eitaa logo
『 افسران جنگ نرم 』🇵🇸
684 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2هزار ویدیو
89 فایل
در جـنگ نرم پای باور و ایمانمان که وسط باشد ساکت نخواهیم نشست✌️🏻... {خادمان کانال🌱} @valeh_135 @yazahra_83 @Montaghem_soleymani_82 شرایط تبادل و کپی↯ @shorot_13 حرفهاتون⇦ @Afsaranadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید که شوی یکبار میشوی مادر شهید که باشی 💔 و مادر شهید که باشی 😔 {سلام بر مادران شهدا} 🌹 @afsaranjangnarm_313 🌹
به وقتـــ نـــماز🌺🦋 🤲🏻📿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🌀 چرا انسان‌ها به ولایت نیاز دارند؟ 🌀 سه موضوع کلیدی دربارۀ ولایت که عموم مردم دوست دارند درباره‌اش بدانند 💠 بی‌تو به‌سر نمی‌شود(ج۱) 🔹 اینکه صرفاً حقانیت ولایت را اثبات کنیم و اهمیت ولایت در دین را بیان کنیم، کافی نیست. دربارۀ کارآمدی و کارکرد ولایت در زندگی انسان هم سؤال‌های فراوانی وجود دارد که مردم علاقه‌مند هستند بدانند، خصوصاً در سه موضوع کلیدی: ۱. ما اساساً چه نیازی به سرپرست داریم؟ نیاز ذاتی جامعه به ولیّ خدا و امام در چیست؟ ۲. آثار و برکات ولایت چیست و چه کارکردی در حیات بشر و زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد؟ ۳. ولایت ولیّ خدا چگونه اِعمال می‌شود و مدیریت او برای جامعه، چگونه خواهد بود؟ 🔹 این سؤال‌ها که بیشتر به توصیف و تبیین آثار ولایت می‌پردازند، کمتر در جامعۀ علمی ما پاسخ داده شده و ما در این جلسات، می‌خواهیم به آنها بپردازیم. 🔹 نکتۀ دیگر اینکه، نمی‌شود یک امری در دین مهم‌تر از امور دیگر باشد (یعنی ولایت که مهم‌تر از نماز و روزه و... است؛ کافی/ ۲/ ۱۸) ) اما لذتش کمتر از بخش‌های دیگر دین باشد؛ اصلاً امکان ندارد! شما می‌بینید که مردم وقتی در ارتباط با اهل‌بیت(ع) قرار می‌گیرند چه احساس خوبی و چه شور و هیجان مثبتی پیدا می‌کنند و این امر چه آثار خوبی برای روح انسان دارد. 🔹 ما مفطور به فطرت الهی هستیم و با دین تناسب داریم، لذا در جریان این تناسب، طبیعتاً مهم‌ترین بخش‌های دین بیشترین اثرها را بر ما خواهد گذاشت. مثلاً شما می‌بینید که اربعین و آنچه با امام‌حسین(ع) مرتبط است، چقدر انسان‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. 🔹 زیباترین بخش دین ما ولایت و امامت است که یک بخش فطری است. قرآن می‌فرماید: «وَلَکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ» خدا ایمان را در دل‌های شما، محبوب و زیبا قرار می‌دهد. این لطف خداست که ما می‌توانیم از ایمان لذت ببریم؛ چون هم محبوب است، هم زیباست. 🔹 در روایت هست، اینکه قرآن می‌فرماید «حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَان» منظور «أمیرالمؤمنین علی(ع)» است، یعنی خدا أمیرالمؤمنین(ع) را در قلب ما محبوب و زیبا قرار می‌دهد. لذا می‌بینید که مؤمنین دربارۀ محبت علی‌بن‌ابیطالب(ع) چه می‌کنند. (تفسیر قمی/۲/۳۱۹) 🚩مسجد دانشگاه رضوی - ۹۹.۰۲.۰۷ 👈🏻 صوت: @Panahian_mp3 👈🏻متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/6224 📘@afsaranjangnarm_313📘
📜 مصطفی دوره کامل کتاب های رو خونده بود به من هم توصیه میکرد که کتاب های شهید مطهری رو بخونم. میگفت:آدم با این کتاب ها محکم میشه... خیلی به تمیزی اهمیت می داد هرروز می رفت حمام،به نظرم یکی از اهدافش برای حمام رفتن هر روزه غسل بود، به یکی از دوستانش گفته بود:من هفت ساله توی بیابون های سایت،دنبال می گردم... {خاطره ای از زندگی دانشمند مصطفی احمدی روشن💔} 🌴 @afsaranjangnarm_313 🌴
💎 سرم بالاس چون بالا سرم خداس.........:)❣ 💎 @afsaranjangnarm_313 ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 ❤️ 🌹 مژگان گفت: _میگم که حالا که عمو دخترشو خوب تررربیت کرده نماز میخونی؟😏 +برای چی باید بهت جواب بدم؟اصلا می خوای چیو ثابت کنی؟ _هیچی محض کنجکاوی.... پاشدم برم تو اتاق که دستمو کشید و گفت: _دوست پسر که حتما داشتی ،مگه نه؟مهمونیای اون ور شندیم خیلی باحاله😏 داشتم از عصبانیت منفجر میشدم اون هدفش عصبانی کردن من حالا چه مشکلی با من داشت من نمی دونم +راجب من چی فکر کردی دویدم سمت اتاقم در بستم خودمو پرت کردم روی تخت و زدم زیر گریه .دلم گرفته بود باباهم گفته بود هر وقت تونست زنگ میزنه اما خبری نبود. در اتاق باز شد یه نفر اومد تو _آتنا جونم +سمیه برو بیرون می خوام تنها باشم _من شنیدم که لحظه اخر بهت چی گفت +مهم نیست _چرا مهمه. اون به تو حسودی میکنه می خواد خودشو بچسبونه به خونواده ما +مگه من چی کار کردم خب من تا حالا جواب سلام یه پسرم ندادم نماز نمی خونم چادری نیستم ولی دلیل نمیشه که.... _من اینا رو میدونم همه ما میدونیم .پس بقیه برات مهم نباشن +من سرم درد میکنه می خوام بخوابم چی کار کنم الان عمو منصور برا شام میاد _اشکال نداره من بهشون میگم ،بعدشم دسته گله دختر خودشون بوده سرت درد گرفته😁 +ممنون _راستی یه خبر خوب +چی؟ _ کلاغا خبر اوردن بابات امشب زنگت میزنه بعدشم دره اتاق و بست و رفت خیلی خوشحال شدم اصلا سر دردم یادم رفت .تصمیم گرفتم موقع شام برم بیرون . گوشیمو از تو جیبم در اوردم روشنش کردم مطمئن بشم که تا الان زنگ نزده باشه یادم افتاد قرار بود برم داروخونه اسپری آسمم وبگیرم،یکی بیشتر نمونده بود برام. روی تخت دراز کشیدم تا نمازشون تموم بشه بعد برای شام برم کمک نشستم گوشیمو روشن کردم و رفتم توی گالری ،پر بود از عکسای من و بابا نشستم تک تک بهشون نگاه کردم با هرعکسی که می دیدم بغضم بیشتر می شد و آخرشم طاقت نیاوردم و زدم زیر گریه هفته ی دیگه قرار بود بریم مشهد خیلی خوشحال بودم ولی کاش بابا هم بود.😔 چند دقیقه ای گذشت،از سر و صداها فهمیدم عمو و پسر عمو از مسجد اومدن روسریمو درست کردم در و باز کردم رفتم بیرون دیدم سمیه و عمو تو آشپزخونه دارن حرف میزنن اونا من و نمی دیدن نمی خواستم به حرفاشون گوش بدم اما با شنیدن اسم بابام که میگفت......... ✍🏻 و کپی بدون ذکر نام نویسنده ممنوع🚫 🌹 @afsaranjagnarm_313 🌹