eitaa logo
اهل قلم
121 دنبال‌کننده
143 عکس
2 ویدیو
0 فایل
محفلی برای خواندن از نوشته های نویسندگان و فرهیختگان حوزوی و دانشگاهی که دل در گرو اهل بیت علیه السلام و معارف دین دارند ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Jr14710
مشاهده در ایتا
دانلود
بنی‌ آدم اعضای یک پیکرند ✍حجت الاسلام غلامرضا تربقان 💢صدای خاوران _ هر انسانی باید از نعمت‌ها و رحمت‌های پروردگار به‌خوبی استقبال کند و تا آنجا که توان دارد در برآوردن حاجت نیازمندان بکوشد و در صورتی‌که قدرت نداشته باشد حداقل با بیانی امیدوارکننده جوابش را بدهد که دل‌شکسته و مأیوس نشود و بگوید امیدوارم خدا من و تو را از فضلش روزی دهد. مراد از نیازمندان در این روایات انسان‌های محتاجی هستند که آبرومند می‌باشند و معمولاً دست نیاز به‌سوی کسی دراز نمی‌کنند نه آن‌ها که شغل‏شان گدایی و درخواست نمودن است و این عمل را برای خودشان شغلی قرار داده‌اند. 🔹ماحصل تعلیمات همه ادیان آسمانی در سه جمله خلاصه می‌شود؛ «خدا، معاد، اعمال نیک» یعنی همه تعلیمات انبیاء برای رساندن انسان به این سه مورد است که پس از ادای فرایض و واجبات بالاترین وسیله نزدیکی به خدای متعال می‌باشد. 🔹احسان و نیکوکاری یک امر انسانی و خداپسندانه است و گسترش آن در جامعه از نیرومندترین عواملی است که مردم را به استفاده بهینه از نعمت‌های الهی هدایت می‌کند و باعث رفع فقر و گرفتاری، پیوند قلوب امدادهای غیبی، پیشگیری از مرگ بد، خشنودی خدا، گشایش در روزی، اصلاح امور دنیوی، آمرزش خطاها و حیات طیبه می‌گردد. 🔻از پیامبر اکرم (صل الله علیه وآله وسلم) پرسیدند؛ محبوب‌ترین مردم کیست؟؛ فرمودند: “آن‌کس که وجودش برای مردم سودمندتر باشد“. 🔻و در حدیث دیگر است که پیامبر(ص) فرمود: “مردم عائله و جیره‌خواران خداوند هستند، محبوب‌ترین آن‌ها نزد خدا کسی است که سودش به عائله خدا برسد و خانواده‌ای را خوشحال کند.“ 🔹بعضی از مردم گمان می‌کنند که عبادت به نمازخواندن و روزه گرفتن است و عده‌ای از اینان به حدی در غفلت و خودخواهی فرورفته‌اند که اگر در برابر دیدگان‌شان مردم از گرسنگی جان دهند، هیچ متأثر نمی‌شوند. یادم هست در برنامه رادیویی “راه شب” چند دهه قبل، خانم محترمی به مجری تماس گرفت و گفت: من و شوهرم هرساله به حج مستحبی می‌رفتیم، بعد از چهار سفر تصمیم گرفتیم هزینه آن را صرف تهیه جهیزیه برای نوعروسان نیازمند کنم و چندین سال است این کار را انجام می‌دهم؛ باید بر این بانوی بزرگوار درود فرستاد و این فرهنگ زیبا را در جامعه نشر داد. 🔹یکی از اسباب سلوک حس خیرخواهی نسبت به بندگان خداست و این احساس انسان را از خودخواهی و خودبینی باز می‌دارد و به اخلاق الهی و ملکوتی متخلق می‌سازد؛ خداوند می‌فرماید؛ “هم‏چنان که با فضل و رحمت با شما رفتار می‌کنم، شما نیز نسبت به یکدیگر دارای فضل و نیکی باشید.“ بنابراین اگر مرجع حاجات مردم شدید، خوشحال باشید که خدا شما را دوست می‌دارد و چنانچه خانه یا دفتر کارتان به روی مردم بسته شد و کسی به شما مراجعه نکرد و یا نتوانست مراجعه کند، بدانید از رحمت خدا محروم شده‌اید و باید به‌جای خوشحالی ناراحت و اندوهگین شوید . ⭕️لازمه پیکر واحد بودن پیامبر(ص) فرمودند: “مؤمنان از نظر مهرورزی و عطوفت نسبت به یکدیگر مانند یک پیکرند که هرگاه عضوی از آن دچار دردی شود سایر اعضا از راه های مختلف همدردی خود را با آن عضو ابراز می‌دارند و به کمکش می‌شتابند“؛ بعید نیست که این حدیث شریف الهام‌بخش سعدی شیرازی در شعر معروفش باشد که می‌گوید: بنی‌آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند چو عضوی بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار تو کز محنت دیگران بی‌غمی نشاید که نامت نهند آدمی ⭕️توجه نکردن به مشکلات مردم 🔻رسول خدا(ص) فرمودند: “کسی که در هر صبح‏گاه به امور مسلمین همت نگمارد و در اندیشه کارهای آنان نباشد از آن‌ها نیست و کسی که بشنود مردی فریاد می‌زند و کمک می‌طلبد و به او کمک نکند، مسلمان نیست“. 🔻امام صادق (ع) فرمود: «هر مؤمنی که برادر دینی خود را یاری ندهد با این‌که قدرت این کار را دارد، خداوند او را به حال خود واگذارد و در دنیا و آخرت خوار و ذلیلش کند». 🔻امام باقر(ع) فرمود: «هرکسی که امکانات خدا را در رفع حوائج برادران دینی بکار نگیرد، قهراً آن را در خدمت گناه و دشمنان خدا قرار خواهد داد و هیچ اجر و مزدی هم نخواهد داشت». ⭕️محرومیت از رحمت خدا 🔻امام صادق (ع) فرمود: «کسی که خانه‌ای دارد و مؤمنی به اقامت در آن نیازمند باشد با این حال او را محروم کند از اقامت در آن خانه، خدای عزوجل به فرشتگانش خطاب می‌کند ای فرشتگان من چرا این بنده از واگذاردن خانه‌اش به بنده دیگرم بُخل می‌ورزد؟ به عزت و جلالم قسم که او هرگز ساکن بهشت من نخواهد شد». نمونه‌های فراوان از این قبیل روایات بیان‌کننده آن است که اگر کسی بتواند نیاز برادر ایمانی خود را برآورد و کوتاهی کند، مورد غضب خداوند متعال قرار خواهد گرفت. ادامه دارد..👇
🔹از این‌رو هرکس می‌تواند در خدمت برادران دینی خود باشد باید مضایقه نکند و اگر نیازمندی به او روی آورد با روی باز استقبال نماید و آن را نعمتی از نعمت‌های خدا بداند. پیامبر(ص) فرمودند: «کسی که حاجت برادر دینی خود را برآورد، مانند کسی است که همه عمر، خدا را عبادت کرده باشد». 🔻علی(ع) به کمیل بن زیاد فرمود: «ای کمیل خاندان و خویشان خود را وادار کن که روزها در پی کسب فضائل و مکارم باشند و شب‌ها در انجام حوائج مردمی که خوابند بکوشند. سوگند به کسی که تمام صداها را می‌شنود هرکس سُرور و خوشحالی در قلبی ایجاد کند خداوند به‌عوض آن برایش لطف و مهربانی می‌آفریند که هرگاه مصیبت و اندوهی به او برسد، این لطف مانند آب به‌سوی آن سراریز می‌شود تا آن مصیبت را از او دور کند.» با نگاهی به متون دینی می‌بینیم آن‌قدر درباره اهمیت کمک به دیگران سفارش شده که اگر کسی برای رفع حاجت برادر دینی خود گام بردارد ولی موفق نشود باز هم اجر زیادی نزد خدا دارد. 🔹بنابراین هر انسانی باید از نعمت‌ها و رحمت‌های پروردگار به‌خوبی استقبال کند و تا آنجا که توان دارد در برآوردن حاجت نیازمندان بکوشد و در صورتی‌که قدرت نداشته باشد حداقل با بیانی امیدوارکننده جوابش را بدهد که دل‌شکسته و مأیوس نشود و بگوید امیدوارم خدا من و تو را از فضلش روزی دهد. 🔸مراد از نیازمندان در این روایات انسان‌های محتاجی هستند که آبرومند می‌باشند و معمولاً دست نیاز به‌سوی کسی دراز نمی‌کنند نه آن‌ها که شغل‏شان گدایی و درخواست نمودن است و این عمل را برای خودشان شغلی قرار داده‌اند. @ahalieghalam
«تا قیامت ارادت» ✍خانم از پیامبر(ص) درباره دخترش حضرت فاطمه (س) آمده است: «فاطمه پاره تن من است، هر که او را بیازارد، مرا آزرده و هر که او را خوشحال کند مرا خوشحال کرده است». تا به حال شده فردی در خانواده شما حتی اگر فامیل دور باشد از دنیا برود و شما به خاطر این شخص و خوبی‌هایش گفته باشید هر طور که شده باید در تشییع پیکرش شرکت کنم؟ با خود می‌گویید این کمترین کاری‌ است که می‌توانم انجام دهم. باید با حضورم، ارادتم را به این شخصِ از دنیا رفته و خانواده‌اش نشان دهم. تشییعِ سردار بزرگ اسلام؛ قاسم سلیمانی را به خاطر دارید؟! افراد زیادی از دور و نزدیک برای نشان دادن ارادت‌شان به ایشان هر طور که بود در تشییع پیکر مطهرش شرکت کردند. همچنین شما بانویی را می‌شناسید که عالمان و شخصیت‌های بزرگ در برابر ایشان کوچک هستند؛ حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها. حضرت فاطمه وقتی وارد خانه پیامبر (ص) می‌شدند، پیامبر خاتم دست ایشان را می‌بوسیدند و در جای خود می‌نشاندند. در مورد این بانوی بزرگوار، علامت سوالی در ذهن بیشتر افراد ایجاد شده است؟ چرا حضرت زهرا سلام الله علیها وصیت کرد که ایشان را مخفیانه به خاک بسپارند؟! قطعاً همه در مدینه و حتی شهرهای دیگر دوست داشتند در تشییعِ دختر پیامبر و مراسم ایشان شرکت کنند تا ارادت‌شان را به خاندان نبوت نشان دهند. همچنین ابوبکر به عنوان خلیفه و دیگر مسلمانان به عنوان صحابه پیامبر (ص) منتظر بودند تا بر پیکر پاکِ ایشان نماز بخوانند. پس این مخفیانه به خاک سپردن چه معنا می‌دهد؟ غیر از این است که وقتی کسی از ناحیه دیگران دل شکسته می‌شود، دیگر دوست ندارد آن‌ها را ببیند و بالاتر اینکه دوست ندارد حتی در تشییع او شرکت کنند. این مخفیانه به خاک سپردن حرف‌های زیادی در دلش دارد: یعنی ای مردم مدینه از شما راضی نیستم، شما کوتاهی کردید. از خلیفه اول و دوم راضی نیستم چرا که خلافت را غصب کردند. از همه‌یِ شما ناراضی‌ام چون دستورِ پیامبر خدا در غدیر خم را نادیده گرفتید. و از همه مهمتر؛ ای مردم جهان من با این کار (مخفیانه به خاک سپرده شدن) تا روز قیامت، راه را به شما نشان دادم تا سردرگم نشوید. بدانید که باید هدایت و راه راست را در اهل بیت پیامبر جستجو کنید. از ولیِ خدا (چه امام معصوم باشد و چه جانشین او که همان فقیه جامع الشرایط هست) دفاع کنید و گوش به فرمانش باشید. حضرت زهرا بانویی بود که نه تنها با زنده بودنش بلکه با پیکر بی‌جانش هم نور هدایت را به قلب بشریت تا روز قیامت تاباند. @ahalieghalam
اگر..اگر... ✍ "حضرت فاطمةُ(س) ـ لَمّا مُنِعَت فَدَک وخاطَبَتِ الأَنصارَ، فَقالوا: یا بِنتَ مُحَمَّدٍ، لَو سَمِعنا هذَا الکلامَ مِنک قَبلَ بَیعَتِنا لِأَبی بَکرٍ ما عَدَلنا بِعَلِیٍّ أحَداً، فَقالَت ـ : وهَل تَرَک أبی یومَ غَدیرِ خُمٍّ لِأَحَدٍ عُذراً؟ ! حضرت فاطمةُ(س)ـ هنگامی که از فَدَک باز داشته شد، با انصار گفتگو کرد و آنها گفتند: ای دختر محمّد! اگر این سخنت را پیش از بیعتمان با ابو بکر شنیده بودیم، هیچ کس را هم سنگ علی قرار نمی دادیم او فرمود ـ: آیا پدرم در روز غدیر خم، برای کسی عذری باقی نهاد؟! الخصال : ص ۱۷۳ ح ۲۲۸" گویی لق لقه زبانمان شده و مدام تکرار می کنیم که اگر می‌دانستم، اگر گفته بودی، یا حتی اشاره و ندایی کرده بودی، اینگونه عمل نمی‌کردم و هیچ وقت مرتکب خطا و اشتباه در حق خود و فرزند و جامعه ام نمی‌شدم که براستی نادانسته را هیچ عیب و خطایی نیست پس به جای ملامت من، تیر ملامت را به سمت خود بگردان و بر اعمال و کوتاهی عمل خود، خرده بگیر. این درحالی است که در و دیوار و گفتار و کردارِ زمان و زمانه برای تو کفایت می کرد و تو چشم دل را از زیبایی و زرنگاری حق و حقیقت فروبسته بودی و دل را رو به زر و زیور و زور و تزویر کرده بودی و یک دل را دو محبوب نمی‌گنجد.🖤 @ahalieghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سکوت اختیاری ✍ الامام الرضا(ع) : ما أحسَنَ الصَّمتَ لا مِن عی، وَالمِهذارُ لَهُ سَقَطاتٌ. امام رضا (ع) :چه نیکوست آن خاموشى اى که از روى درماندگى [در سخن گفتن] نباشد! و براى پُرگو لغزش هاست. الاختصاص: ص۲۳۲، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۴۶۸ حرفی برای گفتن داشته باشیم اما سکوت اختیار کنیم ارزشمند است سخن بسیار گفتن افزون بر آزار دیگران و فراری شدن از هم نشینی، زمینه خطا و لغزش انسان را فراهم می کند. امام رضا(ع) سکوت اختیاری را که حاصل درماندگی در سخن و کمبود داشته های علمی معارفی در بیان نباشد نیکو دانسته و لغزش را نتیجه پرحرفی معرفی می کند. از این رو می آموزیم آنجا که دانش و معرفتی داریم به جای پرگویی که ممکن است زمینه خطا و لغزش فراهم کند سکوت بهتر است. از سوی دیگر سکوت زمینه تفکر را فراهم می کند اندیشه و تفکر و استفاده از قوه تعقل راهنمای انسان به سوی حق و حقیقت و روشنگر قلب انسان می شود. بنابراین بجای پرگویی که چهره ای منفی از شخصیت انسان در اجتماع نشان می دهد سکوت اختیار کرده و فرصت اندیشه و تعقل به نفس داده تا دیگران به میل خویش خواهان گفت وگو و معاشرت با ما باشند. @ahalieghalam
💥 🩺 📖 قسمت اول ✍ خانم چند روزی بود گاه و بیگاه درد سراغش می‌آمد. کمی صبر کرد تا دردش کمتر شود. سپس بسم اللهی گفت و با احتیاط پا روی چهارپایه‌ی کنار تخت گذاشت. خودش را بالا کشیده، روی تخت دراز کشید. خانم دکتر با چهره‌ای خسته جلو آمد، با عجله لباسش را کنار زد و همانطور که پیچ دستگاه را می‌چرخاند، پروب را با کمی فشار روی شکمش گذاشت. صدای گروپ‌گروپ در فضای درمانگاه پیچید. حس خوبی سراغش آمد... دکتر پشت میزش برگشت و پرسید: «گفتی 41 سالته؟» و بدون اینکه منتظر جواب بماند، با لحنی سرزنش‌آمیز ادامه داد: «دنبال دردسر بودی برای خودت؟ تو که دوتا داشتی، دیگه بچه میخواستی چکار؟!!!، اونم...» در همین موقع درب شیشه‌ای انتهای درمانگاه باز شد و خانم قدبلندی با لباس سبز وارد شد. با دیدن او سلامی کرد و بعد رو به دکتر گفت: «سزارینیه؟» دکتر گفت: «بله. آماده‌اش کنید، وقتی اتاق عمل خالی شد بفرستینش بیاد». ماما یک نگاهی به پرونده کرد و چشمش روی «سندروم داون» متوقف شد. دکتر که داشت مهرش را از جیب خارج می‌کرد، با همان لحن قبلی گفت: «تو کشورای پیشرفته غربالگری می‌کنند تا آمار بچه‌های ناقص و عقب مونده کم بشه، اینجا مادرای ما اصرار دارن بچه منگول رو نگهدارند. هم دردسر برای خودشون، هم سربار جامعه». با حرف دکتر دلش گرفت و بغض گلویش را فشرد. این حرفها به شدت آزارش میداد. ماما که متوجه ناراحتی او شده بود، به طرفش رفت و با مهربانی پرسید: «بچه‌های دیگت سالمند؟» جواب داد: «بله». ماما دستش را گرفت و گفت: «به پهلو شو» و کمکش کرد تا از روی تخت پایین بیاید. بعد هم پرونده را برداشت و گفت: «باید بریم تو بخش تا آماده‌ات کنند. اتاق عمل پره. تا نوبتت بشه یک ساعتی طول میکشه». سپس او را به سمت در راهنمایی کرد و گفت: «فعلا ذهنت رو آزاد کن و در موردش فکر نکن. الان مهمترین کار اینه که آرامش داشته باشی و همکاری لازم رو بکنی تا عملت به خوبی انجام بشه». باحرف‌های ماما کمی آرام شد. نگاهی به صورت مهربان ماما انداخت و سری تکان داد. ناخوداگاه چشمش روی اتیکت لباس ماما لغزید و سعی کرد نامش را به خاطر بسپارد. ماما او را تحویل بخش داد و رفت... دختر جوانی پرونده به دست از ایستگاه پرستاری خارج شد و او را به اتاقش هدایت کرد. جلوتر وارد اتاق شد و یک تخت خالی نشانش داد و گفت: «لباست رو عوض کن تا پرستار بیاد پرونده‌ات رو تکمیل کنه و آماده‌ات کنه». با رفتن دختر جوان تنها شد. سایر تخت‌ها خالی و پنجره باز بود و باد با پرده صورتی اتاق بازی می‌کرد. لباسش را عوض کرد و روی تخت دراز کشید و ملحفه سفید را تا روی سینه‌اش بالا کشید. بچه تکانی خورد. دست روی شکمش گذاشت و مثل همیشه شروع به حرف زدن با طفلش کرد و بعد دعای فرج را زمزمه کرد: «الهی عظم البلاء....یا محمد و یاعلی، یاعلی و یامحمد، اکفیانی فانکما کافیان...» به اینجا که رسید، طاقت نیاورده، اشکش جاری شد. چند بار زیر لب تکرار کرد: «اکفیانی فانکما کافیان... یا صاحب الزمان پشتم به شما و پدرانتان گرم است. کمکم کنید...» دعا که تمام شد با دست اشک‌هایش را پاک کرد و گفت: «خدایا متوسل به بهترین بندگانت شدم. کمکم کن کم نیارم.» بعد چشمانش را بست و گذشته را مرور کرد... ادامه دارد... @ahalieghalam
تفاوت مردم به نوع نگاه به مرگ ✍ قالَ الرِّضا عليه السلام: اِنَّمَا النّاسُ رَجُلانِ: مُسْتَريحٌ بِالْمَوْتِ وَ مُسْتَراحٌ مِنهُ بِهِ. [مسند الامام الرضا ج 1، ص 263.] امام رضا عليه السلام هنگام عيادت از يكى از اصحابش فرمود: مردم دو دسته اند: يكى آنكه با مـرگ، آسـوده مى شود. ديگرى آنكه مردم با مرگش از دست او آسوده مى شوند. کسی که زندگی دنیایی او بر اساس انسانیت و معارف دینی باشد اطرافیان و مرتبطین با او از همراهی با چنین فردی خرسند بوده و اذیت و آزاری نمی بینند. اینگونه از انسان ها با نگاه معنوی که دارند دنیا را مزرعه دیده و محل گذر می دانند در این دنیا به سخت کوشی برای دیار باقی و ساخت سرای آخرت شناخته می شوند. از جسم و امکانات و نعمات الهی قدری برای زندگی دنیا و بسیاری از آن را برای آخرت و کمک به هم نوع و نیازمندان بهره می گیرند تا مرگ آنها را دریابد که در این زمان با رفتن از این دنیا آسوده می شوند. بسیاری از آدم ها نیز در نقطه مقابل گروه نخست قرار دارند که با زیستی غیر انسانی و غیر دینی به دنبال منافع مادی و مالی خویش، سبب آسیب و آزار دیگران می شوند اطرافیان و مرتبطین با آنها قربانی طمع و خواسته های غیر معقول و نادرست آنها می شوند و به سختی همراهی و بودن با او را تحمل می کنند. چنین افرادی از آخرت غافل بوده و با دنیاگرایی و طمع ورزی برای رسیدن به خواسته های نفسانی و شهوترانی دست به هر کاری می زنند تا که مرگ آنها را دربر گیرد که این زمان دیگران از دست او آسوده می شوند. فرمایش امام رضا علیه السلام هنگام عيادت از مریض، که خود تاکیدی بر این عمل برای شیعیان و رهروان اوست ناظر به همین دوگونه زیستن مردم است که نوع مرگ آنها به تفاوت اعمال و رفتارشان در دنیا به دو معنای مختلف تفسیر می شود. انسان خوب با مرگ از دست زندگی فانی دنیا و زحماتی که برای ساخت آخرت متحمل شده و مبارزه ای که با نفس و شیطان در راه خداپرستی داشته است، آسوده می شود و اطرافیان او برای از دست دادنش متاسف و متأثر می شوند. انسان بد با مرگش، دیگران از دست او و رفتار و اعمالش آسوده شده و برای نبودش اگر شاد نشوند قطعا ناراحتی نخواهند داشت. @ahalieghalam
💥 🩺 📖 قسمت دوم ✍خانم درست هجده سال پیش در همین بیمارستان دختر اولش، ریحانه، به دنیا آمد. دوسال بعد با تولد محدثه برای دومین بار مادر شد. سال‌های اول که تمام وقت، مشغول مراقبت از بچه‌ها بود، حتی تصور بچه‌ی سوم را هم نمی‌کرد تا اینکه چند سالی گذشت. دخترها بزرگ شدند. کم‌کم ضرورت آمدن سومی در ذهنش نقش بست و تصمیم به بارداری گرفت. تصمیمی که زندگی او را از این رو به آن رو کرد… با وجود تفاوت این بارداری با تجربه‌های قبلی، ذره‌ای ندامت در دلش احساس نمی‌کرد و خودش را برای سختی‌های بزرگ کردن این طفل معصوم آماده کرده‌ بود. گرچه هنوز از نیش و کنایه‌ها رنج می‌کشید، ولی وقتی به طرف معامله‌اش فکر می‌کرد، آرام می‌شد. یاد سفر مشهد افتاد و توسل به امام رضا (علیه السلام) ونذر شوهرش، مصطفی، برای اینکه همه چیز ختم به خیر شود و حالا پذیرفته بود که خیرش در این است . چند ماهی از آن سفر نگذشته بود که علایم بارداری را در خود حس کرد. نمی‌خواست خیلی سخت بگیرد. با تجربه‌هایی که داشت کمی صبر کرد و پایان سه ماهگی برای اولین بار به مطب پزشک رفت. دکتر پس از گرفتن شرح حال و یکسری معاینات اولیه و نوشتن آزمایش و سونوگرافی، تاکید کرد که با توجه به سنش باید خیلی سریع آزمایشات غربالگری را انجام داده، نتیجه‌اش را بیاورد... و او افتاد در مسیری که هرگز گمانش را هم نمی‌کرد. نتایج اولیه آزمایشات رضایت بخش نبود... @ahalieghalam
«آوای باران» و هواپیمای اوکراینی ✍ م.ع/ دور همی های خانوادگی بهانه خوبی برای تماشا برخی از برنامه ها و شبکه های سیمای ملی است که شاید در حالت عادی برای تماشای آن ها وقت نداشته باشی. از ده شب، گذشته بود که کانال تلویزیون رفت روی موج شبکه آی فیلم، شبکه ی سریال های همیشه تکراری. اما آن چیزی که این بار من را آزار می داد تکراری بودن سریال نبود، بلکه محتوایی بود که در آستانه ایام شهادت حاج قاسم و فاجعه هواپیمای اوکراینی بازپخش می شد و داغی قدیمی را تازه می کرد. هسته مرکزی داستان مسئله کودکان کار و پیرامون آن، داستان طراحی گردیده بود. شخصیت اول مرد داستان همسر خود را در حادثه هدف قرار گرفتن پرواز شماره ۶۵۵ ایران ایر توسط ناو وینسنس در خلیج فارس، از دست داده بود. به همین جهت در جریان فیلم چندین بار به صورت ضمنی به این مسئله پرداخته شده بود. در چندین سکانس که جنبه های مستند نیز داشت ، کارشناسانی به بررسی ابعاد مختلف و دلایل احتمالی این حادثه می پرداختند. استدلال ها به گونه ای بود که سهوی و خطایی بودن این حادثه را امری محال جلوه می داد و مشتبه شدن هواپیمای مسافربری به جنگنده یا موشک را بهانه ای بی اساس و غیر ممکن می خواند. نمی دانم آیا خود مسئولین شبکه این سریال های تکراری را بازبینی می کنند یا نه، اما باز پخش این سریال با این استدلال ها آن هم در این ایام فقط داغ ها را تازه تر می کند. گویی ادعا ها و پاسخ های مسئولین پدافند و کارشناسان کشور در سال ۹۸ مورد نقد مسئولین و کارشناسان کشور در سال ۶۷ قرار گرفته است. @ahalieghalam
💥 🩺 ✍️ خانم 📖 قسمت سوم یاد روزی افتاد که دکتر با دیدن آزمایشات اولیه نگاه سردی به او کرد و گفت: «احتمالا بچه مشکل داره. شاید مجبور باشیم سقطش کنیم. برات یکسری دیگه آزمایش مینویسم سریع اقدام کن که اگه دیر بشه مشکل قانونی پیدا میکنی و دیگه نمیتونم کاری بکنم.» با حرف دکتر، دنیا دور سرش چرخید. دلش لرزید و بی‌اختیار گفت: «یا صاحب الزمان...» و بعد... آغاز فشارها و ناآرامی‌ها... و فقط خدا می‌داند که آن روزها به او چه گذشت!!! به توصیه دکتر، آزمایشات تکمیلی را هم انجام داد و نتیجه همانی شد که دکتر پیش‌بینی کرده‌ بود. تشخیص «سندروم داون» و اصرار پزشک برای سقط جنین. فضای خانه بهم ریخت. چیزی نبود که مخفی کند. کم‌کم خبر به گوش خانواده‌ها رسیده، حرف و حدیث‌ها آغاز شد و ترحم اطرافیان که به جای آرامش، سوهان روح او شده بود. یک هفته بیشتر فرصت نداشت. ضعف و بی‌حالی، مشکلات گوارشی و... از یک سو، اضطراب و دل نگرانی از آينده‌ی نامعلوم این بارداری از سویی دیگر، نمی‌گذاشت درست فکر کند. چطور می‌توانست طفلی که برای سومین بار بهشت را زیر قدم‌هایش پهن کرده و چند روزی بود با تکان‌های ریزش با او حرف میزد، را رها کند. کاش رها می‌کرد. باید طفل معصوم زنده، قطعه قطعه شده و از بدن او خارج می‌شد، کاری شبیه زنده به گور کردن... با این افکار به شدت آشفته شده، ترس و وحشت تمام وجودش را می‌گرفت و با خودش تکرار می‌کرد: «بای ذنب قتلت؟!» مصطفی هم آن روزها حال خوشی نداشت. ترجیح می‌داد سکوت کرده و تصمیم نهایی را به او واگذارد. فقط یک‌بار که حال نزار همسرش را دید کنار او نشست و گفت: «عاطفه! ما بی‌حساب تصمیم نگرفتیم که بی‌حساب میدون خالی کنیم. ذره‌ای راضی به از بین بردن بچه نیستم. این قتل نفسه. اونم کشتن یک بچه مسلمون. مطمئنم آتش اینکار اول از همه دامن خودمون رو می‌گیره و بدبختی‌هاش خیلی بیشتر از نگهداری یک بچه عقب مانده است. بازم تصمیم با خودته...» ادامه دارد... @ahalieghalam
بازدارندگی ترس از گناه ✍ قالَ الرِّضا عليه السلام: اَلصَّغائِرُ مِنَ الذُّنـُوبِ طُـرُقٌ اِلَى الْكَبائِرِ ومَنْ لَمْ يَخَفِ اللّه َ فِى الْقَليلِ، لَمْ يَخَفْهُ فِى الْكَثيرِ. (مسند الامام الرضا عليه السلام، ج 1، ص 290) امام رضا عليه السلام فرمود: گناهان كوچك، راهى به سوى گناهان كبيره است. هر كس كـه در گنـاهان كوچـك از خــدا نترسـد، در مورد گناهان بزرگ و بسيار هم از او نمى ترسد. در تربیت نفس مواخذه از ارتکاب هرگونه خطایی هرچند کوچک، ضمن تاثیر در رفتار و گفتار، بازدارندگی از حرکت در مسیر ظلمات و تاریکی را در پی خواهد داشت. از این رو امام رضا عليه السلام می فرماید اگر از خدا در ارتکاب به گناه کوچک نترسید سبب ادامه وضعیت شده و سرانجام دست به گناهان بزرگتر و بیشتر می زنید. اهل معرفت اگر گناه کوچکی از آنها سر بزند ضن مواخذه نفس، به جریمه ای در خور آن گناه مثل انجام روزه یا نماز مستحبی یا ترک عمل دنیایی مباح، به تأدیب نفس می پردازند. @ahalieghalam
🩺 📖 قسمت چهارم ✍ خانم روزها به سرعت می‌گذشت و او برای گرفتن تصمیم درست، اول باید به آرامش می‌رسید. مثل همیشه توسل به حضرت زهرا (س) شد چاره درماندگی... از زمانی که یادش می‌آمد، فاطمیه که می‌شد، مادر، خانه را سیاه‌پوش می‌کرد و پدر خدا بیامرزش، بساط روضه‌خوانی راه می‌انداخت. مادرش معتقد بود، هر چه دارد به برکت روضه‌های بی‌بی است. او هم بارها و بارها در بن‌بست‌های زندگی دست به دامان بی‌بی شده و گره از کارش باز کرده بود. سه شنبه بود. نیمه شب از جا برخاست. وضو گرفت و دعای توسلی خواند و بعد با درماندگی، دلش را گره زد به چادر خاکی بی‌بی و گریست و گریست... آنقدر گریه کرد تا سر سجاده خوابش برد. با صدای شوهرش، که دخترها را برای نمازصدا میزد، بیدار شد. نماز صبح را خواند و به قرآن پناه برد. آیات نور به او جان دوباره می‌بخشید... قرآن را که بست پرتوهای طلایی خورشید از گوشه‌ی پنجره روی سجاده‌اش افتاده بود... از جا بلند شد. تکان‌های ظریف طفل همراهی‌اش کرد. احساس تهوع صبحگاهی سراغش آمد. توجهی نکرده، به طرف آشپزخانه رفت. آبی به صورت زد و به هال برگشت. گوشه مبل نشست. دلش آرام بود و از آشفتگی‌های روزهای گذشته خبری نبود. در فکر فرورفت. فقط سه روز فرصت داشت. دو راه شفاف پیش رو میدید. طفل را نگه‌داشته و تا پایان عمر با سختی‌های پرورش کودکی عقب‌مانده سرکند و یا به ظاهر، خود را خلاص کرده و با قتل نفس عواقب روحی و جسمی اسقاط جنین را به جان بخرد. تصور راه دوم، آشوبی در دلش به پا میکرد. حرمت کار و عقوبتی که در انتظارش بود، را میدانست. باز یاد عهدی افتاد که قبل از بارداری با امام زمان(عج) بسته بود. عهد بسته بود اگر خدا به او پسری عطا کند، او را به قصد سربازی آقا بزرگ کند. با خودش گفت: «یا صاحب الزمان! من بر سر عهدم هستم. ولی چه کنم سربازت بیمار است. نیاز به مراقبت دارد. نمیتوانم رهایش کنم. شاید او نتواند برایت سربازی کند، ولی من میتوانم پرستار سپاهت باشم و از او پرستاری کنم». دیگر تکلیف روشن بود. فصل جدیدی از زندگی آغاز و مأموریتی جدید برای او و مصطفی تعریف شده بود. نباید جا میزد و از این تکلیف شانه خالی میکرد. مصطفی را صدا زد و از تصمیمش گفت. همسرش دستش را گرفته، از سر مهر لبخندی زد و گفت: «عاطفه! از تو انتظاری جز این نداشتم. فقط نگران حالت بودم و دعا میکردم هرچه زودتر از این اضطرار نجات پیدا کنی. زندگی جریان دارد، تنها نوع امتحاناتش تغییر می‌کند. ما وارد یک عرصه جدید شدیم، نباید کم بیاریم.» آن روز یک تصمیم دیگر هم گرفت، اینکه صبر کند و دیرتر برای ویزیت برود تا فرصت قانونی سقط بگذرد... ادامه دارد.. @ahalieghalam
اصلاً هم درد ندارد.. ✍ م.ع/ طرف را چپ و راست می زنند باز فیگور اصلا درد نداشت، می گیرد. نتیجه این می شود که میگویند حالا که اصلاً درد نداشت و چوب خورش هم ملس است دوباره می زنیم این دفعه محکم تر و سنگین تر. فرمانده پشتیبانی منطقه را می زنند در پاسخ گفته می شود ترور موسوی دام ناموفق آمریکا و اسرائیل بود. حالا به چند روز نرسیده یکی از مهره های اصلی مقاومت فلسطین در قلب بیروت مورد هدف واقع می شود . چند روز پیش نوشتم که عدم پاسخ متقارن به این حذف شخصیت ها باعث تشجیع دشمن می شود. چرا که مطمئن است پاسخی از سوی ما دریافت نخواهد کرد. به قول دوستی چه تضمینی وجود دارد که اهداف بعدی سید مقاومت و یا سید عبدالملک الحوثی نباشند. اکنون به چیزی بیشتر از بیانیه و رجز تو خالی نیاز است. @ahalieghalam
🎇پاسخ به یک شبهه: ✍ مرتضی چرا حاکمیت انتقام سخت نمی گیرد و تعلل می کند: گزینه ها: الف. ناتوانی داخلی و عدم شرایط محیطی در جانب دیگر ب. ناتوانی داخلی با وجود شرایط محیطی در جانب دشمن ج. توانایی با وجود شرایط محیطی جهت اقدام د. توانایی و عدم لحظه و آ... ن طلایی برای بهره وری بالا و خسارت کمتر اگر گزینه ج باشد تسویف مذموم است اما گزینه د تدبیر ممدوح است 💡بر اساس سخنان رهبری و هزاران قرینه دیگر ... وضعیت میدان گزارشگر آن است ما در گزینه دال هستیم. @ahalieghalam
سلام بر عدالت گستر جهانی ✍مرتضی 🌸 اسلام و امت منفعل و تعطیل یا اسلام پویا و در میدان؟ 🌸🍃 از بازوهای اساسی جهت آمادگی ذهنی بشر، عدالت خواهی و جامعه سازی ظهور: جهاد تبیین همان واجب فوری و همگانی که اهمیت آن را در رخداد شهدای زایر حاج قاسم می توان مشاهده کرد: حنجره دشمن: حمله کار خودشان است. ندای خودی: داعش مسئولیت را پذیرفته. ح. دشمن: نیروی امنیتی فشل است. ن. خودی: این همه تجمعات آرام دلیل ضرورت و صلابت نیروهاست. حنجره دشمن: انتحاری مهاجر افغان است. ندای خودی: سال ها پیش هم افغان ها بوده اند سرمایه اورده اند و... حنجره دشمن: نگاه کن اسم او عمر یا ابوعایشه است پس کار سنی هاست و همین طور... ندای خودی : انتقام سخت حنجره دشمن: ایران جنگ طلب است. ن. خودی: صبر استراتژیک حنجره دشمن: ناتوانی ایران همه این نارها و آتش ها از گور انگلی زبانه کشیده است که بومیان کانادا، سرخ پوستان آمریکا، هندوهای هندوستان، قحطی بی سابقه ایران و کاشت نطفه ای حرام و غاصب رژیم کودک کش را پایه ریزی کرد. امروز جنگ اصلی جنگ روایت هاست امروز جنگ اصلی جنگ ترکیبی است که که رسانه نقش اصلی این جنگ را دارد. 🌼 امید به آمدنتان، امید به همه ی خوبی هاست🌼🍃 🌹 💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 💐 🌹 @ahalieghalam
🩺 📖 قسمت پنجم ✍️خانم یک هفته‌ای گذشت. پرونده را برداشته، راهی مطب شد. پس از ساعتی انتظار وارد اتاق شد. سلامی کرد و آهسته روی صندلی نشست. دکتر با دیدن نتایج آزمایش تکمیلی جا خورد و گفت: «چرا اینقدر دیر اومدی؟ مگه نگفتم دیر بیای مشکل قانونی پیدا میکنی و دیگه کار سخت میشه». تأملی کرد و با آرامش و محکم جواب داد: «میخوام نگهش دارم». دکتر نگاه تعجب آمیزی کرد و گفت: «خودت میدونی». بعد هم برگه‌ای از قفسه‌ی کنار میز برداشته، جلویش گذاشت و ادامه داد: «پس بیا اول این برگه رو امضا کن که بعدا مدعی نشی. بعدش رو تخت دراز بکش...» معاینات تمام شد. موقع خروج، منشی که در جریان کارها بود، آهسته گفت: «بازم فکراتو بکن. اگه نظرت عوض شد با یک دستکاری تو تاریخ‌ها میشه سن حاملگی رو کمتر نشون داد. حالا این دکتر نشد دکتر دیگه سراغ دارم که کارت رو راه بندازه. یکم خرج داره ولی خلاص میشی!». با این حرف طاقت نیاورده، نگاه تندی به منشی انداخت و گفت: «من فکرامو کردم. کاش شما هم یک کم فکر کنین ببینین دارین چکار میکنین!» و با ناراحتی مطب را ترک کرد. همانطور که از پله‌ها پایین می‌آمد، با خودش گفت: «باید دنبال یک دکتر دیگه باشم. شکر خدا دکتر باوجدان کم نداریم». وارد خیابان شد. لحظه‌ای ایستاد. نفس عمیقی کشید. احساس رضایت داشت. یاد حرف پدر مصطفی افتاد که میگفت: «دخترم! هیچ چیزی مثل حق آدم رو آروم نمیکنه، چی بگی، چی عمل کنی». زیر لب الحمدللهی گفت و راهی منزل شد. از آن روز سعی می‌کرد با آرامش خود فضای خانه را آرام نگهدارد تا این طفل معصوم بیش از این در فشار و اضطراب نباشد... ادامه دارد.. @ahalieghalam
نتیجه صبوری بر سختی ها ✍ الامام الرضا(ع) : مَن سَأَلَ اللّهَ الجَنَّةَ وَلَم یصبِر عَلَى الشَّدائِدِ، فَقَدِ استَهزأَ بِنَفسِهِ. امام رضا (ع) فرمود؛ کسى که از خدا بهشت بخواهد، امّا در برابر سختى ها شکیبا نباشد، خود را ریشخند کرده است.(کنز الفوائد: ج۱ ص۳۳۰، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۲۴۸) زندگی در دنیا با سختی همراه بوده و بسته به اعمال و افعال ما و حکمت خدا نسبت به افراد، نوع و مقدار آن متفاوت است. صبوری در برابر سختی ها و ناملایمات زندگی افزون بر اجر معنوی، وعده بهشت و نعمات اخروی، انسان را در زندگی مقاوم کرده و سبب شکوفایی استعدادها و ظرفیت های مختلف او می شود. کسی که با سختی زندگی می‌کند و برای آسایش خود و خانواده اش تلاش می کند بیش از دیگران قدردان نعمات و لحظات زندگی خواهد بود. این قدردانی از داشته ها نوعی شکرگزاری است که سبب جلب توفیقات معنوی، برکات مادی، افزایش آستانه تحمل و آسودگی فکری در برابر سختی ها می شود. ثمره دیگر این قدردانی آن است که چنین فردی با روحیه محکم و قوی و شادی درونی با کیفیتی که نسبت به دیگران دارد در مدیریت امور زندگی در زمان بحران و سختی، عملکرد درستی از خود بروز داده و تصمیمات بهتری در تقابل با مشکلات می گیرد. @ahalieghalam
🩺 📖 قسمت ششم ✍ خانم با حرکت بچه، از افکار گذشته بیرون آمده، چشمانش را باز کرد. لبخندی زد و گفت: «انگار تو هم خسته شدی!». نگاهی به ساعت انداخت. یک ساعت گذشته بود و هنوز خبری نبود. خواست برخیزد که پرستار به همراه دختر جوان وارد شد. سلامی کرد و سینی وسایل را روی میز گذاشت تا برای عمل آمادهاش کند. دختر جوان بی‌تفاوت کنار تخت منتظر ایستاده بود تا کار پرستار تمام شود. به محض اتمام کار، با سردی گفت: «بلند شو. باید بریم» و اورا به طرف اتاق عمل برد. رنگ سبز و بوی مخصوص اتاق عمل برایش آشنا بود. با اینکه بارها این فضا را تجربه کرده‌بود، کمی اضطراب و نگرانی سراغش آمد. با خودش گفت: «کاش مصطفی اینجا بود یا مادرم!». یاد مامای مهربان افتاد. امیدوار بود او را مجدد بیند. با راهنمایی پرستار سبزپوش اتاق عمل، لباس مخصوص عمل را پوشید. بسته کوچکی که از بخش همراهش آورده بود به پرستار سپرد. بسم اللهی گفت و آرام و با احتیاط روی تخت عمل قرار گرفت. یک پرستار مشغول آماده کردن وسایل بود و دیگری با آنژیوکت او ورمیرفت. نگاهش را به سقف دوخت و زیرلب آیه الکرسی را زمزمه کرد و بعد هم دعای فرج و خودش را سپرد به اهل بیت. دلش آرام شده‌بود. این حالت را دوست داشت. احساس رهایی می‌کرد. حسی مبهم که خیلی‌ها روی تخت عمل، قبل از بی‌هوشی دارند. حس تمام شدن. احتمال می‌دهی برای همیشه بروی، به همین خاطر فرصت را تمام می‌بینی و خودت را دربست به خدا می‌سپاری... دوباره زبان به ذکر گشود و به سوره یس پناه برد. به آیه «سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبّ رَحِیم» که رسید، چند نفر وارد اتاق عمل شدند. سرچرخاند. خانم دکتر درمانگاه، مامای مهربان و سومی که حدس زد متخصص بی‌هوشی باشد. با دیدن ماما لبخندی روی لبش نقش بسته، بی‌اختیار سلام کرد. دکتر بی‌هوشی کنارش آمد و بعد از معرفی خودش، اسمش را پرسید و چند سوال دیگر و بعد مشغول کار شد و او دیگر هیچ نفهمید... ادامه دارد..
📝 فضيلت و اهميت ماه رجب ✍حجت الاسلام تربقان یَا مَنْ أَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ، وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ، یَا مَنْ یُعْطِی الْکَثِیرَ بِالْقَلِیلِ، یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ سَأَلَهُ، یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ لَمْ یَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً، أَعْطِنِی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ خَیْرِ الدُّنْیَا وَ جَمِیعَ خَیْرِ الْآخِرَةِ، وَ اصْرِفْ عَنِّی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ شَرِّ الدُّنْیَا وَ شَرِّ الْآخِرَةِ، فَإِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ مَا أَعْطَیْتَ، وَ زِدْنِی مِنْ فَضْلِکَ یَا کَرِیمُ، یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ یَا ذَا النَّعْمَاءِ وَ الْجُودِ، یَا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ، حَرِّمْ شَیْبَتِی عَلَی النَّارِ. 🔹این دعا را امام صادق "علیه السلام" سفارش نمودند که در ماه رجب بخوانیم (اگرچه همیشه و همه جا می توان این دعا را خواند) و محتوای این دعا را خواند و محتوای این دعا در طلب همه خوبی های دنیا و آخرت و بازداشتن همه شرهای دنیا و آخرت از انسان است. 🔸ماه شریفه رجب، ماه هفتم از دوازده ماه هجری قمری است و چهارمین ماه از ماهای حرام و از روزگار حضرت نوح "علیه السلام" بهترین ماه‌ها بوده است زیرا در آن معجزه بزرگ آن حضرت صورت گرفت که همراه مومنان سوار بر کشتی شد و نجات یافت و دشمنان ایشان با طوفان هلاک شدند. 🔺 امام صادق"علیه السلام" فرمودند؛ نوح در اول رجب بر کشتی سوار شد و به آنان که همراهش بودند، فرمان داد؛ آن روز را روزه بگیرند و فرمود: 《هرکس آن روز را روزه بگیرد آتش بر اندازه مسیر یک سال از او فاصله می گیرد و هر کس هفت روز روزه بگیرد درهای دوزخ بر او بسته می‌شود و هر کس بیفزاید خداوند بر عمرش بیفزاید.》 🔺 حضرت علی "علیهالسلام" فرمودند: هرکس از ماه رجب یک روز از اول یا وسط یا آخر آن روزه بگیرد، گناهان گذشته و آینده او آمرزیده می‌شود. 🔺 امام صادق "علیه السلام" فرمودند؛ هرکس روز پنجشنبه و جمعه و شنبه از ماه رجب را روزه بگیرد خداوند برایش ثواب ۹۰۰ سال عبادت می‌نویسد. 🔺 رسول اکرم"صلی الله علیه وآله وسلم" فرمودند: کسی که در یک شب از ماه رجب دو رکعت نماز به صد قُل‌ هُوَ الله بخواند یعنی در هر رکعت پنجاه قُل هُوَ الله گوید صد سال در راه خدا روزه گرفته و حق‌تعالی در بهشت صد قصر به او مرحمت فرماید در کنار قصر پیغمبران. 🔹انسان گاهی نسبت به فرصتی ارزشمند و یا موقعیتی بی نظیر ، بی‌توجهی و غفلت می‌نماید. بدان جهت که شناختی از آن نداشته و در نتیجه فرصتی استثنایی و بهره‌ای وافر را از دست می‌دهد که هرگز در تمام عمر قابل جبران نیست. بی‌شک ماه رجب یکی از مصادیق بارز این موقعیت بسیار مهم و پر فضیلت است که برای بهره‌گیری لازم از این فرصت طلایی ابتدا باید معرفت خود را نسبت به این ماه ماه عظیم افزایش دهیم و در این مسیر قطعاً کلام نورانی اهل بیت عصمت و طهارت "علیهم‌السلام" راهگشا است. 🔻 ابن‌عباس نقل می‌کند؛ هر گاه ماه رجب می‌آمد، رسول خدا "صلی الله علیه وآله وسلم" می فرمودند؛ ای مسلمانان، ماه بسیار بزرگ و با برکتی بر شما سایه افکنده و آن ماه رجب است که در آن رحمت خدا بر کسی که خدا را عبادت کند، فرو می‌ریزد. 🔻 آگاه باشید که در ماه رجب، شبی است که هر که در آن خواب را بر خود حرام کند و به عبادت خدا بپردازد؛ خدا بدنش را بر آتش حرام می کند و هفتاد هزار ملک با او مصافحه می کنند و برایش تا ماه رجب سال آینده طلب مغفرت می نمایند. 🔻علما در رابطه با شب مذکور چهار احتمال داده‌اند: شب اول ماه رجب ، اولین شب جمعه ماه رجب لیله الرغائب ،  شب نیمه ماه رجب ، شب ۲۷ ماه رجب. ‍ 🔹 در روایت دیگر آمده که روزی با رسول خدا "صلی الله علیه وآله وسلم" از قبرستان می گذشتیم که ناگهان حضرت ایستادند و به شدت گریه کردند که ما هم به گریه افتادیم آنگاه فرمود؛ صدای ناله اهل عذاب را شنیدم و بر آن‌ها رحم کرده و دعا کردم و خداوند عذاب آنها را تخفیف داد. سپس فرمود: اگر کسانی که در این قبرستان در عذابند، یک روز از ماه رجب را روز گرفته بودند و یک شب را تا به صبح قیام کرده بودند و به عبادت می پرداختند؛ امروز در قبرستان عذاب نمی‌شدند. 🔻امیرالمومنین علی "علیه السلام" نیز در ثواب اعمال این ماه فرمودند؛ هرکس در ماه رجب صدقه بدهد؛ خداوند روز قیامت در بهشت او را به ثوابی گرامی می دارد که هیچ چشمی ندیده به هیچ گوشی نشنیده و به خاطر هیچ بشری خطور نکرده است. 🔹آنچه گذشت تنها بخشی از فضائل این ماه بزرگ و ثواب عظیم اعمال در آن است. اما شاید پرسشی در ذهن برخی از عزیزان ایجاد شده باشد که چگونه ممکن است در برابر اعمال ناچیز و اندک ما در این ماه این همه ثواب و پاداش داده شود؟؟ ادامه دارد..👇
🔹در پاسخ این سوال باید بدانیم؛ 🔻اولاً این پاداش عظیم متناسب با مقام کبریایی حضرت حق و جود و بخشش بی‌کران و بی انتهای اوست که در برابر اندکی عمل خیر ، پاداش فراوان و دائمی عطا فرماید. 🔻ثانیاً اینگونه نیست که به صرف انجام دادن عملی پرفضیلت، همه گناهان ما بخشیده شود و ما وارد بهشت شویم. زیرا همان‌گونه که در روایات آمده در حق الناس باید حقوق دیگران را جبران و پرداخت کرد و در حق الله نیز می بایست اعمال فوت شده مانند؛ قضای نماز و روزه را به جا آورد و حقوق الهی مانند؛ خمس و زکات را پرداخت نمود. 🔻ثالثاً درست است که برخی از اعمال ما ثواب بسیار عظیم دارد اما نباید فراموش کنیم که طبق روایات برخی از گناهان مانند آتش عمل کرده و چه بسا تمامی کارهای خیر و ثواب ما را در طرفه العینی نابود سازند. لذا بدون شک بهره کامل از ثواب این ایام از آن کسانی است که با اجتناب از گناه و با توجه به درگاه الهی و جبران حق الناس و حق الله فرصت بی‌بدیل ماه بزرگ رجب را غنیمت می‌شمارند. منبع خبر: آوای کاشمر/دو هفته نامه منطقه خراسان/شماره ۵۱۷/صفحه۱۲ @ahalieghalam
از بیماری ناشناخته بورگر چی میدونی؟! خاورمیانه به ویژه ایران به خصوص افراد ۲۵تا۵۰سال سیگاری و قلیون ناگهانی درگیرش میشن و چون دارو درمان نداره به قطع عضو منتهی میشه.. کم وزیاد مصرف سیگار مهم نیست بلکه مثل نارنجکی که ضامنش استرس باشه با یک تلاطم روحی روانی دچار این بیماری میشن.. راستی اگر سیگاری هم اطراف شما باشه امکان مبتلا شدن هست.. لینک رو دنبال کنید تا بیشتر بدانید و به یقیه هم اطلاع بدید.. https://rasanews.ir/003900 @sangar7
📝📝 کسب «روزی» و لقمه «حلال» ✍حجت الاسلام تربقان 💢صدای خاوران-امام حسین(ع) در تحلیل علل واقعه عاشورا خطاب به مردمی که روز عاشورا به جنگ او آمده بودند و حاضر به سکوت و گوش دادن به سخنانش نبودند، می‌فرماید: «وای بر شما چرا ساکت نمی‌شوید و سخن مرا گوش نمی‌کنید. در حالی‌که من شما را به راه هدایت دعوت می‌کنم.» بعد حضرت در علت این مسئله می‌فرماید: «به تحقیق که شکم‌های شما از حرام پر شده و به قلب‌های شما مهر قساوت زده‌شده است.» 🔹به دست آوردن مال و ثروت امر مطلوبی است، زیرا اقتضای زندگی دنیوی و مادی است که انسان امکاناتی را برای آسایش خود فراهم آورد. از این‌رو قرآن “مال“ و “ثروت“ را زینت زندگی دنیا برای انسان قرار داده و همین امر باعث شده انسان به سبب علاقه به زینت‌ها به جمع‌آوری مال بپردازد و از تحصیل آن لذت ببرد، اما مشکل آنجاست که انسان به خطا و اشتباه گمان می‌کند تأمین و تحصیل نیازهای مادی و جمع‌آوری و تکاثر مال هدف اصلی است و تمام همت و تلاش خود را مصروف تحصیل و تأمین آن می‌نماید. 🔹برخی مردم برای کسب مال از راه حلال بسنده نکرده و به بیراهه می‌روند مانند سوگند دروغ، پرداخت رشوه به‌منظور دست‌یابی به اموال دیگران، تجاوز به اموال یتیمان، تصرف ناحق در اموال دیگران و… از این‌رو گرفتار جمع‌آوری و تکاثر مال می‌شوند و تا لحظه مرگ از کسب و تحصیل آن دست بر نمی‌دارند. 🔻بر اساس آموزه‌های دینی درآمدهای حرام تأثیر بدی بر روند اقتصاد خانواده و تغذیه آنان و هم‌چنین نفس و روان استفاده‌کنندگان می‌گذارد. مال حرام به سبب تأثیر شگرف منفی که در زندگی بشر دارد، یکی از مباحث مهم در فقه زندگی است و احکام بسیاری در منابع اسلامی برای تبیین این مهم وجود دارد. 🔻 پیامبر(ص) فرمودند: «اگر کسی یک‌لقمه از حرام بخورد نماز او را تا چهل روز قبول نمی‌کنند.»، در حدیث دیگر پیامبر(ص) فرمود: «بندگی خدا هفتاد جزء دارد که برترین آن کسب حلال است.» امام باقر(ع) نیز فرمودند: «اگر کسی مال را از حرام به دست آورد، حج و عمره و صله‌رحم را از او قبول نمی‌کنند.» ⭕️لقمه حرام  از خصوصیات لقمه حلال این است که باعث استجابت دعا می‌شود، کسی که دوست دارد دعایش مستجاب شود باید غذا، شغل و درآمدش حلال باشد. امام صادق(ع) فرمودند: «طلب روزی حلال را فرومگذار که روزی حلال تو را در دینداری کمک می‌کند.» از دیگر اثرات لقمه حلال، روشن شدن قلب است به‌طوری‌که اگر کسی چهل روز لقمه حلال بخورد خدا قلبش را روشن می‌کند. اگر قلب انسان روشن شد یعنی خدا در آن هست. کسی که دنبال روزی حلال باشد خدا در قیامت با نظر رحمت به او نگاه می‌کند، وقتی خداوند با رحمت به کسی نظر کند هرگز به او عذاب نمی‌رسد. اگر کسی لقمه حلال به دست بیاورد در صف انبیاء قرار می‌گیرد و ثواب انبیاء را به او می‌دهند، تمام هشت در بهشت را باز کرده و می‌گویند از هر دری که می‌خواهید داخل شوید. امام صادق (ع) فرمودند: «شمشیر زدن در جنگ آسان‌تر از به دست آوردن لقمه حلال است.» اکتفا به مال حلال واقعیتی است که قرآن مجید و روایات به آن دستور داده‌اند و چه نیکوست که انسان در این چندروزه محدود زندگی خود را از حرام حفظ کند و آنچه از حلال به دست می‌آورد به‌اندازه حاجتش خرج کرده بقیه را با خدای خود از طریق صدقات و انفاق و سایر کارهای خیر، معامله کند. قرآن به‌طور مکرر گوشزد می‌کند که خداوند برای احدی از طریق حرام، روزی قرار نداده، هرکس به شغل مشروعی روی آورد به‌اندازه سعی و کوشش و به کار انداختن قدرتش روزی به دست می‌آورد؛ کسب مال می‌کند مالی که از هر جهت برای او حلال و حتی در روز قیامت به خاطر رفتن دنبال حلال از اجر عظیم الهی برخوردار است. ⭕️لقمه و غذای حرام گرچه دانشمندان به برخی از تأثیرات غذا بر روح و جسم انسان پی برده‌اند اما تأثیرات بسیاری از دید ظاهری آنان مخفی مانده است چرا که هر چیزی با درک مادی انسان و آزمایشات قابل‌ مشاهده و بررسی نیست. گرچه در ظاهر فرقی بین غذای حلال و حرام نیست اما لقمه حرام تأثیری بر جان آدمی دارد که کشف آن از محدوده علوم ظاهری بشر خارج است. لقمه حرام مانند آب آلوده است که جسم را بیمار می‌کند جان آدمی را آلوده می‌سازد و وقتی جان آلوده گشت نه‌تنها هیچ عبادتی و دعایی از ایشان مورد قبل واقع نمی‌شود، بلکه ناخواسته در سراشیبی سقوط قرار می‌گیرد. 🔹امام حسین(ع) در تحلیل علل واقعه عاشورا خطاب به مردمی که روز عاشورا به جنگ او آمده بودند و حاضر به سکوت و گوش دادن به سخنانش نبودند، می‌فرماید: «وای بر شما چرا ساکت نمی‌شوید و سخن مرا گوش نمی‌کنید. در حالی‌که من شما را به راه هدایت دعوت می‌کنم.» بعد حضرت در علت این مسئله می‌فرماید: «به تحقیق که شکم‌های شما از حرام پر شده و به قلب‌های شما مهر قساوت زده‌شده است.» ادامه دارد..👇
🔹کسب مال حرام و دوری نکردن از آن باعث هلاکت انسان می‌شود. چنانچه بسیاری از افراد به سبب آلوده شدن به آن از سعادت محروم شده و به نکبت‌های دنیا و آخرت دچار گشته‌اند. قطعاً در مسیر زندگی به افراد زیادی برخورده‌ایم که از هر نظر مورد تأیید همه مردم بوده‌اند اما به ناگاه مسیر زندگی‌شان عوض شده و انگشت تعجب را بر دهان همه گذارده‌اند اگر به‌درستی زندگی این افراد بررسی شود به‌خوبی رد پای مال حرام مشاهده می‌گردد. به همین خاطر است که لقمان می‌فرماید: «پسرجان بدان که من چهارصد پیغمبر خدمت کردم و از سخنان آنان چهار جمله را انتخاب کردم؛ در حال نماز دلت را نگه‌دار و با حضور قلب باش؛ سر سفره مواظب گلویت باش؛ در خانه مردم چشمت را نگه‌دار؛ میان مردم زبانت را حفظ کن.» معنای این کلام حفاظت از حلق به معنای نخوردن لقمه بزرگ یا گیرکردن آن در گلو نیست بلکه نباید اجازه داد هر لقمه‌ای از گلوی فرد مسلمان رد شود و به گوشت و خون تبدیل گردد. در سخنان اولیای دین: عدم استجابت دعا، عدم قبولی اعمال، سیاهی دل، لعن فرشتگان و عدم شفاعت اهل‌بیت از جمله آثار لقمه حرام است. ⭕️غذای شبه ناک علاقه شدید به مال‌ومنال انسان‌ها را به کار دوچندان وا‌داشته است تا آنجا که گاه غافل از حلال و حرام بودن مال؛ تنها در پی به دست آوردن آن می‌دوند و گاه در شک میان حلال و حرام علاقه و عشق ثروت آنان را به خود جذب می‌نماید. این همان پیشگویی پیامبر(ص) است که می‌فرماید: زمانی فرا می‌رسد که برای مردم تفاوتی نمی‌کند که مال را از کجا به دست آورده‌اند آیا از حلال یا حرام؟ دستور اسلام این است که انسان مسلمان به مال یا غذای شبه ناک نزدیک نشود چرا که نزدیک شدن بر پرتگاه معصیت و حرام. احتمال پرت شدن را افزایش می‌دهد.    لینک کوتاه : https://sedayek @ahalieghalam 🌐 منبع خبر:«صدای خاوران» آوای کاشمر، شماره560صفحه5