🥀
آهسته در برابر طوفان گریستی
بر ریگهای داغ بیابان گریستی
دستی به جام باده و دستی به زلف یار
از خیمه تا میانهٔ میدان گریستی
«همراه تو زمین و زمان گریه میکند»
با خاک و باد و آتش و باران گریستی
ای سرپناه بی سر و سامانی حسین
بی سرپناه، بی سر و سامان گریستی
از خیمهای به خیمهٔ دیگر دویدی و
همپای بغض مرثیهخوانان گریستی
بانوی صبح روشنی کاروان چرا
تا شام روی ناقهٔ عریان گریستی
گاهی به دور دخترکان سپیدمو
گاهی به زیر معجر و پنهان گریستی
دیر آمدی و پیرهنی بر تنش نبود
دیر آمدی اگرچه فراوان گریستی
#میترا_سادات_دهقانی
#حسین_عزیز_زهرا_سلام_الله_علیها
@shaeranehowzavi
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI