هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
#داستان_آموزنده
🔆فطرس ملك
وقتى كه حضرت سيدالشهداء (علیه السلام ) متولد شد، خداوند تبارك و تعالى حضرت جبرئيل (ع ) را با هزار ملك بر پيغمبر (صل الله علیه وآله و سلم ) نازل فرمود كه به پيغمبر(ص ) تهنيت گويد.
همينطورى كه حضرت جبرئيل (ع ) بر پيغمبر (ص ) نازل مى شد گذرش به جزيزه اى كه فطرس يكى از ملك مقرب كه از حاملان عرش الهى بود كه بر اثر اشتباهى كه از او سرزده بود و در آن جزيزه زندان شده بود و بالش شكسته بود و به عذاب گرفتار بود و در بعضى روايات بمژه هاى چشمش معلق و آويزان بود و از زير او دود بدبويى مى آمد افتاد.
فطرس وقتى كه جبرئيل (ع ) را با ملائكه ها ديد، گفت : اى جبرئيل با اين همه ملك كجا مى روى ؟! آيا خبرى شده ؟
حضرت جبرئيل (علیه السلام ) فرمود: خداوند متعال به حضرت محمد(ص ) نعمتى كرامت فرمود. و مرا فرستاده كه از جانب خودش به او مبارك باد بگويم .
فطرس گفت : اى جبرئيل اگر مى شود مرا هم با خود ببريد شايد حضرت محمد(ص ) براى من دعا كند و من از اين گرفتارى نجات پيدا كنم .
حضرت جبرئيل (بقول ما دلش سوخت و) فطرس را با خودش به محضر مقدس حضرت رسول الله (صل الله علیه وآله و سلم ) آورد. وقتى كه خدمت حضرت رسيد از طرف حق تعالى تنهيت گفت در ضمن سفارش حال فطرس را هم خدمت آن بزرگوار كرد.
حضرت فرمود: اى فطرس خودت را به اين مولود مبارك بمال كه انشاء الله حالت خوب مى شود. فطرس ، ميگريست و خود را به قنداقه حضرت اباعبدالله (ع ) ماليد، بمحض ماليدن متوجه شد پرشكسته اش خوب شد و خدا بخاطر حضرت امام حسين (علیه اسلام ) توبه اش را قبول كرد.
خلاصه بالا رفت و چون به آسمان رسيد گريه مى كرد و صدا مى زد: اى ملائكه ها من آزاد شده حسينم . كيست كسى مثل من كه آزاد كرده حسين باشد، بعد برگشت ، و گفت : اى رسول خدا به همين نزديكى هاى مى آيد كه اين مولود را خواهند كشت و روضه كربلا را براى پيغمبر (صل الله علیه وآله و سلم ) تعريف كرد، هم خودش و هم پيغمبر و هم تمام ملائكه ها گريه كردند و بعد گفت : يا رسول الله در مقابل اين حقى كه اين مولود گردن من دارد من ضامن مى شوم كه هر كس بزيارت اين شهيد غريب برود يا اشكى براى او بريزد چه از راه دور و نزديك آن سلام و گريه را به حضرتش ابلاغ كنم ...
📚جلاء العيون ، 2، 433 ترجمه كامل الزيارات ، 204
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
سیاهیلشکر
علامه طباطبایی شرکت در مجالس روضه سید الشهداء را برای خود یک کمال محسوب میکرد ولی در عین حال، خود را لایق آن نمیدید که به عنوان یک عضو اصلی در مجلس روضه شرکت کند، لذا در اینباره میفرمود:«ما سیاهی لشکر هستیم».
📚عرفان علامه، ص۲۶۶
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
🕯 عزا خانه ما را دریابید!
☑️ استاد مجاهدی نقل میکنند:
▪️ خانه اجدادی مرحوم حجت الاسلام برقعی محل آمد و شد علمای ربانی و دوستان آل الله در قم بود و خود ایشان نیز در اقامه عزاداری برای سالار شهیدان سعی بلیغی داشتند و معمولاً در دهه اول محرم هر سال پر رونق ترین مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در منزل ایشان برگزار میشد.
روزهای تاسوعا و عاشورا شخصیتهای بزرگی همانند مرحوم علامه طباطبایی (رحمت الله) - صاحب تفسیر المیزان – در این مجالس عزاداری شرکت میکردند و اغلب به صورت ناشناس در میان مردم عزادار مینشستند بر مصائب سالار شهیدان اشک میریختند. بارها شخصاً آن مرحوم را میدیدم که با حضور در آن مجالس، غمگینانه در گوشه ای نشسته و بی تابانه برای جد بزرگوار خود و مصائب آل الله میگریستند و در این حالت سعی میکردند که با گوشه عبا چهره خود را بپوشانند.
مرحوم برقعی (رحمت الله) برای من این قضیه را با انقلاب حال تعریف میکردند و میگریستند:
▫️ هر سال در روز پایان عزاداری، پاکت حق الزحمه واعظان و ذاکران حسینی را پس از ختم جلسه به آنان تقدیم میکردم.
سالی، روز عاشورا با روز جمعه مصادف شده بود و من پس از نماز صبح وقتی که خواستم پاکتها را آماده کنم، دیدم که چهل هزار تومان کم دارم! پول به اندازه نیاز در حساب بانکی داشتم ولی چون روز جمعه بود نمیتوانستم از آن استفاده کنم، و از طرفی با مولای خود امام حسین (علیه السلام) عهد کرده بودم که از بابت هزینه مجالس عزاداری شخصاً از کسی وجهی مطالبه نکنم ولو به صورت قرض الحسنه!
لذا برای اولین بار در طول سالها عزاداری، خود را با مشکلی رو به رو میدیدم که ظاهراً حاصلی جز شرمساری برای من نداشت! مغموم و افسرده، سماور را روشن کردم و قلباً به آقا امام حسین (علیه السلام) متوسل شدم که آبروی مرا بخر و نگذار شرمنده ذاکران تو باشم.
هنوز چند دقیقه ای از دم کردن چای نگذشته بود که شنیدم در میزنند! برخاستم و در خانه را باز کردم. دیدم دو نفر ناشناس (یا سه نفر، تردید از نویسنده است) و آذری زبان پشت در ایستاده اند. پس از سلام و احوالپرسی، گفتند:
🔹 از طرف جعفر آقا حامل پیغامی برای شما هستیم!
▫️ آنان را به درون خانه راهنمایی کردم و پس از صرف چای، بسته ای را به من دادند و گفتند:
🔹 ساعتی پیش در خدمت جعفر آقای مجتهدی بودیم. در اثنای صحبت، ایشان چند لحظه سکوت کرده و به ما گفتند:
🔸 آقا امام حسین (علیه السلام) میفرمایند:
🔶 عزا خانه ما را دریابید!
🔹 بعد چند بسته اسکناس را داخل روزنامه پیچیدند و گفتند:
🔸 آقا جان! این بسته را به حاج آقا مصطفی برقعی برسانید! منزل ایشان در گذرخان، کوچه معروف به کلاه فرنگی است!
🔹 از خدمت شان مرخص شدیم و پرس و جو کنان آمدیم و خدا را شکر که این توفیق نصیب ما در این روز عزیز شد!
▫️ بسته پول را باز کردم و در نهایت تعجب دیدم که جعفر آقا چهار بسته ده هزار تومانی برای من فرستاده اند!
بغض گلویم را فشرد و بی آن که بتوانم با آنان سخنی بگویم با من خداحافظی کردند و رفتند!
⬅️ در محضر لاهوتیان، جلد۱، صفحه ۱۱۶ و ۱۱۷
🏷 #امام_حسین علیه السلام
#محرم #شیخ_جعفر_مجتهدی (ره)
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از هادی عامری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 #فراز_شحات_انور_روز 3 🔴
🔸از #سوره_مبارکه_اسراء
🔸اجرا در کشور ایران - سال 1369 - حسینیه ارشاد تهران
🔸 در نغمه حجاز و از دقیقه 2:52 بیات
▪️ وكُلَّ إِنْسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَابًا يَلْقَاهُ مَنْشُورًا (13) اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا (14) مَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا (15)
╭ ۞﴾📖﴿۞
╰┈➤ @quoran_313
هدایت شده از هادی عامری
030.mp3
14.38M
سوره روم
استاد محمد الفقیه الیمنی
https://eitaa.com/alamerimeshkat
هدایت شده از هادی عامری
حضورامام علیه السلام درکربلا ۳.mp3
4.85M
🟩 آخرصفر شهادت امام رضاعلیه السلام
✅درباره عظمت امام رضاعلیه السلام همین بس، که امام کاظم علیه السلام می فرماید: پدرم امام صادق علیه السلام همیشه به من می فرمود: درسُلب تو عالم آل محمد صلی الله علیه وآله وسلم است، ای کاش من او را درک می کردم...
🔰ثواب نشر آن را ازدست ندهید، عموم مومنین به این مهمانی دعوت هستند👇
https://eitaa.com/alamerimeshkat
هدایت شده از هادی عامری
-
سلام بر جانِ حاضرِ غریبِ عالم
فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي کُلِّ سَاعَةٍ🌱
السَّلامُعَلَيْكَيَاحُجَّةَاللَّهِفـٖےأَرْضِهِ..
╭ ۞﴾📖﴿۞
╰┈➤ @quoran_313
هدایت شده از هادی عامری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایتی از مرموز ترین عملیات سپاه پاسداران در موساد / هرآنچه که باید از سردار شهید مدحی مخوفترین افسر اطلاعاتی ایران بدانید
🔹 نفوذ سردار محمدرضا مدحی در سیستم امنیتی غرب تا حدی بود که وی جواهرات و الماس ملکه انگلیس را نیز تهیه میکرد
@hamyane_sepah
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
🌷 داستان کوتاه
📖 پای درس امام حسین (علیه السلام) ...
🌹 شخصی احوال امام حسین (ع) را پرسید و گفت: در چه حالی هستی؟
امام فرمود: در حالی هستم که
▪️ خدا بالای سر من (و ناظر اعمال من است)
▪️ و آتش جهنم پیش روی من است
▪️ و مرگ به دنبال من است
▪️ و حساب روز قیامت مرا احاطه کرده
▪️ و در گرو اعمالم هستم
▪️ و توان دور کردن ناملایمات از خودم را ندارم
▪️ و کارها به دست دیگری است که اگر بخواهد می تواند مرا عذاب کند و اگر بخواهد می تواند مرا ببخشد؛
🔸 با این حال چه کسی فقیرتر از من است؟
📖 سئِلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ع فَقِيلَ لَهُ كَيْفَ أَصْبَحْتَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ أَصْبَحْتُ وَ لِي رَبٌّ فَوْقِي وَ النَّارُ أَمَامِي وَ الْمَوْتُ يَطْلُبُنِي وَ الْحِسَابُ مُحْدِقٌ بِي وَ أَنَا مُرْتَهَنٌ بِعَمَلِي- لَا أَجِدُ مَا أُحِبُّ وَ لَا أَدْفَعُ مَا أَكْرَهُ وَ الْأُمُورُ بِيَدِ غَيْرِي فَإِنْ شَاءَ عَذَّبَنِي وَ إِنْ شَاءَ عَفَا عَنِّي فَأَيُّ فَقِيرٍ أَفْقَرُ مِنِّي.
📚 بحار الانوار، ج 75، ص 116
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
#داستان_آموزنده
🔆گريه پيغمبر
چون روز هفتم تولد حضرت سيدالشهداء (علیه السلام ) شد، حضرت رسول (صل الله علیه وآله و سلم ) تشريف آوردند و فرمودند: فرزندم را نزدم بياور. قنداقه حضرت را به دست حضرت رسول (ص )دادند و حضرت گوسفند سياه و سفيدى براى امام عقيقه كرد و يك رانش را بقابله داد و سر مبارك حضرت حسين (علیه السلام ) را تراشيد و بوزن موى حضرتش نقره تصدق كرده و خلوق بر سر مباركش ماليد سپس او را بر دامن خود گذاشت و گريه زيادى كردند و فرمود: اى اباعبدالله خيلى بر من گرانست كشتن تو.
اسماء مى گويد: گفتم پدر و مادرم فداى شما باشد اين چه خبرى است كه شما مى فرمائيد؟ و عوض شادى گريه مى كنيد؟!
حضرت رسول (صل الله علیه وآله و سلم )فرمود: گريه ام براى اين فرزند دلبندم است كه گروهى كافر و ستمكار از بنى اميه او را خواهند كُشت و خدا شفاعت مرا به آنها نمى رساند، و آنها رخنه در دين خواهند كرد، خداوندا از تو مسئلت ميكنم آنچه را كه حضرت ابراهيم در حق فرزندان وذريه اش از تو در خواست كرد، خداوندا دوست بدار دوستان او را و لعنت كن دشمنان آنها را لعنتى كه آسمان و زمين را پر كند...
📚جلاءالعيون ، 436.
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
⭕️بستن آب بر سپاه امام حسین در کربلا
🔺نامه ابن زیاد در هفتم محرم سال ۶۱ هجرى به عمر بن سعد رسید و به وی دستور داد که بر امام حسین علیهالسلام سخت گیرد و میان او و آب فرات حایل گردد و نگذارد که آن حضرت و یارانش از رود فرات استفاده کنند تا در فشار قرار گرفته و تسلیم گردند.
🔻عمر بن سعد که به خاطر دلبستگی به حکومت "ری" حاضر به انجام هر کاری شده بود، فرمان عبیدالله را بیدرنگ به اجرا درآورد و عمرو بن حجاج زبیدی را با پانصد سواره نظام، موکل آب فرات نمود تا از دسترسی یاران امام حسین علیهالسلام به شریعه فرات جلوگیری نماید.
🔹 سپاهیان عمر بن سعد از روز هفتم محرم با شدت تمام از آب فرات مراقبت کرده و مانع دستیابی یاران امام حسین علیهالسلام به آن شدند لیکن علیرغم سختگیری و تلاش پیگیر آنان، یاران امام حسین ع تا شب عاشورا از تاریکی شب استفاده کرده و خود را به رود فرات رسانیده و آب خیمهها را تأمین میکردند.
#تقویم_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#هفتم_محرم
✾📚 @Dastan 📚✾