«زنانه با رهبر»
✍️زهرا نجاتی، عضو تحریریه مجتهده امین
نمیدانم در نگاه شما عمق ماجرا تاکجاست!
عمق زیبایی تصویر کودک در قابی که زنهای منتخب به دیدار بالاترین شخص مملکت رفتهاند!
یا مثلا عمق راهبردی راهبر حکیمان که قهرمانه را، خانهداری را، اشتغال زن، را از دید اسلام برایمان تعریف میکند!
اینکه خودت مخیری که تشخیص دهی آیا میتوانی از حق فرزندت بگذری برای واجبی که برزمین مانده یانه!
یعنی هم حق حیات فرزندت،.هم واجب بودن وظیفهات را باید تشخیص بدهی!
اما من عاشق بودم، عاشقتر شدم.
هم رهبرم را. هم زنتیم را.
هم آن قاب عاشقانه و کم یاب را که ..که در زنان، خیر کثیر است...
وای که چقدر بعد از این آشوبهایی که در کشور و در دامان به راه انداختند، همهی ما احتیاج داشتیم، به اینکه رهبرمان، بیاید و تکلیف همهی ما را با نگاه اسلام به زن وحقوقش آشکار کند...
امشب اصلا وقت نداشتم اما آنقدر ذوق کردهام، آن قدر سرشار از هیجانم که رهبرعزیزم، نگاهی چنین پویا، بلند و والا به زن، اشتغالش، تحصیلش و اجتماعی بودنش، دارد.
در زمانی که خیلیها به اسم انقلابی گری، زن را خانه نشین کردند!
وخیلیها زن را به هرکوچه و بازاری فرستادند تا هرشغلی داشته باشد و هردو خیانت کردند به ساحت وجودی زن!
رویکرد دیگر ، همین رویکردی است که رهبر گفت. برای همه. نه فقط برای کسانی که دنبال تمدن غربی، به راه افتادهاند، برای تمام کسانی که برای حقوق زن یقه پاره کردهاند و هیچ کس به جز رهبرما دیدار مختص بانوان منتخب نداشته!
و او که فرمود؛_مساله جمعیت، خواب را ازچشمهای من گرفته، برخلاف سایر جلسات رسمی دنیا، جلسات رسمی مقامات، در دیدارش، مادرانی را راه میدهد که کودکانی دارند که شیرخوارند، غر میزنند، گریه میکنند..
و وای از کوری چشم براندازان، وقتی دختر مانتویی با شال و حجاب کاملش، پشت تریبون میرود و حق زنان را به عنوان نویسنده و خانهدار، مطالبه میکند!
قلبم پرنور میشود، دلم روشن میشود، عشق، همدلی و میل به اطاعت از رهبر و به تبع او از دین، وجودم را بی قرار میکند!
و ازعمق وجودم، فریاد میکنم؛ خدایا شکرت که مرا درعصرحاکمیت اسلام و رهبری چنین، در ایران عزیز و آباد، آفریدهای!
#حقوق_زن_در_اسلام
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI