۱۴ ژوئیه،_ ۱۵.۳۸ (Trimmed).mp3
11.7M
🔴نشست تخصصی «عدالت اجتماعی: از نظریه تا عمل» که در تاریخ ۲۳ تیر ۱۴۰۰ توسط مجمع عالی علوم انسانی اسلامی و با حضور اندیشمندان حوزه عدالت اجتماعی برگزار شد.
🎤عنوان سخنرانی: اخلاق و عدالت
🔶بخشی از سخنرانی استاد شریفی در نشست تخصصی عدالت اجتماعی از نظریه تا عمل با عنوان «اخلاق و عدالت» که ناظر به نقد نظریه برنارد #ماندویل و پیروان او نظیر دکتر جانسون، #آدام_اسمیت و فردریش #هایک است در این فایل تقدیم میشود.
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴«رذایل اخلاقی»، «پیشرفت» و «عدالت»! از نگاه مولوی
🖊احمدحسین شریفی
#مولوی در مثنوی دفتر ششم با بیان نمونهها و مصادیقی عینی نشان میدهد که عامل بسیاری از پیشرفتها و فعالیتهای پیشبرنده آدمیان، #ترس و #حرص و سایر رذایل اخلاقی است!
ابتدا میگوید قصد اولی و اصلی پادشاهان و حاکمان از توسعه صنعت وسایل جنگی و حمل و نقل دریایی خدمت به مردم و تأمین وسایل امنیت و آسایش آنان نیست، بلکه کشورگشایی و یا تأمین امنیت ملک و حکومت خود و استقرار و برقراری پادشاهی خویشتن است. اما ناخواسته امنیت و رفاه مردم هم تأمین شده و گشایشهای اقتصادی و اجتماعی هم ایجاد میشود:
پادشاهی را خدا کشتی کند
تا به حرص خویش بر صفها زند
قصد شه آن نه که خلق آمِن شوند
قصدش آنک ملک گردد پایبند
در نمونهای دیگر میگوید قصد اصلی چارپایی که «خراس» آسیاب را میچرخاند، روغنگیری یا آبکشی از چاه نیست، بلکه او صرفاً دنبال رهایی از درد و رنج ناشی از تازیانه و زخمی است که صاحبش بر پشت یا گردن او وارد میکند؛ اما ناخواسته منافع دیگران را هم تأمین میکند یعنی آب را از چاه میکشد یا روغن را از کنجد میگیرد و امثال آن:
آن خراسی میدود قصدش خلاص
تا بیابد او ز زخم آن دم مناص
قصد او آن نه که آبی بر کشد
یا که کنجد را بدان روغن کند
خدای متعال ترس از درد و رنج زخم و تازیانه را در دل چارپایان نهاده است تا آنان از ترسِ درد به حرکت درآیند و در سایه حرکت آنها مصالح مردمان هم تأمین شود. یک گاو هرگز به قصد حرکت دادن و نقل و انتقال ارابه و وسایلی که بر پشت او گذاشته شده است حرکت نمیکند، او از بیم زخم صاحبش، میدود و حرکت میکند اما مصالح مردم هم در سایه این بیم و ترس گاوان تأمین میشود:
گاو بشتابد ز بیم زخم سخت
نه برای بردن گردون و رخت
لیک دادش حق چنین خوف وجع
تا مصالح حاصل آید در تبع
و درباره فعالیتهای اقتصادی مردمان هم سخنی شبیه پارهای از اقتصاددانان لیبرال مثل برنارد ماندویل و آدام اسمیت و فردریک هایک میگوید و آن اینکه هر کسی دنبال سود شخصی خودش است اما حاصل جمع همین سودجوییهای شخصی تکتک افراد رونق اقتصادی جامعه و تأمین منافع فقرا و مستمندان است!:
همچنان هر کاسبی اندر دکان
بهر خود کوشد نه اصلاح جهان
به طور کلی جهانبینی مولوی به این شکل است که ستون اصلاح این جهان را ترس نهفته در جان جانداران اعم از چرندگان و درندگان و پرندگان و آدمیان میداند و میگوید:
هر یکی بر درد جوید مرهمی
در تبع قائم شده زین عالمی
حق ستون این جهان از ترس ساخت
هر یکی از ترس جان در کار باخت
حمد ایزد را که ترسی را چنین
کرد او معمار و اصلاح زمین
و البته مولوی مثل همه موارد دیگر، از این واقعیت جهانشناختی و انسانشناختی نیز یک نتیجه اخلاقی هم میگیرد و آن اینکه آدمیان هم اگر میخواهند پیشرفت معنوی و روحی داشته باشند باید از ترس نهادینه در وجود خود پلی برای پیشرفت و تعالی معنوی بسازند:
این همه ترسندهاند از نیک و بد
هیچ ترسنده نترسد خود ز خود
هیچ وهمی بیحقیقت کی بود
هیچ قلبی بیصحیحی کی رود
آن حکیمک وهم خواند ترس را
فهم کژ کردست او این درس را
🔷🔷[[نکته تکمیلی: پیشتر در همین کانال بخشی از سخنرانی اخلاق و عدالت که در نقد همین دیدگاه البته با تمرکز بر تحلیل برنارد #ماندویل، #آدام_اسمیت و #هایک بود بارگذاری شده بود. علاقمندان میتوانند برای نقد دیدگاهی که معتقد است سیئات فردی حسنات اجتماعیاند و حسنات فردی سیئات اجتماعی به لینک زیر مراجعه کنند:👇👇
https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi/1197
#اخلاق
#اقتصاد
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🟢تزیینی بودن نقش مردم در اندیشه و عمل مدافعان لیبرالیسم
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برخلاف تصور عموم افراد، در نظام لیبرالیسم علیرغم سخن گفتن از مردم و آزادیهای مردم و مالکیت خصوصی و حقوق بشر، اما فیالواقع و در عمل، مردم و حقوق مردم و بشریت هیچ جایگاه و اهمیتی برای آنها نداشته و ندارد. نقش مردم صرفاً نقشی صوری و تزیینی است. حاکمیت و حکومت و حکمرانی حق مالکان و سرمایهداران بزرگ است. اراده آنها حاکم است و باید حاکم باشد. معیار اداره جامعه و معیار برخورداری از حقوق شهروندی و اجتماعی، قوانینی است که توسط «نخبگان لیبرال» يعني «مالکان عمده» و «سرمايهداران بزرگ» تدوين شده و میشود.
فردریش #هايک (۱۸۹۹-۱۹۹۲)، از اندیشمندان سیاسی و اقتصادی نئولیبرال و برنده جایزه نوبل اقتصاد، مينویسد:
«اين ليبراليسم است که قانونها و خط و نشانهايي را براي دموکراسي ترسيم ميکند، نه آنکه انتخاب مردمي بتواند ارزشهاي ليبراليسم را نفي يا اثبات، کم يا زياد کند.»
صوری دانستن نقش مردم در اندیشه لیبرالیسم اختصاصی به اندیشمندان نئولیبرال ندارد؛ بلکه از دیرباز مورد تأکید و توجه مدافعان تفکر لیبرالیسم بوده است. به عنوان نمونه،
جان وزلي (1703-1791)، به این بهانه که نقشآفرینی مردم در حکومت، آزادیهای مدنی و مذهبی آنها را محدود میکند، با برجستهسازی جایگاه مردم و نقشآفرینی آنها در حکومت مخالف بود و میگفت:
«هر قدر سهم مردم در حکومت بيشتر باشد، آزادي مدني و مذهبي ملت کمتر خواهد شد»
بارون هولباخ، از اندیشمندان عصر روشنگری، میگفت:
«مقصود از مردم، تودة عوام احمق نيست ... هر کس که بتواند به گونهاي قابل احترام با درآمدي که از دارايياش کسب ميکند، امرار معاش نمايد و هر سرپرست خانواده که صاحب زمين است، بايد شهروند قلمداد گردد .. ديگران تا زماني که با کار و کوشش خود زمين به دست نياورند، شهروند محسوب نخواهند شد.»
آربلاستر در کتاب مهم و مشهور «ظهور و سقوط لیبرالیسم غرب» مینویسد:
«ولتر زماني به دالامبر ميگويد، آموزش به درد فرزندان کارگران نميخورد: اين امر «آنها را از شخمزدن باز خواهد داشت»؛ دقيقاً همان ديدگاهي که ماندويل و ديگران در مقابل مدارس خيريه اتخاذ کرده بودند، ولتر در ادامه ميگويد: «اين کارگران نيستند که بايد تحت تعليم قرار گيرند، بلکه بورژواها و شهرنشيناناند»
دُنی دیدرو (۱۷۱۳-۱۷۸۴)، از چهرههای مشهور عصر روشنگری و از اصحاب دائرهالمعارف، معیار «شهروندی» را «مالکیت» میدانست و میگفت:
«اين مالکيت است که حق شهروندي ايجاد ميکند» و صرفاً مالکان میتوانند از حق داشتن نماینده برخوردار باشند. یعنی کسی که سرمایه و ملکی نداشته باشد حتی از حق انتخاب نماینده هم محروم است.
فرانک شوئل، از نظريهپردازان تاريخ آمريکا، دربارة انقلاب استقلال آمريکا از تحت استعمار انگلستان مينويسد:
«عوامل جداً محافظهکار ... مراقب بودند که تودة مردم نتوانند به طور افراطي در امر انتخابات نقش سازنده و سرنوشتساز داشته باشند و به همين منظور شرط ثروت را براي شرکت در انتخابات برقرار ساختند. بنابراين مانند زمانهاي گذشته شخص براي رأي دادن ميبايست از حداقل ثروت برخوردار بوده و حتي براي انتخاب شدن نيز مالک حداقل يک دارايي غير منقول باشد. در کنه ضمير تهيهکنندگان قانون اساسي حق انتخاب شدن و انتخاب کردن جزو حقوق طبيعي انسان به حساب نميآمد.»
#لیبرالیسم
#انتخابات
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🌹