eitaa logo
🥀عکس نوشته ایتا🥀
3.4هزار دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
5هزار ویدیو
47 فایل
😘همه چی تواین کانال هست😘 ⬅تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران➡ 💪تأسیس:1398/05/3💪 مدیر⤵️⤵️ @yazahra1084 @kamali220👈شنوای حرفاتونیم🎶🎶🎶 ادمین تبادلات⤵️⤵️ @Yare_mahdii313 تعرفه های کانالمون⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/4183359543C72fc8331a5
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨خدایا عزیزانی دارم ⚡️رسم شـان مـعرفـت ✨و دلشان پرازمحبت ⚡️آنگاه کـه دست نیـاز ✨بسـوی تـو می آورنـد ⚡️پـرکن از آنچه در رحمت‌ ✨و بـرکـت خـــدایـی تـوست ⚡️شبتون بخیر وپر از آرامـش الـهی                    @Aksneveshteheitaa                ●○●
🔴تضمین سلامتی شما بامحصولات سالم وطبیعی گیاهی 🔴 💥سلامتکده و فروشـگاه سـفیر ســـلامت💥 🥰متنوع ترین محصولات ارگانیک و بهترین خدمات درمانی باکمترین قیمت ،بالاترین کیفیت☺️ ✅️ارائه خدمات درمانی:👇👇 مزاجشناسی/بادکش/حجامت/زالو/ماساژ ✅️ داروهای👈 طب سنتی واسلامی ✅️تغذیه طبیعی ارگانیک:👇👇 [سویق/سرلاک/پفک/آبنبات/پودرکیک] ✅️لوازم آرایشی طبیعی :👇👇 [صابون/کرمهاومحصولات کاملاگیاهی] 🍃بزن روی لینک کانال سفیرسلامت وهمراهم باش↙️ https://eitaa.com/joinchat/818938067C32869f2ce2 🌟حضوری/ آنلاین 🚚ارسال به سراسرکشور
┄┅─✵💝✵─┅┄ الهی ... ای نام توشیرین ای ذات تودیرین خوشم که معبودم تویی خرسندم که مقصودم تویی سلام صبحتون بخیر الهی به امید تو💚   @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
مےنویسم ز تو ڪہ دار و ندارم شده ای بیقرارٺ شدم و صبر و قرارم شده ای من ڪہ بیتاب توأم اۍ همہ تاب وتبم تو همہ دلخوشے لیل و نهارم شده ای @emame_mehraban            🕊🕊🕊🕊
1_898400391.mp3
1.82M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍 ❤️ با صدای استاد : 👤فرهمند 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 @hedye110
🪴 🦋 🌿﷽🌿 لبخندعمیقی زدم وگفتم :وای پاکان دستت دردنکنه خیلی خوشگلن -قابل تورونداره به وسایل یه نگاه انداخت ویدفعه زدبه پیشونیش وگفت:ای وای کفش مجلسی یادم رفت خندیدم وگفتم:نترس دارم جدی میگی؟ -اوهوم- یه سوال بپرسم؟ -بپرس- میخوای آرایش کنی؟ -خیلی کم فقط یه ذره ازحالت بی روحی دربیام- -اونجاآدمی هست که حتی اگه آرایشم نکنی چشتودرمیاره اگه آرایش کنی که دیگه... حرفشوادامه ندادومنم پیگیرنشدم وفقط گفتم:اینجاهم دختری هست که حتی ذره ای به اون آدم توجه نداره لبخندی زدوگفت:میدونم امااون آدم نمیفهمه که این دخترمال منه لبخندی زدم وچون میدونستم اگه چندلحظه دیگه بشینم پاکان نمیتونه خودشوکنترل کنه سریع بلندشدم ووسایال روجمع کردم وگفتم:من برم ایناروبذارم توکمد چشماشوبه نشونه تاییدروی هم گذاشت ومن هم به خونم رفتم. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
🪴 🦋 🌿﷽🌿 "پاکان" بعدازرفتن آیه رفتم پیش باباتاباهاش راجب خودم وآیه حرف بزنم تقه ای به دراتاقش زدم که گفت:بیاتو رفتم داخل وگفتم:وقت داری بابا؟ -میخوام راجب خودموآیه حرف بزنم- چه حرفی- واسه حرف زدن- واسه چی؟ معترض گفتم:بابا- نه پاکان وقت ندارم -بابا و زهرمار -پاکان قبلا گفتم که تولیاقت آیه رونداری- یعنی چی بابامگه میخوام خلاف شرع وقانون کنم؟ امابابامن آیه رومیخوام توئم بایدپاپیش بذاری وازش خواستگاری کنی- -عه امردیگه؟ بابااذیت نکن دیگه قول میدم قسم میخورم که همیشه دوسش داشته باشم وخوشبختش کنم- قول میدی بهش وفادارباشی؟ -وفادارچی؟ یه دفعه بغض بدی به گلوم چنگ زدودرحالی که قورتش میدادم گفتم:من پسرلعیاهستم من کاراونوادامه دادم امامن عاشق آیه ام پس لطفادیگه منوبااون زن مقایسه نکن بابابه سمتم اومدوگفت:پاکان من منظورم این نبود اونقدرعصبی شده بودم که صدام ازکنترلم خارج شد:پس منظورت چی بود؟ها؟ دستشوروی شونم گذاشت وگفت:آروم باش دستشوپس زدم وفریادزدم:آره من پسرلعیام من پسراون زن کثیفم امامطمئن باش اونقدرعاشق آیه هستم که تاآخرعمرم به یه دختردیگه حتی یه نگاه هم نمیندازم حرفموکه زدم ازاتاق بابابیرون اومدم ودروباتموم قدرت بستم وبه اتاق خودم پناه بردم. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
بازار خرابه رفیق ولی تو وجدانتو نفروش                    @Aksneveshteheitaa                ●○●
زجان خوشتر اگر باشد تو آنی ...                    @Aksneveshteheitaa                ●○●
این روزا با هم دیگه قهر نکنید تا میتونید هوای همدیگرو داشته باشید... زندگی پر از خدافظی های غیر منتظره هس...                    @Aksneveshteheitaa                ●○●
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دنیا را سخت نگیرید برای اینکه... زمینی که امروز روی آن قدم می‌زنیم فردا سقف‌مان خواهد بود اینقدر با حسرت و غصه خوردن زندگی را به کام خودمان تلخ نکنیم... ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌ تا آخر گوش کنین... حرف های شنیدنی مادربزرگ شیرین زبان ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎                    @Aksneveshteheitaa                ●○●
با گوشه چشم تا که نگاهی به ما کنی کار هزار معجزه و کیمیا کنی... ميلاد با سعادت ولی نعمتمان، حضرت عبدالعظيم حسنی(ع) مبارك باد💐 ➥ @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅─┄
🔹یکی از اهالی ری خدمت امام هادی(ع) مشرف شد؛ حضرت پرسید: کجا بودی؟ "آن مرد گفت" عرض کردم: به زیارت امام حسین(ع) رفته بودم. ▫️حضرت فرمود: بدان که اگر قبر عبدالعظیم در شهرتان را زیارت کنی، همچون کسی باشی که حسین بن علی علیهماالسلام را زیارت کرده باشد. میلاد حضرت سیدالکریم(ع) مبارک باد🌹 ➥ @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅─┄
📽 💐 پخش زنده ویژه برنامه شب میلاد حضرت عبدالعظیم(ع) 🔹سخنران: حجت الاسلام و المسلمین دکتر رفیعی 🔹مدیحه خوانی: حاج احمد شربیانی و کربلایی علی اکبر حائری ◀️ برای مشاهده پخش زنده برنامه اینجا کلیک کنید. ➥ @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅─┄
#هم_اکنون #پخش_زنده 📽 📺 پخش زنده ویژه برنامه شب میلاد حضرت عبدالعظیم(ع) از شبکه خبر۲ سیما ➥ @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅─┄
🕊 کمک فوری برای کودک معلول مبتلا به بیماری سرطان خون 🏮این کودک مبتلا به معلولیت و سرطان خون است و در روستای محروم سکونت دارند خانواده از سادات هستند و توان هزینه های درمانی فرزندشان را ندارد. 🍃 برای تامین هزینه درمانی این کودک معصوم، با هر مبلغی که دارید سهیم باشید؛ 🔹شماره کارت‌ و قانونی به‌ نام گروه جهادی حضرت زین العابدین ( ع) و شبا هیئت مذهبی قمر منیر بنی هاشم (ع)
6037997750014749
●IR
840690082101102230186001
کد دستوری👈‎
*6655*1*60#
🏮لینک کانال 👈 @charityi313 🔶 ارتباط با ادمین @charity12
┄┅─✵💝✵─┅┄ خرد هرکجا گنجی آرد پدید ز نام خدا سازد آن را کلید به نام خداوند لوح و قلم حقیقت نگار وجود و عدم خدایی که داننده رازهاست نخستین سرآغاز آغازهاست الهی به امید تو💚 ➥ @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅─┄ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌹 سلام بر مهربانےِ بے نهایتت... 😍 سلام بر لبخند زیبایت... 😘 سلام بر صبر بزرگت... 😍 سلام بر قلب رئوفت... 😘 سلام بر دعاے شبانگاهت... 😍 سلام بر انتظار دیر پایت... 😘 سلام بر تو و بر همہ ے فضائلت... 😍 🌤ألـلَّـهُـمَ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج @emame_mehraban           🕊🕊🕊🕊
1_898400391.mp3
1.82M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍 ❤️ با صدای استاد : 👤فرهمند 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 @hedye110
۱۰۴.mp3
8.31M
[تلاوت صفحه صد و چهار قرآن کریم به همراه ترجمه] @emame_mehraban           🕊🕊🕊🕊
🪴 🦋 🌿﷽🌿 روزجشن بود. آیه ازصبح توخونش بودومن هم هریه ساعت یه باربهش سرمیزدم که فهمیدم آرایش کردن بلدنیست وهی خراب میکنه هی میره صورتشومیشوره خندم گرفته بوددلم میخواست خودم برم وآرایشش کنم امامیدونستم که بهم اجازه نمیده وجالبش اینجابودکه حتی دیگه خودمم به خودم این اجازه رونمیدادم ...ساعت 6ونیم بعدازظهربودکه آیه ازخونش بیرون اومدچادرسرش بودومانتوشلواری رو که خریده بودم تنش کرده بود.یه آرایش خیلی ملایم کرده بودکه باتمام ناشی بودنش قشنگ ازآب دراومده بودوبخاطراینکه هیچوقت آرایش نمیکردزمین تاآسمون تغییرش داده بود وخیلی زیباشده بود.ناخوداگاه به سمتش رفتم اماتودوقدمیش یادم افتاددختری که روبه رومه آیه ست نه سوگل نه یکی ازدوست دخترام .متوقف شدم وبالبخندنگاهش کردم وگفتم:خیلی نازشدی لپاش دوباره گل انداخت که منوبی قرارترکرد.اماقاطع گفتم:اگه من پاکان پاکزادم تاهفته بعداین موقع مابهم محرم شدیم شک نکن متعجب نگاهم کردکه خندیدم وگفتم:جدی میگم من که دیگه طاقت ندارم توهمین موقع بابااومدوتاآیه رودیدلبخندعمیقی زدکه این روزاازش خیلی بعیدبود ،وگفت:اووه دخترم چه خوشگل شده آیه باشرم گفت:مرسی بابایی باهم سوارماشین شدیم آیه عقب نشست اماازآینه همش نگاهش میکردم حتی یه بارم کم مونده بودبزنم به یه ماشینی که باباسریع بهم تلنگرزدوگرنه ازعروسی افتاده بودیم. واردخونه آرمانیناشدیم وآیه به اتاق تعویض لباس رفت ومن وباباهم به پدرومادرفرنوش وآرمان تبریک گفتیم وبعدسرمیزی نشستیم که آیه هم بعدمدتی اومدپیش ماومن مات نگاهش میکردم چون واقعاتواون لباس مشکی طلایی زیباشده بودوداشتم خودم رولعنت میکردم بخاطرخریدچنین لباسی...آیه تواین لباس فوق العاده شده بودونگاهای زیادی باتموم محجبه بودنش روش بودوهمین منواذیت میکردخودموبه بابانزدیک کردم وآروم گفتم:میبینی همه دارن چشم دخترتودرمیارن الان اگه موافقت میکردی من وآیه زودترازفرنوش وآرمان عروسی کرده بودیم وهیچ کس جرات نمیکردنگاهش کنه باباچپ چپ نگاهم کردوگفت:هیچوقت موافقت نمیکنم بیخودی زورنزن ناخوداگاه صدام بالارفت:بابامن فقط میخوام زن بگیرم- چون میخوای لقمه بزرگترازدهنت برداری- باباچرابامن این کارومیکنی؟ بابابه آیه اشاره کردکه فهمیدم آیه صداموشنیداگه نمیشنیدبایدتعجب میکردم .به آیه نگاه کردم که سرخ شده بودوسرشوتاآخرین حدممکن پایین انداخته بود...مدتی گذشته بودوفرنوش وآرمان هم اومده بودن که سروکله فرهودم پیداشدوبه محض ورودش به سالن چشمش گشت دنبال آیه که بانگاه پراخم وغضب من مواجه شدوفکرکنم تمام نفرتش ازمنوریخت تونگاهش چون من هم متقابلا همین کاروکردم...فقط دلم میخواست روزیو ببینم که آیه مال من میشد...همسرمن وعروس من میشدو اونموقع حال فرهودومیدیدم...ازفکرعروسی باآیه لبخندپهنی رولبام جاخوش کرد... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
🪴 🦋 🌿﷽🌿 "آیه" مدتی ازاومدن آرمان وفرنوش به مهمونی میگذشت که دوستای پاکان به سمتش اومدن واونوبه اجباربه پیست رقص بردن وپاکان تاآخرین لحظه نگاهش رومن بودمطمئن بودم دلیل حساسیت هاش فرهوده ونمیخوادمنوتنهابذاره وبخاطراینکه خیال پاکان راحت بشه بلندشدم وکنارصندلی بابانشستم تاحداقل خیالش راحت باشه که کناربابائم...به پاکان ورقصیدنش نگاه میکردم به اینکه چقدرقشنگ میرقصید.که یدفعه نگاهم به باباخوردمسیرنگاهشوکه دنبال کردم رسیدم به فرنوش وآرمان.نگاه غم زده وحسرت آلودش روبه عروس ودامادمجلس دوخته بودوقتی متوجه سنگینی نگاهم شدطوری که بشنوم گفت:منم باعشق ازدواج کردم امایه عشق یه طرفه ازحرص اینکه هیچ کلمه ای برای التیام بخشیدن زخم های روحش نمیتونستم به زبون بیارم فقط دندون هام روباتمام قدرت بهم فشردم.بابادوباره لب بازکرد:زن من خوب نبود...پاک ونجیب نبود...پسرمم مثل اون شد...خیلی ناراحتم که پاکانم شبیه اون شد...خیلی... لبخندی زدم واینبارچون دهنم پرازحرف بودلب بازکردم:باباناراحت نباش چون پاکان عوض شده پاکان دیگه اون کسی که قبلا می‌شناختی نیست اگه عوض نمیشدمنم هیچوقت بهش علاقه مندنمیشدم... بدون اینکه بفهمم به علاقم اعتراف کرده بودم وبابا یه‌دفعه باچشمای گردشده نگاهم کردوپرسید:چی گفتی؟ ازخجالت سرموانداختم پایین وباصدایی که خودمم به زور می‌شنیدم گفتم:من پاکانودوست دارم -یعنی توئم به ازدواج باپاکان راضیی؟ سرمو همون طورکه به سمت پایین بودچندباربه نشانه مثبت تکون دادم که باباگفت:امامن نمیتونم به پاکان اعتمادکنم وتوروبسپرم بهش بااینکه پسرمه امامیدونم لیاقتتونداره اگه اذیتت کنه چی؟ اگه دو روز دیگه علاقش تموم بشه؟اونوقت بایدجواب باباتوچی بدم بابات قبل مرگش توروبه من سپردمن چطوری ریسک کنم اگه پس فردا پاکان توزندگی اذیتت کنه تواون دنیابابات یقه منونمیگیره بگه مردحسابی من بخاطرتوجون شیرین‌مودادم ودخترموتنهاگذاشتم اونوقت تودخترمنودستی دستی بدبخت کردی....... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻