eitaa logo
میراث امامان
208 دنبال‌کننده
60 عکس
3 ویدیو
21 فایل
مطالعاتی در خصوص روایات برجای‌مانده از امامان اهل بیت علیهم السلام در تراث اسلامی کانال در تلگرام: https://t.me/Al_Meerath https://t.me/Alasar_1 ارتباط با ادمین: @KhorvashAmirhasan
مشاهده در ایتا
دانلود
فضل_زيارة_الحسين_عليه_السلام_محمد.pdf
3.92M
فضل زیارة الحسین علیه السلام أبو عبد الله محمد بن علي بن الحسن العلوي (۳۶۷-۴۴۵ق)، تحقیق سید احمد حسینی این اثر زیدی بر اساس تک‌نسخه‌ای تصحیح شده که به باور محقّق متعلّق به اوایل قرن هفتم هجری است. این کتاب حاوی ۹۰ نقل است که اسناد عمدهٔ آن‌ها به پیامبر صلی الله علیه وآله و عده‌ای از اهل بیت علیهم السلام و سادات ختم می‌شود و البته بسیاری از روایات آن از امام صادق علیه السلام است. عمدهٔ روایات این اثر در فضل زیارت امام حسین علیه السلام و بخشی از روایات در خصوص ایام خاص زیارتی ایشان است. همچنین این کتاب روایاتی دربارهٔ گریه بر سید الشهداء علیه السلام و دربارهٔ تربت ایشان دارد. در مقدمهٔ این کتاب ترجمهٔ محمد بن علی بن حسن علوی به قلم مرحوم محقق طباطبایی آمده است. کتاب حاضر مرتبه‌ای دیگر به تحقیق ابراهیم جواد و حبیب زعتر منتشر شد. در این تحقیقِ جدید، اغلاط تحقیقِ پیشین اصلاح شده است. همچنین تعلیقات، توضیح اسناد، و تخریج فنّی احادیث از محاسن این تحقیقِ جدید است. @Al_Meerath
JSM_Volume 26_Issue 68_Page 261-288.pdf
1.04M
تحریف در روایت «تقتله الفئة الباغیة» از صحیح بخاری ✍ جلال رضایی و سید محسن موسوی انگیزه‌های متعددی برای تحریف روایات در منابع عامۀ مسلمانان وجود داشته و دارد که یکی از آن‌ها حذف لغزش‌های صحابۀ رسول خدا (ص) و مشاجرات بین آن‌ها است. در کتاب صحیح بخاری روایتی وجود دارد که رسول خدا (ص) دربارۀ عمار بن یاسر جملاتی می‌فرمایند و سپس با عبارت «تقتله الفئة الباغیة» پیش‌گویی می‌کنند که عمار بن یاسر به دست گروهی طغیان‌گر به شهادت می‌رسد. این عبارت امروزه در برخی از نسخه‌های چاپ شده از کتاب صحیح بخاری دیده نمی‌شود. این نوشتار در صدد پاسخگویی به این سؤالات است که اولاً آیا عبارت مورد‌نظر از همان ابتدا در متن روایت کتاب صحیح بخاری وجود داشته است یا نه؟ و ثانیاً دلیلی بر اثبات تحریف عبارت مورد نظر در برخی از نسخه‌ها وجود دارد؟ طبق بررسی‌های صورت‌گرفته، این عبارت توسط بخاری از متن روایت حذف گردیده، و بعدها در برخی از نسخه‌ها وارد متن کتاب شده است. @Al_Meerath
✨ حدیث «تقتله الفئة الباغیة»؛ حدیثی متواتر از نشانه‌های نبوّت از جمله احادیث قطعی پیامبر خدا (ص) که دربارۀ جنگ صفین صادر شده، حدیثی است که در آن گفته شده که عمار بن یاسر را «الفئة الباغیة: گروه ستمگر» به قتل می‌رسانند. در این حدیث، پیامبر خدا (ص) گروه و سپاه معاویه را گروه ستمگر خوانده‌اند. این حدیث در همان زمان جنگ صفین مطرح می‌شد و سپاه معاویه در صدق و درستی حدیث تردید نکرد، بلکه برخی از سران آن‌ها گفتند که قاتل عمار، در واقع علی (ع) است که او را به میدان آورده است! این حدیث افزون بر اینکه حجّت شیعه در امامت است، از شواهد نبوّت پیامبر خدا (ص) هم به شمار می‌آید (نمونه توجه نویسنده معاصر اهل سنت به این نکته). برخی از عالمان متقدّم اهل سنت به این نکته تصریح کرده‌اند: ابوبکر احمد بن علی جصاص حنفی (د. 370ق): قاتل عليُّ بن أبي طالب، الفئةَ الباغية بالسيف ومعه من كبراء الصحابة وأهل بدر من قد علم مكانهم، وكان محقا في قتاله لهم لم يخالف فيه أحد إلا الفئة الباغية التي قابلته وأتباعها وقال النبي صلى الله عليه وسلم لعمار: "تقتلك الفئة الباغية" وهذا خبر مقبول من طريق التواتر. حتى إن معاوية لم يقدر على جحده" لما قال له عبد الله بن عمر، فقال: إنما قتله من جاء به فطرحه بين أسنتنا رواه أهل الكوفة وأهل البصرة وأهل الحجاز وأهل الشام، وهو علم من أعلام النبوة; لأنه خبر عن غيب لا يعلم إلا من جهة علام الغيوب علی بن ابی‌طالب با «گروه ستمگر» با شمشیر جنگ کرد و بزرگانی از صحابه و اهل بدر که جایگاهشان روشن است، همراه علی بودند. علی در جنگش با «گروه ستمگر» بر حق بود و کسی مخالف حقّانیت علی نیست، جز «گروه ستمگر» که با او مقابله کرد و پیروان آن «گروه ستمگر». پیامبر (ص)‌ خطاب به عمار فرمود: «تو را گروه ستمگر می‌کشند». این خبر با اسناد متواتر نقل شده، تا آنجا که معاویه نتوانست این خبر را انکار کند؛ آن‌هنگام که عبدالله بن عمر[و بن عاص] برای او [از آن حدیث] گفت، پس معاویه پاسخ داد: «کسی عمار را کشته که او را به جنگ آورده و میان نیزه‌های ما راه کرده است». این حدیث را اهل کوفه، اهل بصره، اهل حجاز، و اهل شام نقل می‌کنند. این حدیث نشانه‌ای از نشانه‌های نبوّت است؛ چراکه پیامبر (ص) از غیبی خبر داده که نمی‌توان از آن آگاه شد، مگر از طرف دانای غیب‌ها [خداوند تعالی] (أحکام القرآن، ج3، ص531-532). ابوعُمَر یوسف بن عبدالله ابن عبدالبر (د. 463ق): ‌وتواترت الآثار عن النبي صلى الله عليه وسلم أنه قال: تقتل عمار ‌الفئة ‌الباغية. وهذا من إخباره بالغيب وأعلام نبوته صلى الله عليه وسلم، وهو من أصح الأحاديث احادیث از پیامبر (ص) متواتر است که فرمود: «عمار را گروه ستمگر می‌کشند». این حدیث از اِخبار پیامبر (ص) از غیب است و از نشانه‌های نبوّت پیامبر (ص) است و از صحیح‌ترین احادیث است (الاستیعاب في معرفة الأصحاب، ج3، ص1140). جمعی از اعلام اهل سنت چون جمال الدین مزّی (د. 742ق)، شمس الدین ذهبی (د. 748ق)، و ابن حجر عسقلانی (د. 852ق) نیز به تواتر این حدیث اعتراف کرده‌اند: ‌وتواترت الروايات عن رسول الله صلى الله عليه وسلم أنه قال لعمار: "تقتلك ‌الفئة ‌الباغية "روي ذلك عن عمار بن ياسر، وعثمان بن عفان، وعبد الله بن مسعود، وحذيفة بن اليمان، وعبد الله بن عباس في آخرين (تهذیب الکمال، ج21، ص224). ... وقال عبد الله بن أبي الهذيل وغيره، عن عمار، قال: قال لي رسول الله صلى الله عليه وسلم: تقتلك الفئة الباغية. وله طرق عن عمار. ويروى هذا الحديث عن ابن عباس، وابن مسعود، وحذيفة، وأبي رافع، وابن أبي أوفى، وجابر بن سمرة، وأبي اليسر السلمي، وكعب بن مالك، وأنس، وجابر، وغيرهم، وهو متواتر عن النبي صلى الله عليه وسلم، قال أحمد بن حنبل: في هذا غير حديث صحيح عن النبي صلى الله عليه وسلم، وقد قتلته الفئة الباغية (تاریخ الإسلام، ج2، ص326-328). ... وأخرج أبو عوانة: من طريق حماد بن سلمة، عن أبي التياح، عن عبد الله بن أبي الهذيل، عن عمار: قال لي رسول الله صلى الله عليه وسلم: "تقتلك ‌الفئة ‌الباغية". وفي الباب عن عدة من الصحابة، فهو ‌متواتر (سیر أعلام النبلاء، ج1، ص421). ‌وتواترت الأحاديث عن النبيّ صلى الله عليه وسلم أنّ عمارا تقتله ‌الفئة ‌الباغية (الإصابة في تمییز الصحابة، ج4، ص474). @Al_Meerath
دربارهٔ این حدیث سخن نمی‌گویم! أخبرنا أحمد بن محمد بن حازم، وعبد الله بن العباس الطيالسي، أن إسحاق بن منصور حدثهم، أنه قال لأبي عبد الله: قول النبي صلى الله عليه وسلم لعمار: «تقتلك الفئة الباغية». قال: «لا أتكلم فيه» . زاد الطيالسي: «تركه أسلم» (السنة لأبي بکر بن الخلال، ج2، ص462). نقل شده از اسحاق بن منصور که گفت که از ابوعبدالله [احمد بن حنبل] دربارۀ حدیث پیامبر (ص) خطاب به عمار «تقتلك الفئةُ الباغیة: تو را گروه ستمگر می‌کشند» پرسید. احمد گفت: «دربارۀ آن سخن نمی‌گویم!». قال ابن الفراء: وذكر يعقوب بن شيبة في الجزء الأول من مسند عمار: سمعت أحمد بن حنبل سئل عن حديث النبي صلى الله عليه وسلم في عمار: «تقتلك الفئة الباغية» . فقال أحمد: كما قال رسول الله صلى الله عليه وسلم، قتلته الفئة الباغية. وقال: في هذا غير حديث صحيح عن النبي صلى الله عليه وسلم، وكره أن يتكلم في هذا بأكثر من هذا "، فهذا الكتاب يرويه أبو القاسم عبد العزيز الأزجي عن ابن حمة الخلال، عن أبي بكر محمد بن أحمد بن يعقوب بن شيبة، عن جده يعقوب (السنة لأبي بکر بن الخلال، ج2، ص463-464). یعقوب بن شعیب در جزء اول از مسند عمار گفته است: شنیدم از احمد بن حنبل که از او دربارۀ حدیث پیامبر (ص) دربارۀ عمار «تقتلك الفئة الباغیة: تو را گروه ستمگر می‌کشند» پرسیده شد. احمد گفت: همان‌گونه که پیامبر خدا (ص) فرمود، گروه ستمگر عمار را کشتند. احمد همچنین گفت: «بیش از یک حدیث صحیح از پیامبر (ص) در این باره هست». احمد کراهت داشت که بیش از این در این باره سخن گوید. @Al_Meerath
حبّ زیارت امام حسین علیه السلام نقل شده که امام صادق علیه السلام فرمود: كسى كه خداوند خير را برایش اراده کند، در قلبش محبّت حسين و محبّت زیارت او را مى‌اندازد و كسى كه خداوند بدى را برايش اراده کند، در قلبش بغض حسين و بغض زيارت او را مى‌اندازد. کامل الزیارات، ت القیومي، ص۲۶۹ @Al_Meerath
زیر پرچم حسین بن علی وعنه، عن أبيه، عن الحسن بن محبوب، عن أبي أيوب إبراهيم بن عثمان الخزاز، عن محمد بن مسلم، قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام: ما لمن أتى قبر الحسين عليه السلام؟ قال: من أتاه شوقاً إليه كان من عباد الله المكرمين، وكان تحت لواء الحسين بن علي حتى يدخلهما الله الجنة (کامل الزیارات، ت القیومي، ص۲۷۱). نقل شده از محمد بن مسلم که به امام صادق علیه السلام گفت: برای کسی که نزد قبر حسین علیه السلام رود، چه چیزی است؟ امام فرمود: هر کسی از روی اشتیاق به او، نزدش آید، از بندگان گرامی خداست و [روز قیامت] زیر پرچم حسین بن علی است تا آنکه خدا آن دو را وارد بهشت کند. @Al_Meerath
از محبوب‌ترین اعمال نزد خدا حَدَّثَنِي أَبُو اَلْعَبَّاسِ اَلْكُوفِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبَانٍ اَلْأَزْرَقِ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ : مِنْ أَحَبِّ اَلْأَعْمَالِ إِلَى اَللَّهِ تَعَالَى زِيَارَةُ قَبْرِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ أَفْضَلُ اَلْأَعْمَالِ عِنْدَ اَللَّهِ إِدْخَالُ اَلسُّرُورِ عَلَى اَلْمُؤْمِنِ وَ أَقْرَبُ مَا يَكُونُ اَلْعَبْدُ إِلَى اَللَّهِ تَعَالَى وَ هُوَ سَاجِدٌ بَاكٍ (کامل الزیارات، ص۱۴۶). نقل شده از امام صادق علیه السلام که فرمود: از محبوب‌ترین اعمال نزد خدای تعالی، زیارت قبر حسین است و برترین عمل نزد خدا، شادکردن قلب مؤمن است و نزدیک‌ترین حالت بنده به خدا، زمانی است که بنده در سجده گریان است. @Al_Meerath
تفاخر بعضی نواصب به علم رجال بسیار دیده می‌شود که برخی نواصب در فضای مجازی به حجم داده‌های رجالی خود تفاخر می‌کنند. اما در حقیقت اهل سنت اصلاً علم رجال ندارند که به قدمت و دقت آن بنازند! علم رجال برای ارزیابی روات حدیث در طبقات مختلف آن است؛ حال آن که اهل سنت در طبقاتِ متأخرتر _البته با ملاک‌های دلبخواهی و کژ و معوج_ سختگیری می‌کنند؛ اما به طبقه صحابه که می‌رسند یک‌باره وامی‌دهند و هر ظالم و‌ فاسق و منافقی را ثقه فرض می‌کنند؛ كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكَاثاً. در حالی که بررسی این طبقه بیشترین اهمیت را دارد. دقیقا مانند کسی است که با وسواس تمام ساختمان مهندسی‌شده‌ای را بر روی تپه شنی بنا کند! یا مانند قلعه‌ای که هفت در با قفل و بند و نگهبان داشته باشد، اما همه تزئینی است و‌ وقتی واردش شوی ببینی اصلاً دیوار پشتی ندارد و هر کس می‌تواند واردش شود!! غیر از این بنیان سست، چالش‌های بی‌شمار دیگری هم دارند؛ از جمله آب کرّی به نام صحیح بخاری و صحیح مسلم که هر کذّابی در آن قرار گیرد، فراتر از هر نقد و ارزیابی رجالی می‌شود! این چالش مهم سبب شده که علم رجال اهل سنت در ارزیابی طبقات بعد از صحابه هم ناکارآمد شود. بسیاری از کذّابین هم توسط اهل سنت همواره توثیق می‌شوند و احادیث‌شان صحیح انگاشته می‌شود و ارزیابی نقّادانه روی احادیث آن‌ها صورت نمی‌گیرد. این سبب می‌شود که احادیثی که از منظر تاریخی قطعاً جعلی است، بالاترین اعتبار را از منظر علم رجال اهل سنت کسب کند! به عنوان نمونه، سید محمد موسوی‌نسب در رسالهٔ دکتری خود با نام «نقد و تحلیل تاریخی روایات منسوب به امام علی (ع) دربارۀ خلفا» به تفصیل نشان داده که از منظر تاریخی اخبار منسوب به امیرالمؤمنین (ع) در ستایش خلفا که بسیاری از آن‌ها اسناد صحیح از منظر رجال اهل سنت دارند و برخی از آن‌ها متواتر (!) انگاشته شده‌اند، در واقع ملغمه‌ای از جعل و سرقت هستند و هیچ‌یک به نیمهٔ نخست قرن هجری بازنمی‌گردند. @Al_Meerath
آمرزش گناهان متقدّم و متأخّر
حَدَّثَنِي أَبُو اَلْعَبَّاسِ اَلْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي اَلْخَطَّابِ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ كَثِيرٍ عَنْ هَارُونَ بْنِ خَارِجَةَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِنَّهُمْ يَرَوْنَ أَنَّهُ مَنْ زَارَ اَلْحُسَيْنَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ كَانَتْ لَهُ حِجَّةٌ وَعُمْرَةٌ قَالَ لِي مَنْ زَارَهُ وَاللهِ عَارِفاً بِحَقِّهِ غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَمَا تَأَخَّرَ. وَحَدَّثَنِي أَبِي رَحِمَهُ اَللهُ وَجَمَاعَةُ مَشَايِخِنَا عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اَللهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ مِثْلَهُ (کامل الزیارات، ص138). نقل شده از هارون بن خارجه که گفت: به ابوعبدالله [صادق] (ع) عرض کردم: آن‌ها روایت می‌کنند که هرکس حسین را زیارت کند، برای او [پاداش] حج و عمره‌ای خواهد بود. ابوعبدالله (ع) فرمود: به خدا که هرکس که حسین را زیارت کند در حالی که حقِّ او [= امامت و فرض طاعت او] را می‌شناسد، گناهان قدیم و جدیدش آمرزیده می‌شود. @Al_Meerath
سانسور نام صحابیِ ناصبی؛‌ مغیرة بن شعبه وکیع بن جرّاح نقل می‌کند از مسعر بن کدام از ابوایوب حجاج مولی بنی‌ثعلبه از قطبة بن مالک -یکی از صحابه- که گفت: امیری از امیران، به علی (ع) دشنام داد، پس زید بن ارقم برخاسته، به نزد او رفت و گفت: «مگر نمی‌دانی که پیامبر خدا (ص) نهی کرد از دشنام‌دادن به درگذشتگان؟! پس چرا علی (ع) را دشنام می‌دهی، با اینکه از دنیا رفته است؟!». این نقل وکیع را برخی از بزرگان عامّه در آثارشان مستقیم از او روایت کرده‌اند: حدثنا وكيع، عن مسعر، عن أبي أيوب، مولى بني ثعلبة، عن قطبة بن مالك، قال: سب أمير من الأمراء عليا فقام إليه زيد بن أرقم فقال: أما إني قد علمت أن رسول الله صلى الله عليه وسلم «قد نهى عن سب الموتى» فلم ‌تسب ‌عليا وقد مات (مصنف ابن أبي شیبة، ت الحوت، ج3، ص45). حدثنا وكيع، حدثنا مسعر، عن أبي أيوب مولى لبني ثعلبة، عن قطبة بن مالك قال: سب أمير من الأمراء عليا رضي الله تعالى عنه، فقام زيد بن أرقم، فقال: أما أن قد علمت أن رسول الله صلى الله عليه وسلم نهى عن سب الموتى، فلم تسب عليا وقد مات؟! (مسند أحمد، ج32، ص65-66). حدثنا وكيع، عن مسعر، عن أبي أيوب مولى بني ثعلبة عن، قطبة بن مالك قال: سب أمير من الأمراء عليا فقام إليه زيد بن أرقم فقال له: «أما علمت أن رسول الله صلى الله عليه وسلم نهى عن سب الموتى، فلم تسب عليا وقد مات؟» (الزهد لهنّاد بن السري، ج2، ص560). وکیع بن جرّاح از بزرگان حدیث اهل سنت است و بسیار مورد توجه بوده تا جایی که ابن ابی‌شیبه بیش از هشت هزار حدیث از او در مصنّفش آورده است (وکیع مهم‌ترین شیخِ ابن ابی‌شیبه است). همچنین نقل شده که احمد بن حنبل دربارۀ وکیع گفته است: «ما رأيت رجلا مثل وكيع في العلم والحفظ والحلم». همچنین نقل شده که احمد گفته است: «كان وكيع بن الجراح إمام المسلمين في وقته». از یحیی بن معین نیز نقل شده که گفت: «ما رأيت أفضل من وكيع بن الجراح» (تاریخ دمشق، ج63، ص75-76). در نقلِ وکیع نام آن امیری که به امیرالمؤمنین (ع) دشنام داده، نیامده است. با مراجعه به نقل‌های ابن مبارک (د. 181ق) و محمد بن بشر (د. 203ق) از مسعر بن کدام روشن می‌شود که نام آن امیر در نقل مسعر آمده بوده و او، مغیرة بن شعبه بوده و مسئولیت پنهان‌کردن و سانسور نام مغیرة بن شعبه با وکیع بن جرّاح است: نا مسعر ، عن الحجاج مولى ثعلبة ، عن قطبة بن مالك ، قال: قال [کذا! والصحیح: نال] ‌المغيرة ‌بن ‌شعبة من علي بن أبي طالب. فقال له زيد بن أرقم: أما إنك قد علمت أن «رسول الله صلى الله عليه وسلم كان‌‌ ينهى عن شتم الهلكى ، فلم ‌تسب ‌عليا وقد مات؟» (مسند ابن المبارك، ص156). حدثنا محمد بن بشر، حدثنا مسعر، عن الحجاج مولى بني ثعلبة، عن قطبة بن مالك عم زياد بن علاقة، قال: نال ‌المغيرة ‌بن ‌شعبة من علي، فقال زيد بن أرقم: قد علمت أن رسول الله صلى الله عليه وسلم كان ينهى عن سب الموتى، فلم ‌تسب ‌عليا وقد مات؟! (مسند أحمد، ج32، ص43). ابواحمد حاکم کرابیسی (د. 378ق) هم با مقایسۀ نقل وکیع با نقل ابن مبارک، عامل پنهان‌شدن نام مغیرة بن شعبه را وکیع می‌داند: «... كنّاه وكيعٌ، وسمّاه ابنُ المبارك، عن مسعر، في حديث واحد» (الأسامي والکنی، ج1، ص181). @Al_Meerath
مغیرة بن شعبه از صحابۀ مشهور است که در روزگار عمر بن خطاب والی بود. در زمانی که مغیرة بن شعبه از طرف عمر والی بصره بود، ابوبکره نفیع بن حارث -صحابی مشهور-، نافع بن حارث، شبل بن معبد، و زیاد بن ابیه دیدند که او زنا می‌کند. آن‌ها نزد عمر رفتند و پس از آنکه ابوبکره، نافع، و شبل شهادت به زنا دادند، عمر با سخنانی زیاد را قانع کرد تا از شهادت منصرف شود. زیاد هم شهادت به زنا نداد! عمر بر آن سه نفر حدّ قذف جاری کرد و بر زیاد حدّ قذف جاری نشد و بر مغیره حدّ زنای محصنه جاری نشد. پس از اجرای حدّ بر آن سه، ابوبکره دوباره تأکید کرد که مغیرة بن شعبه زنا کرده است. عمر خواست که حدّ دیگری بر ابوبکره جاری کند که امیرالمؤمنین (ع) مانع شدند. ابوبکره تا آخر عمرش از شهادتش علیه مغیره بازنگشت (نگر: مصنف عبد الرزاق، ط 1403، ج7، ص384؛ مصنف ابن أبي شیبة، ت الحوت، ج5، ص545؛ أنساب الأشراف، ط الفکر، ج2، ص134-136؛ المسترشد لابن رستم، ص526). قابل توجه است که نقل شده که امیرالمؤمنین (ع) دربارۀ مغیرة بن شعبه فرموده است: «إنما كان إسلامه لفجرة و غدرة لمطمئنين إليه من قومه فتك بهم و ركبها منهم فأتى النبي ص كالعائذ بالإسلام و الله ما رأى أحد عليه منذ ادعى الإسلام خضوعا و لا خشوعا ألا و إنه كان من ثقيف فراعنة قبل يوم القيامة يجانبون الحق و يسعرون نيران الحرب و يوازرون الظالمين‏» (الغارات، ج2، ص354). فارغ از نقل ابن مبارک و محمد بن بشر از مسعر بن کدام، در گزارش‌های دیگر هم آمده که این صحابیِ فاسد، به امیرالمؤمنین (ع) جسارت می‌کرده است: از عبدالله بن ظالم نقل شده است: «لما بويع لمعاوية أقام المغيرة بن شعبة خطباء يلعنون عليا ع» (شرح نهج البلاغة، ج13، ص220). از عبدالرحمن بن اخنس (مسند أبي داود الطیالسي، ج1، ص192؛ مسند أحمد، ج3، ص177) و عبدالله بن ظالم (مسند أحمد، ج3، ص181) نیز نقل شده که مغیرة بن شعبه در خطبه‌اش به علی (ع) دشنام داده است. ابوجعفر اسکافی نیز گفته است: «و كان المغيرة بن شعبة يلعن عليا ع لعنا صريحا على منبر الكوفة و كان بلغه عن علي ع في أيام عمر أنه قال لئن رأيت المغيرة لأرجمنه بأحجاره يعني واقعة الزناء بالمرأة التي شهد عليه فيها أبو بكرة و نكل زياد عن الشهادة فكان يبغضه لذاك و لغيره من أحوال اجتمعت في نفسه» (شرح نهج البلاغة، ج4، ص69). زبیر بن بکّار نیز در کتاب المفاخرات آورده است: «... ثم تكلم المغيرة بن شعبة فشتم عليا و قال و الله ما أعيبه في قضية يخون و لا في حكم يميل و لكنه قتل عثمان‏...» (شرح نهج البلاغة، ج6، ص288). نقل‌های مطاعن صحابه بسیار در کتب اهل سنت تحریف می‌شوند. در همین موضوعِ جسارت مغیرة بن شعبه به امیرالمؤمنین (ع) هم نقل‌های دیگری در منابع عامه هست که بارها تحریف شده‌اند. @Al_Meerath