پرشور شده حال و هوای قلم این بار
لبخند بزن آمده ماه دل و دلدار
ریحانه و یاس و گل نرگس که نشستند
لبها گله از غصه بی حوصله بستند
نزدیک شده کعبه در آغوش بگیرد
فرزند عزیزی که شود حیدر و سرمد
مفروش شداز بال ملائک همه ی راه
#محکم_بنویسید_خوش_آمد_اسدالله
بنت اسد از دیدن رویش شده مدهوش
#دنیا_به_غزلخوانی_مولا_شده_منقوش
آمد که جهان در دل خود عشق بکارد
مهر علوی برهمه ی شهر ببارد
آمد که قلمها بنویسند "علی" عشق
در کالبد ما بنویسند "ولی" عشق
🅿️اختصاصی دلدادگی💙
#پریسامصلح
#ولادت_امیرالمؤمنین
@deldadegi
دلدادگی💙
اینها عددی نیستند
تا می ایند به زباله دانی تاریخ بپیوندند
باز شما می روید آنها را بیرون می اوردید
شماها اینها را مطرح و مشهور می کنید
🔺او می آید
#او_می_آید
#داستان_زندگی_امام_مهدی_عج_
‼️‼️دوستان با کلیک بر روی هشتگ های بالا می تونید قسمت های قبلی را بیابید👆👆 ‼️‼️
👈قسمت بیست و هشتم// او را می جوییم
🔰🔰🔰🔰🔰🔰
صبح فردا، دانشمندان شیعه به قرار خویش در نزد امیر حاضر می شوند.
محمد بن عیسی مطابق دستوری که از امام زمان(عج) گرفته استٰ می گوید:
-جواب شما را آوردهام؛ ولی باید در خانه وزیر آن را بگویم.
امیر لحظه ای در اندیشه می شود. سپس می پذیرد که همگی به خانه وزیر بروند.
وقتی آنها به خانه وزیر وارد می شوند در سمت راست حیاط اتاقی وجود دارد، که محمد بن عیسی به آن اشاره کرده و می گوید:
-جواب شما در این اتاق است.
وزیر از شنیدن این سخن رنگ می بازد. با هزار حیله ای که دارد می خواهد از نزدیک شدن آنها به اتاق جلوگیری کند؛ اما محمدبن عیسی همان حرف نخست را می زند:
باید به همین اتاق داخل شوم.
امیر بحرین به وزیر فرمان می دهد که در آن اتاق را بگشاید.
وزیر، هراسان و بیمناک به سوی اتاق می رود.
محمد بن عیسی که می داند باید همگام و همراه او باشد به سوی او می دود تا مراقبش باشد.
آن دو با همدیگر وارد اتاق می شوند. محمد بن عیسی با دقت به دیوارها نگاه می اندازد. سوراخی که در گوشه ای از دیوار وجود دارد، توجه او را جلب می کند. او با سرعت به سوی سوراخ دویده و کیسه سفیدی را که داخل آن قرار دارد، بیرون می کشد.
وزیر هراسان و خشمناک، دشنام داده و سعی می کند کیسه را از او بگیرد، اما کاری از پیش نمی برد. محمد بن عیسی به نزدیک امیر رسیده و کیسه را در مقابل چشم او نگه می دارد و می گوید:
-دستور دهید تا داخل کیسه را ببینند.
امیر، خودش کیسه را گرفته و داخل آن را نگاه می کند. بعد، دست به داخل کیسه می برد و یک قالب گلی از آن بیرون می آورد.
محمد بن عیسی می گوید:
-این قالب را که به شکل انار ساخته اند، به دستور وزیر بوده است. همین طور که می بینید، در هر نصف از این قالب، همان کلماتی نوشته شده است که روی انار وجود دارد.
ای امیر! وزیر شما این قالب را روی اناری که در حال رشد بوده قرار داده و آن را محکم بسته است.
همین طور که انار بزرگ می شده است نوشته روی قالب ها در پوست انار اثر گذاشته و اکنون به این صورتی که می بینید درآمده است.
امیر بحرین خشمناک و روی درهم کشیده به وزیر نگاه می کند.
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
وزیر توطئه گر بر خود می لرزد. رنگ باخته و هراسان به اطرافیان خویش نگاه می کند؛ اما انگار کسی را نمی بیند. چندان و چنان به خود مشغول است و گرفتار که هیچ چیز را نمی بیند. محمد بن عیسی ضربه آخر را بر او وارد می سازد:
-ای امیر ما معجزه دیگری هم داریم. داخل این انار چیزی غیر از دود و خاکستر نیست. اگر بخواهید درستی سخن ما را بدانید به وزیر فرمان دهید آن را بشکند.
وزیر همچون آدم نفرین شده و بی اراده جلو می رود انار را از امیر گرفته و سرپنجه های لرزان خود را بر آن می فشارد.
انار پوسیده و می ترکد و دود سیاهی که از آن بلند می شود همراه با ذراتی خاکستری شکل به صورت و ریش او می پاشد.
موج خنده و فریاد شادی در هم می آمیزد. وزیر بیچاره هم بر حال و روز خودش می خندد!
دقایقی می گذرد و امیر از اندیشه ای که دارد فارغ می شود.
آنگاه از محمد بن عیسی می پرسد:
-چه کسی راز این انار را برایت فاش کرده است؟!
محمد بن عیسی پاسخ می دهد:
-امام زمان (عج) ما و حجت پروردگار.
امیر بحرین به انصاف و حقیقت جویی در کلام سوال می کند:
-امام شما کیست؟
محمد بن عیسی علی(ع) و یک یک امامان بعد از او را معرفی کرده و به امام زمان(عج) می رسد.
در همین هنگام امیر می گوید:
-ای محمد بن عیسی! گواهی می دهم که خدایی نیست، مگر خداوند یکتا و محمد رسول و پیامبر اوست و خلیفه و جانشین بعد از او علی(ع) می باشد...
شوق و اشک شادمانی لرزه در کلام امیر بحرین می اندازد و او به ناچار سخن خود را برای دقایقی قطع می کند.
وقتی دوباره بر خویشتن مسلط می شود ادامه می دهد:
-بعد از علی(ع) نیز فرزندان او امام و وصی پیامبر هستند. من به تمام آنان ایمان آورده و امام زمان(عج) را حجت و ولی زنده پروردگار تا زمان ظهورش می دانم.
وزیر خیانت پیشه به دستور امیر بحرین محکوم به مرگ شده و شیعیان این سرزمین سرگذشت شگفت انگیز این حادثه را در تاریخ خویش ثبت می نمایند.
⏪⏪⏪ ادامه دارد...
برگرفته از کتاب او می آید/ رضا شیرازی/انتشارات پیام آزادی
➖➖➖➖➖➖➖
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
#کانال_منتظران_ظهور در
ایتا و هورسا و آپارات ↙
@montazerane_zohour
فوروارد از حاج ابوالفضل حسن بیکی تلگرام
یا دائم الاحسان
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
امروز سالروز عروج مردی است ، از تبار ملکوتیان و متقیان ( انشاالله ) - آن دسته از مردانی که خداوند متعال نان و رزق و روزیشان را از رویش دانه در دل خاک قرار داده است . او که از راه کشاورزی و باغداری و دامداری کسب روزی حلال میکرد . سالها تولید کننده بود ، و همیشه ، همگان از سفره با برکت ، و بی منت کشت و کارش متنعم میشدند . هم او که عبارت " دیگران کاشتند و ما خوردیم - ما بکاریم تا دیگران بخورند " ، را در فعل معنا کرد . وی معتقد بود : درب هیچ باغ و مزرعه ای هرگز نباید به روی مردم بسته باشد ، و پیوسته باید به روی بندگان خدا باز باشد . میگفت : خداوند روزی رسان است ، و برکت آنچه را که بنی نوع از دسترنج تو مصرف کنند ، خواهد رساند ، و بیشتر هم میدهد . همین بود که تا جایی بنده یاد دارم ، همیشه درب باغ و مزرعه اش بروی خلق الله باز بود، لذا خوان پر برکتش آکنده از ناز و نعمت پروردگار عالم بود . بله " مرحوم حاج باقر حسن بیکی " را میگویم . مردی که غیرت را معنا کرد . این پدر جاودانه در طول حیات پر برکتش ، 6 فرزندش را تقدیم انقلاب ، جنگ و جبهه کرد . وی نهایتا شد پدر دو شهید ( محسن و علی ) ، و دو جانباز ( حسین و ابوالفضل ) . حاج ابوالفضل منشاء 12 سال خدمت صادقانه در عرصۀ نمایندگی شهرستان دامغان گردید. خودش میگوید : پدرم به من نصیحت و وصیت کرده ، اگر از دستت بر آمد ، تا میتوانی برای مردم کار کن . راه و جاده بساز ، پل درست کن ، و آب شرب و کشاورزیِ مردم را تامین کن . و باز میگفت : پدرم بهم گفته اگر یک بِرکِۀ آب هم که برای مردم ایجاد کنید ، وقتی چاقولوها ( گنجشکها ) از آن چاله آب بنوشند ، دعایت میکنند ، تا بتوانی بیشتر به مردم خدمت کنی . حاج باقر افتخار پدردو شهید والا مقام " محسن حسن بیکی " - و " علی حسن بیکی " نصیبش گردید . اولی شهید راه آزادیِ پاره ای از تنِ وطن ، بنام کردستان ، در اردیبهشت ماه سال 1359 . و دومی شهید عملیات فتح المبین در تنگۀ میشداغ ، در رقابیه در فروردین سال 1361 . او در دوران حیات ، داغ سه فرزند دید . دو تا شهید راه حق و یک دخترش هم در اوان جوانی باداشتن چند فرزند به رحمت خدا رفت . همسر مرحومش " خدیجه خانم ذوالفقاری " میگفت : اگر کاری روی زمین مانده دارید ، به حاجی بگو یید تا برایتان دعا کند . زیرا حتما دعایش مستجاب خواهد شد . پرسیدم چرا ؟ گفت : پدر و مادری که داغ سه فرزند دیده باشند ، خداوند تقاضایشان را رد نخواهد کرد . حاج باقر متولد سال 1307 بود ، و در 4 اسفند سال 1385 هم آسمانی شد . این مرد بزرگ در 78 سال زندگی پر گهرش جاودانه زیست . در مقطعی از زمان هم به جبهه روی آورد . هم زندگی جنگی در کوههای سر به فلک کشیدۀ زاگرس در شمالغرب غرب را تجربه کرد ، و هم در قلب رملهای نرم و تفدیدۀ جنوب کشور ، منزل کرد . رزمندگان دامغان در مریوان ، و عملیات فتح المبین در خوزستان ، حتما خاطرات این مرد فداکار را از یاد نبرده اند . او در زمان فراغتش در جبهۀ رقابیه مزرعۀ کوچکی از سبزی خوردن برای رزمندگان کشت کرده بود ، که بر سر محصولش همیشه دعوا بود . یک تیم از نیروهای علاقهمند هم درست کرده بود ، برای جمع آوری احشامی که برای مردم جنگزده بود ، و توی بیابانها ویل و ویران و سرگردان بودند . خاطرات این بزرگمرد در این چند سطر هرگز نمیگنجد . امروز بمناسبت چهاردهمین سال رحلتش یادی کردیم از خاطرات جاودانه اش . رحمت خداوند به روح بزرگش .
از ارادت مندان خالصش : محمود دعائی
4 اسفند 1399
🔵موفقیت را به همه نشان بده نه برنامه ات را!!
🖋استاد سید علیرضا واعظ موسوی
یادتون باشه که هیچ وقت برنامه ی خودتون را به مردم نگویید، بلکه موفقیت هاتون را بهشون نشون بدید!!
#سبک_زندگی_اسلامی #مهارت_های_زندگی #مشاور #موفقیت #مشاوره #اسرار
✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس
👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
#حکایت
شمارۀ۹۳
🔵 قدر فرصتهای ناب را بدانیم
🔹یکی از مفسران قرآن کریم میگوید: مانده بودم «لفی خسر» را چگونه معنا کنم، از بس فکر کردم خسته شدم و با خود گفتم بروم سراغ سورههای دیگر تا فرجی شود.
🔸نقل میکند روزی گذرم به بازار افتاد و دیدم کسی با التماس فراوان به مردم میگوید: مردم رحم کنید به کسی که سرمایهاش در حال آب شدن هست و داره نابود میشه، نگاه کردم دیدم او یخ فروش است و یک قالب یخ آورده، هوا هم گرم است و یخ هم در حال آب شدن و او التماس میکند از مردم که از من یخ بخرید.
🔸من معنای «لفی خسر» را در سوره عصر از این یخ فروش فهمیدم؛ ما هم لحظه به لحظه یخ زندگیمان در حال آب شدن است اما قدر این نعمتها و فرصتهای ناب را نمیدانیم و درک نمیکنیم مگر زمانی که دیر میشود و جز افسوس کاری از ما ساخته نیست.
#سبک_زندگی_اسلامی #مهارت_های_زندگی #مشاور #مشاوره #انسان_سازی #خودشناسی #خودسازی
👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
#مشاوره_منتورینگ
🖋 استاد سید علیرضا واعظ موسوی
🔹 خودشناسی
🔹 خودسازی
🔹 خودشکوفایی
جهت تنظیم وقت مشاوره با ادمین اول کانال ارتباط بگیرید.🙏
✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس
👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
#سبک_زندگی_اسلامی #مهارت_های_زندگی #مشاور #مشاوره #هدف #آینده_شناسی
#برنامه_ریزی
🔵 تاثیر منفی حسد و دروغ
امام هادی علیه السلام:
اَلحَسَدُ ما حِقُ الحَسَناتِ وَ الزَّهوُ جالِبُ المَقتِ
حسد، کارهای خوب را از بین میبرد و دروغ، دشمنی میآورد.
(بحارالانوار، ج. ۶۹، ص. ۲۰۰)
#سبک_زندگی_اسلامی #مهارت_های_زندگی #مشاور #حدیث #مشاوره #دروغ
✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس
👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
صبح زیباتون بخیر🌹🌹
میلاد امام علی علیه السلام و روز پدر مبارک باد💐
🔷امام علی علیه السلام میفرمایند:
مِنْ کُنُوزِ الْجَنَّهِ الْبِرُّ وَ إِخْفاءُ الْعَمَلِ وَ الصَّبْرُ عَلَی الرَّزایا وَ کِتْمانُ الْمَصائِبِ.
از گنجهای بهشت نیکی کردن و پنهان نمودن کار [نیک]و صبر بر مصیبتها و نهان کردن گرفتاریها (یعنی عدم شکایت از آنها) است.
#سبک_زندگی_اسلامی #مهارت_های_زندگی #مشاور #صبح #مشاوره
✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس
👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍇🍃🍇🍃🍇
۴ دقیقه طوفانی عشق بازی با نام آقا امیرالمومنین علی علیه السلام
ذکر نام حضرت علی علیه السلام عبادت هست
از دست ندین
45.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیروز #امیرالمومنین را تنها گذاشتند و چوبش را خوردند...
امروز نیز اگر ولایت را همچنان تنها بگذارند و عاقبت شوم و ذلیلانه ی دیروزیان در انتظارشان...
در روز #میلاد_امام_علی علیه السلام کاش بجای گل و شیرینی و تبریک های خشک، قدری از مظلومیت ولایت در زمان حضرت امیر و تنهای #ولایت عظمای حضرت بقیه الله در امروز می گفتند تا بار دیگر خسارات عظیم ترک اوامر ولایت وارد نشود.
دوری هزار و صد ساله از امامی که منتظر حرکت شیعیانش است، جشن ندارد؛ کلهم عزاست...
امروز ولایت عظمای بقیه الله روی زمین مانده و جماعت در خواب خوش دنیا پرستی با ظواهر انقلاب مآبانه!!!
امروز دیروزست، اگرهنوز همان جماعت بی وفاء و دلبسته بدنیا و البته پر مدعا باشند...
امروز بادیروز چه فرق؟
اگر کوفیان دیروز پشت نماز و روزه پنهان شدند و حسین را بر سر دار بردند؛ کوفیان امروز پشت عبا و عمامه و ریش و کت و شلوار پنهان شوند و علی را بر سر دار برند...
ولایت، ولایت الله است؛
چه ولایت دیروز ائمه هدی علیهم السلام و چه ولایت فقیه امروز و استمرار ولایت انبیاء
جهل، جهل است؛ چه مذاکره ابوموسی با عمروعاص و چه مذاکره ظریف با شیطان اکبر
قرآن بر نیزه عوام فریبی دلبرانه است؛ چه با قرآن مردم را از حق جدا کرد و چه #به_بهانه_کرونا عوام را بی دین؛
هر دو فتنه ای پیچیده اما مناسبِ فریب عوام الناس...
وقایع امروز و دیروز در هم تنیده شده، برای نجات امروز و فردا، دیروز را باید خواند و عبرت گرفت...
#امیرالمومنین فرمود: تاریخ را بخوان که من آنچنان تاریخ را می دانم که مانند یکی از آن ها هستم...
و فرمود: عبرت ها بسیار اما عبرت گیرنده کم...
مرکز فرهنگی مهدیه.MP3
14.3M
شهرک مهدیه - مرکز فرهنگی - من عنده علم الکتاب شاهد رسالت پیامبر ص✍️
مسجد پیامبر اعظم - مهدیه.MP3
10.34M
شهرک مهدیه - مسجد پیامبر اعظم ص - باب مدینه العلم ✍️
ممکن است کسانی که به دنبال خراب کردن وجهه آیت الله قوامی اند، با ژست حمایت از آقای قوامی اقدامی کنند که خلاف اخلاق و عرف و موجب تخریب آقای قوامی باشد مثلا بلند شدن و صحبت کردن وسط ایراد خطبه ی نماز جمعه.
اینها حامی نیستند و مخرب اند.
حمایت از ایشان طبق منطق است نه توهین یا..
بحمد الله تا کنون چنین موردی رخ نداده اما ممکن است در آینده باشد. باید جلویش را گرفت
🔴نماز جمعه این هفته پردیسان (8 اسفندماه 1399) به امامت خطیب موقت حجت الاسلام و المسلمین حامدی در مسجد جامع پردیسان برگزار میشود
🚨استفاده از ماسک و رعایت فاصلهگذاری الزامی است
@masjedpardisan
┄━═✿♡﷽♡✿═━┄
#حدیث_روز
🔅پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
✍️ و جَعَلْتُ هَذَا اَلشَّهْرَ حَبْلاً بَيْنِي وَ بَيْنَ عِبَادِي فَمَنِ اِعْتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إِلَيَّ.
🔴 ماه رجب را ريسمانى ميان خود و بندگانم قرار دادهام؛ هركس به آن چنگ زند، به وصال من رسد.
📚 بحارالانوار/ج۹۵ ص۳۳۷
#تفسیر_نمونه
🌸سوره مبارکه: #بقره آیه شماره: ۵
🔅أُولَٰئِكَ عَلَىٰ هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون🔅
َ
آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.
🍁🌻🍁🌻🍁🌻🍁🌻
🌸(آيه ٥) -اين آيه، اشارهاى است به نتيجه و پايان كار مؤمنانى كه صفات پنجگانۀ فوق را در خود جمع كردهاند، مىگويد: «اينها بر مسير هدايت پروردگارشان هستند» (أُولئِكَ عَلى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ) . «و اينها رستگارانند» (أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) . در حقيقت هدايت آنها و همچنين رستگاريشان از سوى خدا تضمين شده است. جالب اينكه مىگويد: «عَلى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ» اشاره به اينكه هدايت الهى همچون مَركب راهوارى است كه آنها بر آن سوارند، و به كمك اين مَركب به سوى رستگارى و سعادت پيش مىروند.
🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷
🌹حقيقت تقوا چيست؟
«تقوا» در اصل بمعنى نگهدارى يا خويشتن دارى است و به تعبير ديگر يك نيروى كنترل درونى است كه انسان را در برابر طغيان شهوات حفظ مىكند، و در واقع نقش ترمز نيرومندى را دارد كه ماشين وجود انسان را در پرتگاهها حفظ و از تندرويهاى خطرناك، باز مىدارد. و معيار فضيلت و افتخار انسان و مقياس سنجش شخصيت او در اسلام محسوب مىشود تا آنجا كه جملۀ «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاكُمْ» به صورت يك شعار جاودانى اسلام در آمده است. ضمنا بايد توجه داشت كه تقوا داراى شاخهها و شعبى است، تقواى مالى و اقتصادى، تقواى جنسى، و اجتماعى، و تقواى سياسى و مانند اينها.
🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷🌾
پایان آیه۵🌷
استغفار امام علی علیه السلام
💫۴اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ اسْتَمَلْتُ إِلَيْهِ أَحَداً مِنْ خَلْقِكَ بِغَوَايَتِي أَوْ خَدَعْتُهُ بِحِيلَتِي فَعَلَّمْتُهُ مِنْهُ مَا جَهِلَ وَ عَمَّيْتُ عَلَيْهِ مِنْهُ مَا عَلِمَ وَ لَقِيتُكَ غَداً بِأَوْزَارِي وَ أَوْزَارٍ مَعَ أَوْزَارِي فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ.
💫بند 4: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم از هر گناهی که بنده ای از بندگانت را با فریب کاری به سوی آن کشاندم و با نقشه و خدعه او را فریب دادم؛ آنگاه گناهی را که نمی شناخت به او یاد دادم و جلوی دید او را از آنچه میدانست گرفتم و میدانم که فردای قیامت باید با وزر و وبال گناه دیگران، علاوه بر گناه خود، با تو ملاقات کنم؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!
🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊
🕌زیارت امام #موسى_کاظم و امام #رضا و امام #جواد و امام #هادى(عليهم السلام) در روز #چهارشنبه
﷽
🔆السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَوْلِيَاءَ اللَّهِ
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا حُجَجَ اللَّهِ
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا نُورَ اللَّهِ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ
السَّلامُ عَلَيْكُمْ، صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكُمْ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي
🔆لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللَّهَ مُخْلِصِينَ، وَ جَاهَدْتُمْ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَتَاكُمُ الْيَقِينُ فَلَعَنَ اللَّهُ أَعْدَاءَكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَجْمَعِينَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَيْكُمْ مِنْهُمْ
🔆يَا مَوْلايَ يَا أَبَا إِبْرَاهِيمَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ
يَا مَوْلايَ يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى
يَا مَوْلايَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ
يَا مَوْلايَ يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ
أَنَا مَوْلًى لَكُمْ، مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَ جَهْرِكُمْ، مُتَضَيِّفٌ بِكُمْ فِي يَوْمِكُمْ هَذَا وَ هُوَ يَوْمُ #الْأَرْبِعَاءِ، وَ مُسْتَجِيرٌ بِكُمْ فَأَضِيفُونِي وَ أَجِيرُونِي، بِآلِ بَيْتِكُمُ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِين🌺
🚩6 اسفند سالگرد شهید حمید باکری
💥آدم عاقل:
به حمید التماس می کردم که مرا هم با ماشین اداری ببرد به جایی که محل کار هردویمان بود. من توی بسیج بودم. خانه ما جایی بود که باید ۲۰ دقیقه پیاده می رفتیم تا به جاده برسیم. حمید فقط مرا تا ایستگاه می رساند و خیلی جدی می گفت: «پیاده شو فاطمه! با ماشین راه بیا!»... می گفتم: «من که از بسیج حقوق نمی گیرم، فکر کن روزی یک تومن به من حقوق میدی. این یک تومن رو بذار به حساب کرایه ماشین.» می گفت: «ما نباید باعث بشیم مردم به غیبت و تهمت بیفتند. آدم عاقل هیچ وقت اجازه نمی ده کسی به او تهمت بزنه. ما هم ناسلامتی آدم عاقلیم دیگه، نیستیم؟»
💥هیچ کاره:
دنیا اصلا برایش ارزشی نداست و به هر چیز دنیایی که فکرش را میشود کرد، میخندید و بیشتر از همه به پست و مقام. همیشه میگفت: «من فقط یک بسیجیام» یک بار که حمید از عملیات برگشته بود من نتیجه را جویا شدم. او خیلی کلی صحبت کرد و گفت: «بچهها رفتند، گرفتند، آمدند» گفتم: «پس تو آنجا چه کارهای؟» گفت: من؟ هیچ کاره، من فقط با یک دوربین مواظب بچهها هستم که راهشان را عوضی نروند.من داخل هیچ کدام از اینها نیستم...
💥من عروسک نمی خواهم!؟
🌹همسر حمید در حال جمع کردن لباس ها بود. حمید متوجه او شد. پرسید: این لباسها مال توست؟ کدام لباس ها را می گفت؟! این چند دست لباس که سالها همراه او بوده و فقط چند تای آنها را تازه خریده بود.آره همه اش مال منه چطوره؟
🌹....تو که از همه ی اینها استفاده نمی کنی؟ _نه! خب هر لباس جای خودش به درد می خورد! همیشه که یک جور نمی شود لباس پوشید. تنوع هم لازمه! به نظر من یکی دو دست کافیه. خودتو با اینها مشغول نکن. آنها را بده به زلزله زده ها. من می خواهم یک همفکر، یک دوست، یک مبارز همراه من باشد، نه خدای نکرده یک عروسک! ...
💥عاشقانه
🌹ﺷﺎﻳﺪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ لحظه هایی ﻛﻪ با ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻴﻢ... نمازای دو نفره مون بود... ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﻧﻤﺎﺯاﻣﻮ ﺑﻬﺶ ﺍﻗﺘﺪﺍ ﻣﻴﻜﺮﺩﻡ...❤ﺍﮔﻪ ﺩﻭﺗﺎیی...💕 کنار ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻳﻢ... ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻧﻤﺎﺯﺍﻣﻮنو ﺟﺪﺍ ﺑﺨﻮﻧﻴﻢ.چقدر ﺣﺲ ﺧﻮﺑﻴﻪ. ﻛﻪ ﺩونفر ﺍﻳﻨﻘﺪه همو ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ... منطقه که میرفت... تحمل خونه بدون حمید...💕 واسم سخت بود.وقتی تو نباشی چه امیدی به بقایم…؟ این خانه ی بی نام و نشان سهم کلنگ است… میرﻓﺘﻢ ﺧﻮﺍﺑﮕﺎﻩ ﭘﻴﺶ ﺩﺧﺘﺮﺍ. ﻳﺎ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺣﻤﻴﺪ ﻳﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭﻡ. ﺑﻌﺪ ﻣﺪتی که برمی گشت. واسه پیدا کردنم، همه جا زنگ میزد. میگفتن: "بازم حمید، ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺭﻭ ﮔﻢ ﻛﺮﺩﻩ...💕"ﺯﻭﺩ ﭘﻴﺪﺍم میکرﺩ. ظرف ﺩﻭ،ﺳﻪ ﺳﺎعت, ولی من ﺑﻴﺴﺖ ﻭ ﭘﻨﺞ ﺳﺎله که گلی گم کرده ام می جویم او را... ﺍﮔﻪ ﺑﻬﻢ ﺑﮕﻦ ﭼﻪ قشنگی ای ﺗﻮ ﺍﻳﻦ ﺩﻧﻴﺎست... ﻛﻪ خیییلیی ﺑﻬﻤﻮﻥ ﺳﺨﺖ ﮔﺬﺷﺖ... ﻣﻴﮕﻢ "💕 ...عشق...💕" عجیب درد عشق و عاشقی مانند افیون است. که هر جا لذتی باشد درون درد مدفون است...
🌹ﻭقتی ﺟﻮﻭﻧﺎی الان میگن ﻛﻪ ﻧﻪ. ﺍصلا ﺍﺯ ﺍﻳﻦ خبرا نیست. از حرفشون خیلی ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ میشم. ﭼﺮﺍ ﻣﻔﻬﻮﻡ عشقو درک نمیکنن؟!... ﺍﻻﻥ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃ ﺑﻴﻦ ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ و... خیییلیﺑﮕﻦ ﺍﻳﺪﻩ ﺁﻟﻪ!... تو تقسیم کار خونه ست... ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎ ﺍﻳﻨﺠﻮﺭی ﻧﺒﻮﺩ...
ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎ ﻫﺮ کسی ﺯﺭنگی می کرد... ﺗﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻛﺎﺭ ﻛﻨﻪ ﺗﺎ ﺍﻭﻥ یکی ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﻛﻨﻪ. این در حالی بود که قبل ازدواج...💕
ﺗﻮ خونه بهم میگفتن... ﺁﺷﭙﺰﻱ ﻛﻦ... می گفتم ﺁﺷﭙﺰ می گیرم...می گفتن ﻛﺎﺭ ﻛﻦ...
می گفتم ﻛﻠﻔﺖ می گیرم... ﻫﺮ ﻛﺎﺭی می گفتن، ﻳﻪﺟﻮﺍﺏ تو آستینم ﺩﺍﺷﺘﻢ...
ﺑﺎ ﺣﻤﻴﺪ که ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻛﺮﺩم...💕ﻧﻤﻴ ﺪﻭﻧﻢ ﺑﺎﻭﺭﺗﻮﻥ ﻣﻴﺸﻪ ﻳﺎ ﻧﻪ... حتی ﺍﺯ ﺷﺴﺘﻦ ﻟﺒﺎسای ﺣﻤﻴﺪ ﻟﺬﺕ میبردم...❤
💥مرد حماسهساز:
در عملیات خیبر، عراق که زخم خورده بود، باآتش تهیه بسیار شدیدی که میتوان گفت در یک دقیقه، به چهل هزار گلوله توپ و خمپاره میرسید، به پل و اطراف پل که حمید و نیروهایش آنجا مستقر بودند، شلیک میکرد. حمید در غروب خونین 6 اسفند ۱۳۶۲ خوشحالی زائدالوصفی داشت. همرزمانش را در آغوش میکشید و نغمه سوزناک کربلا یا کربلا را زمزمه میکرد. او در آن روز، بادگیری صورتی به تن داشت. پس از این بچهها را جمع کرد و این طور سخن گفت:
🌹 «برادرانم! این مأموریت که قرار است ان شاءالله انجام دهیم، نامش شهادت است. کسی که عاشق شهادت نیست، نیاید. بقای جامعه اسلامی ما در سایه شهادت، ایثار، تلاش و مقاومت شماست. اگر در چنین شرایطی از خودمان نگذریم و به جهاد نپردازیم، ذلت و انحطاط قطعی خواهد بود.»
🌟 ناگهان گلوله خمپارهای به حمید اصابت کرد و افتاد و پس از چندی به دیدار معبود شتافت. هیچ کس رمق نداشت. همه غمگین و افسرده بودند و به پیکر پاک و مطهر و سرد شده فرمانده شهیدشان، که به آرامی روی پل خفته بود، چشم دوخته بودند. هیچ عکسالعملی از خود نشان نمیدادند. حمید باکری که در جزیره، حماسهها آفریده بود و باید گفت که او و دیگر یارانش برای فداکاری و ایثار آفریده شده بودند و برای فداکاری میزیستند، به لقاءالله پیوست.
#کتاب_زندگی_به_سبک_شهدا #ناصر_کاوه
🌷راوی: همسر شهید حمید باکری
🌸بسم الله الرحمن الرحیم
🌺باء بسم الله عالم برق چشمان علی ست
🌺مرز بین حق و باطل دست فرقان علی ست
🌺گفته پیغمبر همانا جان من جان علی ست
🌺چشم دریا خیره مانده سمت باران علی ست
🌼مست کرده حق جهان را باده را داده به دستش
🌼لافتی الا علی لاسیف الا چشم مستش
🌺ذکر او اصل عبادت، خانه اش سمت هدایت
🌺کوه ایمان، شاه مردان، نسل او نسل سیادت
🌺کعبه سینه چاک او شد در همان بَدو ولادت
🌺بوده زهرا در کنارش؛ با ولایت تا شهادت
🌼خوش به حال آنکه مانده بر همان عهدِ اَلَستش
🌼لافتی الا علی لا سیف الا چشم مستش
🌺عرش را بی تاب کرده لحن جانسوز کُمِیلش
🌺یوسف آمد بر درش تا پُر شود از عشق کِیلَش
🌺شک ندارم قلب جنت سمت قلب اوست مِیلش
🌺هر برات کربلامان اسم مولا هست ذِیلش
🌼من فدای مهربانی های جانِ حق پرستش
🌼لافتی الا علی لاسیف الا چشم مستش
🌺نوح کشتی را نشانده تا که اسمش بر لب آمد
🌺برق شمشیرش چو پُتکی بر سپاه مَرحب آمد
🌺نور او قلب جهان را همچو ماهی در شب آمد
🌺خطبه هایش جان گرفت و بر لبان زینب آمد
🌼شور و شیدایی در عالم از وجود اوست هستش
🌼لافتی الا علی لاسیف الا چشم مستش
🌺مِیثمت کو تا ببازد پای عشق تو سرش را
🌺چشم وا کن تا ببینی وضع بی سامان دنیا
🌺قصه ی دست عقیلت شد نیاز هر شب ما
🌺رحم کن بر ما و دل را شیعۀ نابت بفرما
🌼تیر عشقش بر دلم زد ناز شستش، ناز شستش
🌼لافتی الا علی لاسیف الا چشم مستش
✍ زهرا آراستهنیا
🔻۲۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ دلار (۲۰۰ میلیارد دلار) ضرر مستقیم سه سال گذشته ایران از تحریمهای ترامپ علیه ایران‼️
سهم هر ایرانی، ۲۵۰۰ دلار💵، چیزی حدود ۶۰ میلیون تومن!
این منهای ضررهای غیرمستقیم و منهای ضررهای تحریمهاییه که قبل خروج ترامپ از برجام هم وجود داشته!
✍ رضا رمضاننژاد
🔻
⭕️ میگفت: ما فرزندان کوروش کبیر هستیم! ما از نژاد پاک آریایی هستیم! میگفت: مرگ بر مسلمونها... تا اسلام کفن نشود، این وطن، وطن نشود!
🔘 گفتم: چرا این حرفها رو میزنی؟
⭕️ گفت: در جنگ قادسیه، مسلمانها ۱۵ هزار ایرانی را کشتند!
🔘 گفتم: چه خوب که دلسوز مردم وطن هستی! ولی چرا «مرگ بر انگلیس» نمیگی؟ که در جنگ جهانی اول، با ایجاد قحطی و بیماری در ایران، میلیونها ایرانی رُ کُشت و جمعیت ایران را از ۲۰ میلیون نفر به ۱۱ میلیون نفر رسوند؟ اصلا چرا «مرگ بر اسرائیل» نمیگی؟ طبق تورات، یهودیان در زمان خشایارشا، حدود ۸۰ هزار ایرانی رو کشتند و هر سال هم دارند سالروز اون حادثه رو جشن ایرانیکُشون میگیرند. (جشن پوریم). اگر در ادعای وطن پرستی، صداقت داری، لااقل یک نگاه چپ به اسراییل بنداز.
#جشن_پوریم
🔹علامه محمدباقر مجلسی فرمودند:
شب جمعه ای مشغول مطالعه بودم به این دعا رسیدم و آن را خواندم:
❣بسم الله الرحمن الرحیم، اَلْحَمْدُ لله مِنْ اَوَّلِ الدُّنْیا اِلی فَنائِها وَ مِنَ الآخِرَه اِلی بَقائِها. اَلْحَمْدُاللهِ عَلی کُلِّ نِعْمَه، اَسْتَغْفِرُالله مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ اَتُوبُ اِلَیْه، وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ❣
بعد از یک هفته مجدد خواستم آن را بخوانم که در حالت مکاشفه ندایی شنیدم از ملائک، که ما هنوز از نوشتن ثواب قرائت قبلی فارغ نشده ایم‼️
📚منابع:
نهج الفصاحه/صفحه ٣٢٢
قصص العلماء/صفحه ٨٠٢
#فضیلت_شب_جمعه
#ذکر
رفیق!😍🍃
واے فڪرشو بکن ڪھ امام زمان(؏ج)ظهوࢪ ڪنھ!🤔😍
همہی عڪاسها📸همہی خبرنگارا🎥تو خیابوݩ جمع میشن ڪھ از جمال یوسف زهرا عڪاسے کنن😍🍃
تیتࢪ روزنامھ ها و مجلھ ها هم میشہ!:مھدے(؏ج)آمـــــ🌸ـــــد 😍🌱
اون وقٺ میبینے امام زمان با یھ لشڪࢪ اومدن سرباز انتخاب ڪنن...🌸🍃
اون گوشھ هاچشمٺ میخورھ بہ یھ آقایے ڪھ براٺ آشناسـ...
یڪم ڪھ دقٺ میڪنے...میبینے عھ!این ڪھ حاج قاسمہ!😍🕊
حاج قاسم میگھ!:دیدید گفتمـ میرم یھ نفسے تازھ کنم ڪھ با امام زمان برگردمـ!😉🌱
ڪمڪم کھ چشماتو میچرخونے میبینے...!عہ شهید همٺ!😍
شہید ابراهیم هادے!😍شہید دهقان!😍وآآی خداا😍🍃
چشماتو هرجا بچرخونے همہ شهیدا رو میبینے!☺️
اونجاس ڪھ دارے از خوشحالے ذوق میڪنے...😌
حالا شدے یھ سرباز...😌😌سرباز امامٺ!✨🦋
یڪم فکࢪ کن رفیق!🙃سربازے یا سربارے؟! :)♡
ببین سرباز بودن خیییلے بهتࢪه!حالا انتخاب با خودتھ!🤷🏻♂
ظهوࢪ نزدیڪھها!☺️🌱
برای ظهور چھ ڪردیمـ؟!یا بهترھ بگم برای طولانے شدن غیبت چھ کردیم؟!☹️
دیروز روے یھ دیوار یہ ڪاغذ دیدم روش علائم ظهوࢪ رو نوشتھ بود!
یڪم ڪھ فکر کردم دیدم عھ....🙁😭ما چقدࢪ بھ زمان ظهوࢪ نزدیڪ شدیمـ!😨
رفیق!رفیق!رفیق! باور کن ظهور نزدیکھ!پاشو یھ ڪارے برای امامٺ بکن!🤭
کھ هم سرباز بشے!هم امامت رو خوشحال ڪنے!😌
هنوز هم دیر نشدھ برای توبہ!
خیلیا خیلے گناه کردن!ولے با یہ توبھ...!
خدا توبہ پذیرھ!🙂
نگو الان نمیتونم بزار یه گناه دیگھ بکنم...حالا چند روز دیر تر توبھ بکنم چے میشھ!!!شاید الان بخوابے و دیگھ زمانے برای توبہ نداشتھ باشے!😔
همین الان بگو خدایاآ☺️برای اینکھ بشم یہ سرباز واقعے!توبھ میکنم کہ فلان کارو انجام ندم!😉
هم خدا ازٺ راضے میشھ!هم خودٺ احساس سبکے میکنے کھ...آخیش😪
حالا یه بار گناه از روی دوشم برداشتھ شد🤯...
هنوزهم دیر نشدھ!امام زمان سرباز!!!!میخواد نه سربار!!!!🤐
پس با یھ یاعلے از همین الان...نه فردا!نه شب!همین الاااان!توبھ کن!☺️
دعا برای بندھ حقیر فراموش نشھ!♥️
فکر اون روزای ظهوࢪ باش!🍃
#ظهور_نزدیکھ!
#یاصاحبالزمان
#سرباز_امام_زمانم🙂
یہصلواتبفرسٺ!🌷
الهمصلعلیمحمدوالمحمدوعجلفرجهمـ
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
┄━═✿♡﷽♡✿═━┄
#حدیث_روز
🔅 امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
✍️ يمتَحِنُ الرّجُلُ بفِعلِهِ لا بِقَولِهِ؛
🔴 مرد به كردارش آزموده مىشود، نه به گفتارش!
📚 عیون الحکم والمواعظ، صفحه ۵۴۹