eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
731 دنبال‌کننده
1هزار عکس
174 ویدیو
14 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله _شرح ما وقع_ آقای قدیانیِ خوش قلم که از طرفداران حاج باقر قالیباف است، در ادبیاتی که قطعا مورد تایید رهبر انقلاب نیست، به آقای جلیلی و جبهه پایداری و هوادارانشان تاختند. این تاخت و تازها صدای طرف مقابل را در آورد که خب کاملا طبیعی بود. _یک سوزن و یک جوالدوز_ البته بماند که برخی دوستان یک عمر از این ادبیات برای دوستان هم مسلکشان که فقط در سلیقه اختلاف دارند، استفاده کردند ولی خب حالا یکی با خودشان اینگونه حرف زده بر آشفتند. البته آقای قدیانی کارش هیچ توجیهی ندارد و قطعا اشتباه است. _سر پیاز یا ته پیاز؟_ من خودم به حاج باقر قالیباف ارادت بیشتری دارم و کلا مدل رفتار و کردار او را میپسندم. اما خب خودم را با دوستان آقای جلیلی در یک دایره گفتمانی میبینم که سلیقه هایمان خیلی تفاوت دارد که البته گاهی اختلاف سلیقه موجب اختلاف در هدف میشود که قابل حل است. _قیمه توی ماست چرا؟_ دغدغه ای که موجب شد این متن را بنویسم یک چیز بود. قدیانی در یکی از این نوشته جات برای حضرت آیت الله مصباح از ادبیات زشتی استفاده کرده بود. هاااا. اینجاست که کلاه ما می رود توی هم. حرص خوردم که این جوان که فرزند شهید هم هست، چه دارد میگوید. به همین زودی از مصباحی که دهه هفتاد و هشتاد، تک و تنها برای پاسخ به شبهات و استحکام انقلابیگری جوانان به کوی و برزن میزد، عبور می کند؟ حاشا و کلا که انقلابی مصباح بزرگ را یادش برود. قدیانی جان؛ بی احترامی به این شخصیت در واقع روی شاخه ایستادن و شاخه را بریدن است. من شخصا اگر به حاج باقر علاقه دارم، آیت الله مصباح را عاشقانه دوست دارم. افتخار هم میکنم. _الله الله فی القرآن_ عدم انس با قرآن دارد ما را بیچاره میکند. مگر قرآن نمیگوید: وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ اگر افرادی از هم مسیرانمان عدالت را در گفتار رعایت نمیکنند، ما نیز باید مثل آنان باشیم؟ ضمن اینکه در بین همان افراد، شخصیت های مومن و فرهیخته کم نیستند. چه جلیلی چه قالیباف چه رئیسی، هر کدامشان اگر رئیس جمهور شوند، مدتی هستند و خواهند رفت. اما عمر ما کهتمام شود، برای هر کلمه ای که نوشتیم تازه باید جواب دهیم. جانم به سید علی خامنه ای که تقوا تقوا از دهانش نمی افتد. شبیه او باشیم لااقل. https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
یادداشت؛ انتظار مردم از شورای نگهبان انتظار مردم از شورای نگهبان بیش از آنکه تأیید صلاحیت افراد باشد، رد صلاحیت کسانی است که توان اداره کشور را نداشته و ممکن است با تصمیمات غلط مردم و کشور را گرفتار کنند. به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، این روزها که همه ما به انتظار تصمیمات شورای نگهبان درباره تأیید صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری نشسته‌ایم، اعضای محترم این شورا در شرایطی بسیار دشوار و البته سرنوشت ساز قرار گرفته و باید بتوانند مسؤولیت مهم و تاریخی خود را به درستی انجام دهند. در حقیقت می توان ادعا کرد، شورای نگهبان امروز نگهبان واقعی کشور و نظام از سقوط در درّه بی تدبیری، بی کفایتی و ناکارآمدی است؛ دره ای ژرف که جز فقر، گرانی، تعطیلی مشاغل، بسته شدن منابع انرژی، گرفتاری در معاهدات غربی و قطعی برق، آب و نانِ سفره مردم، ارمغانی نخواهد داشت. خاطرم هست روزی با یکی از میلیون‌ها مردم گله مند از نابسامانی‌های اقتصادی و بی عدالتی دولت تدبیر و امید، صحبت می‌کردم که در خلال صحبت متوجه شدم به رییس جمهورِ تا اطلاع ثانوی محترم کشورمان رأی داده است. به او گفتم خود کرده را تدبیر نیست، شما خود به کسی رأی دادی که کارآمدی و توان لازم برای اداره دولت را نداشت و باورش به غرب بیشتر از مردم و جوانان این کشور بود. او در جوابم گفت: «من به کسی رأی دادم که شورای نگهبان او را تأیید کرده بود و من گمان می کردم هر کسی که توسط شورای نگهبان تأیید صلاحیت می شود، صلاحیت کافی برای اداره کشور را دارد و تفاوت کاندیداها در عرصه انتخابات، مربوط به تفاوت حزب یا صرفاً نگاه سیاسی آنهاست.» آری، این روزها انتظار مردم از شورای نگهبان، بیشتر از آنکه تأیید صلاحیت افراد باشد، رد صلاحیت کسانی است که توان اداره کشور را نداشته و ممکن است با سیاست ها و تصمیمات غلط و سیاست زده خود، کشور را به ورطه بحران ها و مردم را به گرداب گرفتاری ها بکشانند. این بار مردمی که طعم تلخ فشارهای سیاسی برای تأیید صلاحیت گشاده دستانه را چیشیده اند، با قوت پشت شورای نگهبان می ایستند تا فارغ از فشارهای سیاسی یا حتی فشارهای رسانه ای، مانع ورود کسانی به عرصه انتخابات شوند که صلاحیت کافی و لازم برای تصدی مدیریت دستگاه اجرایی کشور و خروج ایران عزیز از مشکلات اقتصادی و مدیریتی را ندارند: - کسانی که تجربه، برنامه و اراده کافی برای مدیریت جهادی در دولت را ندارند؛ - کسانی که نشان داده اند هنگام دسترسی به منابع و اطلاعات، نمی توانند اصل پاکدستی را برای خود و نزدیکانشان رعایت کنند؛ - کسانی که فرزندانشان برای تحصیل یا زندگی، تابعیت یا حتی اقامت در کشورهای غربی را برگزیده اند و با بی اعتمادی به ظرفیت های داخلی، زمینه نفوذ را هم برای دشمنان ملت ایران باز کرده اند؛ - کسانی که نشان داده اند بعد از تصدی یک جایگاه مهم مانند ریاست جمهوری، از خویشتن داری لازم در برابر مردم و قانون برخودار نبوده و با قانون گریزی و اعمال نظرات سلیقه ای، کشور را دچار بحران های گوناگون از جمله بحران‌های امنیتی می کنند؛ - کسانی که خود و دوستانشان را نظام می‌خوانند و مردم را رعیت خویش می دانند و به همین علت، بی اعتنا به نظر مردم یا نمایندگان آنها، تصمیمات شخصی و محفلی خود را به کشور و مردم تحمیل کرده و وقیحانه آن را به نام تصمیم نظام معرفی می‌کنند؛ - یا کسانی که با قانون جمهوری اسلامی رأی می آورند و بعدا خودشان را برابر یا حتی برتر از قانون دانسته و قانون اساسی کشور را پایمال می کنند. مردم همچنان باور دارند که شورای نگهبان، تنها نهاد نگهبان کشور از افتادن سکان اجرای کشور به دست نا اهلان (از خودی و نا خودی تا افراد بیخودی) است. گرچه آرزو داشتیم که این افراد خودشان به مردم و خودشان رحم کرده و به صحنه نمی آمدند تا هم کار خادمان مردم راحت تر باشد، هم آبروی خودشان بیشتر حفظ شود. اما اکنون که آمدند بدانند «قرار نیست مردم ایران عزیز، تاوان آبروی آنها را بدهند.» محمدحسین پیشاهنگ https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
استاد ابوطالبی نظام سیاسی 1⃣مقایسه‌ی نظام ولایت‌فقیه با سایر نظام‌ها: حکومت اسلامی ولایت فقیه را داریم که شرایط تعیین ولی‌فقیه : علم، عدالت، کفایت و دارا بودن توانمندی مدیریت کلان جامعه است هر حکومتی دوگونه اهداف دارد که عبارتند از اهداف عام و خاص 🌼اهداف عام: همان شرایطی که برای ولی‌فقیه تعیین شده، برای همه‌ی انسا‌ن‌ها ذاتاً و فطرتا ارزشمند بوده چرا که همه خواهان حکومتی عادلانه با حاکم عادل هستند که توان حکومتی او به گونه‌ای باشد که بتواند عدالت را محقق کند 🌼اهداف خاص: که در حکومت‌های مختلف با توجه به مبانی‌شان متفاوت است و هدف خاص در نظام اسلامی اجرای دین و رسیدن به تحقق منویات و جلب رضایت الهی است. ولی لیبرال‌ها هدف‌شان جلب خواسته‌های مردم است. مثلا در فرانسه شرط رئیس‌جمهور شدن این است که گروهی از شخصیت‌های مُعتَنَی‌بِه(‌قابل‌توجه) او را تایید کنند. مثلا ریگان بازیگر بود شد رئیس‌جمهور، ترامپ برج‌ساز بود شد رئيس‌جمهور، بدون هیچ علم و عدالت و سابقه‌ی مدیریتی و شروط اخلاقی نیز ندارند ، فقط کافی است در سیستم حزبی، او را تایید کنند و رأی بیاورد آیا حاکم عالم قابلیت بیشتری برای رساندن جامعه به اهداف را دارد یا کسی که هیچ شرط علمی و... ندارد؟ کدر مدل ولایت‌فقیه، چون حاکمِ عالمِ عادلِ مدیر دارد در مقایسه با مدل لیبرال دمکرات قابلیت بیشتری دارد درآمریکا و فرانسه مردم به بی‌عدالتی معترض هستند در سیستم دمکراتیک هدف جلب رضایت مردم است اما در نظام الهی هدف جلب رضایت الهی است نه رضایت مردم.لذا در مدیریت الهی قابلیت موفقیت بیشتر از نظام دمکرات است،البته اگر موانعی ایجاد نشود قابلیت آن هست که سعادت جامعه محقق‌گردد 2⃣میزان کارآمدی نظام سیاسی چگونه سنجیده‌می‌شود؟ 🌺الف) تعریف کارآمدی‌:قابلیت یک مدل نظام سیاسی،در رسیدن به اهداف را کارآمدی گویند 🌺ب)پیش‌فرض‌های بحث 🌿1)نقش حکومت،نقش علت تامه نیست که انتظار داشته باشیم هیچ مشکلی رخ ندهد.کما اینکه در زمان حکومت حضرت علی علیه السلام نیز مشکلاتی بوده است 🌿2)حکومت ذومراتب است و ما نباید انتظار حکومتی ایده‌آل داشته باشیم بلکه باید بدانیم حکومت ایده‌آل در زمان ظهور محقق می‌گردد 🌿3)دفاع از کارآمدی دربخش‌هایی از نظام به معنای عدم توجه به نقائص و مشکلات نظام نیست 🌿4)دربحث تحلیل کارآمدی هم به دستاوردهای عینی و ملموس و هم به دستاوردهای غیرملموس و غیرحسی، با هم باید توجه داشت 🌿5)باید در حوزه‌های مختلف روند را مورد بررسی قرار داد نه اینکه نگاه مقطعی و نقطه‌ای داشته باشیم.چرا که در یک مجموعه اوج و فرود وجود دارد لذابرای سنجش کارآمدی نظام می‌بایست امکانات و موانع رابا همدیگر سنجیده شود و معدل‌‌گیری گردد. مثلا نظام جمهوری اسلامی ایران در این 40 سال امکانات و منابع زیرزمینی، گاز، موقعیت جغرافیایی،منابع طبیعی، ظرفیت کشاورزی و امتیازات بالائی داشته است اما 8 سال نیز دچار جنگ تحمیلی با هزینه‌ها و خسارات فراوان شده است.بعلاوه اینکه گرفتار تحریم‌های اقتصادی سیاسی نیز شده است که موجب کند شدن حرکت نظام گردیده است 🌺ج)مقایسه‌ی کارآمدی نظام بر سه قسم است: 1⃣مقایسه‌ی وضعیت ایران قبل از انقلاب با انقلاب ۴۲ سال اخیر 2⃣مقايسه‌ی ایران بعد از انقلاب با سایر کشورهای اسلامی و غربی در ۴۲ سال اخیر 3⃣مقايسه‌ی میزان توفیق ایران در رسیدن به آرمان‌ها و اهدافش با وجود موانع موجود توضیح1⃣:مقایسه‌ی وضعیت ایران قبل از انقلاب با ایران ۴۲ساله‌ی اخیر: ایران در این ۴۰سال از لحاظ فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، توفیقاتی داشته است. برای اطلاع از آمار رشد کشور 📚 کتاب صعود 40ساله مطالعه شود ❌شبهه:چرا شما وضعیت انقلاب را با قبل از انقلاب مقایسه می‌کنید اگر انقلاب هم نمی‌کردیم و پهلوی ادامه داشت، به مرور زمان به همین موفقیت‌های کنونی نائل می‌شدیم ✅در پاسخ باید گفت اولا: شما خودتان دارید اعتراف می‌کنید که وضعیت مطلوب شده است. ثانیاً اینکه می‌گوئید هر کسی سرکار بود به مرور زمان همین‌طور می‌شد عقلاً قابل قبول نیست زیرا بسیاری از کشورها با گذر زمان نه تنها پیشرفتی برایشان حاصل نشد بلکه نظیر عراق و افغانستان دچار رکودشدند ثالثاً: دو نوع پیشرفت وجود دارد: 🔅مشمول‌مرور زمان است نظیراینترنت،موبایل،لپ‌تاپ،تبلت و... اینها اگر پهلوی هم ادامه می‌یافت محقق می‌شد 🔅مشمول مرور زمان نیست:نظیر تکنولوژی‌ها که قبل از انقلاب نیز اتفاق بیفتد اما چون رویکرد حکومت پهلوی برون‌گرا و غیر درون‌گرا بود اگر ایران در زمان پهلوی افتخاراتی داشت کار آمریکایی‌ها و اروپائی‌ها بود برای رسیدن به مقاصد خودشان نظیر احداث راه‌آهن شمال به جنوب ♻️نتیجه اینکه در مجموع ایران بعد از انقلاب در ابعاد مختلف اجتماعی،سیاسی فرهنگی و مذهبی بهبودیافته البته نقص‌هائی که هست را نادیده‌نمی‌انگاریم ✍️تلخیص‌کننده رمضان قاسم @ramezan_ghasem110
🍃🌼 توضیح2⃣:مقايسه‌ی ایران بعد از انقلاب با سایر کشورهای اسلامی و غربی در ۴۲ سال اخیر ❌شبهه: برخی اشکال می‌کنند که شما چرا وضعیت‌ فعلی‌‌تون رو با زمان طاغوت مقایسه می‌کنید بلکه باید وضعیت کشورتان را با کشورهای دیگر مقایسه کنید و کاری به قبل و بعد انقلاب نداشته باشید ✅پاسخ مقایسه‌ی ايران فعلی با کشورهای اسلامی و غربی دو نوع مقایسه وجود دارد ۱) مقایسه با کشورهای قدرتمند و پیشرفته آمريکائی،اروپایی آلمان،فرانسه انگلیس:این کشورها در دو،سه قرن با استعمار وچپاولِ مناطق دنیا بار اقتصادی خود را بستند لذا پشتوانه‌ی اقتصادی دارند اما برخی نگاه به پیشینه‌ی چپاولگری وظلمی که به دیگر کشورها روا‌می‌دارند نمی‌کنند فقط به خدمات و رعایت فاصله‌ی طبقاتی که این کشورهای استعمارگر درکشور خود دارند را توجه می‌کنند. یعنی در واقع مرغ همسایه برای این اشکال‌تراشان غاز است و نقاط مثبت آنها رابا نقاط ضعف خود مقایسه می‌کنند که این مقايسه‌ی یک نقطه‌ی سیاه با یک نقطه‌ی سفید است درحالی که باید نگاهی مجموع داشت. بعلاوه اینکه توجه ندارند که درسته که خدمات پزشکی در کشورهای اروپائی خوب است اما مردم ایران در خدمات انرژی در رفاه هستند و از گاز و آب ارزان برخوردارند ♻️نتیجه اینکه ما باید نقاط ضعف و قوت دو طرف را ببینیم ۲) درمقایسه با کشورهای هم‌سطح الف)چرا شما فقط کشورهای هم‌سطحی که وضعیت‌شان بهبود یافته را مقایسه می‌کنید نظیر ترکیه مالزی سنگاپور کره در حالی که برخی کشورهای هم‌سطح در 40 سال قبل وضعیت‌شان خیلی بهتر از ایران بود ولی هم‌اکنون وضعیت ایران خیلی بهتر از آنهاست نظیر عراق و افغانستان ♻️نتیجه اینکه باید به موانعی که سد راه پیشبرد نظام اسلامی بوده توجه شود زیرا اگر شاهد هستیم کره پیشرفت اقتصادی دارد اما در مقابل امنیت و رضایت شغلی ندارند و یا ترکیه و... پیشرفت دارند باید مدنظر داشته باشیم که آنها موانع ما را نداشتند ولی ما با وجود موانع نیز به پیشرفت‌هائی نظیر تولید نانو دارو، درمان تالاسمی و مغز استخوان و... دست یافته‌ایم توضیح 3⃣: مقايسه‌ی میزان توفیق ایران در رسیدن به آرمان‌ها و اهدافش با وجود موانع موجود ❌شبهه برخی معتقدند چرا شما توفیقات کشور را با کشورهای دیگر مقایسه می‌کنید و حال آنکه شمائی که ادعای اسلامی بودن دارید چرا کشور را با کشور کفر مقایسه می‌کنید چرا کشور کفر آمار زیر خط فقرشان کمتر یا مساوی با ماست و یا چرا ایران بعد از انقلاب را با ایران قبل از انقلاب که دولتی سکولار بود مقایسه می‌کنید شما با توجه به آرمان‌های اسلامی و وعده‌ها چه کردید؟ ✅بهترین پاسخ بیان مقام معظم رهبری است که امام خمینی با حرکتی که بعد از انقلاب اسلامی آغاز کردند شعار تابلو و آرمان مطرح کردند مراحل مهم در نظام‌سازی اسلامی به ترتیب عبارتست از 1)انقلاب اسلامی حرکت انقلاب برای تغییر نظام سیاسی و بنیادین با رویکردی اسلامی 2)نظام اسلامی‌: باید نظام با تدوین قانون اساسی اصلاح و جایگزین طاغوت می‌شد 3) دولت اسلامی: باید نه تنها قوه‌ی مجریه بلکه تمام کارگزاران باید تفکر،عمل،برنامه‌ریزی و مدیریت آنها اسلامی می‌شد. اکنون هنوز ما در این مرحله هستیم و هنوز دولت اسلامی شکل نگرفته اما گام‌های خوبی برای رسیدن به آن برداشته شده است‌ 4)جامعه‌ی اسلامی اگر دولت اسلامی شود، جامعه نیز اسلامی خواهد شد و فحشا، فساد، مفاسد اقتصادی نظیر رشوه و.. به حداقل می‌رسد و رشد و عدالت و پيشرفت فرهنگی رخ می‌دهد 5)تمدن اسلامی الگو شدن برای کشورهای دیگر جهان و تحت‌تاثیر قرار دادن آنان اگر به این اینجا برسیم آرزوی امام خمینی محقق شده است و کشورهای دیگر نیز توحیدی می‌گردند ♻️نتیجه اینکه ما هنوز به آرمان‌های‌مان نرسیده‌ایم، اما گام‌های خوبی برداشته‌ایم دستاوردهایی برای بهبود زندگی مردم و عدالت داشته‌ایم، مشکل، نرسیدن به دولت اسلامی است نه انقلاب اسلامی اما دشمن با نگاه نقطه‌ای مشکل را انقلاب اسلامی می‌داند و قصد دارد القاء کند ما اشتباه کرده‌ایم و القا کند حکومت اسلامی ناکارآمد است و توان اداره‌ی کشور را ندارد و سکولار موفق است و اگر پهلوی بود بهتر بود در حالی که مشکل اسلامی بودن نظام نیست بلکه مشکل اسلامی عمل نکردن ماست،مشکل از اسلام و قانون اساسی نیست. مشکل برخی مسئولین هستند که عملکردشان اسلامی نیست. لذا دولت اسلامی کارگزارانی می‌خواهد که فکر و عمل و مشی و برنامه‌ریزی‌شان اسلامی‌باشد درست است که ما با با آرمان‌های‌مان فاصله داریم اما این بِدان معنا نیست که راه که نرفته‌باشیم بلکه ما بیشتر راه را رفته‌ایم و از 5 مرحله در مرحله سوم که ولت اسلامی است هستیم مشکل انقلاب و نظام اسلامی مشکل عدم تحقق دولت اسلامی است می‌خمی‌خواهیم آن را محقق کنیم،مشکل ما این است که دولت اسلامی‌نشده‌است و باید دولت جوان بارویکردانقلابی،جهادی شکل‌گیرد ✍️تلخیص‌کننده رمضان قاسم @ramezan_ghasem110
✅داستانی عجیب از پیر مرد که پس از مرگ شد 🔺در یکی از سالهایی که به مناسبت اعیاد ، مراسمی در مسجد شعبان تبریز برگزار گردید ، استاد معظم حضرت آیت الله فروغی حفظه الله فرمودند که از عالم ربانی حضرت آیت الله رحمة الله علیه شنیدم که مفسر عظیم الشان حضرت علامه رحمة الله علیه به نقل از عارف بزرگ آیت الله سید علی چنین نقل کردند که ایشان فرمودند : 🔸در نجف یک روحانی بود که معروف بود به واعظ . وی در ایام محرم جهت تبلیغ و اقامه عزا به روستاهای اطراف نجف اشرف دعوت میشد و یک دهه در آن روستا اقامت کرده و اقامه عزا مینمود. وی میگوید: 🔸در یکی از سالها اهالی یکی از روستاهای اطراف نجف اشرف از بنده دعوت کردند که جهت اقامه عزا به آن روستا بروم . نکته قابل توجه این بود که اهالی آن روستا از اهل سنت بودند . وی میگوید : دعوت ایشان را پذیرفته و به آن روستا رفتم و قرار شد در خانه یک پیرمرد اقامت کنم. پیرمرد بسیار مرد ساده دل و خوبی بود و در انجام دستورات دین ، چون و چرا نمیکرد. به دلم افتاد که آن پیرمرد را ارشاد نمایم شاید به مذهب تشیع بگرود . ولی چون در خانه وی میهمان بودم و از طرفی نمیدانستم که در قبال این دعوت چه عکس العملی نشان میدهد ، منصرف شدم . ولی باز در دلم با خودم کلنجار میرفتم که وی را ارشاد کنم شاید هدایت شود. 🔸بالاخره روزی از روزها به وی گفتم : بزرگ شما کیست ؟ گفت : فلان شیخ و نام یکی از اشراف و بزرگان قبیله شان را برد. گفتم : چرا وی را نام بردی ؟ گفت : وی بسیار قدر تمند بوده و چندین تفنگدار و فلان مقدار مال و اموال و خدم و حشم و ... دارد. گفتم : اگر در یک جای دور دست که از روستای شما خیلی دور باشد ، وی را به کمک بطلبی آیا میتواند به دادت برسد ؟ گفت : نه. 👈گفتم : ولی من یک امیر و مولایی دارم که اگر من در شرق عالم باشم و او در غرب عالم باشد و وی را به کمک بطلبم ، او قدرت آن را دارد که به من کمک کند. گفت : عجب امیر قدرتمندی داری ! اسم امیرت چیست ؟ ... 🔸خواستم بگویم که اسم امیرم ، امیر المومنین مولا علی علیه السلام است که باز منصرف شدم و نگفتم. خلاصه آن دهه محرم تمام شد و من به نجف اشرف بازگشتم. در دلم بسیار ناراحت بودم که چرا حقیقت را به آن پیرمرد نگفتم و اگر میگفتم شاید وی شیعه میشد. 🔸بالاخره زمان سپری شد و دهد محرم سال بعد رسید. تصمیم گرفتم این دهه محرم را نیز به آن روستا بروم و آن پیرمرد را هدایت کنم . با عزم راسخ به آن روستا رفتم و مستقیما به در خانه آن پیرمرد رفتم . در زدم . پسرش در را باز کرد و پس از سلام و تعارفات معمول ، احوال پدرش را جویا شدم . وی گفت : پدرم فوت کرده است !!! با شنیدن این سخن بسیار ناراحت شدم . بالاخره شب شد و من خوابیدم . در خواب آن پیرمرد را دیدم که در یک باغ زیبا در حال گردش است . گفتم : چطور شد که تو به اینجا آمدی ؟ 👈گفت : پس از مرگ ، دیدم همه جا تاریک است و مرا به جایی میبردند که دانستم جهنم است . (البته منظور جهنم برزخی است ) شروع کردم به استغاثه و ابوبکر و عمر را به کمک خواستم . دیدم خبری نشد . مستاصل شدم . به ناگاه به یاد سخن تو افتادم که میگفتی من امیری دارم که اگر من در شرق عالم باشم و او در غرب عالم باشد و او را به کمک بخوانم ، او قدرت کمک به من را دارد . با خود گفتم حال که چاره ای ندارم بهتر است آن امیر را نیز به کمک بخوانم . شروع کردم به کمک خواستن از امیر تو . به ناگاه دیدم که آقایی نزد من آمد و فرمود : من امیر آن روحانی هستم . حال بگو : " اشهد ان علی ولی الله " تا این جمله را گفتم از هول و هراس نجات پیدا کردم . سپس دیدم که دو فرشته آمدند . مولا علی علیه السلام به آن فرشته ها فرمود : دست وپای این مرد را بشویید و آنها اطاعت کردند . پس از آن مرا به این باغ آوردند و حالم این است که میبینی . ولی ای شیخ ، ایکاش اسم امیرت را در دنیا و قبل از مرگ به من میگفتی تا در دنیا وی را تصدیق نمایم. 👈سخنی از نگارنده : با توجه به اینکه بنده این جریان را حدود سه سال پیش از زبان آیت الله فروغی شنیدم ، احتمالا خطاهای ناخواسته ای در نقل بعضی سخنان شخصیت های این جریان وجود دارد که از عموم خوانندگان محترم تقاضای عفو دارم. ✌️دفتر فرهنگی۵۷: https://eitaa.com/joinchat/1642528771Cd4c62ac002
به تو از دور سلام اربعین برای همه بوی رفتن و رسیدن می دهد عطشی سوزان که چون موج تو را می کشاند تا به ساحل برساند کشتی نجاتی که دیدنی می شود و ملموس برای برداشتن توشه و همسفر شدن برای جاری شدن در مغناطیس جهان برای پناه گرفتن و یافتن قرار برای عروج از جاده نجف تا کربلا لیالی که بوی بهشت می دهند و تو عاجزانه یک سال ساک می بندی یک سال به راه و موکب‌ و هدف می اندیشی قلک ات را هزار تومان هزار تومان پر می کنی و وقتی نزدیک اربعین می رسد از یک جا که نه سه جا برای رفتن تو را می خوانند و تو با اشتیاقی لایدرک و لا یوصف از قرآن إذن می گیری و راهی می شوی اما همین که به جاده ی حسین می رسی باید برگردی تصور کن دلت چقدر می گیرد می شکند و حتی می سوزد حتی فرصت چند قدم برداشتن در جاده عشق نمیابی روبروی ایوان نجف می ایستی و به تل و قتلگاه به فراق و وصال به عطش و ....و به حسین سلام می دهی او می شنود هر جا که سلام بدهی او می شنود اینجا که ایوان نجف است حالا می فهمی که سرگردانی یعنی چه ؟بی منزلی یعنی چه ؟ به چشم خودت می بینی که تمام عراق راه شده اند برای رسیدن به حسین از حله می گذری موکب‌ها طریق الحسین را نشان می دهد از کوت از رمادی از دیوانیه از طفلان تمام عراق که نه تمام جهان به پاسداشت حسین قیام کرده اند و تو در راه مانده ای ستونها را با دلت بشمار عمودها را هم موکب‌ها را هم عاشق ها را هم حتی دستان آن پیرزن در راه بوی حسین می دهد و بر سر کودک جاده که تو را زائر الحسین می خواند و دستت را می بوسد دست می کشی همه تو را شادباش می گویند و تو غم ات بیشتر می شود که نرفته و ندیده چشمهایت را می بوسند و تو فقط گریه می کنی جا ماندن بد دردی است خدا کسی را گرفتار نکند نمی دانم شاید در پی آب بودم مرا خواندند تا بگویند آب را کم بجویم تشنگی به دست آورم اما باور کن جا ماندن بد دردی است به تو از دور سلام https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
✅ انسان ۳ حیطه دارد : 📍ذهن 📍قلب 📍جسم 🔺باید برای هر ۳ برنامه داشت و تغذیه سالم هر یک را فراهم کرد. 🔅مثلا تغذیه ذهن، علم آموزی است. 🔅تغذیه قلب، قرآن و مناجات و ... است. 🔅تغذیه جسم، غذای متناسب با مزاج است. ✅حال باید دنبال تحقق حداکثری و فعال کردن هر کدام رفت 🔸مثلا ظرفیت ذهن و بهره برداری حداکثری از آن 🔸ظرفیت قلب و بهره برداری حداکثری از آن 🔸ظرفیت جسم و بهره برداری حداکثری از آن ❇️غایت: کسب کمال و سیر الی الله 🔅برآیند این سه، راه ما رو نشون میده لذا از هیچکدام نباید غفلت بشه 🔹مثلا در روایات میفرماید به تفریح بپردازید خوب ناظر به جسمه یا سوارکاری و شنا و تیر اندازی و ... 🔹در مورد ذهن و قلب هم بسیار مطلب داریم 💠ولی در این سه مورد، قلب اصله ما بقی مقدمه برای قلبند ✅برای پیشرفت، داشتن ذهن تیز و قلب صاف و جسم و مرکب سالم خیلی مهمه 📍برنامه هر کدام میتونه در دیگری تاثیر بذاره مثلا نماز شب در تیزی ذهن و قوت بدن و ... حمید فخیمی https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
. 🖌 این مدرسه ادامه دارد 📌یادداشتی از مرتضی جوادی آملی علامه حسن‌زاده درعین حال که در بستره و گسترده متون و منابع ما حرکت می‌کردند، اما ذوقیاتی در کار خود داشتند که ایشان را متمایز و ممتاز می‌کرد. ارتباطی که ایشان بین نوع معارف می‌دید و اکتشافات و استخراجاتی که در کنار کار خود داشت، بیشتر با معارف ذوقی ایشان، کار را متفاوت می‌کرد. متن کامل یادداشت👇
. 🖌 این مدرسه ادامه دارد مرتضی جوادی‌آملی، استاد حوزه و دانشگاه یکی از جلوه‌های بارز و اصلی علامه حسن‌زاده مساله تحقیق و تالیف و تصنیف و تدریس در کرسی درس بود. همان‌طور که خودشان سال‌ها در نزد اساتید خود به بهترین وجه تلمذ می‌کردند و عشق و ارادت‌شان را به درس‌آموزی و حضور در محضر استاد اظهار می‌کردند، بعد از اینکه درس‌ها به نصاب علمی قطعی رسید، اینها را با همان عشق ارائه می‌کردند. چون در محضر اساتید از کتبی استفاده می‌کردند که معمولا متون اصلی بودند، طبعا آنچه را که بازگو می‌کردند همین آثار با رویکرد حکمی و عرفانی و معارفی بود. ذوق معارفی در ایشان بالا بود و چون حس حقیقت‌یابی در ایشان برجسته بود، بسیاری از مسائل را با ذوق خودشان و همچنین مبتنی‌بر معارفی که اندوخته بودند، به‌دست می‌آوردند. آنچه بیشتر در زندگی ایشان نمودار بود مساله تدریس و تصنیف بود. ایشان در هر مرحله از زندگی خود آثاری را عرضه کردند و این باعث شد که بسیاری از متون و منابع ما در دسترس قرار بگیرد و از ابهام و ناشناختگی بیرون بیاید. لذا احیا و تصحیح این منابع هم یکی از کارهای ارزشمند ایشان بود. ایشان همواره در تدریس نسخه‌های مختلف را کنار هم می‌گذاشتند و کنار هم گذاشتن نسخه‌ها یکی از شیوه‌های تدریس و تحقیق ایشان بود. نوع و شیوه‌ای که ایشان در تدریس داشت ذوق‌آفرین بود و بسیاری از فضلا و علمایی که در درس ایشان شرکت می‌کردند ضمن درس آموزی از محضر ایشان با ذوق و شوق و علاقه ایشان و رویکرد معارفی که در آثار ایشان می‌دیدند، کشش حضور در درس در آنها افزون‌تر می‌شد. ایشان ذوق تحقیق و تالیف و تدریس را به جامعه علمی تزریق می‌کردند و این باعث می‌شد که شاگران با یک ذوق و علاقه خاصی بحث‌ها را دنبال کنند. این امر موجب می‌شد کسانی که در محضر ایشان برای تلمذ شرف‌یاب می‌شدند، سال‌ها زانو بزنند و احساس خستگی نکنند. این بسیار ویژگی بازری بود. نکاتی که ذکر شد مجموعه‌ای را ایجاد کرد که باعث شد نسل فکری و جریان فکری آیت‌الله حسن‌زاده، ماندگار شود و در صحنه علمی به‌عنوان یک روش و مدرسه درسی در اذهان جامعه علمی ما باقی بماند. ایشان آثار فراوانی را در خلوت خود خلق کردند و رساله‌های فراوانی را نگاشتند و نگارش ویژه‌ای داشتند. ایشان به خط بسیار علاقه‌مند بودند. به شعر و ادبیات بسیار با محبت می‌نگریستند و تصحیح کتاب‌هایی مثل نصاب‌الصبیان تا گلستان تا کلیله و دمنه و نظایر آن در مسیر کار علمی ایشان وجود داشت. ادبیات یکی از عمده‌ترین مسائلی بود که حضرت علامه حسن‌زاده، با یک نگاه حساسی به آن می‌نگریستند. مجموعه کارهایی که علامه در این رابطه انجام دادند یک نسل فکری و یک مدرسه علمی را به‌همراه داشت و امروز شاگردان این مسیر را ادامه می‌دهند و آثار خلق‌شده در این رابطه هم نشان از نوع نگرشی است که ایشان به کار تحقیق خود داشتند. علامه حسن‌زاده درعین حال که در بستره و گسترده متون و منابع ما حرکت می‌کردند، اما ذوقیاتی در کار خود داشتند که ایشان را متمایز و ممتاز می‌کرد. ارتباطی که ایشان بین نوع معارف می‌دید و اکتشافات و استخراجاتی که در کنار کار خود داشت، بیشتر با معارف ذوقی ایشان، کار را متفاوت می‌کرد. اگر دیگران منابعی مانند اسفار، تمهید، نصوص و... تدریس می‌کردند، درحقیقت سطحی از مسائل را می‌دیدند، اما ایشان با باوری که نسبت به جمع قرآن و عرفان و برهان داشتند، متمایز از دیگران بودند و این امر کمتر در گفت‌وگو‌ها و تدریس و تحقیقات سایر اساتید وجود داشت. ایشان باور داشتند -کتابی هم در این زمینه دارند- که عرفان و قرآن و برهان با هم اختلافی ندارند و بلکه اینها با هم هماهنگ هستند. لذا این شیوه‌ها ایشان را متمایز کرده است. یکی از امتیازات علامه این بود که از باب «خویش را تاویل کن نی ذکر را» سعی می‌کردند که آن ذکر یا اندیشه‌ای که در گستره علم یا کتاب خاصی وجود داشت آنگونه‌ای که می‌فهمیدند ارائه کنند. شجاعت تاویل‌گرایی -که مخالفت با ظاهر نداشته باشد- در ایشان بیشتر بود. نوع نگرش به باطن در سایه حفظ ظاهر ایشان را ممتاز می‌کرد. خیلی‌ها به همین ظاهر می‌اندیشند، اما ایشان باطن را در کنار ظاهر برجسته می‌کرد و سعی می‌کرد جریان تاویل‌گرایی -نه آن نگاه منفی و ناصواب را- تاجایی که تحقیق و برهان اجازه می‌دهد جلو ببرند. اظهارات ذوقی عرفانی ایشان را کمتر کسی شناحته است. لذا برخی چون این شخصیت را نشناخته‌اند و مبانی‌ای که ایشان به کار می‌گیرند را فهم نکردند، حرف‌های ناصواب و نادرستی را مطرح می‌کنند. 👇ادامه
مثلا بر اساس انتخاب گزینشی ناجور و نادرست، نسبت به ایشان قدری ادب و حرمت عالِم را نگاه نداشتند. اینها اقتباسات ناصوابی بود که بدون توجه به محکمات و اصولی، که ایشان بر آنها پامی‌فشردند و اصرار می‌کردند، نسبت به ایشان روا داشته شد. یک عالم و فرزانه را نمی‌توان صرفا بر اساس بعضی جملات که در اثنای گفتار یا تالیف وجود دارد شناخت. محکمات و اصول و قواعد اصلند. گاهی اوقات هم روی این شجره طیبه علمی، میوه‌هایی پیدا می‌شود که تاکنون دیده نشده است ولی چون روی شجره طیبه است و استواری اصول و محکمات است که کار می‌کند، [سایر جملات هم] باید در آن رابطه [با اصول] دیده شوند. عده‌ای هستند که نوع نگاه‌شان سخیف و ضعیف است و قدرت علمی چندانی هم در این رابطه ندارند و یک حرف را بدون ملاحظه اصول و مبنا و اساسش در این آثار مشاهده می‌کنند و بدون آنکه آن را به قلم و بیان استاد شناخته باشند، بعضا حرف‌هایی می‌زنند که البته این برخورد نسبت به این دسته از عالمان در طول تاریخ فراوان بوده است. کسانی که جرات می‌کنند به مباحث معارفی و توحیدی نزدیک شوند و توحید را در قالب‌های دیگری بشناسند و ببینند و از سطح مسائل عرفی که در نوع نگرش دیگران بوده است گذر کنند و به عمق مباحث بنگرند و مسائل را به گونه دیگری ارائه کنند، [نسبت به این بزرگان] چون شناخت کافی نیست، اظهارنظر ناصواب هم معمولا وجود دارد. این شخصیت‌های [ممتاز علمی] وقتی عمیق و نسبت به منابع دقیق می‌شوند، روحیات انزوایی‌شان بیشتر می‌شود، زیرا جامعه علمی و یا حتی جامعه عمومی تحمل ندارد و نمی‌تواند [این مباحث را تاب آورد] و بعضا همین اظهاراتی که این طرف و آن طرف می‌شود، منوط به همین مساله [عدم‌تحمل] است. دشمنی‌ها و قضاوت‌های ناصواب هم که ایشان را بسیار اذیت کرد و انصافا اهانت‌هایی که در موقع تدریس بود و امثال ذلک همیشه وجود داشت، اما تحمل می‌کردند و بالاخره وظیفه علم‌آموزیشان را هرگز رها نکردند، اما بعضی از مواقع بوده حرف‌هایی و برخوردها و اهانت و توهین‌هایی می‌شد که علامه مجبور می‌شدند درس‌شان را تعطیل کنند و مباحث‌شان را ادامه ندهند. یک جهت، جهت خود یک عالم عارف است که وقتی به جایی واصل شد، از باب آنکه دهان را مهر کردند، خود آنها سعی می‌کنند این مسائل ارائه نشود. جنبه دیگر آن است که جامعه تحمل علمی مباحث عمقی را ندارد. زدگی‌هایی از این ناحیه پیش می‌آید. کسانی که با این سبک از معرفت آشنا نیستند هم گاهی اوقات حرف‌هایی می‌زنند و چه‌بسا که فقیه یا متکلم باشند و امثال ذلک اما نگرش‌های عرفانی را بعضا برنمی‌تابند و اظهارنظرهایی می‌کنند که چون قدری هم دست‌شان برای حرف‌زدن و اظهارنظر باز است، با اظهارنظرهای آنچنانی باعث رنجش خاطر می‌شوند. 👇ادامه
اگر ما بتوانیم از چنین فضایی استفاده کنیم و اجازه بدهیم در حوزه‌های علمیه آزاداندیشی باشد و فکر نکنند که مثلا توحید یا رسالت ولایت باید صرفا با نگاه همان‌ها ارائه شود [آنگاه شاید بتوانیم از این بزرگان منتفع شویم]. الان خیلی‌ها با زیارت جامعه هم همراه نیستند و نمی‌توانند آنچه را که در این‌جور منابع آمده است را باور داشته باشند و با آن برخورد می‌کنند، به جهت اینکه نوع تفسیرهایی که برای آن ارائه می‌شود برای آنها قابل تحمل نیست همان‌طور که برخی از ادعیه و مناجات‌ها هم برای آنها قابل هضم نیست. ذیل دعای عرفه سالار شهیدان را بعضی برنمی‌تابند و سعی می‌کنند که بگویند اینها مربوط به صوفیه است و منسوب به عالمان یا اهل‌بیت نیست پس تمام تلاش‌شان این است که اینها را از صحنه روایات و ادعیه خارج کنند و بگویند این جملات سابقه نداشته است و در سنت اهل‌بیت ما یا در ادعیه و قرآن نبوده و بر اساس تحلیل دیگران از جمله عرفا و صوفیه است. این [مساله] در تاریخ ما وجود داشت و ما فکر می‌کنیم که این مقداری که از امامت و ولایت می‌فهمیم همین‌قدر است ولاغیر، درحالی‌که دسترسی ایشان به منابع عمیق‌تر بود و حشرشان به مسائل ولایی و توحید و معارف بیشتر بود و بر اساس این حشر بهتر توانستند مسائل را ببینند اما اینها چون نمی‌توانستند مسائل را ببینند، سطح معرفت‌شان متفاوت بود. [لذا] آنها هم تیغ جراحی فقاهتی در دست داشتند و تا توانستند مسیر را برای خودشان باز می‌کردند و برای دیگران می‌بستند. اگر جامعه بخواهد رشد کند و نگاه عمیق‌تری به مباحث [پیدا کند] بایستی اجازه بدهد که این حرف‌ها به میدان بیاید و نگران نباشد؛ چراکه خود این عالمان محکماتی را به صحنه آوردند که هرگز آن محکمات اجازه نمی‌دهد که انحراف معرفتی اتفاق بیفتد، بلکه چون در ذهن آن [اهل جرح] این معرفت‌ها تاکنون نبوده است، فکر می‌کنند توحید یا ولایت صرفا همین میزان است. در منابع ما، در منابع وحیانی ما هم هست که توحید بر سه قسم است، توحید عوام، توحید خواص و توحید اخص؛ یا حتی در مقام عمل هم گفته‌اند روزه [بر سه قسم است] روزه عوام، روزه خواص و اخص. اگر روزه اخص اتفاق افتاد، برخی از عموم می‌توانند و می‌گویند که [اخص] این را از خودشان درآورده‌اند [یا بگویند این] سبک و سلیقه صوفی‌هاست و امثال ذلک. به‌هرحال اینها مسائلی است که متاسفانه در حوزه‌ها وجود دارد و بستن راه‌ها و محدود کردن مسائل معرفتی است. آقای حسن‌زاده رضوان‌الله علیه اندیشه آزادی داشتند و خیلی به این حرف‌ها نگاه نمی‌کردند و همین باعث می‌شد [ناملایمات و] مسائلی را چه در آمل و چه در قم شاهد باشند. آثاری که ایشان تالیف کردند آثار خاصی است و با شیوه‌های ایشان فقط شاگردان خاص‌شان آشنا بودند و می‌توان یک مدرسه را به‌عنوان یکی از مدارس علمی ما از نصاب‌الصبیان تا فصوص‌الحکم و امثال ذلک دید. شاگردان خاص این مسیر را دارند و همچنان این ادامه می‌یابد. ما باید این عالمان را همیشه محترم و مکرم بداریم و از اندیشه آنها استفاده کنیم و اگر تاکنون با زخم‌زبان و بعضا اهانت و نوشته‌های ناصواب حرف‌هایی می‌زدیم که به‌هرحال الان روشن شد که مسیری که ایشان داشتند با چه انگیزه‌ای بوده، دیگر دست از این حرکت‌ها برداشته شود تا مسیر معرفت در جامعه ما رشد بیشتری پیدا کند.
▪️در رثای عالم ربّانی و سالک توحیدی، فقیه ولایی و انقلابی، علامۀ ذوفنون حضرت آیت‌الله حسن‌زادۀ آملی رضوان‌الله‌علیه 🍃 طایر قدسی علامۀ اندیشمند و ذوفنون رفت محبوب نیکومنظر مهتاب‌گون رفت در عشق، پیری از تبار پاک‌بازان در علم، مردی از شمار راسخون رفت از معدن صدق و صفا یاقوت احمر از خیمۀ اندیشه و دانش ستون رفت آهی جگرسوز از زمین تا آسمان‌ها با نالۀ "إنّا إلیهِ راجعون" رفت دیدم گریبان چاک کرد از هجر او عقل پیوسته از چشمش به‌جای اشک خون رفت رفت از "اُولُوالألباب" نستوهی خردورز مصداق "قومٌ یَعقِلون"، "هُمْ مُهتَدون" رفت سرمستی از صهبای "لا خَوْفٌ عَلَيْهِم" آبادی از جام "وَ لا هُمْ يَحْزَنُون" رفت هم عارفی، هم شاعری، هم فیلسوفی هم کاردانی در روایات و متون رفت مصباح علم و نجم دین، شمس هدایت در عقل و نقل و در ریاضی ذوشُجون رفت آن عالم ربّانی اهل ولایت آن سالک توحیدی آیینه‌گون رفت با رفتنش از خیل سربازان رهبر تنها نه یک سردار، گویی صد قشون رفت آن طایر قدسی که رضوان بود جایش از تنگنای تیرۀ دنیای دون رفت سوی نیستان رفت آن نای الهی صد ناله از داغش ز نای ارغنون رفت از داغ آن شیرین‌دهان نغزگفتار فریاد فرهاد از نهاد بیستون رفت تنها نه در این دوره نادر بود و فاخر فخر زمان فخر زمین فخر قرون رفت لَختی ز عمرش در پی الفاظ قرآن باقی همه در فهم معنا و بطون رفت آن مهر روزافروز تابانی که می‌شد ما را به‌سوی علم و تقوا رهنُمون رفت خون شد دل ایرا و ایران از فراقش آن زندۀ جاوید با "رَیب‌ُالمَنون" رفت ✍️ ، ۱۴۰۰/۰۷/۰۶ 🔅برخی از تعابیری که در شعر آمده، از پیام تسلیت حضرت امام خامنه‌ای روحی‌فداه، و نوشتۀ حضرت علامه شَعرانی رضوان‌الله‌علیه خطاب به حضرت علامه حسن‌زادۀ آملی رضوان‌الله‌علیه وام گرفته شده است. https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
✅💠 "دلتنگی" از روزمرگی‌ها که خسته‌می‌شد، هوسِ کنج ايوانِ مقصوره‌ی مسجد گوهر شاد می‌کرد. راهی مشهد شد، اذن دخول را از تابلوی ورودی باب‌الجواد خواند، رفت صحن گوهرشاد و به منبر بلند بالای امام زمان چشم دوخت، سرش را بر گرداند تا گنبد طلائی، دست‌هایش را نیز بالا آورد و ظهور مولا را طلب‌کرد. با دیدن کبوترهای روی گنبد دلش پرکشید سمت جاده‌ی نجف تا کربلا، به یکباره چشمهایش به عشق مولا نمناک شد. کبوتر دلش مابین نجف تا کربلا نشست بر بام موکب علی‌بن‌موسی‌الرضا، دلش سرگردان بین ایران و عراق بود، صدای مؤذن کبوتر دلش را به ايوان گوهرشاد برگرداند. وقتی مؤذن به شهادتین رسید کبوتر سرگردان دلش رفت مدینه بین روضه‌ی نبوی، سلامی بر پیامبر داد و پرکشید سمت گلستان بقیع تا کنج آن مأوا بگیرد آنگاه بی‌اختیار چشمهایش بدون اینکه روضه‌خوانی روضه بخواند گریست. ✍️به قلم: مرضیه‌ رمضان‌قاسم @taaghcheh https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
بزرگترین جاذبه ی مغناطیسی ایران حرم امام رضا علیه السلام است که اکنون مرا معلق کرده بود سبک بال شده بودم برای حضور و البته امیدوار کارها را ردیف می کنم می خواهم این بار اول وقت به کلاس برسم شور و هیاهوی بچه ها حیاط مجتمع را پر کرده نمی دانم با این شعارهای شیرین مجال آموزش توحید را پیدا می کنم یا نه مثلا پنجره هایمان دو جداره است اما با همه تکنیک ها و خودنمایی هایش حریف اشتیاق بچه ها نمی شود اشکال ندارد مثلا ما عقاید داریم و کلاس روبرو ورزش حالا که همه چیز مجازی شده چرا من بهره مند از زیارت مجازی نشوم سریع با اپیلیکشن رضوان وارد روضه ی منوره می شوم به تو از دور سلام امام مهربانی ها و دلم دوباره پر می کشد این بار از ایوان طلا پنجره فولاد را هم می بینم و سقاخانه را ، باز کثرت ها مرا می کشند و از جاذبه ی زمین منحرف می شوم کاش استاد زودتر کلاس بیاید وگر نه سر از لابلای تاریخ در می آورم ساخت سقاخانه اسماعیل طلا به دوران قاجار برمی گردد اسماعیل خان سنگسری اهل سنگسر (مهدیشهر کنونی) وزیر فتحعلی شاه قاجار بود که بخاطر نجات جان شاه جایزه ای هم وزن خودش طلا گرفت و آن را صرف ساخت این سقاخانه کرد که قبلا در دوران نادر شاه حوض مرمری در صحن عتیق سابق و انقلاب امروز بوده و بعد از آن سقاخانه معروف به سقاخانه ی اسمال طلا(اصطلاح عامیانه) می شود سابق آب اش از چشمه ی گیلاس می آمد ولی بخاطر مشکلات قطع فصلی و ... چاهی برای تامین آبش کنده شد. انگار باید این جلسه را می نوشتم جلسه ی دوم من و پرواز ، حیاط حرم حسابی برق می زند انعکاس نور روی سنگفرشها چشم هایم را می آزرد و بالاخره من از در ایوان طلا وارد می شوم صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام و تو چه می دانی که عشق چیست ؟ سفر چیست و رسیدن چه می تواند باشد ؟ وصال نقطه ی گم شده ی جهان خلقت است یا همان رسیدن باید غرق در لطافت شویم و لطیف رنگها، بودن ها و هست ها را بنگارم دو قدم مانده به صبح دو قدم مانده به دیدار طلوع خورشید استاد وارد کلاس می شود و من باید برگردم بالای دفترم بسم الله الرحمن الرحیم می نویسم و جواب سلام استاد را می گویم چه عالمی دارد این فضای مجازی #م.حیدریان_منش https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
معرفی دو کتاب «کشکول میرزا جواد آقا»؛ روایتی از زندگی شهید مدافع حرم جواد کوهساری و «پاتک علیه پیتوک»؛ روایت مردانگی‌های شهید مدافع حرم سیدهادی سلطان‌زاده
💠 فرزندآوری و پیشرفت والدین پرسش: آیا فرزندان، مانع پیشرفت والدین می‌شوند؟ پاسخ: برخی بانوان گمان می‌کنند فرزندآوری، مانع بزرگی برای ادامه تحصیل آن‌ها و برخی نیز بر این باورند که ادامه تحصیل، مهم‌تر از بچه‌داری است. شعارهای عوام‌فریبانه‌ای مانند برابری جنسیتی و رفع تبعیض جنسیتی در تحصیلات دانشگاهی، در ترویج این باورهای غیر اسلامی و غیر بومی بسیار مؤثر بوده است. این در حالی است که فرزند می‌تواند بهترین نشاط و سرگرمی پدر و مادر باشد؛ زیرا محبتی وصف‌ناشدنی میان والدین و فرزندان به وجود می‌آید. اکنون بسیاری از همسران جوان، ادامه تحصیل را تنها راه پیشرفت می‌دانند؛ از این رو تحصیل و اشتغال را به عنوان بخش جدانشدنی زندگی‌شان قرار می‌دهند؛ در حالی که تجربه ثابت کرده است که با یک برنامه‌ریزی منسجم می‌توان همراه با نشاط نگهداری فرزند، به تحصیل نیز ادامه داد. اگر قرار باشد میان تربیت فرزند و تحصیل یک گزینه انتخاب شود، باید تربیت فرزندان را انتخاب نمود؛ زیرا مهر مادری و پدری و نیازمندی محبت فرزندان، هیچ جایگزینی نداشته و از تحصیل مهم‌تر است و فرزندآوری سبب ایجاد انگیزه‌های جدید و مختلف در والدین و به‌ویژه مادر می‌شود. امروزه روش‌های مختلفی برای ادامه تحصیل وجود دارد که با فرزندداری نیز منافاتی ندارد. اگر تحصیلات رسمی ضرورتی موجه دارد، همسران می‌توانند تحصیل رسمی را کمی به تأخیر بیندازند https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
🔦تجارت مشکوک یار غار عبدالناصر همتی با انگلیسی‌ها یار غار عبدالناصر همتی که با تلاش وی به ریاست یک بانک خصوصی در دولت روحانی گمارده شد، اکنون با حامیان اسرائیل روابط اقتصادی برقرار کرده است. یکی از تخلفات کمتر مطرح شده رئیس سابق بانک مرکزی که با حمایت مسئولان ارشد دولت سابق انجام شد، انتصاب افرادی با رفت و آمد مکرر به لندن در سیستم بانکی بود که از جمله آنها "محمد فطانت" دوست و یار نزدیک همتی است که با اصرار و واسطه‌گری این مقام ارشد دولت روحانی، توانست مدیریت یکی از بانک‌های خصوصی را با دخالت بانک مرکزی بر عهده بگیرد. جالب اینجاست که همتی در مناظرات انتخاباتی نهایت تلاش خود را می کرد تا بر دوران بی تدبیری دولت سرپوش بگذارد و از خرابکاری‌های اطرافیان کاری‌اش چیزی به مردم نگفته است. https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
اعتراف فعال اصلاح طلب: اینترنشنال همان العربیه است اخیرا روزنامه‌نگاران اصلاح‌طلب در داخل و خارج از کشور، در نشستی مجازی در کلاب‌هاوس به بررسی وضعیت روزنامه‌نگاری سیاسی در ایران پرداختند. در این جلسه طولانی ماشاءالله شمس‌الواعظین، سردبیر مطرح روزنامه‌های زنجیره‌ای در دوره دولت اصلاحات به‌نقد رسانه‌های فارسی‌زبان در خارج از کشور پرداخت. شمس‌الواعظین با اشاره به تاریخ رسانه‌های عربی گفت: پس از تولد الجزیره این تلویزیون توانست به‌سرعت جهان عرب را فرابگیرد، الجزیره به دلیل استفاده از روزنامه‌نگاران حرفه‌ای محبوب شد، پس‌ از آن سران سعودی تصمیم گرفتند در برابر یکه‌تازی الجزیره، رسانه العربیه را تأسیس کنند. سعودی‌ها در جریان تأسیس این تلویزیون به سراغ خبرنگاران الجزیره رفته و با دادن وعده پول بیشتر آن‌ها را به استخدام خود درآوردند. در آن زمان الجزیره به کارمندانش حدود ۵۷۰۰ دلار می‌داد؛ العربیه رقم را بالابرده و تا ۹ هزار دلار حقوق تعیین کرد. العربیه به دنبال آن بود تا مخاطب الجزیره را سرقت کند. تلویزیون اینترنشنال نیز با همین شیوه عمل کرد. این تلویزیون تازه تأسیس با وعده پول کارمندان تلویزیون انگلیس را دزدید تا بتواند وارد محوطه مخاطبان بی‌بی‌سی شود. تلویزیون ملکه نیز برای آن‌که از رقابت عقب نماند تا توانست شبیه تلویزیون عربستان شد، در حال حاضر دعوا بین بی‌بی‌سی و اینترنشنال بر سر پوند و تولید اخبار جعلی و سیاه است. شمس‌الواعظین در واکنش به فحاشی یکی از مدیران تلویزیون سعودی گفت: شما توهم تأثیرگذاری بر مردم را دارید؛ در خیابان و دانشگاه بسیاری از من می‌پرسند که چرا برخی از شاگردان شما برای دشمن مردم ایران کار می‌کنند. چرا آن‌ها با نوکران آمریکایی‌ها قرارداد بسته و همکاری می‌کنند. https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
رونمایی از کتاب برگرفته از نامه رهبر انقلاب به جوانان در غرب حوزه/ در مراسمی از کتاب رادنی شکسپیر نویسنده انگلیسی با عنوان " پاسخ الگویی نوین " که با الهام از نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به جوانان عدالت طلب اروپایی نگاشته شده بود، رونمایی شد. به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، همزمان با سالگرد انتشار نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی به جوانان در غرب، آئین رونمایی از کتاب رادنی شکسپیر (Rodney $hakespeare)، نویسنده انگلیسی با عنوان " پاسخ الگویی نوین " (A New Paradigm Response) که با الهام از نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی و خطاب به جوانان عدالت طلب اروپایی نگاشته شده بود برگزار شد. در آیین رونمایی از این کتاب که حجت الاسلام و المسلمین سید هاشم موسوی رئیس مرکز اسلامی انگلیس و نماینده، ولی فقیه و حجت الاسلام والمسلمین سید محمد رضوی از مجمع آموزش اسلامی شیعه در لندن حضور داشتند رادنی شکسپیر در معرفی کتاب خود گفت: این کتاب، روش نوینی برای درک حقیقت ارائه می‌کند، این کتاب در پی دو نامه رهبر معظم ایران، خطاب به جوانان غربی در سال ۲۰۱۵ نوشته شده است. وی افزود: به نظرم ایران اکنون در مرحله‌ای است که می‌تواند انقلابش را به جهانیان عرضه کند، انقلابی که در پی استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است که همان خواست امام خمینی (ره) بود؛ اکنون افرادی همچون من، با الهام از آن انقلاب، اقتصادی مبتنی بر عدالت را برای جهانیان تشریح می‌کنیم. روح حاکم بر این کتاب، دریافت من از آن دو نامه درباره عدالت است. رهبر معظم انقلاب اسلامی، پس از حادثه شارلی ابدو در فرانسه در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۵ میلادی در نامه‌ای از جوانان اروپایی و آمریکای شمالی خواستند تا درباره اسلام، درست داوری کنند و این دین را بری از تروریسم بدانند. ایشان همچنین یادآور شدند که اسلام، برای همه مشکلات بشر در جهان، برنامه دارد که در این کتاب به زبانی اشنا برای مخاطب غربی تشریح شده است. حجت الاسلام سید هاشم موسوی، نماینده مقام رهبری در انگلیس و رئیس مرکز اسلامی انگلیس نیز در این باره گفت: ما بخشی از پیاممان را می‌توانیم از زبان خودمان بیان کنیم، اما بخشی از پیام را باید با زبان استادان و متفکران جوامع غربی به جوانان غربی منتقل کرد، زیرا همگرایی که میان انان وجود دارد موجب می‌شود آسان‌تر سخن آنان را درک کنند، به همین علت در برنامه‌های تولید محتوا تلاش می‌کنیم از استادان و متفکران غربی برای رساندن پیام دینی خود به جوامع غربی استفاده می‌کنیم. نویسنده در این کتاب توضیح داده است که اسلام، برای مشکلات بشر، راه حل دارد و چشم انداز نوینی که اسلام ترسیم می‌کند، همه مشکلات بشری را در یک چارچوب فکری جامع، رفع می‌کند. به نظر نویسنده، این کتاب را در ابتدا می‌توان پاسخی به نامه رهبر ایران دانست و آن گاه آن را چشم اندازی نوین فرا راه بشر معرفی کرد که اسلام فراهم می‌آورد و در پایان، این کتاب می‌تواند راه و روش غربی را در رویارویی با بحران‌های جهانی، به چالش بکشد، زیرا عدالت، گمشده جهان شناسی غربی است. خانم مگان شکسپیر، نوه آقای رادنی شکسپیر که در مراسم رونمایی از این کتاب حضور داشت در مراسم رونمایی از کتاب گفت: " پدر بزرگ، بحرانی در جامعه امروز ما می‌بیند و معتقد است باید الگوی جدیدی برای اداره جهان عرضه تا عدالت در کره زمین، اجرا شود، به نظر ایشان که نویسنده این کتاب است، اکنون نابرابری بر جهان حاکم، ثروت در دست عده‌ای قلیل انباشته و فاصله میان فقیر و غنی، عمیق‌تر شده است و برای همین باید طرحی نو در انداخته شود. وی افزود: آقای شکسپیر، وجود نیرویی قوی و خارجی را در بروز اندیشه‌های نوین، لازم می‌داند و با تاکید، بر نقش پیامبر اسلام در پیدایی چشم اندازی نوین تاکید می‌کند با ناکامی اندیشه‌های مبتنی بر کمونیسم، سوسیالیسم و یا کاپیتالیسم، "راه سوم" را باید به مردم جهان نشان داد که همانا اسلام به عنوان راهبر جدید جهان، است. " مگان شکسپیر رادنی شکسپیر در کتاب خود، راه و روش غربی را در رویارویی با بحران‌های جهانی، به چالش کشیده، زیرا معتقد است عدالت، عنصر گمشده در جامعه غربی است. https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
💎 خاموشی را برگزین امام صادق علیه السلام: علیک بالصمت، تعد حلیما، جاهلا کنت او عالما، فان الصمت زین لک عندالعلماء و سترلک عندالجهال. عالم باشى یا جاهل، خاموشى را برگزین تا بردبار به شمار آیى. زیرا خاموشى نزد دانایان زینت و در پیش نادانان پوشش است. (مستدرک،ج ۹، ص۱۷) https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
قرآن کریم چه جایگاهی برای انسان قائل است؟ قرآن کریم، انسان را تکریم کرده و گرامی داشته و بر دیگر موجودات برتری داده است. انسان آزاد و مختار است که راه خوب و بد را خود برگزیند و قرآن که کتاب ذکر است با بشارت و انذار او را راهنمایی کرده است. طبق گفته قرآن تمام زمین و آسمان و مخلوقات برای انسان آفریده شده است و انسان نقش محوری و اصلی در میان مخلوقات دارد. مخاطبِ قرآن انسان است و این کتاب از اول تا پایان راهنمایی است برای او. آیه ۳۱ سوره بقره که یکی از آیات مهم قرآن است تصریح دارد که خداوند به انسان علم اسماء را آموخته است که به حقایق هستی، و کیفیت موجودات و... تفسیر شده است. طبق آیه ۳۰ سوره بقره خداوند انسان را خلیفه خود بر زمین قرار داده است. یکی از آیات مهم قرآن درباره تکریم انسان آیه ۷۰ سوره اسراء است:‌ «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ؛ و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم‏.» (اسراء:۷۰) در تفسیر این آیه گفته‌اند: «روح انسان علاوه بر امتیازات جسمی مجموعه‌ای است از استعدادهای عالی و توانایی بسیار برای پیمودن مسیر تکامل بطور نامحدود.» بعضی دلیل این تکریم را اعطای قوه عقل و نطق و استعدادهای مختلف و آزادی اراده می‌دانند. در مورد فضیلت انسان بر سایر موجودات در آیه ﴿وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَیٰ کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا؛ و آنها را بر بسیاری از آفریده‌های خود برتری آشکار دادیم.﴾(اسراء:۷۰) مباحث مختلفی گفته شده است. علامه طباطبایی می‌فرماید: «انسان در میان سایر موجودات عالم خصوصیتی دارد که در دیگران نیست، و آن داشتن نعمت عقل است. و معنای تفضیل انسان بر سایر موجودات این است که در غیر عقل از سایر خصوصیات و صفات هم انسان بر دیگران برتری داشته و هر کمالی که در سایر موجودات هست حد اعلای آن در انسان وجود دارد.» (ویکی پاسخ) https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
و اما تأسّف‌بارتر از همه، موضع گیری عدّه ای اندک از افراد صاحب فکر و اندیشه است که هنوز به ضرورت سر و سامان دادن به این فضای مشوّش و آشفته واقف نشده‌اند وبه اشتباه، خیال می‌کنند چنانچه پرچم عدالت و رفاه و به گمان گروهی دیگر، خویشتن‌داری برافراشته باشد دیگر نیازی به تنظیم و مدیریت فضای مجازی نیست. علت خطای محاسباتی آنها این است که هنوز به عمق فاجعه پی نبرده‌اند و ندانسته اند خسارت‌هایی که مردم و نظام از رهاشدگی فضای مجازی متحمّل می‌شوند، بسیار فراتر از آن چیزی است که تصور می کنند. ایشان می پندارند هدف از اجرای این طرح، ایجاد محدودیت در آزادی های اجتماعی و جلوگیری از اعتراض های مدنی است و یا فکر می کنند می توان با کسب مهارت های حفظ پاکدامنی و خویشتن داری فردی، همگان را بی هیچ دغدغه ای در میدان هولناک بازیِ دشمن رها کرد. این دوستان، باید بدانند اولاً در هیچ کجای دنیا حتی در کشورهای مدّعی آزادی و دموکراسی، فضای مجازی بدون مدیریت رها نمی شود. شاهد این مدّعا وجود قوانینی همچون CDA، COPA و بخشهایی از قانون PATRIOT در ایالات متحده، قانون LSQ در فرانسه، فیلترینگ مسائل پورنوگرافی کودکان، نژادپرستی و موضوعات تروریستی در انگلیس و ایتالیا و قوانین مشابه در استرالیا، سنگاپور، ترکیه، ویتنام، چین و بسیاری کشورهای دیگر است. به تعبیر آیت‌ الله‌ العظمی خامنه‌ای، «همه‌ی کشورهای دنیا، روی فضای مجازی خود اِعمال مدیریت می‌کنند؛ در حالی که ما افتخار می‌کنیم به اینکه فضای مجازی را ول کرده ایم؛ این افتخار ندارد. فضای مجازی را بایستی مدیریت کرد.» (سخنرانی نوروزی خطاب به مردم، 1/1/1400) ، ثانیاً از مهمترین وظایفی که اسلام بر دوش حکومت اسلامی گذارده، پاسداشت امنیت اخلاقی و اعتقادی مردم است. چگونه می‌توان فرد را از سویی به حفظ تقوا و پاکدامنی دعوت کرد و از سویی دیگر، او را برلبه‌ی «لغزشگاه» و در معرکه‌ی «قتلگاه»، بی‌پناه به حال خود واگذاشت؟! [2]. اکنون کارزاری سخت و پرهزینه، برای باز پس گرفتن کلید پادشاهیِ اقلیم مجازی از دشمن، در حال شکل گرفتن است. در چنین میدان نبردی است که عیار «انقلابی» و «انقلابی‌گریِ» مسئولان و صاحبان فکر و قلم سنجیده می شود. ایشان باید تصمیمی سرنوشت‌ساز اتخاذ کنند؛ یا در جبهه ای قرار بگیرند که دشمن و ایادی آنها، سرسختانه و بی وقفه، می کوشند مانع ساماندهی فضای «ولنگار» و «بی در و پیکر» مجازی شوند تا بتوانند همچون گذشته به تاخت و تاز خویش در این جولانگاه، ادامه دهند یا با حمایت از نهادهای قانون گذار و مجری و نیز کمک به اقناع افکار عمومی و صد البته نقدهای دلسوزانه و منصفانه، به هرچه بهتر شدن ساختار این طرح و ساماندهی و تنظیم واقعی فضای مجازی به نفع مردم و نظام یاری رسانند. روزهای پیش رو، صحنه‌ی نمایش عمل پراهمیتی برای همگان خواهد بود. وَالسلامُ عَلی منِ اتّبعِ الهُدی https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
فضای مجازی؛ میدان کشاکشِ دو پادشاه طاهره سیدی [1]. با گسترش فضای مجازی و کارکردهای گوناگونِ آن، اکنون این عرصه به بخش غیر قابل انکار در زندگیِ حقیقی مردم تبدیل شده است. بی گمان، فضای مجازی به خودیِ خود، نه «تهدیدِ محض» است و نه «فرصتِ محض»؛ اما به دلیل عدم مدیریتِ این عرصه و رها شدن آن، به معضلی تهدیدآمیز برای امنیت اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مردم بدل گشته است.در این میان، دشمنان قسم خورده‌ی انقلاب نیز نهایت استفاده از «فضای ولنگار مجازیِ» کشور را برده اند و آن را تحت اختیار و زیرِ کلید خویش قرار داده‌اند طوری که تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی را به واسطه¬ی آن در جهت دلخواه خویش، رقم می‌زنند. در چنین اوضاع نابهنجاری که به هیچ عنوان با عزّت، حکمت و مصلحت ملت و نظام توجیه‌پذیر نیست، کلیات طرح «حمایت از حقوق کاربران در فضای مجازی و سامان دهی پیام رسان های اجتماعی»، پس از کش و قوس های فراوان، طبق اختیاری که نمایندگان مجلس، بنا بر اصل 85 قانون اساسی، در تاریخ 6/5/1400 به «کمیسیون مشترک حمایت از کاربران در فضای مجازی» داده بودند، در این کمیسیون تصویب شد اما بلافاصله آماج حملات و هجمه های بی امان از سوی جبهه های مختلف قرار گرفت. مخالفانِ عمده¬ی این طرح را می توان به چند دسته تقسیم کرد: دسته ی اول، دشمنان و بدخواهان خارجیِ نظام جمهوری اسلامی و عوامل داخلی آنها که بابتِ از دست دادن فضای بازِ توطئه چینیِ خود، نگران و خشمناک هستند. به قول سعدیِ شیرین سخن: «دَه درویش در گلیمی بخُسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگُنجند». حالا حکایت ما و «فضای مجازی رها»ی کشورمان چنین شده! حاکمیت می‌خواهد فضای مجازیِ سرزمینش را مطابق با منفعت مردم و نظام، تنظیم و ساماندهی کند اما دشمنانش که تاکنون در این فضای «بی مهار»، پادشاهی می¬کرده‌اند، حکومت و قلمروی عملِ خویش را در خطر از‌ دست‌رفتن می‌بینند و تمام تلاش خود را برای حفظ حاکمیت بی‌چون و چرای خویش به کار می گیرند. دسته ی دوم، سیاسیونِ بریده از انقلاب و غربگراهایی هستند که در فضای «بی مهارِ» مجازی، به اعتقادات و باورهای دینی و انقلابی می تاختند و افکار عمومی را به سمت و سوی دلخواه خویش، هدایت می کردند؛ به ویژه افراد «کم مایه و پرمدّعایی» که مبانی و اصول انقلاب را به واسطه ی شبکه های اجتماعیِ بیگانه، به آسانی و بدون مزاحمت زیر سؤال می بردند و از این طریق، محبوبیت و شهرت کسب نموده بودند. دسته ی سوم، صاحبان قدرت و پادوهای وابسته به ایشان که برخی از آن‌ها در پشت نقابِ اصولگرایی و عناوین دهن پر کنِ ارزشی، از این فضای رها، در جهت هدایت جریان های اجتماعی و تأثیرگذاری بر فضای فکری مردم، در جهت کسب قدرت و حفظ آن سود می بردند. دسته ی چهارم، شرکت ها و برخی اپراتورهای داخلی که تاکنون بازار فروش پهنای باند اینترنت و خدمات‌رسانی فضای مجازی را بدون هیچ بازخواست، حسابرسی و مسؤلیت پذیری، در اختیار داشتند و سودهای کلانی را از این طریق کسب نموده‌اند. دسته ی پنجم، باندهای فساد و افراد تبهکاری که در سایه‌ی بی‌پناهیِ کاربران در فضای مجازی و بسته بودن دست قانون در رسیدگی به پرونده‌های فساد و فحشا و نیز تخلّف و کلاهبرداری به‌ویژه در شبکه‌های اجتماعیِ بیگانه، سودهای هنگفتی به جیب می‌زدند. دسته ی ششم، عدّه ی معدودی از کارشناسانِ معتقد به مبانی دینی و انقلابی که انتقاداتی را نسبت به جزئیات طرح وارد نموده‌اند و به عدم اقناع کافیِ مردم پیش از تصویب آن، ایراد گرفته‌اند؛ که البته برخی از این ایرادها به دلیل عملکرد ناقص و نامناسب طراحان و تصویب‌کنندگان، در پاسخگویی به ابهامات و رفع نگرانی‌های بحق مردم، به‌جا و پذیرفته است؛ اما چنان‌چه سود و زیان حاصل از اجرای این طرح را در دو کفه‌ی ترازو قرار دهیم، به تصریح کارشناسان، کفه‌ی منافع مردم، بسیار وزین‌تر از کفه‌ی ضرر و زیان ناشی از اجرای کنونی طرح خواهد بود؛ به بیان دیگر، ضرورت و فوریت ساماندهی فضای مجازی از آن چنان اهمیت شایانی برخوردار است که ایرادات این چنینی، در نظر عقل سلیم، نمی‌تواند مانع از تحقّق این امر مهم گردد. https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
بیانیه جمعیت فعالانِ فرهنگ، هنر و رسانه انقلاب اسلامی در محکومیت اعدام ها در عربستان جمعیت فعالانِ فرهنگ، هنر و رسانه انقلاب اسلامی، جنایت آل سعود در به شهادت رساندن جمعی از شیعیان و مسلمانان در این کشور را محکوم کرد. https://eitaa.com/farhang_honar_rasaneh «بسم الله الرحمن الرحیم «وَ لَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ ۚ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصَارُ» (ابراهیم، ۴۲) «و خدا را از آنچه ستمکاران انجام می دهند، بی خبر مپندار؛ مسلماً [کیفر] آنان را برای روزی که چشم ها در آن خیره می شود، به تأخیر می اندازد.» در روزهای منتهی به میلادِ منجی موعود و صلح گسترِ جهانی که با ظهورش، عدالت، برکت، صلح و آرامش را در جهان بر پا خواهد نمود، متاسفانه خبر دردناکِ اعدام بیش از ۸۰ نفر از مردم مسلمان عربستان، قلب مؤمنان و مردم آزادی خواه جهان را به درد آورد. جمعیت فعالان فرهنگ، هنر و رسانه انقلاب اسلامی، علاوه بر محکومیت این اقدام وحشیانه، جامعه جهانی را به چند نکته مهم در این باره توجه می­دهد: اولین و مهمترین مسئله مرتبط با این واقعه دردناک، سکوت تأمل برانگیز دُوَل غربی و سازمانها و رسانه­های وابسته به آنهاست که بر خلاف ادعاهای به ظاهر زیبای خود مبنی بر رعایت حقوق بشر و احترام به اندیشه و تفکر آزاد، در این اتفاق ناپاکِ ضد بشری، سکوت محض اختیار کرده­اند. اگرچه سنگینی این حرکت ضد بشری به حدی بود که سکوت رسانه های نظام امپریالیستی غرب نیز نتوانست مانع نشر آن گردد؛ ولی جهان اسلام، سکوت دولت­ها، سازمانها و رسانه­های فریبکار غربی را چه در این حادثه و چه در حوادث و جنایات دلخراش دیگری همچون جنایات رژیم صهیونیستی و عمّال منطقه ای آنان، علیه مردم مسلمان فلسطین، یمن، بحرین، میانمار و … را فراموش نخواهد کرد. همچنین به ما یادآوری می­کند که باید با خود باوری و بیداری اسلامی، قوای سیاسی و رسانه­ای خویش را جمع نموده و در کنار همه رسانه ها و فعالان رسانه ای جهان اسلام، با همتی مجاهدانه و عالمانه، سپهر رسانه ای جهان را به زیر بال و پر کشیده و افکار عمومی جهانیان را به دست بگیریم تا ابرهای سیاه فریب و خدعه سردمداران رسانه­ای غرب را کنار زده و نور حقیقت را بر دیده­ها و اندیشه­ها بتابانیم. دومین مسئله مهم، تصویر دهشتناکی است که از این واقعه به نام اسلام و مسلمانی منتشر می­شود. داستان غم انگیزی که همچون خروج داعش و دیگر جریانهای تکفیری، بر اساس طراحی و سناریوهای غربی و با هدف تخریب چهره نورانی اسلام صورت گرفته و امتداد آن نیز با تحرک هژمونی رسانه­ای کفر و الحاد علیه اسلام کامل می­شود. جمعیت فعالانِ فرهنگ، هنر و رسانه انقلاب اسلامی، بر خود لازم می داند به نمایندگی از جمع کثیرِ هنرمندان مسلمان و اهالی رسانه های انقلاب اسلامی اعلام کند اسلام دین عدالت، عقلانیت، صلح و نوع دوستی است. از این رو خشونت، توحش و اعتقادات تکفیری که در مکاتب تمام انبیاء الهی، هیچ جایی ندارد یا ریشه در کج فهمی های دینی داشته و یا برآمده از نقشه های شوم مستکبران و کافران برای تخیب چهره زیبای اسلام دارد. و همچنین اظهار می داریم که اسلام آن چیزی نیست که توسط غرب با رسانه هایش و حکومت صعودی و امثال ذلک با این دست اقداماتشان به دنیا معرفی می گردد؛ چراکه ما مسلمانان معتقدیم پیامبر ما، نبی رحمت و مهربانی است و برای احیای اخلاق و انسانیت مبعوث شده است. بدون شک، این مسئله نیز، مسئولیت اهالی فرهنگ و رسانه جهان اسلام را دو چندان می کند تا همچنان با بهره گیری از تمام ظرفیتهای هنری و رسانه ای، چهره حقیقی اسلام را که سیمایی سراسر زیبایی و روشنی است به ملتهای جهان نشان دهند. و اما مسئله سوم، اتمام حجتی با حاکمان مرتجعی است که غاصبانه و اغلب با حمایت بیگانگان و مستکبرین بر مسند خلافت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نشسته و تکیه دو روزه خویش بر اریکه قدرت را ابزاری برای تحمیل ستم و استبداد بر ملتهای مسلمان قرار داده اند. ادامه👇