هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
دلیل قرائت سوره روم و عنکبوت در شب قدر، روایتی است که از امام معصوم(ع) در فضیلت تلاوت این سورهها در شب قدر نقل شده است: «... عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْعَنْکَبُوتِ وَ الرُّومِ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ لَیْلَةَ ثَلَاثَةٍ وَ عِشْرِینَ فَهُوَ وَ اللَّهِ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ لَا أَسْتَثْنِی فِیهِ أَبَداً وَ لَا أَخَافُ أَنْ یَکْتُبَ اللَّهُ عَلَیَّ فِی یَمِینِی إِثْماً وَ إِنَّ لِهَاتَیْنِ السُّورَتَیْنِ مِنَ اللَّهِ مَکَاناً»؛[1] ابو بصیر مىگوید: امام صادق(ع) فرمود: هر کس در شب بیست و سوم ماه رمضان سوره عنکبوت و روم را بخواند، به خدا سوگند که او از اهل بهشت خواهد بود، و من هرگز کسى را از این حکم استثنا نمىکنم و بیم آن ندارم که در این سوگند خداوند گناهى بر من بنویسد، این دو سوره نزد خدا جایگاهى عظیم دارند.
[1]. ابن بابویه، محمد بن على، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 109، دار الشریف الرضی للنشر، قم، چاپ دوم، 1406ق
دعامون کنید.....
#ماهخدا
#التماسدعا
#بهار_قران
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
غفلـت از یـــار گرفتـــار شـــدن هم دارد | از شما دور شدن ، زار شدن هم دارد
هر که از چشم بیفتاد، محلش ندهند | عبد آلوده شده خوار شدن هم دارد
عیب از ماست که هر صبح نمیبینیمت | چشم بیمار شده تار شدن هم دارد
همه با درد به دنبال طبیبی هستیـــم | دوری از کوی تو بیمار شدن هم دارد
ای طبیب همه انگار دلـــــت با ما نیـست | بد شدن، حس دل آزار شدن هم دارد
آنقدر حرف در این سینه ی ما جمع شده | این همه عقده تلنبار شدن هم دارد
از کریمان، فقرا جود و کرم می خواهند | لطف بسیار طلبکار شدن هم دارد
نکنــــد منتــــــظر مــــردن مـــــایی آقـــا | این بدی مانع دیدار شدن هم دارد
ما اسیریم اسیر غم دنیا هستیــــــــــم | غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
برا فرج دعا کنید امشب
#ماهخدا
#التماسدعا
#بهار_قران
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
سوژه های شب قدر سوم
یک👇
یک زندگی را نجات دهید....
قرض و کمک شما در این شب و روز ثواب بسیار دارد
همسری با چند سر عائله که دوتای آن دختر هستن با همسرش بخاطر پول پیش خانه به اختلاف شدید خوردند و این خانم در خانه پدرش رفته و وسایل منزلشان در جایی انبار شدن
ان شالله کمک کنید تا ۱۰ تومان بهش کمک یا قرض بدیم و زندگی شان ان شالله بخاطر بچه هایشان به روال عادی برگردد.
الحمدلله شما بزرگوار نیت خیر و حاجت روا بشید و خداوند بهترین تقدیر ها را براتون رقم بزند.....
💚امام صادق علیه السلام میفرمایند:هر مؤمني كه گرفتاري مؤمني را بر طرف كند ، خداوند هفتاد گرفتاري دنيا و آخرت را از وي دور ميسازد💚
شماره کارت همسر نیازمند ان شالله دلشون در شب رحمت با دستان مهربانتان شاد شود❤️
۵۸۹۴۶۳۱۱۳۳۱۹۶۹۵۶
بانک رفاه خانم سلیمانی
ان شالله کربلا برید صلوات
در شب قران و اهل بیت ع موسسه امیرالمومنین ع که بصورت جهادی تربیت حافظان قران و نهج البلاغه را بعهده دارد جهت تربیت حافظین قران و نهج البلاغه مرکز سردار دلها ۸ میلیون تومان متقبل شده و در طول سال نیز میشه در چندین قسط پرداخت کرد
برای امیرالمونین ع نیت کنید و به بنده اعلام کنید به نیت امام رضاع و نذر آقا
این حافظان قرآن و نهج البلاغه با کمک شما تربیت و حافظ و باقیات الصالحات تبلیغی خواهند شد ان شالله به نیت امواتتان و خودتان
چقدر با شما ؟ان شالله و هر زمان و ماهی بفرمایید ما اعلام میکنیم به موسسه
ببخشید من اصرار به امر حق دارم چون میدانم این حافظین قرآن و نهج البلاغه سالیان سال برای شما ثواب و باقیات الصالحات خواهند شد.
مبلغ را میتوانید در چندین قسط بپردازید
یاعلی امیرالمومنین ع
۰۹۱۲۰۸۴۸۷۱۳
💠 دعای روز بیست و سوم ماه مبارک #رمضان۱۴۰۰
🤲 خدایا در این ماه از گناهانم شست و شویم ده، و از عیب ها پاکم کن، و دلم را به پرهیزکاری دلها بیازمای، ای نادیده گیرنده لغزشهای اهل گناه.
💖🌹💖🌹💖🌹💖🌹💖
AUD-20210214-WA0002.mp3
1.82M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍
#دعای_عهد ❤️
با صدای استاد : 👤فرهمند
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
#ماهخدا
#التماسدعا
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
عزیز دیدنت را بهانه بسیار داریم اما بها نه
کلاس اول خواندیم ” آن مرد در باران آمد
اکنون می فهمیم تا آن مرد نیاید باران نخواهد آمد
@Aksneveshteheitaa
🦋💖🦋
دردمند عشق را
دارو به جز دیدار نیست...
امیر خسرو دهلوی
@Aksneveshteheitaa
🦋💖🦋
در زندگی به هیچ کس اعتماد نکن
آیینه با تمام یک رنگیش
دست چپ و راست را
به تو اشتباه نشان می دهد
@Aksneveshteheitaa
🦋💖🦋
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#خورشیدایران
#صفحهدوازدهم
#هفتمینمسابقه
2- محمّد بن سنان میگوید: به حضور امام کاظم(ع) رفتم، پسرش حضرت رضا(ع) در روبرویش نشسته بود، امام کاظم(ع) به من فرمود:
«در این سال حادثهای بروز میکند، نگران و پریشان مباش و بیتابی مکن.»
محمّد بن سنان: ای آقای من! چه پیش آمدی رخ میدهد... آن حضرت پس از گفتاری دربارهی طاغوتها، سخن از حضرت رضا(ع) به میان آورد، و آنگاه من از این گفتار، مضطرب گشتم؟
امام کاظم: من به سوی آن طاغوت (مهدی عباسی سوّمین خلیفهی عباسی) میروم (یعنی مرا به اجبار نزد او میبرند) ولی بدان که از جانب او و از جانب (خلیفه) بعد از او (هادی عباسی) به من صدمهای نمیرسد.
محمّد بن سنان: قربانت گردم، سپس چه رخ میدهد؟
امام کاظم: خداوند ستمگران را گمراه نماید، و آنچه بخواهد انجام میدهد [اشاره به مسمومیت آن حضرت توسط هارون، پنجمین خلیفه عباسی].
محمّد بن سنان: قربانت گردم، منظورتان از طرح این سخن چیست؟
فرمود: هر کس در حقّ این پسر، ستم نماید، و امامتش را رد کند؛
«کَمَن ظَلَمَ عَلِیَّبنَ اَبِیطالِبٍ حَقَّهُ وَجَحَدَهُ اِمامَتَهَ بَعدَ رَسوُلِ الله:
مانند کسی است که به حق امیرمؤمنان علی(ع) ظلم کرده، و امامت آن حضرت بعد از رسول خدا(ص) را انکار نموده است.» ...
🌷🌻🌷🌻🌷🌻🌷🌻🌷
#خورشیدایران
#مسابقهویژهدههیکرامت
#هفتمینمسابقه
#شناختامامرضاعلیهالسلام
#شناختحضرتمعصومهسلامالله
#نشر_حداکثری
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
#کانال_کمال_بندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
4_5801039600302426402.mp3
2.17M
⏰ 3 دقیقه
#حتما_گوش_کنید👆
✅ جای پای امیرالمومنین علیه السلام
═══✼🍃🌹🍃✼═══
🎤 #استاد_رائفی_پور
🔹 #نشر_دهید
@Aksneveshteheitaa
🦋💖🦋
#عبور_از_سیم_خار_دار_نفس
#پارت142
آرش بلند شدو به طرف آشپزخانه رفت. به مادرش چیزی گفت و برگشت، بعد از چند دقیقه مادر شوهرم با کادویی که دستش بودامد.
کادو را به طرفم گرفت و گفت:
– راحیل جان پا گشای اصلیت بعد از عقدتونه، الان یه پاگشای کوچولو بود با یه کادوی کوچیک. بعد هدیه اش را به طرفم گرفت.
از جایم بلند شدم و بوسیدمش و تشکر کردم.
آرش گفت:
–بازش کن ببینم خوشت میاد.
خیلی آرام و با آرامش کادو را باز می کردم که هم زمان مژگان هم به جمعمون اضافه شدو گفت:
– مگه داری هسته می شکافی زود باش دیگه.
خندیدم و سریع تر بازش کردم.
یک چادر سفید نقره ایی مجلسی زیبا با یک مانتوی سبز یشمی بلند که دکمهایی نداشت. مدلش هم طوری بود که نمیشد برایش دکمه دوخت. با دیدن مانتو کمی وار رفتم. ولی به روی خودم نیاوردم.
دوباره از مادرشوهرم تشکر کردم و گفتم:
–خیلی قشنگه مامان جان، دستتون درد نکنه.
ــ برات مانتو بلندگرفتم که دیگه با چادر اذیت نشی.
بی توجه به حرفش رو به آرش گفتم:
–برم آماده بشم؟
آرش با بازو بسته کردن چشم هایش جواب مثبت داد.
لباسهایم را از کمد در آوردم و روی تخت گذاشتم. حرف مادرشوهرم مدام توی سرم اکو میشد.
دلم می خواست آرش حرفی بزند و حمایتی بکند، خدایا نکند معنی سکوتش یعنی او هم همین نظر را دارد.
چادرو روسریام را از سرم کشیدم و موهایم را محکم تر بستم و شروع کردم به تاکردن چادر رنگیام. آرش با یک نایلون رنگی داخل شدو گفت:
– وسایلت رو داخل این بزار، اشاره کرد به نایلون.
با این کارش همه ی افکار منفی که در موردش برای یک لحظه به ذهنم هجوم آورده بود محو شدند. نگاه قدر شناسانه ایی به او کردم و گفتم:
– ممنون.چقدر توحواست به همه چی هست آرش جان.
امد جلو و چادری رو که تا کرده بودم، را از دستم گرفت، به همراه هدیه ام داخل نایلون گذاشت و گفت:
–می دونم از حرف مامانم خوشت نیومد. اگه من اونجا حرفی می زدم مامانم ناراحت میشد، نمیشد قولم رو بزارم زیر پام.
باتعجب گفتم:
– یعنی حتی بخوای چیزی رو توضیح هم بدی ناراحت میشن؟
ــ پیش مژگان نباید بگم، بعدا باهاش حرف میزنم.
مانتوام را از روی تخت برداشت برایم گرفت تا بپوشم، ولی من باید اول کتم را در می آوردم.
مردد نگاهش کردم و گفتم:
–خودم می پوشم.
نگاهی به کتم انداخت و گفت:
–خب درش بیار دیگه.
با خجالت گفتم:
– میشه لطفا بری بیرون...
دلخور نگاهم کردو گفت:
– نه.
سرم را پایین انداختم و با خودم فکر کردم چیکار کنم.
با صدای در به خودم امدم که دیدم رفته.
حتما از دستم ناراحت شده، از این فکر لبم را گاز گرفتم و بعد فوری آماده شدم.
بعد از خداحافظی وارد آسانسور شدیم، اصلا نگاهم نمی کرد.به سویچ توی دستش نگاه می کرد.
سوار ماشین که شدیم بینمون سکوت بود، توی ذهنم مدام دنبال مطالب اون کتاب می گشتم، یعنی الان اقتدارش را نابود کردهام؟ یا بانارنجک زدهام غرورش را پوکاندهام؟ آخه مگه مرد ها اینقدر نازک نارنجیند؟ من که برادر یا پدری نداشتهام تا شناخت حداقل مقدماتی از این جنس مذکر داشته باشم. شاید هم آرش از آن نوع حساسش هست.
از فکرهایم لبخندی بر لبم نشست و این از نگاهش دور نماند.
الان چی بگم که بازهم شادو شنگول شود؟ کاش کتابه اینجا بود یه تقلبی می کردم.
بازهم لبخند به لبم امد. آرش سرش را چرخاند طرفم و دوباره نگاه دلخوری بهم انداخت.
با خودم گفتم طاقت نمی آورد مطمئنم قبل از رسیدن به خانه حرف می زند.
چند بار با خودم تا شماره ی ده می شمردم ومی گفتم الان حرفی میزند.
بالاخره رسیدیم. بدون هیچ حرفی. سایلنت سایلنت بود.
خواستم خداحافظی کنم که دیدم او هم پیاده شدو نایلون وسایلم را از ماشین برداشت وگفت:
– میارم تا در آسانسور.
خوشحال شدم.
وسایل را گذاشت جلوی در آسانسور و زیر لب گفت:
– خداحافظ.
"عه، واقعا رفت. شاید فکر کرده به او اعتماد ندارم و به غرورش برخورده."
نزدیک در که شد صدایش کردم. برگشت و گفت:
– جانم.
این جانم گفتنش آنقدر احساس و عشق داشت که توانستم خیلی نزدیکش بایستم و بپرسم:
– ازمن دلخوری؟ بدون نگاه با اکراه گفت:
– نه.
با خودم گفتم، بایددرستش کنم. نزدیکتر رفتم. آنقدر که حُرم نفس هایش را روی صورتم احساس کردم.
–با اخم وتَخم برم؟
با چشم های از حدقه در امده نگاهم کرد.
لبخندی زدو دستهایش را دور کمرم حلقه کردو گفت:
– وقتی اینقدر بهم نزدیکی مگه میشه دلخور بود، زندگی من.
آغوشش آنقدر حس داشت که دلم نمی خواست دل بکنم، بوی تنش را دوست داشتم، ولی باید می رفتم.
ادامه دارد...
🌹💖🌹💖🌹💖🌹💖🌹💖
@Aksneveshteheitaa
🦋💖🦋
『♥️』
روزی به دخترم خواهم گفت:
اگر خواستی ازدواج کنی، با مردی ازدواج کن که آنقدر به باتو بودن ایمان داشته باشد که به تو احساس رفیق بودن بدهد و نه تنها احساس زن بودن.
طوری که تمام دنیا به رفاقت و رابطهتان حسودیشان شود.
آنوقت شاید زمان مناسبی رسیده که تن به ازدواج بدهی.
وگرنه هیچگاه به ذهن زیبایت خطور نکند که آرامش را در میان دستهایی خواهی یافت که تو را فقط زن می داند و زن.
@Aksneveshteheitaa
🦋💖🦋
『♥️』
امروز رفته بودم گلفروشی،
فروشنده به پسره که جلوی من ایستاده بود
گفت؛جناب،داخل نامه چی بنویسم؟
پسره گفت بنویس:
«مرسی که بخشی از زندگیتو با من بودی،
بهترینا واست اتفاق بیفته»
حقیقتاً شعورِ تموم کردنِ رابطه،
از مهارتِ شروع کردنش مهمتره...
@Aksneveshteheitaa
🦋💖🦋
4_532580630513391240.mp3
4.32M
🌵🌹 قصه گل و خار ...
@Aksneveshteheitaa
🦋💖🦋
『♥️』
یک نوع دوست داشتن هم هست؛
که نیست
نه کنارمان،
نه برایمان...
@Aksneveshteheitaa
🦋💖🦋
vahid-shokri-ashhadona-karbala(128).mp3
4.91M
🎥 اشـهدونا ڪربلا، قبلـتونا ڪربلا
🎤 #وحید_شڪرے
⏯ #زمـینه
👌🏻 #فوق_العاده
🌷 #شب_جمعه
@shohada_vamahdawiat
<======💖🌻💖======>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبتون بخیر التماس دعای فرج 🦋🦋
🌟🌙✨🌟🌙✨🌟
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی به امید تو ❤️🦋
دعای روز بیست و چهارم ماه مبارک رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ إنّی أسْألُکَ فیه ما یُرْضیکَ وأعوذُ بِکَ ممّا یؤذیک وأسألُکَ التّوفیقَ فیهِ لأنْ أطیعَکَ ولا أعْصیکَ یا جَوادَ السّائلین.
خدایا، در این ماه آنچه تو را خشنود می کند از تو درخواست می کنم و از آنچه تو را بیازارد به تو پناه می آورم و از تو در این ماه توفیق اطاعت و ترک نافرمانی ات را خواستارم، ای بخشنده به نیازمندان
💖🌹💖🌹💖🌹💖🌹💖
AUD-20210214-WA0002.mp3
1.82M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍
#دعای_عهد ❤️
با صدای استاد : 👤فرهمند
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
#ماهخدا
#التماسدعا
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
جهان...
آقـــــــــا جانـــــــــ
جهــــان
حاشـــیه ی جــــذابی اســـت
در حــــوالی تـــــــــو...
@Aksneveshteheitaa
🦋💖🦋
.
🌸 حضرت امام خمینی روحیفداه:
تا کى بهجاى مقابله با دشمنان اسلام و براى #نجات_قدس از #اسلحۀ_گرم و #قدرت_نظامى و الهى غفلت نموده و با کارهاى سیاسى و برخوردهاى سازشکارانه با ابرقدرتها وقت گذرانده و به اسرائیل مهلت جنایتهاى بىامان داده و شاهد قتل عامها باید بود؟ (صحیفۀ نور، ج۱۵، ص۷۲).
پ.ن:
حضرت روحالله روحیفداه هم معتقد بود که نتیجۀ جنگ با استکبار و صهیونیسم بینالملل رو #میدان تعیین میکنه، نه دیپلماسی، بهویژه دیپلماسی سازشکارانه!
✍️ #محمدتقی_عارفیان
#امام_خمینی
#مرد_میدان
#روز_قدس
#مرگ_بر_اسرائیل
🔷💙
@hedye110