eitaa logo
البیان
11.6هزار دنبال‌کننده
738 عکس
171 ویدیو
69 فایل
بازتاب اندیشه های استاد آیت الله عبدالکریم فرحانی 📌 تبیین مکتب فقه الخمینی(ره) 📌 روش تحصیل در مسیر اجتهاد 📌 امتداد حکمت و تمدن نوین اسلامی 📌 اخلاق و معنویت ارتباط با ادمین: @admin_albayan
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️آیا وصول به قوه اجتهاد در عصر ما محال عادی است؟ ❓چگونه مباحث علمی را تحصیل کنیم که در گذر زمان نزد ما محفوظ بماند و از یاد نرود؟ ❓مقصود از تحقق ملکه اجتهاد در ۵ سال تحصیلی در کلام استاد فرحانی؛ چیست؟ ❓تحصیل و تحقیق همزمان چند علم ؛ صحیح و مطلوب است؟ ❓تخصص گرایی که در سال های اخیر در فضای حوزه علمیه رایج شده است، مطلوب است یا مضر؟ ❓جلسات مشاورات علمی استاد چه تفاوتی با بسیاری از مشاورات دارج حوزه علمیه دارد؟ ⁉️تعدادمطلوب جلسات درسی درسال تحصیلی چقدراست؟ آیاصحیح است ما 120روز یعنی یک سوم سال رادرس بخوانیم و دوسوم آن یعنی 240 روز تعطیل باشیم؟ ❓روحیات و خصوصیات فردی همچون استعداد و بهره هوشی تا چه اندازه در تحصیل علوم حوزوی و کار علمی آن موثر است؟ بررسی و پاسخ به این سوال و همچنین سوالات دیگر در باب روش تحصیل را می توانید از طریق هشتگ در کانال دنبال نمایید. @albayann
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔉🔉 ❓ آیا لازم است از پایه چهارم تا دهم ؛ چندین دور را بخوانیم؟ 💢 تکراری بودن برخی مباحث در دروس ، ریشه ها و آسیب ها استاد 🔹 یکی از دلایل طولانی شدن زمان تحصیل، تکراری بودن برخی مباحث در دروس حوزه است. 🔹 استاد آیت الله فرحانی در این صوت به بررسی این مسئله پرداخته و سپس با ذکر مثال های علمی، به تحلیل منشا تکراری بودن و آسیب های آن می پردازند. 👈🏻 روش تحصیل مناسب ‌و نکات مهم این باب را در پست های آینده بیان خواهیم کرد. 🔅🔅🔅🔅🔅🔅 @albayann
💠 تکراری بودن برخی مباحث در دروس حوزه، ریشه ها و آسیب ها 🔰استاد آیت الله فرحانی: 🔺یک آسیبی در بحث های آموزشی حوزه وجود دارد و آن این است که تکرار در بحث های آموزشی ما زیاد است. 🔺من از بحث خودمان مثال می زنم. ما الان میخواهیم صیغه نهی را شروع کنیم، (صیغه امر هم همینطور است). متاسفانه تقریبا سی چهل درصد مباحث در صیغه نهی را حتی بحث های مقطع خارج آن را در کتب سطح خوانده ایم. اما مجبوریم که در درس خارج، تکرار کنیم. 🔺استاد بزرگوارمان، حضرت آیت الله فاضل (ره) در درس خارجشان (که یک دوره کامل آن هزار و چهار صد - پانصد جلسه است) می فرمودند که "من در بیش از نصف این جلسات مجبورم کفایه را تکرار کنم". نصف این جلسات یعنی هفتصد، هشتصد جلسه تکراری. هفتصد، هشتصد جلسه تکرار برای حوزه ای که در سال تقریبا صد جلسه درسی دارد، معادل هشت سال تحصیلی است. پس تکرار یکی از مشکلات است. 🔺چرا در برنامه آموزشی ما تکرار به وجود می آید؟ ریشه مساله تکرار این است که مثلا وقتی میخواهیم کفایه بخوانیم، اصول بخوانیم، سهم فلسفه را در اصول جدا نمی کنیم. وقتی جدا نمی کنیم، متوجه نمی شویم که این بحث اصولی ما متوقف بر این چهار تا مساله فلسفی است. ما اگر در جای خودش مثلا چهل تا مساله ای را که بحث های اصولی متوقف بر آنهاست، خوب یاد بگیریم کلی از تکرار ها حذف می شود. 🔺مثلا در مبحث نواهی، برای بحث از «لاتفعل» باید زجر حقیقی و زجر اعتباری را بدانیم. در امر، بعث حقیقی و اعتباری را بدانیم. نسبت بعث را با اراده باید بدانیم. نسبت زجر را با اراده باید بدانیم. این چند مبحث، خودش اصولی نیست. اگر من در فلسفه این بعث حقیقی و بعث اعتباری را خوب یاد بگیرم. و زجر حقیقی و اعتباری را خوب یاد بگیریم و موجود را به حقیقی و اعتباری تقسیم کنیم و احکام موجود حقیقی را از احکام موجود اعتباری تفکیک کنیم، بعد که وارد بحث اصول میشوم، دیگر نیاز نیست که آن مباحث را تکرار کنیم. 🔺یا مثلا من الان بخواهم «لاتفعل» بگویم. «لاتفعل» مربوط به بحث معنای حرفی است. فرق معنای حرفی و معنای اسمی چیست؟ اگر در جای خودش من این مطلب را خوب یاد گرفتم که هیئات در مقابل مواد تکلیفشان چیست؟ دیگر لازم نیست وقتی به «افعل» می رسم، این مباحث را تکرار کنم. در مفاهیم هم بحث معنای حرفی، ثمره دارد. در آنجا بحث می شود که آیا می توان معنای حرفی را تقیید زد یا نه؟ قید به ماده می خورد یا به هیئت می خورد؟ هیئت قابل تقییداست یا قابل تقیید نیست؟ 🔺اصل مساله این است که باید بتوانیم حیث فلسفی این مطالب را تبیین کنیم. مثال دیگری از مبحث مفاهیم عرض کنم. همه بحث بر سر این مطلب است که آیا قید علت انحصاری است یا نه؟ تمام نکته آخوند در کفایه بر سر یک جمله است که آیا سنخ علت انحصاری با سنخ علت غیرانحصاری تفاوت دارد یا نه؟ در علیت تاثیری ندارد که علت منحصره باشد یا نباشد، و چون یک سنخ بیشتر نیست، اطلاق گیری امکان ندارد. لذا از همین جا آخوند مفاهیم را خراب کرده است. الان تمام مساله این است که شما بتوانید علیت را تصویر کنید. فرق علت انحصاری و علت غیر انحصاری را ببینید. 🔺عناصری در استنباط حکم خدا وجود دارد که به این عناصر، عناصر مشترکه گفته می شود که همان علم اصول است. دلیل حجیم شدن این علم اصول این است که سهم آن قواعد فلسفی موثر در علم اصول را در جای خودش رسیدگی نمی کنیم. 🔺اگر کسی این قواعد فلسفی موثر در علم اصول را در جای خودش یاد گرفت و بر آنها مسلط شد، وقتی وارد علم اصول می شود، دیگر لازم نیست که آنها را تکرار کند. تکرار کردنی که هم خودش مضر است و هم طلبه متوجه نمیشود به کجا رسید، چون اختیار مبنا نکرده است. 📌 درس خارج ۹۸/۶/۲۴ @albayann
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‎🎧 💠 تحول در حوزه علمیه 🔰 استاد آیت الله فرحانی: 🔺 تحلیل سیره امامین انقلاب در باب تحول در و پویا 🔺 آیا کسی که ۵۰ سال شاگرد باشد و به شاگردی عادت کند ، می تواند تحول ایجاد کند؟ 🔺 و توزیع اندیشه دو رکن مهم مدیریت تحول 🔺 معنای تحول در این است که کمال گذشته حفظ شود ولیکن اشتداد و ارتقا پیدا کند، نه اینکه موضوع عوض شود. @albayann
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔉🔉 ♨️ مطالبات مهم رهبر انقلاب از در گام دوم انقلاب: 1️⃣درس خواندن عمیق و با تسلط بر منابع 2️⃣کوتاه کردن زمان تحصیل 🔰استاد آیت الله فرحانی 👈🏼 این مطالبه قابل تحقق است و رهبر انقلاب، شهید مطهری، آیت الله مومن و برخی از مراجع تقلید از مصادیق این نوع از تحصیل هستند. @albayann
💠باید باسواد باشید، باید درس بخوانید، باید ملّا باشید. 🔰رهبر معظم انقلاب 💢 اگر میخواهید افکارتان، پیشنهادهایتان، خصوصیّات برجسته‌ای که روحیّه‌ی شما بحمدالله از آن برخوردار است، در جامعه تأثیر بگذارد، باید باسواد باشید، باید درس بخوانید، باید ملّا باشید. 💢 درس را جدّی بگیرید؛ نگویید حالا دنیا دارد براساس پیشرفتهای فنّی و فنّاوری و مانند اینها اداره میشود، ما نشسته‌ایم داریم مثلاً فرض کنید حاشیه‌ی ملّاعبدالله میخوانیم یا فرض کنید منطق مظفّر میخوانیم! نه، این منطق مظفّر را باید بخوانید؛ این کتاب نحو را یا کتاب صرف را به‌عنوان مقدّمه باید بخوانید؛ این کتاب فقه را و کتاب اصول را باید بخوانید تا بتوانید به‌عنوان یک روحانی اثرگذار باشید. باید درس خواند. 💢 ما در بین روحانیّون کسانی را داشتیم که ازلحاظ مبارزه چیزی کم نداشتند، امّا ازلحاظ علمی، نصاب لازم را نداشتند؛ اینها نتوانستند تأثیر قابل توجّهی در پیشرفت این مبارزه یا در ایجاد این حرکت عظیم بگذارند. آن کسی توانست که - امام- در حدّ نصاب کامل بود. درس بخوانید. درس را جدّی بگیرید. 📚دیدار طلاب حوزه های علمیه تهران ۹۶/۶/۶ @albayann
🖊 تکراری بودن برخی مباحث در دروس حوزه، ریشه ها و آسیب ها ✍استاد آیت الله فرحانی: 💠یک آسیبی در بحث های آموزشی حوزه وجود دارد و آن این است که تکرار در بحث های آموزشی ما زیاد است. من از بحث خودمان مثال می زنم. ما الان میخواهیم صیغه نهی را شروع کنیم، (صیغه امر هم همینطور است). متاسفانه تقریبا سی چهل درصد مباحث در صیغه نهی را حتی بحث های مقطع خارج آن را در کتب سطح خوانده ایم. اما مجبوریم که در درس خارج، تکرار کنیم. 🔰استاد بزرگوارمان، حضرت آیت الله فاضل (ره) در درس خارجشان (که یک دوره کامل آن هزار و چهار صد - پانصد جلسه است) می فرمودند که "من در بیش از نصف این جلسات مجبورم کفایه را تکرار کنم". نصف این جلسات یعنی هفتصد، هشتصد جلسه تکراری. هفتصد، هشتصد جلسه تکرار برای حوزه ای که در سال تقریبا صد جلسه درسی دارد، معادل هشت سال تحصیلی است. پس تکرار یکی از مشکلات است. ⁉️چرا در برنامه آموزشی ما تکرار به وجود می آید؟ ریشه مساله تکرار این است که مثلا وقتی میخواهیم کفایه بخوانیم، اصول بخوانیم، سهم فلسفه را در اصول جدا نمی کنیم. وقتی جدا نمی کنیم، متوجه نمی شویم که این بحث اصولی ما متوقف بر این چهار تا مساله فلسفی است. ما اگر در جای خودش مثلا چهل تا مساله ای را که بحث های اصولی متوقف بر آنهاست، خوب یاد بگیریم کلی از تکرار ها حذف می شود. 📌مثلا در مبحث نواهی، برای بحث از «لاتفعل» باید زجر حقیقی و زجر اعتباری را بدانیم. در امر، بعث حقیقی و اعتباری را بدانیم. نسبت بعث را با اراده باید بدانیم. نسبت زجر را با اراده باید بدانیم. این چند مبحث، خودش اصولی نیست. اگر من در فلسفه این بعث حقیقی و بعث اعتباری را خوب یاد بگیرم. و زجر حقیقی و اعتباری را خوب یاد بگیریم و موجود را به حقیقی و اعتباری تقسیم کنیم و احکام موجود حقیقی را از احکام موجود اعتباری تفکیک کنیم، بعد که وارد بحث اصول میشوم، دیگر نیاز نیست که آن مباحث را تکرار کنیم. یا مثلا من الان بخواهم «لاتفعل» بگویم. «لاتفعل» مربوط به بحث معنای حرفی است. فرق معنای حرفی و معنای اسمی چیست؟ اگر در جای خودش من این مطلب را خوب یاد گرفتم که هیئات در مقابل مواد تکلیفشان چیست؟ دیگر لازم نیست وقتی به «افعل» می رسم، این مباحث را تکرار کنم. در مفاهیم هم بحث معنای حرفی، ثمره دارد. در آنجا بحث می شود که آیا می توان معنای حرفی را تقیید زد یا نه؟ قید به ماده می خورد یا به هیئت می خورد؟ هیئت قابل تقییداست یا قابل تقیید نیست؟ 🔶اصل مساله این است که باید بتوانیم حیث فلسفی این مطالب را تبیین کنیم. مثال دیگری از مبحث مفاهیم عرض کنم. همه بحث بر سر این مطلب است که آیا قید علت انحصاری است یا نه؟ تمام نکته آخوند در کفایه بر سر یک جمله است که آیا سنخ علت انحصاری با سنخ علت غیرانحصاری تفاوت دارد یا نه؟ در علیت تاثیری ندارد که علت منحصره باشد یا نباشد، و چون یک سنخ بیشتر نیست، اطلاق گیری امکان ندارد. لذا از همین جا آخوند مفاهیم را خراب کرده است. الان تمام مساله این است که شما بتوانید علیت را تصویر کنید. فرق علت انحصاری و علت غیر انحصاری را ببینید. 🔹عناصری در استنباط حکم خدا وجود دارد که به این عناصر، عناصر مشترکه گفته می شود که همان علم اصول است. دلیل حجیم شدن این علم اصول این است که سهم آن قواعد فلسفی موثر در علم اصول را در جای خودش رسیدگی نمی کنیم. 🔺اگر کسی این قواعد فلسفی موثر در علم اصول را در جای خودش یاد گرفت و بر آنها مسلط شد، وقتی وارد علم اصول می شود، دیگر لازم نیست که آنها را تکرار کند. تکرار کردنی که هم خودش مضر است و هم طلبه متوجه نمیشود به کجا رسید، چون اختیار مبنا نکرده است. 📅 درس خارج ۹۸/۶/۲۴ @albayann
✏️ تکراری بودن برخی مباحث در دروس حوزه، ریشه ها و آسیب ها 🔰استاد : 🔹یک آسیبی در بحث های آموزشی حوزه وجود دارد و آن این است که در بحث های آموزشی ما زیاد است. 📌من از بحث خودمان مثال می زنم. ما الان میخواهیم صیغه نهی را شروع کنیم، (صیغه امر هم همینطور است). متاسفانه تقریبا سی چهل درصد مباحث در صیغه نهی را حتی بحث های مقطع خارج آن را در کتب سطح خوانده ایم. اما مجبوریم که در درس خارج، تکرار کنیم. استاد بزرگوارمان، حضرت آیت الله فاضل (ره) در درس خارجشان (که یک دوره کامل آن هزار و چهار صد - پانصد جلسه است) می فرمودند که "من در بیش از نصف این جلسات مجبورم کفایه را تکرار کنم". نصف این جلسات یعنی هفتصد، هشتصد جلسه تکراری. هفتصد، هشتصد جلسه تکرار برای حوزه ای که در سال تقریبا صد جلسه درسی دارد، معادل هشت سال تحصیلی است. پس تکرار یکی از مشکلات است. ⁉️چرا در برنامه آموزشی ما تکرار به وجود می آید؟ ✅ریشه مساله تکرار این است که مثلا وقتی میخواهیم کفایه بخوانیم، اصول بخوانیم، سهم فلسفه را در اصول جدا نمی کنیم. وقتی جدا نمی کنیم، متوجه نمی شویم که این بحث اصولی ما متوقف بر این چهار تا مساله فلسفی است. ما اگر در جای خودش مثلا چهل تا مساله ای را که بحث های اصولی متوقف بر آنهاست، خوب یاد بگیریم کلی از تکرار ها حذف می شود. 🖇مثلا در مبحث نواهی، برای بحث از «لاتفعل» باید زجر حقیقی و زجر اعتباری را بدانیم. در امر، بعث حقیقی و اعتباری را بدانیم. نسبت بعث را با اراده باید بدانیم. نسبت زجر را با اراده باید بدانیم. این چند مبحث، خودش اصولی نیست. اگر من در فلسفه این بعث حقیقی و بعث اعتباری را خوب یاد بگیرم. و زجر حقیقی و اعتباری را خوب یاد بگیریم و موجود را به حقیقی و اعتباری تقسیم کنیم و احکام موجود حقیقی را از احکام موجود اعتباری تفکیک کنیم، بعد که وارد بحث اصول میشوم، دیگر نیاز نیست که آن مباحث را تکرار کنیم. 🖇یا مثلا من الان بخواهم «لاتفعل» بگویم. «لاتفعل» مربوط به بحث معنای حرفی است. ⁉️فرق معنای حرفی و معنای اسمی چیست؟ اگر در جای خودش من این مطلب را خوب یاد گرفتم که هیئات در مقابل مواد تکلیفشان چیست؟ دیگر لازم نیست وقتی به «افعل» می رسم، این مباحث را تکرار کنم. در مفاهیم هم بحث معنای حرفی، ثمره دارد. در آنجا بحث می شود که آیا می توان معنای حرفی را تقیید زد یا نه؟ قید به ماده می خورد یا به هیئت می خورد؟ هیئت قابل تقییداست یا قابل تقیید نیست؟ 🔸اصل مساله این است که باید بتوانیم حیث فلسفی این مطالب را تبیین کنیم. مثال دیگری از مبحث مفاهیم عرض کنم. همه بحث بر سر این مطلب است که آیا قید علت انحصاری است یا نه؟ تمام نکته آخوند در کفایه بر سر یک جمله است که آیا سنخ علت انحصاری با سنخ علت غیرانحصاری تفاوت دارد یا نه؟ 🔰در علیت تاثیری ندارد که علت منحصره باشد یا نباشد، و چون یک سنخ بیشتر نیست، اطلاق گیری امکان ندارد. لذا از همین جا آخوند مفاهیم را خراب کرده است. الان تمام مساله این است که شما بتوانید علیت را تصویر کنید. فرق علت انحصاری و علت غیر انحصاری را ببینید. 📌عناصری در استنباط حکم خدا وجود دارد که به این عناصر، عناصر مشترکه گفته می شود که همان علم اصول است. دلیل حجیم شدن این علم اصول این است که سهم آن قواعد فلسفی موثر در علم اصول را در جای خودش رسیدگی نمی کنیم. 🔺اگر کسی این قواعد فلسفی موثر در علم اصول را در جای خودش یاد گرفت و بر آنها مسلط شد، وقتی وارد علم اصول می شود، دیگر لازم نیست که آنها را تکرار کند. تکرار کردنی که هم خودش مضر است و هم طلبه متوجه نمیشود به کجا رسید، چون اختیار مبنا نکرده است. 📆 درس خارج ۹۸/۶/۲۴ @albayann