در وقت قنوتم به کف آیینه گرفتم
جز رنگِ ریا، هیچ نمانده است به رخسار
#فاضل_نظری
@aleyasein
بسماللهالرحمنالرحیم #شهادت_حضرت_امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
@aleyasein
کاش میشد بگذارند مُهیا گردد
شبِ او صبح به محرابِ مصلا گردد
شبِ او صبح نشد ، نیمه شب او را بردند
تا که با زخمِ زبان آن شبش احیا گردد
شعله بر خانهاش انداخت حرامی تا زود
درِ این خانه به یک ضربهیِ پا وا گردد
درِ آتش زده کم بود بیاُفتد رویَش
باز کم بود که میخی به تَنی جا گردد
پیشِ طفلان پِیِ مَرکب پدر پیری رفت
تا که این کوچه پُر از نالهی بابا گردد
دو قدم راه نرفته به زمین میاُفتاد
که پُر از زخمِ تنِ خستهی مولا گردد
فرصتی هیچ ندادند و کشیدند تنش
قبل از آنی که نفس تازه کُنَد پا گردد
گرچه میخورد زمین گرچه کشیدند به خاک
روضهای خواند غمش باز مُداوا گردد
روضهی غربتِ پیری که به زانو آمد
به امیدی که گُلِ گُمشده پیدا گردد
پیرمردی به سرِ نعشِ جوانش آمد
شاهدِ کَم شدنش وقت تَقَلا گردد
اِرباً اِربا بدنی دید به دستش فهمید
هرچه کردند نشد تیغِ دگر جا گردد
دشنه و تیغ و تبر دست به دستِ هم داد
بدنی باز شود مثل معما گردد
دست و پا زد پسری تا پدری جان بدهد
دست و پا زد پسری تا کمری تا گردد
دست انداخت به دورِ بدنش ریخت زمین
دست انداخت دهانش نَفَسش وا گردد
چشم را نیزه گرفته است اگر چشمی بود
کاش میشد نظرش قسمتِ بابا گردد
چند عضو از بدنِ اکبرش آنجا کَم بود
خواهرش بود ولی حلقهیِ نامحرم بود
(حسن لطفی۹۲)
@aleyasein
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#اولجلسهای
@aleyasein
تشنهی زمزمهام کاش به زمزم برسم
میوهی کالم و ای کاش که من هم برسم
فاطمه چشم به راه هست سیاهی بزنم
ای اجل صبر نما تا به مُحَرم برسم
پس از آن جانِ مرا هم ببری حرفی نیست
نه ، فقط باش که یکبار حرم هم برسم
دست من نیست گریبان بدرم یا ندرم
هر زمان که به سرِ سورهی مریم برسم*
آه ای راهِ نجف کرببلا دستم گیر
اربعین باز بر آن سیلِ دمادم برسم
هر قدم میشمرم تکتکِ تیرَکها را
تا که بر موکبِ عباس معظم برسم
اربعین وقتِ قرار است بگو یا عباس
کاش بر سایهی آن صاحبِ پرچم برسم
این شهیدانِ حرم همسفر ما بودند
قسمتم نیست چرا پیش رفیقم برسم
کمکم ای ناله بیا موقع مقتل خوانی است
وای کم مانده به گودال مقرم برسم
ای بقیع تربتی از خود به سرم میریزی
کاش ای کاش به این خاک پُر از غم برسم
(حسن لطفی ۹۶/۰۴/۲۸)
*کهیعص
@aleyasein
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
@aleyasein
از مسیر در نه ، از دیوارِ خانه ریختند
روز نَه این قومِ نامحرم شبانه ریختند
حتم دارم با قلاف و تازیانه ریختند
یک نفر آمد به محراب و نمازش را شکست
بی حیایی بی هوا راز و نیازش را شکست
نیمه شب هست آه فکر سن و سالش نیستند
ریسمانها میکشند و فکر بالش نیستند
بینِ این خانه مگر اهل و عیالش نیستند
او خدای غیرت است از درد میریزد بِهَم
پیش طفلانش مَکِش نامرد میریزد بِهَم
باز هم صد شُکر آتش بر سر و رویش نخورد
این درِ سوزان حیا کرد و به پهلویش نخورد
سنگ بی احساسِ دیواری به اَبرویش نخورد
باز هم صد شُکر در ، آئینهاش را خط نزد
در میانِ شعله میخی سینهاش را خط نزد
در میانِ کوچهها با زور او را میکِشند
بر زمین میاُفتد و بدجور او را میکِشند
روی مرکب میروند از دور او را میکِشند
پیرمرد شهر با هر زحمتی پا میشود
آه میگوید فقط " یا عَمَّتی" پا میشود
دخترک میگفت با نِی حنجرش را پس بده
من یتیمم طشتِ زر یک شب سرش را پس بده
جان بابا ، ساربان انگشترش را پس بده
حرمله وقتی که میآید پریشان میشوم
پشتِ عمه ، زجر وقتی هست پنهان میشوم
کوچه کوچه تکه تکه پیشِ ما نان ریختند
شامیان نان خشکها را پیش مهمان ریختند
دختران تَه ماندهها را پای طفلان ریختند
عمه جان حس میکنم مژگانِ بابا کم شده
خیزران ای وای یک دندانِ بابا کم شده
(حسن لطفی ۹۶/۰۴/۲۸)
@aleyasein
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_امام_جعفر_صادق_علیهالسلام
@aleyasein
از رویِ دیوار ، از دور و برِ او ریختند
نیمه شب با ریسمانی بر سر او ریختند
کاش در آن نیمهشب زهرا نمیدیدش چه شد
بر سرِ او در قنوتِ آخرِ او ریختند
خانهاش شد خیمهگاه و چوبهای شعلهور
بِینِ خانه پیشِ چشم دختر او ریختند
فاطمه نالید مادر پهلویت را نشکنند ...
تا که با آتش جماعت بر در او ریختند
چندباری بر زمین خورد و میان راه دید
ناکسانی را که دورِ مادر او ریختند
آنقدر او را کشیدند و به هر سویش زدند
سنگهای کوچه قدری از پَرِ او ریختند
شهر آنشب کربلا بود و زمینش قتلگاه
تشنهای را دید قومی بر سرِ او ریختند
قوَتش را جمع کرد و گفت آبی سوختم...
نیزه هاشان را ولی بر حنجر او ریختند
دستهای خواهرش زخمی شد اما زد کنار
تیغهایی را که روی پیکر او ریختند
(حسن لطفی ۹۹/۰۳/۲۷)
@aleyasein
#مشارکت_حداکثری
#ایران_قوی
🇮🇷 هر رایی که در صندوق انتخابات ریخته می شود آمریکای جنایتکار به نابودی نزدیک می شود.
#به_نیابت_از_حاج_قاسم_رأی_میدهیم
@aleyasein
#مناجات
@aleyasein
مَخلوقِ خدا قيمت اگر می گيرد
از آهِ شب و اشک سَحر می گيرد
در آتش عشق ، ما گلستان ديديم
از بين شَرَر خدا شَجَر می گيرد
در مَسلَکِ ما سوختگانِ هجران
پروانه چو سوخت، تازه پَر می گيرد
شيرينى عشق آنچنان است که نخل
از ميثم تَمّار اثر می گيرد
در وقت شهادت بَغَلش می گيرند
آنکه غم يار را به بَر می گيرد
بر سر نگذاشت هر کسى تربتِ دوست
فردا که شود ، خاک به سَر می گيرد
در اَصل به معشوق خيانت کرده
دستى که زِ دستِ غير زَر می گيرد
مرغ ملکوت، خاکدان شأنش نيست
از خاک فقط زادِ سفر می گيرد
دنيا بخدا مزرعه یِ آخرت است
زين مزرعه هر کسى ثَمر می گيرد
گر سختى آخرت به باور برسد
دنياطلبى را زِ بشر می گيرد
آن آخرتى که آنچنان مُلتَهِب است -
- فرزند تقاص از پدر می گيرد
روزى که به فاطمه همه مُحتاجند
- حتما همه را مَدّ نظر می گيرد -
همسايه یِ من ! حال مرا نيز بپرس
همسايه زِ همسايه خبر می گيرد
ما زنده از آنيم که فرزندِ خليل
می آيد و بر دست تبر می گيرد
می آيد و انتقامِ مظلومان را
با سيصد و سيزده نفر می گيرد
علی اکبر لطیفیان
@aleyasein
@aleyasein
#امام_زمان_عج_مناجات
#کاظم_بهمنی
از تو يک عمر شنيديم و نديديم تو را
به وصالت نرسيديم و نديديم تو را
روزي ما فقرا شربت وصل تو نبود
زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را
شايد ايام کهن سالي ما جلوه کني
در جواني که دويديم و نديديم تو را
چه قدَر چلّه نشستيم و عزادار شديم
چه قدَر شمع خريديم و نديديم تو را
گاهي اندازه ي يک پرده فقط فاصله بود
پرده را نيز کشيديم و نديديم تو را
سعي کرديم شبي خواب ببينيم تو را
سحر از خواب پريديم و نديديم تو را
مدتي در پي تو رند و نظر باز شديم
همه را غير تو ديديم و نديديم تو را
فکر کرديم که مشکل سر دلبستگي است
از همه جز تو بريديم و نديديم تو را
لا اقل کاش دم خيمه ي تو جان بدهيم
تا بگوييم : رسيديم و نديديم تو را
@aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗳تا انتخابات...
📥برای لبخند تو رای می دهم ...
#من_رای_میدهم
#به_نیابت_ازحاج_قاسم_رأی_میدهیم
@aleyasein
🔰 پوستر |حَرم جمهوری اسلامی 🇮🇷
🔹 بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها می مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند.
🌷فرازی از وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی
#به_نیابت_از_حاج_قاسم_رأی_میدهیم
@aleyasein
اصلاً حسين جنس غمش فرق میکند
اين راه عشق، پيچ و خمش فرق میکند
اينجا گدا هميشه طلبكار میشود
اينجا كه آمدی كرمش فرق میکند
شاعر شدم برای سرودن برايشان
اين خانواده محتشمش فرق میکند
صد مرده زنده میشود از ذكر يا حسين
عيسای خانواده دمش فرق میکند
از نوع ویژگی دعا زير قبهاش
معلوم میشود حرمش فرق میکند
تنها نه اينكه جنس غمش، جنس ماتمش
حتی سياهی علمش فرق میکند
با پای نيزه روی زمين راه میرود
خورشيد كاروان قدمش فرق میکند
من از "حسينُ منّی" پيغمبر خدا
فهميدهام حسين همهاش فرق میکند...
#علی_زمانیان
#حضرت_زینب
#امام_حسین
#سیدالشهدا
@aleyasein
🌷 #امام_رضا_ع_مناجات
همین که ضامن آهو شدی؛ شد بخت یارِ من
ضمانت کردی و هستی همیشه در کنارِ من
به دوشَت میکشی بارِ گناهم را ببخش آقا
که سنگین میشود هر روز حجم کوله بارِ من
چه میشد زائرت باشم؟ چه میشد زیر ایوانت-
طلا باران شود، روشن شود شب های تارِ من
دگرگون کرده حالم را هوای پنجره فولاد
بخوان دلتنگی ام را از نگاه اشکبارِ من
برای آن «أمین الله» خواندن ها چه دلتنگم
برای هر فرازش؛ ای پناه قلب زارِ من
برات کربلایم را گرفتم سال ها از آن
اگر باب الجوادت شد همه دار و ندارِ من
تمام عمر تنها تو به رویم باز کردی «در»
تمام عمر با تو بسته شد قول و قرارِ من
تعهد داده ام دورت بگردم تا نفس دارم
به دور گنبدت تنظیم شد دورِ مدارِ من
پَرم را چیده ای تا که فقط جَلد حرم باشم
همین پرپر زدن ها در حرم شد افتخارِ من
امام هشتمی و هفت پشتم شد بدهکارت
رساندی آب و نان بر سفرۂ ایل و تبارِ من
تو خیلی مهربانی! ذکر خیرت در توانم نیست
بگو دعبل بیاید! وصف شأنت نیست کارِ من!
#مرضیه_عاطفی
@aleyasein
🇮🇷انتقام ما_انتخاب ما
#انتخاب_قوی_ایران_قوی
#مشارکت_حداکثری
🌹با حضور حداکثری در انتخابات انتقام خون حاج قاسم را از دشمنان بگیریم...
@aleyasein
رفتی و عطر یاد تو در روزگار ماند
یعنی که از تو خاطره بی شمار ماند
رفتی ودر فراق تو این ملت بزرگ
خون گریه کرد و تا به ابد اشکبار ماند
رحلت امام خمینی «ره» تسلیت باد🖤
#روح_خدا
#بنیان_گذار_انقلاب
@aleyasein
شعر شهادت امام صادق علیه السلام
هزار مرتبه شکر خدا که شیعه شدیم
به سینه مُهر ولای علی نشانه زدیم
غلام خانه ی اولاد مصطفی هستیم
و دل به ریشه ی خاکی چادری بستیم،
که گفته اید دو عالم گدای مادر ماست
که خلق عالم و آدم برای مادر ماست
به لطف درس تو ما شیعه ایم شکر خدا
به زیر دین شمائیم تا ابد آقا
تو شیعه را نه، که اسلام را بنا کردی
چه مکتبی تو از این درس ها به پا کردی
هزار حوزه و مکتب به پا شده امّا
هنوز هم نرسیده به ابتدای شما
اگر چه این همه عالِم به حوزه ها هستند
هنوز جیره خور سفره ی شما هستند
سلام ما به شما ای سلاله ی پر نور
سلام ما به شما یا مروج العاشور
نشسته ایم در این روضه ها کنار شما
که اشک ما بشود مایه ی قرار شما
چقدر گریه نوشتی به پای عاشورا
چقدر روضه نوشتی برای عاشورا
به داغ پیکر اکبر چقدر باریدی
به یاد حنجر اصغر چقدر باریدی
به دست بسته ی زینب چه گریه ها کردی
چه گریه ها که به دست ز تن جدا کردی
چقدر حسّ عجیبی حکایتت دارد
چه ماجرای غریبی شهادتت دارد
اسیر داغ شمائیم و سینه می کوبیم
به سینه از غم داغ مدینه می کوبیم
دوباره هیزم و آتش، دوباره دود سیاه
دوباره روضه زهرا، دوباره گریه و آه
تو را چو جدّ غریبت کشان کشان بردند
میان خنده اوباش و این و آن بردند
میان کوچه ی غم ها زمین زدند تو را
شبیه حضرت زهرا زمین زدند تو را
درست ... اینکه زمین خوردی و پر از دردی
اگرچه پیر، ولی بازهم شما مردی
خدا کند که دگر مادری زمین نخورد
به پیش چشم ترِ دختری زمین نخورد
وحید محمدی
#امام_صادق علیه السلام
#شهادت_امام_صادق علیه السلام
@aleyasein
برای شهادت امام صادق علیه السلام
کشید بند طناب و تو را زمینت زد
میان کوچه تو را بی هوا زمینت زد
همین که پا شدی از جا دوباره افتادی
دوباره کینه آن بی خدا زمینت زد
بلند شو که دوباره جسارتی نکند
چه ها نگفت به تو، هر کجا زمینت زد
رسیده ای وسط کوچه بنی هاشم
صدای ناله خیرالنسا زمینت زد
صدای سیلی و آن گوشواره می آید
صدای سیلی او بی صدا زمینت زد
فدای گریه تو یا مروج العاشور
همیشه یاد غم کربلا زمینت زد
سری که گشت جدا از قفا شما را کشت
سری که رفت روی نیزه ها زمینت زد
میان شعله به یاد رقیه افتادی
کشید بند طناب و تو را زمینت زد
وحید محمدی. ۲۹ تیر ۹۶
#امام_صادق علیه السلام
@aleyasein
شبهای جمعه مادر ما داد می زند
غزل مصیبت امام #صادق علیه السلام
گفتم خليل زاده ام آتش عقب کشيد
دستى به روى شانۀ من با ادب کشيد
لعنت بر آنکه آتش از او با حياتر است
از پشت سر لباس مرا با غضب کشيد
با آنکه در مقابل خانه مرا زدند
همسايه اى نديد و کتک ها به شب کشيد
اينجان ميان روز زمين خورد مادرم
رويش عباى خويش امير عرب کشيد
شهر مدينه شهر زمين خوردها شده
سجاده را ز پاى من آن بى نسب کشيد
در کربلا زمانۀ غارت غلام شمر
در خيمه ها رداى تنى غرق تب کشيد
شب هاى جمعه مادر ما داد ميزند
گيسو گرفت قاتل و سر را عقب کشيد
بازار کوفه گريه کنان عمه جان ما
از دست بچه ها همه نان و رطب کشيد
صحبت ز شام و هلهله ها مى کشد مرا
ان لحظه اى که کار به بزم طرب کشيد
ميخواست داد عمۀ ما را در آورد
آتش به قلب سوختۀ آن بى ادب کشيد
اول شراب خورد و به سر يک نگاه کرد
با خنده چوب دستى خود روى لب کشيد
يک سرخ مو بلند شد از ما کنيز خواست
ترسيد دخترى و خودش را عقب کشيد
#قاسم_نعمتی
#امام_صادق
#شب_جمعه
#روضه
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
#چقدر_نام_تو_زیباست_اباعبدالله
@aleyasein
🔰 لوح | خاطره حاج قاسم از اولین مواجهه با تصویر حضرت امام(ه) در دوره نوجوانی:
خمینی بخشی از وجودم شده بود...
🚩 برگرفته از کتاب "از چیزی نمیترسیدم"
🏴انتشار به مناسبت ایام سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی
@aleyasein
#مقام_معظم_رهبری
محبوبِ امام و شهدا یعنی تو
یک پرتویی از نور خدا یعنی تو
خورشیدِ جمارانی ما روح الله
خورشیدِ خراسانی ما یعنی تو!
#مرضیه_عاطفی
@aleyasein
مقام معظم رهبری:
همه را برای شرکت در انتخابات دعوت کنید ...
#لبیک_یاامام_خامنه_ای
#دعوت_همگانی_درانتخابات
#وظیفه_همگانی
@aleyasein
ایکاش که چشم ما کمی باز شود
تا با تو دل غمزده دمساز شود
برگشتن تو بسته به برگشتن ماست
ایکاش صلاحیتم احراز شود...
#العجل
@aleyasein
چندبیتی تقدیم به شهید بزرگوار حاج حسن عبدالله زاده
مائیم و غم جدایی و حسرت و آه
در سینه شده مصیبتِ تو جانکاه
پیچید دوباره شب جمعه خبری
مهمان خدا شده «حسن عبدالله»
آن روز که رفت حاج قاسم به بهشت
نام تو کنار سفرهٔ خویش نوشت
#شهید_حسن_عبدالله
#راه_حاج_قاسم_ادامه_دارد
#مدافع_حرم
#قاسم_نعمتى
@aleyasein