eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
712 دنبال‌کننده
880 عکس
154 ویدیو
12 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تحریریه تولید محتوای بانو مجتهده امین است. *کلیک بر روی عبارات آبی رنگ در نوشته‌ها، شما را به صفحه نویسنده هدایت می‌کند. 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰فضای مجازی "ول" و ورود "کلاب هاوس" در آستانه انتخابات ۱۴۰۰! ✍️ سید علیرضا آل‌داود 📍معمولاً بستر "انقلاب‌های رنگی" انتخابات ریاست جمهوری است؛ در فتنه سال 88 توییتر، فیس بوک و سرویس‌های گوگل آتش‌بیار معرکه برای جنبش سبز بودند. اما نقش توییتر آنقدر برای دولت دموکرات آمریکا به‌خصوص اوباما و وزیر امور خارجه‌اش یعنی هیلاری کلینتون مهم بود که دقیقاً در ملتهب‌ترین روزهای آن فتنه با پرداخت هزینه و فرستادن جرد کوهن به بغداد (جک دورسی مدیر توییتر در فتنه88 بغداد بود) مانع از تعطیلی این میکروبلاگ برای اصلاح حفره‌های نرم‌افزاری آن شدند. قسمت بزرگی از اعتراف به جلوگیری از تعطیلی توییتر در مصاحبه‌های کلینتون و کتاب "انتخاب‌های سخت" وی که در سال 2013 منتشر شده موجود است. ادامه 👇👇👇
🔸اما 12 سال پس از آن فتنه، شرایط "فضای مجازی ول" و تحرکات جریان تحریف و جریان نفوذ با هماهنگی دولت دموکرات آمریکا یعنی جو بایدن بسیار شبیه به وضعیت انتخابات ریاست جمهوری 88 شده است! این بار تفاوت‌های جدی در میزان کمی مخاطب، فقر گسترده سواد رسانه‌ای در این مخاطب، وقوع چندین فتنه مانند 96 و 98 با بستر فضای مجازی یله و رها و سکوهایش، وقوع چندین حمله تروریستی با سکوهای رمز شده نظیر تلگرام، واتس‌اپ و سیگنال به کشور، دخالت گسترده از طریق عمدتاً تلگرام در انتخابات‌ مجلس 94، ریاست جمهوری و شورای شهر 96 و ... نسبت به سال 88 می‌بینیم. 🔹اما این بار در آستانه انتخابات 1400، جریان تحریف با کلاب هاوس و سیگنال+ (تلگرام، واتس اپ، اینستاگرام، سرویس‌های گوگل و برخی اپلیکیشن‌های خاص بر روی ابزارهای هوشمند که حتی نیازی به اینترنت ندارند، اینترنت ماهواره‌ای و شبکه بلاک چین...) می‌تواند کشور را دچار مشکلات متعدد امنیتی، اجتماعی و سیاسی کند. 🔸اما نقش کلاب هاوس در شناسایی نخبگان، شناسایی شبکه، رهگیری آنان، سرقت اطلاعات نخبگان بر روی ابزارهای هوشمند، نشت گسترده اطلاعات در چت‌های صوتی در اتاق‌ها بواسطه تحریک عناصر امنیتی، شکستن تابو در گفتگوی مستقیم با عناصر آلوده شبکه‌های امنیتی، قمار و شرط‌بندی، منافقین و ... ارتباط مستقیم ضد انقلاب، سلطنت‌طلبان و منافقین با نخبگان و مردم، هدایت و راهبری کانونهای شورشی منافقین در بستر امن رمز شده کلاب هاوس، راهبری و تمرین اقدامات ضدامنیتی، تابوشکنی‌های اخلاقی، ایجاد دوقطبیهای کاذب در جامعه، مهندسی اطلاعات و اخبار، بستر ساخت گسترده اخبار جعلی، بستر پرتاثیر وارونه نشان دادن حقایق، بستر تعویض جای جلاد و شهید، بستر دخالت گسترده در انتخابات توسط سرویس‌های اطلاعاتی غربی، بستر تغییر هویت جوانان و... می‌توان اشاره کرد. 🔹نکته مهم آنجاست که بیش از 1000 کانال تلگرامی و هزاران اکانت توییتری و اینستاگرامی، صدها سایت خبری عمدتا وابسته به جریان تحریف به‌عنوان پیوست رسانه‌ای کلاب هاوس فعالیت می‌کنند. 💢خوب است مسئولان محترم کشور یک بار حکمرانی رسانه‌ای سایبری آمریکا در انتخابات 2020 را مرور کنند و ببینند آمریکایِ مدیر اینترنت جهانی و مدیر تقریباً تمام سکوهای پرطرفدار بین‌المللی و سیستم‌عامل‌های انحصاری ویندوز، مک و ios و اندروید چطور برای ممانعت از دخالت خارجی و جلوگیری از آشوب‌های گسترده داخلی فضای مجازی و رسانه‌ای خود را کنترل و مدیریت کرد و در زمان ریاست جمهوری ترامپ، چطور وی و اطرافیانش را در زمانیکه در قدرت بودند و پس از آن به حصر رسانه‌ای کشاند و نام خائن بر روی آنها به جرم تلاش برای اغتشاش‌آفرینی و آسیب به سرزمین مادریشان گذاشت! @Taammolat74
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ماجرای سه آیه‌ای که رهبر انقلاب از همسر مدافع حرم خواستند برایشان یادداشت کرده و به ایشان بدهد https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴در روز ارتش یادی کنیم از اون آقایی که اول انقلاب میخواست ارتش رو منحل کنه، ولی بصیرت شهید چمران مجلس رو از این کار منصرف کرد! شهید چمران خطاب به حسن روحانی: موضع شما، موضع خطرناکی است! 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1752760323C3dffc8e554 @gozideyekhabarha
🔺انگیزه🔺 🔸شاید بتوان گفت علت اصلی بی انگیزگی و بی تحرکی ""غفلت و فراموشی و عدم نگرش درست "" است ولو علل دیگر هم مؤثر هست ولی اگر توجه به بعض مسائل انجام بشود آن علل با علة العلل رفع می شوند و نگرش صحیح کسب خواهد شد. 🔸 توجه به زندگینامه بزرگان، توجه ما به اهداف عالی و راقی را دوباره زنده میکند، میل به کسب علم و تقوا را در دل احیا میکند و چون که با بزرگان همراه شدی بزرگانه رفتار میکنی( رسم بزرگان مطالعه زندگینامه علما بوده است ) . 🔹اینکه بی انگیزه می شویم چون از بزرگان خود غفلت میکنیم چرا که سیر در احوال آنها پر است از تلاشها و مجاهدت ها و روشها و اهداف عالیه 🔸دیدار با بزرگان علم و تقوا 🔹چون که با بزرگان هم دم شوی، همچو آنان همره شوی 🔹بله دیدار با بزرگ انسان را بزرگ میکند یعنی افق های دیدش را همچون خود میکند. 🔹چه قدر ما به این نکات توجه داریم و آنها را موثر میدانیم. 🔸 غفلت از هم نشین 🔹هم نشینی با افرادی که اهل علم و تقوا نیستند در روند نگرش و عملکرد ما بسیار مهم هست. ( از اساتید میفرمودند علامه طباطبایی فرمودند یکی از علل پیشرفت من دوری از نا اهلان بود) 🔸 غفلت از فرمانده یعنی حضرت بقیة الله روحی و أرواح العالمين له الفدا 🔹ارتباط روزانه و تجدید عهد ( با توجه نه از روی عادت ) با حضرت تا اینکه سرباز واقعی باشیم. 🔹فردی که همیشه و هر روز با صاحب خود پیمان میبندد و با او معامله میکند و ارتباط قلبی و محبتش نسبت به او بیشتر میشود یقینا بی تحرک و نا امید و بی انگیزه نمی شود. 🔸 غفلت از هجمه های دینی و بلا هایی که بر سر مردم جهان بالاخص شیعیان می آید. 🔹انسان دغدغه مند و دلسوز که به این مساله توجه میکند هرگز دست روی دست نمیگذارد. 🔸 توجه به ارزش عالم و عامل دینی از منظر اسلام. 🔸 توجه به فهم عمیق مباحث علمی و توجه به عملکرد ها و عدم غفلت از خود 🔹باید علمی را که کسب میکنیم عمیق بفهمیم و با روش علمای سترگ و تراز، پیش برویم و از علمای خود غفلت نکنیم و بی توجهی به روش و منش علمی و اخلاقی آنها موجب خسارت عظیم میشود. 🔸 غفلت از علمای تراز و جا به جایی ملاک ها 🔹یعنی به جای اینکه مسیر و تلاش خود را با بزرگان بسنجیم و آنها را ملاک قرار دهیم اساتید خود را ملاک قرار میدهیم لذا غفلت های آن استاد آرام آرام ما را از مسیر اصلی باز میدارد ولی اگر بزرگ الگوی ما شد هرگز کوتاه نمی آییم. 🔸 برای بزرگ شدن که مفهومی است که میخواهیم مصداق آن شویم باید به مصادیق اتم و اکمل آن توجه کنیم و در خود پیاده کنیم. 🔸 و ... ✅ توجه به این طور مسائل باعث شد تا بزرگان نگرش صحیح کسب کنند و در نتیجه با نگرش صحیح، عملکرد صحیح پیدا کردند و تلاش های خود را با وجود موانع به کار بردند تا خدمتی به اسلام کرده باشند( تحمل سختی های مالی، جانی، آبرو و ... )>>> در زندگی آنها سرشار است. 🔹بله غفلت مهمترین عامل برای بی تحرکی و ایستایی هست چرا که وقتی احوال بزرگان را مطالعه میکنیم متوجه میشویم با اینکه استاد خوبی هم بعضا نداشتند ولی دست از تلاش و پیدا کردن استاد و هجرت و ... بر نمیداشتند و در یکجا ساکن نمیشدند و بی انگیزه و نا امید نمیشدند و با تمام وجود و با تمام اخلاص برای اعتلای خود و دین قدم بر میداشتند و هیچ مانعی آنها را متوقف نمیکرد بلکه آنها را تبدیل به فرصت میکردند و خداوند هم به پاس این تلاشها و مجاهدت ها به آنها عزت میبخشید و میبینید که شیخ انصاری و شهید مطهری و شهید صدر و ... چه قدر عزت دارند. اللهم ارزقنا https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
✔️با مقدمه عبدالحسین خسروپناه؛ 💐کتاب «روش‌شناسی جریان‌شناسی» منتشر شد کتاب «روش‌شناسی جریان‌شناسی به‌مثابه نظریه-روشی میان‌رشته‌ای» با موضوع روش‌شناسی علوم انسانی، نوشته علی ابراهیم پور و با مقدمه دکتر عبدالحسین خسروپناه و دکتر محمدصادق کوشکی روانه بازار نشر شد. «روش‌شناسی جریان‌شناسی» به دغدغه‌ی تقویت ادبیات بومی علوم انسانی و پاسخی به چالش «روش» در تولید علم می‌پردازد. این کتاب برای نخستین‌بار، جریان‌شناسی را به‌مثابه «نظریه-روش» صورت‌بندی کرده است، که می‌تواند در عرض روش‌های مرسوم علوم انسانی همچون تحلیل گفتمان مطرح شود. مهم آنکه این پژوهش پیش‌رو، روش جریان‌شناسی را به‌عنوان فرآیندی میان‌رشته‌ای معماری کرده است و بر مبانی حکمت اسلامی پی‌ریزی شده است. «جریان‌شناسی» اصطلاحی نوپدید و پربسامد در فضای فکری-فرهنگی و علمی ایران معاصر است که با ادبیات جذاب خود، توجه مخاطبان و اندیشوران بسیاری را جلب کرده است؛ اما بیشتر از آن به‌عنوان الگویی رسانه‌ای و ژورنالیستی برای تنظیم محتوا در سخنرانی‌ها، مقالات و یادداشت‌ها استفاده می‌شود. جریان‌شناسی به‌مثابه نظریه-روش، می‌تواند در هر پژوهش فکری، اندیشه‌ای و فرهنگیِ تأثیرگذار در بستر تاریخ استفاده شود؛ ازاین‌رو جریان‌شناسی به‌عنوان الگویی بومی در رشته‌هایی همچون فلسفه، کلام، معارف اسلامی، تاریخ، جامعه‌شناسی، علوم سیاسی، مدیریت و سیاست‌گذاری قابل بهره‌برداری خواهد بود. استاد حجت‌الاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی، در مقدمه‌ی این کتاب آورده است: «بدون روش‌شناسی جریان‌شناسی، نمی‌توان امیدی به دستیابی به مطالعات منضبط و ساختارمند در این حوزه داشت؛ چراکه در اصل «روش» است که مسئولیت پاسداری از هویت علمی پژوهش‌ها و پایداری توجیه آن‌ها در فضای علم و جامعه علمی را برعهده دارد. کتاب «روش‌شناسی جریان‌شناسی» اولین اثر منسجم برای هموارسازی مسیر دستیابی به این هدف است... این کتاب تحقیق جامع و نوآورانه‌ای است که توسط برادر فاضل آقای علی ابراهیم‌پور تدوین شده است؛ بنده آن را کامل مطالعه کردم و اصلاحات آن انجام شده است. بی‌شک برای خوانندگان مفید خواهد بود.» استاد دکتر محمدصادق کوشکی، عضو هیئت علمی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران، نیز در مقدمه خویش آورده است: «برای برون‌رفت از این تنگناها و فاصله‌گرفتن از شائبه‌های غیر عالمانه رایج در جریان‌شناسی موجود در ایران امروز، چاره‌ای جز پرداختن علمی و روشمند به این مقوله وجود ندارد و یکی از ارکان پرداخت روشمند به جریان‌شناسی (و سایر موضوعاتی ازاین‌دست) دستیابی به روش شناخت جریان‌ها است... اثر پیش رو یکی از نخستین گام‌ها در عرصه «روش جریان‌شناسی» است که نویسنده محترم طی تلاش‌های خود در جهت شناخت جریانات فرهنگی و سیاسی کشور آن رسیده و مدتی طولانی را برای تولید و پردازش آن صرف کرده و به همین دلیل این اثر هم از امتیاز تازگی و نوپدیدی برخوردار است و هم نیازمند بررسی و نقد عالمانه و البته تکمیل این روند جز با تداوم نگارش در این موضوع ممکن نخواهد بود.» علی ابراهیم پور طلبه درس خارج حوزه علمیه قم و فارغ التحصیل کارشناسی ارشد مدیریت راهبردی فرهنگ دانشگاه باقرالعلوم(علیه‌السلام) است و در این کتاب محصول پژوهش چهارساله خود را پس نقد و نظر برخی از استادان حوزوی و دانشگاهی، به جامعه علمی ارائه کرده است. قابل ذکر است، چاپ نخست کتاب «روش‌شناسی جریان‌شناسی به‌مثابه نظریه-روشی میان‌رشته‌ای» در 456 صفحه رقعی با تیراژ 500 نسخه و با قیمت 95هزارتومان به‌همت انتشارات کتاب طه راهی بازار نشر شده است. گفتنی است، پایگاه اختصاصی کتاب به آدرس "@Currents_studies" بستری برای اطلاع‌رسانی اخبار، نشست‌ها، رویدادها، درس‌گفتارها و بازخوردهای خوانندگان در شبکه‌های اجتماعی راه‌اندازی شده است. علاقه‌مندان می‌توانند برای تهیه کتاب علاوه بر کتاب‌فروشی‌ها به پایگاه اینترنتی نشر کتاب طه به نشانی " https://ketabtaha.com/?p=71025" مراجعه کنند و یا با شماره ‎۰۲۵۳۷۸۴۲۰۳۹ تماس بگیرند. https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
روش شناسی جریان شناسی نویسنده علی ابراهیم پور
بخشی از کتاب نقد و استدلال ها با چه استدلالی از صهیونیست ها متنفریم ؟ محمد ادریسی/قدس میراث انبیاست، قدس مهبط الوحی است؛ آزادی قدس مستنهض می خواهد. با فلسطین ارتباط داشتن هویت ما است، با قدس ارتباط ایمانی داریم؛ فلسطین سرزمین معجزات است و خدایی که حامی قبله دوم بود، حامی قبله اول هم هست. در سخنرانی ها و مصاحبه های تلویزیونی و رادیویی و یاداشت های سران اسرائیلی پر است از عبارات ها و نفرت پراکنی های که نشان دهنده اهداف و ذات آنهاست که لازم است جوانان و نوجوانان بدانند که آنها چه افکار و اعتقاداتی دارند و ما به چه دلایلی از صهیونیست ها متنفر هستیم. به دلایل مختلف از صهیونیست ها متنفریم. آری! از اسرائیل متنفریم چون اسحاق شامیر یکی از رهبران موساد، می گوید: به زودی فلسطینی ها را مانند ملخ زیر پا له می کنیم و سر آنها را به سنگ ها می کوبیم. از اسرائیل متنفریم چون بنیامین زئب مشهور به تئودور هرتسل که جنبش سیاسی صهیونیسم را پایه نهاد، می گوید: ساکنان فلسطین که فقیر هستند را باید از این مرزها خارج کنیم و به آنها هرگز شغل داده نشود و بگذارید همیشه بیکار باشند و این وسیله تنها راه استیلا بر این سرزمین است که لازم است سری و مخفیانه انجام شود. از اسرائیل متنفریم چون داوید بن گوریون اولین نخست وزیر اسرائیل، می گوید: اینها را باید از این سرزمین بیرون کنیم و ما به جای آنها بنشینیم و باید تک تک فلسطینی ها را به قتل برسانیم، به جز آنها که بخواهند در کنار ما همچون برده و بنده برای ما زندگی کنند. از اسرائیل متنفریم چون گوریون می گوید: این نقشه اسرائیل کنونی را انگلیسی ها برای ما طراحی کردند که قبول نداریم! نقشه ما که جوانان و بزرگان ما برای ما طراحی کرده اند، از نیل تا فرات است و باید مطمئن شویم که فلسطینی ها هرگز به اینجا بازنمی گردند و پیران آنها به زودی می میرند و جوانان هم فراموش می کنند که ما با آنها چه کردیم! از اسرائیل متنفریم چون ایهود باراک وزیر دفاع اسرائیل، می گوید: فلسطینی ها همچون تمساح هستند که هرچقدر گوشت به آنها بدهی، باز هم دوباره طلب می کنند و سیری ناپذیرند. از اسرائیل متنفریم چون مناخم بگین نخست‌وزیر اسرائیل، در یک سخنرانی می گوید: فلسطینی ها حیواناتی بیش نیستند که فقط دوپا دارند. از اسرائیل متنفریم چون رفائیل ایتان رئیس اسبق ستاد مشترک ارتش رژیم اشغالگر قدس، که از فرماندهان عالی‌رتبه نیروهای این رژیم بود، می گوید: هنگامی که استعمار این سرزمین تمام شود، اعراب همچون جیرجیرک های سرگیجه گرفته و مست داخل یک شیشه دربسته می شوند و از این سرزمین حتی یک سانتیمتر هم برای آنها نمی گذاریم. از اسرائیل متنفریم چون آریل شارون می گوید: این را واضح می گوییم نه سربسته که همه بدانید ما یهودیان بر آمریکا سیطره و تسلط پیدا می کنیم و آنها تمامی خواسته های ما را علیه دیگران مو به مو اجرا می کنند. از اسرائیل متنفریم چون هنگامی که یک روزنامه نگار نیویورک تایمزی از اسحاق رابین نخست‌وزیر اسرائیل، می پرسد بعد از مذاکرات با فلسطینی ها چه می کنید؟ با اشاره دست خود می گوید: همه را بیرون می کنیم. از اسرائیل متنفریم چون موشه دایان نخست وزیر اسرائیلی، در یک برنامه رادیویی می گوید: هدف نهایی ما فقط امپراطوری در جهان است. https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شماره یک تعریف دانش سایبرنتیک سلسله وبینارهای حکمرانی انقلابی ✳️نشست دوم با موضوع: «دولت سیزدهم و مسأله‌ی حاکمیت سایبرنتیک جمهوری اسلامی» ✅با ارائه استاد محترم: 🔸مهندس محمد علی شکوهیان راد (مدرس دانشگاه تهران و پژوهشگر آزمایشگاه سایبر) 🔸نقادی و ارزیابی: 🔻دکتر آرش وکلیلیان (پژوهشگر فرهنگی اجتماعی) 🔻دکتر عباس پورخصالیان (کارشناس و تحلیلگر مخابرات) برگزار شده در پنجشنبه مورخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۳۰ 🔸دفتر مطالعات حکمرانی و سبک زندگی اندیشکده معنا🔸 https://eitaa.com/maana_hamandishi
اطلاع نگاشت | مبلغ زکات فطره و کفاره سال ۱۴۰۰
عیدفطر شروع یک تغییر است...
سکانس ۱ (داغی که از یاد نمی‌رود) بسم‌الله وقتی در ۶ سالگی پدر و در ۷ سالگی مادرش را از دست داد، عمویش عهده‌دار امورش شد. از دست دادن پدر داغ سنگینی است. ولی خب پدر که آیت‌الله شیخ مهدی درزی رحمه الله علیه باشد داغ دو چندان می شود. هم از نعمت پدر خوب محروم شد و هم از نعمت یک مربی علمی و معنوی. اما لطف خدا شامل حالش شد و عمو را دلسوز او گردانید. کمی بعد هم الطاف خاص خداوندی نصیبش شد و او با کسی آشنا گردید که برایش کم از پدر نداشت. اما خب همه ی این الطاف، داغ فقدان پدر و مادر در هفت سالگی را از یاد نخواهد برد. چند سال بعد به حوزه کوهستان رفت. یک اتفاق خوش را در آنجا تجربه کرد. خیلی خوش. وقت برای گفتن زیاد است. پ.ن: تصویر اعزام رزمنده های بهنمیر به جبهه‌ها https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
سکانس ۲ (ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست) بسم الله معمول طلاب دوست دارند استاد اخلاق داشته باشند. حتی برخی که خیلی اخلاق برایشان در اولویت نیست، باز هم برای حفظ شکلِ کار بدشان نمی‌آید که استاد اخلاق داشته باشند. اما خب بیراه نیست اگر بگویم از دُر، نایاب تر است. یعنی اگر دنبال دُر بگردیم، شاید زودتر و آسانتر پیدا کنیم تا استادی که هم ربانی باشد، هم عالم باشد، هم مربی. شیخ محمداسحاق اما اگر چه از نعمت پدر محروم بود اما توفیق استاد خوب، زود نصیبش شد. البته از حق نگذریم او هم کمی به این طرف و آن طرف حواله شد تا به مراد دل رسید. سال ۱۳۲۲ یعنی در ۱۳ سالگی وارد حوزه صدر بابل و هنگامی که ۱۸ ساله شد، وارد حوزه قم شد. به طور خاص مورد تفقد حضرت آیت‌الله العظمی بروجردی قرار گرفت. مدتی در قم بود تا مصداق آیه‌ی "عسی ان تکرهوا شیئا فهو خیر لکم" شد. شیء کریه همان خونریزی معده بود که امانش نمی‌داد. حالا بماند که این خونریزی و این دردها خودش حکایت از مصائبی فراموش نشدنی میکرد که در سکانسهای بعد خواهم گفت. دیگر قم ماندن برایش مقدور نبود. حسب الامر بروجردیِ بزرگ، به خاطر بیماری‌اش به مازندران برگشت. آیت الله العظمی بروجردی به او گفت: برو کوهستان نزد شیخ محمد کوهستانی. به راستی شیخ محمد کوهستانی که بود؟! دست روزگار شیخ اسحاق را رساند به مراد دل. او هنوز خبر نداشت که مراد دل را یافته... البته اگر جوینده نباشی تا آخر عمر به این طرف و آن طرف حواله میشوی. طالب که باشی به مطلوب و مقصود خواهی رسید. بسیاری از ما در پی چنین گوهری هستیم اما ندای دلمان نیست. زبانمان طالب است. قلب طالب خواب و خوراک را از او دریغ میکند. اینگونه میشود کعبه خود را نمایان میکند. چه زیبا گفت: ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
بسم‌الله _شرح ما وقع_ آقای قدیانیِ خوش قلم که از طرفداران حاج باقر قالیباف است، در ادبیاتی که قطعا مورد تایید رهبر انقلاب نیست، به آقای جلیلی و جبهه پایداری و هوادارانشان تاختند. این تاخت و تازها صدای طرف مقابل را در آورد که خب کاملا طبیعی بود. _یک سوزن و یک جوالدوز_ البته بماند که برخی دوستان یک عمر از این ادبیات برای دوستان هم مسلکشان که فقط در سلیقه اختلاف دارند، استفاده کردند ولی خب حالا یکی با خودشان اینگونه حرف زده بر آشفتند. البته آقای قدیانی کارش هیچ توجیهی ندارد و قطعا اشتباه است. _سر پیاز یا ته پیاز؟_ من خودم به حاج باقر قالیباف ارادت بیشتری دارم و کلا مدل رفتار و کردار او را میپسندم. اما خب خودم را با دوستان آقای جلیلی در یک دایره گفتمانی میبینم که سلیقه هایمان خیلی تفاوت دارد که البته گاهی اختلاف سلیقه موجب اختلاف در هدف میشود که قابل حل است. _قیمه توی ماست چرا؟_ دغدغه ای که موجب شد این متن را بنویسم یک چیز بود. قدیانی در یکی از این نوشته جات برای حضرت آیت الله مصباح از ادبیات زشتی استفاده کرده بود. هاااا. اینجاست که کلاه ما می رود توی هم. حرص خوردم که این جوان که فرزند شهید هم هست، چه دارد میگوید. به همین زودی از مصباحی که دهه هفتاد و هشتاد، تک و تنها برای پاسخ به شبهات و استحکام انقلابیگری جوانان به کوی و برزن میزد، عبور می کند؟ حاشا و کلا که انقلابی مصباح بزرگ را یادش برود. قدیانی جان؛ بی احترامی به این شخصیت در واقع روی شاخه ایستادن و شاخه را بریدن است. من شخصا اگر به حاج باقر علاقه دارم، آیت الله مصباح را عاشقانه دوست دارم. افتخار هم میکنم. _الله الله فی القرآن_ عدم انس با قرآن دارد ما را بیچاره میکند. مگر قرآن نمیگوید: وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ اگر افرادی از هم مسیرانمان عدالت را در گفتار رعایت نمیکنند، ما نیز باید مثل آنان باشیم؟ ضمن اینکه در بین همان افراد، شخصیت های مومن و فرهیخته کم نیستند. چه جلیلی چه قالیباف چه رئیسی، هر کدامشان اگر رئیس جمهور شوند، مدتی هستند و خواهند رفت. اما عمر ما کهتمام شود، برای هر کلمه ای که نوشتیم تازه باید جواب دهیم. جانم به سید علی خامنه ای که تقوا تقوا از دهانش نمی افتد. شبیه او باشیم لااقل. https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
یادداشت؛ انتظار مردم از شورای نگهبان انتظار مردم از شورای نگهبان بیش از آنکه تأیید صلاحیت افراد باشد، رد صلاحیت کسانی است که توان اداره کشور را نداشته و ممکن است با تصمیمات غلط مردم و کشور را گرفتار کنند. به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، این روزها که همه ما به انتظار تصمیمات شورای نگهبان درباره تأیید صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری نشسته‌ایم، اعضای محترم این شورا در شرایطی بسیار دشوار و البته سرنوشت ساز قرار گرفته و باید بتوانند مسؤولیت مهم و تاریخی خود را به درستی انجام دهند. در حقیقت می توان ادعا کرد، شورای نگهبان امروز نگهبان واقعی کشور و نظام از سقوط در درّه بی تدبیری، بی کفایتی و ناکارآمدی است؛ دره ای ژرف که جز فقر، گرانی، تعطیلی مشاغل، بسته شدن منابع انرژی، گرفتاری در معاهدات غربی و قطعی برق، آب و نانِ سفره مردم، ارمغانی نخواهد داشت. خاطرم هست روزی با یکی از میلیون‌ها مردم گله مند از نابسامانی‌های اقتصادی و بی عدالتی دولت تدبیر و امید، صحبت می‌کردم که در خلال صحبت متوجه شدم به رییس جمهورِ تا اطلاع ثانوی محترم کشورمان رأی داده است. به او گفتم خود کرده را تدبیر نیست، شما خود به کسی رأی دادی که کارآمدی و توان لازم برای اداره دولت را نداشت و باورش به غرب بیشتر از مردم و جوانان این کشور بود. او در جوابم گفت: «من به کسی رأی دادم که شورای نگهبان او را تأیید کرده بود و من گمان می کردم هر کسی که توسط شورای نگهبان تأیید صلاحیت می شود، صلاحیت کافی برای اداره کشور را دارد و تفاوت کاندیداها در عرصه انتخابات، مربوط به تفاوت حزب یا صرفاً نگاه سیاسی آنهاست.» آری، این روزها انتظار مردم از شورای نگهبان، بیشتر از آنکه تأیید صلاحیت افراد باشد، رد صلاحیت کسانی است که توان اداره کشور را نداشته و ممکن است با سیاست ها و تصمیمات غلط و سیاست زده خود، کشور را به ورطه بحران ها و مردم را به گرداب گرفتاری ها بکشانند. این بار مردمی که طعم تلخ فشارهای سیاسی برای تأیید صلاحیت گشاده دستانه را چیشیده اند، با قوت پشت شورای نگهبان می ایستند تا فارغ از فشارهای سیاسی یا حتی فشارهای رسانه ای، مانع ورود کسانی به عرصه انتخابات شوند که صلاحیت کافی و لازم برای تصدی مدیریت دستگاه اجرایی کشور و خروج ایران عزیز از مشکلات اقتصادی و مدیریتی را ندارند: - کسانی که تجربه، برنامه و اراده کافی برای مدیریت جهادی در دولت را ندارند؛ - کسانی که نشان داده اند هنگام دسترسی به منابع و اطلاعات، نمی توانند اصل پاکدستی را برای خود و نزدیکانشان رعایت کنند؛ - کسانی که فرزندانشان برای تحصیل یا زندگی، تابعیت یا حتی اقامت در کشورهای غربی را برگزیده اند و با بی اعتمادی به ظرفیت های داخلی، زمینه نفوذ را هم برای دشمنان ملت ایران باز کرده اند؛ - کسانی که نشان داده اند بعد از تصدی یک جایگاه مهم مانند ریاست جمهوری، از خویشتن داری لازم در برابر مردم و قانون برخودار نبوده و با قانون گریزی و اعمال نظرات سلیقه ای، کشور را دچار بحران های گوناگون از جمله بحران‌های امنیتی می کنند؛ - کسانی که خود و دوستانشان را نظام می‌خوانند و مردم را رعیت خویش می دانند و به همین علت، بی اعتنا به نظر مردم یا نمایندگان آنها، تصمیمات شخصی و محفلی خود را به کشور و مردم تحمیل کرده و وقیحانه آن را به نام تصمیم نظام معرفی می‌کنند؛ - یا کسانی که با قانون جمهوری اسلامی رأی می آورند و بعدا خودشان را برابر یا حتی برتر از قانون دانسته و قانون اساسی کشور را پایمال می کنند. مردم همچنان باور دارند که شورای نگهبان، تنها نهاد نگهبان کشور از افتادن سکان اجرای کشور به دست نا اهلان (از خودی و نا خودی تا افراد بیخودی) است. گرچه آرزو داشتیم که این افراد خودشان به مردم و خودشان رحم کرده و به صحنه نمی آمدند تا هم کار خادمان مردم راحت تر باشد، هم آبروی خودشان بیشتر حفظ شود. اما اکنون که آمدند بدانند «قرار نیست مردم ایران عزیز، تاوان آبروی آنها را بدهند.» محمدحسین پیشاهنگ https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
استاد ابوطالبی نظام سیاسی 1⃣مقایسه‌ی نظام ولایت‌فقیه با سایر نظام‌ها: حکومت اسلامی ولایت فقیه را داریم که شرایط تعیین ولی‌فقیه : علم، عدالت، کفایت و دارا بودن توانمندی مدیریت کلان جامعه است هر حکومتی دوگونه اهداف دارد که عبارتند از اهداف عام و خاص 🌼اهداف عام: همان شرایطی که برای ولی‌فقیه تعیین شده، برای همه‌ی انسا‌ن‌ها ذاتاً و فطرتا ارزشمند بوده چرا که همه خواهان حکومتی عادلانه با حاکم عادل هستند که توان حکومتی او به گونه‌ای باشد که بتواند عدالت را محقق کند 🌼اهداف خاص: که در حکومت‌های مختلف با توجه به مبانی‌شان متفاوت است و هدف خاص در نظام اسلامی اجرای دین و رسیدن به تحقق منویات و جلب رضایت الهی است. ولی لیبرال‌ها هدف‌شان جلب خواسته‌های مردم است. مثلا در فرانسه شرط رئیس‌جمهور شدن این است که گروهی از شخصیت‌های مُعتَنَی‌بِه(‌قابل‌توجه) او را تایید کنند. مثلا ریگان بازیگر بود شد رئیس‌جمهور، ترامپ برج‌ساز بود شد رئيس‌جمهور، بدون هیچ علم و عدالت و سابقه‌ی مدیریتی و شروط اخلاقی نیز ندارند ، فقط کافی است در سیستم حزبی، او را تایید کنند و رأی بیاورد آیا حاکم عالم قابلیت بیشتری برای رساندن جامعه به اهداف را دارد یا کسی که هیچ شرط علمی و... ندارد؟ کدر مدل ولایت‌فقیه، چون حاکمِ عالمِ عادلِ مدیر دارد در مقایسه با مدل لیبرال دمکرات قابلیت بیشتری دارد درآمریکا و فرانسه مردم به بی‌عدالتی معترض هستند در سیستم دمکراتیک هدف جلب رضایت مردم است اما در نظام الهی هدف جلب رضایت الهی است نه رضایت مردم.لذا در مدیریت الهی قابلیت موفقیت بیشتر از نظام دمکرات است،البته اگر موانعی ایجاد نشود قابلیت آن هست که سعادت جامعه محقق‌گردد 2⃣میزان کارآمدی نظام سیاسی چگونه سنجیده‌می‌شود؟ 🌺الف) تعریف کارآمدی‌:قابلیت یک مدل نظام سیاسی،در رسیدن به اهداف را کارآمدی گویند 🌺ب)پیش‌فرض‌های بحث 🌿1)نقش حکومت،نقش علت تامه نیست که انتظار داشته باشیم هیچ مشکلی رخ ندهد.کما اینکه در زمان حکومت حضرت علی علیه السلام نیز مشکلاتی بوده است 🌿2)حکومت ذومراتب است و ما نباید انتظار حکومتی ایده‌آل داشته باشیم بلکه باید بدانیم حکومت ایده‌آل در زمان ظهور محقق می‌گردد 🌿3)دفاع از کارآمدی دربخش‌هایی از نظام به معنای عدم توجه به نقائص و مشکلات نظام نیست 🌿4)دربحث تحلیل کارآمدی هم به دستاوردهای عینی و ملموس و هم به دستاوردهای غیرملموس و غیرحسی، با هم باید توجه داشت 🌿5)باید در حوزه‌های مختلف روند را مورد بررسی قرار داد نه اینکه نگاه مقطعی و نقطه‌ای داشته باشیم.چرا که در یک مجموعه اوج و فرود وجود دارد لذابرای سنجش کارآمدی نظام می‌بایست امکانات و موانع رابا همدیگر سنجیده شود و معدل‌‌گیری گردد. مثلا نظام جمهوری اسلامی ایران در این 40 سال امکانات و منابع زیرزمینی، گاز، موقعیت جغرافیایی،منابع طبیعی، ظرفیت کشاورزی و امتیازات بالائی داشته است اما 8 سال نیز دچار جنگ تحمیلی با هزینه‌ها و خسارات فراوان شده است.بعلاوه اینکه گرفتار تحریم‌های اقتصادی سیاسی نیز شده است که موجب کند شدن حرکت نظام گردیده است 🌺ج)مقایسه‌ی کارآمدی نظام بر سه قسم است: 1⃣مقایسه‌ی وضعیت ایران قبل از انقلاب با انقلاب ۴۲ سال اخیر 2⃣مقايسه‌ی ایران بعد از انقلاب با سایر کشورهای اسلامی و غربی در ۴۲ سال اخیر 3⃣مقايسه‌ی میزان توفیق ایران در رسیدن به آرمان‌ها و اهدافش با وجود موانع موجود توضیح1⃣:مقایسه‌ی وضعیت ایران قبل از انقلاب با ایران ۴۲ساله‌ی اخیر: ایران در این ۴۰سال از لحاظ فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، توفیقاتی داشته است. برای اطلاع از آمار رشد کشور 📚 کتاب صعود 40ساله مطالعه شود ❌شبهه:چرا شما وضعیت انقلاب را با قبل از انقلاب مقایسه می‌کنید اگر انقلاب هم نمی‌کردیم و پهلوی ادامه داشت، به مرور زمان به همین موفقیت‌های کنونی نائل می‌شدیم ✅در پاسخ باید گفت اولا: شما خودتان دارید اعتراف می‌کنید که وضعیت مطلوب شده است. ثانیاً اینکه می‌گوئید هر کسی سرکار بود به مرور زمان همین‌طور می‌شد عقلاً قابل قبول نیست زیرا بسیاری از کشورها با گذر زمان نه تنها پیشرفتی برایشان حاصل نشد بلکه نظیر عراق و افغانستان دچار رکودشدند ثالثاً: دو نوع پیشرفت وجود دارد: 🔅مشمول‌مرور زمان است نظیراینترنت،موبایل،لپ‌تاپ،تبلت و... اینها اگر پهلوی هم ادامه می‌یافت محقق می‌شد 🔅مشمول مرور زمان نیست:نظیر تکنولوژی‌ها که قبل از انقلاب نیز اتفاق بیفتد اما چون رویکرد حکومت پهلوی برون‌گرا و غیر درون‌گرا بود اگر ایران در زمان پهلوی افتخاراتی داشت کار آمریکایی‌ها و اروپائی‌ها بود برای رسیدن به مقاصد خودشان نظیر احداث راه‌آهن شمال به جنوب ♻️نتیجه اینکه در مجموع ایران بعد از انقلاب در ابعاد مختلف اجتماعی،سیاسی فرهنگی و مذهبی بهبودیافته البته نقص‌هائی که هست را نادیده‌نمی‌انگاریم ✍️تلخیص‌کننده رمضان قاسم @ramezan_ghasem110
🍃🌼 توضیح2⃣:مقايسه‌ی ایران بعد از انقلاب با سایر کشورهای اسلامی و غربی در ۴۲ سال اخیر ❌شبهه: برخی اشکال می‌کنند که شما چرا وضعیت‌ فعلی‌‌تون رو با زمان طاغوت مقایسه می‌کنید بلکه باید وضعیت کشورتان را با کشورهای دیگر مقایسه کنید و کاری به قبل و بعد انقلاب نداشته باشید ✅پاسخ مقایسه‌ی ايران فعلی با کشورهای اسلامی و غربی دو نوع مقایسه وجود دارد ۱) مقایسه با کشورهای قدرتمند و پیشرفته آمريکائی،اروپایی آلمان،فرانسه انگلیس:این کشورها در دو،سه قرن با استعمار وچپاولِ مناطق دنیا بار اقتصادی خود را بستند لذا پشتوانه‌ی اقتصادی دارند اما برخی نگاه به پیشینه‌ی چپاولگری وظلمی که به دیگر کشورها روا‌می‌دارند نمی‌کنند فقط به خدمات و رعایت فاصله‌ی طبقاتی که این کشورهای استعمارگر درکشور خود دارند را توجه می‌کنند. یعنی در واقع مرغ همسایه برای این اشکال‌تراشان غاز است و نقاط مثبت آنها رابا نقاط ضعف خود مقایسه می‌کنند که این مقايسه‌ی یک نقطه‌ی سیاه با یک نقطه‌ی سفید است درحالی که باید نگاهی مجموع داشت. بعلاوه اینکه توجه ندارند که درسته که خدمات پزشکی در کشورهای اروپائی خوب است اما مردم ایران در خدمات انرژی در رفاه هستند و از گاز و آب ارزان برخوردارند ♻️نتیجه اینکه ما باید نقاط ضعف و قوت دو طرف را ببینیم ۲) درمقایسه با کشورهای هم‌سطح الف)چرا شما فقط کشورهای هم‌سطحی که وضعیت‌شان بهبود یافته را مقایسه می‌کنید نظیر ترکیه مالزی سنگاپور کره در حالی که برخی کشورهای هم‌سطح در 40 سال قبل وضعیت‌شان خیلی بهتر از ایران بود ولی هم‌اکنون وضعیت ایران خیلی بهتر از آنهاست نظیر عراق و افغانستان ♻️نتیجه اینکه باید به موانعی که سد راه پیشبرد نظام اسلامی بوده توجه شود زیرا اگر شاهد هستیم کره پیشرفت اقتصادی دارد اما در مقابل امنیت و رضایت شغلی ندارند و یا ترکیه و... پیشرفت دارند باید مدنظر داشته باشیم که آنها موانع ما را نداشتند ولی ما با وجود موانع نیز به پیشرفت‌هائی نظیر تولید نانو دارو، درمان تالاسمی و مغز استخوان و... دست یافته‌ایم توضیح 3⃣: مقايسه‌ی میزان توفیق ایران در رسیدن به آرمان‌ها و اهدافش با وجود موانع موجود ❌شبهه برخی معتقدند چرا شما توفیقات کشور را با کشورهای دیگر مقایسه می‌کنید و حال آنکه شمائی که ادعای اسلامی بودن دارید چرا کشور را با کشور کفر مقایسه می‌کنید چرا کشور کفر آمار زیر خط فقرشان کمتر یا مساوی با ماست و یا چرا ایران بعد از انقلاب را با ایران قبل از انقلاب که دولتی سکولار بود مقایسه می‌کنید شما با توجه به آرمان‌های اسلامی و وعده‌ها چه کردید؟ ✅بهترین پاسخ بیان مقام معظم رهبری است که امام خمینی با حرکتی که بعد از انقلاب اسلامی آغاز کردند شعار تابلو و آرمان مطرح کردند مراحل مهم در نظام‌سازی اسلامی به ترتیب عبارتست از 1)انقلاب اسلامی حرکت انقلاب برای تغییر نظام سیاسی و بنیادین با رویکردی اسلامی 2)نظام اسلامی‌: باید نظام با تدوین قانون اساسی اصلاح و جایگزین طاغوت می‌شد 3) دولت اسلامی: باید نه تنها قوه‌ی مجریه بلکه تمام کارگزاران باید تفکر،عمل،برنامه‌ریزی و مدیریت آنها اسلامی می‌شد. اکنون هنوز ما در این مرحله هستیم و هنوز دولت اسلامی شکل نگرفته اما گام‌های خوبی برای رسیدن به آن برداشته شده است‌ 4)جامعه‌ی اسلامی اگر دولت اسلامی شود، جامعه نیز اسلامی خواهد شد و فحشا، فساد، مفاسد اقتصادی نظیر رشوه و.. به حداقل می‌رسد و رشد و عدالت و پيشرفت فرهنگی رخ می‌دهد 5)تمدن اسلامی الگو شدن برای کشورهای دیگر جهان و تحت‌تاثیر قرار دادن آنان اگر به این اینجا برسیم آرزوی امام خمینی محقق شده است و کشورهای دیگر نیز توحیدی می‌گردند ♻️نتیجه اینکه ما هنوز به آرمان‌های‌مان نرسیده‌ایم، اما گام‌های خوبی برداشته‌ایم دستاوردهایی برای بهبود زندگی مردم و عدالت داشته‌ایم، مشکل، نرسیدن به دولت اسلامی است نه انقلاب اسلامی اما دشمن با نگاه نقطه‌ای مشکل را انقلاب اسلامی می‌داند و قصد دارد القاء کند ما اشتباه کرده‌ایم و القا کند حکومت اسلامی ناکارآمد است و توان اداره‌ی کشور را ندارد و سکولار موفق است و اگر پهلوی بود بهتر بود در حالی که مشکل اسلامی بودن نظام نیست بلکه مشکل اسلامی عمل نکردن ماست،مشکل از اسلام و قانون اساسی نیست. مشکل برخی مسئولین هستند که عملکردشان اسلامی نیست. لذا دولت اسلامی کارگزارانی می‌خواهد که فکر و عمل و مشی و برنامه‌ریزی‌شان اسلامی‌باشد درست است که ما با با آرمان‌های‌مان فاصله داریم اما این بِدان معنا نیست که راه که نرفته‌باشیم بلکه ما بیشتر راه را رفته‌ایم و از 5 مرحله در مرحله سوم که ولت اسلامی است هستیم مشکل انقلاب و نظام اسلامی مشکل عدم تحقق دولت اسلامی است می‌خمی‌خواهیم آن را محقق کنیم،مشکل ما این است که دولت اسلامی‌نشده‌است و باید دولت جوان بارویکردانقلابی،جهادی شکل‌گیرد ✍️تلخیص‌کننده رمضان قاسم @ramezan_ghasem110
✅داستانی عجیب از پیر مرد که پس از مرگ شد 🔺در یکی از سالهایی که به مناسبت اعیاد ، مراسمی در مسجد شعبان تبریز برگزار گردید ، استاد معظم حضرت آیت الله فروغی حفظه الله فرمودند که از عالم ربانی حضرت آیت الله رحمة الله علیه شنیدم که مفسر عظیم الشان حضرت علامه رحمة الله علیه به نقل از عارف بزرگ آیت الله سید علی چنین نقل کردند که ایشان فرمودند : 🔸در نجف یک روحانی بود که معروف بود به واعظ . وی در ایام محرم جهت تبلیغ و اقامه عزا به روستاهای اطراف نجف اشرف دعوت میشد و یک دهه در آن روستا اقامت کرده و اقامه عزا مینمود. وی میگوید: 🔸در یکی از سالها اهالی یکی از روستاهای اطراف نجف اشرف از بنده دعوت کردند که جهت اقامه عزا به آن روستا بروم . نکته قابل توجه این بود که اهالی آن روستا از اهل سنت بودند . وی میگوید : دعوت ایشان را پذیرفته و به آن روستا رفتم و قرار شد در خانه یک پیرمرد اقامت کنم. پیرمرد بسیار مرد ساده دل و خوبی بود و در انجام دستورات دین ، چون و چرا نمیکرد. به دلم افتاد که آن پیرمرد را ارشاد نمایم شاید به مذهب تشیع بگرود . ولی چون در خانه وی میهمان بودم و از طرفی نمیدانستم که در قبال این دعوت چه عکس العملی نشان میدهد ، منصرف شدم . ولی باز در دلم با خودم کلنجار میرفتم که وی را ارشاد کنم شاید هدایت شود. 🔸بالاخره روزی از روزها به وی گفتم : بزرگ شما کیست ؟ گفت : فلان شیخ و نام یکی از اشراف و بزرگان قبیله شان را برد. گفتم : چرا وی را نام بردی ؟ گفت : وی بسیار قدر تمند بوده و چندین تفنگدار و فلان مقدار مال و اموال و خدم و حشم و ... دارد. گفتم : اگر در یک جای دور دست که از روستای شما خیلی دور باشد ، وی را به کمک بطلبی آیا میتواند به دادت برسد ؟ گفت : نه. 👈گفتم : ولی من یک امیر و مولایی دارم که اگر من در شرق عالم باشم و او در غرب عالم باشد و وی را به کمک بطلبم ، او قدرت آن را دارد که به من کمک کند. گفت : عجب امیر قدرتمندی داری ! اسم امیرت چیست ؟ ... 🔸خواستم بگویم که اسم امیرم ، امیر المومنین مولا علی علیه السلام است که باز منصرف شدم و نگفتم. خلاصه آن دهه محرم تمام شد و من به نجف اشرف بازگشتم. در دلم بسیار ناراحت بودم که چرا حقیقت را به آن پیرمرد نگفتم و اگر میگفتم شاید وی شیعه میشد. 🔸بالاخره زمان سپری شد و دهد محرم سال بعد رسید. تصمیم گرفتم این دهه محرم را نیز به آن روستا بروم و آن پیرمرد را هدایت کنم . با عزم راسخ به آن روستا رفتم و مستقیما به در خانه آن پیرمرد رفتم . در زدم . پسرش در را باز کرد و پس از سلام و تعارفات معمول ، احوال پدرش را جویا شدم . وی گفت : پدرم فوت کرده است !!! با شنیدن این سخن بسیار ناراحت شدم . بالاخره شب شد و من خوابیدم . در خواب آن پیرمرد را دیدم که در یک باغ زیبا در حال گردش است . گفتم : چطور شد که تو به اینجا آمدی ؟ 👈گفت : پس از مرگ ، دیدم همه جا تاریک است و مرا به جایی میبردند که دانستم جهنم است . (البته منظور جهنم برزخی است ) شروع کردم به استغاثه و ابوبکر و عمر را به کمک خواستم . دیدم خبری نشد . مستاصل شدم . به ناگاه به یاد سخن تو افتادم که میگفتی من امیری دارم که اگر من در شرق عالم باشم و او در غرب عالم باشد و او را به کمک بخوانم ، او قدرت کمک به من را دارد . با خود گفتم حال که چاره ای ندارم بهتر است آن امیر را نیز به کمک بخوانم . شروع کردم به کمک خواستن از امیر تو . به ناگاه دیدم که آقایی نزد من آمد و فرمود : من امیر آن روحانی هستم . حال بگو : " اشهد ان علی ولی الله " تا این جمله را گفتم از هول و هراس نجات پیدا کردم . سپس دیدم که دو فرشته آمدند . مولا علی علیه السلام به آن فرشته ها فرمود : دست وپای این مرد را بشویید و آنها اطاعت کردند . پس از آن مرا به این باغ آوردند و حالم این است که میبینی . ولی ای شیخ ، ایکاش اسم امیرت را در دنیا و قبل از مرگ به من میگفتی تا در دنیا وی را تصدیق نمایم. 👈سخنی از نگارنده : با توجه به اینکه بنده این جریان را حدود سه سال پیش از زبان آیت الله فروغی شنیدم ، احتمالا خطاهای ناخواسته ای در نقل بعضی سخنان شخصیت های این جریان وجود دارد که از عموم خوانندگان محترم تقاضای عفو دارم. ✌️دفتر فرهنگی۵۷: https://eitaa.com/joinchat/1642528771Cd4c62ac002
به تو از دور سلام اربعین برای همه بوی رفتن و رسیدن می دهد عطشی سوزان که چون موج تو را می کشاند تا به ساحل برساند کشتی نجاتی که دیدنی می شود و ملموس برای برداشتن توشه و همسفر شدن برای جاری شدن در مغناطیس جهان برای پناه گرفتن و یافتن قرار برای عروج از جاده نجف تا کربلا لیالی که بوی بهشت می دهند و تو عاجزانه یک سال ساک می بندی یک سال به راه و موکب‌ و هدف می اندیشی قلک ات را هزار تومان هزار تومان پر می کنی و وقتی نزدیک اربعین می رسد از یک جا که نه سه جا برای رفتن تو را می خوانند و تو با اشتیاقی لایدرک و لا یوصف از قرآن إذن می گیری و راهی می شوی اما همین که به جاده ی حسین می رسی باید برگردی تصور کن دلت چقدر می گیرد می شکند و حتی می سوزد حتی فرصت چند قدم برداشتن در جاده عشق نمیابی روبروی ایوان نجف می ایستی و به تل و قتلگاه به فراق و وصال به عطش و ....و به حسین سلام می دهی او می شنود هر جا که سلام بدهی او می شنود اینجا که ایوان نجف است حالا می فهمی که سرگردانی یعنی چه ؟بی منزلی یعنی چه ؟ به چشم خودت می بینی که تمام عراق راه شده اند برای رسیدن به حسین از حله می گذری موکب‌ها طریق الحسین را نشان می دهد از کوت از رمادی از دیوانیه از طفلان تمام عراق که نه تمام جهان به پاسداشت حسین قیام کرده اند و تو در راه مانده ای ستونها را با دلت بشمار عمودها را هم موکب‌ها را هم عاشق ها را هم حتی دستان آن پیرزن در راه بوی حسین می دهد و بر سر کودک جاده که تو را زائر الحسین می خواند و دستت را می بوسد دست می کشی همه تو را شادباش می گویند و تو غم ات بیشتر می شود که نرفته و ندیده چشمهایت را می بوسند و تو فقط گریه می کنی جا ماندن بد دردی است خدا کسی را گرفتار نکند نمی دانم شاید در پی آب بودم مرا خواندند تا بگویند آب را کم بجویم تشنگی به دست آورم اما باور کن جا ماندن بد دردی است به تو از دور سلام https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
✅ انسان ۳ حیطه دارد : 📍ذهن 📍قلب 📍جسم 🔺باید برای هر ۳ برنامه داشت و تغذیه سالم هر یک را فراهم کرد. 🔅مثلا تغذیه ذهن، علم آموزی است. 🔅تغذیه قلب، قرآن و مناجات و ... است. 🔅تغذیه جسم، غذای متناسب با مزاج است. ✅حال باید دنبال تحقق حداکثری و فعال کردن هر کدام رفت 🔸مثلا ظرفیت ذهن و بهره برداری حداکثری از آن 🔸ظرفیت قلب و بهره برداری حداکثری از آن 🔸ظرفیت جسم و بهره برداری حداکثری از آن ❇️غایت: کسب کمال و سیر الی الله 🔅برآیند این سه، راه ما رو نشون میده لذا از هیچکدام نباید غفلت بشه 🔹مثلا در روایات میفرماید به تفریح بپردازید خوب ناظر به جسمه یا سوارکاری و شنا و تیر اندازی و ... 🔹در مورد ذهن و قلب هم بسیار مطلب داریم 💠ولی در این سه مورد، قلب اصله ما بقی مقدمه برای قلبند ✅برای پیشرفت، داشتن ذهن تیز و قلب صاف و جسم و مرکب سالم خیلی مهمه 📍برنامه هر کدام میتونه در دیگری تاثیر بذاره مثلا نماز شب در تیزی ذهن و قوت بدن و ... حمید فخیمی https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
. 🖌 این مدرسه ادامه دارد 📌یادداشتی از مرتضی جوادی آملی علامه حسن‌زاده درعین حال که در بستره و گسترده متون و منابع ما حرکت می‌کردند، اما ذوقیاتی در کار خود داشتند که ایشان را متمایز و ممتاز می‌کرد. ارتباطی که ایشان بین نوع معارف می‌دید و اکتشافات و استخراجاتی که در کنار کار خود داشت، بیشتر با معارف ذوقی ایشان، کار را متفاوت می‌کرد. متن کامل یادداشت👇
. 🖌 این مدرسه ادامه دارد مرتضی جوادی‌آملی، استاد حوزه و دانشگاه یکی از جلوه‌های بارز و اصلی علامه حسن‌زاده مساله تحقیق و تالیف و تصنیف و تدریس در کرسی درس بود. همان‌طور که خودشان سال‌ها در نزد اساتید خود به بهترین وجه تلمذ می‌کردند و عشق و ارادت‌شان را به درس‌آموزی و حضور در محضر استاد اظهار می‌کردند، بعد از اینکه درس‌ها به نصاب علمی قطعی رسید، اینها را با همان عشق ارائه می‌کردند. چون در محضر اساتید از کتبی استفاده می‌کردند که معمولا متون اصلی بودند، طبعا آنچه را که بازگو می‌کردند همین آثار با رویکرد حکمی و عرفانی و معارفی بود. ذوق معارفی در ایشان بالا بود و چون حس حقیقت‌یابی در ایشان برجسته بود، بسیاری از مسائل را با ذوق خودشان و همچنین مبتنی‌بر معارفی که اندوخته بودند، به‌دست می‌آوردند. آنچه بیشتر در زندگی ایشان نمودار بود مساله تدریس و تصنیف بود. ایشان در هر مرحله از زندگی خود آثاری را عرضه کردند و این باعث شد که بسیاری از متون و منابع ما در دسترس قرار بگیرد و از ابهام و ناشناختگی بیرون بیاید. لذا احیا و تصحیح این منابع هم یکی از کارهای ارزشمند ایشان بود. ایشان همواره در تدریس نسخه‌های مختلف را کنار هم می‌گذاشتند و کنار هم گذاشتن نسخه‌ها یکی از شیوه‌های تدریس و تحقیق ایشان بود. نوع و شیوه‌ای که ایشان در تدریس داشت ذوق‌آفرین بود و بسیاری از فضلا و علمایی که در درس ایشان شرکت می‌کردند ضمن درس آموزی از محضر ایشان با ذوق و شوق و علاقه ایشان و رویکرد معارفی که در آثار ایشان می‌دیدند، کشش حضور در درس در آنها افزون‌تر می‌شد. ایشان ذوق تحقیق و تالیف و تدریس را به جامعه علمی تزریق می‌کردند و این باعث می‌شد که شاگران با یک ذوق و علاقه خاصی بحث‌ها را دنبال کنند. این امر موجب می‌شد کسانی که در محضر ایشان برای تلمذ شرف‌یاب می‌شدند، سال‌ها زانو بزنند و احساس خستگی نکنند. این بسیار ویژگی بازری بود. نکاتی که ذکر شد مجموعه‌ای را ایجاد کرد که باعث شد نسل فکری و جریان فکری آیت‌الله حسن‌زاده، ماندگار شود و در صحنه علمی به‌عنوان یک روش و مدرسه درسی در اذهان جامعه علمی ما باقی بماند. ایشان آثار فراوانی را در خلوت خود خلق کردند و رساله‌های فراوانی را نگاشتند و نگارش ویژه‌ای داشتند. ایشان به خط بسیار علاقه‌مند بودند. به شعر و ادبیات بسیار با محبت می‌نگریستند و تصحیح کتاب‌هایی مثل نصاب‌الصبیان تا گلستان تا کلیله و دمنه و نظایر آن در مسیر کار علمی ایشان وجود داشت. ادبیات یکی از عمده‌ترین مسائلی بود که حضرت علامه حسن‌زاده، با یک نگاه حساسی به آن می‌نگریستند. مجموعه کارهایی که علامه در این رابطه انجام دادند یک نسل فکری و یک مدرسه علمی را به‌همراه داشت و امروز شاگردان این مسیر را ادامه می‌دهند و آثار خلق‌شده در این رابطه هم نشان از نوع نگرشی است که ایشان به کار تحقیق خود داشتند. علامه حسن‌زاده درعین حال که در بستره و گسترده متون و منابع ما حرکت می‌کردند، اما ذوقیاتی در کار خود داشتند که ایشان را متمایز و ممتاز می‌کرد. ارتباطی که ایشان بین نوع معارف می‌دید و اکتشافات و استخراجاتی که در کنار کار خود داشت، بیشتر با معارف ذوقی ایشان، کار را متفاوت می‌کرد. اگر دیگران منابعی مانند اسفار، تمهید، نصوص و... تدریس می‌کردند، درحقیقت سطحی از مسائل را می‌دیدند، اما ایشان با باوری که نسبت به جمع قرآن و عرفان و برهان داشتند، متمایز از دیگران بودند و این امر کمتر در گفت‌وگو‌ها و تدریس و تحقیقات سایر اساتید وجود داشت. ایشان باور داشتند -کتابی هم در این زمینه دارند- که عرفان و قرآن و برهان با هم اختلافی ندارند و بلکه اینها با هم هماهنگ هستند. لذا این شیوه‌ها ایشان را متمایز کرده است. یکی از امتیازات علامه این بود که از باب «خویش را تاویل کن نی ذکر را» سعی می‌کردند که آن ذکر یا اندیشه‌ای که در گستره علم یا کتاب خاصی وجود داشت آنگونه‌ای که می‌فهمیدند ارائه کنند. شجاعت تاویل‌گرایی -که مخالفت با ظاهر نداشته باشد- در ایشان بیشتر بود. نوع نگرش به باطن در سایه حفظ ظاهر ایشان را ممتاز می‌کرد. خیلی‌ها به همین ظاهر می‌اندیشند، اما ایشان باطن را در کنار ظاهر برجسته می‌کرد و سعی می‌کرد جریان تاویل‌گرایی -نه آن نگاه منفی و ناصواب را- تاجایی که تحقیق و برهان اجازه می‌دهد جلو ببرند. اظهارات ذوقی عرفانی ایشان را کمتر کسی شناحته است. لذا برخی چون این شخصیت را نشناخته‌اند و مبانی‌ای که ایشان به کار می‌گیرند را فهم نکردند، حرف‌های ناصواب و نادرستی را مطرح می‌کنند. 👇ادامه
مثلا بر اساس انتخاب گزینشی ناجور و نادرست، نسبت به ایشان قدری ادب و حرمت عالِم را نگاه نداشتند. اینها اقتباسات ناصوابی بود که بدون توجه به محکمات و اصولی، که ایشان بر آنها پامی‌فشردند و اصرار می‌کردند، نسبت به ایشان روا داشته شد. یک عالم و فرزانه را نمی‌توان صرفا بر اساس بعضی جملات که در اثنای گفتار یا تالیف وجود دارد شناخت. محکمات و اصول و قواعد اصلند. گاهی اوقات هم روی این شجره طیبه علمی، میوه‌هایی پیدا می‌شود که تاکنون دیده نشده است ولی چون روی شجره طیبه است و استواری اصول و محکمات است که کار می‌کند، [سایر جملات هم] باید در آن رابطه [با اصول] دیده شوند. عده‌ای هستند که نوع نگاه‌شان سخیف و ضعیف است و قدرت علمی چندانی هم در این رابطه ندارند و یک حرف را بدون ملاحظه اصول و مبنا و اساسش در این آثار مشاهده می‌کنند و بدون آنکه آن را به قلم و بیان استاد شناخته باشند، بعضا حرف‌هایی می‌زنند که البته این برخورد نسبت به این دسته از عالمان در طول تاریخ فراوان بوده است. کسانی که جرات می‌کنند به مباحث معارفی و توحیدی نزدیک شوند و توحید را در قالب‌های دیگری بشناسند و ببینند و از سطح مسائل عرفی که در نوع نگرش دیگران بوده است گذر کنند و به عمق مباحث بنگرند و مسائل را به گونه دیگری ارائه کنند، [نسبت به این بزرگان] چون شناخت کافی نیست، اظهارنظر ناصواب هم معمولا وجود دارد. این شخصیت‌های [ممتاز علمی] وقتی عمیق و نسبت به منابع دقیق می‌شوند، روحیات انزوایی‌شان بیشتر می‌شود، زیرا جامعه علمی و یا حتی جامعه عمومی تحمل ندارد و نمی‌تواند [این مباحث را تاب آورد] و بعضا همین اظهاراتی که این طرف و آن طرف می‌شود، منوط به همین مساله [عدم‌تحمل] است. دشمنی‌ها و قضاوت‌های ناصواب هم که ایشان را بسیار اذیت کرد و انصافا اهانت‌هایی که در موقع تدریس بود و امثال ذلک همیشه وجود داشت، اما تحمل می‌کردند و بالاخره وظیفه علم‌آموزیشان را هرگز رها نکردند، اما بعضی از مواقع بوده حرف‌هایی و برخوردها و اهانت و توهین‌هایی می‌شد که علامه مجبور می‌شدند درس‌شان را تعطیل کنند و مباحث‌شان را ادامه ندهند. یک جهت، جهت خود یک عالم عارف است که وقتی به جایی واصل شد، از باب آنکه دهان را مهر کردند، خود آنها سعی می‌کنند این مسائل ارائه نشود. جنبه دیگر آن است که جامعه تحمل علمی مباحث عمقی را ندارد. زدگی‌هایی از این ناحیه پیش می‌آید. کسانی که با این سبک از معرفت آشنا نیستند هم گاهی اوقات حرف‌هایی می‌زنند و چه‌بسا که فقیه یا متکلم باشند و امثال ذلک اما نگرش‌های عرفانی را بعضا برنمی‌تابند و اظهارنظرهایی می‌کنند که چون قدری هم دست‌شان برای حرف‌زدن و اظهارنظر باز است، با اظهارنظرهای آنچنانی باعث رنجش خاطر می‌شوند. 👇ادامه
اگر ما بتوانیم از چنین فضایی استفاده کنیم و اجازه بدهیم در حوزه‌های علمیه آزاداندیشی باشد و فکر نکنند که مثلا توحید یا رسالت ولایت باید صرفا با نگاه همان‌ها ارائه شود [آنگاه شاید بتوانیم از این بزرگان منتفع شویم]. الان خیلی‌ها با زیارت جامعه هم همراه نیستند و نمی‌توانند آنچه را که در این‌جور منابع آمده است را باور داشته باشند و با آن برخورد می‌کنند، به جهت اینکه نوع تفسیرهایی که برای آن ارائه می‌شود برای آنها قابل تحمل نیست همان‌طور که برخی از ادعیه و مناجات‌ها هم برای آنها قابل هضم نیست. ذیل دعای عرفه سالار شهیدان را بعضی برنمی‌تابند و سعی می‌کنند که بگویند اینها مربوط به صوفیه است و منسوب به عالمان یا اهل‌بیت نیست پس تمام تلاش‌شان این است که اینها را از صحنه روایات و ادعیه خارج کنند و بگویند این جملات سابقه نداشته است و در سنت اهل‌بیت ما یا در ادعیه و قرآن نبوده و بر اساس تحلیل دیگران از جمله عرفا و صوفیه است. این [مساله] در تاریخ ما وجود داشت و ما فکر می‌کنیم که این مقداری که از امامت و ولایت می‌فهمیم همین‌قدر است ولاغیر، درحالی‌که دسترسی ایشان به منابع عمیق‌تر بود و حشرشان به مسائل ولایی و توحید و معارف بیشتر بود و بر اساس این حشر بهتر توانستند مسائل را ببینند اما اینها چون نمی‌توانستند مسائل را ببینند، سطح معرفت‌شان متفاوت بود. [لذا] آنها هم تیغ جراحی فقاهتی در دست داشتند و تا توانستند مسیر را برای خودشان باز می‌کردند و برای دیگران می‌بستند. اگر جامعه بخواهد رشد کند و نگاه عمیق‌تری به مباحث [پیدا کند] بایستی اجازه بدهد که این حرف‌ها به میدان بیاید و نگران نباشد؛ چراکه خود این عالمان محکماتی را به صحنه آوردند که هرگز آن محکمات اجازه نمی‌دهد که انحراف معرفتی اتفاق بیفتد، بلکه چون در ذهن آن [اهل جرح] این معرفت‌ها تاکنون نبوده است، فکر می‌کنند توحید یا ولایت صرفا همین میزان است. در منابع ما، در منابع وحیانی ما هم هست که توحید بر سه قسم است، توحید عوام، توحید خواص و توحید اخص؛ یا حتی در مقام عمل هم گفته‌اند روزه [بر سه قسم است] روزه عوام، روزه خواص و اخص. اگر روزه اخص اتفاق افتاد، برخی از عموم می‌توانند و می‌گویند که [اخص] این را از خودشان درآورده‌اند [یا بگویند این] سبک و سلیقه صوفی‌هاست و امثال ذلک. به‌هرحال اینها مسائلی است که متاسفانه در حوزه‌ها وجود دارد و بستن راه‌ها و محدود کردن مسائل معرفتی است. آقای حسن‌زاده رضوان‌الله علیه اندیشه آزادی داشتند و خیلی به این حرف‌ها نگاه نمی‌کردند و همین باعث می‌شد [ناملایمات و] مسائلی را چه در آمل و چه در قم شاهد باشند. آثاری که ایشان تالیف کردند آثار خاصی است و با شیوه‌های ایشان فقط شاگردان خاص‌شان آشنا بودند و می‌توان یک مدرسه را به‌عنوان یکی از مدارس علمی ما از نصاب‌الصبیان تا فصوص‌الحکم و امثال ذلک دید. شاگردان خاص این مسیر را دارند و همچنان این ادامه می‌یابد. ما باید این عالمان را همیشه محترم و مکرم بداریم و از اندیشه آنها استفاده کنیم و اگر تاکنون با زخم‌زبان و بعضا اهانت و نوشته‌های ناصواب حرف‌هایی می‌زدیم که به‌هرحال الان روشن شد که مسیری که ایشان داشتند با چه انگیزه‌ای بوده، دیگر دست از این حرکت‌ها برداشته شود تا مسیر معرفت در جامعه ما رشد بیشتری پیدا کند.