#الموجز_فی_أصول_الفقه؛
❄️ با حمد و سپاس الهی جلسات درسی کتاب شریف الموجز، تالیف فقیه فرزانه حضرت آیت الله سبحانی دامت برکاته به اتمام رسید.
🌸 این جلسات که به پیشنهاد جناب آقای فخیمی و دیگر دوستان شروع شده بود، بعد از حدود یکسال و در ۱۵۳ جلسه به سرانجام رسید.
✅ إن شاء الله سی دی کامل همه جلسات آماده و اراءه خواهد شد، همچنین صوت های ۸۰ جلسه اول الموجز در کانال تلگرامی و باقی صوت ها در کانال ایتا بارگزاری شده است.
🙏 از همه دوستان و مشوقان التماس دعای خیر دارم.
@alafzal1400
هدایت شده از المدرس الافضل
#آیات_الأحکام؛
✅ همواره دانشمندان و مجتهدان دینی به بررسی لفظی و دلالی آیات مربوط به احکام فقهی پرداخته و معرفت کامل به این آیات را برای نیل به اجتهاد صحیح و کامل لازم دانسته اند.
🌸 با خرسندی و خوشحالی فراوان متوجه شدیم کتاب شریف #آیات_الأحکام که دربردارنده جلسات درسی استاد سطح عالی حوزه علمیه قم حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید جلال رضوی مهر می باشد توسط انتشارات سوم شعبان به چاپ رسیده است.
❄️ در این کتاب به بررسی دلالی بیش از ۳۲۰ آیه شریفه مر بوط به باب های فقهی طهارت، نماز، روزه، خمس، زکات، حج و امر به معروف و نهی از منکر پرداخته شده است.
👌از ویژگی های این کتاب بررسی آیات فقهی مربوط به ولایت و حکومت و تقیه می باشد که در کتابهای آیات الحکام کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.
👈 سفارش می شود عموم طلاب و دانشجویان عزیز به مطالعه این کتاب شریف پرداخته و خود را در معرض انوار تابناک فقه القرآن قرار دهند. إن شاء الله تعالی.
☎️ مرکز پخش ۰۲۵۳۷۷۴۰۹۶۲
@alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
#کفایه_مطلق_و_مقید ۲
1⃣ یکی از الفاظ مطلق، اسم جنس می باشد که به آن اسم طبیعت، اسم ماهیت و اسم کلی هم گفته می شود.
2⃣ اسم جنس شامل جوهر، عرض و عرضی می شود.
3⃣ الجوهر:ما اذا وجد فی الخارج وجد لا فی موضوع؛ جوهر اگر در خارج محقق شود به طور مستقل به وجود می آید و برای تحقق خود نیازی به موضوع دیگر ندارد، زیرا خودش اصلی و موضوع است؛ مانند:انسان.
4⃣ العرض:ما اذا وجد فی الخارج وجد فی موضوع؛ عرض چون فرعی و غیر مستقل و وابسته است، برای تحقق در خارج نیاز به یک موضوع و تکیه گاه دارد، مانند:بیاض؛ باید جسمی به عنوان موضوع باشد تا سفیدی در ضمن آن جسم محقق شود.
5⃣ العرضی:ما اذا وجد فی عالم الأعتبار وجد فی موضوع؛ عرضی هم مانند عرض غیر مستقل و فرعی و وابسته است و برای تحقق نیاز به موضوع دارد با این تفاوت که جوهر و عرض در جهان خارج وجود دارند و قابل اشاره حسی می باشند، اما عرضی در عالم خارج وجود ندارد و فقط در عالم اعتبار و قرارداد وجود دارد؛ بله منشأ انتزاع عرضی در عالم خارج وجود دارد، مثلا در عالم خارج ملک و مالکی به عنوان موضوع وجود دارد و سپس از ارتباط این دو می توان در عالم ذهن و اعتبار ملکیت (عرضی) را انتزاع کرد.
6⃣ عرض و عرضی در نظر مشهور با آنچه در کفایه مطرح شد متفاوت است.
7⃣ در نظر مشهور به منشأ انتزاع و مبدأ اشتقاق، عرض گویند؛ مانند:بیاض و سواد.
و به خود مشتق، عرضی گویند، مانند:ابیض و اسود.
@alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
#کفایه_مطلق_و_مقید ۳
#و_بالجمله_ص_۳۳۸؛
درباره معنی و موضوع له اسم جنس سه نظریه وجود دارد:
1⃣ صاحب کفایه:اسم جنس برای صرف معنی بما هی هی وضع شده است و این معنا هیچ قید و شرطی ندارد، که به آن (ماهیت لا بشرط مقسمی) گویند، مثلا:رجل برای ماهیت (من له الرجولیه) وضع شده است.
2⃣ اسم جنس برای معنی با قید اطلاق وضع شده است (معنی مطلق) که به آن (ماهیت بشرط شیء) گویند، مثلا:رجل برای ماهیت (من له الرجولیه مطلق) وضع شده است.
⚡️ اشکال:
اسم جنس باید قابل حمل حقیقی بر افراد خارجی باشد و حال آنکه معنی مطلق قابل حمل بر افراد خارجی نیست، (مثلا زید، رجل است نه رجل مطلق) مگر آنکه در معنی حقیقی تصرف کرده و قید اطلاق را حذف کنیم که این تصرف هم باعث مجازیت حمل می شود.
3⃣ اسم جنس برای معنی با توجه به اینکه قیدی ندارد وضع شده است که به آن (ماهیت لا بشرط قسمی) گویند، مثلا:رجل برای (من له الرجولیه لا بشرط) وضع شده است.
⚡️ اشکال:
اسم جنس باید قابل حمل حقیقی بر افراد خارجی باشد و حال آنکه لا بشرط امری ذهنی است و قابل حمل بر افراد خارجی نیست (مثلا زید، رجل است نه رجل لا بشرط) مگر آنکه در معنی حقیقی تصرف کرده و قید لا بشرط را حذف کنیم، که این تصرف هم باعث مجازیت حمل می شود.
@alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
#کفایه_مطلق_و_مقید ۴
#ومنها_علم_الجنس_ص_۳۳۸؛
درباره موضوع له و معنی علم جنس دو نظریه وجود دارد:
1⃣ محقق خراسانی:
علم جنس مانند اسم جنس، برای صرف طبیعت و ماهیت بما هی هی وضع شده است (ماهیت لا بشرط مقسمی) و همچنین معرفه بودن علم جنس، از نوع تعریف لفظی است.
2⃣ علم الجنس وضع للماهیه المتحده مع ملاحظه تعینها و حضورها فی الذهن و یدل علی التعریف بذاته.
و قیل:علم الجنس موضوع للطبیعه بما هی متعینه و متمیزه من سایر الأجناس فی الذهن.
علم جنس برای ماهیت با قید تعین ذهنی وضع شده است (ماهیت به شرط شیء) و معرفه بودن علم جنس ذاتی و حقیقی است.
⚡️ اشکال:
علم جنس باید قابل حمل حقیقی بر افراد خارجی باشد، و حال آنکه ماهیت با تعین ذهنی امری ذهنی بوده و قابل حمل بر افراد خارجی نیست، مگر آنکه در معنای حقیقی تصرف کرده و قید تعین ذهنی آنرا حذف کنیم، که این تصرف هم باعث مجازیت حمل می شود.
@alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
#فرق_اسم_جنس_علم_جنس؛
1⃣ اسم جنس:
ما دل علی شایع فی جنسه؛ اسمی است که بر یک معنای شایع در افراد خود دلالت می کند، مثل:رجل. اسم جنس نکره است و با ادات تعریف (ال) دارای تعریف عرضی می شود و به آنچه در ذهن است اشاره می کند. در اصل در جهان خارج یک ماهیت و طبیعت و جنس خارجی وجود دارد و ما اسمی را برای صرف آن طبیعت خارجی وضع می کنیم که اسم جنس نام می گیرد.
2⃣ علم جنس:
اگر لفظی برای صرف طبیعت و ماهیت و جنس موجود در خارج، علم شود به آن علم جنس گویند که لفظا معرفه است و ال یا تنوین نمی گیرد، مانند:علم شدن لفظ أسامه برای شیر.
3⃣ اسم جمع:
اسمی است که بر جماعت و گروه دلالت دارد و از لفظ خودش مفرد ندارد، مانند:قوم.
4⃣ اسم جنس جمعی:
اسمی است که بر معنای جمع و جنس دلالت می کند و مفرد آن با تاء یا یاء می آید، مانند:تفاح و تفاحه_عرب و عربی.
5⃣ اسم علم مفرد یا مرکب:
اسم متصرفی است که از میان افراد جنس خود به یک فرد اختصاص دارد که یا مفرد است، مانند:زید. و یا مرکب است، مانند:عبدالله.
ر.ک:فرهنگ اصطلاحات صرف و نحو عربی، آنتوان دحداح، ترجمه ابوالفضل علامی و صفر سفید رو، انتشارات ظفر.
@alafzal1400
بسمه تعالی
#تدریس_کفایه_به_روش_نجفی؛
با حول و قوه الهی کلاس کفایه ۳، پایه ۱۰ روز سه شنبه ۹۷/۷/۳ ساعت ۸ صبح در مدرسه امام کاظم (ع) طبقه همکف، مدرس ۲۷ تشکیل می شود.
آغاز مطلب از اول مقصد سادس کفایه، مبحث أمارات خواهد بود و مبحث مطلق و مقید به تدریج بارگزاری خواهد شد.
إن شاء الله تعالی.
@alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
#کفایه_مطلق_و_مقید ۵
#و_منها_المفرد_المعرف_ص_۳۳۹؛
✅ یکی از الفاظ مطلق، مفرد معرف به لام جنس یا استغراق یا عهد است که در این باره ۲ نظریه مهم وجود دارد:
1⃣ مشهور:خود (لام) یا معرف به لام در این اقسام به صورت اشتراک لفظی یا معنوی برای تعریف خارجی و ویژگی جنس یا استغراق یا عهد وضع شده است. (به جز لام عهد ذهنی که برای اشاره به فرد مبهم حاضر در ذهن وضع شده است نه برای تعریف).
2⃣ صاحب کفایه:خود لام در همه موارد برای تزیین و تعریف لفظی است و برای تعریف خارجی وضع نشده است و ویژگی جنس بودن یا استغراق بودن یا عهد بودن از قراین خارجیه و از باب تعدد دال و مدلول فهمیده می شود؛ و مدخول لام هم برای صرف ماهیت لا بشرط مقسمی وضع شده است نه برای تعریف؛ و اینکه مثلا رجل دارای ال باشد یا نه تأثیری در معنای آن ندارد.
@alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
#انواع_ال؛
1⃣ ال موصوله که حالت اسمی دارد و معمولا بر سر اسم فاعل یا اسم مفعول داخل می شود، مانند:
جاء الظالم، آمد کسی که ظالم است.
2⃣ ال زایده که به صورت سماعی بر اسم های معرفه یا علم داخل می شود، مانند:الحارث.
3⃣ ال تعریف جنس که بر اسم جنس داخل می شود؛ مانند:الرجل.
4⃣ ال تعریف استغراق که برای در بر گرفتن همه افراد است، مانند:إن الإنسان لفی خسر.
5⃣ ال تعریف عهد ذکری که چون قبلا مدخول ال ذکر شده بود در نزد مخاطب معهود (شناخته شده) است، مانند:جاء رجل و قال الرجل . . . که الرجل اشاره به همان رجلی دارد که قبلا ذکر شده بود.
6⃣ ال عهد حضوری (خارجی) که مدخول ال به علت حضور در نزد مخاطب، معهود در نزد مخاطب است، مانند:الیوم.
7⃣ ال عهد ذهنی، که مدخول ال در ذهن متکلم و مخاطب حاضر و معهود است، مانند:اشتریت الکتاب؛ کتابی که در ذهن من و تو بود خریدم.
@alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
#کفایه_مطلق_و_مقید ۶
#و_أنت_خبیر_ص_۳۴۰؛
⚡️اشکال به نظر مشهور:
اولا:تعریف فرع بر تعیین است و در جنس هیچ تعیینی وجود ندارد، زیرا جنس برای صرف ماهیت و طبیعت است و با تعیین افراد هیچ کاری ندارد.
ثانیا:اگر منظور شما از معرفه بودن ال جنس آن است که مثلا معنی جنس رجل در ذهن معرفه است و متمایز از معانی دیگر است، سه اشکال به وجود می آید:
1⃣ حمل معرف به ال جنس بر افراد خارجی اشتباه می شود و نمی توان گفت (زید الرجل) زیرا جایگاه زید در خارج است و جایگاه الرجل در ذهن است و حال آنکه ملاک صحت حمل اتحاد جایگاه موضوع و محمول است.
2⃣ مگر آنکه برای صحت حمل، قید ذهنی بودن الرجل را بزنیم و از این قید تجریدش کنیم که در این صورت هم تصرف و مجازیت در معنای اصلی قضایای متعارفی مثل (زید الرجل) پیش می آید که این تصرف خارج شدن از راه حق است.
3⃣ وضع کردن ال برای تعریف ذهنی که بعدا مجبور شویم این قید ذهنی را بزنیم بر خلاف حکمت است و کاری لغو و بیهوده می باشد.
✅ پس بهتر است ال را برای تزیین بدانیم و بگوییم معرفه بودن و جنسیت یا استغراقیت یا عهدیت از قراین و از باب تعدد دال و مدلول فهمیده می شود.
@alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
#کفایه_مطلق_و_مقید ۷
#و_أما_دلاله_الجمع_ص_۳۴۰؛
🌥 مشهور:کلمه (علماء) نکره است و دلالت بر صرف جمع دارد ولی کلمه (العلماء) معرفه است و دلالت بر استغراق و تعیین همه افراد جمع دارد، پس نتیجه می گیریم که ال برای تعریف و تعیین استغراق وضع شده است.
☀️ کفایه:ال برای تزیین و تعریف لفظی است نه برای تعریف واقعی و نظر مشهور باطل است، و استغراق یا غیر استغراق از قراین فهمیده می شود و ال تعین در استغراق ندارد، زیرا:
1⃣ احتمال دارد (العلماء) دلالت بر استغراق همه افراد کند، زیرا همه افراد اعلی مراتب جمع است و احتمال دارد دلالت بر سه نفر کند زیرا سه نفر قدر متیقن از جمع است و ترجیح یک احتمال بر احتمال دیگر، ترجیح بلا مرجح است.
2⃣ شاید مجموع ال به همراه مدخولش یعنی کل (العلماء) برای استغراق وضع شده باشد نه ال به تنهایی.
3⃣ اگر هم می خواهید بگویید خود ال برای تعریف استغراقی است، باید بگویید ال دارای تعریف لفظی و ظاهری است نه تعریف واقعی یعنی در نحو با آن معامله معرفه می کنند ولی از نظر معانی بیان نکره است. و همچنین ال تعریف در استغراق همه افراد دارد ولی تعین در استغراق ندارد.
تعریف بدون تعین=تعریف لفظی
@alafzal1400