🏴شعر فاطمی
فضای شهر پیمبر پر از غبار شده
نگاه روشن ایمان به شک دچار شده
هنوز داغ رسول خدا زمین مانده
که زخم کهنه ی یک عده آشکار شده
در این میانه چرا از غدیر حرفی نیست؟
از آیه های خدا سلب اعتبار شده؟
گرفته ترس وجود قریش را انگار
فدک به دست علی تیغ ذوالفقار شده
نشسته فاطمه در مسجد و گریسته؛ آه
تمام شهر از آن گریه بی قرار شده
و شکر کرد. چه شکری؟! چه با شکوه و تمام
که تا همیشه ی تاریخ ماندگار شده
و گفت «اشهد ان ابی رسول الله
پدر شفیع شما نزد کردگار شده
شما برای من از او حدیث میخوانید؟
حدیث نافی قرآن؟ چه خنده دار شده»
چه تهمتی به نبی بسته اند این امت
چه اجتماع حقیری که برقرار شده
علی نشسته و دلواپسِ نبودن توست
برس به داد علی! باغ بی بهار شده
✍️راضیه جبه داری
#خطبه_فدکیه
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI