eitaa logo
نشریه آخرین امید
44 دنبال‌کننده
185 عکس
92 ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
قاصدک! هان چه خبر آوردی؟! برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس برو آنجا که تو را منتظرند قاصدک در دل من همه کورند و کرند! دست بردار از این در وطن خویش غریب! «شعرخوانی مهدی اخوان ثالث (م.امید)» به مناسبت دهم اسفندماه ، سالروز تولد اخوان🌟
اگر اهل پادکست هستید، این قسمت رو حتما بشنوید👌🏻✨😍 🌟شعر«زمستان» اخوان، با توضیح دکتر کاکاوند در برنامه کتاب باز📚 «زمستان»، دی ماه ۱۳۳۴ سروده شده❄️🩵
شبانه های مرا میشود سحر باشی؟ و میشود که از این نیز خوبتر باشی؟ تداوم من و دریا و آسمان با تو همیشگیست اگر هم تو رهگذر باشی غروب و سوختن ابر و من تماشاییست ولی مباد تو اینگونه شعله ور باشی ببین چه دلخوشی ساده ای!همینم بس که یاد من به هر اندازه مختصر باشی چقدر دفترکم رنگ و رو میگیرد تو در حوالی این متن هم اگر باشی دوباره جذبه به پرواز میدهد شعرم کبوتران مرا گر تو بال و پر باشی نگاه میکنی و من ز شوق میمیرم همیشه بهر من ای چشم خوش خبر باشی من عاشق خطری با توام خوشا آن روز که بیدریغ توهم عاشق خطر باشی ✨به مناسبت ۲۷ فروردین ماه،ولادت استاد بهمنی✨
ای ساربان آهسته ران که آرام جانم میرود و آن دل که با خود داشتم با دلستانم میرود 🌟به بهانه ی یکم اردیبشهت ماه، روز سعدی ، تفالی زدیم بر غزلیات همیشه نایابش✨
وسیع باش و تنها و سربه زیر و سخت… ✨به مناسبت اول اردیبهشت ماه، سالروز درگذشت سهراب سپهری✨
لبت صریح ترین آیه ی شکوفایی است و چشم هایت شعر سیاه گویایی است چه چیز داری با خویشتن که دیدارت چو قله های مه آلود محو و رویایی است چگونه وصف کنم هیات غریب تو را که در کمال ظرافت کمال والایی است تو از معابد مشرق زمین عظیم تری کنون شکوه تو و بُهت من تماشایی است در آسمانه ی دریای دیدگانِ تو شرم گشوده بال تر از مرغَکان دریایی است شَمیم وحشی گیسوی کولی ات نازم که خوابناک تر از عطرهای صحرایی است مجال بوسه به لب های خویشتن بدهیم که این بلیغ ترین مبحث شناسایی است نمی شود به فراموشی ات سپرد و گذشت چنین که یاد تو زودآشنا و هرجایی است تو 'باری' اینک از اوج بی نیازی خود که چون غریبی من مبهم و مُعمّایی است پناه غربت غمناک دست هایی باش که دردناک ترین ساقه های تنهایی است « به بهانه ۱۶ ام اردیبهشت ماه، سالروز وفات حسین منزوی🩵»
من عشق را با تو تجربه کردم دل من تو را میخواهد. صدای مهربان تو حتی از زبان رنج ها به گوش میرسد. من برای تو بی تابم… ✨علی صفائی حائری ❤️
تو كيستي، كه من اينگونه بي تو بي تابم؟ شب از هجوم خيالت نمي برد خوابم. تو چيستي، كه من از موج هر تبسم تو بسان قايق، سرگشته، روي گردابم! تو در كدام سحر، بر كدام اسب سپيد؟ تو را كدام خدا؟ تو از كدام جهان؟ تو در كدام كرانه، تو از كدام صدف؟ تو در كدام چمن، همره كدام نسيم؟ تو از كدام سبو؟ من از كجا سر راه تو آمدم ناگاه! چه كرد با دل من آن نگاه شيرين، آه! مدام پيش نگاهي، مدام پيش نگاه! كدام نشاه دويده است از تو در تن من؟ كه ذره هاي وجودم تو را كه مي بينند، به رقص مي آيند، سرود ميخوانند! چه آرزوي محالي است زيستن با تو
تا کی کشم عتیبت از چشم دلفریبت روزی کرشمه‌ای کن ای یار برگزیده
دوست دارم در این شب دلپذیر عطر تو چراغ بینایی من شود و محبوبه شب راهش را گم کند دوست دارم شب، لرزان از حضورت پایش بلغزد در چاله ای از صدف که ماهش می خوانند و خنده آفتاب دریا را روشن کند اما نه آفتاب است و نه ماه عصرگاهی غمگین است و من این همه را جمع کرده ام چون دلتنگ توام
نياويزيم‌، نه به بند گريز، نه به دامان پناه‌. نشتابيم ، نه به سوي روشن نزديك ، نه به سمت مبهم دور. عطش را بنشانيم ، پس به چشمه رويم‌. دم صبح ، دشمن را بشناسيم ، و به خورشيد اشاره كنيم‌. مانديم در برابر هيچ ، خم شديم در برابر هيچ ، پس نماز ما در را نشكنيم‌. برخيزيم ، و دعا كنيم‌: لب ما شيار عطر خاموشي باد! نزديك ما شب بي دردي است ، دوري كنيم‌. 🩵