eitaa logo
امامت و امارت
186 دنبال‌کننده
82.8هزار عکس
45.9هزار ویدیو
4هزار فایل
گزارش شخصی امامت وامارت پردیسان
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵موفقیت را به همه نشان بده نه برنامه ات را!! 🖋استاد سید علیرضا واعظ موسوی یادتون باشه که هیچ وقت برنامه ی خودتون را به مردم نگویید، بلکه موفقیت هاتون را بهشون نشون بدید!! ✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️وسعت «علم غيب» (ع) تا چه حدّ است و چرا جزئيات آن را برای همگان بيان نكرده است؟ 🔷 (ع) در بخشی از خطبه ۱۷۵ به گوشه اى از به و اشاره كرده، میفرمايد: «به خدا سوگند! اگر بخواهم مى‌توانم هر يك از شما را از آغاز و پايان كارش و از تمام شئون زندگانى اش آگاه سازم؛ ولى از آن میترسم كه اين كار، سبب كافر شدن شما به رسول خدا(ص) شود [و درباره من غلوّ كنيد و آن حضرت را به فراموشى بسپاريد]»؛ در حديثى مى‌خوانيم: روزى (ص) نشسته بود که (ع) وارد شد، پيامبر (ص) فرمود: «تو به عيسى بن مريم (ع) شباهتى دارى [از نظر زهد و عبادت] و اگر از اين بيم نداشتم كه گروه هايى از امتم درباره تو [غلوّ كنند و] همان بگويند كه درباره عيسى بن مريم گفتند، سخنى درباره تو مى‌گفتم كه از كنار هيچ جمعيّتى از مردم عبور نمیكردى، مگر آنكه خاك زير قدم هاى تو را براى تبرّك بر میگرفتند!». [۱] 🔷 (ع) در ادامه اين بحث به دو نكته اشاره مى‌فرمايد: نخست اينكه من اين را در اختيار گروهى از خاصّان با ايمان و پرظرفيت و سرّ نگهدار میگذارم و ديگر اينكه من آنچه میگويم از خودم نمى گويم؛ همه‌ اين‌ امور را از (ص) شنيده ام؛ در قسمت اوّل میفرمايد: «آگاه باشيد! من اين را به خاصّانى كه از عدم انحراف و غلوِّ آنها در حق خود مطمئنم خواهم سپرد». اين گروه، افرادى همانند «كميل بن زياد»، «رشيد هجرى»، «اصبغ بن نباته»، «ميثم تمّار» و «حبيب بن مظاهر» بوده اند كه هر يك حافظ بخشى از اين اسرار محسوب میشدند. در تاريخ زندگى آنها میخوانيم كه در مواقع حسّاسى پرده ها را بالا مى زدند و گوشه اى از آن اسرار را فاش میكردند كه در تواريخ مذكور است. هنگامى كه ايشان، حامل چنين اسرار و داراى چنين مقاماتى باشند، پيداست كه آنها در چه پايه و مقامى بوده است!! 🔷سپس به مطلب دوّم پرداخته، میفرمايد: «به خدايى كه محمّد (ص) را به حقّ برانگيخت و او را از ميان مردم برگزيد، سوگند ياد میكنم كه من سخنى جز راست نمیگويم و (ص) همه اينها را به من تعليم داد، و از هلاكت آن كس كه هلاك میشود و نجات آن كس كه نجات مى‌يابد و پايان اين امر [خلافت] مرا آگاه ساخته، [خلاصه] هيچ حادثه اى بر من نمیگذرد، مگر اينكه او آن را در گوشم فرو خوانده و آن را در اختيارم گذارده است». 🔷آيا (ص) در مورد اين اسرار به صورت بيان جزئى و مشروح هر واقعه بوده يا اينكه آن حضرت، اصول و كلياتى به (ع) آموخت كه از هر بابى هزار باب گشوده میشد و يا اينكه موارد، مختلف بود، گاه به اصول كلى قناعت میكرد و گاه به جزئيات مى پرداخت؟ احتمال سوّم نزديك تر به نظر میرسد. اين مطلب دقيقاً بر ما روشن نيست و خدا و رسولش از آن آگاه ترند؛ ولى اين قدر میدانيم كه (ع) در موارد مختلف پيشگويی های فراوانى نسبت به آينده كرده كه همه آنها دقيقاً واقع شد و نمونه هاى مختلفى از آنها در خطبه هاى متعددى از بيان شده است كه اگر گردآورى شود، خود، كتاب جالب و پرمعنايى خواهد شد. البتّه همانگونه كه ذكر شد، هيچ يك از اينها علم غيب ذاتى - كه مخصوص خداوند متعال است - نمیباشد؛ بلكه آموزه هايى است كه از آموزگار بزرگى همچون (ص) به آن حضرت رسيده و به تعبيرى كه در خطبه ۱۲۸ آمده است: «إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِی عِلْم»، میباشد.[۲] پی نوشت: [۱] الكافی (كلينى، محقق/مصحح: غفارى، على اكبر و آخوندى، محمد، دارالكتب الإسلامية، چ۴) ج۸، ص۵۷ [۲] براى توضيح بيشتر در زمينه علم غيب و چگونگى علم پيامبران و امامان به کتاب پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دارالكتب الاسلاميه‏، تهران‏، چ۱‏، ج۵، ص۳۶۶ رجوع فرماييد. 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دارالكتب الاسلاميه‏، چ۱، ج۶، ص۵۳۳ منبع: وبسایت‌آیت‌الله‌مکارم (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️وسعت «علم غيب» (ع) تا چه حدّ است و چرا جزئيات آن را برای همگان بيان نكرده است؟ 🔷 (ع) در بخشی از خطبه ۱۷۵ به گوشه اى از به و اشاره كرده، میفرمايد: «به خدا سوگند! اگر بخواهم مى‌توانم هر يك از شما را از آغاز و پايان كارش و از تمام شئون زندگانى اش آگاه سازم؛ ولى از آن میترسم كه اين كار، سبب كافر شدن شما به رسول خدا(ص) شود [و درباره من غلوّ كنيد و آن حضرت را به فراموشى بسپاريد]»؛ در حديثى مى‌خوانيم: روزى (ص) نشسته بود که (ع) وارد شد، پيامبر (ص) فرمود: «تو به عيسى بن مريم (ع) شباهتى دارى [از نظر زهد و عبادت] و اگر از اين بيم نداشتم كه گروه هايى از امتم درباره تو [غلوّ كنند و] همان بگويند كه درباره عيسى بن مريم گفتند، سخنى درباره تو مى‌گفتم كه از كنار هيچ جمعيّتى از مردم عبور نمیكردى، مگر آنكه خاك زير قدم هاى تو را براى تبرّك بر میگرفتند!». [۱] 🔷 (ع) در ادامه اين بحث به دو نكته اشاره مى‌فرمايد: نخست اينكه من اين را در اختيار گروهى از خاصّان با ايمان و پرظرفيت و سرّ نگهدار میگذارم و ديگر اينكه من آنچه میگويم از خودم نمى گويم؛ همه‌ اين‌ امور را از (ص) شنيده ام؛ در قسمت اوّل میفرمايد: «آگاه باشيد! من اين را به خاصّانى كه از عدم انحراف و غلوِّ آنها در حق خود مطمئنم خواهم سپرد». اين گروه، افرادى همانند «كميل بن زياد»، «رشيد هجرى»، «اصبغ بن نباته»، «ميثم تمّار» و «حبيب بن مظاهر» بوده اند كه هر يك حافظ بخشى از اين اسرار محسوب میشدند. در تاريخ زندگى آنها میخوانيم كه در مواقع حسّاسى پرده ها را بالا مى زدند و گوشه اى از آن اسرار را فاش میكردند كه در تواريخ مذكور است. هنگامى كه ايشان، حامل چنين اسرار و داراى چنين مقاماتى باشند، پيداست كه آنها در چه پايه و مقامى بوده است!! 🔷سپس به مطلب دوّم پرداخته، میفرمايد: «به خدايى كه محمّد (ص) را به حقّ برانگيخت و او را از ميان مردم برگزيد، سوگند ياد میكنم كه من سخنى جز راست نمیگويم و (ص) همه اينها را به من تعليم داد، و از هلاكت آن كس كه هلاك میشود و نجات آن كس كه نجات مى‌يابد و پايان اين امر [خلافت] مرا آگاه ساخته، [خلاصه] هيچ حادثه اى بر من نمیگذرد، مگر اينكه او آن را در گوشم فرو خوانده و آن را در اختيارم گذارده است». 🔷آيا (ص) در مورد اين اسرار به صورت بيان جزئى و مشروح هر واقعه بوده يا اينكه آن حضرت، اصول و كلياتى به (ع) آموخت كه از هر بابى هزار باب گشوده میشد و يا اينكه موارد، مختلف بود، گاه به اصول كلى قناعت میكرد و گاه به جزئيات مى پرداخت؟ احتمال سوّم نزديك تر به نظر میرسد. اين مطلب دقيقاً بر ما روشن نيست و خدا و رسولش از آن آگاه ترند؛ ولى اين قدر میدانيم كه (ع) در موارد مختلف پيشگويی های فراوانى نسبت به آينده كرده كه همه آنها دقيقاً واقع شد و نمونه هاى مختلفى از آنها در خطبه هاى متعددى از بيان شده است كه اگر گردآورى شود، خود، كتاب جالب و پرمعنايى خواهد شد. البتّه همانگونه كه ذكر شد، هيچ يك از اينها علم غيب ذاتى - كه مخصوص خداوند متعال است - نمیباشد؛ بلكه آموزه هايى است كه از آموزگار بزرگى همچون (ص) به آن حضرت رسيده و به تعبيرى كه در خطبه ۱۲۸ آمده است: «إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِی عِلْم»، میباشد.[۲] پی نوشت: [۱] الكافی (كلينى، محقق/مصحح: غفارى، على اكبر و آخوندى، محمد، دارالكتب الإسلامية، چ۴) ج۸، ص۵۷ [۲] براى توضيح بيشتر در زمينه علم غيب و چگونگى علم پيامبران و امامان به کتاب پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دارالكتب الاسلاميه‏، تهران‏، چ۱‏، ج۵، ص۳۶۶ رجوع فرماييد. 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دارالكتب الاسلاميه‏، چ۱، ج۶، ص۵۳۳ منبع: وبسایت‌آیت‌الله‌مکارم (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
📗 هر کسی که در مقام سلوک راه سعادت باشد، و مراقبت از احوالات خود نماید، به قدر استعداد و قابلیت خود بر می‌خورد به آنچه می‌رسد به او از الطاف ربانیه وفیوضات رحمانیه، و لیکن فهم ما ادراک فوق رتبه خود را نمی کند اگر چه باید از بابت ایمان به بعثت، تصدیق و اقرار به آن نماید. همچنان که ما ایمان داریم به و خواص پیغمبری و لیکن حقیقت آنها را نمی شناسیم. و عقول قاصره ما احاطه به کنه آنهانمی کند، چنانچه احاطه ندارد به عالم ، و طفل نمی داند عالم ممیز را، و ممیزعامی نمی فهمد عالم را، و علماء نمی شناسند عالم و اولیاء را. و به عنایت ازلیه درهای رحمت های غیر متناهیه بر روی هر کسی گشاده، و بخل و « ضنت » [۱] از برای احدی نشده، و لیکن رسیدن به آنها موقوف است به اینکه آئینه دل صیقل داده شود، و از کدورات طبیعت پاک شود، و زنگ اخلاق ذمیمه از آن زدوده گردد. پس حرمان از فیوضات الهیه، و دوری از ربوبیه، نه از بخل مبدا فیاض است، «تعالی شانه عن ذلک» [۲] بلکه از پرده‌های ظلمانیه ذمایم صفات و عوایق جسمانیه است که بدن آدمی را احاطه نموده است. ---------- [۱]: ۴۴. دریغ. [۲]: ۴۵. خداوند - متعال - بالاتر و برتر از آن است که محرومیت افراد از انوار فیض الهی را به او نسبت داد. @arefein به «عرفان در آیینه عارف» بپیوندید👆