eitaa logo
احادیث بهشتی
105 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
35 ویدیو
15 فایل
لا یکون الرّجلُ منکم فقیهاً حتّی تَعرِفَ معاریضَ کلامِنا کپی مطالب جهت ترویج معارف جایز میباشد ...
مشاهده در ایتا
دانلود
👈 ادامه ی مطلب ... در : آنان به آمدند و خدمت صلّى اللَّه عليه و آله شرفياب شدند. هرچه آن حضرت دليل و برهان آورد آنان قبول نكردند و امر به واگذار شد. عليه السّلام نازل شد و اين آيه را آورد: «فَمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أبْناءَنا وَ أبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أنْفُسَنا وَ أنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبينَ» (سوره آل عمران، آيه ۶۱) «اگر كسى با تو مجادله كند بعد از علمى كه نزد تو آمده، بگو بيايد تا فرا خوانيم پسران خود و زنهاى خود و كسى كه به منزله جان ماست. آنگاه نفرين كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم». لذا قرار بر شد و و به محل خود در خارج رفتند. آنان با يكديگر مشورت كردند و بعضى از علماى آنها گفتند: «اگر فردا با اصحاب و جمعى كثير براى حاضر شود اين روش پادشاهان است و ترسى به خود راه ندهيد. ولى اگر بيت خود را آورد اين كار است». 💥 مراسم : روز ديگر هنگام بالا آمدن آفتاب، صلّى اللَّه عليه و آله دست بن ابى طالب عليه السّلام را گرفت و از حجره بيرون آمد. و عليهماالسّلام را پيش رو روانه فرمود و سلام اللَّه عليها از پشت سر آمدند، تا بين دو درختى كه قبلاً تعيين شده بود رسيدند. قبلاً به دستور حضرت زير آن دو درخت را جارو زدند، و به عنوان سايه بان عباى سياهى بالاى درخت قرار دادند. مسلمانان هم آمدند، هم با فرزندان خود آمدند. صلّى اللَّه عليه و آله كسى را نزد و فرستاد كه ما آماده ايم ... ـــــــــــــــــــــــــ ✅ @ahadisebeheshti
👈 ادامه ی مطلب : با همراهان آمد و گفت: به چه كسانى با ما مى كنيد؟ صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «با زمين و نزد متعال زيرا كه از طرف متعال شده‌ام كه آنها را بياورم»، و اشاره به عليهم السّلام فرمودند. و و همين كه چشمشان به صلّى اللَّه عليه و آله و عليهم السّلام افتاد، وحشت كردند به حدّى كه چهره هايشان زرد شد. كه ميل به اسلام داشت فرصت را مغتنم شمرده، پا پيش گذاشت و دست و را گرفته پس كشيد و آنها را كرد و از عواقب اين مطلع كرد و گفت: صفات او و او را در كتابها خوانده ايد. اين همان است، مگر نمى بينيد ابرهاى سياه را، و دگرگونى آفتاب را، و شاخه هاى درختان را كه خم شده، و صداى مرغان، و دود سياه اطراف و آثار زلزله را كه در كوهها نمودار شده است. آن بزرگواران منتظرند كه دست به بردارند. به قسم اگر سخنى گويند از ما نشانى نمى ماند. برويم و با او صلح كنيم. 💥 پرهيز از : او را فرستادند و مسلمان شد و عرض كرد: مردم پشيمان شده اند. حضرت فرمود: بياورند. گفت: قبول نمى كنند. فرمود: آماده جنگ باشند. گفت: قدرت اين كار را ندارند، ولى حاضرند را قبول كنند. ـــــــــــــــــــ ✅ @ahadisebeheshti
👈 ادامه ی مطلب ... در : آنان به آمدند و خدمت صلّى اللَّه عليه و آله شرفياب شدند. هرچه آن حضرت دليل و برهان آورد آنان قبول نكردند و امر به واگذار شد. عليه السّلام نازل شد و اين آيه را آورد: «فَمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أبْناءَنا وَ أبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أنْفُسَنا وَ أنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبينَ» (سوره آل عمران، آيه ۶۱) «اگر كسى با تو مجادله كند بعد از علمى كه نزد تو آمده، بگو بيايد تا فرا خوانيم پسران خود و زنهاى خود و كسى كه به منزله جان ماست. آنگاه نفرين كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم». لذا قرار بر شد و و به محل خود در خارج رفتند. آنان با يكديگر مشورت كردند و بعضى از علماى آنها گفتند: «اگر فردا با اصحاب و جمعى كثير براى حاضر شود اين روش پادشاهان است و ترسى به خود راه ندهيد. ولى اگر بيت خود را آورد اين كار است». 💥 مراسم : روز ديگر هنگام بالا آمدن آفتاب، صلّى اللَّه عليه و آله دست بن ابى طالب عليه السّلام را گرفت و از حجره بيرون آمد. و عليهماالسّلام را پيش رو روانه فرمود و سلام اللَّه عليها از پشت سر آمدند، تا بين دو درختى كه قبلاً تعيين شده بود رسيدند. قبلاً به دستور حضرت زير آن دو درخت را جارو زدند، و به عنوان سايه بان عباى سياهى بالاى درخت قرار دادند. مسلمانان هم آمدند، هم با فرزندان خود آمدند. صلّى اللَّه عليه و آله كسى را نزد و فرستاد كه ما آماده ايم ... ـــــــــــــــــــــــــ ✅ @ahadisebeheshti
👈 ادامه ی مطلب : با همراهان آمد و گفت: به چه كسانى با ما مى كنيد؟ صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «با زمين و نزد متعال زيرا كه از طرف متعال شده‌ام كه آنها را بياورم»، و اشاره به عليهم السّلام فرمودند. و و همين كه چشمشان به صلّى اللَّه عليه و آله و عليهم السّلام افتاد، وحشت كردند به حدّى كه چهره هايشان زرد شد. كه ميل به اسلام داشت فرصت را مغتنم شمرده، پا پيش گذاشت و دست و را گرفته پس كشيد و آنها را كرد و از عواقب اين مطلع كرد و گفت: صفات او و او را در كتابها خوانده ايد. اين همان است، مگر نمى بينيد ابرهاى سياه را، و دگرگونى آفتاب را، و شاخه هاى درختان را كه خم شده، و صداى مرغان، و دود سياه اطراف و آثار زلزله را كه در كوهها نمودار شده است. آن بزرگواران منتظرند كه دست به بردارند. به قسم اگر سخنى گويند از ما نشانى نمى ماند. برويم و با او صلح كنيم. 💥 پرهيز از : او را فرستادند و مسلمان شد و عرض كرد: مردم پشيمان شده اند. حضرت فرمود: بياورند. گفت: قبول نمى كنند. فرمود: آماده جنگ باشند. گفت: قدرت اين كار را ندارند، ولى حاضرند را قبول كنند. ـــــــــــــــــــ ✅ @ahadisebeheshti
👈 ادامه ی مطلب ... در : آنان به آمدند و خدمت صلّى اللَّه عليه و آله شرفياب شدند. هرچه آن حضرت دليل و برهان آورد آنان قبول نكردند و امر به واگذار شد. عليه السّلام نازل شد و اين آيه را آورد: «فَمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أبْناءَنا وَ أبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أنْفُسَنا وَ أنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبينَ» (سوره آل عمران، آيه ۶۱) «اگر كسى با تو مجادله كند بعد از علمى كه نزد تو آمده، بگو بيايد تا فرا خوانيم پسران خود و زنهاى خود و كسى كه به منزله جان ماست. آنگاه نفرين كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم». لذا قرار بر شد و و به محل خود در خارج رفتند. آنان با يكديگر مشورت كردند و بعضى از علماى آنها گفتند: «اگر فردا با اصحاب و جمعى كثير براى حاضر شود اين روش پادشاهان است و ترسى به خود راه ندهيد. ولى اگر بيت خود را آورد اين كار است». 💥 مراسم : روز ديگر هنگام بالا آمدن آفتاب، صلّى اللَّه عليه و آله دست بن ابى طالب عليه السّلام را گرفت و از حجره بيرون آمد. و عليهماالسّلام را پيش رو روانه فرمود و سلام اللَّه عليها از پشت سر آمدند، تا بين دو درختى كه قبلاً تعيين شده بود رسيدند. قبلاً به دستور حضرت زير آن دو درخت را جارو زدند، و به عنوان سايه بان عباى سياهى بالاى درخت قرار دادند. مسلمانان هم آمدند، هم با فرزندان خود آمدند. صلّى اللَّه عليه و آله كسى را نزد و فرستاد كه ما آماده ايم ... ـــــــــــــــــــــــــ ✅ @ahadisebeheshti
👈 ادامه ی مطلب : با همراهان آمد و گفت: به چه كسانى با ما مى كنيد؟ صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «با زمين و نزد متعال زيرا كه از طرف متعال شده‌ام كه آنها را بياورم»، و اشاره به عليهم السّلام فرمودند. و و همين كه چشمشان به صلّى اللَّه عليه و آله و عليهم السّلام افتاد، وحشت كردند به حدّى كه چهره هايشان زرد شد. كه ميل به اسلام داشت فرصت را مغتنم شمرده، پا پيش گذاشت و دست و را گرفته پس كشيد و آنها را كرد و از عواقب اين مطلع كرد و گفت: صفات او و او را در كتابها خوانده ايد. اين همان است، مگر نمى بينيد ابرهاى سياه را، و دگرگونى آفتاب را، و شاخه هاى درختان را كه خم شده، و صداى مرغان، و دود سياه اطراف و آثار زلزله را كه در كوهها نمودار شده است. آن بزرگواران منتظرند كه دست به بردارند. به قسم اگر سخنى گويند از ما نشانى نمى ماند. برويم و با او صلح كنيم. 💥 پرهيز از : او را فرستادند و مسلمان شد و عرض كرد: مردم پشيمان شده اند. حضرت فرمود: بياورند. گفت: قبول نمى كنند. فرمود: آماده جنگ باشند. گفت: قدرت اين كار را ندارند، ولى حاضرند را قبول كنند. ـــــــــــــــــــ ✅ @ahadisebeheshti
👈 ادامه ی مطلب ... در : آنان به آمدند و خدمت صلّى اللَّه عليه و آله شرفياب شدند. هرچه آن حضرت دليل و برهان آورد آنان قبول نكردند و امر به واگذار شد. عليه السّلام نازل شد و اين آيه را آورد: «فَمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أبْناءَنا وَ أبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أنْفُسَنا وَ أنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبينَ» (سوره آل عمران، آيه ۶۱) «اگر كسى با تو مجادله كند بعد از علمى كه نزد تو آمده، بگو بيايد تا فرا خوانيم پسران خود و زنهاى خود و كسى كه به منزله جان ماست. آنگاه نفرين كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم». لذا قرار بر شد و و به محل خود در خارج رفتند. آنان با يكديگر مشورت كردند و بعضى از علماى آنها گفتند: «اگر فردا با اصحاب و جمعى كثير براى حاضر شود اين روش پادشاهان است و ترسى به خود راه ندهيد. ولى اگر بيت خود را آورد اين كار است». 💥 مراسم : روز ديگر هنگام بالا آمدن آفتاب، صلّى اللَّه عليه و آله دست بن ابى طالب عليه السّلام را گرفت و از حجره بيرون آمد. و عليهماالسّلام را پيش رو روانه فرمود و سلام اللَّه عليها از پشت سر آمدند، تا بين دو درختى كه قبلاً تعيين شده بود رسيدند. قبلاً به دستور حضرت زير آن دو درخت را جارو زدند، و به عنوان سايه بان عباى سياهى بالاى درخت قرار دادند. مسلمانان هم آمدند، هم با فرزندان خود آمدند. صلّى اللَّه عليه و آله كسى را نزد و فرستاد كه ما آماده ايم ... ـــــــــــــــــــــــــ ✅ @ahadisebeheshti
👈 ادامه ی مطلب : با همراهان آمد و گفت: به چه كسانى با ما مى كنيد؟ صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «با زمين و نزد متعال زيرا كه از طرف متعال شده‌ام كه آنها را بياورم»، و اشاره به عليهم السّلام فرمودند. و و همين كه چشمشان به صلّى اللَّه عليه و آله و عليهم السّلام افتاد، وحشت كردند به حدّى كه چهره هايشان زرد شد. كه ميل به اسلام داشت فرصت را مغتنم شمرده، پا پيش گذاشت و دست و را گرفته پس كشيد و آنها را كرد و از عواقب اين مطلع كرد و گفت: صفات او و او را در كتابها خوانده ايد. اين همان است، مگر نمى بينيد ابرهاى سياه را، و دگرگونى آفتاب را، و شاخه هاى درختان را كه خم شده، و صداى مرغان، و دود سياه اطراف و آثار زلزله را كه در كوهها نمودار شده است. آن بزرگواران منتظرند كه دست به بردارند. به قسم اگر سخنى گويند از ما نشانى نمى ماند. برويم و با او صلح كنيم. 💥 پرهيز از : او را فرستادند و مسلمان شد و عرض كرد: مردم پشيمان شده اند. حضرت فرمود: بياورند. گفت: قبول نمى كنند. فرمود: آماده جنگ باشند. گفت: قدرت اين كار را ندارند، ولى حاضرند را قبول كنند. ـــــــــــــــــــ ✅ @ahadisebeheshti