eitaa logo
الف دزفول
3.4هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
307 ویدیو
8 فایل
شهید آباد مجازی دزفول ارتباط با مدیر @alimojoudi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از الف دزفول
☀️ ✅ «به مناسبت سالروز عملیات رمضان» 🌴 *چهارده سال و چهار ماه* 3️⃣✍🏻🌹 روایت سوم : روایت شهید حبیب مقدم دزفولی 🎥فیلم مصاحبه با شهید مقدم دزفولی 🌹 حبیب وقتی در عملیان رمضان مفقود شد چهارده سال و چهار ماه سن داشت. از نکات عجیب زندگی حبیب این است که دقیقا پس از چهارده سال و چهار ماه پیکر حبیب را پیدا کردند و آوردند. ✳️ مشروح خاطرات و فیلم شهید را در الف دزفول ببینید👇 🌐https://alefdezful.com/56 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ ❤️ 🤝 با همکاری کانال «خاطرات یاران سید جمشید» 🌹✍🏻 مروری بر خاطرات عملیات رمضان ⭕️ به روایت : عبدالحسین خضریان 1️⃣ قسمت اول در عملیات رمضان من فرمانده گردان عمار بودم معاون بنده شهید حمید صالح نژاد و فرماندهان گروهان ها به ترتیب سردار حسن شاهوارپور ، شهید محمدرضا صلواتی و شهید حسن انبری بودند . در تاریخ بیست و ششم تیرماه ۱۳۶۱ به گردان ما ابلاغ کردند تا در خط مستقر شویم هوا بسیار گرم بود و به شدت گرد و غبار طوری که فاصله دو متری خود را به زور می دیدیم وقتی بچه های تدارکات غذا می روند هنگام توزیع غذا پر از خاک می شد . چند روزی توی منطقه حضور داشتیم تا اینکه در شب سی ام تیرماه به ما اعلام کردند برای رفتن به عملیات از خاکریز خودی عبور کنیم ساعت هشت و سی دقیقه بود قبل از رفتن من به شهید سید محمد غفاری مسئول تدارکات گردان گفته بودم مقدار زیادی کمپوت و آبمیوه توی یخدان گذاشته و آب یخ نیز آماده کرده توسط دو دستگاه وانت لندکروز همراه نیروها و پشت سر ماشین فرماندهی حرکت دهد . یک دستگاه آمبولانس نیز عقب سر نیروها هم حرکت می کرد . ما باید از خاکریز پاسگاه زید تا کانال پرورش ماهی را پیاده می رفتیم در جناحین ما هم نیروهایی از تیپ های نجف اشرف و امام حسین «ع» حرکت می کردند . دو شب قبل از اینکه ما وارد عمل شویم گردان میثم رفته بود اما به دلیل تلفات بالا و اسارت تعدادی از نیروهایش موفق نشده بود به اهداف خود برسد لذا عقب نشینی کرده بود . در جلوی گردان دو نفر از بچه های اطلاعات عملیات تیپ آقای کریم بیدلی و حسن پالاش حرکت می کردند . ⬅️ ادامه دارد 🔻لینک عضویت کانال «خاطرات یاران سید جمشید»👇🏻 🆔https://eitaa.com/sayedjamshid 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
هدایت شده از الف دزفول
☀️ ✅ «به مناسبت سالروز عملیات رمضان» 🌷 راز آن سکوت پر از لبخند 4️⃣✍🏻🌹 روایت چهارم : روایت شهیدان حمید گلپیچی و حمیدرضا بصیرزاده ✳️بعد از يك ماه وقتی قدم به قطعه شهدا گذاشتیم و تعداد مزارهای تازه اضافه شده را که دیدیم، حال و روزمان به هم ریخت. بچه هایی که تا همین چند روز پیش کنارمان بودند و حالا آنان مجوز عبور از آسمان را گرفته بودند 🌹همین طور که لابلای ردیف ردیف مزار شهدا قدم می زدیم و رفقای آسمانی مان را به حمد و آیت الکرسی مهمان می کردیم، حمید مدام در حال جستجو بود و معلوم بود دنبال مزار خاصی می گردد. 🌴کنار یک مزار ایستاد. انگار زانوهایش تحمل همان بدن لاغر و نحیفش را هم نداشتند. آرام آرام رفتم کنارش. من هم آرام نشستم.و نگاهم را سُراندم روی نوشته های سنگ مزار.... 🌐 این روایت را به همراه تصاویر در الف دزفول ببینید 👇🏻 🌐http://alefdezful.com/51 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🎥 کلیپ تصویری نوحه «هر سُ شهیدُم به فِدا حسینت . . » 🎤 مداح : حاج مهدی تدینی 🎁ادای دینی متفاوت به مادر شهدای صالح نژاد در چهلمین روز عروج ملکوتی اش 🌴در چهلمین روز عروج یکی از ام البنین های دزفول ، «حاجیه خانم گوهر کاروانی» مادر شهیدان والامقام «عبدالحمید، عبدالمجید و محمدرضا(بهروز) صالح نژاد» حاج مهدی تدینی مداح بزرگوار دزفولی ، با اجرای نوحه ای با گویش دزفولی در شب پنجم محرم به سبک چلاپ ، به این مادر شهید بزرگوار ادای دینی کوچک کردند. 🏴 این نوحه که زبان حال مادر شهدای صالح نژاد با حضرت زهرا(س) در آخرین لحظات حیات است، تقدیم به مخاطبان عزیز الف دزفول 👇🏻 🌎 https://alefdezful.com/tffg 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🌷🏴 اینجا پدرها نمی گذارند عَلَم پسرها روی زمین بماند ✍🏻 به بهانه ی دو تصویر مشابه به فاصله 42 سال و دو روایت بغض آلود 🌴نمی دانم دیدن پدر ایمان بین هیات مرا یاد ماجرای پدر شهید نورعلی رئیسی انداخت ، یا تصویری که از پدر نورعلی در ذهن داشتم ، تطبیق پیدا کرد با تصویر پدر ایمان. اینها مهم نیست. مهم این است که این دو تصویر خیلی به هم شباهت دارد. 🏴 تصویر پدر «شهید نورعلی رئیسی» مربوط می شود به آبان ماه ۱۳۶۱ یعنی محرم ۱۴۰۳ هجری قمری و تصویر پدر « ایمان ذبیح الله » مربوط می شود به محرم امسال یعنی ۱۴۴۶. این دو تصویر با هم ۴۲ سال اختلاف سن دارند.👇🏻 🌎 https://alefdezful.com/o0nk 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
❤️ ❤️ 🤝 با همکاری کانال «خاطرات یاران سید جمشید» 🌹✍🏻 مروری بر خاطرات عملیات رمضان ⭕️ به روایت : عبدالحسین خضریان 1️⃣ قسمت دوم در بین راه که می رفتیم اتفاق خاصی نیفتاد فقط کمی از نیروهای پیشروی ما با عراقی ها درگیر شده بودند اما مشکل خاصی نبود همین طور که می رفتیم نیروهای زیادی می دیدیم که از یگان های دیگر بودند و بدون فرمانده به جلو می رفتند وقتی ما به آنها رسیدیم با ما همراه شدند . حدود ساعت دو و نیم شب بود که به کانال پرورش ماهی رسیدیم نیروها به دلیل مسافت زیاد ، گرمای طاقت فرسا و درگیری های پراکنده حسابی خسته شده بودند . برای کسب تکلیف با فرماندهی تیپ سردار رئوفی تماس گفتم و اعلام کردم ما به هدف رسیده ایم حالا باید چکار کنیم . چند لحظه بعد ایشان تماس گرفت و اعلام کرد باید نیروها را برگردانی ! من تعجب کردم ما با باید شرایط سختی به اینجا رسیده ایم حالا برگردیم ! من کمی تامل کردم یعنی نمی توانستم باور کنم آقای رئوفی دستور عقب نشینی داده است ، شک کردم نکند خدای نکرده ایشان اسیر شده و بزور مجبورش کرده اند این دستور را بدهد و یا کسی صدای او را تقلید می کند ! چند بار دیگر تماس گرفت و تاکید کرد که حتما برگردیم احتیاطا فرکانس بی سیم را عوض کردم و دوباره تماس گرفتم مطمئن شدم که مشکلی پیش آمده و طبق دستور باید برگردیم . برای حفظ روحیه نیروها راجع به عقب نشینی چیزی نگفتم فقط معاون خودم و فرماندهان گروهان را خبر کردم و بین نیروها اعلام کردیم چون مقداری از مسیر را اشتباه آمده ایم باید برگردیم ! به این ترتیب شروع به عقب نشینی کردیم شهدا و مجروحین را سوار آمبولانس کرده و حرکت کردیم . ⬅️ ادامه دارد 🔻لینک عضویت کانال «خاطرات یاران سید جمشید»👇🏻 🆔https://eitaa.com/sayedjamshid 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc