eitaa logo
کتیبه تاک
339 دنبال‌کننده
6 عکس
2 ویدیو
1 فایل
#کتیبه_تاک را #به_زبان_مادری #لب_خوانی کنیم
مشاهده در ایتا
دانلود
به روی پنجره ی مِه گرفته در شب باران چقدر شعر نوشتم، چقدر شعر نخواندی ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
سکوت مبهم آتشفشانم، سخت مغرورم نمی خواهم ببیند لحظه ای همسایه مرگم را
پُر از دلشوره ام هنگام جان دادن، نمی دانم به دور از تو، چگونه سر کنم فردای مرگم را؟ ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
وقتی که ما به سمت خدا هم نمی رویم بلوار انتظار به جایی نمی رسد https://eitaa.com/aliasgharshiri
برای دیدنم این بار هم مُردَّد بود گناه او که نبود، استخاره ها بد بود کبوترانه‌تر از پیش جلد هم بودیم چرا که من قمی‌ و او هم اهل مشهد بود کنار حوض حرم آشنا شدیم ولی قرار آخرمان روبه روی گنبد بود برای شاعری من شروع خوبی شد «زن جوان غزلی با ردیف آمد بود» تمام درد دلم را فقط به او گفتم برای گریه من شانه ای که باید، بود قرار آخرمان بود و گریه ها کردیم همین که گفت کنارم دگر نخواهد بود @golchine_sher
باران رنگ عشوه کنان جلوه می کند وقتی که می خورد پر طاووس ها به هم
باید که برای تو سرِ دار بمیرم یک بار نه، باید صد و ده بار بمیرم ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
باید که ذره ذره هویدا کنم تو را از زیر سنگ هم شده پیدا کنم تو را
پدر شکوه، پدر کوه، کوه درد پدر حماسه خوان اساطیری نبرد پدر https://eitaa.com/aliasgharshiri
مرا بدون تو دائم شکسته می بینند چقدر خنده به آیینه ها بدهکارم
زیبایی تو آینه ها را شکسته است آیینه در برابرت از پا نشسته است ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
اگر که لحظه ای افتادم از دو چشم سیاهت شبیه اشک مرا سرنگون به راه بینداز
بانوی وحی! هستی پیغمبر! در خانه تو عشق فراوان است از کوه نور غار حرا می گفت: إقرا... که خانه خانه ی قرآن است س
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
پایان جمله های دلم فعل ساده داشت اما تو خواستی که معما بخوانی ام
اقتدا کردی به من قدقامتت تا عرش رفت سایه ات از پشت سر افتاده بر سجاده ام
در جنگ او تمامی لشکر مرددند او اکبر است یا که پیمبر... مرددند ع
هوا بدون تو این روزها نفس‌گیر است هنوز بی‌تو از این زندگی دلم سیر است چقدر بی‌تو به تقویم کهنه زل بزنم به خود دروغ بگویم، که دست تقدیر است به دانه دانۀ تسبیح مادرم سوگند غروب جمعه پس از تو همیشه دلگیر است که گفته: سر به سر افسانه است آمدنت که گفته: نام تو در دفتر اساطیر است که گفته: صبح ظهور تو جنگ و خونریزی است که گفته: صبح ظهور تو عصر شمشیر است به ما نگاه نکن صبح جمعه بیداریم به ما نگاه نکن اشک‌مان سرازیر است کسی به آمدنت عاشقانه فکر نکرد که کار مردم وامانده رأی و تفسیر است بگو به من که چرا جاده‌ها نمی‌فهمند؟ تو هر زمان که بیایی از این سفر دیر است . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
برف می بارد و من خیره به کوهستانم باز دلواپس مرغان مهاجر شده ام https://eitaa.com/aliasgharshiri
آمدم تا تو را صدا بزنم گم شدی در سکوت لب خوانی ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
حُمره‌ی مشرقیه را خمره به خمره گشته‌ام نام تو را به خط مِی، روی شفق نوشته‌ام دیو گریخت از دلم، هیچ نمانده مشکلم تا که تو را صدا زدم، آی پری‌فرشته‌ام! خوشه‌ی گوشواره‌ات وسوسه می‌کند مرا شوق گناه را به دل، دانه به دانه کِشته‌ام سرمه‌دوات چشم تو، شوق سیاه‌مشق من واژه به واژه با غزل، اشک تو را سرشته‌ام هر خط سرنوشت من، بسته به سرنوشت تو ای همه سرگذشت من! از همه کس گذشته‌ام کوبه به کوبه، در به در، کوچه به کوچه، سر به سر در زده‌ام، سر زده‌ام، در به در تو گشته‌ام ماضی التزامی‌ام! شاید و باید منی در همه حال با توام، ای همه‌ی گذشته‌ام!
روزگاری را بدون عشق سر کردم، نشد خواستم دیوانه‌وار از عشق برگردم، نشد هیچ ‌کس دلواپسی‌های مرا باور نکرد هیچ‌کس در خاک غربت‌خیز همدردم نشد بغض کردم، مویه کردم تا سحر نام تو را گریه کردم، گریه هم تسکین سردردم نشد هر چه کردم عشق را از خانه‌ام بیرون کنم عاقبت پیش دل عاشق کم ‌آوردم، نشد آی گنجشکان سرگردان میان کوچه‌ها! خواستم با آخرین پرواز برگردم، نشد @golchine_sher
یا زینب است نام تو یا که رقیه است در روضه زنانه تو را دیده مادرم https://eitaa.com/aliasgharshiri
همیشه سنگ تو را می زنم به سینه فقط دل شکسته ام آیینه صبور من است
به گوش من فقط از پرده‌ی حجاز بخوان بخوان غریبه‌ی غمگین نی‌نواز! بخوان شبانه هم‌قدم چاوشان شهر خدا به گوش خلق شباهنگ پیشواز بخوان تو را به سرِّ الف لام میم، به یس فقط به خلوت شب آیه‌های راز بخوان اذان بگو که شبستان قیام خواهد کرد بخوان دعای سحر، عاشقانه باز بخوان نماز صبح دوبیتی، نماز ظهر غزل همیشه پشت سر شاعران نماز بخوان
سفره هفسینُ وا کن جاده ها سبزه ندارن سیبای سرخ درختا توی جاده بیقرارن تو دل غنچه خندون نم نمک سرکه می جوشه مث کودکی که داره لباسای نو می پوشه می چینم تو سفره سیرُ کنار سماغ و سنجد می پیچه تو خونه بوی نون خشخاشی و کنجد مث سکه می درخشن پولکای سرخ ماهی ماهیا یه پارچه ماهن نگا کن، اونم چه ماهی! می شینم کنار سفره لحظه تحویل ساله سفرمون فصل بهاره جاده سبز شماله سفره هفسینُ وا کن جاده ها سبزه ندارن سیبای سرخ درختا توی جاده بیقرارن https://eitaa.com/aliasgharshiri