»، تا رسیدن به صبح دولت ظهور در حرکت است و با «پیشرفت مستمر درعرصه علم و حکمت»، در مقابل تمام امیدسوزیهای دشمنان بدخواه ایستادهاند.
https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
عقلانیت سیاسی
اکبر مظفری
دکتر علی شریعتی گاه تنبهات نغزی دارد که به راستی هشدار دهنده و آگاهی بخش است. وی از جمله در سخنرانی «خودآگاهی و استحمار» می گوید: وقتی در خانه حريقی در گرفته است، دعوت آن کس که تو را به نماز و دعا با خداوند می خواند، دعوت يک خيانتکار است، تا چه رسد به کار ديگر! هرگونه توجه دادن به هر چيزی در آن جا ـ هر چيزی مقدس، چه غير مقدس ـ به جز توجه دادن به خاموش کردن حريق، توجهی است استحمارگرانه و اگر تو توجه کنی، استحمار شده ای، ولو با خداوند خودت صحبت کنی، ولو به نماز ايستاده باشی، ولو مشغول مطالعۀ بهترين آثار علمی و ادبی بشوی، يا مشغول يک کشف بزرگ علمی! هر کاری که بکنی، و طرف سرت را به هر چيزی که گرم کند، تو را دچار استحمار کرده! ديگر رفته ایی.
این گفته روایت حال امروز ماست. نزدیک دو ماه است که عده ای مزدور در سایۀ اعتراض بحق و احساسات جریحه دار شدۀ بخشی از جوانان، آتش به خانه و کاشانۀ ما انداخته و امنیت ما را سلب کرده اند، شاید تا دیروز می شد در ماهیت این جریان تشکیک کرده و آن را به اعتراضات مردمی نسبت داد، اما امروز که نشانه های توطئه آشکار شده است، نسبت دادن آن به مردم، جفا و اهانت در حق آنهاست. اما چگونه می شود که برخی از داعیه داران انقلاب و گروه های مرجع اجتماعی در این هنگامۀ بلا به دادن آدرس های غلط پرداخته و ناخواسته تلاش می کنند تا افکار عمومی را نسبت به خاموش کردن آتش مردد نمایند؟ آیا عقلانیت سیاسی ایجاب می کند که در میانۀ میدان به علل و اسباب ماجرا پرداخته و از خود ماجرا غافل شویم؟ آیا در زمان فتنه و صف آرایی دشمن وقت پرداختن به علت هاست؟ یا ما خود را به کوچۀ تغافل زده و مصداق بیان مرحوم شریعتی شده ایم؟
آنان که دل در گرو انقلاب نهاده و با همۀ نقدهای بحقی که دارند، قلب شان برای انقلاب می طپد، آنان که جان و جوانی شان را فدای این آرمان کرده و هویت شان به انقلاب گره خورده است، امروز روز امتحان آنهاست. آنها باید بتوانند با تحلیل کلان ماجرا از موانع نقدها و دلخوری های سیاسیِ حتی بحق شان عبور کرده و از کلیت انقلاب دفاع و در راه آن جانبازی کنند، والا دشمن با سکوت و سکون ما متوقف نمی شود. گروه های مرجع اجتماعی و ملت بزرگ ایران در ادوار مختلف تاریخی همواره نشان داده اند که در بزنگاه های خطر و مخاطرات دشوار، قدرت عبور از اختلافات و ایجاد وحدت را دارند و می توانند تهدیدها را به فرصت تبدیل کرده و دشمنان را ناامید و ناکام بگذارند.
https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
تاریکذهنهای مدعی آزادی
راضیه شعبان
[1]. شصت روزی میشود که کوردلانِ همهی تاریخ، امنیت ما یعنی گوهر نایاب دنیا را که معتقد و بیاعتقاد به نظام، همه از آن متنعم هستند، مورد هدف کین قرار دادند. در این مدت هر کاری کردند، هر دروغی را ساختند، هر حیلهای را به کار بستند تا از مردم یارگیری کنند، اما وقتی بیاعتنایی مردم را به خود دیدند، به سیم آخر زدند ... آخرین نقطه اتصال تروریسم ... خشونت مسلّحانه و ایجاد رعب عمومی. دست زدن به عمل تروریستی و خرابکارانه، ازآنروست که حامیان و دستوردِهان آنها هرچه تحریم کردند، جواب نداد، هرچه به زور متوسل شدند، جواب نداد، هر چه خواستند با دست دوستیِ مخملین وارد شوند، جواب نداد. اینک دندان خشم به هم کوبیده و احمقهایی از جنس خودشان را به کار گرفتند تا کار ناتمام آنها را تمام کنند.
[2]. اندکی به عقب برمیگردیم، به سالهای پرالتهاب دهه 60، همانوقت که دشمن نتوانست مانع تولد نظام اسلامی ایران شود، آنزمان که نشد زهرش را با جنگ بریزد، همانوقت هم با حمایت و تشویقِ عدهای تهیمغز، بیاعتقاد و غیرانقلابی، «ترورهای فردی و جمعی»، «انفجارهای مهیب»، «آدمربایی»، «شکنجه» و «کشتارهای هولناک» را طراحی کرد. قربانیان این قساوت و خشونت همهِ قشرها بودند. در این طراحی، زن یا مرد و کودک، مدیر یا کارگر، رهگذر و بقال فرقی نداشت، همه هدف یک شلیک و یک گلوله، آنهم از فرسنگها دورتر بودند. آنزمان پاسخ آنها این بود «بکشید ما را، ملّت ما بیدارتر میشود». و امروز هم با یتیم شدن آرتینها، با شهادت کیانها، آرشامها، آرمانها و روحاللهها، روح ما برای مبارزه با دشمنان و حرامیها زندهتر خواهد شد. این کشتهشدنها و ریختن خون مظلومان در راه خدا، اثری قهری و طبیعی دارد که دستاوردهایی را به امت اسلامی، ملتهای مسلمان و به تاریخ اسلام تقدیم میکند. این وعدههایی است که احمقها آن را درک نمیکنند.
[3]. اما امروز همان نقشه سوخته را از نو طراحی کردند. این احمقها آنقدر بدبخت و کهنهمغز و نمکشیده شدهاند که این کارها را به اسم «زن»، «زندگی»، «آزادی» رنگ میزنند. اگر نمیدانند، بدانند که ما میدانیم و یادمان هست که زن همواره در نظر بتهای فلسفهی غرب، موجودیت نداشت و اگر هم جایی موجود به حساب میآمد، در صفِ حیوانات قرار میگرفت و ارزشی نداشت. همانطور که «فیلسوف و متفکر آلمانی»، آرتور شوپنهار اعتقاد داشت که زن حیوانی است با گیسوانی بلند و افکار کوتاه. یا در دیدگاه «فیلسوف و متفکر فرانسوی» ناپلئون بناپارت، زن موجودی ساخته شده برای تسلیم در برابر مرد است، حتی اوج احترام به زن را در دیدگاه «فیلسوف و متفکر آلمانی»، فریدریش نیچه، میبینیم که معتقد است: وقتی نزد زن میروی، شلاق را فراموش نکن. اینک همین پَلَشتها در ایران مدعی آزادی و زندگیبخشی برای زنانِ ایرانی هستند. بیخود دستوپا نزنید، شما همان تاریکذهنهایی هستید که تنها نقاب روشنفکری را یدک میکشید.
[4]. همان سال60 هم عقده و ترس از جمهوری اسلامیِ تازهتأسیس و نوپا را داشتید، آنوقت که قدرت دفاعی ایرانی ضعیف و کمتوان بود، آنوقت که سردمداران و رئیسجمهورِ حامیان شما، خود را عقلِکل میدانستند. اکنون ترسِتان چهل برابر شده، چراکه ایران اسلامی بالندهتر و قدرت دفاعیاش قویتر و توانمندتر است، چند روز پیش نمونهاش را به شما مخابره کردیم، «موشک ماهوارهبر قائم100» و «موشک هایپرسونیک» که در خاطرِ زنگزدهتان هست؟! از حال و روز سردمداران و رئیسجمهور آمریکا نگوییم که بر همگان عیان است. خفتوخواری خود را میبینید و همچنان دستوپا میزنید، دستوپا بزنید و در گرداب خودساختهی خود به دفینههای تاریخ وارد شوید. دیرروزی نیست افول آمریکا و صهیون را به چشم خود ببینیم، تا آن روز با صلابت قویتر میشویم و شما همچنان بنگرید اقتدار ایران قوی را و از عصبانیت بمیرید.
#افکار_حوزوی
@afkarehowzavi