eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
736 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
209 ویدیو
21 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. یقین و شهامتنجمه صالحی امروز که خبر شهادت را شنیدم، ساعاتی را تجربه کردم که قبلا در داغ عزیزم تجربه کرده بودم، دقیقا همان حس و حال و همان بی‌تابی. متحیر بودم از آنچه بر سر انقلاب و این مردم می‌گذرد و من زنده‌ام و این لحظه‌ها را زندگی می‌کنم! در آن روزهای بی‌تابی‌ام، در همه‌ی تلاطم‌هایی که بر سرم آوار شده بود، قلم، تنها پناهم شده بود؛ اکنون نیز از او مدد جستم. انگار نبض قلبم روی واژه‌ها تنظیم می‌شود و قلم دستانش را برای آرامش روی قلبم گذاشته است! می‌گویند وقتی صحنه رویدادها و مصائب عاشورا به اوج خود رسید و زمان شهادت سیدالشهدا علیه‌السلام رسید، آسمانیان به ضجه افتادند و بی‌تاب شدند و انگار زمین و زمان تنگ شد تا اینکه از جانب خداوند وعده ظهور فرزندی از این قوم داده شد. در پس هر نوشته‌ام این تنها امیدم بود، ایمان به آمدنش! یقین به ظهورش به من شهامت ادامه‌ی زندگی می‌بخشد و من با همین امید، واژه‌ها را از اعتصاب در می‌آورم. @zemzemh60
. ✍ریحانه سادات حسینی چشمانم برای لحظه ای میخکوب شد روی گوشی‌و قلبم گویی از جا کنده می‌شد. عمه در گروه خانوادگی گفت که جان آقای رئیسی و آل هاشم در خطر است. نمی‌دانستم چه خبر است. کانال هارا زیرورو می‌کردم تا ببینم خبری است یا نه! تمام گروه نگران شده بودند تا اینکه عمه با پیامش دوباره دلهره به جانمان انداخت. نوشته بود بالگردی که آقای رئیسی و همراهانش در او بودند نیست شده و همه به دنبال آنها می‌گردند. شوهرعمه ماموریت داشت و باید میزد به دل کوه و جنگل تا شاید اثری از آنها بیابد. تمام اعضای خانواده در سکوت و نگرانی از طرفی به تلویزیون خیره شده بودیم و از طرف دیگر گوشی در دست منتظر اخبار خوب بودیم. عمو عکسی را از مه غلیظ و ماشین ها ارسال کرد و فهمیدیم که او هم رفته تا کمکی کند. پدرم به عمویم زنگ زد تا ببیند چه خبر است. او گفت نمیگذارند مردم عادی داخل جنگل ها شوند. پدرم درمورد تماس تلفنی پرسید که میگفتند از سوی سرنشینان گرفته شده. عمو گفت که ما از هرکسی از مسئولین پرسیدیم می‌گویند هیچ تماسی صورت نگرفته و حتی هیچ اثری از آنها نیست.هیچ هیچ! بعد از قطع کردن به پدرم گفتم که به شوهرعمه زنگ بزند و به اطلاعات کامل تری دست یابد.یک جورهایی جوانه امید در دلم هنوز زنده بود. پدر که نمی‌خواست مزاحم آنها شود با اصرار های زیاد من بالاخره تماس گرفت. دو بار در دسترس نبود. بار سوم که گوشی را جواب داد ذوق زده شدم و فقط به مکالماتشان گوش دادم. همهمه ای در آنجا بود. پدرم گفت نمی‌خواستم مزاحم شوم اما گفتم سریع بپرسم پیدایشان کردید یا نه؟ شوهرعمه گفت که در کوه است و هیچ اثری از آنان نیست. و من ناامید تر از قبل خیره به تلویزیون شدم. دیشب به اندازه ی تمام عمرم اخبار دیدم. ساعت ۱۱ شب تلویزیون خانه خاموش شد تا بخوابیم. اما مگر کسی خوابش می‌برد. تا ساعت ۱ و نیم سرجایم بودم و دستم میرفت سمت اینترنت گوشی تا روشن کنم و خبردار بشوم،اما با خودم می‌گفتم فردا صبح مشخص می‌شود و باید بخوابم. صبح زودتر از همیشه بیدار شدم و با دیدن گریه های مادرم همه چیز تمام شد! من ماندم و ناراحتی برای کشور! من ماندم و دلسوزی برای خانواده های این عزیزان! من ماندم و غم! غم و غصه ای که سرو ته نداشت. نمی‌دانستم برای کشوری ناراحت باشم که بهترین و پای کار ترین خادمانش را از دست داد.رئیس جمهوری که با وجود آن کشور آبادتر از قبل شده بود. نمی‌دانستم برای بچه هایی غمگین شوم که پدرشان را از دست دادند. یا حتی برای پدری که وصیت کرده بود پسرش نمازش را بخواند ولی با این اتفاق برعکس شد و پدر باید سر جنازه ی پسرش نماز بخواند. و حالا نمی‌دانم چگونه با این داغ جانسوز کنار بیایم. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ✍سیده نرجس حسینی آیت الله رئیسی شهید خدمت چقدر برای شما سرزنش شدم که چرا به ایشان رای دادی، اما من با اطمینان کامل رای دادم و شک نداشتم! چقدر توجیهشان می کردم اما فقط برخی به راه آمدند اما بعضی هم‌چنان بر مخالفت‌شان مصر بودند! شهید بزرگوار چقدر حرف شنیدید وسکوت کردید! دیروز قلبم در سینه سنگینی می کرد هوای دلم مانند هوای محدوده کلیبر و ورزقان مه آلود بود. حال روحی خوبی نداشتم، کمی خوابیدم اما وقتی گوشی زنگ خورد و خبر ناگوار شنیدم، از جا پریدم تلویزیون روشن کردم و اشک‌هایم می بارید. نه خدای من چیزی نیست ..ان شاءالله چیزی نیست و هم چنان مانند وقتی که تازه خبر را شنیده بودم، جلوی تلویزیون بودم و امن یجیب می خواندم، صلوات می‌فرستادم. خدایا این چه مصیبت بزرگی بود من که ناراحت بودم مادرم آی سی یو !! تا ساعت ۱۲:۳۰ شب از تلویزیون حرم امام رضا جانم را نگاه می‌کردم و با نگرانی دعا می‌خواندم. خیلی خسته بودم یک لحظه خوابم گرفت چشمهایم رابستم. ازقم رفتم مازندران در یک آن رفتم اتاق آی سی یو مادرم . مادرم داشت جان می‌داد! نفسش بالا نمی‌آمد! داد زدم خدایا مادرم داره می‌میره کمک ..پرستار اومد واکسیژن وصل کرد. بعد انگار یک آن از قم رفتم حرم امام رضا علیه السلام خیلی نگران بودم هیچ کس نبود! من بودم و حرم! دنبال مفاتیح بودم ولی اصلا مفاتیح در حرم نبود یک مفاتیح سبز قطور آمد دستم! دنبال دستور نماز شب اول قبر برای آقای رئیسی بودم! از خواب پریدم.نه دروغ بود ..نه این چی بود من دیدم ..کجا بودم ..نه باور کردنی نیست! یا جدا یا رسول الله حتما من خیالاتی شدم! آره خیالاتی شدم چون برای مادرم وآقای رئیسی ناراحت بودم، این طور دیدم! شب سختی بود ولی صبح خبری آمد که ناباورانه بود! شهادت آیت الله رئیسی.! من در حرم امام رضا علیه‌السلام آنجا حقیقت را دیدم ولی نمی‌توانستم باور کنم! خادم الرضا به امام رضا علیه‌السلام پیوست! که در روز میلاد امام رئوف دعوت حق را لبیک گفت! رئیس جمهور شهیدم شهادتت مبارک! ملت عزیز ایران تسلیت! @AFKAREHOWZAVI
. «فرود سخت و صبحی سخت‌تر» ✍سیده ناهید موسوی کلمات یکی یکی در ذهنم سرازیر می‌شوند، نگاهم اخبار و تصاویر را زیر و رو می‌کند اما عقل یارای پذیرش را نداشت.اما باید پذیرفت نه صدای کوبنده و رسای آقای رئیسی و نه خبری از صدای پرُصلابت و اقتدار آقای عبدالهیان در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران دوباره شنیده خواهد شد. نوار مشکی گوشه تلویزیون ایران برای پنج روز و عزای عمومی در سراسر کشور می‌ماند. اما داغی که برای بزرگ مردی از جنس خود خود مردم و تنها دغدغه مردم را در این سال‌ها داشت با گذشت چند روز و چند سال سرد نمی‌شود. همچون داغ حاج قاسم عزیز که پس از چند سال هنوز التیام نیافته و با داغی جدید تازه‌تر شد، و بازهم صبحی که با سایه‌ای از غم بر سر ایرانیان صبح شد. پرچم‌های سیاه عزا برافراشته شدند تا همه چیز برای سوگ فرزند سادات آماده شود و مردمی که سراپا دعاگو بودند اما تقدیر چیز سهمگین‌تری را رقم زد. مدت‌ها پیش فکر میکردم اگر دوباره به سه سال قبل باز می‌گشتم دوباره به آقای رئیسی رأی می‌دادم الان اما باید من و همه دوستداران ایشان بگوئیم که خوشحال و مفتخریم که به یک شهید رأی دادیم. خادم الرضا بودن یعنی هیچ چیز برایتان تصادفی اتفاق نمی‌افتد، و می‌شوید هشتمین رئیس جمهوری که خادم امام هشتم (ع) بوده است و در ولادت امام هشتم(ع) نیز آسمانی می‌شود اما با شهادت تا نامشان بلند آوازه و جاودان در قلوب ملت ایران و تاریخ ایران بماند. آری!ایران شهید پرور است و چقدر زیبا گفتند که این‌بار شهدا را از اول صف چیدند. و در وصف تصویر حاج قاسم و آقای رئیسی؛ که شهیدی پیشانی شهیدی را می‌بوسد و یقیناً راهشان ادامه دارد. پاداش مردان غیور و مخلص چیزی بجز شهادت نیست و چنین حُسن ختامی آرزوست. نصرٌ من الله و فتح قریب @AFKAREHOWZAVI
. 🔹پیکر مطهر خادم خستگی‌ناپذیر ملت‌، آیت‌الله سید ابراهیم رییسی رییس جمهور محبوب ملت عصر فردا در قم تشییع خواهد شد. @AFKAREHOWZAVI
«سید مظلوم» ✍ شب را با انتظار و استغاثه بلاخره صبح کردیم. اما صبحی به تلخی جمعه ۱۳دی تجربه کردیم،کاش تاریخ تکرار نمی‌شد... سید! بقول استاد پناهیان خیلی‌ها برای حلالیت می‌آیند. هر کاری که از دستت بر می‌آمد برای پیشرفت و احیای کشور انجام دادی ولی باز هم کارت را نقد کردند و هم تمام زحماتت را نادیده گرفتند. سید! با آمدنت خوشحال شدیم، با رفتنت بارانی! در آن سفر آخرتان حتما از میان روستایان یکی با نفس حقی دعای عاقبت بخیری برایتان کرد، که به این سرعت به اجابت رسید. تعریف رجایی بارها از خانواده شنیدم با همه‌ی تحریم و ممانعت ها، خوب کار کردی و در آخر چون الگویت رجایی سوی آسمان رهسپار شدید. دعای تمام مستضعفان پشت پناهت سلام ما را به سردار برسان سید مظلوم @AFKAREHOWZAVI
. خون پاک مردان خدا ✍مریم حمیدیان با خون پاک شهدای غزه جامعه جهانی آنچنان بیدار شد که در دل غرب، وسط خانه شیطان پاکان عالم شعار آزادی فلسطین سر دادند. در واقع خون پاک سید شهدای مقاومت حاج قاسم، مردم منطقه و جهان را چنان بی‌تاب و بیدار نمود که همه یک خواسته داشتند و آن نابودی اسرائیل بود. این که بعد از یک عمر جنایات اسرائیل از قلب ایران روی سرش بمب و موشک می‌ریزد نتیجه بغض جهانی مظلومان و آزادگان است. حالا نوبت خون پاک خادم ملت است که راه خدمت را از مبانی و اصول لیبرال دموکراسی پاک کند. خون او امت را بیش از پیش بیدار و بی‌تاب می‌کند. همه هیمنه مبانی غربی در راه تحقق دولت اسلامی فرو می‌ریزد. دیگر کسی در انتخابات جرات نمی‌کند حرف از کدخدا بزند. می‌داند خریدار ندارد. و دولت اسلامی با رائ و اراده مردم شبیه آن دولتی می‌شود که باید! شبیه آن دولتی که باید به دست امام برسد. ما با عشق‌بازی با قاعده مردان خدا آشناییم. اینان در دوران زندگی‌شان سخت مبارزه می‌کنند. آنگاه که باید جان می‌دهند. خون می‌دهند. سر از پا نمی‌شناسند. برای دیدار حق سبقت می‌گیرند. و خون این راز سر به مهر، زنده می‌کند مکتب را. نهضت را از هر ناپاکی می‌شوید. خون شهید سلیمانی مبارزان را پشت دیوار‌های اسرائیل رساند و آزادگان را در خیابان‌های نیویورک! خون شهیدان راه خدمت، دولت را به اسلام انقلابی و دولت کریمه امام زمان نزدیک خواهد کرد. @AFKAREHOWZAVI
. خون خدمت ✍مریم حمیدیان جامعه اسلامی ما نیاز به دولت اسلامی داشت. امت دور هم جمع شدند. فکر کردند. شنیدند. تصمیم گرفتند‌ او را برگزینند به خدمت. او همان مردی بود که با بقیه فرق داشت. برای خدمت شب و روز نشناخت. جهادی تلاش کرد و در این راه از سرزنش ملامت گران دلسرد نشد. به مولایش حضرت علی اقتدا کرد. سعی کرد سرباز راه او باشد. نمی‌خواست وارد دغل بازی امویان شود. راه راست را رفت حتی اگر به ضررش بود. اخلاق سرلوحه مسیر او بود. مثل مولایش. عاقبت او چگونه رقم بخورد بهتر است؟ رای امت چگونه ثمر بدهد بهتر است؟ معلوم است مردانی مثل او در گوشه بستر، توی فلان بیمارستان جان نمی‌بازند. معلوم است چهل یا پنجاه تیم امدادی چندین ساعت باید بگردند تا پیکر مطهرش را پیدا کنند. معلوم است منتخب امت، در راه امت جان می‌بازد. شهادت برای دنیا طلبان باخت است. برای امت اسلام تهنیت است. ما همدیگر را که می‌بینیم خشنودیم. ایمانمان زیاد می‌شود. "الَّذينَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَكُم فَاخشَوهُم فَزادَهُم إيمانًا وَقالوا حَسبُنَا اللَّهُ وَنِعمَ الوَكيلُ" ۱۷۳/آل عمران دلمان روشن است. ما با عشق‌بازی مردان خدا با حضرت حق آشناییم. می‌دانیم دولت اسلامی یک الگو دارد. یک خادم الگو که نه سکولار بود نه لیبرال! اهل دنیا نبود و برای دنیای مردم همه تلاشش را کرد. او برای نزدیکی ظهور، جلو مستکبران عالم ایستاد. سر خم نکرد! زاند نزد! خون بیدار می‌کند. خون او راه خدمت را جانی دوباره می‌بخشد. راه خدمت را از لوث لیبرال دموکرات‌ها پاک می‌کند. خون او راه خدمت را به ظهور می‌رساند. من ایمان دارم جان پاک او، شک و تردید را از دل‌ها می‌زداید. ما را به امام نزدیک می‌کند. @AFKAREHOWZAVI
. تشکیل دولت اسلامی ✍🏻مریم زارعی با وجود اینکه حال روحی مناسبی نداشتیم، اما با دوستان تصمیم گرفتیم،به خاطر احترام به استاد سر کلاس برویم. ساعت هشت و نیم بود،منتظر بودیم استاد تشریف بیاورند. استاد بسیار جدی است، در طول دو ترم، ندیده ام به جز سلام و احوال پرسی، صحبتی غیر از مباحث درسی داشته باشد. استاد کمی با تأخیر آمدند. بعد از لحظه ای سکوت، با بغض سلام و احوال پرسی کردند و شهادت مظلومانه ی آقای رییسی و همراهانشان را تسلیت گفتند، ناگهان بغضشان شکست و بلند گریه کردند. ما هم هم چنین. بعد از دقایقی فرمودند: مظلوم بودند از این جهت که جمهوری اسلامی برد تمدنی و جهانی دارد، اما کسانی در داخل نمیگذارند و نمیخواهند که انقلاب به اهداف امام خمینی و امام خامنه ای نزدیک شود. فرمودند: ما سه دسته مسئول داریم، مسئول جاهل، مسئول مغرض، مسئول عالم، دلسوز و مردمی. مسئول مغرض با مانع تراشی های عمدی نمیگذارد و نمی‌خواهد کشور حرکت کند. مسئول جاهل با ندانستنِ هدفِ انقلاب مانع است. و اما مسئول عالم مردمی و داسوز. ما کمتر کسانی را داریم که از نوع سوم باشند. و نوع سوم بود. کسی که هم شناخت داشت از حرکتِ تمدنیِ امام خمینی و هم دلسوز بود و هم دغدغه ی مردم را داشت. به حرف های استاد فکر میکنم، به اینکه اگر به گفته قرآن، شهیدان زنده اند، که قطعا زنده اند. تنها زمانی دل غم دیده ی ما آرام می شود. که خون شهید باعث شود تشکیل شود، ان شاءالله پ.ن: به امید مشارکت درست و با بصیرت در آینده‌ی نزدیک @AFKAREHOWZAVI
. همچو شهید رجایی و باهنر ✍زهرا گندمکار مرد میدان در عرصه ی سیاست و خدمت بی منت به محرومان و مستضعفین بود که بحق علم مستضعفین و محرومان جهان اسلام را بر دوش خود حمل میکرد و کژروی های زمانه ،او را از مسیر حق منحرف نکرد. دوستی عمیق رابطه صمیمانه میانه سید ابراهیم رئیسی و حسین امیر عبداللهیان همچون رجایی و باهنر بود که خستگی ناپذیر بودند و پا به پای هم برای آرامش ملت از هیچ تلاش صادقانه ای دست برنداشتند تا مزد واقعی خود را از صاحب حق دریافت نمودند. که به‌حق مزد جهادگران در راه الی الله مهمانی بر سفره ی ویژه‌ی الهی که همان شهادت است میباشد. روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد. @AFKAREHOWZAVI
. قاب سرخ شهادت ✍سبزه‌ای هر وقت از صفحه تلویزیون تو را می‌دیدم، یاد روزهای سخت انتخابات می‌افتادم. طلبه‌ها مثل ماه رمضان بی توقع، علم تبلیغ بر دوش می‌دویدند و با سنگ طعنه و کنایه و تهمت زخم بر می‌داشتند. و من ملتمسانه به تصویرت می‌گفتم: بیشتر تلاش کن. شما را به جدت رو سفیدمان کن. و تو امروز در قاب سرخ شهادت زیر پرچم سبز امامت، کنار شهید رجایی نشستی. جگرمان را سوختی و رو سفیدمان کردی‌. @AFKAREHOWZAVI