eitaa logo
عرفان ناب
544 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
88 ویدیو
3 فایل
📡 http://www.ahlevela.com ديگر كانال ما: 👈 http://ble.ir/ahlevelaa ارتباط با ما: 👈 @adminsm 🌐 اينستاگرام:👈http://instagram.com/ahlevela 🔵 کانال ما در آپارات: 👈 https://www.aparat.com/ahle_vela/Ahlevela
مشاهده در ایتا
دانلود
عرفان ناب
@ahlevela
💠 مروری بر برخی از مضامین مناجات شعبانیه (2) 🔹«فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَيْكَ» 🔹 خدایا من به سوی تو گریختم؛ من از نفسم، از خودم فرار کردم؛ از شیطان فرار کردم؛ از دنیا و جلوه‌گری‌هایش فرار کردم؛ از خدعه‌های شیطان به سوی تو فرار کردم. خدایا از هرچه غیر توست، به سوی تو فرار کردم. همه چیز را پشت سر گذاشتم، از همه چیز جز تو بیزار و گریزان و هراسانم. 🔹«وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ» 🔹 خدایا ببین از همه چیز فرار کرده ام و آمده ام در پیشگاه تو ایستاده ام؛ پیش روی تو ایستاده ام. «وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ» همان احساس حضور در محضر حقّ متعال است که انسان احساس کند در پیشگاه پروردگار است؛ در محضر خدای متعال است. این حسّ حضور حسّ بسیار بزرگی است که مناجاتگر ماه شعبان در آغاز این مناجات دارد آن را اظهار می کند. حالا با چه حالی ایستاده‌ام پیش تو؟: 🔹«مُسْتَكِيناً لَكَ» 🔹 خدایا در حالی پیش تو ایستاده‌ام که دیگر از پا افتاده‌ام؛ دیگر درهم شکسته‌ام؛ دیگر تاب برپا ایستادن ندارم؛ دیگر زمین‌گیرم؛ دیگر هیچ قوه و طاقتی برای من باقی نمانده است. هر چه تقلا داشتم، کردم و به هیچ جا نرسیدم. 🔹«مُتَضَرِّعاً اِلَيْكَ»🔹 با حال تضرع و زاری به در خانه‌ی تو آمده‌ام؛ گریان و نالان به در خانه‌ی تو آمده ام و این زاری و این ناله های جگرسوز و این اشک های روان، گواه و شاهد صدق مناجاتگر ماه شعبان است. ‼️ نمی شود کسی مدّعی عرفان و آرزومندی دیدار حقّ متعال باشد و اهل اشک و آه و گریه و سوز و گداز نباشد. این گواه عاشق صادق است، و الّا ادّعای عشق و محبّت زیاد می شود کرد. به قول آن شاعر: و کلٌّ یدّعی وصلاً بلیلی و لیلی لا تقرّ لهم بذاکا خیلی ها ادعای وصال لیلا را می‌کنند، اما لیلا این را نمی پذیرد و تایید نمی کند. این فقط ادّعاست! اذا جرت الدّموع علی الخدودی تبیّن من بکی ممّن تباکی وقتی که قطره های اشک از چشم ها بر روی گونه ها جاری شد، آن موقع کسی که به دروغ خودش را به قیافه ی گریه کننده درآورده با گریه کننده ی راستین از هم متمایز می‌شوند؛ لذا اشک و آه و سوز و گداز نشانه‌ی صدق سالک الی الله است. 🎤 در محضر استاد مهدي طیب 90/04/16 @ahlevela
💠مروری بر برخی از مضامین مناجات شعبانیه (3) 🔹«راجِياً لِما لَدَيْكَ ثَوَابِی [تَرَانِي]»🔹 با حالی آمده ام که حال امید است؛ نه حال یأس. خدایا به تو امید دارم. درست است که از پا افتاده ام و دیگر رمقی در خودم نمی بینم؛ امّا به تو دارم و مأیوس نیستم؛ منتهی امیدم به آن چیزهایی که پیش خودم است نیست؛ امیدم به آن چیزهایی است که پیش تو است. 🔹 به عبادتم، به نمازم، به روزه‌ام، به ذکرم، به خلوتم امید ندارم. خدایا از همه ی اینها مأیوسم. راجیا لما لدیک به کرم تو، به فضل تو، به رحمت تو، به مهربانی تو، به جود و سخاوت تو، به اینها دارم. مأیوس نیستم؛ با امید به در خانه ات آمده ام. این همان نکته ی مهمی است که سالک الی الله باید به آن توجّه داشته باشد. ❗️ نکند هیچ سالکی اتّکال و اعتماد خودش را به طاعت و عبادت و خلوت و ریاضت و مراقبات و امثال این حرف های خودش ببندد و خدای ناکرده به اینها تکیه کند! 🔹 در آن حدیث قدسی دیدید خدای متعال چگونه هشدار داد که نکند بندگان من به اعمالی که برای من انجام می دهند اعتماد و اتکا بکنند! نکند به آنها دل ببندند! که اگر من بخواهم از بندگانم حساب بکشم حتی انبیای الهی نمی توانند از پس حساب بربیایند. نکند کسی به عمل و تقوا و طاعت خودش اتکا کند! تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافری است راهرو گر صد هنر دارد توکّل بایدش باید اتّکالش به خدا باشد؛ لذا «راجِياً لِما لَدَيْكَ» اتکال و اعتمادم، مایه ی امیدم، منشأ امیدم آن چیزهایی است که پیش تو است، نه چیزهایی که پیش خودم است. خدایا از هر چه پیش خودم است مایوس شده ام. 🔹 نسخه بدل«ثوابی» «ترانی» است. «راجِياً لِما لَدَيْكَ تَرَانِی» خدایا تو داری من را می بینی که در چه حالی ام؛ می بینی چگونه‌ام؛ می بینی بعد از یک عمر تقلا کردن نتوانسته ام یک میلی متر جلو بیایم؛ حال من را می بینی خدایا؛ داری می بینی من با چه حالی به در خانه ات آمده ام؛ از نفس افتاده‌ام خدایا؛ همه‌ی تقلاهایم را کرده‌ام و به هیچ جا نرسیده‌ام. 🎤 در محضر استاد مهدي طیب 90/04/16 @ahlevela
عرفان ناب
💠مروری بر برخی از مضامین مناجات شعبانیه (٤) 🔹« وَ ما اُرِيدُ اَنْ أُبْدِئََ بِهِ مِنْ مَنْطِقِي وَ اَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِي وَ اَرْجُوهُ لِعاقبتی» خدایا آن چیزهایی که الان می خواهم در قالب این مناجات برایت بگویم و از تو درخواست کنم و برای آخرت و عاقبت کارم به آنها امید بسته ام بر تو مخفی نیست. خدایا تو همه را می دانی. 🔹 پس اگر خدا می داند چرا می خواهیم بگوییم؟ اینجا همان نکته های ظریفی است که قبلا در بحث دعا اشاره کردیم که دعاکنندگان بزرگ اصلا را بهانه ای برای گفتگوی با معشوق و سخن گفتن با محبوب قرار می دهند. هم عاشق، سخن گفتن با معشوق را دوست می دارد و هم معشوق دوست می دارد که عاشق با او سخن بگوید. یک طرفه نیست که بگوییم این عبد لذت می برد که با مولای خودش سخن بگوید، بله این هست، سخن گفتن با مولا خیلی لذت بخش است و لذا او هم دلش می خواهد صحبت با مولایش را دائما کش بدهد و تمام نکند؛ چندین بار به زبان های مختلف حرف هایش را تکرار می کند. 🔹نمونه اش را در داستان بارها اشاره کرده ام که خدای متعال از او پرسید: « مَا تِلْكَ بِيَمِينِكَ يَا مُوسَى » (سوره ی طه، آیه ی 17) « ای موسی چه در دست داری؟» در دستش عصا بود، می توانست بگوید عصا. اما دیدید چگونه پاسخ گفت: هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّأُ عَلَيْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِي وَلِيَ فِيهَا مَآرِبُ أُخْرَى (سوره ی طه، آیه ی 18) «این عصای من است، به آن تکیه می کنم، گوسفندهایم را با آن می رانم، برگ درختان را برایشان می ریزم تا بخورند، تازه خیلی کارهای دیگر هم با آن انجام می دهم» چرا این قدر کشش می دهد؟ چون لذت می برد، بهانه‌ای برای حرف زدن با معشوق خود پیدا کرده است. لذا هم عبد از سخن گفتن با معشوق لذت می برد، هم مولا. 🔹 در عشق های ظاهری هم دیده ایم؛ همین عاشق و معشوق های عشق مجازی. اصلا مهم نیست راجع به چه چیز حرف می زنند، مهم این است که دلشان می خواهد با هم حرف بزنند. می گوید «حالت چطور است؟» جواب می دهد «الحمدلله خوبم» می گوید «حالا احوالت چطور است؟» احوالت چطور است همان حالت چطور است دیگر!!! این برای آن است که لذت می برد. لذا هم عبد از حرف زدن با مولا لذت می برد؛ در عین این که می داند خدا همۀ اینها را هم خبر دارد باز می گوید می خواهم برایت بگویم، می خواهم با تو حرف بزنم... مولا هم از حرف زدن عبد با او لذت می برد. 🔹روایات متعددی در این زمینه وجود دارد؛ در کتاب «ره توشه دیدار» روایات را در فصل دعا و توسل ذکر کرده ام. در مجموعه گفتارهای توحید افعالی در مبحث هم هست، روایات متعدد است که بنده ی مقربی از بندگان خدا دعا می کند و از خدا چیزی را درخواست می کند، فی المجلس خدا به ملائکه می گوید خواسته ی او را برآوردم، دعای او اجابت شد، اما این را که اجابت کردم به او ندهید، به خاطر این که دلم می خواهد او باز هم با من حرف بزند، باز هم از من درخواست کند، باز هم با من گفتگو کند، منِ خدا از صدای این بندۀ مناجات کننده و دعا کننده لذت می برم؛ من عاشق او هستم. ◀️ در هر حال مناجاتگر ماه شعبان می گوید خدایا همه چیزم را تو می دانی؛ ظاهر و باطنم را می دانی، گذشته و آینده و حالم را می دانی، نیازمندی ها و احتیاجاتم را می دانی، آنهایی را که الان می خواهم بگویم همه را تو می دانی، اما باز هم می خواهم بگویم خدایا، می خواهم با تو حرف بزنم. 🔹 روایت هم داریم که معصوم علیه السّلام فرمود: «گرچه خدا به نیازهای شما آگاه است، اما دوست می دارد شما نیازهایتان را به زبان به او بگویید.» همین به زبان گفتن آثار عجیبی دارد که دیگر الان فرصت بیان آن نیست. 🎤 در محضر استاد مهدي طیب 90/04/16 @ahlevela
💠مروری بر برخی از مضامین مناجات شعبانیه (٥) 🔹«وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِيرُكَ عَلَیَّ يَا سَيِّدِی فِيمَا يَكُونُ مِنِّی اِلَى آخِرِ عُمُرِی مِنْ سَرِيرَتِی وَ عَلَانِيَتِی» ✅ خدایا مقدرات تو در آنچه که از شؤون و امور من است تا پایان عمرم جاری است. اینکه بر من چه شده و چه می‌شود را تقدیر تو رقم زده و می‌زند؛ چه در جنبه های ظاهری، چه در جنبه های باطنی و معنوی زندگی‌ام؛ همه‌ی اینها به مقدرات تو رخ می دهد، آنچه شده و می‌شود و خواهد شد به تقدیر و خواست تو است. 🔹«وَ بِيَدِكَ لَا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيَادَتِی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی وَ ضُرِّی» ✅ خدایا دست خودت است؛ دست احدی غیر تو نیست؛ وقتی آنچه که دارم، افزون می شود؛ ولو به دست خلق چیزی به من رسیده است؛ امّا تو بودی که آن را به دست من رساندی؛ وقتی آنچه که دارم، کاهش می‌یابد؛ ولو بنده ای آمد آن را از من ستاند؛ امّا تو بودی که به دست آن بنده، آن را از زندگی من خارج کردی؛ وقتی سودی به من می‌رسد، این تو بودی که آن سود را رساندی؛ وقتی خسارت و زیانی بر من وارد می شود، این تویی که آن خسارت و زیان را به من وارد می کنی؛ دست تو است؛ دست احدی جز تو نیست. در زندگی من جز تو احدی کاره ای نیست. هر چه شده و می شود همه کار تو است و لا غیر. در محضر استاد مهدي طیب 90/04/16 @ahlevela
💠 مروری بر برخی از مضامین مناجات شعبانیه (٦) 🔹إِلَهِي إِنْ حَرَمْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَرْزُقُنِي وَ إِنْ خَذَلْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُنِي ❗️خدایا! اگر تو مرا محروم کنی، چه کسی است که چیزی را که می خواهم به من روزی کند؟! ❗️اگر تو به من ندهی، دریغم کنی؛ محرومم کنی، چه کسی است که روزی من کند؟! ❗️ و اگر تو من را خوار کنی، چه کسی است که می تواند به یاری من بیاید و مرا نصرت کند و پیروز و عزیزم سازد؟! 🔹 همه از توست؛ همه در دست توست. همه کاره ی زندگی من تویی. حالا که این طور است، اِلَهِي أَعُوذُ بِكَ مِنْ غَضَبِكَ:َ خدایا! از خشم تو، از غضب تو به تو پناه می برم. ❗️ همه چیز من دست تو است. اگر تو بر من غضب کنی، من چه خاکی بر سرم کنم؟! 🔹دنیای من، آخرت من، ظاهر من، باطن من، همه چیز من دست تو است. ❗️اگر تو بر من خشم بگیری، من چه خاکی بر سرم کنم؟! کجا را دارم که از دست تو فرار کنم؛ جز این که باز به آغوش تو پناه بیاورم.«أَعُوذُ بِكَ مِنْ غَضَبِكَ» ✳️ بچه ای صبح تا ظهر در خانه، آتش سوزانده بود. مادر بچه هم که زورش به بچه نمی رسید، او را تهدید می کرد و می گفت بگذار ظهر پدرت از سر کار بیاید، به تو می گویم چه کارت می کند! همه ی این شرارت هایت را به پدرت می گویم تا او تنبیهت کند. ظهر پدر از سر کار آمد، مادر هم شروع کرد به گفتن؛ روغن داغش را هم زیاد کرد: «آره، این این کار را کرده؛ آن کار را کرده و ... هر چه بهش گفتم حرف گوش نکرده...» مادر حسابی پدر را به غضب آورد تا بچه یک تنبیه حسابی بشود، پدر هم گفت «عجب! این کار ها را کرده؟! آن در را ببند ببینم!» گفت در اتاق را ببندد تا این بچه راه فرار نداشته باشد. «آن کمربند من را هم بردار بیاور؛ ببینم!» حالا بچه ی هشت نه ساله، گوشه ی اتاق گیر کرده؛ در هم بسته است و هیچ جا را ندارد که فرار کند! پدر هم خشمگین و تازیانه به دست، دارد به سمت او می آید. این بچه این سمت را نگاه می کند؛ آن سمت را نگاه می کند؛ هر جا را نگاه می کند، می بیند هیچ جایی برای فرار وجود ندارد. آخر سر تا پدر نزدیک می شود و شلاق را بلند می کند بچه به آغوش پدر جست می زند و خودش را به گردنش آویزان می کند. آیا دیگر برای پدر خشمی می ماند؟! پدر را به گریه می اندازد! ◀️ الَهِي أَعُوذُ بِكَ مِنْ غَضَبِكَ وَ حُلُولِ سَخَطِكَ از حلول سخطت به خودت پناه می آورم، کسی دیگر و جایی دیگر را ندارم. به کجا پناه ببرم؟! به خودت پناه می آورم. 🎤 در محضر استاد مهدی طیب 90/04/16 @ahlevela
💠 مروری بر برخی از مضامین مناجات شعبانیه (٧) 🔹 «اِلَهِی اِنْ كُنْتُ غَيْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِكَ فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجُودَ عَلَیَّ بِفَضْلِ سَعَتِكَ» « غَيْرَ مُسْتَأْهِلٍ » در بعضی از نسخه ها « غَيْرَ مُسْتَوْجِبٍ» نقل شده است. این جمله را به دو صورت می توان معنا کرد؛ 1⃣ یک معنا اینکه بگوییم: خدایا اگر من برای رحمت تو اهلیّت و شایستگی ندارم، تو اهلیت داری که با فضل گسترده ی خود دست به جود و بخشش بزنی. به من نگاه نکن؛ من نالایقم! اگر من برای دریافت، نالایقم، تو که برای عطا کردن و جود، لایق و سزاواری! این حالتی است که بگوییم «اگر»؛ 2⃣ اما من معنی دوم را بیشتر می پسندم؛ چون خودم را نگاه می کنم. من می گویم: خدایا! من این گونه هستم، نه اینکه اگر این گونه ام. می گویم: «اِلَهِی اِنْ كُنْتُ غَيْرَ مُسْتَأْهِلٍ (غَيْرَ مُسْتَوْجِبٍ) لِرَحْمَتِكَ » خدایا! من این گونه ام؛ قبول دارم. من اصلاً سزاوار و شایسته نیستم و اهلیت ندارم که مستوجب رحمت تو باشم، اما در مورد تو یقین دارم که «فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجُودَ عَلَیَّ بِفَضْلِ سَعَتِكَ»: تو اهلی؛ سزاوار و زیبنده ی توست که از رحمت واسعه ی خود تفضّلاً دست به جود و بخشش بزنی؛ دست به عنایت و عطا بزنی؛ تفضّلاً. ✨ تفضّلاً یعنی بدون استحقاق. ✨ 🔹یک وقت کسی استحقاق چیزی را که شما به او می دهید، دارد ؛ یک وقت تفضّلاً به او می دهید؛ یعنی استحقاقی ندارد؛ طلبی از شما نداشت؛ اما شما به او دادید. 🔹 خدایا من استحقاق ندارم؛ اما تو بیا و به من جود و تفضّل کن! من این گونه ام، تو آن گونه. تو به اعتبار آن گونه ای که خودت هستی، رفتار کن. به این طرف نگاه نکن! آخر من که هستم خدایا؟ 🔹 در دعای ابوحمزه هم امام سجاد علیه السلام به خدا عرضه می دارد: خدایا اصلاً من که هستم که عملم بخواهد چیزی باشد؟! 🎤 در محضر استاد مهدی طیب 90/04/16 @ahlevela
💠 مروری بر برخی از مضامین مناجات شعبانیه (٨) «الَهِی كَأَنِّی بِنَفْسِی وَاقِفَةٌ بَيْنَ يَدَيْكَ وَ قَدْ اَظَلَّهَا حُسْنُ تَوَكُّلِی عَلَيْكَ فقلت ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنِی بِعَفْوِکَ» 🔹 خدایا! گویا من با همه ی جان و وجودم در پیشگاه تو ایستاده‌ام و توکل نیکویی که به تو دارم، بر سرم سایه انداخته است، در پیشگاه تو، زیر سایه‌ی اعتماد، اتّکال و توکّل به تو قرار گرفته‌ام. آن‌وقت تو در قبال آن چه کردی؟ 🔹 «فقلت ما اَنْتَ اَهْلُهُ». نسخه بدل این عبارت، « فَفَعَلْتَ ما اَنْتَ اَهْلُهُ» است. چون قول خدا فعل خداست: «قوله فعل» هر دو گونه نقل این عبارت درست است. آن وقت تو آن گونه که خودت اهلش هستی و زیبنده ی توست، فرمان دادی و با من رفتار کردی و مرا در دریای بیکرانه ی عفو خود غوطه ور ساختی. 🔹 من استحقاق نداشتم؛ اما تو به تفضّل این عنایت را در حقّ من کردی. مرا دیدی که از خودم مایوسم و دیگر ذره ای به خودم اعتماد ندارم؛ خود را همه جا آزمودم و روسیاهیم بر خودم مکشوف شد. دیدم که در همه ی میدان های امتحان چگونه خراب کردم. 🔹 خدایا دیگر یک سر سوزن به خودم اعتماد ندارم، همه ی اعتماد و توکلم به توست. آمدم زیر چتر اعتماد و توکل به تو. تو مرا مایوس از خودم و معتمد به خودت دیدی، آن وقت مرا در دریای غفران و عفو خودت غوطه ور کردی. ⬅️ این نکته ی مهمی است که عبد به این یقین برسد که خدا می بخشد و در آن تردید نکند.محرومیت ما از بخشش خدا ناشی از تردید ماست. 🔹 این روایت مربوط به عرفه را بارها برایتان نقل کرده‌ام که کمترین چیزی که خدا در روز عرفه، به حاجی های حاضر در صحرای عرفات عنایت می کند، این است که همه ی گناهانشان را می بخشد و می گوید: دوباره از سر شروع کنید، مثل بچه ای که تازه از مادر متولد شده است. ادامه ی آن روایت فرمود: فقط یک نفر در جمع حاجیانی که در صحرای عرفات هستند، بخشیده نمی شود و او کسی است که تردید کند که آیا ممکن است خدا مرا هم با این‌همه گناهانم ببخشد . او به خاطر همین تردید خود را از بخشش خدا محروم کرد. ⬅️ لذا به غفّاریت خدا یقین کنیم؛ به توّابیت خدا یقین کنیم. یقین کن که خدا می بخشد، آن‌وقت ببین که خدا می بخشد. 🔹 تازه این چیزی نیست. به توّابیت و غفّاریت خدا یقین کن، آن‌وقت ببین که خدا بخشیده بود. خدا از اول گناهت را ننوشت. غفّاریت و توّابیت او اصلا فرصت نداد که تو بروی توبه کنی و بعد ببخشد. او از اول بخشیده بود. گیر قضیه، خودت بودی که هنوز به این یقین نرسیده بودی که لذت عفو و غفران الهی را بچشی. یقین کن که خدا بخشیده است. ⁉️ گذشته ات را که بابت گناه و غفلت به هدر دادی؛ الان هم که بیدار شده‌ای، می‌خواهی بنشینی برای گناه و غفلت های گذشته ات غصه بخوری؛ پس کی می خواهی طاعت به‌جا بیاوری؟ کی می‌خواهی در مسیر بندگی خدا قدم برداری؟ گذشته را که آن گونه آتش زدی، حال و آینده‌ات را هم می خواهی با غصه خوردن آتش بزنی؟ تمام شد. ⬅️ یقین کن که خدا بخشید. سرت را بینداز در راه بندگی و عبودیت و راهت را برو! 🎤 در محضر استاد مهدی طیب 90/04/16 @ahlevela
💠 مروری بر برخی از مضامین مناجات شعبانیه (٩) 🔹 «وَ اِنْ كانَ قَدْ دَنا اَجَلِی وَ لَمْ يُدْنِنِی مِنْكَ عَمَلِی فَقَدْ جَعَلْتُ الْاِقْرارَ بِالذَّنْبِ اِلَيْكَ وَسِيلَتِی» خدایا اگر اجل و مرگ من نزدیک شده و دیگر فرصت ندارم خرابکاری هایم را اصلاح کنم و خیلی آلودگی به بار آورده ام، اگر مرگم نزدیک است... 🔹 چون می دانید برای نزدیک بودن مرگ لازم نیست آدم پیر باشد تا مرگش نزدیک باشد، هر کسی ممکن است در آستانه ی مرگ باشد. خدایا اگر فرصتی برای جبران خطاهایم نمانده و مرگم نزدیک است و در طول عمر گذشته ام هم عملی از من سر نزده که من را به تو نزدیک کند، هر چه کردم خرابکاری و آلودگی و مایه ی سرشکستگی بود و من را از تو دور می کرد، نه فقط معصیت هایم، بلکه از طاعت هایم هم باید استغفار کنم، طاعت و معصیتم همه خرابکاری بود «مِن کُلِّ طاعَةٍ وَ مَعصِیَةٍ أستَغفِرُ اللهَ» «از همۀ طاعاتی که انجام داده ام و از همه ی معصیت هایی که انجام داده ام از همه استغفار می کنم» آنهایی هم که فکر می کنم طاعت بوده، حالا که نگاه می کنم می بینم مایه ی شرمساری است. کجای این طاعت است؟! ⁉️ من در حضور تو ایستاده بودم مثلا داشتم با تو حرف می زدم و نماز می خواندم، حواسم در کوچه و بازار و پیش حسن و حسین و شهین و مهین بود! من باید از این نماز استغفار کنم یا به آن امید ببندم؟! ⬅️ خدایا اگر طاعات و معاصی من همه مایه ی سرشکستگی من مقابل توست، اما وسیله ای برای تقرب به سوی تو پیدا کرده ام و آن اقرار به گناهان و خطاها است. 🔹 این گونه که می شود از قاضی وقت گرفت! یک متهم می گوید من می خواهم بیایم اعتراف کنم، آقای قاضی و بازپرس شما می خواهید آن همه زحمت بکشید و تجسس کنید تا اثبات کنید من مجرم هستم. خوب من کار شما را سبک می کنم، به من وقت بدهید من می خواهم بیایم همه ی اتهاماتم را بپذیرم. 🔹 خدایا اقرار به گناهان را می خواهم وسیله قرار بدهم بیایم پهلوی تو به بهانه ی این که اعتراف کنم و به این بهانه به تو نزدیک بشوم، و این واقعیت است که از عمل عبد هنری برنمی خیزد! از طاعت و عبادت عبد اثری حاصل نمی شود. کسی برای تقرب الی الله امید به طاعت و عبادت خودش نبندد! باید انجام بدهد، وظیفه اش است انجام بدهد، اصلا باید این قدر انجام بدهد تا بفهمد از اینها کاری بر نمی آید، والا با حرف که نمی شود! 🔹 این قدر طاعت و عبادت تا آنجایی که رمق دارد به جا بیاورد تا به این برسد که از طاعت و عبادت او هیچ خاصیتی بر نمی آید و به این یقین کند. یقین کند که پیش خدا دست خالی است، این را باور کند؛ فقیری است که فقرش هم راه درمان و معالجه ندارد. یک فقیری حالا پول ندارد، کسی به او پول می دهد و از فقر نجات پیدا می کند، اما این فقیر هیچ راهی ندارد! 🔹👌 تنها وسیله ای که می شود با آن به خدا نزدیک شد اعتراف به فقر، نیستی، گناه، خطا، قصور و تقصیر هاست. خدایا با این وسیله درِ خانه ی تو آمده ام و حالا می خواهم اقرار کنم. 🎤 در محضر استاد مهدی طیب 90/04/16 @ahlevela
💠 مروری بر برخی از مضامین مناجات شعبانیه (١٠) «إِلَهِي قَدْ جُرْتُ عَلَي نَفْسِي فِي النَّظَرِ لَهَا فَلَهَا الْوَيْلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَهَا» 🔹 خدایا من در اثر بی توجهی به خویش، به خود ظلم و ستم کردم، در اوج غفلت غوطه ور بودم و توجّه داشتم که چه بلایی بر سر خودم می آورم و چگونه خود را تباه و نابود می کنم! من متهم هستم؛ آمده ام و دارم به جرمم اعتراف می کنم: 🔹 «إِلَهِي قَدْ جُرْتُ عَلَي نَفْسِي فِي النَّظَرِ لَهَا»؛ خودم را نابود کردم خدایا! وای بر من اگر تو مرا نبخشی: « فَلَهَا الْوَيْلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَهَا». 🔹👌 تنها چیزی که می تواند این تباهی را که من نسبت به خویش روا داشتم جبران کند، بخشش و غفران توست. 🔹 اگر تو مرا مشمول غفران و بخشش خود قرار دهی، خرابکاری ها و بی توجهی هایم و بی اعتناییم به این که چه دارد بر سرم می آید، همه قابل ترمیم و جبران خواهد بود؛ ⁉️ اما اگر تو مرا نبخشی، من چه خاکی بر سرم کنم؟! وای بر من اگر مرا نبخشی؛ فَلَهَا الْوَيْلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَهَا. « إِلَهِي لَمْ يَزَلْ بِرُّكَ عَلَيَّ أَيَّامَ حَيَاتِي فَلاَ تَقْطَعْ بِرَّكَ عَنِّي فِي مَمَاتِي» 🔹 خدایا! وقتی به گذشتۀ زندگیم می نگرم، می بینم یک آن و یک لحظه نبود که تو مرا مشمول محبت ها، الطاف، عطایا و عنایاتت قرار نداده باشی! 🔹 در تمام عمرم در الطاف و مهربانی های تو غوطه ور بودم. «لم یزل: در طول عمر دنیویم تا به امروز، همواره و پیوسته خوبی های تو به سوی من سرازیر بوده است. 🔹 حال که اینگونه است، «فلا تقطع برّک عنّی فی مماتی»: خدایا! بعد از مرگم هم خوبی های خودت را از من دریغ نکن. من همان بنده ی محتاجم. تو که در دنیا در حقّ من اینهمه محبت و عنایت کردی، در آخرت هم با من همانگونه رفتار کن که در دنیا رفتار کردی. مرا از خوبی ها و احسان و الطافت محروم نکن. 🔹👌حرف هایی را که در این مناجات می زنیم، باید باور داشته باشیم. اینها تعارف نیست که با خدا می کنیم. ⁉️ باید برگردیم و گذشته ی زندگیمان را یک بار مرور کنیم؛ ببینیم خدا از لطف و عنایت با ما چه کرده است؟ چه کرده از احسان و عطایا؟! آیا لحظه ای بود که خدا به ما احسان و لطف نکند؟ ⬅️ به این باور برسیم و آنگاه با این یقین به خدا بگوییم: «الهی لم یزل برّک علیّ ایّام حیاتی»: خدایا نگاه کردم؛ از لحظه ی تولّدم، نه، از زمانی که در رحم مادر بودم تا همین الان، یک لحظه هم مرا از محبت و عنایات خودت محروم نخواسته ای. 🔹 حال که اینگونه است، تو که به من اینهمه عنایت و احسان کردی، مگر من در گذشته استحقاق اینهمه خوبی و احسان تو را داشتم؟ پس بیا در آینده و بعد از مرگم هم عنایات و الطاف خودت را از من دریغ نکن. 🎤 در محضر استاد مهدی طیب 90/04/16 @ahlevela
💠💫 💠💫 رسیدن به حقیقت توحید در جنبه‌ی نظری و عملی:‌ (قسمت دوم) 🔹 جز خدا را در عالم ندیدن هم مراتبی دارد که در این ده روز باید تکمیل شود؛ چون گاهی سالک از غیرخدا قطع توجّه می‌کند؛ امّا خود این قطع توجّه او نوعی التفات و توجّه است. همین که اراده می‌کند که توجّه خود را از غیرخدا قطع کند، ظهور یک نوع توجّه است. این است و توحید تام بالاتر از این است. مرتبه‌ی بالاتر، است. 🔹در این اراده، التفات و توجّه نیست؛ خود به خود غیر خدا دیده نمی‌شود؛ نه اینکه شخص اراده کند غیر خدا را نبیند. این مرتبه ی انقطاع است. و اوج مرتبه‌ی توحید، مرتبه‌ی کمال انقطاع است؛ که در از خدا می‌خواهیم: «اِلـٰـهِی‏ هَبْ‏ لِی‏ كَمالَ‏ اْلاِنْقِطاعِ اِلَیكَ». 🔹این ناظر به مرتبه‌ای است که نه تنها غیر خدا را نمی‌بیند، آن هم نه با التفات و اراده، که با اراده ی خویش توجّه‌ خود را از غیرخدا قطع کرده باشد؛ بلکه به جایی رسیده است که به طور طبیعی غیر خدا را نمی‌بیند؛ و به بالاتر از این هم رسیده است؛ یعنی این غیر خدا ندیدنِ خود را هم نمی‌بیند. این است؛ که سالک ندیدن خود را هم نمی‌بیند و به آن توجّه ندارد. این توحید در بُعد نظری. 🔹امیدواریم سالک‌الی‌الله با مراقبات ده روز اوّل ماه ذی‌الحجّه، که ایّام معدودات است و به تعبیر قرآن‌کریم ایّام معلومات است، در مراتب نظری و در معرفت‌الله اینگونه شود. 🔹 در بعد عملی هم با مراقباتی که سالک در پیش می‌گیرد، میوه این چهلّه را بچیند و به ثمره‌ی این چهلّه که موحّدانه زندگی کردن است، نائل شود. در مورد موحّدانه زیستن در کتاب مفصّل توضیح داده‌ایم. 🔹 موحّدانه زندگی کند؛ یعنی نه تنها در عالم غیرخدایی نبیند؛ بلکه میوه‌ی این غیرخدا ندیدن را، هم در عملش، هم در وجودش و هم در زندگی‌اش ظاهر کند؛ یعنی به غیرخدا امید نبندد و اتّکا نکند؛ از غیر خدا نهراسد؛ اعتماد و اتّکایش فقط به خدای‌متعال باشد؛ به کامل و به مقام و واگذار کردن همه‌ی امور خویش به اراده‌ و رضایت الهی برسد؛ به مقام قناعت، ، و شکر نائل شود؛ اهل تسلیم مطلق در برابر حقیقت حقّ شود؛ دل به غیرخدا نسپارد؛ دل‌باخته‌ی خدا باشد و هرچه غیرخدا را از خانه‌ی دل بیرون بریزد 🔹 و آنگاه که عاشق خدا شد، به همه‌ی عالم عشق بورزد؛ چون همه‌ی عالم آیینه‌هایی هستند که صورت معشوق ازلی در آنها دیده می‌شود؛ لذا برای عاشق خداوند همه‌ی این آیینه‌ها دوست‌داشتنی است. به‌قول شاعر: 💫 به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست 💫 عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست ◀️ این موحّدانه زیستن است. موحّدانه زیستن یعنی دل تنها یک دلبر داشته باشد: «ما جَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَینِ فِی‏ جَوْفِهِ» (1) خدا در سینه‌ی هیچ‌کس دو دل قرار نداده است و هر دل، جز یک دلبر و دلدار نمی‌تواند داشته باشد. موحّدانه زیستن یعنی دل را تنها خانه‌ی خدا کند و تنها محبّت و عشق الهی را در جان خویش داشته باشد. 🔹 بنابراین هم در بُعد نظری از مرتبه‌ی قطع، به انقطاع و از مرتبه انقطاع، به کمال نائل شود و هم در مرتبه‌ی عملی موحّدانه زندگی کند؛ احساس کند؛ عشق بورزد؛ اتکّا کند؛ قدم بردارد؛ هدف گزیند و تلاش کند. ◀️ دهه‌ی الهیه و توحیدیه برای این است که انسان در نظر و عمل شخص سالک موحّدی شود و از شرک و دوبینی نجات پیدا کند. 🎤 در محضر استاد مهدی طیب - جلسه ی 11 مهر 92 @ahlevela 📖 1. سوره ی احزاب، آیه ی 4.
✨💫 گذري بر فرازهاي مناجات شعبانيه (٤) لا یَخْفَى عَلَیْکَ أَمْرُ مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ وَ مَا أُرِیدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِی وَ أَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِی وَ أَرْجُوهُ لِعَاقِبَتِی. لینک قسمت اول:👇👇👇 https://t.me/OstadMahdiTayyeb/13010 لينك قسمت دوم👇👇👇 https://t.me/OstadMahdiTayyeb/13021 لینک قسمت سوم👇👇👇 https://t.me/OstadMahdiTayyeb/13028 🆔 @OstadMahdiTayyeb 🆔 instagram.com/ahlevela 🆔 eitaa.com/ahlevela 🆔 aparat.com/ahle_vela 🆔 @ahlevela_channel 🌐 www.ahlevela.com
✨💫 گذري بر فرازهاي مناجات شعبانيه (٥) اِلـٰهی اَقِمْنِی فِی اَهْلِ وِلايَتِكَ مُقامَ مَنْ رَجَا الزِّيادَةَ مِنْ مَحَبَّتِكَ لینک قسمت اول:👇👇👇 https://t.me/OstadMahdiTayyeb/13010 لينك قسمت دوم👇👇👇 https://t.me/OstadMahdiTayyeb/13021 لینک قسمت سوم👇👇👇 https://t.me/OstadMahdiTayyeb/13028 🆔 @OstadMahdiTayyeb 🆔 instagram.com/ahlevela 🆔 eitaa.com/ahlevela 🆔 aparat.com/ahle_vela 🆔 @ahlevela_channel 🌐 www.ahlevela.com