eitaa logo
『 افسران جنگ نرم 』🇵🇸
695 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2هزار ویدیو
89 فایل
در جـنگ نرم پای باور و ایمانمان که وسط باشد ساکت نخواهیم نشست✌️🏻... {خادمان کانال🌱} @valeh_135 @yazahra_83 @Montaghem_soleymani_82 شرایط تبادل و کپی↯ @shorot_13 حرفهاتون⇦ @Afsaranadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷✌️🏻 』 _ به‌مانمیخورید.. ؛) ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌○━━⊰☆📱☆⊱━━○ @afsaranjangnarm_313 ○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 💠میلیاردها‌ خرج می‌شود در‌ دنیا برای اینکه در اعتقادات سیاسی و دینی جوانان ما رخنه ایجاد کنند... 🌱 ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌○━━⊰☆📱☆⊱━━○ @afsaranjangnarm_313 ○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چرا آرم شبکه‌ کردستان رفته رفته تغییر می‌کند؟ اول کلمه کرد با رنگ طلایی و آرم الله دوم کلمه کرد با رنگ زرد! سوم کلمه کرد با رنگ زرد و حذف الله،همان که در تصویر می‌بینید! آیا این جریان در صداوسیما نیست؟ این آرم شما را یاد ‌چه پرچمی ‌می‌اندازد؟ بله درسته! همان پرچمی که به زن و کودک و دختران کردستان رحم نکرد،همان‌هایی که مرزبانان ما را مظلومانه به شهادت می‌رسانند،همان‌هایی که عملیات‌های تروریستی در روستا‌های مرزی ایران انجام می‌دهند،فردا سبز و قرمز را جابه‌جا می‌کنند و پرچمی که آغشته به خون هزاران بی‌گناه هست را به عنوان آرم شبکه کردستان در صداوسیما پخش می‌کنند! از می‌خواهیم که هرچه زودتر این آرم را تغییر داده و به نفوذ جریان پانکرد تجزیه طلب تروریستی پایان دهد. @afsaranjangnarm_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖇 +ببین بنوعا بزار کم کم راجب کارهای شرکت بهت بگم.اینجوری برات قابل هضم تره -آمممممم.....باشه ولی خب این حداقل جواب یکی از سوالای منم نشد +جواب همه سوالاتت رو میدم بنوعا نگران نباش -باشه باستین ؛من دیگه برم ب کارام برسم +اره برو سوالی هم داشتی فقط کافیه ب خودم بگی -باشه فعلا با خداحافظی ک از باستین کردم ب سمت شرکت برگشتم. داشتم دوباره حسابرسی انجام میدادم که بازهم به یه عدد و رقم عجیب قریب خوردم. من واقعن نمیتونستم منتظر بمونم تا باستین خرد خرد بهم اطلاعات بده.هر روز حداقل دوبار از این پول ها به حساب شرکت واریز میشه. تصمیم گرفتم حساب های قبلی رو دوباره بررسی کنم تا ببینم این پولا از کی واریز میشه و شاید درمورد این پول های واریزی یه توضیحی باشه. هرچه که گشتم نبود که نبود. ♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧ -باستین واقعن من خسته شدم؛هر روز پول های عجیب و غریب به حساب شرکت واریز میشه و من نمیدونم چه توضیحی نسبت ب این پول هاباید بدم. جدا از همه این ها میدونی که اگه از اداره مالیات بیان و این حساب هارو چک کنن نمی تونیم هیچ جوره فرار مالیاتی بکنیم؟؟ +بیخیال بنوعا؛مهم منم که میدونم چرا این پولا میاد تو حساب شرکت. در مورد مالیات هم خیالت راحت مشکلی پیش نمیاد. ✍🏻نویسنده: و کپی تا پایان رمان و اعلام نویسنده ممنوع🚫 @afsaranjangnarm_313📍
{•⚔📱•} ساݪ‌۶۲ درعاݪـم‌بچگے ازپسـرخاله‌ام‌باهیجـاݩ‌پرسیدم: شمارزمنده‌اسلامین؟! گفت:نہ‌عزیزم! ماشرمنده‌اسلامیم مےگفت‌ازآن‌موقع‌فڪرمےڪردم شرمنده‌اسلام‌یک‌رده‌بالاتره‌وافتخار مےڪردم‌پسرخاله‌ام‌شرمنده‌اسلامه! تاشهیدشد... ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌○━━⊰☆📱☆⊱━━○ @afsaranjangnarm_313 ○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
. • وضعیت‌آمریکـاراقبل‌از حاج‌قاسم‌وبعدحاج‌قاسم‌مقایسه‌کنید ! اگربگوییم‌آمریکادرخون‌حاج‌قاسم‌غرق شده‌؛بزرگنمایےنکردیم ✌️🏼 ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌○━━⊰☆📱☆⊱━━○ @afsaranjangnarm_313 ○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
{•🌴🌤•} فکرشوبکن . . . روبہ‌گنبدش‌نشستۍ! بہش‌نگاه‌میکنۍ... دست‌خودت‌نیست‌ یہو‌بغض‌میکنۍ میبارۍ! هق‌هق‌میکنی :) یهو‌این‌وسط‌میخندی ! حرف‌میزنۍ بازگریت‌میگیره اشکات‌میشن‌یادگاریت ‌بہ‌سنگ‌فرشاۍکربݪا !؟🍃 ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌○━━⊰☆📱☆⊱━━○ @afsaranjangnarm_313 ○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
💡 ‌دوست‌خوبم!!! قبرتنگ‌و تاریک خانه‌همیشگی‌توست... مخصوص خودت،فقط‌برای تو... پنجره ندارد،درش‌هم‌با ورود تو تا قیامت‌بسته می‌شود... اجازه نداری‌غیراز چندمتر پارچه چیزدیگری‌باخودت،آنجا ببری... وقتےآنجانقل مکان‌کنی کسی‌به دیدنت‌نمےآید... کسی‌برایت ایمیل نمےفرستد گروه های‌اجتماعے از لیستشان‌حذفت مےکنند... مطالبت‌لایڪ‌نمےخورد... تنهایک چیز به دردت مےخورد... ✔️نمازهایت.... ✔️صدقاتت.... ✔️ و اعمال نیکت.... "حال با خودت فکر کن..." برای رفتن آماده هـســـتی؟!👌 ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌○━━⊰☆📱☆⊱━━○ @afsaranjangnarm_313 ○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖇 گوشی و برداشتم و شماره پرستار بلژیت رو گرفتم.. +وای سلام بنوعا _سلام بلژیت.خوبی؟ +آره خیلی خوش میگذره فقط دلم برات تنگ شده،کی میای؟ -حقوقمو که بگیرم میام دنبالت بریم خوش بگذرونیم +وای راستی؟ _آره،به پرستارتم بگو حقوقشو خیلی زود میدم +باشه _اون دکتره که نمیاد پیشت دیگه؟ +نچ -باشه مواظب خودت باش +چشم ♧♧♧♧♧♧♧♧♧ برگه های گزارش این هفته رو برداشتم و از اتاقم اومدم بیرون و به سمت اتاق مدیر حرکت کردم. خبری از منشی نبود نزدیک اتاق مدیر شدم که صدای باستین و شنیدم... _فکر نمیکنم کسی حاضر باشه حتی با وجود اون همه پول پاش رو بزاره تو اون کشور +از کجا انقدر مطمئنی؟ _البته شاید یکی باشه.. +کی؟ میخواستم یکم بیشتر منتظر بمونم و سر از کار هاشون دربیارم که صدای پای کسی رو شنیدم سریع از در فاصله گرفتم و به سمت میز منشی قدم برداشتم و همون جا ایستادم. بعد از چند لحظه منشی باستین اومد.لبخندی ب روش زدم و گفتم میتونم برم داخل؟؟ ---نه الان مهمون دارن؛مهمونشون که رفتن خبرتون میکنم سری به معنی باشه تکون دادم و به سمت دفتر و میزم برگشتم.سرم پر شده از صحبت هایی که باستین با مهمونش زد.فکرم رو خیلی درگیر کرده بود. ✍🏻نویسنده: و @afsaranjangnarm_313📍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 جنگ نرم جنگ در غربت است .. ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌○━━⊰☆📱☆⊱━━○ @afsaranjangnarm_313 ○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
🍃راست میگویند هوای شهر نفس گیرشده😷 شهری کہ مهدی ندارد🥀 هوایش نفس گیر است... ⁉️ اللهم عجل لولیک الفرج @afsaranjangnarm_313
-تلنگر🌱]•• بچه مذهبے همیـشہ سربہ زیر است و باحیـا... چہ در اجتماع و چہ در فضـای مجازے📲... بیزار است از عنـوان"خواهر" و "برادر" و ”آجے“ و”داداش“ و...ڪه مجـوزی باشد برای شوخے و خندیدن با نامحـرم...😔 از عفت و غیـرتش بہ دور است که نامحرم را "تو" خطاب کند و نام کوچکش را بہ زبان آورد!🖇 بچہ مذهبے سـربہ زیر دارد و حریم هایش را نمےشڪند!! چہ در اجتماع و چہ در فضـای مجازی📲! بچہ مذهبے همیشـہ و همه جـا رفتارش مملـو از حیـاست...😊🌿 ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌○━━⊰☆📱☆⊱━━○ @afsaranjangnarm_313 ○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
📲 💾 ⁉️شرایط جنگ در ایران چگونه است؟ 📊با گسترش شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ای، جنگ نرم در صدر قوی‌ترین گزینه‌ها برای حمله به یک کشور است! 📈عمده شبیخون‌های فرهنگی، تضعیف فرهنگی و سیاسی یک ملت با هدف فروپاشی از دورن است.   🌸 🌸 ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌○━━⊰☆📱☆⊱━━○ @afsaranjangnarm_313 ○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
{•📱⚔•} (: هیچ‌وقت‌نگومحیط‌خرابھ منم‌خراب‌شدم! هر‌چقدر‌هوا‌سردتر‌باشھ؛ لباستوبیشتر‌میڪنے❤️ پس‌هر‌چی‌جامعھ‌فاسدتر‌شد تولباس‌ بیشترڪن! _استادقرائتے^^ ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌○━━⊰☆📱☆⊱━━○ @afsaranjangnarm_313 ○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜 📖 ♥️ پرستار بہ صورت رنگ پریده و لب های ترڪ خورده مجروح حاج احمد متوسلیان نگاه ڪرد و بعد بہ پاهای زخمی اش . گفت: « برادر اجازه بدهید داروی بی هوشی تزریق ڪنم . این طوری ڪمتر درد می کشید .» حاجی هم نالہ ای ڪرد و گفت : «نہ ! بی هوشم نڪن ! دارویت را نگهدار برای آنهایی ڪه زخم های عمیق تری دارند .» •|خاطره‌ای‌ازشهید💔حاج‌احمد‌متوسلیان🕊|• 🌴@afsaranjangnarm_313🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌▷ ●━━━──── ♪♥️ ㅤㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤㅤㅤ↻ بیــراهه میـــرَوَم تو مَــرا سَر به راهـ کن از دوری‌اَت همیشه بد آوَردِهـ اَم حُسیــــن 🥀 🌴🌤@afsaranjangnarm_313🌤🌴 ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖇 داخل دفترم داشتم از همین دست فکرها میکردم که صدای تلفن بلند شد ---آقای بنوعامعاون رییس میخوان شما رو ببینن -باشه اومدم گوشی رو گذاشتم برگه های گزارش رو برداشتم و یه سمت دفتر باستین حرکت کردم به در اتاقش که رسیدم،تقه ای به در زدم و با صدای بیا تو باستین وارداتاقش شدم _سلام پسر!کارا خوب پیش میره؟ -سلام.اره به جز همون داستان همیشگی پول های عجیب _بده من پایین برگه هارو امضا بزنم بعدش برات تعریف میکنم باشه ای گفتم و برگه ها رو بهش دادم. _بشین بنوعا؛صحبت هامون طولانیه خسته میشی به تبعیت از حرف باستین روی مبل راحتی نشستم. باستین با دقت داشت تمام بندهای برگه هارو میخوند _کارت خوبه بنوعا خیلیی هم خوبه میدونی قابل اعتمادی -لطف داری _لطف نیست؛حقیقته. اخرین برگه رو هم خوند امضا زد و برگه ها رو مرتب گوشه ای گذاشت. _خب بنوعا تو هم دلت میخواد از اینجور پول ها ب حسابت بیاد؟ -از این پولا؟؟خب کیه که از پول بدش بیاد ولی در قبالش چی میخواید؟ _هیچی کار خاصی قرار نیست بکنی فقط یه چندتا دوره رو باید بگذرونی و یه سفر بری!! -سفر؟؟کجا؟؟ _به وقتش بهت میگم -خب بلژیت چی؟اگر من برم سفر اون چی میشه؟؟ _میتونی اونم همراه خودت ببری -خب کلاسا چیاست؟ _همه اینا رو به وقتش بهت میگم -باید فکر کنم؛کاری با من نداری باستین؟ _نه برو سراغ کارت ✍🏻نویسنده: و کپی تا پایان رمان و اعلام نویسنده ممنوع🚫 @afsaranjangnarm_313📍
🖇 داشتم از اتاق باستین خارج میشدم که برگشتم و بهش گفتم -راستی باستین ! _هوم؟ -یه مرخصی برای فردا میخوام _برای چه کاری؟ -ب بلژیت قول دادم حقوق این ماهمو که گرفتم برین خوش گذرونی،میخوام ببرمش شهر بازی الان هم که تو امضا کردی برگه حقوق هارو و فردا حقوقم تو حسابمه. _باشه خودم از رییس برات مرخصی میگیرم -ممنون _خواهش میکنم رفیق از اتاق خارج شدم و گوشیم رو در اوردم تا دوباره یکمی با بلژیت صحبت کنم و ببینمش ♧♧♧♧♧♧♧♧ -باشه بلژیت میبینمت خواهر قشنگم با ورود باستین به اتاق بود که صحبتم رو سریع با بلژیت تموم کردم -چیزی شده باستین ؟ _برگه مرخصیتو آوردم -ممنون _خواهش میکنم بنوعا فکرات رو بکن و به من خبر بده -باشه باستین _هرچه زودتر بهتر؛حله؟ -اوهوم _فعلا -بای باستین از اتاق خارج شد و من بافکرهای عجیب و غریب ب سمت خونه پرستار بلژیت راه افتادم تا بلژیت رو ببینم ✍🏻نویسنده: و کپی تا پایان رمان و اعلام نویسنده ممنوع🚫 @afsaranjangnarm_313📍