eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
728 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
204 ویدیو
17 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️طاهره ابراهیم نژاد آکردی خانه‌ام باغ بهشتی که شده تفکیک بود حال من؟ حال کسی که جمعه در پیک نیک بود! عطر چای دارچینی خانه را برداشته میز شام آماده و چینش به غایت شیک بود خانمم لبخند می زد کیف ایشان کوک کوک خنده پشت خنده اش آماده شلیک بود شام آن شب بس که چسبید و چنان خوشمزه بود اصلا انگاری که روی سفره مان شیشلیک بود گفت: زیر پای مادرشوهران! باشد بهشت! در سند اما روایت قابل تشکیک بود! دیدم او را خواهرم را روی چشمانش گذاشت!! این خلاف اصل خواهر شوهر و اپتیک بود جاری اش را مثل خواهر توی آغوشش فشرد این چه سمی بود؟! در حد اسید اوریک بود آن وسط مادر زنم گویا سفیر صلح بود پیش از این ها من مسلمان بودم و او سیک بود خوش زبان بود و علی الظاهر سر جنگی نداشت گرچه در ذهنش هزاران حربه و تاکتیک بود همسرم آن شب صدایم زد «خدای قلب من» در طریق عاشقی قبلا ولی لائیک بود رفت روی چار پایه ماه را از جاش کَند کرد تقدیم من این صحنه کمی ریتمیک بود این همه خوشبختی و من، یک محال اندر محال این همه ترفیع یکجا در خور تبریک بود فکر کردی خواب و رؤیا بود این اشعار من؟ باز هم اشتب زدی ، نه! روز زن نزدیک بود @AFKAREHOWZAVI
11.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍️سمیه رستمی، عضو تحریریه مجتهده امین خبرخند ۷۸ رو تو یه روز برفی تقدیم‌تون می‌کنیم پسر کو ندارد نشان از پدر و این صوبتا!! @AFKAREHOWZAVI
🔻 📌 «تأملی بر بیانات رهبری در جمع بانوان» •پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان با همکاری موسسه شناخت برگزار میکند. ✅ با حضور کارشناسان و فعالین حوزه زنان: 🔸 دکتر ابوالفضل اقبالی 🔸 سرکارخانم مهدیه منافی 🔸آقای محسن آقایی 🔸 سرکارخانم فاطمه عربزاده 🔸 سرکارخانم الهه سادات شفیعی 🔸 سرکارخانم فاطمه داداشی 📅 زمان: پنجشنبه ۲۲ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۰ الی ۱۲ 📍مکان: قم، خیابان هنرستان، موسسه شناخت 🔴 ظرفیت به تعداد محدود برای شرکت فراهم است. جهت فرآیند ثبت نام به آیدی زیر در ایتا پیام دهید: @Asrezanan_admin 🔴 همچنین این نشست به صورت زنده از کانال ایتا عصر زنان به نشانی @asrezanan_ir پخش خواهد شد. @AFKAREHOWZAVI
تربیت فرزند به سبک پارینه‌سنگی ✍️سمیه رستمی یکی از شیوه‌های برتر تربیت فرزند درگذشته مقایسه دو کودک بوده که این شیوه به‌اندازه عمر بشر قدمت دارد؛ یعنی حتی انسان‌های اولیه هم از این روش بهره می‌بردند. البته اوایل دوران پارینه‌سنگی به علت کمبود جمعیت، الگوهای متنوعی برای مقایسه‌ کردن وجود نداشت و انتخاب‌ها محدود بود؛ بنابراین چاره‌ای نبود جز اینکه از همان امکانات اولیه استفاده کنند و بچه‌شان را با بچه گرگ و پلنگ مقایسه کنند. مثلاً اگر می‌خواستند بچه‌شان دونده فوق‌العاده‌ای باشد، مسابقه‌ای با یک قلاده یوزپلنگ وحشی ترتیب می‌دادند. البته در مواقع مقتضی مجبور به مداخله می‌شدند، چون یوزپلنگ حرف حساب حالی‌اش نبود و نمی‌فهمید این رفاقت‌هاست که می‌ماند نه رقابت‌ها. یا برای قوی شدن سرپنجه کودک او را با حریف تمرینی مثل خرس گیریزلی، پنجه در پنجه می‌کردند. به‌این‌ترتیب باگ‌های تربیتی و شخصیتی بچه می‌ریخت. معلوم می‌شد بچه در کدام زمینه ضعف دارد. ازآنجاکه گاهی این حریف‌های تمرینی قضیه را خیلی جدی می‌گرفتند؛ انسان‌های اولیه به این نتیجه رسیدند که با این روش انسان‌های آخرین خواهند شد و نسلشان مثل دایناسور‌ها به فنا خواهد پیوست، تصمیم گرفتند بین بچه‌های خودشان به مقایسه بپردازند. صبح تا شب توجهشان به این باشد که بچه همسایه چه ویژگی‌هایی دارد که بچه خودشان ندارد، همان را چماق کنند دقیقاً بزنند وسط سر بچه‌شان. برای مثال روزی مادری گفت به فرزند خویش که پسر غار بالایی از پوست پلنگ‌هایی که دیروز شکار کرده ست پالتو، پوست و کلاه و دستکش برای مادرش دوخته است. آن‌وقت پسر ما از شیر و پلنگ چندشش می‌شود. صبح تا شب روی دیوار نقاشی می‌کند برای آیندگان. در غار بالایی هم همین بحث به‌گونه‌ای دیگر در جریان بود. مادر خانواده می‌گوید: بچه تو چرا صدایت مثل ماموت‌ها بلند و گوش‌خراش است؟! از پسر غار پایینی یاد بگیر که صدا از طبقات این غار درمی‌آید اما انگار سیستم صوتی روی این بچه نصب نشده. امروز مادرش می‌گفت پسرش آینده‌نگر است و دارد درباره زندگی ما به آیندگان اطلاعات مفید می‌دهد. کاش مقداری از او یاد می‌گرفتی! این شیوه آتش حسادت را در وجود بچه‌ها شعله‌ور می‌کرد. جوری که چشم‌هایشان از حدقه در‌می‌آمد و بدن‌های آن‌ها را برای مبارزه باهم گرم می‌کرد. بااینکه انتخاب با خود آنها بود که در این آتش مغزپخت شوند یا جزغاله اما چون آتش حسادت دودودم زیادی دارد و چشم را کور می‌کند، آنها جزغاله شدن را انتخاب می‌کردند؛ مثلاً فردای آن شب، پسر غار پایینی با یک عدد کبودی نچرال و فوق هنری به غارشان برگشت و یک‌راست به سراغ غار نوشته‌هایش رفت و تاریخ را تحریف کرد. او برای پسر غار بالایی دم گراز، گوش الاغ، پای پلاتی پوس و دماغ فیل کشید که موجب شد باستان‌شناسان قرن‌های‌های متمادی دربه‌در به دنبال بقایای چنین موجودی در میان فسیل‌ها بگردند. پسر غار بالایی که برای جلب رضایت مادرش دو سه گله از حیوانات را قلع و قم کرد و دچار نوعی خشم پنهان بود که روانشناسان آن موقع متأسفانه تشخیص ندادند. پسر غار پایینی هم که احساس ناکافی بودن داشت دست از ابداع خط جدید انسان‌های اولیه برداشت و دچار افسردگی حاد شد. مهم‌ترین ویژگی این شیوه تربیتی شاخ نشدن فرزندان برای والدینشان بود. آنها تا آخر عمر احتیاج داشتند که کسی خوب و بد را نشانشان بدهد چون فکر می‌کردند خودشان عرضه ندارند. والدین اولیه به این نتیجه رسیدند که مقایسه کردن بچه‌ها با یکدیگر خیلی کار غلطی است. چون می‌دیدند کودکانشان از هر فرصتی برای ضربه زدن و کِنِف کردن یکدیگر استفاده می‌کنند و اتحاد قبیله دارد به فنا می‌رود. از طرفی راه‌های تربیتی دیگر مثل؛ پرورش استعداد، انتظارات واقع‌گرایانه و محک زدن آن موقع کشف نشده بود. والدین اولیه خیلی که به مخ و مخچه اولیه‌شان فشار وارد کردند، تصمیم گرفتن از همان روش قبلی مقایسه با حیوانات منتها برگردند، منتها حیوانات سبک‌تری استفاده کنند. مثل آهو، خرگوش، گربه و حتی مرغ‌های اولیه شیر مرغوبی تولید می‌کردند ولی به دلایلی نامشخص در همان دوران پارینه‌سنگی منقرض‌شده‌اند. 🔗منتشر شده در نشریه خانه آرام @AFKAREHOWZAVI
📌 رازِ مصطفی شدن ✍️نساء خلیلی تا حالا فکر کردی که راه برگزیده‌شدن و ممتازبودن چیست؟ شما هم وقتی به شهدا فکر می‌کنید، آن‌ها را برگزیده می‌بینید؟ و دنبال کشفِ راز شهادت و شفاعت‌گری شهدا هستید؟ مگر این‌ها چه کسانی بودند؟ کدام افق را می‌دیدند؟ من برای یافتنِ پاسخ این سوال‌ها، سراغِ مصطفی‌ای رفتم که مصطفی شد‌. سوزنش در سال همت مضاعف گیر کرده بود. روزی که همه چیز متوقف شد، او بیشتر دوید؛ می‌گفت بالاخره روزی مسیر باز می‌شود، پس باید تلاش بیشتری کنیم تا عقب‌افتادگی این مدت را جبران کنیم. موقعیت‌های شغلی بهتری داشت، اما شش ماه برای پذیرش اصرار کرد تا بالاخره موفق شد. هدف خود را مشخص کرده بود؛ امر ولی نباید زمین بیفتد. ظرفیت‌سازی می‌کرد، تولیدکنندگان را قانع می‌کرد که شما می‌توانید تمام نیازهای قطعه‌سازی را برطرف کنید. دنبال انجام کارهای نشدنی بود. نسبت به بیت‌المال حساس بود؛ می‌گفت: «اگر این جزئیات را رعایت کنید، چیزی می‌شوید». می‌دوید و با وجود تمام سنگ‌اندازی‌های خواسته و ناخواسته خسته نمی‌شد. می‌دوید نه فقط برای رسیدن به پیشرفت در یک صنعت خاص؛ بلکه برای اعتلای اسلام می‌دوید. از تهدید نمی‌ترسید و می‌گفت: «۴ لیتر خون داریم، در راه این نظام می‌دهیم». او مصداق این جملهٔ اخیر رهبر انقلاب بود که «باید بدون تأخیر وارد میدان بشویم. نباید تأخیر داشته باشیم. آن وقت به تناسب اهمیتی که آن کار دارد، خطرات را به جان بخریم.»(۱۹ دی ۱۴۰۱) پاداشِ شهادت، گوارای وجودت، مصطفی @AFKAREHOWZAVI
نمره منفی دیگر ✍️ فاطمه میری، عضو تحریریه مجتهده امین جناب صدر، این‌بار هم نمره نیاوردید! (یادداشتی در پی اظهارات تفرقه‌افکنانه مقتدی صدر، در آستانه جام فوتبال کشورهای عرب حوزه خلیج فارس) جناب ، شما را نمی‌دانم چگونه هستید ولی مردم کشورتان را می‌شناسم، آنان نشان دادند عیارشان از شما بالاتر است، رسم مهمان‌نوازی می‌دانند؛ موسم اربعین که می‌شود فقط به اعراب «هلابیکم» نمی‌گویند، برایشان عرب و عجم برابر است، دور سفره‌‌هاشان پر می‌شود از آدم‌هایی با رنگ‌های مختلف. جناب ما از شما مؤمن‌تریم به سخن جد بزرگوارتان درباره انسان‌ها، گرامی‌ترین مردم نزد خدا با تقواترین آنان است نه عرب‌ترین‌شان؛ من با شما از رسم پیامبری سخن می‌گویم که حتی یک‌بار بر عربیت خود افتخار نکرد، اصلاً ملاک برتری را نژاد نمی‌دانست. شما آبروی اعراب را بردید! زیرا اگر مهمانی بر آنان وارد شود، حتی اگر دشمن باشد اکرام می‌شود؛ شما مهمان‌نوازی خود را هم زیر سؤال بردید. جناب ! مواظب غربال آخرالزمانی باشید که عرب و عجم نمی‌شناسد؛ غربال آخرالزمانی آقازاده هم نمی‌شناسد، کاش بیش‌تر پای درس پدر بزرگوارتان می‌نشستید، کاش کمی از مرام برادران‌تان ارث می‌بردید. این‌جا با شما مباحثه تاریخی نمی‌کنم، زیرا خودتان هم خوب می‌دانید منطقه کجای جغرافیای جهان بوده است؟ کوفه، بغداد، مدائن و...، ، همان‌جایی که قرار است میزبان مسابقات باشید... بگذریم... کمی کتب تاریخی را ورق بزنید، نه! هرچه قدر دوست داشتید ورق بزنید تا بینید که نام ، همیشه بوده است؛ آدم‌هایی از جنس شما می‌آیند و می‌روند ولی همیشه این دریا فارس خواهد بود. ببینید سر کدام سفره می‌نشینید، نکند لقمه‌ای که برمی‌دارید از خون مسلمانان منطقه رنگین شده باشد؛ هر حجی رفتنی نیست، ببینید امسال برای کدام خدا مُحرِم شدید! شیرفهم شوید که با این کارها راه به جایی نمی‌برید؛ جناب صدر، این‌بار هم نمره نیاوردید! @AFKAREHOWZAVI
زن در وضعیت جمع یا گسست؟ ✍ دکتر مریم‌منصوری، عضو تحریریه مجتهده امین در اندیشه‌ی یونانی خدای نظم و عقلانیت، در مقابل الهه‌ی شور، میل و خلاقیت قرار داشت و تا قرن بیستم میلادی، این خدای نظم و عقلانیت است که بر فراز تاریخ اندیشه ایستاده است و به ویژه _به گفته متفکران پست مدرن_در مدرنیته، زندگی، شور و خلاقیت را سرکوب کرده است. گفتمان زندگی، که در قرن بیستم به خصوص با آرای نیچه صورت‌بندی شد، در مقابل نظم، عقلانیت و هرگونه جمع‌یافتگی امور، تلاش می‌کند تا بر لذت، شور و میل در متن زندگی دست بگذارد با این هدف که از سرکوب عقلانیت مدرن رهایی یابد. در این گفتمان، هرآن چیزی که علیه نظم مرد سفیدپوست اروپایی(بعنوان نماد عقل مدرن)می‌تواند قرار بگیرد، به عنوان بدیلی نظم‌شکن و گسست‌محور مطرح می شود. نتیجه‌ی این نگرش، جنبش‌های زنان، رنگین پوستان و تمام به‌حاشیه‌رفتگان به خصوص در دهه‌ی 1960 میلادی بود. این نگاه، زن را نماینده‌ی بازآفرینی شور، خلاقیت، لذت، میل و نهایتا خروج از هرگونه نظم سرکوب‌گرانه‌ی عقلانیت محور در نظر می‌گیرد و از همین روست که به جای دست گذاردن بر نظم، با زن، به آشوب می‌رسد. در مقابل، اما، رهیافت دیگری است که زن را نه تنها مبدا شور، خلاقیت و زندگی می‌داند، بلکه حتی در مقام انضباط اجتماعی نیز، در او، مقام جمع یافتگی این نظم را می‌توان مشاهده نمود. در این نگرش، نظم در تقابل و تناقض با شور قرار ندارد، بلکه در حرکت جوهری، پویایی و نظم، در هندسه‌ای منظم و با «تعیین حدود در زندگی» تشریح می‌شود. از همین رو، زندگی، در آشوب تعریف نمی‌گردد، بلکه بخشی از آن را لذت، شور، شادی، تغییر، بازی و فراغت دربرمی‌گیرد و این‌ها را به عنوان بخشی از ساختار زندگی و جامعه، محترم می‌شمارد. و این خود، بخشی از نظمی است که در جایگاه "جمع‌ تمام امور" است. این نظم، سرکوب‌گر نیست، بلکه در مقام مراقبت و تحفظ بر هستی‌های انسانی ظهور می‌یابد. از همین رو، زن، نه تنها استعاره‌ای از شور و زندگی است، بلکه بیش از آن، بر مدار رحامت و مودت، در مقام جمع و جامعه است. تکثرات را تجمیع می‌کند و «ام امت» می‌گردد. ظهور تام مقام مذکور در حضرت زهرا سلام الله علیها است که در عین آن که زن را در شرایط زندگی شورآفرین ترسیم می‌کند، این مقام جمع را در چشم همگان روشن می‌سازد. از همین رو است که ائمه‌ی اطهار سلام الله علیهم، خود را حجت خداوند بر مردم و مادرشان، فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها را حجت خداوند بر خود معرفی می‌نمایند یا باطن شب قدر، شبی که مقام جمع‌الجمع زمان است، حضرت صدیقه‌ی طاهره سلام الله علیها برشمرده می‌شود. مصادیق این جمع یافتگی در احادیث معصومین علیهم السلام و تفاسیر آن کم نیست. اما در این صورت‌بندی از جمع‌یافتگی می‌توان از «جامعه‌ای بر مدار زن» سخن به میان آورد که نه تنها گفتمان بی‌نظمی، گسست و آشوب را به چالش می‌کشد، بلکه از دوگانه‌سازی‌های تقابلی خارج می‌شود و به نگاهی تشکیکی و طولی در وجود راه می‌یابد. @AFKAREHOWZAVI
📌عوامل پیدایش نهضت طرفدار "آزادی زن" و پیامدهای آن ✍️معصومه پازکی، عضو تحریریه مجتهده امین مطالعه و تحقيق در اين باره كه چرا و چگونه در عصر اخير نهضت‌هايى تحت عنوان حقوق و آزادى زن پديد آمد و تا امروز گسترش پيدا کرد و چه عواملی موجب گشت كه بعضي از مردان دايه‌هايى مهربان‌تر از مادر شدند و به زير بيرق اين‌گونه جنبش ها در آمدند را در این نوشته به صورت اجمالی به آن می پردازیم. 1. عوامل پيدايش نهضت طرفدار آزادی زن سه عامل اساسى در پيدايش و رشد نهضت‌هاى دفاع از آزادی زن بيشترين تأثير را داشته است: 1ـ1. عامل شهوانی: بدون شک در همه جامعه‌ها و فرهنگ‌های بشرى و به‌ويژه در نظام‌هاى دينى، زنان محدوديت‌هایی نظير حجاب داشته‌اند. مردان شهوت‌پرست درصدد برآمدند كه تحت عنوان فريبنده حقوق و آزادى زن، او را از قيد و بند عفت رهايى دهند و زمينه ارضای هر چه بيشتر شهوات حيوانى خود را فراهم كنند. 2ـ1. عامل اقتصادى: پس از صنعتى شدن كشورهاى غربى، سرمايه داران و كارفرمايان درصدد دستيابی به نيروى كار ارزان بر آمدند. در زماني كه زنان در آن كشورها درآمدى نداشتند و طبعاً مى‌پذيرفتند كه با مزدى كمتر از مردان به كار بپردازند، كارخانه‌داران در مقام سوء استفاده از اين وضع برآمدند. شعارهايي از قبيل زنان بايد آزاد باشند و در چهار ديوارى خانه محصور نمانند، استقلال اقتصادى داشته باشند و در صحنه‌هاى اجتماعى به كار و سازندگى مشغول شوند، دستاويزهاى خوبى براى كارخانه‌داران بود تا زنان را به محيط كارخانه‌ها بكشانند و از آنان بهره‌بردارى اقتصادى كنند. 3ـ1. عامل سياسی: در نظام‌هاى مردم‌سالار (= دموكراتيك) كه مدعى اتكای حكومت بر آرای مردم‌اند، جاه‌طلبان و شيفتگان قدرت چون زنان را انعطاف‌پذيرتر می ديدند و تأثير تبليغات را در آنان بيشتر مى‌يافتند، سعى كردند تا آنان را در عرصه اجتماع و سياست وارد كنند و با فريفتن و تحت تأثير قرار دادن زنان آرای آنان را به دست آورند تا بر اريكه قدرت تكيه زنند. 2. پيامدهای طرفداری از آزادی زن 1ـ2. نابودی کرامت زن: زنان به صورت ابزار هوسراني‌ براي مردان در آمدند و كرامت خود را از دست دادند. ابتذال تا بدانجا كشيده است كه به جاى آنكه مردان در طلب زنان باشند و به خواستگاری‌شان بروند، زنان در پى مردان مى‌افتند و خود را بر آنان عرضه مى‌دارند. 2ـ2. رواج همجنس‌بازی: در دسترس بودن بيش از حد زنان و نيز رفتار غير طبيعى آنان سبب شده است كه مردان كم‌كم از آنان رويگردان و حتى متنفر گردند. اين امر به سهم خود باعث شده است كه مردان براى ارضای غريزه جنسى به هم‌جنسان خود روى آورند. سردى و بى‌مهرى مردان نيز زنان را واداشته است كه عطش جنسى خود را به وسيله هم‌جنسان خود فرو بنشانند. رواج هم‌جنس‌بازى در كشورهاى غربى به طور عمده معلول همين علت است كه خود منشأ بسيارى از بيماري‌هاى روان تنی شده است، به گونه‌اى كه امروزه اين پديده به‌صورت يكى از مشكلات بزرگ برای تمدن غرب درآمده است. 3ـ2. فروپاشی نظام خانواده: فعاليت افراطی زنان در بيرون از خانه موجب گشت تا آنان نتوانند به كارهاى خانه، چنان‌كه بايد و شايد، رسيدگى كنند و عدم توفيق زنان در امور خانه‌دارى زمينه‌ساز اختلافات خانوادگى گرديد. از سوي ديگر استقلال اقتصادى و داشتن در آمد سبب گستاخ‌تر شدن زنان شد و بيم آنان را از متاركه و طلاق كاهش داد. در نتيجه دامنه نزاع‌هاى خانوادگى گسترش يافت. ناگفته پيداست كه پيامد تشديد اين‌گونه اختلافات در غالب موارد، چيزى جز طلاق و جدايى زن و شوهر نيست. 4ـ2. افزايش تعداد دختران و زنان بدون شوهر: يكى از نتايج نهضت‌هاى طرفدار زنان، منع تعدد زوجات بود. زيرا آن را، بى‌حرمتى به شخصيت زنان و موجب تضييع حقوق آنان می‌انگاشتند. از سوي ديگر، ازدواج موقت را هم با استدلال‌هايى مشابه منع كردند برغم ارتباط‌هاي آزادی كه خارج از چارچوب ازدواج، شايع بود. مجموع عواملی چون همجنس‌بازى، ازدياد طلاق، ممنوعيت چند همسرى و ممنوعيت نكاح موقت، نتيجه‌ای جز افزايش سريع تعداد جمعيت دختران شوهر نكرده و زنان بيوه نداشت. اين امر در كشورهايى كه مبتلا به جنگ‌هاى شديد خانگى يا برون‌مرزى مى‌شدند و تعداد زيادى از مردان خود را از دست مى‌دادند، شكل مصيبت‌بارتر و چاره‌ناپذيرترى به خود مى‌گرفت و از صورت یک امر موقت و گذرا خارج مى‌شد. 🔴 اين‌ها نمونه‌هايی از آشفتگى‌ها و نابسامانی‌هاى روانى و اجتماعى ناشى از (به اصطلاح) آزادى زن در غرب و ره‌آورد تمدن غربی است که امروز آن را برای زن ایرانی می‌خواهند که نه فقط زن ایرانی بلکه جامعه را نیز تهديد می کند. @AFKAREHOWZAVI
🍃ما بچه‌ها ✍🏻 زهرا کبیری پور، عضو تحریریه مجتهده امین ما بچه‌ها به بودن مادرهایمان عادت می‌کنیم. به بویش، به نسیم خنکی که در خانه از سمت او می‌وزد. به جانی که می‌ریزد در غذا و قاشق قاشق به خوردمان می‌دهد. به نفس‌هایی که هرکدامش جانی می‌شود در روح‌مان نه اینکه بودنش عادی شود و تکراری... نه! ما بچه‌ها عادت می‌کنیم به نگاهی که نگران‌مان است، به نگاهی که می‌پایدمان که روزگار تنمان را آزرده نکند که آفتاب نسوزاند جسم‌مان را که سنگ به پایمان نخورد ما بچه‌ها، عادت می‌کنیم به شنیدن اسم‌مان از زبانش حالا اگر مادر برود اگر بدون خداحافظی برود اگر قبل از رفتنش جان‌هایش را به کسی نسپارد ما بچه‌ها می‌شویم ماهی‌ای که آب را از او گرفته‌اند. کاش لااقل خدا روز مادر می‌گذاشت مادرهایمان را ببینیم... @AFKAREHOWZAVI
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ و ؏ـمقِ ؏ـشق هیچ‌گاه دیده نمۍشود مگࢪ دࢪ چشمان مادر... ✍️مرضیه رمضان‌قاسم، عضو تحریریه مجتهده امین @AFKAREHOWZAVI
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ هر دختری که کوثر طاها نمی شود اشبه به احمد و جان محمد نمی شود جانا که آمدنت به بابا چه خوش گذشت گل بر گل جمال محمد چه خوش نشست فاطر شدی و فاطمه نامت نهاده اند بر دامن خدیجه، عرشیان جایت نهاده اند انسیه حورا شدی و محدث به حوریان قدسیه پیمبر شدی و حجت به مُلکیان زهرای آسمان و زمین، ام پدر شدی دریای فهم و دیانت،خیر نساء شدی وقت دفاع ز نبوت چو مادری در خانه ولایت و‌ رهبر پیمبری عالم به یُمنِ وجودت شکفته شد زن از مقام تو اینک خجسته شد اصل طهارت عالم به حب توست عالم‌ همه در انتهای مقام توست علم و حیا و نجابت به اذن توست گردانه سیاق قیامت به دست توست جانی که عشق تو گیرد چه ها کند چشم از گنه ببندد و‌ غَضّ بَصَر کند بانوی عفت و‌ طراوت اراده کن نسوان سرزمین مرا نور دیده کن حرمت گذار حجاب را حمیده کن چون گوهری به سراپا تنیده کن دستش بگیر و دلش را صفا بده رزقی به پاکی حجب و حیا بده ایکاش که عیدی ما را علی بده چشم روشنی دل ما را نبی بده ✍🏻 فاطمه شکیب رخ، عضو تحریریه مجتهده امین @AFKAREHOWZAVI