آیت الله شیخ عباس اخوان
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«يا هشام بئس العبد عبد يكون ذا وجهين و ذا لسانين يطري أخاه إذا شاهده، و يأكله إذا غاب عنه، إن اُعطي حسده و إن ابتلى خذله» #بحارالأنوار ج۱ص۱۵۰
ابتلاء و بیچارگی انسان به اندازهای است که خود را آماده برای #زندگی مناسب نکرده است مثل #معاشرت با دیگران که میتواند #منفعت و یا #ضرر به دنبال داشته باشد که همگی معلق به مقدماتی است/یکی از عوارض مبتلابه انسان ابتلای به #بدبینی #سوءظن به دیگران است که بر اثر عدم #توکل به خدای متعال رخ میدهد/بدبینی و سوءظن را باید برطرف کرد ولی اگر بهجای رفع آن انسان مشکلات خود را به گردن دیگران بیندازد همگی این موارد محصول #تکبر است که تکبر هم برخواسته از بی عرضگی انسان است/مضرات تکبر/ضرورت یادگیری و #علم آموزی برای نیل به #سعادت /کسیکه تکبر را کنار نگذاشت برای رفع ناکامی خود گاهی به #نمامی (دورو در فارسی و #منافق به معنای اینکه شخص #نمام پشت سر دیگران حرف میزند و بدگویی میکند)/ #رذیله نمامی و دورویی مثل بذر خبیثی است (=تکبر و #منیت ) که در ارض وجودی انسان روییده که شجره و میوهاش (=نمامی) هم خبیث است/تکبر ریشه همه بدی هاست!/ #تکبر به معنای خود را بزرگ و والا دانستن در جاییکه بزرگ و والا نیست
#سعدی مطالب حکمی و #نصایح را به صورت نظم و نثر در #بوستان و #گلستان به خوبی آورده است
وقتی افتاد فتنهای در شام
هر کس از گوشهای فرا رفتند
روستازادگان دانشمند
به وزیری پادشا رفتند
پسران وزیر ناقص عقل
به گدایی به روستا رفتند
#گلستان #سعدی
تکبر شخص را از مقام پذیرش و #تربیت باز میدارد/انسان اگر تن به تربیت بدهد باارزش میشود
«يا هشام بئس العبد عبد يكون ذا وجهين و ذا لسانين يطري أخاه إذا شاهده، و يأكله إذا غاب عنه، إن اُعطي حسده و إن ابتلى خذله»
«بئس العبد» (بد بندهای است) و البته این را هم میگوید که این بد #بندگی کرده که به اینجا رسیده است یعنی آنجاییکه باید میپذیرفت نپذیرفت و آنجاییکه نباید میپذیرفت پذیرفت و حالا که بدبخت شده دیگران را مقصر میداند
«یکون ذاوجهین» انسان دورو زیاد پیدا میشود که علل ناکامی خود را در دیگران جستجو میکند/هر انسان موفقی زحمت کشیده که به جایی رسیده/ #مدارا کردن #انوشیروان ( #نوشیروان ، #نوشین_روان ) با جناب #بزرگمهر ( #بوذرجمهر ) که معلم و #مؤدب او بوده است و حکایت توصیه همیشگی بزرگمهر به انوشیروان «قربان، سحرخیز باش تا کامروا شوی» #ضرب_المثل
انسان به بیعاری به جایی نمیرسد و هرچه به دست آورد به تلاش و #زحمت کشیدن است؛ يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ #الانشقاق :۶/انسان تا زنده است #بازنشستگی ندارد/خود #استراحت یک نوع فعالیت برای آمادگی برای موفقیتهای بعدی است و تنپروری نیست/انسان شأنش این است که تا زنده است باید منشأ اثر باشد؛ جریان چهار سال زندانی بودن مرحوم آیتالله #سیدمحمدتقی_خوانساری در زندان #انگیس ها/
«يا هشام بئس العبد عبد يكون ذا وجهين و ذا لسانين يطري أخاه إذا شاهده، و يأكله إذا غاب عنه»
#مدح در هنگام غیبت شخص و #غیبت و خوردن او در هنگام نبودنش؛ وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ #الحجرات :۱۲/علت #غیبت کردن عجز غیبت کننده است؛ الْغِيبَةُ جُهْدُ الْعَاجِزِ #نهج_البلاغه
«إن اُعطي حسده و إن ابتلى خذله»
#حسد در هنگام مشاهده نعمت دیگری و اگر #ابتلاء در دیگران دید او را خوار کند؛ وظیفه انسان در قبال موفقیت دیگران #شاد بودن است و اگر مشکل دیگران را دید باید از آنان #دستگیری کند/ این شخص مورد نظر در روایت هم بد بندهای است و هم باید از او حذر کرد چون به تو صدمه میزند و اگر مجبور به معاشرتی باید بهگونهای معاشرت کنی تا گرفتار نشوی
صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان
بر جان، شرار عشقت، خوش میکشد زبانه
باور نداشت بختم، این دولت از زمانه
دیشب دل پریشم، تا صبح، شکوه میکرد
گاهی ز دست زلف، گاهی ز دست شانه
خواهم که چون سکندر، گرد جهان بگردم
شهد لبت بنوشم، آب بقاء بهانه
فرهاد، بهر شیرین، گر کَند جوئی از شیر
من کردهام ز دیده، سیلاب خون روانه
وقت صبوحی آمد ای ساقی سحر خیز
برخیز تا بنوشیم، از این می شبانه
#شاطرعباس_صبوحی
یابن الحسن یابن الحسن
یابن الحسن یابن الحسن
السلام علی الشیب الخضیب
السلام علی الخد التریب
روضه حضرت #سیدالشهداء علیهالسلام
وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِكَ وَ مُولِغٌ سَیْفَهُ عَلَی نَحْرِكَ قَابِضٌ عَلَی شَیْبَتِكَ بِیَدِهِ ذَابِحٌ لَكَ بِمُهَنَّدِهِ #بحارالأنوار ج۹۸ص۳۲۲
حسین جان حسین جان
حسین جان حسین جان
۱۴۰۱٫۸/۲۲
#شیخ_عباس_اخوان
https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«يا هشام إنَّ ضوء الجسد في عينه فإن كان البصر مضيئاً استضاء الجسد كلّه، و إن ضوء الروح العقل، فإذا كان العبد عاقلاً كان عالماً بربّه، و إذا كان عالماً بربّه أبصر دينه، و إن كان جاهلاً بربّه لم يقم له دين، و كما لايقوم الجسد إلّا بالنفس الحيَّة فكذلك لا يقوم الدين إلّا بالنيّة الصادقة، و لا تثبت النية الصادقة إلّا بالعقل.» #بحارالأنوار ج۱ص۱۵۳.
فرمایش مرحوم #علامه_طباطبایی در تعلیقات بر بحارالأنوار پیرامون کم نظیر بودن برخی فرازهای حدیث اولی الالباب؛ #علم_به_رب و مثال محسوس به معقول در روایت به ضعف در چشم که سبب عیب در بدن میشود برای این مطلب که نورانیت در #روح به #عقل است؛ انسان #عاقل در #دین خود به وسیله عقلش نظر و تعمق میکنند برخلاف مردمان متعارف؛ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا #البقرة:۲۷۵؛ جریان شخصی که برای تصحیح وضوی خود نزد مرحوم آیتالله #مرعشی_نجفی رفت؛ معمولا مردم به ظاهر باتقوا کاری به حلال بودن #کسب خود ندارند؛ اکثر تصورات مردم به ظاهر باتقوا در مورد کسب خودشان این است که خودمان بلدیم و دیگر اینکه خیال میکنند رضایت طرفینی در معامله و هر امری که باشد نافذ است و اینکه باید من در هر معاملهای سود کنم و هیچگاه متضرر نشوم؛ اکثر سوالات مردم به ظاهر باتقوا در نجسی و پاکی و امثالهم است که این خودش نوعی تلقین به نفس است که من آدم متدینی هستم؛ لبه تیز #احکام شرعی در #معاملات و #حلال و #حرام مالی است؛ اَلْعِبادَةُ عَشْرَةُ اَجْزاءٍ تِسْعَةُ اَجْزاءٍ فى طَلَبِ الْحَلالِ #بحارالأنوار ج۱۰۰ص۹؛ جریانی از اختلاف مالی پدر و پسر به ظاهر باتقوا؛ جریان انحصار وراثت مرحوم پدر استاد؛ بلای اختلافات مردم در اموال #ارث و امور مالی؛ محدودیت دین بسیاری در صورت ظاهری آداب و نسک؛ تلقی و رسم اشتباه و غلط #حلالیت طلبی متداول پس از عدم رعایت امور دینی و ترویج این مسأله توسط برخی مبلغین؛ روایت مذکور در #جواهرالکلام پیرامون کسیکه برای مصرف بدون اجازه #خمس از امام معصوم علیهالسلام حلالیت طلبید.
«و إن ضوء الروح العقل، فإذا كان العبد عاقلاً كان عالماً بربّه»
انسان عاقل عالم به رب خود میشود؛ فَمَا ظَنُّكُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِينَ #الصافات:۸۷؛ #شناخت_خدا بستگی به میزان عقل در شخص دارد.
«و إذا كان عالماً بربّه أبصر دينه»
#رب ذاتی است که میپروراند فلذا به رب #پروردگار میگویند؛ نمیتوان خرما جوشانید و شیره انگور به دست آورد؛
خرما نتوان خورد از این خار که کشتیم
دیبا نتوان بافت از این پشم که رشتیم
#سعدی
فَمَا ظَنُّكُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِينَ #الصافات:۸۷؛ در نگاهی تسامحی اگر یک دهم این وقتی که از #دانش_آموز در مدرسه و #آموزش_و_پرورش میگیرند صرف مسائل دینی کنند وقتی به دیپلم میرسد نیمچه مجتهدی میشود!؛ اگر کسی وقتی در امور دینی نگذارد در زندگی کج جلو میرود؛ از اول باید به تدریج مسائل دینی را یاد بگیرد تا #متدین بشود؛ #بصیرت_دینی وقت گذاشتن میخواهد و آدم باید برای دینش وقت بگذارد؛ در بسیاری از متدینین دین امر فوقبرنامه است در حالیکه اگر کسی #باور را دارد که دین برای #ابدیت است و #دنیا برای گذر باید تمام حواسش باشد که در مزرعه دنیا چه میکارد تا در #آخرت برداشت کند؛ الدنیا مزرعة الآخرة #عوالی_الئالی ج۱ص۲۶۷؛ تبیین معنای #پروردگار با تشریح معنای پروریدن؛ #زندگی که مزرعه آخرت است نوع پرورش آن متفاوت است؛ عدم پرورش بسیاری از مدعیان تربیت و مدعیان #استاد بودن.
«و إن كان جاهلاً بربّه لم يقم له دين»
گول زدن #جاهل خوش را!
صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
ای تاب و توانم را برده
رحمی بر این دل افسرده
برگی از گلشن خرم عمر
باقی بود آن هم پژمرده
خوناب جگر از ساغر دل
در فصل بهار غمت خورده
بیمار توایم و نپرسیدی
کاین غمزده به شد یا مرده
دیوان #کمپانی
روضه #حضرت_علی_اکبر صلوات الله علیه
فسقط عن الفرس و جلس علی التراب و جعل یمسح التراب عن وجهه فوضع خده علی خده و صاح سبع مرات و قال ولدی علیّ علی الدنیا بعدک العفا قتل الله قوما قتلوک
بابی العطشان حتی قضی
بابی المغموم حتی مضی
روحی فداک یا اباعبدالله
۱۴۰۱/۱۱/۲۳
#شیخ_عباس_اخوان
https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» #بحارالأنوار ج۱ص۱۵۴
توفیق پی بردن به علل و اسباب #موفقیت خود؛ پشت پا زدن برخی به اسباب موفقیت خود
وقتی افتاد فتنهای در شام
هر کس از گوشهای فرا رفتند
پسران وزیر ناقص عقل
به گدایی به روستا رفتند
#گلستان_سعدی
استفاده برخی از مواهب برای رسیدن به #کمال به در معرض #توفیق قرار دادن خود؛ إن لربكم في أيام دهركم نفحات الا فتعرضوا لها #بحارالأنوار ج۸۴ص۲۶۷؛ #عبودیت عنصر بسیار مهم در #معنویت؛ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمَانِهِمْ ۖ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ #یونس علیهمالسلام:۹؛ از مواهب الهی موضوع #تعقل در مبادی #توحید است؛ یافت جایگاه انسان با فکر صحیح به در مقام عبودیت بودن و ضرورت سیر به سمت کمال؛ درست #فکر کردن گاهی مسامحتا #جهان_بینی گفته شده و به تعبیر مسامحیتر گاهی #ایدئولوژی گفته میشود؛ #غنا و بی نیازی خدای متعال، و آفرینش و ظهور و جلوه هستی بر اساس #مشیت_ذاتی و #اراده ازلی؛ به عبث خلق نشدن مخلوقات و #هدف_خلقت برای مخلوقات؛ مقام #قوه و #استعداد در انسان که بنابر #تربیت میتواند به#فعلیت برسد؛ #تربیت_عقلی در انسان برای رسیدن کمال؛ ماهیت #مرگ به انتقال از عالمی به عالمی دیگر؛ #ابدیت در انسان و ضرورت به فعلیت رساندن استعدادها و پیدایش بحث #رسالت و #نبوت بنابر #قاعده_لطف؛ راهنمایی عقل به اینکه انسان برای طی مراحل کمال نیاز به راهنمایی #انبیاء الهی علیهمالسلام دارد؛ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا #مریم سلام الله علیها:۳۱؛ نیاز به #معرفت و عبادت برای رسیدن کمال
طیران مرغ دیدی تو ز پای بند شهوت
بدر آی تا ببینی طیران آدمیت
#گلستان #سعدی
«و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.»
بنده #عاقل هر واجبی از واجبات را که انجام میدهد تعقل میکند که این برای خود انسان است تا از حضیض عالم اسفل به بالاترین مراتب کمال برسد؛ أَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدًى #القیامة:۳۶؛ راهنمایی مقام #عقل برای انسان؛ کلام امام علیهالسلام ناظر به این معنا است که انسان تعقل میکند که برای رسیدن به کمال نیاز به این معرفت و عبادت دارد و انسان هر فریضهای را که انجام میدهد برای خودش انجام میدهد و منفعتی برای خدا ندارد نه اینکه به این معنا باشد که خدا چرا مثلاً نماز صبح را دو رکعت قرار داده است
صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان
ای مرهم سینۀ خستۀ ما
وی مونس قلب شکستۀ ما
در نغمه گری دستان تواند
در گلشن وحدت دستۀ ما
پیوسته بود با نفخۀ صور
این زمزمۀ پیوستۀ ما
برخاسته تا افق گردون
فریاد ز بخت نشستۀ ما
کی حلقه شود در گردن یار
این دست به گردن بستۀ ما
دیوان #کمپانی
یابن الحسن یابن الحسن
یابن الحسن یابن الحسن
به خدا که ز غیر تو بیزارم
وز خویش همیشه در آزارم
آوارۀ کوه و بیابانم
سرگشتۀ کوچه و بازارم
چون مرغ شب آویزم همه شب
روزانه چه بلبل گلزارم
در خرمن نه فلک آتش زد
یک شعله ز آه دل زارم
رنجورم و باز مرنجانم
بیزارم و باز نیازارم
آن خاطر نازک را ترسم
کز زاری خویش بیازارم
دیوان #کمپانی
یابن الحسن یابن الحسن
یابن الحسن یابن الحسن
عزیزٌ علیّ أن أری الخلقَ و لا تُری و لا أسمع لک حسیسا و لا نجوی دعای #ندبه
روضه بازگشت #ذوالجناح به خیمهگاه
فلاندبنك صباحا ومساء، ولابكين عليك بدل الدموع دما ... وأسرع فرسك شاردا، وإلى خيامك قاصدا، محمحما باكيا.
#بحارالأنوار ج۱۰۱صص۲۳۸-۲۴۰
الظليمة الظليمة من امة قتلت ابن بنت نبيها #بحارالأنوار ج۴۴ص۳۰۸
حسین جان حسین جان
حسین جان حسین جان
بابی العطشان حتی قضی
بابی المهموم حتی مضی
روحی فداک یا اباعبدالله
۱۴۰۲/۱/۱۰
آیت الله #شیخ_عباس_اخوان
https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
ثمَّ نَزَل صلیالله علیه وآله وسلم وكان وقت الظَهيرة ـ فصَلّى ركعتين، ثمّ زالتِ الشمس فأَذَّن مُؤَذن
الصداقة!هكذا ينبغي ان يفعل الصديق بصديقه،و كنت في تلك المدة في ضيق و شدة و بلاء و محنة، فما قمت من الحضرة إلاّ و خلصتني منها و الآن يومان أو ثلاثة أرسلوني إلى الحمام و طهروني من الأقذار و الكثافات،و بعث إلى الرسول(صلیالله علیه وآله وسلم)بهذه الثياب و الصديقة الطاهرة سلام اللّه عليها بهذه العباء،و صار أمري بحمد اللّه إلى حسن و عافية،و جئت إليك مشيعا لك و مبشرا،فطب نفسا انك ترجع إلى أهلك سالما صحيحا و هم سالمون فانتبهت شاكرا فرحا،و على الفطن الخبير ان يتأمل في دقائق تلك الرؤيا فان فيها ما تزيل عن القلب العمى و عن البصر القذى. #دارالسلام #محدث_نوری ج۲صص۱۷۲-۱۷۴؛
«يا هشام قال رسول الله صلیالله علیه وآله وسلم: إذا رأيتم المؤمن صموتاً فادنوا منه، فإنّه يلقي الحكمة، والمؤمن قليل الكلام كثير العمل، والمنافق كثير الكلام قليل العمل.»
#تلاش و سعی بسیار مؤمن در عمل و کم حرف و صموت بودن که به این شخص باید نزدیک شد که این شخص #حکیم است و از آنکه #پرحرف است و کم عمل فرار کنید که این شخص دورو (= #منافق) است
دامنآلوده، اگر خود همه حکمت گوید
به سخنگفتنِ زیباش، بَدان، بِه نشوند
وآنکه پاکیزه رَوَد، گَر بنشیند خاموش
همه، از سیرتِ زیباش، نصیحت شنوند
#سعدی
كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ #الکافی ج۲ص۷۸؛ خاطرهای از #امام_جماعت موفق در #مسجد به علت اهل عمل بودن امام جماعت؛ يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ مَا سَعَىٰ #النازعات:۳۵؛ ضرورت تسریع در کار خیر؛ فی التأخیر آفاتٌ؛ ضرورت تسریع و تعجیل در کار خیر و تاخیر در #کار_شر: أَخِّرِ الشَّرَّ فَإِنَّكَ إِذَا شِئْتَ تَعَجَّلْتَهُ #نهج_البلاغة نامه ۳۱
صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
روضه #حضرت_زینب سلام الله علیها
تا تو افشان مو نگاهی سوی زینب میکنی
ای مه ابرو هلالم روز من شب میکنی
من صبورم لیک از هجران طاقت سوز خود
کاسه صبر مرا از غم لبالب میکنی
میخورد بر هم لبت ای میزبان کائنات
قصهٔ تلخ پذیرایی دیشب میکنی
أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا #الکهف:۹
حسین جان حسین جان
حسین جان حسین جان
۱۴۰۲/۱/۱۱
آیت الله #شیخ_عباس_اخوان
https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«يا هشام إيّاك و مخالطة الناس و الاُنس بهم إلّا أن تجد منهم عاقلاً مأموناً فأنس به و اهرب من سائرهم كهربك من السباع الضارية.» #بحارالأنوار ج۱ص۱۵۵
نیاز به #انس در انسان به دلیل #مدنی_الطبع بودنش که اقتضای این انس این است که با دیگری باشد؛ #تاثیرگذاری دیگران در انسان به دلیل اینکه #میل انسان به انس سبب تاثیرپذیری از دیگران میشود؛ المجالسة مأثرة؛ حال انسان به چه کسی #مجالست کند که در تاثیرپذیری قهری از او این تأثیر مفید باشد؟؛ خیال عدم تاثیر انسان از دیگران #توهم است مگر اینکه این #معاشرت و مجالست بسیار حساب شده باشد که در اینصورت تاثیر کمتر میشود؛ در علوم #روانشناسی گفته شده که انسان با هرکسی معاشرت کند همان کس است ولو خیال نکند تاثیر نمیگیرد
تو اول بگو با کیان دوستی
پس آنگه بگویم که تو کیستی
#گلستان_سعدی
منشین با بدان که صحبت بد
گرچه پاکی ترا پلید کند
آفتاب ار چه روشنست او را
پارهای ابر ناپدید کند
#سنایی
معاشرت با #عالم نشان از #گرایش به #علم و معاشرت با #ظالم نشان از گرایش به #ظلم است؛ میل انسان را به جهات مختلف میکشد
گر در همه شهر یک سر نیشترست
در پای کسی رود که درویشترست
با این همه راستی که میزان دارد
میل از طرفی رود که زر بیشتر است
#سعدی
جریان شخصی که مدام میل به #ثروتمندان داشت
کمی انسان #باتربیت و کثرت انسان #بی_تربیت؛ #تربیت به معنای عام و تربیت به معنای خاص؛ در بحث ما تربیت به معنای خاص منظور است که انسان با تربیت کسی است که در راه #کمال وجودی خودش گام برداشته است؛ مسأله تربیت پذیری در #جامعه؛ #نفرین کردن #حضرت_نوح علیهالسلام: وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا (۲۶) إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا #نوح علیهالسلام:۲۷؛ تأثیر جامعه از تربیت عام #کفار؛ تبیین کمی تربیت خاص مطابق با کمال وجودی در جامعه؛ تبیین تاثیرپذیری انسان با مثال جریان شخصی که در #گرجستان به محلهای برخورد به نام محله #قجرها که عین #تهران است که #شیعیان در آنجا زندگی میکنند؛ #قهری بودن تاثیرپذیری در بسیاری از موارد؛ صورت ظاهر #مردم بیتربیت (به معنای خاص) مربوط به تعاملات ظاهری است و حقیقت باطن مردم بیتربیت همان است که در #وصیت #امیرالمؤمنین صلوات الله علیه به فرزندشان جناب #محمدبن_حنفیه آمده است: وَ إِیَّاکَ أَنْ تَغْتَرَّ بِمَا تَرَی مِنْ إِخْلاَدِ أَهْلِ الدُّنْیَا إِلَیْهَا وَ تَکَالُبِهِمْ عَلَیْهَا فَقَدْ نَبَّأَکَ اللَّهُ عَنْهَا وَ نَعَتْ هِیَ لَکَ عَنْ نَفْسِهَا وَ تَکَشَّفَتْ لَکَ عَنْ مَسَاوِیهَا فَإِنَّمَا أَهْلُهَا کِلاَبٌ عَاوِیَهٌ وَ سِبَاعٌ ضَارِیَهٌ یَهِرُّ بَعضُهَا عَلَی بَعضٍ وَ یَأکُلُ عَزِیزُهَا ذَلِیلَهَا #نهج_البلاغة نامه ۳۱؛ استعمال عباراتی مثل #خرد_جمعی و #عقل_جمعی در بسیاری از موارد برای مردمان بیتربیت؛ #سفرنامه_میرزاابوطالب_خان ( #مسير_طالبی) تألیف
#ابوطالب_بن_محمداصفهانی (۱۱۶۶-۱۲۲۱ق) که #فراماسونر بوده و از #هند تا #اروپا سفر کرده که از مجالس شبنشینی در #فرانسه میگوید که خوشی در شبها به شکایت در محاکم در روزها از همدیگر میرسد
آدمی صورتان به صورت دیو
نه یکی صد هزار میبینم
اوصاف مرحوم آیتالله شیخ #محمدجوادانصاری_همدانی استاد مرحوم #شهیددستغیب و دیگران؛ ذکر شخصیت و حالات بینظیر و عجیب مرحوم #آخوندملاحسن_آرندی_نائینی (۱۱۹۰- ۱۲۷۰ق) در روزنامه رسمی دولتی و اهمیت آن کتاب #المآثروالآثار تألیف دوران #ناصرالدین_شاه؛ وجود منحصر دو کتاب #قرآن کریم و #مثنوی_معنوی در حجره آخوندملاحسن آرندی نائینی؛ جریانی از آخوندملاحسن آرندی نائینی رحمهالله در دستوری به #بدیع به نقل مرحوم حاج آقا رحیم #ارباب؛ جریانی از شخصی که باطن مردم بیتربیت را در #مکاشفه دیده بود؛ توصیهای از مرحوم آیتالله #حق_شناس پیرامون معاشرت و تاثیر نفَس مردم؛ حالات مرحوم آیتالله #سیدجمال_الدین_گلپایگانی و جریانی از ایشان
«يا هشام إيّاك و مخالطة الناس و الاُنس بهم إلّا أن تجد منهم عاقلاً مأموناً فأنس به و اهرب من سائرهم كهربك من السباع الضارية.»
ای هشام بپرهیز از مخالطت و مجالست یا مردم و انس با ایشان مگر اینکه بیابی در میان ایشان انسانی #عاقل و #امین؛ #متدین بیعقل به درد نمیخورد: عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْأَحْمَرِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ الدَّیْلَمِیِّ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) فُلَانٌ مِنْ عِبَادَتِهِ وَ دِینِهِ وَ فَضْلِهِ فَقَالَ کَیْفَ عَقْلُهُ قُلْتُ لَا أَدْرِی فَقَالَ إِنَّ الثَّوَابَ عَلَی