🌒
🏴شهادت مولی الموحدین حضرت علی علیه السَّلام تسلیت باد.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_لغت_قرآنی ۱۸۸
📆 ۱۴۰۲/۰۱/۲۲
🌹وَعیٰ:
به معنای نگه داشتن و حفظ کردن یک شئ باارزش در درون یک شئ بی ارزش یا کم ارزش را گویند. این واژه سه بار در قرآن آمده است که به عنایت الهی به آن خواهیم پرداخت:
✍ وقتی یوسف نبی برابر امر الهی خواست تا برادرش بنیامین را نزد خود نگه دارد تا برادران هنگام رفتن نزد پدر دروغگویی شان افشاء شود، پیمانه باارزش و گرانبهای پادشاه را درون بار کم ارزش گندم (از بهاء و قیمت و نه از نظر ارزش واقعی) نهاد تا آن بار را بگردد و پیدا کند.✨فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعاءِ أَخِيهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَها مِنْ وِعاءِ أَخِيهِ كَذلِكَ (۷۶_یوسف) پس قبل از (بررسیِ) بار برادرش، به(بررسیِ) بار برادران دیگر رو کرد. آنگاه آن را از بار برادرش بیرون آورد.
به آیه دیگر می رویم: ✨لِنَجْعَلَها لَكُمْ تَذْكِرَةً وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ (۱۲_حاقه) تا آن (حادثه) را پند و عبرتی برایتان قرار دهیم و گوشهایی که (حقایق را) به خاطر میسپارند و در آن میاندیشند، آن را به خاطر سپرند و در آن بیندیشند.⚡️
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
🌟ذکر خداوند با حکمت و پند، یک شئ باارزش است که هر گوشی قابلیت و ارزش حفظ و نگهداری آن نفیس را در خود ندارد.
🦻"أُذُنٌ وَاعِيَة" به گوشی گفته میشود که هرچه میشنود به یاد بسپارد. ما هرچه میشنویم در حافظه خود ذخیره میکنیم؛ ولی در مقام عمل، آن کس که، آنچه شنیدهایم را از حافظه ناخودآگاه به خودآگاهمان میآورد حضرت حقتعالی است.
👂🗣"أُذُنٌ وَاعِيَة" گوشی است که سخنان بی ارزش را رها می کند. (وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً) و سخنان باارزش را در خود نگه می دارد. (الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ)
💥در آیه دیگری از این تدبر خداوند در شرح حال اهل جهنم می فرماید: ✨تَدْعُوا مَنْ أَدْبَرَ وَ تَوَلَّى (۱۷_معارج)، (او) هر کس را که (بهحق) پشت کرد و (از آن) روی گرداند، فرا میخواند. امر خدا را روی کرده و پشت کردند.⚡️
✨وَ جَمَعَ فَأَوْعى (۱۸_معارج)، (همو که) ثروت جمع کرد.
✍آنگاه آن را اندوخت (و انفاق نکرد) و از مال خود اشیاء باارزش و نفیسی را جمع کردند.
💥یعنی وقتی می فرماید:✨وَ الَّذِينَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ (۲۴_معارج) آنان که در اموالشان حقّی مشخص وجود دارد.⚡️
✨لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ (۲۵_معارج) برای آن (فقیری) که درخواست میکند، و آن (فقیری) که (از روزیِ زیاد) محروم است (؛ولی درخواست نمیکند)⚡️
💰آن اموال باارزش که همان سهم زکات و انفاق شان در راه خدا بود، آن را در درون مال بی ارزش دنیا نگه داشتند و جمع کردند و نبخشیدند و از مال خود جدا ننمودند و به نوعی به استناد آیات سوره یوسف این افراد سارقان و دزدهای کاسه های طلا نزد خداوند محسوب می شوند.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#کلام_قرآن_کلام_علوم_دیگر ۱۰
📆 ۱۴۰۲/۰۱/۲۲
✨📖✨ قرآن می گوید: هر زمان در زندگی احساس یکنواختی کردی با همسر خود به منزل نیازمندان برو.
👨🏾⚕روان شناس می گوید: با همسر خود خرید بروید و هدیه ای بخرید.
🌹هر دو درست می گویند؛ قرآن برای همیشه می خواهد همسر را تغییر دهد و در زندگی شاکر خداوند باشد و حس دلتنگی نکند، ولی روان شناس برای ساعتی می خواهد همسر را دچار فراموشی و تغییر رفتار کند.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_پند_یک_معرفت ۳۱۷
📆 ۱۴۰۲/۰۱/۲۳
🌹شوخ طبعی یک امری ذاتی است و در سنت نبوی (ص) هم آمده است، بخصوص در سفر توصیه به آن شده است.
🫀اگر در ذات ما شوخ طبعی قرار داده نشده است، سعی نکنیم هرگز با شوخ طبعی برخی را انبساط خاطر دهیم چرا که در این صورت هم باعث ملال خاطر دیگران و هم افت جایگاه شخصیت خود در چشم آنان خواهیم شد.
👥🗣اگر یک خاطره شوخی را نقل می کنیم سعی نکنیم قبل از این که شنوندگان بخندند، خودمان بخندیم؛ چون باعث می شویم دیگران را برای حفظ شخصیت مان مجبور به خنده کاذب بکنیم و مصداق این شعر شاعر شویم: خودگویی و خودخندی، به به چه هنرمندی❕❕
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_داستان_یک_پند ۱۲۷۱
📆 ۱۴۰۲/۰۱/۲۳
✍ نابینایِ یکچشمی در کوچه، با شاهی بر روی اسب روبرو شد. شاه از اسب بر زمین افتاد.
👑 شاه گفت: آن مردکِ کورِ نحس را بگیرید و بُکشید که چشم ما به او افتاد و بد آوردیم.
👨🦯کور گفت: ای پادشاه! تو با دیدنِ من از اسب زمین افتادی ولی من با دیدنِ تو سرم را از تنم جدا میکنند!! انصاف کن! کدام یک نحستریم؟!!!
🔥گاهی ما از دیدنِ کسی متنفر هستیم ولی غافلایم، همان کس هم از دیدنِ ما بیش از ما که از دیدنِ او متنفر باشیم، متنفر است.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_لغت_قرآنی ۱۸۹
📆 ۱۴۰۲/۰۱/۲۴
🌹صَدَی:
⛰🗣به معنی برگشت صدا در کوه را گویند که در فارسی پژواک گفته می شود. "فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّىٰ"
🔭🗻 متصدی از صَدی است، یعنی کسی که مسئول است روبروی رعیت قرار گیرد و صدای او را بشنود و جواب بدهد. چنانچه کوه جبرا صدای کسی را که می خواندش جواب می دهد.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_حدیث_یک_حکمت ۲۰۳
📆 ۱۴۰۲/۰۱/۲۴
🌹 حضرت علی علیه السَّلام در توصیف انسان مؤمن میفرمایند:
🎐 شادی مؤمن در چهره او و اندوه وی در دلش پنهان است، سینهاش از هر چیزی فراختر و نفس او از هر چیزی خوارتر است.
🤍برتریجویی را زشت و ریاکاری را دشمن میشمارد. اندوه او طولانی و همت او بلند است، سکوتش فراوان، و اوقات او با کار پُر است. شکرگزار، شکیبا و ژرفاندیش است.
🪨از کسی جز خدا درخواست ندارد و نرمخو و فروتن است. نفس او از سنگِ خارا سختتر ولی در دینداری از بندهای خوارتر است.
🪶📜نهجالبلاغه
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_داستان_یک_پند ۱۲۷۲
🗓۱۴۰۲/۰۱/۲۵
🚫اخطار! این داستان واقعی حاوی مطالب علوم غریبه بوده و خواندن آن برای همگان توصیه نمی گردد.
🧿سال ۱۳۶۴ شمسی است. به یاد دارم گاهی از سوی مادرم خانه پیرزنی می رفتم و در دبه ای آب می آوردم. شرط آن آب، آن بود که نباید روی زمین قرار می گرفت. آن آب را هرکسی که در خانه اش کسی می آمد که حس می کردند چشم زخم دارد بر درب خانه او می ریختند. جالب این بود که اکثر مواقع هم نتیجه می گرفتند.
📯کبری خانم، پیرزن بی وارثی بود که در یک خانه چوبی زندگی می کرد. هر زمان که به خانه او می رفتم، خاله کبری از حیاط ظرف مرا پر می کرد و مرا می گفت: بایست و آن را بعد از بردن به اتاق، دقایقی بعد پس می داد.
🗃خاله کبری بعد از ده سال زمین گیر شد و یک روز سرد زمستان از دنیا رفت. چون پدرم را برای کفن و دفن و واگذاری اثاث منزل اش به نیازمندان قیم خود کرده بود، بعد از چهلم اش برای بردن اثاث منزل او، به همراه مادرم، به خانه اش رفتیم. صندوق چوبی قدیمی داشت که روی آن با حلبی کوبی به اصطلاح آن روز، مقاوم و زیباسازی شده بود.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
👝داخل صندوق بقچه ای یافتیم، و درون آن جعبه کوچک فلزی کمی بزرگ تر از قوطی کبریت بود که درون آن خالی و دور آن با قیر مخصوص پلمپ شده بود.
🧳مادرم تا آن را دید متعجب شد و گفت: روزهای آخر عمر خاله کبری زنی ظرف آبی آورد و خاله کبری از من آن جعبه فلزی را خواست تا برای او آوردم و داخل این آب چند بار وارد و خارج کرد و من آن روز فهمیدم آبی که ما از این زن می گرفتیم و می گفت: بر آن صلوات فرستاده ام و شفاست، همان آبی است که او این جعبه فلزی را در آن وارد و خارج می ساخت.
🗿داستان جعبه پیچیده تر شد. پدرم آن جعبه را با خود همراه کرد و به خانه آورد. وقتی آن جعبه خانه ما آمد و در کمد پدرم جای گرفت، همه اهل منزل مریض شده و تب عجیبی کردیم.
🌏روزی پدرم از سر کنجکاوی آن را گشود. داخل آن روی پوست بز سوره حمد نوشته شده بود. بعد از گشودن آن بود که صداهای عجیبی در خانه ما بر اهل منزل می آمد طوری که همگی مجبور شدیم خانه را ترک کرده و مدتی در خانه دایی ساکن شویم.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
🥌پدرم برای دفع و خنثی سازی این حملات، آن جعبه را در آب روان رود قطور انداخت و آب آن را برد. اما اتفاقات به منزل دایی ما رسید و ظرف های فلزی منزل از بالا می افتادند و گویی با پتک له می شدند.
🧚🏽♂پدرم به نزد یکی از اهل فن مراجعه کرد و گفت: به خانه خود برو و چند یتیم به خانه خود ببر و آنان را اطعام و اکرام کن؛ سپس نزد آنان بنشین و بگو: مرا حاجتی است، دعا کنید که خدا دعای شما را اجابت می کند و بگو: خدایا!! خانه مرا از شر دشمنان مان محفوظ دار.
🚿⚱یک روز بعد همه اتفاقات خطرناک از منزل ما، از رحمت الهی دور شدند. اما حقیقت چه بود؟ خاله کبری پدربزرگ اش یهودی بود و آن جعبه از پدرش به او ارث رسیده بود، و او بی خبر بود؛ چون پدرش به او گفته بود هرزمان که این جعبهی آبی را لمس کند، تا موقعی که آب آن روی زمین قرار نگرفته باشد حاجت می دهد.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
📦داخل آن سوره حمد نوشته شده بود، ولی روی آن تورات حک شده بود که ما آن را ندیده بودیم. وقتی مسلمانان مریض می شدند آن زمان می گفت: بیایید آب تورات بدهم تا شفاء یابید؛ تا مسلمانان را به اعتقادات یهود برگرداند و بگویند: تورات یهودیان، بیماران را شفاء می دهد. در حالی که همان یهودی باهوش، چون می دانست تورات اش در برابر قرآن ارزش خود را از دست داده است، داخل آن سوره حمد نوشته بود.
🎐و شیاطین برای این که مسلمانان را از اسلام که دین کاملی است رویگردان کنند، هرکس که از آن آب استفاده می کرد از آزار اهل آن منزل، منصرف می شدند تا اعجاز تورات بر مسلمانان جاهل نشان دهند و مرتد شان سازند. و علت این که منزل ما دچار آسیب می شد به خاطر نابود کردن آن جعبه فلزی بود؛ و قدرت خداوند و عنایت و لطف او در حق ایتام و اطعام شان بود که شیاطین را برای ابد از خانه ما از رحمت اش دور ساخت.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_لغت_قرآنی ۱۹۰
📆 ۱۴۰۲/۰۱/۲۶
🌹أُمِّ:
به معنای مادر است؛ و أُمِّ الْکِتَاب یعنی کتابی که همه اسرار را در خود جمع کرده است. أُمَّ الْقُرَى، مراد شهر مکه است که همه را برای حج دور خود جمع می کند.
🍸شراب را "أُمِّ الخَبائث" گویند، چون کسی که شراب می خورد همه بدی ها و پلیدی ها در نفس او برای انجام اش جمع می شوند.
🧕مادر انسان نیز چنین است که فرزندان را دور خود جمع می کند. در مردانی که همسران شان زودتر از آنان می میرند، آن فرزندان انگیزه و عاطفه ای برای جمع شدن دور پدر ندارند و چه بسا از او دور شوند. ولی وقتی پدری می میرد فرزندان دور مادر جمع شده و از هم نمی پاشند.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
🍂شاید یکی از علت هایی که در اسلام سفارش شده است زن کوچک تر از مرد باشد و مردان به زنان کم سن تر از خود میل بیشتری برای ازدواج نشان می دهند و زنان به مردان مسن تر از خود رغبت بیشتری برای ازدواج نشان می دهند همین امر باشد که حق تعالی بعد از مرگ یکی از والدین، اراده اش برای تدوام صله ارحام شان بعد از فوت پدر باشد، و اگر دقت کنیم در اکثر خانواده ها پدران زودتر از مادران دنیا را ترک می کنند.
🏘 خانه پدری اصطلاحی برای ارث است و در اصل همه خانه ها، خانه مادری است؛ چون با فوت مادر خانه از هم می پاشد هرچند پدر خانه در قید حیات باشد.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_پند_یک_معرفت ۳۱۸
📆 ۱۴۰۲/۰۱/۲۶
📚 از حضرت علی علیه السَّلام سؤال کردند: از کجا بدانیم ثروت یک فرد نعمت الهی یا بلای الهی است؟
🐚حضرت فرمودند: اگر کسی ثروت اش متناسب با سخاوت او در راه خدا زیاد شود نعمت الهی است و او واسطه روزیِ خدا با محرومان است؛ اما اگر ثروت کسی با جمع کردن و بُخل و خساست بالا رفت، آن ثروت بلای الهی بوده و مایه نابودی دنیوی و اخروی اوست.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#کلام_قرآن_کلام_علوم_دیگر ۱۱
📆 ۱۴۰۲/۰۱/۲۶
✨📖✨قرآن می گوید: زکات مال و محصولات کشاورزی خود را بدهید و توبه کنید تا برایتان باران نازل کنم و آفات را از محصولات تان دور کنم.
👨🏼🌾مهندس کشاورزی می گوید: فلان سمّ را بکار برید تا آفت محصولات تان از بین رود، آبیاری قطره ای کنید تا با کمبود آب مقابله کنیم.
🌹هر دو درست می گویند؛ قرآن راه رفع مشکل را می گوید، اما مهندس کشاورزی راه مقابله با مشکل را.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_داستان_یک_پند ۱۲۷۳
📆 ۱۴۰۲/۰۱ /۲۶
✍ حدود هفتاد سال پیش، جوان ساده و جاهلی در مسجد حاجیبابا (در بازار شهر خوی) به مکتبِ علوم دینی میرفت. او هنگام اذان ظهر به وسط بازار میآمد و با صدای بلند اذان میگفت و نماز میخواند. این کار او باعث شده بود در وسط بازار ایجاد سدّ معبر کرده و مردم را معذّب کند.
🌤 پیرمردی که در بازار مغازه داشت، روزی به وی اعتراض کرد که این کار او درست نیست و باعث مزاحمت، برای مردم و نفرت آنها از نماز میشود ولی جوان اصرار داشت که این کار او تبلیغ و یادآوری نماز و خدا برای مردم است.
💎 روزها گذشت تا بعد از مدتی آن جوان ازدواج کرد و با نامزدش به بازار آمد. پیرمرد چون آن جوان را با نامزدش در بازار دید، از دور او را به اسم صدا کرد و گفت: ای جوان! نامزدیات مبارک! به مغازهی من بیا، میخواهم هدیهای به شما بدهم.
🚻اهل بازار سرهایشان به سوی آن جوان و همسر جوانش برگشت و جوان وقتی نگاه مردم را روی خود و نامزد جوان خویش دید، نامزد خود را گفت: تا از گذر بازار، به خانه برود.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
👨🏾🦳جوان نزد پیرمرد با حالت طلبکار و عصبانیت آمد و گفت: ای پیرمرد وسط بازار چرا داد میزنی و آبروی مرا میبری؟ به نزد من بیا و در خلوت بگو. پیرمرد گفت: میخواستم در وسط بازار یادت کنم تا همه ببینند چقدر دوستت دارم؟!!!
🗣ای جوان! یاد کردنِ بلند من، تو را در وسط بازار باعث شد همسر خویش، از خود دور کنی. پس بدان! یادکردنِ تو هم، خدا را در وسط بازار، جز دورکردن مردم از خدا، هیچ ثمری ندارد.
✨📖✨ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ ۖ فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ ۖ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَی (۳۲- نجم)✨
⚡️او به حال شما آگاهتر است آنگاه که شما را از خاکِ زمین آفرید و هنگامی که در رحم مادرها جنین بودید، پس خودستایی مکنید، او به حال هر که متّقی (و در خور ستایش) است، از شما داناتر است.⚡️
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_حدیث_یک_حکمت ۲۰۴
📆 ۱۴۰۲/۰۱/۲۷
📚در اصول کافی از امام صادق علیه السَّلام آمده است:
✨🤲✨ برخی دعاها شایسته است حتی بعد از فراموشی قضای آن بجای آورده شود. به عنوان مصداق و نمونه عام برای حدیث می شود گفت: کسی که موقع شام، غذای خود را خورده و شکر خدا را فراموش کرده است؛ اگر زمان خواب یادش افتاد، شُکر همان غذا را به نیت همان زمان شام بجای آورد. و نیز بهتر است گاهی برخی دعاها در جمع، در زمان اش یادآوری شود.
📌 مثال؛ کسی بر سر سفره اگر شکر گفتن کسی را فراموش اش شده است بلند بگوید: «الْحَمْدُ لِلَّـهِ»
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
📆 ۱۴۰۲/۰۱/۲۷
💠حضرت علی علیه السلام می فرمایند:
✨اِنَّ رَأيَكَ لا يَتَّسِعُ لِكُلِّ شَئٍ فَفَرِّغْهُ لِلْمُهِمَّ✨
🧠فكر تو گنجايش هر چيز را ندارد، پس آن را براى آنچه «مهم» است، فارغ گردان!!!
📚غررالحكم
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_لغت_قرآنی ۱۹۱
📆 ۱۴۰۲/۰۱/۲۸
🕳خَفَی:
به پنهان کردن چیزی پشت چیز دیگری گویند.
✨ إِنْ تُبْدُوا شَيْئاً أَوْ تُخْفُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً (۵۴_ احزاب)اگر چیزی را آشکار یا آن را پنهان کنید، (در هر حال،) خدا همواره همه چیز را به خوبی میداند.⚡️
📌مثال، انسانی که نیت اش مزدورانه و شرک است آن را پنهان و از مردم مخفی می کند. مثال با انجام دادن کارهای نیک مانند ساختن مسجد. در خفی کار، دو لایه باطن و ظاهر دارد. أخفی در اصل نیت بد پشت کار نیک است که پنهان شده است.
🔐سرّ:
انسان چیزی در ظاهر، از امری ارائه نمی دهد که چیزی در پشت آن مخفی و پنهان کرده باشد و کار او یک لایه دارد و ظاهر و باطن اش یکی است.
✨الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (۲۷۴_ بقره)کسی که برای رضای خدا انفاق می کرد و ظاهر و باطن کار اش یکی است، آن انفاق را اگر در برابر چشم مردم انجام دهد تا دین خدا را تبلیغ کند به این کار یُسِّروُن گفته می شود.⚡️
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
👥🗣کَتَم:
کتمان به چیزی گویند که انسان حقیقتی را که می داند از ترس اش پنهان کند چون احساس می کند اگر آن حقیقت آشکار شود متضرر می شود.
✨وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا ۖ وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ (۷۲_ بقره)کسی که کسی را کشته است در بازجویی حقیقت را پنهان می کند.⚡️
🌕جَهْرَةً:
به معنی آشکار و روشن است که یا در صداست، همان صدای بلند یا در فعل است مانند انفاق آشکار، یا در عذاب است.
✨قُلْ أَرَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللَّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ (۴۷_انعام)✨
🌪در عذاب بغته الهی منشأ بلا دیده نمی شود تا انسانی خود را از آن حفاظت نماید. مانند زلزله یا طوفان که در یک لحظه و ناگهان ایجاد می شوند.
🔥عذاب جَهره یا همان عذاب آشکار الهی، عذابی است که در یک لحظه و ناگهان ایجاد نمی شود و انسان علائم آن را قبل از مرگ اش می بیند. مانند صاعقه و ابرهای سیاه و باران شدید عذابی آشکار است که قبل از سیل ویرانگر خود را نشان می دهد.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_داستان_یک_پند ۱۲۷۴
🗓۱۴۰۲/۰۱/۲۸
✍برای خرید کلاه به مغازه کلاه فروشی رفتم و از او کلاه مناسبی برای سن خود خواستم.
🧢🎩 صاحب مغازه جمله حکیمانه ای گفت که در ذهنم ماندگار شد. گفت: کلاه را کسی از پوشاک حساب نمی کند چون لباسی بلاتکلیف است، چرا که هم گذاشتن آن بد است (فلانی بر سر ما کلاه گذاشت...) و هم برداشتن آن بد است (از ما کلاهبرداری کرد)، و هم نبودن اش بد است. (سر ما بی کلاه ماند)
🪖⁉️پس کلاهی که ضرورت وجودش در بین خلایق بلاتکلیف است چگونه من نوعی از آن به تو بدهم که تکلیف اش با تو روشن باشد؟!.....
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_لغت_قرآنی ۱۹۲
📆 ۱۴۰۲/۰۱/۲۹
🕊لَوْم (سرزنش نفس):
✨وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَىٰ وَأَقْنَىٰ (۴۸_نجم)
و هم اوست كه (بندگان را) بى نياز كند و سرمايۀ (هر سعادت) بخشد.⚡️
✍اگر در این آیه دقت کنیم عبارت "وَأَنَّهُ" برای خودش یک جمله است. (یعنی او هست) و عبارت "هُوَ أَغْنَىٰ وَأَقْنَىٰ" هم یک جمله است. (یعنی او هست که غنی و سرمایه بخش است)، پس این آیه از دو جمله تشکیل شده است. جمله اول، جمله خبری است و جمله دوم، جمله پاسخ است.
💢تصور کنید شما خودروی خود را گم کرده اید و دنبال آن هستید؛ یکی نزد شما می گوید: خودشه... شما با شنیدن این جمله کنجکاو می شوید و می گویید: کجاست❓این آیه هم چنین است. تصور کنید کسی می پرسد: کیست مرا غنی و سرمایه بخشد؟ یکی می گوید: خودشه... و بعد با انگشت خدا را نشان می دهد. یعنی خداوند از فرانفس خود، به خود اشاره کرده و خود را به بنده ای که در جستجوی اوست نشان می دهد.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
♻️نفس انسان هم در درون اوست که جز خودبینی، بی عیب بودن، و تکامل در خود چیزی نمی بیند و اگر انسان از فرانفس اش خود را بنگرد و مخاطب اش قرار دهد در آن جز گناه و خطا و قصور نمی بیند.
📚در روایت آمده است: خود را از همه جاهل تر و احمق تر ببینیم. برای این امر کافی است جلوی آیینه برویم و از برون و فرانفس خود را بنگریم. و نفس خود را خطاب قرار دهیم و بگوییم: خدایا، این بنده جاهل و نادان خود را که غرق معصیت است ببخش.
🔮واعظی بر منبر نفس خود را از فرانفس اش خطاب می کند و می گوید: فلانی.... با مردم رو راست و صادق باش....
🛡نگرش فرانفسی انسان را قابل انتقاد و ایراد می بیند؛ پس نفس خود را چون متهمی می نگرد، لذا از انتقاد کسی آشفته نمی شود و نمی رنجد. یونس نبی وقتی از نفس خویش، خود را نگاه می کرد؛ خود را مبرا و قوم خود را متهم می کرد، اما وقتی که در سیاهی شکم ماهی گرفتار شد و از فرانفس خویش خود را نگریست و ظالم بودن خود پذیرفت، نزد خدا بر خود فرجی یافت. (إِنِّی کنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ)
🪶📜در نهج البلاغه از حضرت علی علیه السَّلام در وصف پرهیزکاران آمده است: آنان همواره خود را متهم می سازند و از کردارهای خویش هراسانند. نتیجه نگرش فرانفسی در انسان باعث تواضع در برابر بندگان و خشوع در مقابل خدا می گردد.
✍گویند: روزی حاکم شرعی با یکی از قضات خویش به شهر دیگری می رفتند که در بین راه با یک کاروان عروسی رو به رو شدند و برعکس حاکم، قاضی در زنان نگریست. حاکم گفت: این کار تو معصیت است، قاضی گفت: مرا نفسی نیست که رنج ام دهد.
🏵چون به شهر برگشتند شیخ، قاضی از کار برکنار کرد و گفت: آن روز یا تو دروغ گفتی که در این صورت از مقام قضاوت خلع می شوی، اگر هم راست گفته باشی تو به درد قضاوت نمی خوری چون تو را نفسی نیست که در قضاوت خطای دیگران درک کنی. اگر روزی نزد تو جوانی آورده شود که چشم اش خطا رفته بود تو او را به شدت مجازات می کنی چون تو را نفسی نیست که از فرانفس خود آن جوان نگاه کرده باشی.
📚اهل بیت علیهم السَّلام هم با این که معصوم بودند، ولی دیگران را از فرانفس یک معصوم نمی نگریستند.... زنی نزد حضرت علی علیه السَّلام آمد و گفت: زنا کرده ام... حضرت فرمودند: انسان گاهی در رؤیا محتلم می شود و زمانی که بیدار شد گمان می کند در بیداری کاری را کرده است، برو شاید محتلم شده ای!!! حضرت نگرش فرانفسی داشتند، و اگر نگرش نفسی مبتنی بر عصمت خویش را داشتند حکم به قصاص آن زن می دادند.
💎مداحی که نگرش نفسی به خود دارد چون در نفس خود صدای خویش پسند می کند پس دوست خواهد داشت مداحی او پخش کنند چون نمی داند خلوت او از جلوت او عقب تر است. ولی مداحی که نگرش فرانفسی خواهد داشت جلوت خود (که همان صدای اوست،) آن را از خلوت خود که معصیت اوست جلوتر می بیند و در زمان شنیدن صدای خود که همان جلوت اوست از فرانفس اش خود را سرزنش می کند.
💢بهتر است بدانیم شیطان تمام خواطرش بر روی نفس است، چون انسان به دنبال رضایت هوای نفس خود است که تمجید شود، و عیبی از او ذکر نشود. و هرگز در فرانفس خواطر نمی زند.
📌مثال؛کسی را در حال خشم بر او خواطر نمی زند که نفس تو خطاکار است بلکه بر نفس خواطر می زند که او خطاکار بود تا دنبال اصلاح خطای خود انسان نباشد در حالی که در فرانفس یا همان نفس لوّامه انسان به خطای خود آگاه می شود و به جای انتظار از عذرخواهی، متواضع شده و اعتذار می جوید، و چنین جایی است که شیطان کنار می رود و دیگر ابزاری برای خواطر زدن برای تحریک و ایجاد فتنه ندارد.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی