🔵امام خميني و نقد آثار اخلاقي
🖊احمدحسين شريفي
🔸#امام_خميني(ره)، در جاهاي مختلفي از آثار خود به نقد تراث اخلاقي مسلمين پرداخته و ناکارآمدي کتابهاي اخلاقي و روشهاي تعليمي آنان را نشان داده است. فيالمثل در کتاب «تقريرات فلسفه» ميگويد:
✅«گرچه در كتب اخلاقى موشكافيهايى داريم ولى در حقيقت، آنها كتب اخلاقى نيستند؛ زيرا كتاب اخلاقى آن است كه بيانات طورى باشد كه كأنّه مخلوط به عمل است و در ضمنِ تعليم ريشهها و مبادى اخلاق، عمل اخلاق و فضيلتى را هم به خواننده تحميل كند؛ مثل نسخه نباشد كه بنويسند و به دست مردم بدهند، بلكه مثل دوا باشد كه به خورد مردم داده شود؛ لذا با اينكه كتب اخلاقى فراوانى در تشقيق شقوق و اقسام صفات و توليد كدام از كدام و سر منشأ شدن چه براى چه نوشته شده؛ ولى در حقيقت كتب اخلاق جامعى نيستند؛ مثلًا #غزالى كتاب اخلاقى نوشته كه خيلى مفصل است و خيلى هم تشقيق شقوق نموده و ريشههاى هر صفتى را بيان كرده و گفته كه از ازدواج دو صفت، چه حاصل مىشود؛ مثلًا اگر كبر با طمع مزدوج باشد، بچه خبيثى كه از اين والدين ناپاك حاصل مىشود، چه توله سگى مىشود، البته نمىتوانيم بگوييم غزالى مرد بىاطلاعى بوده، ليكن كتابش يك كتاب اخلاقى نيست؛ چون خودش مرد اخلاقى نيست لذا نتوانسته عمل را به خواننده تزريق كند. ...
و الحاصل: گرچه كتب اخلاقى نوشته شده، مثلًا #ابن_مسكويه كتاب اخلاقى نوشته، ولى فيلسوفانه نوشته است، و خواجه نوشته، ولى فيلسوفانه نوشته است، و كلماتى مخلوط ننمودهاند كه انسان را به عمل وادارد.
#مفاتيح شيخ عباس هم كتاب دعاست اما طورى ننوشته كه انسان را به عمل وادارد.
بلى، انسان علم پيدا مىكند كه در اول ماه شعبان اين اعمال هست. و ممكن است آن را طورى نوشت كه هر كه بخواند عمل هم بكند، البته اين در صورتى است كه مقارن با تبشير و خواص و آثار و تعريف روحانيات باشد. خلاصه: كتاب اخلاقى نوشته نشده است.» (تقريرات فلسفه، ج3، ص360-361)
#اخلاق
#نقد_اخلاق
🆔کانال استاد احمدحسین شریفی
🆔https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🔹 ارتباط با ادمین :👇
@mjbayat
🔴ديدگاه امام خميني(ره) دربارة ابوحامد غزالي
🖊احمدحسين شريفي
🔸#امام_خميني در سه جا از آثار خود قضاوتهاي صريحي درباره #غزالي و پارهاي از آثار اخلاقي او دارد.
يک. در مقدمه شرح جنود عقل و جهل در نقد مهمترين کتاب اخلاقي غزالي يعني #احياء_علوم_الدين ميفرمايد: «كتاب «احياء العلوم» كه تمام فضلاء او را به مدح و ثنا ياد مىكنند و او را بدء و ختم علم اخلاق مىپندارند، به نظر نويسنده در اصلاح اخلاق و قلع ماده فساد و تهذيب باطن كمكى نمىكند، بلكه كثرت ابحاث اختراعيّه و زيادى شعب علميّه و غير علميّه آن و نقلهاى بىفايده راست و دروغ آن انسان را از مقصد اصلى بازمىدارد و از تهذيب و تطهير اخلاق عقب مىاندازد.»
دو. در شرح چهل حديث ضمن نقد ديدگاه غزالي دربارة علم #فقه، به نقد شخصيت خود او هم اشارهاي ميکند. توضيح آنکه يکي از سخنان مشهور غزالي در احياء علوم الدين اين است که علم فقه را علمي دنيوي و فقيهان را هم از عالمان دنيا ميداند. امام خميني در نقد اين سخنان ميفرمايد: اولاً علم فقه نه تنها از علوم دنيوي، آنگونه که غزالي ميگويد، نيست؛ بلکه از عزيزترين علوم آخرت است و ثانياً، اين سخن غزالي معلول حب نفس و حب به آن چيزي است که به خيال خودش او اهل آن است، يعني علم #اخلاق به معناي متعارف و رسمي.
دو. در تقريرات فلسفه نيز در نقد کتاب احياء علوم الدين ميگويد: هر چند کتاب احياء علوم الدين کتابي علمي است که شقوق مختلفي براي مسائل اخلاقي ذکر کرده است، و نحوه ارتباط ميان صفات را به خوبي تشريح کرده است اما اين کتاب «کتابي اخلاقي نيست؛ چون خودش مرد اخلاقى نيست لذا نتوانسته عمل را به خواننده تزريق كند. مرد اخلاقى آن است كه حقايق را بيان كند و بگويد كه كدام شخص چه حرف متين اخلاقى حكيمانهاى زده است، ولى اين مرد پر كينه و عداوت با اينكه در كتابش كه اسمش را كتاب اخلاقى گذاشتهاند، از هر درويش بىپدر و مادرى نقل مىكند كه چه گفت، ولى از صادقين عليهما السلام با آن بيانات حكيمانهاى كه دارند سخنى نقل ننموده است، پس اين كتاب چه تأثيرى خواهد بخشيد؟»
🆔 کانال استاد احمدحسین شریفی
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🔷 ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
🔴امام خميني و تبیین نقد فقه و فقیهان از سوی غزالی
🖊احمدحسين شريفي
🔸#امام_خمينی(ره) در کتاب بسيار ارزشمند «شرح چهل حديث» در شرح حديث بيست و چهارم که دربارة اقسام علم است، در ضمن نقد سخن #غزالی که علم #فقه را از علوم دنيوي به شمار آورده است ميفرمايد:
🔸«اشكال در كلام شيخ غزّالى... [آنكه] علم فقه را از علوم دنيايى و فقها را از علماى دنيا دانسته، با اينكه اين علم از اعزّ علوم آخرت است. و اين ناشى است از حبّ نفس و حبّ به آن چيزى كه به خيال خودش اهل اوست، يعنى علم اخلاق به معناى متعارف رسمى» (شرح چهل حديث، ص395)
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴متناسبسازی تشویق و تنبیه با سطح شعور متربی
🖊احمدحسین شریفی
🔶براي تشويق يک کودک به درس خواندن، نميتوان به او گفت با درس خواندن در آينده به درجات بالاي معنوي ميرسي. او هرگز سخن ما را نميفهمد. بايد به او وعدههاي قابل درک داد. مثلاً وعدة خريد فلان اسباببازي.
🔶وقتي بزرگتر ميشود، وعدة تشويقي ما نيز بايد بزرگتر شود؛ در مراحل بالاتر، بايد افقي بالاتر را جلوي او گذاشت؛ مثلاً بهرهمندي از شغل و موقعيت اجتماعي مناسب و امثال آن. و البته در مرحلة بالاتر بايد به او فهماند که چنين آرمانهايي، کودکانه و دنياطلبانه است. درس خواندني ارزشمند است که به قصد تقرب الهي باشد.
🔶#غزالی در کتاب ارزشمند کیمیای سعادت میگوید:
«لطف طبيب آن است كه مريد را به اوّل درجه به حقيقت حق نخواند، كه طاقت آن ندارد، كه اگر كودك را گويند: «به دبيرستان شو تا به درجه رياست رسى»، وى خود لذّت رياست نداند كه چه باشد، لكن بايد گفت: «به دبيرستان شو تا شبانگاه چوگان و گوى به تو دهم تا بازى كنى.» تا كودك به حرص آن به دبيرستان شود. و چون بزرگتر شود، وى را ترغيب كند. به جامه نيكو و زينت، تا دست از بازى بدارد. چون بزرگتر شود، وى را به خواجگى و رياست وعده دهد و گويد: «جامه ديبا كار زنان باشد.» و چون بزرگتر شود آنگاه گويد: «خواجگى و رياست دنيا اصلى ندارد، كه همه به مرگ تباه شود.» آنگه وى را به پادشاهى جاويد وعده دهد.»
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🟢سخنچینی و خیانتهای متراکم
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#غزالی در کتاب بسیار ارزشمند «کیمیای سعادت»، خیانتهای متراکمِ نهفته در نمّامی و سخنچینی را با نقل حکایتی چنین بیان میکند:
🔻و يكى فرا حكيمى گفت:
«فلان كس تو را چنين گفته است.»
🔻گفت:
«به زيارت آمدى و سه خيانت بكردى: برادرى را در دل من ناخوش بكردى، و دل فارغ من مشغول بكردى، و خويشتن را نزديك من فاسق و متّهم بكردى.»
#اخلاق
#سخنچینی
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🌹
🟢آفت اجتماعی سخنچینی در حکایتی از غزالی
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یکی از بدترین رذایل اخلاقی در عرصه زیست اجتماعی «سخنچینی» و «نمّامی» و «دو به هم زنی» است. این رذیله مجمع بسیاری از رذایل دیگر اخلاقی نیز هست: رذایلی چون دروغ، غیبت، فریبکاری، بیوفایی، خیانت، دورویی، و ....
به همین دلیل، عارفان و اخلاقیان مسلمان به تبع قرآن و روایات، فراوان در این موضوع سخن گفته و تبعات فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی آن را برشمردهاند.
#غزالی در کتاب احیاء علوم الدین و همچنین در کتاب کیمیای سعادت به تفصیل درباره آن سخن گفته است. از جمله در کتاب کیمیای سعادت با نقل حکایتی، برخی از آفات اجتماعی این رذیله را نشان میدهد:
«و يكى غلامى مىفروخت.
گفت: «در وى هيچ عيبى نيست مگر نمّامى و تخليط.»
آن كس گفت: «باكى نيست.» و بخريد.
آن غلام چون روزى چند بگذشت، فرا زن خواجه گفت: «اين خواجه، تو را دوست نمىدارد و كنيزكى خواهد خريد. اكنون چون خواجه بخسبد استره [تیغ] برگير و از زير حلق وى مويى چند باز كن، تا من تو را بدان جادويى كنم كه خواجه عاشق تو شود.»
و فرا خواجه گفت: «اين زن تو بر كسى عاشق است و تو را بخواهد كشت. تو خويشتن خفته ساز تا ببينى.»
خواجه شب خويشتن خفته ساخت. زن همىآمد و استره در دست گرفته، بر بالين خواجه بنشست و ريش وى فراكشيد تا مويى بُرَد.
خواجه را هيچ شك نماند كه وى را بخواهد كشت:
برجست و زن را بكشت.
قبيله زن چون خبر يافتند برفتند و خواجه را به عوض زن بكشتند، و خويشان بسيار بودند از هر دو قبيله، به يكديگر بر آويختند و خلق بسيار كشته شد در جنگ از هر دو جانب، به شومى نمّامى وى.»
#اخلاق
#سخنچینی
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🌹
🟢«خرابات» در «عرفان شعری» عارفان مسلمان
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یکی از اصطلاحات رمزی و نمادی در ادبیات فارسی، به ویژه ادبیات عرفانی، واژه «خرابات» است.
عارفان شاعری همچون #سنائی غزنوی، #عطار نیشابوری و #حافظ شیرازی این واژه را از معنای اصلی خود تجرید کرده و مفهومی متعالی و بلند و عارفانه به آن دادهاند.
خرابات در اصل به معنای روسپیخانه، شرابخانه، عیاشخانه، قمارخانه و محل هرزگی بوده است. اما در ادبیات عرفانی ما از سنائی به بعد به معنای مکانی مقدس و معنوی به کار گرفته شد.
در قرن پنجم، برای نخستین بار سنائی و #غزالی این واژه را در معنایی عرفانی استعمال کردند. غزالی در کتاب کیمیای سعادت میگوید عارفان و صوفیان فهم دیگری از واژه خرابات دارند:
«ایشان از این خرابات، خرابى صفات بشریت فهم کنند که اصول دین، آن است که این صفات که آبادان است خراب شود، تا آنکه ناپیداست در گوهر آدمى، پیدا آید و آبادان شود»
سنايی غزنوی در غزلی چنین میگوید:
هر که در کوی خرابات مرا بار دهد
به کمال و کرمش جان من اقرار دهد
بار در کوی خرابات مرا هیچ کسی
ندهد ور دهد آن یار وفادار دهد
در خرابات بود یار من و من شب و روز
به سر کوی همی گردم تا بار دهد
ای خوشا کوی خرابات که پیوسته در او
مر مرا دوست همی وعدهی دیدار دهد
عطار نیشابوری نیز در دیوان اشعار خود خرابات را بعضاً به معنای «مقام توحید» به کار برده است:
عزم خرابات بیفنا نتوان کرد
دست به یک درد بیصفا نتوان کرد
چون نه وجودست نه عدم به خرابات
لاجرم این یک از آن جدا نتوان کرد
شاه مباش و گدا مباش که آنجا
هیچ نشان شه و گدا نتوان کرد
گم شدن و بیخودیست راه خرابات
توشه این راه جز فنا نتوان کرد
شیخ محمود شبستری نیز در در تعریف خراباتی:
خراباتی شدن از خود رهایی است
خودی کفر است گر خود پارسایی است
نشانی دادهاندت از خرابات
که التوحید اسقاط الاضافات
خرابات از جهان بیمثالی است
مقام عاشقان لاابالی است
خرابات آشیان مرغ جان است
خرابات آستان لامکان است
خراباتی خراب اندر خراب است
که در صحرای او عالم سراب است
خراباتی است بی حد و نهایت
نه آغازش کسی دیده نه غایت
از نگاه خواجه حافظ شیرازی نیز خرابات مقامی بس متعالی است که یکی از شرایط ورود به آن «ادب» است:
قدم منه به خرابات جز به شرط ادب
که سالکان درش محرمان پادشهاند
ــــــــــــــــــ
دوش رفتم به در میکده خواب آلوده
خرقه تر دامن و سجاده شراب آلوده
آمد افسوس کنان مغبچه باده فروش
گفت بیدار شو ای ره رو خواب آلوده
شستشویی کن و آن گه به خرابات خرام
تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده
البته بعضاً با ظرافتی بینظیر، واژه خرابات را همزمان در هر دو معنای لغوی و عرفانی آن به کار گرفته است! فی المثل حافظ میگوید:
در خرابات مغان نور خدا میبینم
وین عجب بین که چه نوری زِ کجا میبینم
ــــــــــــــــــــــــ
گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگیر
مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد
#عرفان
#خرابات
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🌹