eitaa logo
آهنگـِ زندگـے♬
654 دنبال‌کننده
10هزار عکس
6.5هزار ویدیو
82 فایل
سر بر شانــہ خدا بگذار تا«اهـنگــ زندگـے» را برایتـ زیبا بــخواند ♬ و تو زندگـے را با تمامـ و کمالش زندگـے کن! انتقاد، پیشنهاد، تبادل👇🏻 @Pr_manager1
مشاهده در ایتا
دانلود
۶۶ . 🌺 بخشی از وصیت‌نامه شهید محسن قاجار: بافت درونی انسان طوری است که میل دارد گاهی اوقات بنشیند و دردِ دل کند و خواسته ها و معصیت های درونی خویش را با معشوق خود بیان کند. حال اگر این معشوق خدا باشد و او را به عنوان محرم انتخاب کند، مطمئن باشد نجات خواهد یافت... . 🌼🌼🌼🌼🌼🌼 کانال جامع قرآن کریم @quran_farna 🌼🌼🌼🌼🌼🌼
. 🌺 بخشی از وصیت‌نامه شهید محسن قاجار: بافت درونی انسان طوری است که میل دارد گاهی اوقات بنشیند و دردِ دل کند و خواسته ها و معصیت های درونی خویش را با معشوق خود بیان کند. حال اگر این معشوق خدا باشد و او را به عنوان محرم انتخاب کند، مطمئن باشد نجات خواهد یافت... . 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 باما درکانال آهنگ زندگی همراه باشید @farnaonline 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
💢 ۱۲ 🔸ثمره‌ی مداومت بر زیارت عاشورا... |خیلی زیارت عاشورا می‌خواند. اعتقاد داشت اگه با معرفت زیارت عاشورا بخوانی، مثل امام حسین علیه‌السلام شهید میشی. هر روز صبح با زمزمه‌ی دلنشینِ زیارت عاشورا خواندنِ محمد از خواب بیدار می‌شدیم... بالاخره زیارت عاشورا خواندنش ثمر داد. معلوم بود همه‌شون رو هم با معرفت خونده ، چون وقتی که شهید شد ، مثل امام حسین علیه‌السلام سَر نداشت... 👤خاطره‌ای از زندگی شهید محمد منوچهری 📚منبع: کتاب یک جرعه آفتاب، صفحه ۴۲ ‌‌ 〰️🌱،، ♥،، 🌱〰️ با ما درڪانال آهنگ زندگے همراه باشید 📱Join╰➤ [• @farnaonline •]
💢 ۱۳ 🔸رزمنده‌ای که لحظه‌ی شهادت، درس بزرگی به دوستش داد |بدجوری زخمی شده بود. وقتی رفتم بالای سرش ، دیدم داره نفس نفس میزنه بهش گفتم: زنده ای؟ گفت: هنوز نه ... خشکم زد... تازه فهمیدم چقدر دنیامون با هم فرق داره. او زنده بودن رو تویِ شهادت می دید و من ... 👤 نام رزمنده در منبع نیامده است 📚منبع: سالنامه شمیم یار ۱۳۹۱ ‌‌ 〰️🌱،، ♥،، 🌱〰️ با ما درڪانال آهنگ زندگے همراه باشید 📱Join╰➤ [• @farnaonline •]
💢 ۱۴ 🔸نماینده‌ی مجلس باش، مثل ابوترابی... |توی انتخابات مجلس شورای اسلامی رأی آوردیم. با حاج‌آقا راه افتادیم بریم افتتاحیه. نزدیک ساختمان مجلس که رسیدیم، مرحوم ابوترابی گفت: نگه‌دار... بعد با یه حالت خاصی به درب ورودی مجلس نگاه کرد و گفت: این در رو ببین! اگه ما به وظیفه خودمون در قبال مردم عمل نکنیم ، این در برای ما دروازه‌ی جهنم خواهد شد... ‌ 👤خاطره ای از سیدآزادگان سید علی‌اکبر ابوترابی 📚 منبع: کتاب "به لطافت باران" صفحه۳ ؛ راوی: اکبر رحیمی ‌‌ 〰️🌱،، ♥،، 🌱〰️ با ما درڪانال آهنگ زندگے همراه باشید 📱Join╰➤ [• @farnaonline •]
💢 ۱۶ 🔸آقازاده‌ای که امام‌زمانی بود و نیمه‌ی شعبان شهید شد |جعفر خیلی امام زمانی بود و شبهای چهارشنبه‌ جمکران رفتنش ترک نمی‌شد... یه شب با همدیگه رفتیم گلزار شهدای قم. جعفر تویِ یه قبر خوابید و بهم گفت: سنگ لَحَد رو بذار.... یکسال و نیم از این قضیه‌ گذشت. ظهرِ نیمه‌ی شعبان تویِ‌ طلائیه خمپاره خورد به سنگر و جعفر شهید شد قبرهایِ زیادی تویِ‌ گلزار شهدایِ قم حفر شده بود، اما پیکرِ جعفر رو دقیقاً توی همون قبری‌ گذاشتند که اون شب توش خوابیده بود. تازه حکمت کارِ جعفر در اون شب رو فهمیدم... 👤خاطره ای از زندگی شهید جعفر احمدی میانجی [پسر آیت الله احمدی میانجی] 🗣راوی: سردار حاج حسین یکتا ‌‌ 〰️🌱،، ♥،، 🌱〰️ با ما درڪانال آهنگ زندگے همراه باشید 📱Join╰➤ [• @farnaonline •]
💢 ۱۷ 🔸ثواب گفتنِ مرگ بر آمریکا... |قرار شد با آقا مهدی باکری بریم شناسایی برا پاکسازی منطقه. بعد از خوندن نماز ظهر راه افتادیم بریم سمت هلی کوپترها. توی مسیر دیدم آقا مهدی یک دور تسبیح مرگ بر آمریکا گفت... ایشون می گفت: آقای مشکینی فرمودند که ثوابِ گفتنِ مرگ بر آمریکا کمتر از نماز نیست... 👤خاطره‌ای از زندگی سردار شهید مهدی باکری 📚منبع: کتاب«به مجنون گفتم زنده بمان» صفحه ۱۰۷ ‌‌ 〰️🌱،، ♥،، 🌱〰️ با ما درڪانال آهنگ زندگے همراه باشید 📱Join╰➤ [• @farnaonline •]
💢 ۱۸ 🔸روش جالبِ شهید میثمی در امر به معروف کردن... |عبدالله باز هم انگشترش رو بخشیده بود. ازش پرسیدم: این یکی رو به کی دادی؟ گفت: یه بنده خدا انگشترِ طلا دستش بود، و نمی‌دونست طلا برای مرد حرامه. وقتی انگشترِ طلا رو از دستش در آورد، انگشترِ خودم رو بهش دادم... 👤خاطره‌ای از روحانی شهید عبدالله میثمی 📚 منبع: یادگاران۵ «کتاب شهیدمیثمی» صفحه ۷۵ ‌‌ 〰️🌱،، ♥،، 🌱〰️ با ما درڪانال آهنگ زندگے همراه باشید 📱Join╰➤ [• @farnaonline •]
. 💢 ۱۹ 🔸بی‌تفاوت نبودن را از این نوجوان شهید بیاموزیم... |بچه که بود، با داداشش رفت خونه همسایه. اونجا رادیو روشن بود و صدای ترانه‌اش بلند... محمودرضا رفت تا رادیو رو خاموش کنه، اما قدش نرسید. با همون شیرین‌زبونی کودکانه به همسایه گفت: فاطمه خانوم! می‌خوای خدا شما رو جهنمی کنه؟ همسایه پرسید: چرا جهنمی کنه؟ محمودرضا گفت: چون ترانه رو خاموش نمی کنید... 👤خاطره‌ای از کودکی شهید محمودرضا وطن‌خواه 📚 منبع: کتاب سیره دریادلان۲ ‌‌ 〰️🌱،، ♥،، 🌱〰️ با ما درڪانال آهنگ زندگے همراه باشید 📱Join╰➤ [• @farnaonline •]
💢 ۲۰ 🔸این دقت‌ها شهادت را رقم می‌زند... |هنوز آفتاب کامل غروب نکرده بود. عطاءالله مثل همیشه پدرش رو مجبور به بستنِ مغازه کرد. می‌گفت: کار کردن وقتِ نماز برکت نداره؛ بریم مسجد، بعد که برگشتیم خودم همه‌ی کارها رو می‌کنم؛ اینجوری پولی‌ که در میارین دیگه شبهه‌ای نداره وآدم رو به یه جایی می‌رسونه... . 👤خاطره‌ای از زندگی نوجوان شهید عطاءالله اکبری 📚منبع: کتاب سیره‌ی دریادلان ۲ ‌‌ 〰️🌱،، ♥،، 🌱〰️ با ما درڪانال آهنگ زندگے همراه باشید 📱Join╰➤ [• @farnaonline •]
۵۹ 🔸رفتار زیبای شهیدهاشمی در بازارچه مقابل پدر و مادرش |اوایل ازدواجمون بود. برای خرید با سیدمجتبی رفتیم بازارچه. در بین راه با پدر و مادرِ آقاسید برخورد کردیم. سیدمجتبی به محض اینکه پدر و مادرش رو دید، در نهایت تواضع و فروتنی خم شد، روی زمین زانو زد و پاهای والدینش رو بوسید. این صحنه برای من بسیار دیدنی بود. آقا سید با اون هیکلِ تنومند و قامت رشید در مقابل پدرو مادرش اینطور فروتن بود و احترام اونا رو تا حد بالایی نگه می‌داشت... 👤خاطره‌ای از زندگی سردار شهید سید مجتبی هاشمی 📚منبع: سالنامه یاران ناب ۱۳۹۳ به نقل از همسر شهید 🇮🇷۲۸ اردیبهشت؛ سالروز شهادت سیدمجتبی هاشمی گرامی‌باد