کاش میشد آدمها را در قابی گذاشت با شیشه ای درب دار. در کنارشان هم گل نرگس کوچک برای عطر خوشش!
و آن ها را زد به دیوار! شاید همانطور که میخواستیم می ماندند! و دنیا، این همه تکانشان نمیداد!…
هر از گاهی هم ، گَرد روی شیشه ها را پاک میکردیم و نو شدن را به عمق قاب، رسوخ میدادیم!…
گاهی، فقط تماشای آدمها، آن هم از دور، بی حرکت اضافه ای و در سکون مطلق، انسان را بزرگ میکند، رشد میدهد و …!
#داستان
#ناداستان
#از_آدمها
#از_نیمه_شب
#آدمهای_قابی_نقابی
#نشریه_آخرین_امید