eitaa logo
کانال اخلاق و معرفت در قرآن و روایات
1.4هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
73 ویدیو
3 فایل
@H_G_54 ارتباط با مدیر، نظرات، پیشنهادات
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹ترک گناه چگونه ممکن است؟🌹 🔳 98/05/29 ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️ ⛔️ قبل از رسیدن به ترکِ گناه، نخست باید به این برسیم که گناهان در یک تقسیم‌بندی متفاوت، از نظر جنس دو گونه هستند: 🔹الف) گناهانی که بر اساس غریزه و لذت هستند مانند: زنا 🔹ب) گناهانی که بر اساس وسوسه‌ی شیطان و عادت هستند مانند: غیبت‌کردن، تکبر، و... ⬅️ قبل از ترک گناه باید سه مرحله زیر را حتماً انجام داد: ♦️1) باید مضرات و عواقب گناه را کاملاً شناخت. آسیب‌های دنیوی و اخروی آن را باید فهمید و باید به این نتیجه رسید که غیبت نه تنها لذت نیست بلکه هیچ سودی ندارد و سرشار از عذاب دنیوی و اخروی است و باعث ایجاد نفرت می‌شود. ♦️2) باید اسباب و مقدمات گناه را شناخت و از خود دور کرد. 📌 مثال: اگر غیبت می‌کنیم، با دوستانی که مغتاب (کسی که غیبت می‌کند) و اهل غیبت هستند زیاد معاشرت نکنیم. اگر به روابط نامشروع مبتلا هستیم، تلفن و تلگرام و بیرون‌رفتن غیرضروری و... را ترک کنیم. ❄️ حقیر دیده‌ام کسانی را که مشروب را ترک کرده‌اند ولی دوستان اهل مشروب را به دلیل خوبی‌هایی که دیده‌اند ترک نکرده‌اند و از روی اعتماد به نفس زیاد در مجلس شراب نشسته‌اند به امید این‌که نشان دهند هوس شراب نمی‌کنند ولی همین دوستان او را به ترک توبه واداشته‌اند. ♦️3) اما مهم‌ترین و اصلی‌ترین مرحله ترک گناه که مشکل‌ترین آن است، این است که هر گناهی لذتی دارد که انسان سمت انجام آن متمایل می‌شود. 🍃 ترک هر لذت مستلزم درک لذتی بالاتر است که بدون درک آن لذت، ترک لذت بسیار سخت است. 🍂 یا ترک یک لذت مستلزم درک و ترس از یک عذاب بالاتر از آن لذت است که آن لذت را خنثی می‌کند. 1⃣ مثال: زلیخا هوس نزدیکی به یوسف کرد چون بعدِ ازدواج به خدا رسید و یک لذت بالاتر را درک کرد، به راحتی توانست بر لذت خود چشم ببندد. 2⃣ مثال: یک معتاد وقتی ازدواج می‌کند لذت شهوت، باعث غیرت و علاقه او به همسرش می‌شود. بعد از کسب لذتِ هروئین که به مراتب از لذت مقاربت بالاتر است، به راحتی بر روی لذت جنسی خط می‌کشد و بی‌غیرت می‌شود. 3⃣ مثال: اگر درک کنیم که وقتی که غیبت می‌کنیم، باعث ایجاد نفرت از خودمان در دیگران می‌شویم و انگار گوشت برادر مرده خود را می‌خوریم و اعمال‌مان را می‌سوزانیم، درک این عذاب بالاتر از آن لذتِ (شیطانی) غیبت، باعث می‌شود بتوانیم غیبت را ترک کنیم. ⭕️ در اعمال صالح هم همین‌طور: 🍂 اگر درک کنیم شاد‌کردن یک یتیم، بیشتر از خوردن یک پرس کباب برای ما لذت دارد، سمت انفاق می‌رویم. 🍃 کسی که لذت نماز شب و اشک‌ریختن و سخن‌گفتن با معبود را درک کند، برای از دست‌ندادن این لذت، هرگز سمت لذت سخن‌گفتن با نامحرم نمی‌رود. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
231 🔳 98/05/30 ✨📖✨ وَ قَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَىٰ رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرَارِ (62 - صاد) ⚡️ و (اهل دوزخ با یکدیگر) گویند: چه شده که ما مردانی (مؤمن) را که از سفله و اشرار می‌شمردیم نمی‌بینیم؟ ✨📖✨ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ (63 - صاد) ⚡️ آیا (چون) ما آن‌ها را (در دنیا) مسخره و استهزاء می‌کردیم (اینک به دوزخ در نیامده‌اند؟) یا (آن‌ها اهل دوزخ هستند) و چشمان ما بر آن‌ها نمی‌افتد؟ 1🔹 اینجا اشرار به معنی اراذل و اوباش نیست بلکه به معنی نقطه‌ی مقابل خیر و منظور افراد بد است. چون اگر مراد از اشرارِ دنیا که منظور اهل جهنم است بود، آن‌ها در مقابل اشرار در صورت دیدنِ خطر و یا مزاحمت یا ایذایی، مسخره‌شان نمی‌کردند بلکه درگیر می‌شدند. 2🔸 اهل جهنم کسانی هستند که مؤمنین را بخاطر ایمان‌شان و اعتقاد به غیب‌شان و اعمال صالح و نماز و روزه‌شان مورد تمسخر در این دنیا قرار می‌دادند. پس اگر در مجلسِ غیبتی نشسته بودیم ولی با شنیدن غیبت اگر از آن مجلس دور شدیم و کسی ما را مسخره کرد، یا حجاب داشتیم و کسی بخاطر حجاب‌مان ما را مسخره کرد و بی‌تمدن نامید، بدانیم آن‌گاه عزیزِ خدا هستیم و مسخره‌کنندگان اهل دوزخ هستند. 3🔹 یکی از نشانه‌های ایمان به خدا و بهشتی‌شدن دوری از جمع مردمِ غافل است و علاقه‌نداشتن به این مجالس و علاقه‌نداشتن به چیزهای مورد علاقه‌ی افراد غافل. 4🔸 اهل جهنم حتی در جهنم هم دنبال تجسس و فضولی در مورد دیگران هستند در حالی‌که در مورد اهل بهشت نیامده است در بهشت بگویند چرا چنین کسانی در بهشت هستند یا نیستند؟ در اصل اهل بهشت در دنیا فقط به بدی‌های خود می‌اندیشند و از قضاوت‌کردن در مورد رفتار مردم پرهیز می‌کنند. 5🔹 اهل جهنم و گنهکاران حسادت شدید دارند و هر جای بدی بروند دوست دارند دیگران هم آن‌جا باشند. افراد عصیان‌کار سعی دارند در یک بلا و یک اتفاق ناخوشایند همه گرفتار شوند تا همراهی‌شان کنند‌‌؛ چنان‌چه در جهنم هم دوست دارند همه‌ی مردم آن‌جا باشند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
21 🔳 98/05/31 🍀 پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: روزی بر امت من برسد که پنج چیز را دوست بدارند: 🍃1- دنیا را دوست بدارند و آخرت را فراموش کنند. 🍂2- مال را دوست بدارند و حساب را فراموش کنند. 🍃3- زنان دنیا را دوست بدارند و حوریان را از یاد برند. 🍂4- قصرها را عاشق شوند و قبرها را از یاد برند. 🍃5- نفس (خود) را دوست بدارند و خدا را فراموش کنند. ⬅️ ایشان فرمودند: من از این گروه دور هستم و این گروه از من. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
29 🔳 98/05/31 ✨💎✨ خدایا! در زمان دعا قلب‌مان را از شرک و شک به دور ساز و چنان بر قلب‌های‌مان اشراق فرما که تو را نزدیک‌ترین و قوی‌ترین و مهربان‌ترین و یگانه‌ترین ملجاء خود بدانیم. ✨💎✨ ای آن‌که وجود قدسی‌ات در سریر و اریکه سلطنت هستی می‌درخشد، ای سلطان قدرتمند اما خموش در کلام و ناطق در خلقت، چشمان عبرت بر ما عنایت کن که ببینیم نطق تو را در آفرینش‌مان، در راه رفتگان‌مان. بیدارمان کن با چشمان عبرت‌گری که عنایت می‌کنی قبل از روزی که بیدارکردن‌مان در سراشیبی آرامگاه‌مان با تلقین عزیزانی از ما شود که عزیز خود به خاک غربت می‌سپارند. ✨💎✨ معبودا! بالاترین عبرت و بالاترین یقین مرگ است، کسی را که عوالِم بعد از مرگ را با چشم عبرت در این دنیا نشان‌ دادی، در این دنیا نفسش طلب هیچ لذتی از او با معصیت نمی‌کند، چون یقین می‌کند قدرت تغییر در سرای دیگرش را ندارد و راه را جز در تغییر این سرای خاکی خود نمی‌بیند؛ بر ما رحمی کن و در حال حیات‌مان بر یقین‌مان بیفزای که بعد از مرگ‌مان گویی به دنیایی وارد شویم که در آن اکنون زندگی می‌کنیم. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
799 🔳 98/06/01 💢 عالمی در مجلسی نشسته بود که جوانی نزد او آمد تا سؤالاتی بپرسد. جوان سؤال کرد و هر چه پاسخ شنید قانع نشد و عدل الهی را زیر سؤال برد. مدام می‌پرسید: گناه فلانی چیست که نابینا است؟ و... 🍃 عالم گفت: دو راه بیشتر نداری!! یا با خدایِ خود بساز (عبادت کن و بهانه بر عدل او نیار) یا برو و خدای دیگری (آن طور که در عقاید تو باید عادل باشد) برای خود بساز!!! 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
8 ◾️98/06/03 ✳️ بر اساس روایات حضرت حق در دو جای از رحمتش حتی اگر انسان عمل صالحی انجام ندهد، بر او ثواب عمل صالح را خواهد نوشت: 🌈1) زمانی که کسی توانِ عمل صالح بزرگتری را ندارد و عمل صالحی در حدّ توان خود انجام می‌دهد و آرزو می‌کند روزی عمل صالح بزرگتری را انجام دهد. 📌 مثال: کسی که در حدّ توان خویش، سرپرستی دو کودک یتیم را بر عهده دارد و آرزو می‌کند روزی خداوند ثروت کثیر بر او عنایت کند تا ایتام زیادتری را تحت پوشش خود قرار دهد. (قابل ذکر است کسی که هیچ عمل صالحی انجام نمی‌دهد اگر چنین آرزویی کند مقبول نیست.) 🌈2) انسان مؤمن و صالحی که به علت بیماری مدتی از انجام عمل صالح، ناتوان می‌شود و غصه می‌خورد، خداوند ثواب همان زمان سلامت و انجام اعمال صالح را بر او می‌نویسد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
800 ◾️98/06/04 ✍ در دروان مشروطه فردی به نام سلیمان در روستای زرآبادِ شهر خوی حاکم و والیِ روستا بود. او در حق رعایا ستم بسیار می‌کرد و خراجِ زیادی گرفته و برای خوش‌رقصی و بقای حاکمیت خود، به والی شهر می‌فرستاد. 🍃 مردی کوتاه قد به نام محمدحسین، که بسیار مؤمن بود و روستائیان را پناه می‌داد و از حق‌شان دفاع می‌کرد و هر روستایی گرسنه را اطعام می‌داد؛ تنها کسی بود که سلیمان از او می‌ترسید و هرگز با او درگیر نمی‌شد و زمانِ رجوع‌اش سعی در آرام‌کردن او داشت. 🍂 سلیمان با این‌که از سوی حاکم شهر دو آجان (پلیس) همیشه در منزلش با اسلحه‌ی گرم برای دفاع از او و اجرای دستوراتش در خانه او زندگی می‌کردند، باز هم از محمدحسین می‌ترسید. 🍃 چندین نفر خواستند کارهای محمدحسین را انجام دهند تا سلیمان از آن‌ها هم حساب ببرد، سلیمان از آن‌ها نه تنها حساب نبرد بلکه به روش سختی مجازات‌شان هم کرد طوری که دیگر فکر مقاومت در برابر سلیمان برای همیشه از یادشان فراموش شد. ❓از محمدحسین علت این کار را سؤال کردند، که چرا سلیمان از کسی جز او حساب نمی‌برد و علت این کارِ سلیمان و ویژگی محمدحسین چیست؟ 💢 محمدحسین گفت: یاد دارم در کودکی گاوِ نر کم جثه‌ای داشتیم که هیچ گاوی جرأت درگیرشدن با گاو ما را نداشت و اگر به هر گاوی در روستا حمله می‌کرد او را نابود می‌کرد. من اسم گاو را هیبت گذاشته بودم. مردم روستا در آرزوی کشته‌شدن هیبت بودند. آن‌ها شاخ گاوهای خود را به طرز ناجوانمردانه‌ای با سوهان‌کاری، چون نیزه تیز کردند. من هم خواستم هیبت را چنین کنم ولی پدرم مانع شد. گفت پسرم صبوری کن. من شاهد بودم با این‌که شاخ آن‌ها سوهان شده بود باز جرأت نزدیکی به هیبت را نداشتند و از مقابل او فرار می‌کردند. 🍃🍂 پدرم به من گفت: محمدحسین یادت باشد برای این‌که دشمنت از تو حساب ببرد باید قلبت شجاع و با خالق و خلایقِ مظلومش مهربان باشی، هرگز دنبال قوی‌کردنِ بازو برای نبرد با دشمن نرو، هر اندازه بازو قوی باشد ولی قلبت شجاع‌ و به وعده الهی که نیکوکار را کمک خواهد کرد اگر مؤمن نباشد بدان دشمن از بازویِ قوی و صدای خشن و عربده‌ی تو از تو دور نخواهد شد. بدانید شما چون گاوهای مردم روستا بازو و نیزه‌ی خود را قوی کرده‌اید ولی قلبی قوی و شجاع برای ایستادن در برابر این ستم را ندارید. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🌹آثار محبت خدا در زندگی انسان🌹 🔳 98/06/05 ✨📖✨ و الَّذينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ (165 - بقره) 💫 کسانی که به خدا ایمان دارند محبت زیادی به خدا دارند. 💢1- انسانِ عاشق همیشه در یادِ معشوق خود است. لحظه‌ای نمی‌تواند معشوق خود را فراموش کند و این به یادداشتن شیرین و جبری است. پس عاشقِ خدا همیشه یاد خداست. 💢2- انسانِ عاشق در اجرا و اطاعت از خواسته‌ی معشوق دنبال دلیل و منطق نمی‌گردد؛ چون به دنبال کسب رضایت معشوق است و هر کاری می‌کند تا معشوق از او راضی باشد. ❄️🍀 نبی مکرم اسلام (ص) شرف و فخر کائنات و بزرگ‌ترین حبیب خدا چه زیبا فرمودند: 💫✨ حُبّ ٌ الشَّیءِ یُعمی و یُصِمّ ⚡️ دوستی تو نسبت به چیزی تو را کور و کر می‌کند. 💢3- انسانِ عاشقِ خدا برای کسب رضایت او کار می‌کند و انتظار پاداش یا مزدی از کار خود ندارد. 💢4- انسانِ عاشقِ خدا چون می‌داند معشوق تمام حالات او را می‌بیند در برابر مشکلات صبورتر عمل می‌کند و راضی به رضای او می‌شود. 💢5- انسانِ عاشقِ خدا با کوچک‌ترین قهر خدا و سلب توفیق، از زندگی ساقط می‌شود و نیازی به بلا برای تنبیه او نیست. 💢6- عاشقِ خدا جز به خدا نمی‌اندیشد و لذت‌های دنیوی و مادی برای او ارزشی ندارد؛ پس راحت ترکِ محبت دنیا می‌کند. 💢7- عاشق، هر اثری از معشوق ببیند برای او عزیز است. عاشقِ خدا حتی به انسان‌های بد هم محبت می‌کند چرا که آن‌ها را نشانی از عشق خود و مخلوق او می‌داند. 💢8- انسانِ عاشقِ خدا سعی دارد صفات خود را شبیه معشوق خود کند تا محبوب او شود، بخشنده و کریم و مهربان چون خالق خود باشد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
233 ◾️98/06/06 ✨📖✨ إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ (31 - صاد) ⚡️ (یاد کن) وقتی که بر او اسب‌های بسیار تندرو و نیکو را (هنگام عصر) ارائه دادند (و او به بازدید اسبان پرداخت برای جهاد در راه خدا و از نماز عصر غافل ماند.) ✨📖✨ فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّي حَتَّىٰ تَوَارَتْ بِالْحِجَاب (32 - صاد) ⚡️ در آن حال گفت: (افسوس) که من از علاقه و حبّ اسب‌های نیکو از ذکر و نماز خدا غافل شدم تا آن‌که آفتاب در حجاب شب رخ بنهفت. 💥🍃1- پس مال دنیا می‌تواند انسان را از یاد خدا و عبادت غافل کند. البته این‌جا مراد مال دنیا نیست چون سلیمان نبی (ع) از مال دنیا ثروت‌های متعددی داشت ولی ثروت مشغولش نکرده بود فقط اسب‌های او که مورد علاقه او بودند او را از یاد خدا غافل کرد. 💥🍃2- در این دنیا هم هر ثروتمندی در یک چیز گرفتار دنیا است، ثروتمندی با کلی طلا و خانه و... عاشق گل است و گل ‌پرورش می‌دهد. پس انسان می‌تواند از یک ثروت کثیر، عاشق بخش کوچکی از ثروت خودش باشد. 💥🍃3- در تفسیر دیگری بر این آیه می‌گویند: مرادِ سلیمان (ع) از علاقه به اسب‌ها برای این بود که اسب‌ها را دوست داشت چون از آن‌ها برای پیکار با دشمنان خدا استفاده می‌کرد و اگر اسب را بخاطر زیبایی اسب و سوارکاری خودش دوست داشت اسیر نفس بود و معصیت‌کار می‌گشت و از مقام نبوت خلع می‌شد. 💥🍃4- پس هر چیزی از اسباب و اموال مادی و دنیا اگر انسان را به آخرت برساند می‌تواند موجب ذکر خدا و رحمتش گردد. 📌 مثال: کسی خودرو و ماشین خود را دوست دارد بخاطر آن‌که در آن والدین خود را سوار می‌کند و به گردش می‌برد و ذکر خدا می‌کند یا خانه‌اش را دوست دارد چون در آن مجالس تلاوت قرآن برگزار می‌کند یا نیازمندان را طعام می‌دهد. 🚫 اگر اسباب دنیا غیر از این موجب خشنودی انسان شود، باعث گمراهی اوست. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
22 ◾️98/06/07 ☘ نبی مکرم اسلام (ص) فرمودند: چهار چیز اگر در خانه‌ای وارد شود برکت از آن خانه دور می‌شود: 1⃣ خیانت (زن و شوهری از هم خوش نیایند و در کنار هم بمانند و مهر دیگری را در دل داشته باشند.) 2⃣ دزدی (زنی از مال همسرش در خانه بدزد.) 3⃣ در خانه‌ای که زنا شود. 4⃣ در خانه‌ای که در آن شراب نوشیده شود. ✨نهج‌الفصاحه✨ 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
30 🔳 98/06/07 ✨💎✨ خدایا! هر چه هست تویی و ما را کلامی بر زبان نمی‌رود مگر به عنایتِ تو و کار نیکی را توان انجامش نیست مگر در درجه‌ی اول از توست و مدیون توایم که جان‌مان نستاندی و برگ آزمونِ زندگی از دست‌مان نگرفتی و هنوز از جلسه‌ی آزمون زندگی اخراج‌مان نکردی. خدایا! قبل از این‌که برگ آزمونِ زندگی از دست‌مان‌ بگیری، پاسخ‌های این آزمونِ سخت عنایت‌مان کن تا در آزمون زندگی از قبول‌شدگان باشیم؛ که ما را انتظار رتبه‌ی اول «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُون» بودن‌مان در درگاه تو نیست. ✨💎✨ خدایا! در آزمونِ سخت زندگی ما را توانِ خواندن کامل و فهم کلام تو نیست بر ناتوانی خود مقرّ و با تمام وجود مُعترفیم. خدایا‌! در این آزمون سخت اگر بر ما از طریق بندگان صالح‌ات تقلبی نرسانی مردودِ حتمی هستیم و شرمنده‌ی دو دنیا. خدایا! ما را همنشین بندگان صالح و عالم و عامل به علمت قرار فرما. ✨💎✨ خدایا! آزمونِ ما را از کرم‌ات آسان و هیچ بنده به دست ما مورد امتحان و ما را بی اِذن خود به دست بنده‌ای خواسته نفسش مورد امتحان قرار مفرما. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
801 ◾️98/06/08 ✍ گویند: در نبرد چالدران شاه اسماعیل، سرداری داشت که سیّدی بود، در جنگ نتوانست منطقه‌ای را از نفوذ عثمانی کنترل کند. شاه ‌اسماعیل او را از فرماندهی قشون در آن منطقه بلافاصله عزل کرد و سرباز دیگری از قشون را فرمانده او کرد. ⬅️ سرباز از امرکردن به سیّد شرم داشت. سرباز دیگری در جلد سیّد رفت و گفت: تو را سنگین نیست که زیردست سرباز خود در جنگ شدی؟ سیّد گفت: من کسی را غیر از خدا بالادستِ خود هرگز ندیده و نمی‌بینم که اکنون خود را زیردست کسی حس کنم. (مزار سیّد، در شهر خوی به عنوان مزار عَلمدار است.) 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
802 🔹بخش اول🔹 ◾️98/06/08 ✍️ سال 1343 شمسی است شهرام تازه از خدمت سربازی برگشته است. پدرش مشهدی علی قصد دارد معصومه دختر همسایه را برای او به همسری بگیرد. شهرام جرأت مخالفت با نظر پدر را ندارد. معصومه از نظر زیبایی و جمال اصلاً مطلوب شهرام نیست. عقد شهرام و معصومه صورت می‌گیرد. ⭕️ هدایت، برادر بزرگ شهرام است که از معصومه بخاطر قیافه‌اش از این‌که عروس‌شان شده بسیار ناراحت است و قصد دارد با طلاق‌دادن معصومه به برادرش کمک کند. هدایت به برادرش می‌گوید: معصومه را هر روز کتک بزن تا خودش حاضر به طلاق شود. شهرام هم معصومه را هر روز به بهانه‌ای کتک می‌زد. ❄️ معصومه خیلی زن مهربان و ترسو و مطیعی بود. طوری که معصومه عادت کرده بود هر روز زیر کتک‌های شهرام خود را حاضر کند و شهرام با کمربند چرم خود او را هر روز می زد. معصومه هم بخاطر عدمِ ناراحتی پدر پیرش، حاضر به طلاق و ترکِ منزل شوهر نبود. 🔥 هدایت تصمیم می‌گیرد به معصومه به بهانه سرماخوردگی آمپول نازایی تزریق کند، لذا منتظر فرصتی بود تا معصومه سرما بخورد و بیمار شود. هدایت می‌خواست به بهانه‌ی نازابودن معصومه، پیشنهاد طلاق او را به پدرش بدهد. هدایت با اطلاع و همدستی برادرش شهرام در یک شب نقشه شوم خود را اجرا می‌کند و معصومه را نازا می‌سازد و لبخندی از رضایت می‌زند که خلاص شدند. بعد از دو سال مقدمات طلاق و رهایی از (شرّ) معصومه را عملی می‌کنند. 🌘 معصومه را به علت نازایی طلاق می‌دهند و ساکن خانه برادرش می‌سازند. زنِ برادرش، زن خوبی است ولی معصومه اصلاً دوست ندارد باعث آزارشان شود. معصومه که 24 سال داشت، مرد بیوه‌ای که 57 سال و دو فرزند داشت و مادرشان فوت شده بود به علت نازایی از معصومه خواستگاری می‌کند. معصومه که به شوهرش اطمینان داده بود نازا است بعد از یک سال متوجه آثار حاملگی در خود می‌شود. شوق عجیبی معصومه را می‌گیرد هر چند شنیدنِ این خبر برای همسرش زیاد خوشایند نیست. معصومه که اهل عبادت و قرآن بود برای این‌که مدیون شوهرش نشود (چون شوهرش به نیّت نازایی او را گرفته بود) مهریه‌اش را به شوهرش در قبال فرزندی که می خواست به دنیا بیاورد، تمام و کمال می‌بخشد. ✍️ سال 1371 محسن‌، پسر معصومه به عنوان تیزهوش در شهر خوی شناخته شده و در رشته‌ی پزشکی قبول می‌شود و تحصیلات تکمیلی پزشکی را در کشور آلمان طی می‌کند. محسن تمام برادران و خواهران ناتنی‌اش را از نظر مالی، اشتغال و جهیزیه حمایت می‌کند. پدر محسن که تمایلی به داشتنِ چنین فرزندی نداشت متوجه می‌شود که محسن هدیه‌ی خدا به او و فرزندانش بوده است. ⬅️ سال 1388 است، شهرام از ازدواج سوم خود بعد از 30 سال هنوز صاحب اولاد نشده است. گویی شهرام از سوی خدا عقیم شده است. در حسرت اولاد در واپسین روزهای عمر خود که در بستر بیماری سرطان افتاده است جز همسر بیمارش کسی کنارش نیست. 🔥 شهرام 3 سال است با سرطان روده می‌جنگد و اکنون به اندازه‌ای لاغر شده است که از دیدنش انسان می‌ترسد، گویی لاشه‌ای پوسیده را از زیرخاک بیرون کشیده‌اند و درازش کرده‌اند. نه نای حرف‌زدن دارد و نه نایِ خوردن جرعه‌ای آب. دست‌های بزن‌اش دیگر استخوانی خشک و بی‌حرکتی بیش نیست.... ✨📖✨ و مَكَروا و َمَكَرَ اللَّهُ ۖ و َاللَّهُ خَيرُ الماكِرينَ (54 - آل‌عمران) ⚡️ و (آن‌ها) توطئه کردند و خداوند (براى حفظ او و آیینش،) تدبیر نمود. و خداوند، بهترین تدبیرکنندگان است. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
802 🔹بخش دوم🔹 ◾️98/06/08 ✍️ سال 1390 است، کوچک‌ترین پسر هدایت، امین که حتی جرأت نداشت به تنهایی از شهر دور شود، در کمال ناباوری مرتکب قتل یک نفر مهندس می‌شود و سر مهندس را بریده و روی میز کارش می‌گذارد. این امر همگان را به حیرت می‌برد. قتل ناموسی بوده و بعد از این‌که دامن هدایت آغشته به ننگ شد و آبرویش رفت منتظر مرگ پسرش بود. 🚫 امین تا سال 95 که حکم اعدامش نهایی شد در زندان بود. در سپیده‌دمان، هدایت را همراه خانواده به زندان شهر دعوت می‌کنند تا حاضر به اعدام یگانه پسرش باشد، یگانه پسری که امید داشت تمام ثروتش به او برسد امروز بین مرگ و زندگی بود. 💥 هدایت در محوطه اعدام در زندان التماس می‌کند و از اولیایِ دم می‌خواهد که یگانه پسرش را ببخشند. هدایت به پای اولیایِ دم می افتد اما تنها نصیبش لگدی می‌شود از همسر مقتول که روی سینه‌اش حس می‌کند. امین پدر را التماس می‌کند، شنیدنِ التماس فرزند برای هدایت سخت‌ترین صدایی است که کمتر پدری شنیده است. هدایت ناامید می‌شود و در همان حالت که دست بر زمین نهاده بود سر از شرم نمی‌تواند بالا گیرد و ترجیح می‌دهد آخرین لحظات عمر فرزند را نبیند. 🌘 همسر مقتول با لگدی که بر سینه هدایت زده بود، هر چه بیشتر در توان دارد، آن لگد را بر صندلی زیر پای قاتل تکرار می‌کند. واقعاً مجلس عجیبی است، از یک طرف صدای شیون مادر و خاله و عمه‌های امین بلند می‌شود و از سوی دیگر صدای سوت و کف و سرور خانواده مقتول..... ✔️ این است فرجام کسی که خود را از شرّ عمل زشت و معصیت خود مصون ببیند. معصومه‌ای که خواستند او را نازا بکنند، خداوند فرزند حسنه‌ای به او بخشید و شهرام در حسرت دیدن فرزند مُرد و هدایت، یگانه فرزندش امین را از دست داد!!!! ✨📖✨ أمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَحْيَاهُمْ و َمَمَاتُهُمْ ۚ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ (21 - جاثیه) ⚡️ آیا آنان که مرتکب اعمال زشت و تبهکاری شدند گمان کردند رتبه‌ی آن‌ها را مانند کسانی که ایمان آورده و نیکوکار شدند قرار می‌دهیم تا در مرگ و زندگانی هم با مؤمنان یکسان باشند؟ حکم آن‌ها اندیشه بسیار باطل و جاهلانه‌ای است. ✨📖✨ أمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ أَنْ يَسْبِقُونَا ۚ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ (4 - عنکبوت) ⚡️ آیا آنان که کار زشت و اعمال ناشایسته مرتکب می‌شوند پنداشتند که بر ما سبقت گیرند (و از عقاب ما خلاصی یابند؟) بسیار بد حکم می‌کنند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
234 ◾️98/06/09 ✨📖✨ وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَ وُضِعَ الْكِتَابُ وَ جِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ و‌َ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ (69 - زمر) ⚡️ و زمین (محشر) به نور پروردگار خود روشن گردد و نامه (اعمال خلق در پیشگاه عدل حق) نهاده شود و انبیاء و شهداء (بر گواهی) احضار شوند و میان خلق به حق حکم شود و به هیچ کس ابداً ظلمی نخواهد شد. 💠 در قیامت خورشید از بین خواهد رفت و نورِ خدا زمین را پر خواهد کرد پس بی‌تردید اکنون آن نور الهی مستور از کائنات، همان نوری است که از کوه طور اندکی تجلّی نمود و موسی (ع) بی‌هوش شد و کوه خرد خرد شد و فرو ریخت. 🔷🔸 اولین مبنای سنجش اعمالِ پیروانِ هر امت پیامبری، کتاب آسمانی است چرا که پیامبر در همه اعصار زنده نبوده و همگان دسترسی به آن نداشتند. 🔷🔸 مراد از «وَ الشُّهَدَاءِ» آن است: 🍃1🔺 فرشتگان رقیب و عتید (طرفین) 🍃2🔻 اهل‌بیت و معصومین 🍃3🔺 نیکان از عالِمان امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر 🍃4🔻 هر کس ما را به کلام خدا دعوت کرده است او شاهدی در روز قیامت خواهد بود که در حساب و کتاب ما حضور خواهد داشت و به ما خواهد گفت: خدایا! من به این بنده گفتم ولی او گوش نکرد. 🍃5🔺 قرآن بالاترین شاهد در قیامت است که تک تک ما در منازل خود داریم. 🍃6🔻 اعضای بدن ما تک تک شاهد هستند برای گناهان‌مان؛ ولی مراد از شهادت در آیه فقط بدن ما نیست بلکه مراد کسانی هستند که ما را به حقی دعوت کردند و ما نپذیرفتیم. 🍃7🔺 وقتی از یک نیازمند اطلاع یافتیم خودش روز قیامت یک شاهد است و ما باید جواب بدهیم. وقتی از ستمی در جایی خبر یافتیم، آن محل روز قیامت شاهدی برای ما می‌شود که طبق روایات حتی اگر شرایط دفاع از مظلوم نداشتیم باید از ظالم و ظلم متنفر شویم که اگر نشویم شریک ظلم ظالم خواهیم بود. 🍃8🔻 کسی که در دین خدا نیست اگر او را دعوت به انفاق کنیم و او ردّ کند، بارِ گناهان او افزوده‌ایم چون ما شاهدی برای او در روز قیامت خواهیم بود برای همین است که می‌گویند: اگر در کسی امربه‌معروف را مؤثر نمی‌بینید او را امربه‌معروف نکنید. 🍃9🔺 اگر در پای منبر واعظی می‌رویم گمان نکنیم صرفاً با رفتن به مسجد ثواب کرده‌ایم، آن‌چه می‌شنویم اگر عمل نکنیم در روز قیامت، آن واعظ شاهدی برای ما خواهد بود. ✴️ شهودی که برای اثباتِ ادعای خود نیاز به سند و مدرک ندارند. سندشان قطعی و حضورشان خود سند است. پناه بر خدا در روز قیامت این انسانِ ضعیف، بینِ خدا، کتاب خدا، پیامبر و معصومین و شهادت این همه شهود باید بایستد و از خود دفاع کند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
9 ◾️98/06/10 🌈 صله‌ی ارحام فقط یادکردن از ارحام و بخشش به آن‌ها نیست. این‌که ارحام از آزارِ ما در امان باشند خودش صله به آن‌ها است. 🌈 برادری که بدهکار شده و فراری می‌شود و برادر دیگر را در دست طلبکاران خود گرفتار می‌کند، قطع رحم می‌کند. 🌈 برادری که در محل، خود را بدنام می‌کند و باعث می‌شود، خواهرزاده‌اش زمان تحقیق در ازدواج به خاطر او آزار شود قطع رحم می‌کند. 🌈 از همه جالب‌تر، برادری که در تهران است و اصرار می‌کند، خواهرش از شهرستان برای عروسی پسرش به تهران بیاید و می‌گوید: اگر نیایید قهر می‌کنم و به زعم خود محبت خود را نشان می‌دهد چون خواهرش را برای طی این مسافت مورد آزار قرار می‌دهد، قطع رحم می‌کند باید به اختیار خودش قرار دهد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی