تکرار هزاربارهی دلسردی
عمریست به این ملال عادت کردی
برگرد به کودکی، به رویاهایت
امروز که از اداره برمیگردی
#علی_علیزاده
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم
@Aftab_gardan_ha
وقتی تو نیستی دلم از غصهها پر است
چون لحظهی غروب که از غم هوا پر است
گفتی: «به آسمانِ پر از ابر خیره شو»
گفتم که چشمهایم از این ابرها پر است
من با تمام مردم دنیا غریبهام
دنیای من اگرچه که از آشنا پر است
همصحبتم شدهست منی که ندیدهام
دیوانهوار خلوت من از صدا پر است
حوای من! فریب مخور از زمانهات
دنیای ما هنوز از آدمنما پر است
وقتی مرا نخواستهای، هیچ فرق نیست
خالیست کنج قلبم از این عشق یا پر است
#ابوالفضل_حمامی
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم
@Aftab_gardan_ha
برای حضرت معصومه علیها السلام
و شهر مقدس قم
مزار پاک بنت و عمه و اخت الامام اینجاست
برای شیعیان اسباب عزّ و احترام اینجاست
حریم اهل بیت اینجاست یعنی زائران قم!
کرم اینجاست، امن اینجاست، لطف مستدام اینجاست
سلامی در غبارآلود قبری بی نشان دادم
هزاران آینه در پاسخ آن یک سلام اینجاست
زمینگیر است شک و شبهه در دروازهی این شهر
که بی شک شیعیان را معدن فقه و کلام اینجاست
به اذن الله این شهر از جفای ظالمان دور است
و در بیداد دورانها پناه خاص و عام اینجاست
جهان را درنوردیدهست روح انقلاب اما
نخستین پایگاه بیبدیل این قیام اینجاست
اگر سقف رفیعش سایه افکندهست بر عالم
ستونهای بلند و استوار این نظام اینجاست
به سوی قم بیایید ای گرفتاران در غیبت!
محل اجتماع یاوران آن امام اینجاست
#علی_سلیمیان
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
به محضر حبیب قلبها ولینعمتمان حضرت سلطان اباالحسن علی بن موسی الرضا المرتضی
هر کس به مشهد آمده دیگر غریب نیست
اینجا همه شبیه همند و عجیب نیست
پیچیده عطر کربوبلا در حریم تو
این عطر آشنا کم از آن بوی سیب نیست
آن زائری که خیره به گنبد نشسته است
از فرصت پرنده شدن بینصیب نیست
بیمار اگر بنوشد از آب حرم کمی
دیگر نیازمند دوا و طبیب نیست
هرگز کسی شبیه تو یا ایها الغریب
«عن أعيُنی بعيد، وَ مِنّی قريب» نیست
با یک سلام راهی کوی تو میشوم
هجران بس است، نیست دلم را شکیب، نیست
#رقیه_هژبری
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
هر گاه میخوانم تو را بیاستجابت نیست
دستان پُرمهرت به دریا بیشباهت نیست
هر بار مشهد خواستم راهی نشان دادی
هرگز نراندی آن کسی را هم که دعوت نیست
با خواندن اذن دخولت خوب فهمیدم
درهای اینجا کمتر از درهای جنت نیست
رد میکنم هر صحن را با شوق میدانم
اجر قدمهایم کم از اجر عبادت نیست
وقتی ملائک رفت و آمد میکنند اینجا
حتی دعاهای نگفته بیاجابت نیست
بعد از امین الله خواندن گوشهی صحنت
دیگر دعایی بر لبم جز این زیارت نیست
آقا اگر دیدی ضریحت را بغل کردم
من حاجتم چیزی به غیر از قصد قربت نیست
هرگز وداعت را نخواندم چون که میدانم
دیدار بعدی گرچه دیر اما قیامت نیست
#لیلا_علیزاده
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
پر میکشد اندوه ز دلها روزی
از باغِ به غم دچار سرما روزی
گفتند که خشکیده ولی میبینند
گل کردنِ طبعِ شاخهها را روزی
#حمیدرضا_مداح
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
آوارگی و بی سر و سامانی من
در آینهها شرح پریشانی من
هر راه که رفتم و به تو ختم نشد
خطی شد و افتاد به پیشانی من
#زینب_زمانی
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
نبین که غصهی دل را نمیکنم ابراز
دلم پر است از این آسمان، از این پرواز
خدا کند که کسی خستهدل سفر نکند
که زحمت است در این ماجرا و راه دراز
منم مسافرِ از شهر یار برگشته
و پای آبله بسته در این نشیب و فراز
چقدر شعر برای نگفتن آوردم
چقدر دفتر بیانتهای بیآغاز
به وسعت همهی آسمان دلم تنگ است
چگونه شعر کنم شرح شرح روضهی باز؟
جهان عشق پر از اضطراب و دلتنگیست
ولی خوش آمدی ای دل، بمان، بسوز و بساز
#زهرا_غفاری
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
ای چشمهایت از شکوه شعر سرشار
در گیسوانت ماجرای تازه بسیار
سحر تغزل، وامدار خندههایت
در بوسههایت حسن مطلعها پدیدار
در پیچ موهای تو پیچیدهست عالم
در قعر چال گونهات دنیا گرفتار
طعنه زده گرمای آغوشت به آتش
آتش زده خواب مرا رؤيات هر بار
تا روزم از عطر تنت لبریز گردد
هرشب میان خوابهایم گام بردار
هر بار فال از حضرت حافظ گرفتم
از چشم تو پرسید پاسخ را به ناچار
شبنم نشسته باز کنج چشمهایت
قدری بخند ای سوژهی شیرین اشعار
#مسعود_پایمرد
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
در چنتهام به غیر دلی پرگناه نیست
در کولهبار آینهام غیر آه نیست
گفتم که از تو شعر بگویم ولی نشد
این رخت در قوارهی این روسیاه نیست
آقا قلم به دست خودت، این تو این غزل
حالا که حال و روز دلم رو به راه نیست
در آستان مهر تو ای ساقی الجواد!
حتی سر سبوشکنان بیکلاه نیست
از شدت فروغ دو خورشید کاظمین
فرصت برای جلوهی خورشید و ماه نیست
گویند پادشاه نخوانید امام را
پس این مقام کیست اگر پادشاه نیست؟
در پیشگاه دانش بیمنتهای تو
علم جهان به جز دو سه خطّ سیاه نیست
این همسر تو است که نوشانده زهر را
تصویر مبهم است ولی اشتباه نیست
ای ظالمان! جواب جگرگوشهی رضا
وقتی که پاره شد جگرش قاه قاه نیست
در زیر آفتاب رها شد تنت ولی
صد شکر پایمال عبور سپاه نیست
#علی_سلیمیان
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
مانند گوش ساکت و بیگفتگو منم
تنها نت سکوت در این های و هو منم
هر کس که گفت قاتلِ این مرد خسته کیست؟
با افتخار سینه سپر کن بگو منم
خلقی غریق گریه ز هجرش شدند و باز
در این میانه ماهی دریای او منم
باری به تلخکامی من خنده میزند
مانند جام، گرچه برایش سبو منم
جوی روان به سرو روان دارد احتیاج
دنبال دوست، یکسره در جست و جو منم
آه این دل شکسته مگر بند میخورد؟
تا بند عمر بسته به یک تار مو منم
#سعید_مشکانی
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
خارم که از گُلِ چمنش باز مانده است
یا آن غریب کز وطنش باز مانده است
آغوشِ یار را اگر از دست دادهام
اما چه خوب عطرِ تنش باز، مانده است
امشب درِ بهشت خدایا گشودهای
یا اینکه یار، پیرهنش باز مانده است؟
یک بار بر پیاله لبت را گذاشتی
یک عمر اینچنین دهنش باز مانده است
آری هنوز امید وصال تو در دل است
مقتول تو اگر کفنش باز مانده است
#علی_مقدم
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
چرا از اینهمه غصه دل تو سیر نمیشه؟
چرا کدورتِ چشمات یه روز حریر نمیشه؟
خدا که گوشهی قلبت نشسته، آدم عاقل!
دلی که جای خدا باشه، گوشهگیر نمیشه
قشنگیا همه میرن، بدونِ همهمه میرن
آدم به بندِ یه مُشت رفتنی اسیر نمیشه
کی گفته آدم خاکی دلش همیشه جوونه؟
کی گفته این گلِ سرخِ تو سینه پیر نمیشه؟
برای خاطره گفتن، برای شعر شنفتن
نگو که وقت زیاده، نگو که دیر نمیشه
#اسما_سجادی_پویا
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
غمی به تلخی این درد در دو عالم نیست
که در مدینه کسی با امام همدم نیست
مورخان چه بگویند از زمانهی او؟
زمانهای که در آن زخم هست و مرهم نیست
زمانهی امویّون و حضرت باقر
جدال ظلمت و نور است، هیچ مبهم نیست
امام هست و کنارش هزار دشمن هست
امام هست و کنارش دریغ! محرم نیست
بگو به قاتل او زخمِ کهنهاش کاریست
بگو که هیچ نیازی به خوردنِ سم نیست
میان اینهمه داغی که دیده است، غمی
برای او به غمانگیزی محرم نیست
اسیر دستِ گناهم، مرا ببخش پدر!
که از غم تو دو چشمم شبیه زمزم نیست
برای عرض ارادت ببخش! در دستم
بضاعتی به جز این بیتهای نم نم نیست
#سیده_فرشته_حسینی
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
دوباره آمده از راه ماه من مرداد
سلام صبح دلانگیز خانهات آباد
سلام کردم و خورشید رو به چشمانم
سلام گرم مرا داغ داغ پاسخ داد
جوانه میزند امروز در دلم امّید
از این نهال اگر برگ دیگری افتاد
چه خاطرات عزیزی در انتظار من است
چه خاطرات غریبی که بردهام از یاد
و زندگی به همین اشک و آه و خنده گذشت
به عشق دلخوشم امروز هرچه باداباد
#فاطمه_زاهدمقدم
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
مناجاتی با استفاده از برخی مضامین #دعای_عرفه #امام_حسین_علیه_السلام
.
«نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی»* مرا از خویش جان دادی
مرا در بهترین دلها - دل مادر - مکان دادی
برای گفتن حرفم، برای لقمهی نانم
برای بازدمهایم، زبان، دندان، دهان دادی
خداوندا تو بودی مادرم را عاشقم کردی
مرا با دستهایش بین گهواره تکان دادی
تو با آرامش دریا، تو با کوه و گُل و صحرا
خودت را به تمام بندههای خود نشان دادی
زمین را فرش زیر پای مخلوقات خود کردی
برای بال پرواز پرنده آسمان دادی
به قدر قطرهای از لطفهای تو نخواهد شد
اگر یک عمر بشمارم، از این دادی از آن دادی
اگر جوشید خونِ گرم تو از حلق مجروحم
تو بودی که درون سینهام آتشفشان دادی
گلایه نیست در کارم، اگر آخر نوازش را
به خواهر نه، به دختر نه، به چوب خیزران دادی
(*) : آیهی ۲۹ #سورهی_حجر
#حسن_معارف_وند
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gradan_ha
از من که در آینهست بیزارم کن
شبنم بنشان به چهرهام، تارم کن
یک غنچه اگر مرا شکوفا کردی
صد مرتبه در چشم خودم خوارم کن
#راضیه_مظفری
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
با خنده و با صبر مرا مینگرد
مختارم و با جبر مرا مینگرد
آغوش گشوده با هزاران چهره
از دیدهی هر قبر مرا مینگرد
#علی_سلیمیان
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
مثل شهاب از شب این آسمان گذشت
ماه از میان مزرعههای کتان گذشت
چشمم که گرم خواب شد انگار یک نفر
مثل نسیم از وسط داستان گذشت
از دوش ابرهای بهاری پیاده شد
آمد به خانهی من و از پیشخان گذشت
آمد مرا برابر آیینهها نشاند
تا آمدم ببینم خود را... زمان گذشت
تا آمدم به حرف بگیرم نسیم را
تا آمدم بگویم با من بمان ... گذشت
پا در رکاب نقرهای ماه کرد و رفت
نزدیک صبح، از پل رنگین کمان گذشت
دیشب شبیه اشک، نسیمی سپیدپوش
از پشت پلک پنجرههای جوان گذشت
#محمد_هدایتزاده
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
کعبه لب وا کرده عطری دلپذیر آورده است
جبرئیل از آسمان شال حریر آورده است
روی لب، ذیالحجه باران را تلاوت میکند
شوق دریا را به دامان کویر آورده است
کهکشان راه شیعه، در مسیر روشنی
بر مداری بیکران ماه منیر آورده است
میدرخشد در میان شیعیان نور علی
حضرت خاتم نگینی بینظیر آورده است
أشهد أنَّ علی... گل کرده لبهای اذان
جبرئیل از آسمان نعم الامیر آورده است
تا بنوشند آیه آیه چشمهی اسلام را
تشنهکامان را به دریای غدیر آورده است
#زهرا_غلامزاده_مهرآبادی
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
این شعر کجا و وصف دنیای علی
این عقل کجا و درک معنای علی
برخاستم و وضو گرفتم امشب
تا فکر کنم به نام زیبای علی
#راضیه_مظفری
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
در زمینی که
همهچیز تغییر کرده
صلح میتواند
به جای گل
از آسمان گلوله بریزد
که مبادا
کودکانِ تا دندان مسلح!
با انگشتهای اشارهیشان
هواپیماها را نشانه بگیرند.
مردی که عکس سه در چهار خودش را
برای بعد مرگش کنار گذاشته بود
باید به دنبال عکس پسرش باشد
که برای آخرین بار در آغوش گرفته
باید به دنبال گلی بگردد
که گلوله نخورده
تا عکسها را با آن تزیین کند
تابوت را تزیین کند.
خبرنگار شورای امنیت
که در صحنه فیلم میگیرد
تعبیر جدید صلح را به تصویر میکشد.
کودکی که در آغوش پدرش مرده
صلحیست که
به خواب ابدی رفته.
کودکان موجودات عجیبی هستند!
یکهو در آغوش پدرانشان
به خواب میروند
یکهو وسط بازی پرنده میشوند
تا با پرندههای کشور همسایه
همدست شوند
و به جای گلوله
بر سر بزرگترها
گل بریزند
بر سر عَفرین
گل بریزند.
خاورمیانه
پر است از اخبار از این دست
که هیچ خبرنگاری را
دست خالی به خانه برنمیگرداند
پر است از پرندههای مهاجر
که حتی مرگ هم
زمینگیرشان نمیکند
پر است از دستهگلهایی که هر روز
با نام صلح
به آب داده میشود.
#صادق_بقایی
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
تمام دار و ندارم نثار مقدم تو
فدای ماه عزایت، فدای ماتم تو
هزار شکر نمردم به زیر بار گناه
هزار شکر رسیدم به زیر پرچم تو
غبار فرش حسینیه آبرویم داد
چکید اشک روانم ز دیده از غم تو
شنیدهام رمضان برتر است از هر ماه
قبول میکنم آن را ولی محرم تو ...
چه ماتمیست که عرش خدا سیهپوش است
چه غصهایست فراتر ز داغ اعظم تو
#محمد_نعمتدوست
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_Gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
یک
نذر #حضرت_رقیه سلام الله علیها
این داغ چه کرده است با جان تو؟ آه
حیرانِ که مانده است چشمان تو؟ آه
یک چند به دامان پدر بود سرت
حالا سر اوست روی دامان تو آه
دو
حر میشوم آماجِ دوراهیها را
پس میزنم آغوشِ تباهیها را
امروز سیاه بر تنم کردم تا
از روح درآورم سیاهیها را
سه
دیروز مگر قدم قدم زخم نخورد؟
از داغ عزیز، دم به دم زخم نخورد؟
بدعهدی ما مباد زخمش بزند
در کرب و بلا حسین کم زخم نخورد
#حمید_رضا_مداح
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
یک
خامش منشین! زمزمهای جاری کن
زاری کن بیملاحظه زاری کن
در سوگ حسین اگر نبارم چه کنم؟
ای اشک بیا و آبروداری کن
#محمدامین_اکبری
#دوره_دوم_آفتابگردانها
دو
ای تیر چه شد جهان به هم ریخته است؟
خورشید چه ناگهان به هم ریخته است
حرفی بزن ای سهشعبه تا جان داری
از خونِ که آسمان به هم ریخته است؟
#عفت_نظری
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
سه
تا قبلِ طلوع، روسیاهان رفتند
دنیازده بودند و پیِ نان رفتند
از بارشِ تیر و سنگ میترسیدند
آنان که دمِ نزولِ باران رفتند
#فاطمهسادات_آل_مجتبی
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
چهار
برگشت به خیمه یارِ آبآور؟... نه
لبهای علی به قطرهای شد تر؟... نه
آغاز غمانگیز مصیبت این است:
آب است و رباب است و علیاصغر نه
#سید_مصطفی_صالحی_ساداتی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
پنج
در وقت نیاز، کاش حاضر باشیم
قرآن نروَد بر نی و ناظر باشیم
حتی اگر اهل کوفه هستیم ای کاش
از جنسِ حبیب بن مظاهر باشیم
#وحید_اشجع
#دوره_اول_آفتابگردانها
شش
نه بود نشانی از رفیقی در شهر
نه هست دل و جان رقیقی در شهر
سرهای بریده کو به کو میچرخند
چون رشتهی تسبیح عقیقی در شهر
#حامد_طونی
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
هفت
تا وادی حیرت نرسیدی شاید
قرآن ز سر نی نشنیدی شاید
اصحاب رقیم را عجب میدانی؟
اصحاب حسین را ندیدی شاید
#محمدعلی_درریز
#دوره_ششم_آفتابگردانها
هشت
از کنج خرابه نور پیداست چهقدر!
بر گِردِ گُلی گَرد هویداست چهقدر!
هرچند رقیه گفتهاند اسمش را
این یاس کبود مثل زهراست چهقدر!
#سیده_مریم_اسدالهی
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
نه
دیروز مگر قدم قدم زخم نخورد؟
از داغ عزیز، دم به دم زخم نخورد؟
بدعهدی ما مباد زخمش بزند
در کرب و بلا حسین کم زخم نخورد
#حمید_رضا_مداح
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
ده
از چشمهی جان من جنون میجوشد
اشک از چشمم، گدازهگون میجوشد
در بدرقهی تو میتپد قلب زمین
از خاک هنوز نیز خون میجوشد
#امیر_مرادی
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha