eitaa logo
کانال اخلاق و معرفت در قرآن و روایات
1.4هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
72 ویدیو
3 فایل
@H_G_54 ارتباط با مدیر، نظرات، پیشنهادات ارتباط با ادمین @TadabboratQurani_401
مشاهده در ایتا
دانلود
786 🔳 98/03/31 ✴️ گویند شیخ بهایی در مجلسی، عالمی پای منبرش نشسته بود که در منطقه‌ای در قسمت فقیرنشین اصفهان منبر می‌رفت. شیخ او را نسبت به شاگردان دیگرش بیشتر تکریم می‌کرد و او را استاد خویش می‌خواند. 🌱 روزی از او پرسیدند چرا این عالمِ بی‌سواد را استاد می‌خوانی و دیگرانی که بیش از او علم دارند را استاد نمی‌خوانی؟ 🌱 شیخ گفت: آن مرد برعکس شما اهل تواضعِ زیاد است و کسی که اهل تواضعِ زیاد باشد یعنی بر نادانی خود آگاه است و چنین کسی در نزد من داناترین شماست. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
216 🔹بخش اول🔹 🔳 98/04/01 ✨📖✨و لَوْ تَري إِذِ الْمُجْرِمُونَ ناکِسُوا رُؤُسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ رَبَّنا أَبْصَرْنا وَ سَمِعْنا فَارْجِعْنا نَعْمَلْ صالِحاً إِنَّا مُوقِنُونَ (12 - سجده) ⚡️و اگر تو حال بدکاران را (در قیامت) ببینی که چگونه در حضور خدای خود سر به زیر و ذلیلند (و با آه و ناله‌ی حسرت) گویند: پروردگارا! اینک (عذاب تو را) به چشم دیدیم و (سخن رسولانت را) به گوش گرفتیم، پس ما را (به دنیا) بازگردان تا صالح و نیکوکار شویم که اکنون (وعده‌ی تو را) به چشم یقین مشاهده کردیم! 🔵1🔸 «مجرم» به کسی می‌گویند که به‌خاطر معصیتی باعث می‌شود رحمت خدا را بر خود قطع کند. 🔵2🔸 عمل صالح بدون ایمان پذیرفته نمی‌شود، پس قطعاً مجرم کسی است که به خدا ایمان دارد ولی عمل صالحی با خود ندارد و چون به خدا ایمان داشته است کلمه «مُوقِنُونَ» ذکر گردیده است. 🔵3🔸«آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰات» یعنی ممکن است ایمان، انسان را به عمل صالح سوق ندهد که اهل ایمان به عمل صالح امر شده‌اند. ولی «اوقنوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰات» جایی ذکر نشده است؛ چرا که یقین قطعاً با عمل صالح و در نتیجه‌ی آن حاصل می‌شود. ♦️♦️♦️ حال به کلام وحی برمی‌گردیم تا براساس آیات قران بدانیم صالح چه کسی است و عمل صالح طبق آیات قرآن چه عملی است. مدد الهی در آیات 9 و 10 سوره‌ی «منافقون» پاسخ بیان شده است. ✨📖✨يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَ لَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ (9 - منافقون) ⚡️اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد [زنهار] اموال شما و فرزندانتان، شما را از ياد خدا غافل نگرداند و هر كس چنين كند آنان خود زيانكارانند. ✨📖✨و أَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِي إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ (10 - منافقون) ⚡️و از آنچه روزى شما گردانيده‌ايم انفاق كنيد پيش از آنكه يكى از شما را مرگ فرا رسد و بگويد پروردگارا چرا تا مدتى بيشتر [اجل] مرا به تأخير نينداختى تا صدقه دهم و از نيكوكاران باشم. 🔵4🔸 در آیه‌ی 9 مخاطبش باز اهل ایمان هستند که اموال‌شان آن‌ها را مشغول ساخته و جهت رفاه اولادشان اموال خود را صرف آن‌ها نموده و انفاق نکرده‌اند که خداوند وعده‌ی زیانکاری در حق آن‌ها داده است. 🔵5🔸 در آیه‌ی 10 هم سرانجامِ این گروه را مشخص می‌کند که همانند آیه‌ی 12 سوره‌ی «سجده» قصد دارند به دنیا برگردند و عمل صالح انجام دهند که کلام وحی تنها عمل صالح مقبول و مورد درخواست آن‌ها را «انفاق» معرفی می‌کند که از نبود آن در کارنامه‌ی اعمال‌شان در رنج هستند و طبق آیات قبل اشاره کردیم که طبق سنّت الهی قادر به تهیه این عمل صالح با خرید و خلّت و دوستی بعد از مرگ نیستند. 🔵6🔸 «فأَصَّدَّقَ» را نتیجه‌ی انفاق فرموده یعنی از مال، می‌توان علاوه بر سیر کردن شکم گرسنگان، آزادی در بندها، حل اختلاف زن و شوهر، ساختن مکتب، ترویج علم، خرید جهزیه زندگی و... استفاده و اعمال صالح دیگری کسب کرد و در امور مسلمانان اصلاح نمود؛ هر چند مهم‌ترین آن سیر کردن شکم گرسنگان در اولویتِ اولِ انفاق است. 🔵7🔸 پس مؤمنانی که امروزه گمان می‌کنند چون فقط نماز خوانده و روزه می‌گیرند و در مالِ غیر، تجاوز و تصاحب نمی‌کنند، الزاماً بهشتی هستند، خیال باطلی دارند؛ چرا که در معیار کلام وحی انفاق بالاترین عمل صالح محسوب می‌شود و ضروری‌ترین و قوی‌ترین اعمال صالح در سایه‌ی بخشش علم و مال صورت می‌گیرد که چنان ارزشمند است که با اعمال دیگر قابل مبایعه نیست. دین اسلام بدون ثروت حضرت خدیجه (س) قابل بسط نبود. 🔵8🔸 ✨📖✨و أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى (39 - نجم) ⚡️و اين‌كه براى انسان جز حاصل تلاش او نيست. 🖌 اگر مؤمنی گمان کند بدون هزینه و بخشیدن مال، می‌تواند عمل صالحی انجام دهد که مورد رضایت خدا باشد، قطعاً در اشتباه است. صرفاً با حج و نماز و روزه و پای منبرِ واعظ در مسجد نشستن و تلاوت قرآن به تنهایی و پرداختن به امورات و مشکلات فرزندان و غفلت از امور نیازمندان و ارحام خود، نه‌تنها بهشتی نخواهند شد بلکه وعده عذاب الهی در موردشان قطعی است. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
216 🔹بخش دوم🔹 🔳 98/04/01 🖌 کوتاه ‌سخن این‌که اعمال صالحِ واقعی از نظر کلام وحی، در سایه‌ی انفاق و تلاش صورت می‌گیرد. هرگز گمان نکنیم با رفتن در گوشه‌ای و غفلت از امور مسلمین و با خواندن دعا و ذکر خاص، عمل صالح منظورِ قرآن را حاصل کرده‌ایم؛ چرا که عقل هم گواهِ این امر است که غالب مشکلاتِ هم‌نوعان و مؤمنین، با صرف مال، قابل‌ حل است و انسان مؤمن اگر با خساست از این امر غفلت کند و صرفاً در گوشه‌ای خزیده و برای مشکلات خود دنبال خواندن دعا و ذکر خاصی باشد، فساد و تباهی جامعه را فرا می‌گیرد؛ چرا که طبق سنّت الهی، رفع مشکلات مسلمین در جامعه، غیرمستقیم و به دست یکدیگر می‌باشد. 🖌 به کسی که عمل صالح می‌کند «مصلح» می‌گویند. مصلح کسی است که جامعه و یا افراد یا فردی را با تشویق و ایجاد شرایط ترک گناه، به ترمیم رابطه‌ای که خداوند امر فرموده دعوت و باعث وصل رحمت الهی می‌شود. 🖌 بر عکس «مصلح»، «مجرم» است که باعث می‌شود انسان عهدی که با خدا بسته می‌شکند و با قطع صله‌رحم خود را از رحمت الهی دور و ملعون می‌سازد. ✨📖✨و الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ ۙ أُولَٰئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ (25 - رعد) ⚡️آنان که پس از پیمان‌بستن (با خدا و رسول) عهد خدا را می‌شکنند و هم از آنچه خدا امر به پیوند آن کرده پاک می‌گسلند و در روی زمین فساد و فتنه برمی‌انگیزند، اینان را لعن (خدا) و منزلگاه عذاب سخت دوزخ نصیب است. 🔵9🔸 صالح چنان مقام رفیعی است که حضرت ابراهیم (ع) ملحق شدن به صالحان را از خدا مسئلت می‌نماید. ✨📖✨ربِ‌ هَبْ‌ لِي‌ حُکْماً وَ أَلْحِقْنِي‌ بِالصَّالِحِينَ‌ (83 - شعراء) و هر کس از خداوند فرزندی می‌خواهد آرزوی صالح بودنش دارد؛ چرا که تمام صفاتی چون مؤمنین، صادقین، متّقین، و... از انسان صالح منبعث می‌شود. حضرت ابراهیم (ع) در آیه 100 سوره‌ی صافات از خداوند تقاضا می‌کند به او فرزند صالحی عنایت فرماید: ✨📖✨ربِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ ⚡️بار الها مرا فرزندی صالح که از بندگان شایسته تو باشد عنایت بفرما! ♦️♦️♦️ قرآن کریم 12 پیامبر را از صالحان معرفی می‌کند: 🔵10🔸 قرآن کریم در آیات 113 و 114 سوره‌ی آل‌عمران صفات صالحان را دقیقاً بیان می‌فرماید: ✨📖✨ليْسُوا سَوَاءً مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ (113 - آل‌عمران) [ولى همه آنان] يكسان نيستند از ميان اهل كتاب، گروهى درستكار دارند كه آيات الهى را در دل شب مى‌خوانند و سر به سجده مى‌نهند. ✨📖✨يؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَ أُولَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ (114 - آل‌عمران) ⚡️به خدا و روز قيامت ايمان دارند و به كار پسنديده فرمان مى‌دهند و از كار ناپسند بازمى‌دارند و در كارهاى نيک شتاب مى‌كنند و آنان از شايستگانند. ♦️1- اهل عبادت شبانه هستند. ♦️2- کتاب خدا را به دقت خوانده و در دین خدا و مطلوبات و نامطلوبات حضرت حق‌تعالی وارد و آگاهی دارند. ♦️3- امربه‌معروف می‌کنند و در بین مردم، با امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر باعث می‌شوند مردم از گناه دور شده و به رحمت خدا دوباره متصل شوند. امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر قطعاً امری صرفاً زبانی نیست. در داستان حضرت لوط (ع) در کلام وحی نکته بسیار ظریفی است که اهمیت و دشواری امربه‌معروف را نشان می‌دهد؛ چنانچه لوط نبی (ع) برای اصلاح رابطه‌ی مردم با خدا با ترک گناه، ناموس خود و دخترانش را می‌خواهد از طریق مسیر شرعی و نکاح در اختیار مردم قرار دهد تا از معصیت دوری کنند. ✨📖✨و جَاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كَانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ ۚ قَالَ يَا قَوْمِ هَٰؤُلَاءِ بَنَاتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ ۖ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لَا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي ۖ أَلَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ (78 - هود) ⚡️و (چون فرشتگان به صورت جوانان زیبا به خانه لوط درآمدند) قوم لوط به قصد عمل زشتی که در آن سابقه داشتند به سرعت به درگاه او وارد شدند، لوط به آن‌ها گفت: این دختران من (جنس زنان امّتم که به منزله دختران منند) برای شما پاکیزه و نیکوترند، از خدا بترسید و مرا نزد مهمانانم خوار و سرشکسته مکنید، آیا در میان شما یک مرد رشید نیست؟ ادامه دارد... 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
216 🔹بخش سوم🔹 🔳 98/04/02 ⭕️💠 اهمیت گذشتن از مال در بحث مصلح و عمل صالح کاملاً مشخص و مورد نیاز و ضروری است. 🔥 فرض بگیریم مصلحی قصد ایجاد صلح در بین زن و شوهری دارد که دچار اختلاف هستند و زن به علت بیکاریِ مرد مجبور به ترک خانه او شده است. اینجا برای ایجاد صلح، صرفاً حرف ‌زدن و سخن ‌گفتن سودی نمی‌بخشد؛ چون مشکل ایجاد شده مادی است، پس مصلح باید ضمن نصیحت آن مرد، از مال خود انفاق کند یا از دیگران در صورت نداشتن وسع مالی کمک بگیرد تا برای او شغلی ایجاد کند و در این حالت است که مصلح می‌تواند امربه‌معروف کند. ⭐️🔻 در صفات مصلح حضرت حق «وَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ» را نام می‌برد، یعنی مصلح در کار خیر نه تنها عامل و فاعل باشد بلکه سریع‌تر از دیگران باید قدم بردارد. 🔥 مثال: وقتی می‌بیند دختری به خاطر جهیزیه نمی‌تواند ازدواج کند، سریع از مال خود انفاق و بخشش کند تا شرایط ازدواج آن دختر را قبل از بالا رفتن سن او فراهم آورد. یا وقتی می‌بیند خانواده‌ای به خاطر رنج گرسنگی دین‌شان و اعتقادات‌شان در معرض تهدید است، از مال خود سریع انفاق یا جمع انفاق از دیگران نماید تا با تأمین مواد غذایی آن خانواده موجبات عبادت و وصل آن خانواده به خدا و رحمت او را فراهم آورد. قطعاً مصلح ‌بودن در موارد متعدد بدون انفاق مال ممکن نیست و علت این‌که انسان آرزو می‌کند قبل از مرگ انفاق کند تا از صالحین شود همین امر است. 🔶🔹 حال برمی‌گردیم به صفات «مجرمین» در کلام وحی: ✨📖✨ فلَوْلَا كَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِكُمْ أُولُو بَقِيَّةٍ يَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِي الْأَرْضِ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّنْ أَنْجَيْنَا مِنْهُمْ ۗ وَ اتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَا أُتْرِفُوا فِيهِ وَ كَانُوا مُجْرِمِينَ (116 - هود) ⚡️پس چرا در امت‌های گذشته، مردمی با عقل و ایمان وجود نداشتند که (خلق را) از فساد و اعمال زشت نهی کنند مگر عده قلیلی که نجات‌شان دادیم و ستمکاران از پی خوشگذرانی به نعمت‌های دنیوی رفتند و مردمی فاسق و بدکار بودند. 🍁🍃 در تعریف «مجرم» در آیه فوق حضرت حق می‌فرماید: آن‌ها کسانی هستند که با عدم انفاق مال خود و در نتیجه جمع ‌کردن آن خودبه‌خود دست به فساد می‌زنند و با عیش‌ونوش و خوش‌گذرانی‌شان، باعث می‌شوند عده‌ای از سمت خدا، به سمت ظاهر دنیا و ثروت آن و کسب عیش‌ونوش ظاهری دنیا تمایل پیدا کنند و از یاد آخرت غافل شوند و باعث گمراهی و تباهی جامعه شوند: ✨📖✨ و مَا أَضَلَّنَا إِلَّا الْمُجْرِمُونَ (99 - شعراء) ⚡️و ما را گمراه نکردند جز قوم تبهکار. ‼️ در اینجا اگر صالحان دست به اصلاح امور جامعه نزنند، خداوند را به علت فساد این جمع غضب حاصل می‌شود و در آیه بعدی می‌فرماید: ✨📖✨ و مَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَىٰ بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ (117 - هود) ⚡️و خدا بر آن نیست که هیچ قومی و هیچ اهل دیاری را در صورتی که آن‌ها مصلح و نیکوکار باشند به ظلم هلاک کند. 💥💫 یعنی در صورت سکوت مصلحین، خداوند بر جامعه غضب می‌کند و همه را با هم چه صالح و چه مجرم نابود می‌کند. ✨📖✨ و اتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ (25 - انفال) ⚡️ و از فتنه‌اى كه تنها به ستمكاران شما نمى‌رسد بترسيد و بدانيد كه خدا سختكيفر است. ❌ و اینجاست که اگر صالحان دست به اصلاح امور جامعه نزنند خداوند را به علت فساد این جمع، غضب حاصل می‌شود. 🍀🍂 در خاتمه کلام، داستانی واقعی از مصداق «عمل صالح» را برای بیشتر روشن ‌شدن بیشتر موضوع، خدمت شما بزرگوارن به مدد الهی عارض می‌شویم: ☀️🍁 «حاج ابراهیم خلیل» مرد مؤمن و صالحی بود که در سال 1351 در شهر خوی دارِ فانی را وداع گفت. او از اولیاءالله بود که در امام‌زاده «سید بهلول» مدفون است. 🌾🔹 یکی از اهالی محل تعریف می‌کرد که در محله‌ی ایشان یک باب مغازه بقّالی باز کرده بودم و خواربار می‌فروختم. حاج ابراهیم همیشه در محله حساس بود که مبادا جوانی سن ازدواجش به علت مشکلات زندگی بگذرد و ایمانش مورد خطر نفس و شیطان قرار گیرد. ☀️💥 روزی حاج ابراهیم متوجه غیبت من از نماز جماعت شد. (یکی از علت‌های تأکید اسلام به نماز جماعت اثر مثبت اجتماعی آن است. کسی که از نماز جماعت مدتی غیبت کند یعنی دارای مشکلی است، یا بیمار است، یا مشکلی مالی، یا خانوادگی و یا... دارد که غایب است پس همین غیبت باعث می‌شود مؤمنین به سراغ او بروند و جویای احوال و رفع مشکل‌اش بشوند) 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی‌
216 🔹بخش چهارم🔹 🔳 98/04/02 💎 سراغ من به مغازه آمد و گفت: پسرم چرا ازدواج نمی‌کنی؟ بعد از این‌که کلی در مورد آثار توکل به خدا در ازدواج برای من سخن گفت و «رزاق بودن» حضرت حق در این امر را طبق قرآن یادآوری کرد و دلگرمی داد، پرسید: آیا دختری را انتخاب کرده‌ای؟ گفتم: بلی دختر فلانی را انتخاب کرده‌ام، ولی خواستگاریش رفتم موافقت نکردند. از من پرسید آیا تو و دختر همدیگر را می‌پسندید؟ سر به زیر انداختم و جواب مثبت دادم. گفت: پسرم آیا وکیل هستم که امشب از طرف تو به خواستگاری بروم؟ خوشحال شدم و گفتم دست شما را می‌بوسم، پرسید: مهریه و شیربها چه مبلغی وکیلم؟ گفتم: 300 تومان شیربها و 4000 تومان مهریه. 🔶🔹 حاج ابراهیم از من خداحافظی کرد و صبح اول وقت کرکره‌ مغازه را که بالا زدم حاجی را دیدم. حاجی گفت: مبارک است برو و عاقدی ببر تا عقدتان را انجام دهد. 500 تومان شیربها و 4000 تومان مهریه قرارمان شد. هر چند شیربها 200 تومان بیشتر از موجودی و مبلغ مقرری من بود؛ اما از اینکه به معشوقه‌ام رسیده بودم خیلی خوشحال بودم. 🍀 شیربها را که در صندوق مغازه جدا گذاشته بودم رفتم تا به حاجی بدهم. گفتم: حاجی این مبلغ 300 شیربها و 200 را هر چه از مغازه بفروشم کنار می‌گذارم به شما در دو ماه مدد الهی برمی‌گردانم. حاج ابراهیم تبسّمی کرد و گفت: پسرم این قدر هم پیر نشده‌ام حرفی که دیشب زدیم امروز صبح یادم برود. تو به من 300 تومان وکالت برای شیربها داده بودی، من چون دیدم دختر خانم هم مثل شما پدرشان از دنیا رفته است و برادران برای تهیه جهیزیه در تنگ‌دستی مالی قرار دارند، برای اینکه این وصلت شکل گیرد، مبلغ 200 را خودم متقبل شدم و 300 تومان تو را هم باز خودم می‌دهم بعد از ازدواج و تشکیل زندگی کم کم به من برمی‌گردانی. 🔻🔺 اگر در داستان فوق دقت کنیم، این عمل نمونه بارز یک امربه‌معروف و «يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ» منظور قرآن در آیه 114 سوره «آل‌عمران» است. 🔘🍁 اگر حاج ابراهیم از مال خود انفاق نمی‌توانست بکند، قطعاً امربه‌معروف او هم صرفاً جنبه درددل و ارائه اطلاعات دینی داشته و هیچ سودی نداشت. 💢 مراد از ایمان و عمل صالح، انجام چنین اعمالی است که رابطه بین انسان‌ها و خدا را اصلاح کند و مقدمات ترک گناه بندگان و صلح بین خالق و مخلوق را فراهم آورد. 🌟💫 همه ما از خداوند فرزند صالح می‌خواهیم و مقام صالح چنان نزد خداوند رفیع است که حضرت ابراهیم (ع) دعا می‌کند خدا او را به صالحان ملحق فرماید: ✨📖✨ ربِّ هَبْ لي حُکْماً وَ أَلْحِقْني بِالصَّالِحينَ (83 - شعراء) 🌟🔥 حضرت یوسف (ع) از خدا می‌خواهد او را مسلمان بمیراند و به صالحان ملحق بفرماید: «تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ» (101 - یوسف) 💥🌟 حضرت سلیمان (ع) از خدا می‌خواهد: ✨📖✨ و أَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ (19 - نمل) ⚡️ که خداوند او را به رحمتش وارد و در زمره بندگان صالح هم‌نشین گرداند. ⁉️ یک نکته مشترک در آیات فوق کاملاً مشهود است که این انبیاء مقرب الهی از خدا نمی‌خواهند آن‌ها را صالح گرداند، بلکه هم‌نشینی و ورود به جرگه‌ی صالحان را هم بر خود کافی می‌دانند، یعنی مقام صالحان چنین رفیع است که حتی هم‌نشینی و مجالست با صالحان هم، افتخاری بزرگ و لیاقت می‌خواهد. پایان 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🌹 تسریع، تسویف، تعجیل، تأخیر 🌹 🔳 98/04/03 💠 «تعجیل» به شتاب برای شروع کاری می‌گویند. 💫 عجّلوُا بِالصَّلوة ⚡️ برای نماز شتاب کنید. ⛔️ متضاد تعجیل، «تأخیر» است یعنی کاری را از اول به آخر انداختن، یعنی زمان اذان هر کاری را داری زمین بگذار و نماز را به آخر وقت موکول نکن. ✔️ پس «تعجیل» صرفاً برای شروع یک کار است. 💠 «تسریع» به معنای سرعت دادن به کاری بعد از شروع آن است. انسان برای ازدواج باید تعجیل کند و آن را به تأخیر نیندازد و بعد از مراسم خواستگاری، در اجرای مراسم عقد و عروسی سرعت بر کار خود بخشد. ⛔️ متضاد تسریع، «تسویف» است یعنی انسان کاری را شروع می‌کند ولی بعد از شروع کار در انجام مراحل رشد و پیشرفت آن کار، دچار کندی و سستی می‌شود، یعنی بعد از ازدواج، در عروسی کردن انسان دچار کندی شده و یا اصطلاحاً تسویف (بزودی بزودی) می‌کند. ✔️ پس «تسریع» برای شتاب در انجام و انتقال در مراحل یک امر است. 💎 برای نماز می‌گویند «عَجّلوُا بِالصّلوة» یعنی برای شروع نماز عجله کنید ولی هرگز نمی‌گویند «اَسرعُوا بِالصّلوة» چون انسان نباید نماز را با شتاب بخواند بلکه باید آرامش بخواند تا معانی آن را بفهمد. 💫🌟 برای ظهور امام زمان (عج) می‌گویند: خدایا! در ظهور ایشان تعجیل کن، یعنی ظهور ایشان را به تأخیر مینداز و نمی‌گویند: تسریع کن زیرا بعد از ظهور، باید مراحلی طی شود که نیازمندِ چندین سال فرصت است تا ظهور، جهانی و فراگیر شود و طلب سرعت باعث می‌شود این مراحل دقیق و تکمیل نگردند. ✨📖✨ خلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُريکُمْ آياتي فَلا تَسْتَعْجِلُونَ (37 - انبیاء) ⚡️ آدمی در خلقت و طبیعت بسیار شتاب‌کار است، (ای مردم) ما آیات (قدرت و حکمت بالغه) خود را به زودی به شما می‌نمایانیم (و شما را عذاب می‌کنیم) پس تعجیل مدارید. 💠 پس «تعجیل» در اموری که مربوط به نفس انسان نباشد مانند نماز امری پسندیده است. اما در امور مربوط به نفس کاملاً امری مذموم و ناپسند است. 📌 مانند: کسی که در جوانی عجله دارد به تمام مطلوبات و نیازهای زندگی خود برسد و در ابتدای زندگی، دارای خانه و ماشین و همسر و ... بشود. این امر باعث می‌شود انسان علاقه‌ای به پیشرفت نداشته باشد و انسان در جوانی وقتی به تمام خواسته‌های نفسانی خود رسید دیگر انگیزه‌ای برای حرکت به جلو ندارد. ✨📖✨ أوْلَئِكَ یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ (9 - مؤمنون) ⚡️ اینانند که در کارهاى خیر می‌شتابند. ✔️ سرعت و شتاب در امور خیر، امری پسندیده و الهی است، یعنی وقتی برای نیازمندی انسان قرار است اطعامی کند، باید به‌ سرعت برای آن کار اقدام نماید زیرا: ♦️1) شیطان باعث دلسردی او در این مسیر نشود. ♦️1) آن نیازمند سریع به نیاز خود برسد. ♦️3) انسان از لحظات عمر خود حداکثر استفاده را برده باشد. ⭕️ علت این‌که «تعجیل» در امور دنیوی مذموم و ناپسند بوده و «تسریع» در امور اخروی ممدوح و شایسته، از این جهت است که عجله و سرعت، نشانگر میزان علاقه‌ی یک فرد به امری را نشان می‌دهد لذا، وقتی انسان به کارهای خیر شتابان است یعنی به اجرای اوامر الهی علاقه‌مند است و برعکس وقتی برای امور نفسانی شتابان است یعنی علاقه به امور نفسانی دارد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
787 🔳 98/04/03 ✍️✍️ دوستی نقل می‌کند، در سال 1342 سوار اتوبوس با دوستم از تهران عازم شهرستان خوی بودیم. راننده‌ی اتوبوس مست بود و ما دلشوره‌ی عجیبی از رانندگی او بر تن‌مان حاکم شده بود. آن زمان جاده‌های مواصلاتی از داخل شهرها عبور می‌کردند. 🌾 اتوبوس برای شام در شهر قزوین توقف کرد. دوستم مرا به مغازه شیرینی‌فروشی برد و خودش یک جعبه شیرینی خرید و از من خواست تا من هم بخرم. هر دو شیرینی خریدیم. وقتی بیرون آمدیم، گفت: نیّت کن فردا صبح که ان‌شاءالله به مقصد رسیدیم، اولین کاری که انجام خواهیم داد، شیرینی‌ها را بابت صله‌ارحام به منزل خواهران خود ببریم. من نیّت کردم. 🌾 نیمه‌شب که از خواب پریدیم متوجه شدیم اتوبوس واژگون شده است و از 36 نفر سرنشین آن فقط 5 نفر زنده و کاملاً سالم مانده بودند که ما دو نفر هم جزء آن 5 نفر بودیم و جالب‌تر این‌که جعبه‌ی شیرینی‌های ما هم سالم بود. از خوشحالی نمی‌دانستیم چه کنیم، بعد از مدتی کنار جاده ایستادن، موفق شدیم بالاخره به مقصد برسیم. ❓از دوستم پرسیدم: چه رابطه‌ای بین خریدن شیرینی و صله‌رحم و زنده ماندن ما وجود داشت؟ گفت: دیشب من از رانندگی طرف متوجه شدم که بلایی بر سر ما حلقه زده است. سریع نیّت صله‌رحم کردم تا خدا به‌ خاطر شیرینی‌هایی که ما خریده بودیم بر خواهران‌مان رحم کند و عمر ما را به خاطر آن‌ها بر ما ببخشد. 💫☀️ چنان‌چه نبی مکرم اسلام (ص) فرمودند: در بین تمام اعمال نیک، «صله‌رحم» تنها عملی است که خداوند سریع پاداش آن را به فاعل آن می‌بخشد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
217 🔳 98/04/04 ✨📖✨و ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلَيْنِ أَحَدُهُما أَبْکَمُ لا يَقْدِرُ عَلي شَيْءٍ وَ هُوَ کَلٌّ عَلي مَوْلاهُ أَيْنَما يُوَجِّهْهُ لا يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوي هُوَ وَ مَنْ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ هُوَ عَلي صِراطٍ مُسْتَقيمٍ (76 - نحل) ⚡️و خدا مثلی زده (بشنوید): دو نفر مرد یکی بنده‌ای باشد گنگ و از هر جهت عاجز و کلّ بر مولای خود که از هیچ راه، خیری به مالک خویش نرساند و دیگری مردی (آزاد و مقتدر) که به عدالت و احسان فرمان دهد و خود هم به راه مستقیم باشد، آیا این دو نفر یکسانند؟ (هرگز یکسان نیستند مَثل کافر و مؤمن بدین مثال ماند.) 🔻1- کسی ‌که لال است قطعاً چشم و گوش و دست و پا دارد و حتی معلول جسمی نیست و از عقل و شعور برخوردار است که مسیر را گم نکند و به مأموریت خود ادامه دهد. 🔺2- با وجود این همه توانایی، خداوند او را عاجزِ مطلق و ناتوانِ کامل معرفی می‌کند؛ یعنی وقتی لال است می‌تواند چیزی بیاورد یا کار فیزیکی انجام بدهد چون می‌شنود و قدرت بدنی دارد ولی خداوند تمام توانایی‌های او را نادیده انگاشته و او را ناتوان مطلق‌ معرفی می‌کند و توانایی کاملش را فقط در تکلّم و سخن گفتن او معرفی می‌کند. 🍀 اگر به ادامه‌ی آیه توجه کنیم خداوند فرد دیگری را با او مقایسه می‌کند که فقط دارای قدرت سخن گفتن است و مردم را به عدل و احسانِ الهی دعوت می‌کند. کسی ‌که مردم را به عدل و احسان و نعمات و برکات الهی دعوت نکند، هر کار خیر دیگری هم انجام دهد نزد خدا ناتوان و معلول محسوب می‌شود. اگر دقت کنیم کار تمام انبیاء الهی با سخن گفتن بود و خدا باغچه‌ای نداشت که برای بیل زدنش آن‌ها را فرستاده باشد. 🔻3- انسان هر عمل صالحی را انجام دهد تا زمانی که مُهر سکوت بر لب زده و مردم را به عدل و احسان الهی در حق یکدیگر دعوت نکند، مانند کسی است که هیچ کاری برای رضای خدا نکرده است. 🔺4- کسی ‌که در راه خدا و دین با زبان اقدام می‌کند در صراط مستقیم الهی قرار دارد و سربار مولای خود نیست بلکه مایه‌ی برکت اوست. 🔻5- همان‌طور که یک غلامِ لال به درد نگهداری برای یک مولا نمی‌خورد چون هیچ سودی برای او ندارد حضرت حق می‌فرماید: این دو با هم برابر نیستند؛ پس کسی ‌که مردم را به عدل و احسان الهی دعوت نماید برای خداوند بنده‌ی سودمندی است و بنده‌ی سودمند مورد عنایت مولای خویش است؛ پس خدا به چنین بنده‌ای که از او سخن می‌گوید، از نزد خود علم کثیر می‌بخشد و در مأموریتِ دنیا مشکلات او را کم خواهد کرد چنان‌چه مولا، غلام خود را از هر نظر مانند: غذا و پوشاک و آرامش تأمین می‌کند سپس از طرف خود او را به مأموریت می‌فرستد. 🔺6- اگر بخواهیم که بدانیم آیا در مسیر هدایت الهی هستیم یا خیر، باید در اعمال خود دقت کنیم. اگر مردم را به عدل و احسان الهی دعوت نمی‌کنیم، تردید نداشته باشیم که در مسیر هدایت الهی قرار نداریم و خودخواهی بیش نبوده که فقط فکر نجات خویشتن هستیم. 🍃 در قوم بنی‌اسرائیل فرشتگانی مأمور شدند، آن قوم را هلاک کنند، نیمه‌شب به مردی رسیدند که در حالِ نماز و مناجاتِ شبانه بود. درنگ کردند تا نمازش تمام شود، از جانب حضرت حق امر شد در دَم خانه را بر سرش ویران کنید، او را حبّ و بغض ما نیست، این همه بندگان معصیت ما می‌کردند یک‌بار به خاطر ما ناراحت نشد و بر بنده‌ای سخن از ما نگفت تا از معصیت و نافرمانی ما دور باشند. 🔻7- مَثل مؤمنی که دعوت به عدل و احسان الهی نکند، مانند غلامی است که «أَيْنَما يُوَجِّهْهُ لا يَأْتِ بِخَيْرٍ» است. 🍀 یعنی وجودش هیچ خیر و سودی در دنیا برای خدا ندارد و وجود یا عدم‌اش برای خدا یکی است، مانند مؤمنی که علم دارد و به حقایق دین بینا هست ولی لال است و به کسی سخن از علم خود نمی‌گوید. مؤمنانِ بی‌تفاوتی که علم خود را در اختیارِ کسی نمی‌گذارند و در گوشه‌ای فقط برای خود عبادت می‌کنند. 🔺8- مراد از دعوت به عدلِ الهی، نشان دادن عدالت خدا در دنیا و آخرت بر بندگان اوست. یکی از مصادیق عدل الهی، ترساندن مردم از مجازات الهی به خاطر گناهان‌شان است یعنی این‌که بگوید: بدانید خدا عادل است و در حق بندگان هرگز ستم نکرده و کیفر گناهان‌شان را مانند پاداش کارهای نیک‌شان قطعاً خواهد بخشید. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🔳 98/04/04 ✳️هر زمان احساس کردیم به مرگ علاقه‌مند شدیم یعنی مدد الهی آخرت‌مان را با اعمال نیک، سنگین کرده و علاقه‌ی شدید به عبادت خدا و خدمت به خلق پیدا کرده‌ایم و دنیا و تمام لذت‌هایش در چشم‌مان بی‌ارزش شده است و نفس از ما فقط عبادت و علم و خدمت به خلق می‌خواهد، نفس در وجود ما بی‌اثر شده است و ذکر پروردگار در ما به حول الهی دائمی گشته است؛ پس خوش به سعادت‌مان و شکر بر رحمت واسعه‌ی او در حق‌مان. و این نابودی نفس در وجود ما، از بین خالق و مخلوق جز با اراده‌ی خدا و عنایت او بر بشر ممکن نیست و با تلاش انسان در راه خدا صورت می‌گیرد که خداوند با نشان دادن لذات روحیِ عبادت و انفاق و ترکِ دنیا، انسان را به دنیا بی‌رغبت کرده و نفس را خودبخود از میان خود و بنده‌اش بر می‌دارد.✳️ 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🌹فرق استغفار و توبه چیست؟🌹 🔳 98/04/05 💢 «استغفار»، طلب رحمت خدا برای کلیه گناهان است که حتی انسان ممکن است خیلی از گناهانی را که کرده نداند ولی باید از آن‌ها استغفار کند. استغفار حتی در عبادت است چون اگر رحمت خدا و مغفرت او نباشد هیچ عمل صالحی از انسان پذیرفته نمی‌شود. ⭕️ استغفار ذکر است تا انسان به یاد خدا باشد و شیطان در او ورود نکند طوری که در حالات نبی مکرم اسلام (ص) آمده است که ایشان هر روز 70 مرتبه استغفار می‌کردند. عایشه از ایشان می‌پرسیدند ای رسول خدا شما چرا؟ حضرت می‌فرمودند: برادرم یونس (ع) لحظه‌ای از یاد خدا غافل شد سر از شکم ماهی در آورد. 💢 پس استغفار، برای طلب رحمت خدا و برای مؤمن همیشه لازم و ضروری است اما توبه، برای گناه است و معمولاً موردی است به طور مثال: کسی غیبت می‌کند سپس توبه می‌کند، بعد از توبه «استغفار» است، یعنی نخست انسان از سمتِ گناه، به سوی خدا باز می‌گردد و عهد می‌بندد که دیگر آن گناه را تکرار نکند؛ بعد از آن طلب مغفرت و بخشش از خداوند را دارد. معمولاً فعل استغفار در توبه مستور و پنهان است. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
9 🔳 98/04/06 🍀 از يورش بزرگوار به هنگام گرسنگى و از تهاجم انسان پَست به هنگام سيرى بپرهيز. (نهج‌البلاغه - حکمت 49) ✳️ وقتی امکانات انسانِ بزرگواری را بگیرید و او نتواند کارهای خیر را انجام دهد در خود حس گرسنگی و استقامت کرده و حمله می‌کند تا امکانات خود را برگرداند، چون در دنیا در حدیثِ نفس خود کوشا نیست. انسان بزرگی، خانه و مِلکی دارد که به رایگان برای آخرتش در اختیار فقرا قرار داده است، اگر کسی آن خانه را از او بگیرد آن مؤمن برای کسب آخرت خود احساس گرسنگی می‌کند، پس قطعاً به طمعِ آخرت بر آن فرد حمله خواهد کرد. بر عکس انسان پَست که آرزوهای پست و دنیوی دارد، تمام کارهایش برای دنیا و لذت‌های دنیوی است، اگر چنین انسانی را برای رسیدن به دنیا، طمع‌اش را سیراب کنی بر تو حمله خواهد کرد. مثال: انسان پَستی برای رسیدن به خانه‌ای دنبال ارباب است و چاپلوسی او می‌کند و در اطاعت اوست چون هدفش از چاپلوسی، دنیاست؛ اگر به خانه و دنیا برسد به سوی ارباب حمله می‌کند و بی‌احترامی از خود نشان می‌دهد. انسان بزرگوار در حق دیگران مقاومت می‌کند تا تضییع نشود ولی انسان پَست در حق خودش فقط مقاومت می‌کند. ✳️ 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
21 🔳 98/04/06 ✨💎✨ معبودا! چنان خود را نزدیک‌مان ساز که گرمای وجود تو را که شیرین‌ترین گرمای خلقت است در وجود خود تمام و کمال حس کنیم تا از هر چه گرمای ظاهری غیر از تو هست خود را دور سازیم. ✨💎✨ معبودا! از تو بودیم و به سوی تو باز می‌گردیم، عنایتی کن که در این چند صباح زندگی که از نیستان عالم غیب ما را بریده‌ای و به زیور دنیا آرایش و آشکارمان کرده‌ای، فریب این زیور دنیا نخوریم و در سوز و گداز روز وصل تو سر از پا نشناسیم و این زیور دنیا رها کنیم تا تو در آغوش محبت و گرمای خویش، ما را بگیری که آغوش تو امن‌ترین، گرم‌ترین، آرام‌ترین و شیرین‌ترین آغوش خلقت است که این آغوش را نیمه‌شب بر روی بندگانت باز می‌کنی. ✨💎✨ معبودا! ما را دور کن از کسانی که می‌خواهند در راه تو فقط بنشینند و دعا کنند و طعام از راه تو خورند. کسی که منتظر وصل تو باشد باید رنج کشد، چون حضرت علی (ع) شکم گرسنه بدارد و از جان و مال بگذرد. ✨💎✨ معبودا! لحظات مستیِ خود در همنشینی با ایتام و نیازمندان خود و لحظات مستیِ شیطان را در هم‌سفرگی با اغنیاء بی‌درد خود قرار داده‌ای. ما را از سفره‌ی مستی شیطان به سفره‌ی مستی با خویش از فضل و کرم‌ات عنایت بفرما. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
اخلاق و معرفت در قرآن و روایات, [۲۸.۰۶.۱۹ ۰۳:۵۶] 788 🔳 98/04/07 📚 مهری 9 سال است که از شوهرش به دلیل اعتیاد جدا شده است. او یک پسر 16 ساله و یک دختر 14 ساله دارد و در خانه‌ای استیجاری زندگی می‌کند. نخ و ریس فرش را از ارباب گرفته و فرش می‌بافد و دستمزدی می‌گیرد، وقتی هم که پولی در دست و بالش ندارد نزد ارباب رفته و قرض می‌گیرد تا ارباب زمانِ تحویل کار از دستمزدش کسر کند. اگر خیلی هم درمانده شود، از نخ و ریس‌ها می‌برد و در بازار می‌فروشد تا وقتی یارانه‌اش را گرفت دوباره آن ریس‌ها را به قیمت بالاتر بخرد. ⁉️ از او می‌خواهم سؤال خیلی سختی بپرسم که کسی نمی‌تواند از کسی بپرسد. از او می‌پرسم آیا شده شبی گرسنه بخوابند؟ 🍂💫 چشمانش پر از اشک می‌شود و می‌گوید: روزی برای ناهار نان‌مان تمام شد، شب هم چیزی نداشتیم که بخوریم. پسرم درب یخچال را باز کرد و دید چیزی در آن نیست، نشست و گریه کرد. تنها چیزی که در خانه برای خوردن وجود داشت، مقداری قند در قندان بود که با آن، آب‌قندی درست کردیم و خوردیم تا شاید بتوانیم تا صبح گرسنگی را تحمل کنیم. منتظر بودم فرزندانم بخوابند تا من بتوانم راحت بخوابم، چون تحمل گرسنگی برای من آسان‌تر بود. پتو را بر روی سرم کشیدم و گفتم: خدایا خانه‌ی من خالی است؛ آیا خانه‌ی تو هم خالی است؟!! کیسه‌ی تو هم خالی است؟!! اشک در چشمانم حلقه زده بود. خاطری در دلم افتاد که خدا از این کلام تو ناراحت شده است. ده دقیقه بعد صدای زنگ خانه را شنیدم. با ترس بیرون رفتم و در را باز کردم، زن جوانی در جلوی ماشین نشسته بود و مرد جوانی از ماشین پیاده شد و پاکتی را به من داد و رفت. پاکت را باز کردم دیدم مبلغی پول در آن است، خیلی خوشحال شدم که می‌توانستیم تا یک ماه غذایی تهیه کنیم. ❓از مهری پرسیدم، آن مرد را دوباره دیدی؟ گفت: بعد از آن شب، هر وقت صدای ماشین می‌آمد، از جا بلند شده و خوشحال می‌شدم که آن مرد است ولی وقتی می‌دیدم صدای ماشین دور می‌شود، ناراحت می‌شدم. ✍️ در داستان دیگری، شوهر مهناز «حبسِ ابد» خورده و مهناز با پسر 14 ساله‌اش در خانه‌ای چوبی زندگی می‌کند. مهناز هم خاطره‌ای مشابه در پاسخ سؤال مشابهِ من از مهری جواب می‌دهد. 🍂💫 مهناز می‌گوید: روزی از خواب بیدار شدیم و دیدیم نان هم برای خوردن نداریم. به هر کس فکر کردم دیدم نمی‌توانم برای قرصی نان لب باز کنم، به پسرم گفتم: خداوند بر انسان در هر حال می‌تواند روزی برساند. خدایا! ما بندگان تو هستیم و جز تو کسی بر روزی‌رسانی خود نمی‌بینیم، خودت ما را روزی برسان. چون این گفتم، بدنم لرزی گرفت. گفتم: فردین پسرم، شک ندارم خدا روزیِ ما را رساند؛ بگرد تا پیدا کنیم. فردین خندید و گفت: کجا رساند؟ مادر، من که چیزی نمی‌بینم. گفتم: شک ندارم خدا سخنِ مرا شنید. ناگهان خاطری گذشت که زیر فرش را بگردم، وقتی فرش اتاق را بالا زدم دیدم 30 هزار تومان زیر فرش است، که قسم می‌خورم من آن را زیر فرش نگذاشته بودم. 🚫 این دو داستان علاوه بر ذکر حال فقرایی که پیرامون ما زندگی می‌کنند، نشان این است که وقتی انسان در زمان تنگ‌دستی به صفت «رزاق بودن» خداوند یقین کرده و دعا کند و از خدا بخواهد، قطعاً از جایی که گمان نمی‌کند خداوند روزی او را خواهد داد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🌹طبقات بهشت و میزانِ الهی برای طبقات بهشتی🌹 💎بخش اول💎 🔳 98/04/08 ✨📖✨ و سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا (73 - زمر) ⚡️ و متقیان خداترس را فوج فوج به سوی بهشت برند. 💠 از آیه فوق کاملاً مشهود است کسانی که به بهشت می‌روند قبلاً پس از محاسبه‌ی اعمال به گروه‌های مختلف تقسیم شده‌اند و این گروه گروه شدن و رفتن در بهشت، بدین معنا نیست که داخل بهشت به یک گروه تبدیل می‌شوند بلکه در همان گروه‌های مختلف وارد طبقات مختلف بهشت خواهند شد؛ چنانچه در باب جهنم هم آیه قبلی اشاره به این امر دارد. 🌟 از امام موسی‌بن‌جعفر (ع)‌ نقل شده که فرمودند: «فَإِنَّ دَرَجَاتِ الْجَنَّةِ عَلَى قَدْرِ آیاتِ الْقُرْآنِ یقَالُ لَهُ: اِقْرَءْ وَ ارْقَ، فَیقْرَأُ ثُمَّ یرْقَى 💫 مراتب و درجات بهشت به عدد آیات قرآن است به او (شیعه اهل‌بیت علیهم السلام) گفته می‌شود: «بخوان و بالا برو، پس می‌خواند و بالا می‌رود.» ✨📖✨ و لِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا ۖ وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ (19 - احقاف) ⚡️ و برای تمام (مردم مؤمن و کافر) به مقتضای اعمال‌شان درجاتی معین است (در عالم قیامت تا عدل خدا درباره‌ی آن‌ها آشکار شود) و تا همه را به پاداش و مزد اعمال خود کاملاً برساند و هیچ ستمی به آن‌ها نخواهد شد. ✨📖✨ و لِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ مَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ (132 - انعام) ⚡️ و براى هر يك [از اين دو گروه] از آنچه انجام داده‌اند [در جزا] مراتبى خواهد بود و پروردگارت از آنچه مى‌كنند غافل نيست. 💢 طبق قرآن، نام‌های «بهشت» به عناوین زیر تقسیم می‌شود: 1️⃣ عدن 2️⃣ فردوس 3️⃣ نعیم 4️⃣ جنةالمأوی ✨📖✨ إنَّ لِلْمُتَّقِینَ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ (34 - قلم) ⚡️ مسلّماً برای پرهیزگاران نزد پروردگارشان باغ‌های پر نعمتِ بهشت است. پرهیزگاران در «بهشتِ نعیم» جای داده می‌شوند. ✨📖✨ و مَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَٰئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى (75 - طه) ⚡️ و هر کس به خدای خود مؤمن باشد و با اعمال صالح بر او وارد شود اجر آن‌ها هم عالی‌ترین درجات بهشتی است. ❄️ پس کسانی که به خدا ایمان آورده و پرهیزگار شده و اعمال صالح انجام دهند در بالاترین مرتبه بهشت جای دارند. ⁉️ حال سؤال اینجاست که چگونه با عدل الهی سازگار است که کسی تمتّع مالی دارد و ثروتمند است و اعمال صالح زیادی در سایه‌ی انفاق انجام داده است و کسی که فقیر بوده و از اعمالِ صالحِ کمی برخوردار است؟ ✅ برای رسیدنِ به پاسخ این سؤال باید بدانیم که: ✨📖✨ للَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا مَا فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ فَيَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ؛ (284 - بقره) ⚡️ آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است از آنِ خداست و اگر آنچه در دل‌هاى خود داريد، آشكار يا پنهان كنيد، خداوند شما را به آن محاسبه مى‌كند؛ آن‌گاه هر كه را بخواهد مى‌بخشد و هر كه را بخواهد عذاب مى‌كند و خداوند بر هر چيزى تواناست. ✴️ برای خداوند نیّت انسان در انجام یک کار از میزانِ عمل صالحی که انجام می‌دهد بالاتر است. نیّات انسان در کار خیر درجات مختلفی دارد. در بحث انفاق به نیّت‌های انسان‌ها در انجام عمل صالح دقت کرده و تقسیم‌بندی می‌کنیم تا بدانیم تقسیم‌بندی حضرت حق برای بهشت‌های خود هم به چه صورت است: 🔹1) مؤمنی انفاق می‌کند تا از بلا دور باشد. 🔸2) مؤمن دیگری انفاق می‌کند چون امر خداست. 🔹3) مؤمن دیگر به طمعِ بهشت و دوری از جهنم انفاق می‌کند. 🔸4) مؤمنی انفاق می‌کند تا از مراتب و فواید انفاق بهره‌مند گردد. 🔹5) مؤمن دیگری انفاق می‌کند و صرفاً به دنبال خشنودی خداست. ادامه دارد... 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🌹طبقات بهشت و میزان الهی برای طبقات بهشتی🌹 💎بخش دوم💎 🔳 98/04/08 💠 بالاترین مرتبه‌ی انفاق، رسیدن به خشنودی و رضایت پروردگار است که جایگاه عدنِ الهی و بالاترین مرتبه‌ی بهشت، به فرمایش حضرت علی (ع)، خداوند متعال با دستان مبارک، درختان آن بهشت را کاشته است و خودش در آن حضور دارد و هم‌نشین صالحان است. ✨📖✨ في مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرٍ (55 - قمر) 🍀 این بهشت قطعاً مزد چنین مؤمنی است، زیرا اگر هدفش از انفاق، دور شدن از جهنم و رفتن به بهشتی که دارای نعیم باشد، در آن جای می‌گرفت ولی چون هدفش کسب رضایتِ الهی است، پس مزد چنین کسی قطعاً زیارت جمال قدسی خداوند و هم‌کلامی با او باید باشد. ✨📖✨ وعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ مَساکِنَ طَيِّبَةً في جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ (72 - توبه) ⚡️ خداوند به مردان و زنان مؤمن وعده‌ی بهشت‌هایی را می‌دهد که نهرها در زیر آن جاریست و در آن جاودانه خواهند بود و همچنین قصرهایِ پاکیزه در بهشت‌های جاوید و از همه بالاتر خشنودی خداست، این همان رستگاری عظیم است. ⛔️ حال می‌خواهیم بدانیم متصاد «رضوانَ الله» چیست؟ ✨📖✨ أفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللَّهِ كَمَنْ بَاءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللَّهِ وَ مَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ (162 - آل‌عمران) ⚡️ آيا كسى كه خشنودى خدا را پيروى مى‌كند چون كسى است كه به خشمى از خدا دچار گرديده و جايگاهش جهنم است و چه بد محل بازگشتی است. ✨📖✨ همْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ (163 - آل‌عمران) ⚡️ [هر يك از] ايشان را نزد خداوند درجاتى است و خدا به آنچه مى‌كنند بيناست. 🚫 متضاد کلمه‌ی رضوانَ الله، «سَخَطَّ الله» است. «سَخُط» به معنی خشم گرفتن است که در اغلب آیات وحی در مورد حضرت حق صرفاً استعمال شده است. «سَخَط» خشمی است که در خدا به واسطه‌ی تبعیت جستن انسان از رضایت غیر خدا، ایجاد می‌گردد. ✨📖✨ ذلِکَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّهَ وَ کَرِهُوا رِضْوانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ (28 - محمد) ⚡️ این عذاب بدین سبب است که از پی راهی که موجب خشم خداست رفتند و راه رضا و خشنودی او را خوش نداشتند خدا هم اعمال‌شان را محو و باطل گردانید. ✴️ اگر در آیه فوق اندکی دقت کنیم، این گروه با رفتن در راه معصیت، خشم خدا را در حق خود برانگیختند. اگر بخواهیم جایگاه «رضوان الله» را بدانیم به این امر دقت کنیم، تقریباً هیچ انسانی معصیتی به نیت کسبِ خشم خدا (العیاذ بالله) انجام نداده است، یعنی کسی شربِ خمر نکرده که نیت کند؛ خدایا! فرمان تو را منکر می‌شوم و معصیت می‌کنم که تو را به خشم در بیاورم!! تصور چنین کاری به اندازه‌ای سنگین است که لرزه بر اندام هر کس می‌اندازد. اگر کسی معصیتی با چنین نیتی کند، قطعاً خداوند همان دم نابودش می‌کند و برعکس این حالت هم برای حضرت حق به همان اندازه شیرین و شهد است که کسی برای کسب رضایت خداوند صرفاً کار نیکی انجام می‌دهد. 💠 فاکتور دوم در یک عمل صالح، میزان «ایمان» است اگر ایمان فردی که عمل صالح می‌کند به یقین تبدیل شود، میزان اجر عمل صالح را به شدت بالا می‌برد. ✨📖✨ و اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّي يَأْتِيَکَ الْيَقينُ (99 - حجر) ⚡️و دائم به پرستش خدای خود مشغول باش تا یقین (ساعت مرگ و هنگام لقاء ما) بر تو فرا رسد. ❄️ در حدیثی از رسول خدا (ص) روایت شده است که فرموند: به جبرئیل گفتم: تفسیر «یقین» چیست؟ فرمود: مؤمن براى خدا کارى مى‌کند که گویا خداوند او را مشاهده مى‌نماید و اگر او خدا را مشاهده نمى‌کند، خداوند او را مى‌نگرد و یقین می‌کند که هر چه به او مى‌رسد باید مى‌رسید و خطا نمى‌کرد و هر چه به او اصابت نمى‌کند باید هم اصابت نمى‌کرد. 🍀 کسی انفاق می‌کند، می‌گوید: انفاق می‌کنم زیرا خدا وعده داده است آنچه بخشیده‌ام جبران خواهد کرد و خداوند راستگوست. به این انفاق، «انفاق از روی ایمان» می‌گویند. می‌گوید: بده خدا خواهد داد. اما دیگری انفاق می‌کند، می‌گوید: دادم داد، دیدم، پس خواهد داد. چنین انسانی یقین دارد. قطعاً عملِ صالح بر یقین، بر وزن عملِ صالح خواهد افزود . 📌 پس در یک عمل صالح دیدیم که نیت و اخلاصِ عمل و میزانِ یقین، مشخص کننده‌ی اصلی آن عمل صالح است و خداوند «صمد» است و از بزرگی یا کوچکی عمل صالح ما بی‌نیاز است که تأثیری در میزان سنگینی عمل صالح ما ندارد. 💢 برای همین است در روایتی از امام رضا (ع) آمده است: در روز قیامت ثواب اعمال صالحی را، به انسان می‌بخشند که آن عمل را نکرده است و فقط آرزو و نیت آن را در خود داشته است. ادامه دارد... 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🌹طبقات بهشت و میزان الهی برای طبقات بهشتی🌹 💎بخش سوم💎 🔳 98/04/09 چنانچه خود فرموده است: ✨📖✨نحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا (32 - زخرف) ⚡️ما روزی دنیا را در بین شما تقسیم کرده‌ایم. پس در بحث انفاق و عمل صالح مربوط به انفاق، محدودیت قطعی وجود دارد. حضرت حق فرموده است: ✨📖✨لا یُکَلِّفُ اَللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها (286 - بقره) ⚡️من بیش از طاقت و توان تو بر تو تکلیف نکرده‌ام. 💠 آنچه میزان، در یک عمل صالح است، نیت و یقین ماست که قطعاً در وُسع ماست و ربطی به امور مادی ندارد؛ یعنی کسی نمی‌تواند برای میزان یقین و نیت خالص خود در روز قیامت، از فقر مادی خود بهانه‌ای بتراشد و این عین عدالت حضرت حق باری‌تعالی (جلّ جلاله شأنه و کبریایه و عظمته) می‌باشد. ❄️ پس یک انسان فقیر اگر یک خرما را با یقین و مرضیِ رضای خدا ببخشد این عمل صالحِ او در روز قیامت، بسیار سنگین‌تر از عمل صالحِ ثروتمندی است که با ایمان و اخلاص کم، یتیم‌خانه‌ای ساخته است. فقیری با یک عمل صالح، با بخشش یک دانه خرما، می‌تواند به راحتی در جنّت عدن الهی جای گیرد که یک سازنده‌ی یتیم‌خانه را در آن جای ندهند. ⁉️ اما سؤال اینجاست که وقتی اندازه‌ی عمل صالح برای خدا مهم نیست، پس ما به شرط یقین و نیت اخلاص، چرا اعمال صالح بزرگ‌تری انجام دهیم؟ ✅ پاسخ روشن است؛ کسی که به خدا یقین حاصل کند و روزِ مرگ خود را ببیند و فنا بودن دنیا با تمام وجود برایش ثابت شود، این فرد قطعاً و بلاشک از «يُسارِعُونَ بِالْخَيْرات» شده و دنبال انجام دادنِ بالاترین اعمال صالح خواهد بود و در کلام وحی «اوُقِنوا وَ عَمِلوُا الصَّالِحَات» نیامده است؛ چون یقین، نتیجه‌ی ایمان و عمل صالح است و بدون ایمان و عمل صالح، انسان به مقام یقین هرگز نمی‌رسد و بدون رسیدن به مقام یقین، هرگز انسان نمی‌تواند به دنبال رضایت الهی باشد. پس به عبارت بهتر میزان عمل صالح ما، بر مبنای یقین ما به مرگ و وعده‌های الهی خواهد بود؛ ❄️ یعنی کسی که ماهانه 10 میلیون تومان درآمد دارد ولی ماهانه 100 هزار تومان مال خود را برای اعمال صالح کنار می‌گذارد، این مبلغ برای عمل صالح او ناچیز است و قطعاً مرضی خدا نیست؛ چون او به یقین نرسیده است و نمی‌تواند عمل صالحش متناسب با وسعش باشد. پس کسی که به یقین برسد، نیت او رضوان‌ الله و عمل صالح او سنگین‌ترین عملی خواهد بود که در حد وسع خود انجام داده است. 📗 به تأیید نبی مکرم اسلام (ص) هرگز کسی به مقام یقین نمی‌رسد مگر آنکه نسبت به تمام لذّات و نعمات دنیا بی‌میل گردد و کسی که به چنین مقامی رسید قطعاً در راه خدا از مال خود برای اعمال صالح انفاق خواهد کرد؛ چون کسی که به «رزّاق بودن» خدا یقین کند، هرگز خساست در مال نخواهد داشت. 📗 امام علی (ع) می‌فرمایند: «اِستَنزلُوا الرِّزقَ بِالصَّدَقَةِ وَ مَنْ اَیْقَنَ بالخَلَفِ جادَ بالعَطیَّةِ؛ با دادن صدقه روزی را طلب کنید، چون کسی که به گرفتن عوض، یقین دارد در بخشیدن سخاوتمند است.» ❄️ کسی که یقین داشته باشد، در کلام حضرت علی (ع) به مقام «صبر، رضا، توکل، اخلاص در عمل، زهد» هم قطعاً خواهد رسید. ❄️ کسی که صاحب یقین است صاحب کرامت است و قدرت تصرف در کائنات را به امر و به اذن الهی دارد؛ چون از خود قدرتی نمی‌بیند خداوند قدرت کائنات را به او می‌سپارد، دنبال خرافات و بدعت‌های مردم برای رسیدن به خدا نیست، به هر چیزی برای حل مشکلات خود توسّل و تمسّک نمی‌جوید، دنبال روزی از هر مسیری نیست؛ چون یقین دارد خدا خود در روزی او کفیل است. 💢 پس اگر نیت برای رضای خدا باشد: 1️⃣ انسان دنبال بازتاب مادی کار خیر خود در دنیا نیست. 2️⃣ انسان اگر به کسی کمک کرد، هرگز انتظار احترام و تکریم از او ندارد. 3️⃣ پس زندگیش پر از آرامش می‌شود. 💠 کسی که برای رضای خدا انفاق می‌کند، هم بلا از او دفع می‌شود، هم روزیش زیاد می‌شود و هم وارد بهشتی می‌شود که «في مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرٍ» است؛ یعنی جنّت یا همان بهشتی که حضرت حق در آن حاضر است؛ چون کسی که دنبال رضایت خداست اگر وارد بهشتی شود که در آن فقط گل و ریحان و نعمت است در حق او جفا شده است. کبیراً کبیراً پایان 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🌹فرق بین «ذکر و وِرد» چیست؟🌹 🔳 98/04/10 📿 مراد از «ذکرِ کثیر»، تکرار در مخاطب‌ قراردادن خدا نیست. وقتی می‌گویند 100 بار بگو «یَا أَرْحَمُ الرَّاحِمِين» این به معنی 100 بار صداکردنِ خدا با این نام نیست؛ چرا که اگر کسی را مدام صدا کنی، چه بسا به شأن او توهین کرده‌ای و انسان شاید عصبانی شود و بگوید: «شنیدم، چه شده این همه تکرار و صدا می‌کنی؟» 💎 خدا را یک بار هم صدا کنیم جواب می‌دهد. 💎 حال بگوییم خدا شاید به خاطر معصیت از ما روی‌گردان شده است و با تکرار زیاد می‌خواهیم سمت ما برگردد؛ این هم نشان معرفت توحیدی نیست؛ چون که در خدا نفس و تکبر وجود ندارد که معاذالله با تکرار در منادا قرار دادن، نفسش قانع و ارضاء شود و جواب دهد. 💎 از سوی دیگر روی‌گردانی خدا از ما بخاطر معصیت است. 💎 پس هر چه هست ذکر خدا صرفا به معنی منادا قرار دادن نیست؛ بلکه ذکر به معنی «تفکر» در حضرتش می‌باشد. می‌گویند: «فلانی! دیشب در مجلسی ذکر خیرتان بود.» ؛ یعنی در آن مجلس در موردی از صفات خیر شما یاد شد و به آن تفکر شده و مورد تحسین واقع شدید.» 💎 کلام وحی هم تصدیق این امر می‌کند: ✨📖✨يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيراً ⚡️ای کسانی که ایمان آورده‌اید! خدا را یاد کنید، یادی بسیار. 📿 و مراد از «ذکرِ کثیر»، صدا کردن زیاد نیست. چون یادکردن بر پایه‌ی «تفکر» بنا شده است ولی مخاطب و ندا قراردادن بر پایه‌ی «یاد» بنا نشده است؛ ذکر خدا، اندیشه در صفت خدا برای فهم معانی بیشتر از آن صفت و بازشدن دریچه‌های معرفت و شناخت بیشتر از خداست؛ برای همین باید ذکر «شمرده شمرده» و با طمأنینه و مکث گفته شود. 📌 به این مثال دقت کنید: خلبانی با هواپیما در دریا سقوط می‌کند. یک جمله از مکالمات او از جعبه سیاه شنیده می‌شود که می‌گوید: «رادار، رادار...» این یک ذکر و سرنخ است و کسی که می‌خواهد از این سرنخ پی به راز سقوط هواپیما ببرد، با تفکر در موقعیت‌های مختلف، این جمله را تکرار می‌کند تا بداند مراد خلبان از این کلمه چه بوده است. 💎 در باب ذکر حضرت حق هم همین‌طور، کسی شمرده شمرده می‌گوید: «یَا أَرْحَمُ الرَّاحِمِين» در هر بار که این ذکر را بر زبان می‌آورد و یاد خدا می‌کند به یک چیز از رحمت‌های خدا فکر می‌کند و بعد از تکرارهای توأم با معنی، در هر بار ذکر گفتن دریچه‌ای جدید از رحمت خدا بر او باز می‌شود. این‌که کسی بدون تفکر درباره‌ی معنی ذکر و نامی که از خدا بر زبان می‌آورد، حواسش جای دیگری باشد و مدام بگوید: «یَا أَرْحَمُ الرَّاحِمِين» این ذکر، سودِ چندانی بر معنویت او نخواهد داشت؛ چون او ذکر نمی‌کند بلکه خدا را مورد منادا قرار داده و آن هم در حالی‌که اصلاً حواسش به کسی که می‌خواند نیست و حواسش بر نفس خود است که با این ذکر، بتواند شغل پیدا کند و از بیکاری رها شود. 💎 به یک معنی اگر دقیق‌تر و ریزتر شویم، اگر کسی در حال اندیشه به قدرت خدا و صفات جلاله‌ی او باشد، حتی لبش خاموش باشد در حال ذکر است و ذکر واقعی این است که به آن «ذکرِ قلبی» می‌گویند و دریچه‌ی شناخت توحیدی از آن باز می‌شود و این باز شدنِ دریچه‌ی توحیدی ممکن نخواهد بود مگر با «ترک و مهار نفس». پس رسیدن به مقام ذکرِ واقعی بدون ترک محبت دنیا و نفس، ممکن نخواهد بود و چون عوام را توان درک چنین مقامی نیست، به گفتن «ذکر لسانی» بسنده می‌کنند. 📿 «وِرد» همان منادا قرار دادن خداست که ممکن است لقلقه‌ی زبان باشد و قطعاً بدون فکر است و صرفاً تکرار کلمات. کسی که صد بار «یَا رَحیِم» می‌گوید، «وِرد» می‌گوید و به آن ذکر نمی‌گویند. «وِرد» هر چند دارای خواص و اثر است ولی هرگز به پای «ذکر» نمی‌رسد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
10 🔳 98/04/11 🍀امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: چون دنيا به کسی روی آورد، نيکی‌های ديگران را به او عاريت دهد و چون از او روی برگرداند خوبی‌های او را نيز بربايد. (نهج‌البلاغه - حکمت 9) ✳️ برای روشن ‌شدن این حکمت، به این مثال دقت کنیم: محمود مردی است که دنیا به او روی آورده است. برخی از اقوامِ او که برای کمک مالیِ او نیازمندِ جلبِ توجه هستند، تمام کارهای بد محمود را توجیه کرده و ستایش می‌کنند و حق را به او می‌دهند. اگر جایی محمود خطا کند و چیزی از کسی به ناحق بردارد می‌گویند: حق با محمود بود. محمود ثروتمند است و نیازی به آن چیزی که برداشته، ندارد و برای ادب‌ کردن آن فرد چنین کرده است و آن فردِ مال‌باخته، از ترسش با محمود کاری ندارد؛ پس صفت صداقت و مناعتِ طبع را که صفت آن فرد دیگر بود به او به عاریت می‌دهند. چرا عاریت؟ چون بعد از مدتی که همان محمود دنیا از او برگشت و ثروت از دستش رفت، و حس کردند محمود و دفاع از او سودی برای آن‌ها ندارد همان اقوام، او را به مالِ حرام‌خوری در مورد همان فرد متهمش خواهند کرد و صفت مناعتِ طبع را که به او امانت و موقت داده بودند از او خواهند گرفت و به راحتی پا فراتر گذاشته و او را به صفات زشت دیگری هم، متهم خواهند کرد و در زمان دارا بودن که محمود صفتِ خوبی به نام دستگیری از اقوام داشت را هم از او می‌گیرند و می‌گویند: محمود٬ در زمان ثروتمندی هم هیچ سایه‌ای نداشته است و خوبی‌هایی هم که در زمان دارا بودن داشت از او در زمانِ نداری سلب می‌کنند.✳️ 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🌹درسی مهم از داستان حضرت آدم (ع)🌹 💎بخش اول💎 🔳 98/04/12 🌳⛔️ وقتی حضرت آدم (ع) از شجره ممنوعه به وسوسه شیطان خورد و از بهشت (برزخی) به این زمین فرود آمد و هبوط کرد، «قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا» (123 - طه) آدم و حوا، بسیار پشیمان شده و گریستند تا این‌که خداوند به آن‌ها کلماتی یاد داد تا با آن توبه کنند. «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ» (37 - بقره) و جالب این‌که توبه آدم را خداوند پذیرفت، یعنی گناه او را به‌ خاطر نافرمانیش بخشید، اما به بهشتی که از آن خارج شده بود برگشتش نداد. 💠🔶 با دقت در موارد مذکور می‌توانیم درس‌های زیر را کسب کنیم: 🌟💥1- شیطان انسان را گاهی وسوسه‌ می‌کند و معصیتی مرتکب می‌شود و از نعمتی محروم می‌شود. انسان به جای این‌که طبق کلام وحی در این شرایط متوجه این تنزّلِ نعمت در خود گشته و سریع توبه کند، شیطان او را از گناه خود غافل می‌کند و این غفلت از گناه باعث می‌شود نه تنها انسان توبه نکند بلکه باعث می‌شود انسان، خدا را به ناعدالتی متهم نموده و با انجام معصیتی دیگر از خدا دورتر شود. 🔻🔺 مثال: احمد در مغازه‌ای مشغول تجارت و از درآمد خوبی برخوردار است. به وسوسه‌ی شیطان و به دست همسرش ندانسته با مادر خود نامهربانی می‌کند، همین سرپیچی از امر الهی باعث می‌شود تجارت او سست شود، اینجا چون احمد به گناه خود نادان است به جای این‌که احمد به خطای خود آگاه شده و توبه کند، گمان می‌کند که خدا بی‌دلیل در حق او ستم کرده و بازارش را کساد کرده است. شیطان گام خطرناک دوم را اینجا برداشته و احمد را تحریک و تشویق می‌کند، نماز را هم کم کم کنار بگذارد و به این ترتیب پله پله احمد را تا ضلالت پیش می‌برد. ⭕️🍀 پس «علم و دانش» ابزار مهمی در زمان معصیت است، چرا که بسیاری از ما حتی در کارهایی که معصیت است و انجام می‌دهیم از گناه بودن آن بی‌خبریم. برای همین انسان امر به استغفار شده است، چون انسان گناهان زیادی مرتکب شده است که هنوز از گناه بودن این اعمال بی‌خبر است. 🌟💥2- درس مهم دیگر در داستان زندگی حضرت آدم (ع) این‌که آدم بعد از توبه‌اش، دیگر به بهشت بازنگشت. یعنی ممکن است انسان به علت نافرمانی از اوامر خدا نعمتی را از دست بدهد و حتی توفیق توبه هم اگر داشت، نعمتی که از کف به علت معصیت از دست داده است به او برنمی‌گردد. 🔻🔺 مثال: مردی همسرش را به بی‌عفتی متهم کرده و آبروی او برده و طلاقش می‌دهد. بعد از مدتی پشیمان شده و توبه می‌کند، شاید توبه‌اش نزد خدا پذیرفته شده و معصیتش پاک شود ولی هرگز از نعمت آن همسر مؤمن در زیر یک سقف برای زندگی برخوردار نخواهد شد و همسرش به خانه او برنخواهد گشت. 🍂🍃 پس توبه جبران کل مافات بشر نیست. برای همین امام حسین (ع) می‌فرمایند: گناه نکردن آسان‌تر از توبه کردن است. 🌟💥 3- پس نافرمانی از خدا وقتی باعث می‌شود نعمت دنیوی از انسان سلب شود، با توبه کردن هر چند اثر وضعی گناه و مجازات اخروی گناه از انسان در صورت قبول توبه برداشته می‌شود، اما با توبه برگشت این نعمت دنیوی برای او ممکن نخواهد شد. پس گناه وقتی نعمتی دنیوی را زایل کرد، حتی در صورت توبه این نعمت بر انسان برنمی‌گردد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
🌹درسی مهم از داستان حضرت آدم (ع)🌹 💎بخش دوم💎 🔳 98/04/12 ✨📖✨ وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزيدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ (7 - ابراهیم) ⚡️ و آن زمانی که پروردگارتان اعلام کرد که اگر سپاس گزارید، هر آینه افزونتر به شما می‌دهم و اگر کفران نمایید، عذاب من بسیار شدید است. 🔥❗️پس کفران نعمت به علت ناسپاسی و معصیت در برابر نعمت به جای شکر در برابر آن، نعمت را به کل از دست انسان خارج می‌کند و احتمال برگشت نعمت بسیار ضعیف است، هر چند دور از رحمت الهی نیست و خداوند برگشت نعمت را منوط به توبه نفرموده است. چه ثروتمندانی که به علت کفران نعمت، نعمت از دست داده‌اند و دوباره به ثروتی که خدا عنایت‌شان کرده بود دست نیافته‌اند و نعمت برای ابد از دست‌شان بیرون شده است. ⚜🔘 کسی که در برابر نعمت والدین ناسپاسی می‌کند و خداوند از نعمت خدمت به والدین محرومش می‌کند، بعد از مرگ‌شان توبه کند، خداوند از معصیت او شاید از در رحمت بگذرد، ولی والدین او را دوباره زنده نخواهد کرد تا توفیق خدمت به والدین پیدا کند. ⚜🔘 کسی که در جوانی در عبادت خدا و خدمت خلق نیست، در سن پیری اگر توبه کند، شاید توبه‌اش پذیرفته شود ولی نعمت جوانی و عبادت آن هرگز بر او دوباره بر نخواهد گشت. 🔴💫 یک کلام، در صورت ناسپاسی انسان در برابر نعمت، انسان اگر نعمت از دست بدهد و توبه کند، پذیرش توبه وعده داده شده است، ولی بازگشت نعمت قطعی نیست. حتی اگر قطعی هم باشد انسان نباید فرصت‌سوزی کند و قدر نعمت را نداند و به امید این‌که اگر توبه کند توبه بخشیده شده و نعمت برمی‌گردد، قدر نعمت الهی را نداند. ☄⭐️ برای همین امام حسین (ع) سرور و سالار شهیدان می‌فرمایند: گناه نکردن آسان‌تر از توبه کردن است و مؤمن نه خطا می‌کند نه عذرخواهی می‌نماید. 🔆🔷 پس قطعاً شرایط توبه هر چند آسان هم از سوی حضرت حق گرفته شده است، ولی با توبه همه چیز به جای اول خود قطعاً برنمی‌گردد، چون اگر برگردد انسان قدر نعمات الهی را نمی‌داند. دانستیم شما برادر یا خواهر مؤمن که اکنون کلام وحی را می‌خوانید و از عنایتش تدبّر می‌کنید، نشان رحمت اوست و نشان نعمت دیگری از او که ما نمی‌توانیم حتی بشماریم. ✨📖✨ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ (18 - نحل) ⚡️ و اگر بخواهید که نعمتهای خدا را شماره کنید هرگز نتوانید، که خدا در حق بندگان بسیار آمرزنده و مهربان است. 💎🌟 اگر او بار گناهان‌مان را با مغفرت از رحمتش از دوش ما برنمی‌داشت، ما عاشق تدبّر در کلام وحی نبودیم. پس این، یکی از نعمت‌های ناشناخته خداست که باید سر در سجده شکر بگذاریم. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
789 🔳 98/04/13 🔰 نبی مکرم اسلام (ص) می‌فرمایند: خداوند متعال روزی به ابراهیم خلیل (ع) امر کرد: ای ابراهیم تو را خلق کردم و به آتش نمرود امتحان ساختم، بدان بدترین آزمون من آن است که تو را به فقر امتحان می‌کردم و صبر را از تو می‌گرفتم. 🔻🔺ابراهیم (ع) عرض کرد: خدایا! هزاران برابر بر این امتحان آسانت شکر شکر!!! ♻️ خداوند فرمود: در آب و خاک چیزی سخت‌تر از فقر خلق نکردم. ❓حضرت ابراهیم (ع) سؤال کرد: خدایا! اگر کسی گرسنه‌ای را سیر کند پاداش او چیست؟ 💢 خداوند فرمود: به عزت و جلالم قسم گناهانِ چنین کسی را بیامرزم هر چند گناهانش بین آسمان و زمین را پر کرده باشد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
22 🔳 98/04/13 ✨💎✨ ای محیی و ای ممیت! نفس‌مان به ترک محبت‌های دنیا امات کن (بمیران) تا روح‌مان به دست خود احیا کنی که هر چه هست تویی تو. ✨💎✨ معبودا! ما را از منتظران رنج کشیده از درد دیگران و از خسته‌ شدگانِ انتظار با عملِ صالح در فراق آن دردانه‌ی حضرت زهرا (س) قرار فرما. ✨💎✨ نازنینا! آب باران اگر بر زمین خشک ببارد نعمت است، اگر بر دریا ببارد نعمت نیست چون زمین تشنه به آب باران نیازمند است و دریا از آب باران بی‌نیاز. خدایا! ما را عفو فرما از آنچه تو از بارانِ نعمتت بر ما احسان نمودی و ما به جای نیازمندان، بر دریای بی‌نیاز نفسِ خود، آن را فرو ریختیم و لباس‌های نو بر تن کردیم و غذاهای رنگارنگ خوردیم. و ما را مثال: ✨📖✨ يَقُولُ أَهْلَكْتُ مَالًا لُبَدًا (6 - بلد) ⚡️گويد: مال فراوانى تباه كردم. در قیامت قرار مده که حسرت قیامت به حقیقت غیر قابلِ جبران است. حسرتِ ما در این دنیا بیدار کن که زمان جبرانِ خسارت هنوز داریم. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
790 🔳 98/04/14 📘 حدود سی سال پیش پیرمردی را می‌شناختم که قد کوتاهی داشت و بی‌وارث بود. همیشه در کنار خیابان می‌ایستاد و سرش را پایین می‌انداخت تا مردم صدقه‌ای به او دهند. در فصل زمستان آتشی در حلبی روشن می‌کرد و به حالت معصومانه‌ای سرپا می‌ایستاد و می‌لرزید تا مردم بر لرزیدن او از سرما، ترحم کرده و به او کمکی کنند. 🔸 او در سن 80 سالگی از دنیا رفت. یکی از آشنایان، از فرصت بی‌وارث بودن او استفاده کرد و دنبال شناسنامه‌ی مادرش رفته و با نسبت دوری، خود را به او منتسب کرد تا سهم‌الارثی هم او ببرد. 🔹 مرحوم پدرم به او گفت: اگر در زمان حیاتش به او خدمتی کرده یا بهره‌ای رسانده یا وسیله‌ای خریده‌ای اشکالی ندارد، از ارث او معادل مال خود را بردار ولی تا آن جایی که من می‌دانم تو در زمان حیات آن پیرمرد اصلاً او را نمی‌شناختی. این پول هرچند از نظر شرعی به دست تو می‌رسد ولی بدان که او برای این پول‌ها زحمتی نکشیده و کاری نکرده است و هر چه دارد مردم به نیت صدقه به او داده‌اند، نه استفاده‌ی شخص متمکّن و بی‌نیاز. پس ماترک او هم باید به عنوان صدقه در اختیار فقرا قرار گیرد و از نظر عقلی و وجدان هم مصرف شخصی این ارث، صحیح نیست. 🔸 طالب ارث گفت: چرا من منصرف شوم و دولت همه این مال را تصاحب کند؟!! به هر تقدیر این سهم‌الارث به حساب او واریز شد. یک روز بعد، با خودرو تصادف شدیدی کرد و خسارت مالی زیادی متحمل شد. 🔹 مرحوم پدرم به او گفت: گمان نکن الان حسابت با این ضرر پاک شد، تا زمانی که آن صدقه را در مال خود حفظ کرده‌ای منتظر چنین حوادث تلخی باید باشی. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی